مصاحبه با ایبنا در مورد کتاب افسانه روشنایی
https://www.ibna.ir/fa/longint/341074/علت-اصلی-سرطان-دیابت-بیماری-های-قلبی-شیوع-استفاده-گسترده-امواج
@Question_the_Unquestioned
هسته مطالعه در میدان نظر و عمل برگزار میکند.
*پرسش از ماهیت علم*
ارائه دهنده: محمدمظفرپور
📅زمان: چهارشنبه ۲۸ تیرماه ۱۴۰۲
🕰ساعت: ۱۶ الی ۱۸
مکان: فضای مجازی به آدرس https://www.skyroom.online/ch/isuw/haste-daneshjoie
توصیه میشود حاضران در برنامه کتاب تاریخ علم مردم را مطالعه نمایند. این کتاب در فیدیبو و طاقچه در دسترس است.
گام های اصلی در این روند عبارتند از: ایجاد خطر یک بیماری همهگیر فاجعهبار، ادعای وجود یک عامل بیماریزا که به سختی قابل شناسایی است، نادیده گرفتن دیگر عوامل مهلک، ادعاهایی در ارتباط با بیماریهای مسری به همراه آمارهایی غیرقابل راستیآزمایی، طوری که غالب افراد به این نتیجه غلط برسند که فاجعهای قریبالوقوع در جریان است؛ در نهایت نیز ارایه وعده نجاتبخش واکسیناسیون. این روند، بقای مقادیر هنگفت بازگشت سرمایه را تضمین میکند. اما دستیابی به همه اینها چگونه ممکن است؟ پاسخ، ساده است: صرفا با اتکا به قدرتمندترین محرک انسانها در فرآیند تصمیمگیری یعنی ترس!!!
#صنعت_ویروس_بازی
ترجمه محمد مظفرپور
انتشارات سروش
@Question_the_Unquestioned
از نظر گالوانی که یک پزشک تحصیلکرده بود فلزات غیرهمجنس در مقایسه با موجود جاندار، امری فرعی محسوب میشدند. ولتا اما یک فیزیکدان خودخوان بود و کاملا عکس گالوانی، قورباغه را در واقع امتداد همان مدار فلزی غیرزنده میدانست. از نظر او اتصال یک رسانا به دیگری حتی برای توضیح الکتریسیته درون بدن جانداران کفایت میکرد. این یعنی: ماهیچهها و اعصاب، صرفا تعدادی رسانای مرطوب و دقیقا نوع دیگری از یک باتری الکتریکی بودند.
#کتاب_افسانه_روشنایی
آرتور فرستنبرگ
ترجمه محمد مظفرپور
انتشارات کتاب فردا
@Question_the_Unquestioned
این کتاب برای کسانی مناسب است که گرچه مشتاق دانستن دربارۀ هوش مصنوعی هستند، اما از خود میپرسند، چرا این پدیده همواره ده یا بیست سال از ما فاصله دارد! این مسئله، دلیلی علمی دارد که من توضیح میدهم. همچنین اگر فکر میکنید که پیشرفت هوش مصنوعی به سمت ابرهوش اجتنابناپذیر است و نگرانید که وقتی این امر محقق شد چه باید کرد، این کتاب را بخوانید. اگرچه نمیتوانم اثبات کنم که اربابان هوش مصنوعی هیچگاه ظاهر نخواهند شد، اما قادرم دلیلی پیش روی شما بگذارم که چشمانداز وقوع این سناریو را به صورتی جدی تضعیف کند. اکثر شما باید این کتاب را مطالعه کنید؛ اگر راجع به انبوه جاروجنجالهای شکلگرفته دربارۀ هوش مصنوعی در جامعه کنجکاو و در عین حال سردرگم شدهاید. من ریشههای شکلگیری افسانه هوش مصنوعی و آنچه درباره چشماندازهای دستیابی واقعی به هوش مصنوعی در سطح انسانی میدانیم یا نمیدانیم را توضیح داده و خواهم گفت چرا باید بیش از این، قدردان تنها هوش واقعی که میشناسیم، یعنی هوش خودمان باشیم. موفقیت در دستاوردهای محدود، ما را یک قدم هم به هوش عمومی نزدیک نمیکند. سیستمها برای هوش عمومی نیاز به استنباطهایی دارند که از طریق آنها بتوانند برای مثال، روزنامه بخوانند یا مکالمهای پایه برقرار کنند یا مانند «رُزی» روبات کارتون «جِتسونها» دستیار شوند. این استنباطها را نمیتوان با دانش کنونی ما در حوزه هوش مصنوعی برنامهنویسی کرد، آموخت یا مهندسی نمود.
