eitaa logo
مکتب جهانی اسلام
28هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
13.9هزار ویدیو
42 فایل
ارتباط با ما جهت ارسال مطلب و دریافت انتقاد/پیشنهاد https://eitaa.com/ALIMMT @ALIMMT @Alquran_Alkarym ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─کانال ما #اتحاد_جماهیر_اسلامی #زندگی_سبک_قرانی #اتحاد_امت_اسلام #مکتب_جهانی_اسلام https://eitaa.com/joinchat/1213988872C808500f015
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چرا فروشگاه ایرانی در ونزوئلا، «مگاسیس» نامگذاری شد؟! 🎥 روایت جالب «عیسی رضایی» مدیرعامل شرکت «مگاسیس»، از علت نامگذاری فروشگاه ایرانی در کاراکاس: «مگاسیس» نام متبرکی است. به .👇👇 Join🔜 @Khatshekan1🙏 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس از توطئه آمریکا برای جلوگیری از قطع وابستگی ایران در تولید مرغ خبر داد. به .👇👇 Join🔜 @Khatshekan1🙏 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
بعد از چندین هفته اعتراض و چندین ماه عقب افتادنِ حقوق‌هایشان، گویا برخی از نمایندگان تهران امروز در جمع‌شان حاضر شده‌اند تا صدایشان را از نزدیک بشنوند؛ شاید برخی این اقدام نمایندگان را نوعی و موج سواری بر روی هشتکی قلمداد کنند که در چند روز اخیر در فضای مجازی (در حمایت از این کارگران) شکل گرفته و یا شاید حتی راه انداختنِ آن هشتک را نوعی برای بیشتر دیده شدنِ اقدام امروز این نمایندگان بدانند اما مهم اینست که اولا بعد از مدتها نمایندگان تهران در خصوص مشکلات شهرستانی‌ها احساس مسئولیت کرده‌اند و درثانی لااقل گویا مسئولین کشورمان به این نتیجه رسیده‌اند که برای انجام هر کاری نیاز به یک پیوست رسانه‌ای نیز می‌باشد! ➕ فقط باید امیدوار بود که اینگونه اقدام‌ها به نتیجه نیز منجر گردد و صرفا به گرفتنِ چند عکس یادگاری ختم نشود! به .👇👇 Join🔜 @Khatshekan1🙏 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
ترامپ اعلام کرده، اگر رقیبش (جو بایدن) در انتخابات پیروز شود، آشوب، هرج و مرج و خونریزی سراسر را فرا می گیرد... پ.ن: یاد خودمون افتادم...! می‌گفتند اگر پیروز شود، جنگ می شود! 💬 جعفر بلوری به .👇👇 Join🔜 @Khatshekan1🙏 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
ترامپ می خواد تا چند ساعت آینده دستور فیلتر تیک تاک رو بده! آقای جهرمی مگه فیلترینگ در دنیا منسوخ نشده بود؟ راستی چرا آمریکایی های نمی فهمند: با بستن که مسئله‌ای حل ‌نمیشود،باید کار کرد!/احمد کارامد به .👇👇 Join🔜 @Khatshekan1🙏 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔻‏رئیس جمهور یک جمله‌ی قصار و صحیحی دارد که نمی‌دانم چرا کم روی آن مانور داده می‌شود! جمله این است: "مشکلات کشور آنقدری که به سوء مدیریت‌ها مربوط می‌شود، به تحریم ربطی ندارد" کاش یک اپسیلون از این روحیه‌‌ی خدمتِ سید نظام‌الدین موسوی، علی خضریان، احمد نادری، مالک شریعتی و سایر جوانان مجلس در بدنه‌ی دولت بود... "محمد پاداش" به .👇👇 Join🔜 @Khatshekan1🙏 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری|خیانت کاران به کشور... به .