eitaa logo
کانون قرآن وعترت نور
82 دنبال‌کننده
369 عکس
288 ویدیو
6 فایل
کانال‌قرآن‌وعترت‌نور‌با‌هدف‌اشاعه‌ی‌سبک‌زندگی قرآنی‌به‌همه‌ی‌شیفتگان‌فرهنگ‌ناب‌اسلامی تقدیم‌می‌نماید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  سردار شهید سلیماني
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وقتی شهر مسیحی نشین بیجی توسط همرزمان حاج قاسم آزاد می شود یک زن مسیحی روی دیوار کلیسا نوشت: 🔺مریم مقدس راحت بخواب که دیگر مسیح به صلیب کشیده نمیشود چون فرزندان حضرت زهرا(س) رسیدند. #انتقام_سخت #حاج_قاسم_سلیمانی #ملت_مقاومت_علیه_آمریکا @sardar_shahid_soleimani
13.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپ : چه کسانی را خداوند هدایت نمی کند ؟ 👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_بهشتی 💠 @samtekhoda3
هدایت شده از fatemeh arabshahi
کانون قرآن وعترت نور
توجه توجه نشست قرآن راه زندگي با سخنراني دكتر فروغ نيلچي زاده استاد حوزه و دانشگاه و حضور سعيد عاكف نويسنده كتاب خاكهاي نرم كوشك از پر تيراژترين كتاب هاي داستاني با ٧٠٠٠٠٠ نسخه پيرامون كرامات اهل بيت(ع) به ويژه خانم فاطمه زهرا(س) در زندگي شهيد عبدالحسين برونسي (به مناسبت ايام فاطميه و شهادت حضرت زهرا"س") همراه با مسابقه و اهداي هدايا 📢 زمان: يكشنبه ٩٨/١١/٦ ساعت ١٥ الي ١٧ مكان: بزرگراه حكيم غرب. ورودي شهيد اردستاني. بلوار شهيد اردستاني. شهرك دانشگاه صنعتي شريف. خ تهران. مسجد امام حسين(ع) منتظر قدوم سبزتان هستيم.
هدایت شده از کانال مهدویت 🇮🇷
🔴🔵 پیشگویی ۱۴ سال پیش رهبر انقلاب از قدرت شفاعت حاج قاسم در منزل شهید محمدرضا عظیم پور در سال ۱۳۸۴ 🔹🔸داماد بزرگ خانواده، جواد روح‌اللهی، از رهبر انقلاب درخواست می‌کند: که ان‌شاء‌الله فردای قیامت همه ما را که اینجا هستیم شفاعت کنید. ♦️امام خامنه‌ای می‌گویند: ما چه‌کاره‌ایم که شما را شفاعت کنیم؟ پدر و مادر شهید باید من و شما را شفاعت کند. ♦️... ما سعادتمان به این است و آرزویمان به این است مشمول شفاعت خوبانی از قبیل: این شهدا و امثال این‌ها باشیم. ♦️بعد رهبر انقلاب خم می‌شوند و با نگاهی به حاج قاسم سلیمانی می‌گویند: این آقای حاج قاسم هم از آنهایی‌ست که شفاعت می‌کند ان‌شاء‌الله.... ♦️حاج قاسم سلیمانی سر پایین می‌اندازد و با دو دست صورتش را می‌پوشاند. ♦️بله! از ایشان قول بگیرید، به شرطی که زیر قولشان نزنند! ♦️همه می‌خندند، همه به جز سردار سلیمانی که خجالت‌زده سر به زیر انداخته. ♦️رهبر انقلاب ادامه می دهند : چون امکانات ایشان، امکانات قول دادن و شفاعت کردنشان، الان خیلی خوب است.(یعنی حالت مجاهدت او در جهاد اصغر و اکبر) اگر همین را بتوانند نگه بدارند، مثل همین چهل، پنجاه سالی که نگه داشته‌اند؛ خیلی خوب است. این هم یک هنری‌ست که ایشان دارند... بعضی‌ها خیال می‌کنند که در دوره پیشرفته و سازندگی و توسعه و نمی‌دانم فلان و فلان، دیگر باید آن قید و بند‌هایی که اول کار داشت را رها کنند. نفهمیدند که هر دوره ای که عوض می‌شود، تکلیف‌ها و نوع مجاهدت عوض می‌شود؛ اما روحیه مجاهدتی که آن روز بوده، آن نباید عوض بشود. روحیه مجاهدت اگر عوض شد، آدم می‌شود مثل آدم‌هایی که وقتی جنگ بود، در خانه‌هایشان پای تلویزیون نشسته بودند فیلم خارجی تماشا می‌کردند.)) لحظاتی سکوت می‌شود و جمعیت حاضر به فکر می‌روند. ♦️جواد روح‌اللهی [داماد خانواده]می‌گوید: چند ماه بعد از آن دیدار، ماه رمضان، در مراسم افطاری هرساله حاج قاسم به بچه های جبهه و جنگ همان جلویِ در از ایشان قول شفاعت خواستم. حاجی می‌خواست دست به سرم کند، که گفتم: حاجی! والله اگر قول ندهی، داد میزنم و به همه مهمان‌ها می‌گویم آقا درباره تو آن روز چه گفتند؟ حاج قاسم که دید اوضاع ناجور میشود؛ گفت: باشد، قول میدهم؛ فقط صدایش را در نیاور! 📚 منبع : کتاب «کریمانه» روایت حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدای استان کرمان انتشارات صهبا نشر ۱۳۹۵ 🆔 @emame_zaman