#افسانه_هوش_مصنوعی
اریک لارسون
ترجمه محمد مظفرپور
انتشارات امیرکبیر
@Question_the_Unquestioned
گودل هم به هوش مکانیکی فکر میکرد. او مانند تورینگ بر تمایز بین نبوغ (مکانیک) و شهود (ذهن) تأکید داشت. جوهره این تمایز، همان تمایز مدنظر تورینگ بود که به زبانی دیگر مطرح میشد: اثبات در برابر حقیقت («نظریه اثبات» در برابر «نظریه مدل» در زبان ریاضیات). گودل با خود میاندیشید که آیا مفاهیم اثبات و حقیقت در نهایت یکی هستند؟ اگر اینطور باشد ریاضیات و حتی خود علم هم باید بهصورت مکانیکی محض درک شود. در این دیدگاه، تفکر انسانی هم مکانیکی خواهد بود. با اینکه هنوز نامی برای هوش مصنوعی انتخاب نشده بود، سایه مفهوم آن بر سر این مسئله سنگینی میکرد. آیا شهود ذهن یعنی قدرت آن در گرفتن واقعیت و معنا قابلتقلیل به یک ماشین برای رایانش است؟
#افسانه_هوش_مصنوعی
اریک لارسون
ترجمه محمد مظفرپور
انتشارات امیرکبیر
@Question_the_Unquestioned
May 11
در آغاز قرن بیستم (قبل از گودل) دیوید هیلبرت، چالشی را پیش روی جهان ریاضی قرار داده بود: نشان دهید که همه ریاضیات روی بنیانی استوار استقرار یافته است. نگرانی هیلبرت قابل درک بود: اگر قواعد کاملاً فرمال ریاضیات نتوانند هیچ حقیقتی را اثبات کنند، لااقل بهصورت نظری این امکان برای ریاضی وجود دارد که تناقضات و امور بیمعنی را پنهان نگه دارد. یک تناقض نهفته در هر جای ریاضیات، هر چیزی را از بین میبرد؛ چراکه از یک تناقض میتوان هر چیزی را اثبات کرد و در نتیجه، فرمالیسم بیفایده میشود.
#افسانه_هوش_مصنوعی
اریک لارسون
ترجمه محمد مظفرپور
انتشارات امیرکبیر
@Question_the_Unquestioned
یکی از دلایل علاقهمندی تورینگ و همکارانش به شطرنج این بود که به نظر میرسید یک رایانه را میتوان برای بازی شطرنج برنامهنویسی کرد، بدون آنکه نیازی باشد فرد برنامهنویس، همهچیز را از قبل بداند. با توجه به اینکه قطعات محاسبهکننده، عملگرهای منطقی، مانند «اگر آنگاه»، «یا» و «و» را اجرا میکنند، یک برنامه (بهمنزلۀ مجموعهای از دستورالعملها) میتواند اجرا شود و بسته به سناریوهایی که در حین اجرای دستورالعملها با آنها مواجه میگردد، نتایج متفاوتی را به دست دهد. از نظر تورینگ و همکارانش، این قابلیت تغییر نظر بسته به آنچه با آن روبهرو میشود، سادهسازی یک جنبه اساسی تفکر انسان به شمار میرفت.
#افسانه_هوش_مصنوعی
اریک لارسون
ترجمه محمد مظفرپور
انتشارات امیرکبیر
@Question_the_Unquestioned
ناگهان در 1981 یک پزشک اهل لوسآنجلس اعلام کرد پنج مورد بیماری مرتبط با نقص شدید سیستم ایمنی پیدا کرده است. مبتلایان، همگی همجنسباز بودند و امیل نیتریت مصرف میکردند؛ ضمن اینکه به سوءمصرف دیگر انواع مواد مخدر و همچنین آنتیبیوتیکها نیز مبتلا بودند و احتمالاً از سوءتغذیه و نیز بیماریهای مقاربتی رنج میبردند. منطقی بود که این فرض مطرح شود که این موارد ضعف شدید سیستم ایمنی چند منشأ داشته باشند. در واقع، ریشه مشکل را میشد در سبک زندگی این افراد جستجو کرد.
متأسفانه این ایده به لحاظ سیاسی اصلاً قابلقبول نبود. این بود که فرضیه دیگری مطرح شد: این افراد از بیماری واگیرداری رنج میبرند که بهوسیله یک عامل جدید که رتروویروس نام گرفت ایجاد میشود. دادههای علمی که این فرضیه را تقویت کنند اصلاً وجود نداشتند و مسخرهتر اینکه هنوز هم وجود ندارند. البته این مسئله اهمیتی نداشت و بلافاصله ذوق و شوق محققین و نهادهای مرتبط با ویروسهای سرطانی برانگیخته شد. راه نجاتی برای آزمایشگاههای ویروسی باز شده و ایدز حالا تقریباً یکشبه در کانون توجهات قرار گرفته بود. صنعت جهانی داروسازی حمایت مالی زیادی از این ایده صورت داد و بودجه مؤسسات ملی سلامت NIH و مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا CDC نیز افزایش یافت. در این میان البته هیچکسی به سبک زندگی این مبتلایان که به ناگاه به قربانیان بیگناه این ویروس هولناک مبدل شده بودند نپرداخت. ویروسی که خیلی زود نام HIV را به خود گرفت.
#صنعت_ویروس_بازی
کلاوس کوهنلاین، تورستن انگلبرشت
ترجمه محمد مظفرپور
انتشارات سروش
@Question_the_Unquestion
وقتی بیماری جدیدی که بیِرد در 1869 توصیف کرد به وجود آمد او علت آن را نمیدانست و صرفا فکر میکرد یک بیماری مربوط به تمدن مدرن باشد که از استرس که قبلا معمول نبود ناشی میشود. او نام «نوراستنیا» به معنی اعصاب ضعیف را برای این بیماری برگزید. با این که برخی علایم این بیماری به علایم بیماریهای دیگر شباهت داشتند اما نوراستنیا ظاهرا به صورت تصادفی و بدون علت، افراد را دچار میکرد و انتظار هم نمیرفت کسی به خاطر ابتلا به آن، جان خود را از دست بدهد. در بیمارانی که تحمل برق را داشتند بیرد از برق برای درمان استفاده میکرد. از این رو مسلما او این بیماری را با برق مرتبط نمیدانسته است.
#کتاب_افسانه_روشنایی
آرتور فرستنبرگ
ترجمه محمد مظفرپور
انتشارات کتاب فردا
@Question_the_Unquestioned