👇👇 Join🔜 @Khatshekan1🙏 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📚خیانت در بقالی بقالی بود که خانواده کوچکی داشت او روز ها همسر خود را می بوسید و خانه را به سمت مغازه اش ترک می کرد در تمام طول راه با خالق خود گفتگو می کرد و گزارش آنچه بین خود و خانواده اش گذشت را می گفت، این رسم او بود. شب ها هنگام رفتن به خانه آنچه از مشتریان داشت، دیده و شنیده بود را با خالقش در میان می گذاشت و صبح ها هنگام رفتن به سوی مغازه درباره ی خانواده اش آنچه دیده، شنیده و داشت را با خالقش در میان می گذاشت زیرا این را بهترین شیوه رها سازی و نجات می دانست. مردم او را بقال سخنگو می شناختند زیرا می شنیدند که با کسی حرف می زند همیشه در راه ها و مسیرها، مرد هم با اینکه می دانست ناراحت نمی شد. روزی از روزها همسرش به اتفاق فرزندانش به مغازه بقالی آمدند تا کمی در کنار شوهرش بوده هم شوهر احساس بهتری کند هم خودش و بچه ها یک حالی عوض کنند. مرد بسیار خوشحال شد و از همسرش سپاسگزاری کرد و خداوند را سپاس گفت که خانواده اش با عشق در کنار هم زندگی می کنند. همسرش گفت من باید به سفر بروم از طرف پدر و مادرم از شهر دور پیامی گرفتم که مریض هستند و من باید به کمک آن ها بروم زیرا کسی را ندارند و تنها هستند. مرد خوشحال شد و پذیرفت مدتی بچه ها را نگه داری کند تا همسرش  از مراقبت پدر و مادرش بازگردد و اینگونه زن فردای آن روز حرکت کرد و از همه خداحافظی کرد و به سوی شهر دور حرکت کرد. مرد روز ها با بچه ها به مغازه اش می آمد و تا شب با بچه ها به خانه باز می گشت. کودکان کم کم دلتنگی مادر کردند و مرد هم خودش دلتنگی می کرد ولی خودش اجازه داده بود، تازه آن پدر و مادر پیر، امیدشان دخترشان بود و وظیفه اش حکم می کرد چند مدتی مراقبت آن ها نماید و قطعا بازگشتش حتمی بود مرد اینگونه خود را آرام می کرد تا اینکه روزی از شهر دور برایش خبر آوردند که همسرت پیغام داده مدتی طولانی تر می ماند زیرا کارهایی دارد که باید انجام دهد پس مرد ناراحت شد ولی چاره ای نبود نمی توانست در مغازه را ببندد و با بچه های کوچک راهی شهر دور شود. مدتی گذشت تا اینکه یکی از خانم های مشتری که تازه به آن محل آمده بودند فهمید مرد بقال با چند کودکش تنهاست و همسرش در سفر است و به بهانه های مختلف به مرد بقال نزدیک و نزدیک تر شد و مرد بقال گزارش رفت و آمد او را به خالقش می داد و خالقش سکوت می کرد روزی زن به بقال گفت: آیا تو همسری نداری که فرزندانت را هر روز به مغازه می آوری و می بری؟ مرد نگاهی کرد و گفت همسری دارم که در سفر دور است و من از بچه ها مراقبت می کنم تا باز گردد و زن گفت: اگر می خواهی من از بچه هایت تا بازگشت همسرت مراقبت کنم مرد نگاهی کرد و گفت آن ها به من عادت دارند و پیش شما نمی مانند، زن گفت: من تنها هستم و آن ها تنهایی من را پر می کنند و مرد فکری کرد و گفت: متشکرم، پس از فردا آن ها را زمانی به شما می سپارم، زن گفت: از هم اکنون بیا چنین کنیم و مرد بچه ها را به او سپرد و از زن تشکر کرد و به خالقش گفت از تو سپاسگزارم که در نبود همسرم کمکی برایم آوردی. مدتی گذشت، مرد روزها بچه هایش را به او می سپرد به بقالی می رفت و تا غروب به خانه زن رفته و آن ها را تحویل می گرفت در تمام این مدت مرد همیشه دوست داشت در مقابل خدمات این زن مهربان، کاری کند ولی جای جبرانی نداشت تا اینکه روزی زن به او گفت: همراه من بیا مرد با زن به اتاقکی انتهای خانه اش رفتند و آنجا زن عکس هایی را نشانش داد و گفت: من کسی را در زندگیم ندارم بیا با من باش و این مدت طولانی تنها نباش مرد نگاهی به او کرد و گفت: همسرم چه می شود؟ زن گفت: پس از این دوباره من تنهاییم را ادامه می دهم زیرا به تنهایی عادت دارم، مرد فکر کرد پیش خود در مقابل محبتش او از من خواهشی کرده اگر حضورم باعث می شود او از تنهایی در آید چرا نکنم و او روزها میان وقت نزد زن می رفت هم مدتی بیشتر کنار فرزندانش بود هم با گفتگو با زن او را از تنهایی در آورده بود ولی کم کم به زن علاقه مند شد ولی این را نمی توانست به زن بگوید. ادامه در پست بعد.... به .👇👇 Join🔜 @Khatshekan1🙏 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