کانون قرآن وعترت نور
توجه توجه نشست قرآن راه زندگي با سخنراني دكتر فروغ نيلچي زاده استاد حوزه و دانشگاه و حضور سعيد عاكف نويسنده كتاب خاكهاي نرم كوشك از پر تيراژترين كتاب هاي داستاني با ٧٠٠٠٠٠ نسخه پيرامون كرامات اهل بيت(ع) به ويژه خانم فاطمه زهرا(س) در زندگي شهيد عبدالحسين برونسي (به مناسبت ايام فاطميه و شهادت حضرت زهرا"س") همراه با مسابقه و اهداي هدايا 📢 زمان: يكشنبه ٩٨/١١/٦ ساعت ١٥ الي ١٧ مكان: بزرگراه حكيم غرب. ورودي شهيد اردستاني. بلوار شهيد اردستاني. شهرك دانشگاه صنعتي شريف. خ تهران. مسجد امام حسين(ع) منتظر قدوم سبزتان هستيم.
هدایت شده از دانستنی های مهدوی
🏴 امشب درحالی مراسم عزاداری در حسینیه امام خمینی برگزار می شود که این مراسم برخلاف گذشته یک غایب بزرگ دارد. گفته بود ایام فاطمیه سال بعد من نیستم ... ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @P_Mahdavi
هدایت شده از استاد مهدوی‌ ارفع
ختم در ١١٠ روز. 🌷تقدیم به روح پاک و مطهر سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی. 🔷سهم روز هجدهم: ازحکمت۴۱۷تا حکمت۴۴۰ 🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4186308623C524dd26156
هدایت شده از 🌸فروشگاه مه‌یاس🌸
19.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرت فاطمه زهرا عليها السلام : آن گاه كه در روز قيامت برانگيخته شوم ، گناهكاران امّت پيامبر اسلام را شفاعت خواهم كرد . 📚إحقاق الحقّ ، ج 19 ، ص 129 @mahyaas_store
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 فتنه‌های دوست داشتنی! 📌خدا در آخرالزمان با مدیران و علمای نالایق، مدعی و خودخواه چه می‌کند؟! @Madresseinqhilab
حاج آقا قرهی: داستانی از شخص بزرگواری می‌خواهم تعریف کنم که قبر شریف ایشان، در تخت فولاد اصفهان که وادی السلام ثانی است، قرار دارد. گاهی بخواهید که مخصوص به تخت فولاد اصفهان بروید. دیدید برخی ایران‌گردی می‌کنند و ...، امّا گاهی شما فقط برای تخت فولاد اصفهان بروید. اعاظم و بزرگان زیادی در آن‌جا مدفون هستند و حالات و مطالب و اوضاع خاصّی دارد. این شخصی که می‌خواهم داستانشان را بگویم (هدف ما داستان‌گویی نیست، امّا این‌ها داستان راستان است و انسان را تکان می‌دهد)، مرحوم میرزا حسین کشیک‌چی هستند. ایشان توفیق پیدا کردند به محضر آقا جان، حضرت حجّت برسند و با حضرت در ارتباط بودند و متوفّی 1309 ه.ق هستند. ایشان در بازار اصفهان، نگهبانی و کشیک می‌دادند و برای همین به این اسم معروف شده‌اند. یک کوله‌باری هم بر دوش خودشان داشتند و بار حمل می‌کردند. اهل بازار، ایشان را چون خیلی ساده بودند، «هالو» صدا می‌زدند. حاج آقا جمال اصفهانی که مدفون در تکیه مادر شاهزاده تخت فولاد هستند، ماجرای مرحوم میرزا حسین کشیک‌چی را به نقل از میرزا محمّد، یکی از تجّار اصفهان که بسیار مؤمن و اهل عبادت بود و خدمت آیت‌الله سیّد محمّد چهار سوقی، صاحب کتاب شریف روضات الجنّات، معروف به آیت‌الله روضاتی می‌رسید، نقل می‌کنند: میرزا محمّد، یکی از تجّار بزرگوار، با