18.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏛 #کلیپ_ارسالی_شماره_دو
🇮🇷 کلیپ بازدید گروهی و ویژهی ۳۰ نفر از دانشآموزان پایه ۱۰ و ۱۱ مجتمع تربیتی فرهنگ ایران (دبیرستان دخترانه قم) از موزه فاطمی
🔮 سپاس از سرکار خانم کریمی معاون پرورشی و خانم صادقی معاون فناوری مجتمع تربیتی فرهنگ، بابت ساخت و شرکت در پویش کلیپسازی موزه فاطمی.
#مسابقه_کلیپ_موزه_ای
#حامیان_موزه_فاطمی
#بانوی_تمدن_ساز
♦️ شیوه و مزایای شرکت در پویش کلیپسازی موزه در پایگاه خبری آستان مقدس فاطمی👇
📎 https://news.amfm.ir/?p=135328
🔸🔷🔸
#موزه_فاطمی
#موزه_محتواگرا
#نخستین_موزه_ایران
ــــــــــــــــــ
📿 نذورات آنلاین به موزه فاطمی به نشانی 👈 nazr.amfm.ir
___
📲 تخفیف در بلیط مجازی👇
http://qomticket.com/26
☎ بازدیدگروهی:👇
۰۲۵-۳۷۱۷۵۲۴۱
ـــــــــــــــــــــ
کانال رسمی موزه فاطمی🔰
@haramqom_museum
15.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زنگ ورزش⚽️🎾🏓
آموزگار صولتی
کلاس دوم میثاق
دبستان مظفری پور ۱
22.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# برگزاری نماز جماعت
# دبستان دخترانه ام کلثوم سلام الله علیها
# ناحیه یک
جلسه شورای مدرسه✨
مدیر: سرکارخانم ابراهیمی
پرورشی: سرکارخانم درویشی
معاون آموزشی :سرکارخانم ملکی
همراه با حضور نماینده معلمان و رئیس انجمن اولیا و مربیان🌷
#مدرسه_شهیدین_فاطمی
#متوسطه_اول
#ناحیه_1
#جلسه_شورا_مدرسه
جلسه شورای مدرسه✨
مدیر: سرکارخانم ابراهیمی
پرورشی: سرکارخانم درویشی
معاون آموزشی:سرکارخانم ملکی
همراه با حضور نماینده معلمان و رئیس انجمن اولیا و مربیان🌷
#مدرسه_شهیدین_فاطمی
#متوسطه_اول
#ناحیه_1
#جلسه_شورا_مدرسه
15.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠گزارش کار هفته اعتیاد و آسیبهای اجتماعی
🔹️مدیر: خانم ایزدان
🔹️مشاوران : خانم کلهر ، خانم سلیمانی
#آموزشگاه_افق
بازدید از دنیای کتاب
مدیر:خانم کبری ایزدان
مربی:الهام کلهر
#آموزشگاه_افق
برپایی نمایشگاه کتاب به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی
مدیر:خانم کبری ایزدان
مربی:الهام کلهر
#آموزشگاه_افق
13.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️آموزش نشانه(او و) ❇️
دختران کلاس اول ب
دبستان محمدی کاشانی
اموزگار:خانم اکبری
#قصه ی شب
#کلاس پیش دبستانی پسرانه
#مربی خانم امیر خانی
#مدیر دبستان منصوره عرب یزدی
یکی بود، یکی نبود. در یک حوض پر از آب، ماهی کوچکی زندگی می کرد.
حوض در حیاط خانه ای بود که هیچ کس در آن خانه زندگی نمی کرد.
ماهی کوچولو خیلی تنها و گرسنه بود. کسی نبود که برایش غذا بریزد.
یک شب، وقتی که ماه به حوض نگاه کرد، ماهی را دید که بازی نمی کند و شاد نیست. ماه پرسید: چرا بازی نمی کنی؟
ماهی گفت: همه مرا فراموش کرده اند و من تنها و گرسنه مانده ام.
ماه گفت: خدا هرگز کسی را فراموش نمی کند. تو تنها نیستی. او همیشه به تو نگاه می کند. خوشحال باش و خدا را خوشحال کن.
فردای آن روز کلاغی به کنار حوض آمد. تکه نان خشک بزرگی را به منقار گرفته بود.
کلاغ تکه نان را در آب فرو کرد تا نان خشک، نرم شود. کمی از نان خیس شد و افتاد توی آب.
ماهی کوچولو با خوشحالی به طرف آن رفت و نان خیس شده را با لذت خورد. نان خیلی خوشمزه بود و ماهی حسابی سیر شد. کلاغ هم بقیه نان را خورد و رفت.
از آن روز به بعد، کلاغ، هر روز با تکه ای نان خشک به کنار حوض می آمد و آن را در آب حوض خیس می کرد. ماهی سهم خود را می خورد و کلاغ هم سهم خود را.
ماه به ماهی نگاه می کرد، می دانست که خدا به او نگاه می کند. ماهی تنها نبود، همان طور که کلاغ تنها نبود. خدا همیشه با آنها بود.