مکتب جهانی اسلام
📚خیانت در بقالی بقالی بود که خانواده کوچکی داشت او روز ها همسر خود را می بوسید و خانه را به سمت مغ
📚ادامه حکایت خیانت مرد بقال روزی از راه دور از سوی زنش پیامی را دریافت کرد که سخت مرد بقال را تکان داد همسرش به او گفته بود من نمی توانم بازگردم به خاطر پدر و مادر پیرم، تو نزد ما بیا با بچه ها تا اینجا با هم زندگی کنیم. مرد تمام روز در فکر بود، زن در خانه منتظر مرد ولی مرد به خانه اش داخل نشد و زن شب که می خواست بچه ها را تحویل دهد از او غیبتش را پرسید مرد ماجرا را گفت، زن فکری کرد و گفت: چرا نمی روی؟ مرد گفت: کار و شغلم اینجاست چگونه می توانم بروم؟ او باید بازگردد، زن چیزی نگفت و مرد تمام شب فکر می کرد. صبح روز بعد که زن برای بچه ها درب را باز کرد مرد را طور دیگری دید پس فهمید و گفت: چه شده است؟ مرد گفت: فکر می کنم او مرا دوست ندارد و خانواده اش از من و بچه هایش مهم تر است که باز نمی گردد، چرا زنی را که اینگونه است بپذیرم؟ زن خندید و گفت: حتما فکر دیگری داری، مرد گفت: آری آیا با من زندگی می کنی؟ زن گفت: بیا تا برایت توضیح دهم پس او را به انتهای خانه اش برد و در اتاق خالی یکدیگر را یافتند مرد که فکر می کرد کار تمام است تمایل خود را نشان داد و زن گفت: صبر کن، مردی داشتم و او در خلوت خود را فراموش کرد. تو عشق را نفهمیدی پس چرا به جای طمع به من به سوی او نمی روی و از پدر و مادرش دعوت نمی کنی؟ نزد تو آیند؟ گفت: نمی توانم، کارم را نمی توانم رها کنم زن قبول کرد و گفت: پس من نزد همسرت می روم و او را راضی می کنم با پدر و مادرش به سوی تو آیند مرد تعجب کرد و گفت: چرا؟ فکر می کردم مرا می خواهی برای تنهایی ات، زن گفت: بله ولی نه به معنی تنها شدن یک عاشق دیگر. پس فردای آن روز آن زن حرکت کرد به شهر دور رسید و ماجرا را گفت، همسر مرد پدر و مادرش را از شهر دور حرکت داد و با خود به نزد همسرش بازگشت. از آن به بعد آن ها در خانه شان یک خانواده شدند. پدر و مادر همسر و مرد بقال و خانمی که دیگر تنها نبود مردی مهربان خواهری داشت که برایش می مرد و مرد به نزد خالقش رفت و گزارش داد تا مسیر بقالی اش سکوت را شکست و گفت: مرا درود و سلام که تو را به عشق آموختم و حالا تو پیروزی که عشقت را گسترش دادی حالا آدم هایی که عاشقت هستند و تو عاشقشان هستی بیش از یک همسرت هستند و مرد آنگاه سر به سجده کرد و خالقش را به خاطر این هوشمندی سپاس گفت. 📚اثر استاد کامل به .👇👇 Join🔜 @Khatshekan1🙏 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🗓 یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۲ ذی الحجه۱۴۴۱ ۲ آگوست ۲۰۲۰ ‌ به .👇👇 Join🔜 @Khatshekan1🙏 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: او غیبتی طولانی خواهد داشت که در آن (غیبت) هیچ کس نجات نمی یابد، مگر کسی که خدای تعالی او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد و در دعا به تعجیل فرج، موفق سازد. بحارالانوار، جلد ۹۰، صفحه ۱۴۹ به .👇👇 Join🔜 @Khatshekan1🙏 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
یک نفر از تلفن عمومی زنگ زده و گفته فوتی های کرونا در ایران ۴۱هزار نفرند.... از کجا میگی تلفن عمومی؟! خودشون در متن نوشتند: شخصی که حاضر نشد خودش را معرفی کند نخواست هویت سازمانی احتمالی را معرفی کند و گفت اسامی و کد ملی فوت شدگان را هم ندارد! 💬عبدالله گنجی به .👇👇 Join🔜 @Khatshekan1🙏 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─