دوستانشان عازم برای سفر مکّه می‌شوند. تصمیم داشتند که ابتدا به زیرات عتبات عالیات بروند و بعد از آن راهی مکّه شوند. در آن زمان‌ها که هواپیما نبود، این سفر، چند ماهی طول می‌کشید. در راه، ایشان تمام وسایلش را گم می‌کند و از مسافران بیت‌الله جدا شده و در کربلا ‌ماند. میرزا محمّد می‌گوید: من بسیار ناراحت و اندوهگین شدم که از سفر جاماندم. از حضرت خواستم که به من کمکی کند. متوسّل به خود أبی‌عبدالله شدم که من تاجر آبرومندی بودم که تا حالا دستم را جلوی کسی دراز نکردم (بالاخره برخی مناعت طبع دارند و عمری در تجارت و کسب و کار هستند و آبرومند می‌باشند، در روایات هم داریم که این‌ها حرمت دارند و باید حرمتشان حفظ شود). امّا الآن همه چیزم را از دست دادم و می‌خواستم به بیت الله بروم، ولی نشد. تصمیم گرفتم که شب را به مسجد کوفه بروم. به هر حال با هر زحمتی بود، خودم را به آنجا رساندم. صبح زود از کربلا حرکت کردم، اواخر شب به نجف اشرف رسیدم و بعد هم به مسجد کوفه رفتم. در راه که داشتم به تنهایی پیاده به مسجد می‌رفتم، دیدم سواره‌ای آمد و رو به من کرد و گفت: چه شده؟! چرا این‌ قدر غمگینی؟ او حتی من را به اسم صدا زد و گفت: آمیرزا محمّد! چه شده، اوضاعت خراب است؟! میرزا محمد می‌‌گوید: من هم که وضع بسیار بدی داشتم، گفتم: هیچ! مسافری هستم و خسته‌ام. گفت: این خستگی تو، علتی دارد و با خستگی‌های دیگر فرق می‌کند. گفتم: بله، حقیقتش این است که من از کاروان حج عقب ماندم و تمام وسایلم را بردند. میرزا محمّد می‌گوید: آن فرد به فارسی سلیس صحبت می‌کرد، امّا آن‌ قدر نورانی بود که من خیلی نمی‌توانستم ایشان را نگاه کنم و سرم را پایین می‌انداختم و حرف می‌زدم. این سواره‌ بزرگوار فردی را صدا زد. اتفاقاً دیدم آن فردی که آمد، شبیه هالوی خود ماست. آن سواره‌ی بزرگوار به هالو گفت: اسباب سرقت شده این شخص را به او برسان و او را به مکّه ببر و بازگردان. هالو هم دو دستش را بر سینه گذاشت و گفت: سمعاً و طاعتاً یا مولای! یا سیّدی! آن سواره به راه افتاد و رفت. میرزا محمّد می‌گوید: هالو به من گفت از کاروان جا ماندی؟ گفتم: آره، تو همان هالوی اصفهان ما نیستی؟! گفت: بله، من همان هستم. من متعجّب شدم و گفتم: خدایا! این چه می‌گوید؟! هالو گفت: کاری به این کارها نداشته باش. وقتی دیدم او اینچنین آمرانه صحبت می‌کند، دهانم بسته شد. من را به مسجد کوفه برد و گفت: برو اعمالت را انجام بده، بعد از نماز صبح بیا که من هم اثاثت را برایت بیاورم. میرزا محمّد می‌گوید: من رفتم اعمالم را انجام دادم و نماز صبحم را خواندم، در حالی که همچنان متحیر بودم و گریه می‌کردم، می‌گفتم: ما این را در اصفهان یک آدم ساده می‌دانستیم و برای همین به او هالو می‌گفتیم، حالا او اینجا در نجف اشرف چه می‌کند؟! گریه می‌کردم و می‌گفتم: ما چطور بندگان خدا را نمی‌شناسیم و ... . بعد از نماز صبح، از مسجد کوفه خارج شدم و سر قراری که داشتیم، حاضر شدم. هالو من را به بیرون از شهر برد و همه‌ آن جهیزیه‌ شترم را به من داد و گفت: ببین همه چیز درست است. نگاه کردم و گفتم: بله، درست است، بعد پرسیدم: شما چطور به این مطالب رسیدی؟ گفت: آمیرزا محمّد! انسان اگر به عبادت خودش غرّه رفت، بیچاره می‌شود. اگر دیگران را به سخره گرفت، بیچاره می‌شود. اگر تصور کرد از دیگران به خاطر مال و منالش برتر است، بیچاره می‌شود. اگر تصور کرد، به واسطه‌ منصب و مقام و علمش از دیگران برتر است، بیچاره می‌شود. همه‌ این‌ها را مواظب باشید. بله، من هالو هستم، من هیچ