eitaa logo
کانال قرآن و اهلبیت علیهم السلام
744 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
19 فایل
ارتباط باما. نـوكــــري كردنِ اين قـوم مرا بالا بُرد با گـداييِّ حسيـن مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خـدا شكر، عجب پشت و پناهي دارم. @Behruz313
مشاهده در ایتا
دانلود
گریان روضه های توأم یابن فاطمه دلبسته ی هوای توأم یابن فاطمه جز عشق تو به درد دل من دوا نبود سرخوش از این دوای توأم یابن فاطمه خیر کثیر ما به خدا گریه بر شماست ممنونِ این عطای توأم یابن فاطمه بیمار می شوم که تو تربت به من دهی در حسرت شفای توأم یابن فاطمه هر صبح و شام بر غم تو گریه می کنم دلخونِ ماجرای توأم یابن فاطمه زهرا گرفت دست مرا، سینه زن شدم سینه زنِ عزای توأم یابن فاطمه آب و گل دل همه ما ز کــربلاست دلتنگِ کــربلای توأم یابن فاطمه لب تشنه ی غریبِ بدونِ کفن، حسین گریان روضه های توأم یابن فاطمه : اینکه افتاده به سمتِ تو مسیرم کافیست تا قیامت شده ای نِعمَ الاَمیرم، کافیست جز حسین بن علی عشقِ دگر نیست مرا در همین حد که به عشقِ تو فقیرم کافیست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
دل شکسته همیشه برایمان کافيست همیشه گریه ی بی انتهایمان کافيست شکسته بـــالی ما را کسی نمیفهمد همین نرفتن به مشهدمان کافيست چقدر نامه نـوشتم که دوســتت دارم چقدر گریه؟ همین گریه هایمان کافيست منی که غـرق گناه و روسیاهـم، اما همینکه نوکـرتانم برایمان کافيست بیا و با غــم رسوایـی ام مــدارا کـن قسم به چادر خیرالنسایمان کافيست برای اینکه شب جمعه خراسان بروم دعای خیر خواهرتان برایمان کافيست : ای صاحـب بی چون و چرای وطن ما ای جان جهـان، خسرو شیرین دهن ما مدیـون ِ کـرمخانـه ی تو مرد و زن ما کار که به جز توست حسینی شدن ما؟ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
ای شاه کم سپاه که عالم سپاه توست ارکـان کـائنات، همه در پناه توست شبهای جمعه کوه گناهان شود چو کاه معنای مغفرت اثری از نگاه توست ما زیر سایه ات قد و قامت کشیده ایم در چشم ما تمام جهان بارگاه توست حق میدهم به چشم که جز تو ندیده است وقتی تمام خلقت او جلوه گاه توست قلبم ز داغ روز دهـم تیر می کشد در گوش ما همیشه دم آه آه توست خیره شده به چشم شما چشم خواهرت عمق نگاه حسرت او قتلگاه توست : شب جمعه ست و نسیمی ز کرم می آید نوکـر و کـرب و بلا، خوب به هم می آید و همان خسته که زمین گیر شده نفسش رفته ولـی، باز می آید صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
دلگیرم از خودم که دلم گیر یار نیست اصلا برای آمدنش بی‌قرار نیست گیرم رسید روز وصالش چه فایده؟ وقتی که دل به شوق وصالش دچار نیست روزی هـزار بار دلـش را شکسته‎ام اینگونه‌ زیستن ادب نیست همسایه‎ای گرسنه و اهل محله خواب یعنی در این محله کسی سفره‎دار نیست آخر چقدر در پی دنیا دویده‎ایم باور کنید حرص‌زدن افتخار نیست امروز اگر که توبه نکردم چه می‎کنم فردا که زیر خاک مرا اختیار نیست؟ ای دل به هوش باش ببین چرخ روزگار خالی ز لطف و رحمت پروردگار نیست باید که گردگیری دل کرد و گریه کرد گریه برای عاشق دلـداده عـار نیست : حـرفی که دارم با شما گفتن ندارد این حـرفهـای بی صدا گفتن ندارد این دردها درمان ندارد غیر وصلت این غصّـه ی بـی انتهـا گـفتن ندارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام
مرا برای خودت انتخاب کردی شکر ز غصه ات دل ما را کباب کردی شکر سپید شد همه موهای من به روضه ی تو به اشک، صورت ما را خضاب کردی شکر بهشت هم بروم باز روضه می خوانم مرا به روضه تو مِنّا خطاب کردی شکر همیشه نام مرا در کلاس عباست میان روضه حضور و غیاب کردی شکر عجب مرام قشنگی هنوز قبل از مرگ تمام نامه ی ما را حساب کردی شکر کنون که غرق گناهم مرا همین دنیا به هجر کرب و بلایت عذاب کردی شکر تو با قیام خودت سال شصت و یک آقا میان سینه ی ما انقلاب کردی شکر اجازه هست برایت بمیرم آقا جان مرا همیشه اگر چه جواب کردی شکر اسیر زلف حسینم خدا که می داند مرا تو لایق این پیچ و تاب کردی شکر : صبحِ خود را به سلامی به تو آغاز کنم جُـز هَـوایِ تـو کجـا باشم و پرواز کنم حَسرَتِ بوسه به شش گوشه‌ی تو مارا کُشت دردمنـدم، به که من دردِ خود ابراز کنم؟ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
امشب به رنگ فصل خزان گریه می کنیم هم ناله با زمین و زمان گریه می کنیم هر چند گفته اند که آرام گریه کن اما بلند و ضجه زنان گریه می کنیم امشب که خانه ی دلمان غم گرفته است مـانند ابـرهـای روان گریه می کنیم هم پای کوچه های مدینه نشسته ایم با روضه های تازه جوان گریه می کنیم تازه جـوان و قـدِ کمانی تعجب است از غصه های قـدِ کمان گریه می کنیم داریم پای روضه یتان پیر می شویم امـا هنـوز از غـمـتـان گریه می کنیم این خانه ی غمیست پر از غربت بقیع از داغ قـبرهای نهـان گریه می کنیم آری دوباره بر سر سفره نشسته ایم امشب برای مادرمان گریه می کنیم : چند ضربه به در خورد، زجایش اُفتاد مادری خم شد و از درد صدایش اُفتاد پدری آب شد از شـانه عـبـایش اُفتاد درِ آتـش زده روی سـر و پایش اُفتاد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
صحن و حرم و گنبد و گلدسته نداری بر روی کسی خانه ی دربسته نداری آنقدر غریبی كه در ایام شهادت در هیچ خیابان علم و دسته نداری بخشنده ای و کار به این که درِ خانه مست آمده یا زاهد وارسته نداری جانم به فدای تو که در قلب سپاهت حتی دو سه فرمانده ی دلبسته نداری افسوس که جز گرد و غبار نفس باد اطراف خودت زائر پیوسته نداری در سینه ی هر شیعه حرم داری اگر چه بالای سرت گـنبد برجسته نداری : باید ز کــرامتت عیان بنویسند این جمله بروی آسمان بنویسند آقـا حــرمـی برایتان می سازیم در بین عجایب جهـان بنویسند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
رفته بودم به زیارت که حرم گفت حسین تا شنیدم همه ی دور و برم گفت حسین مادرم نام را به من آموخته بود با دلی سوخته اما پدرم گفت حسین روضه خوان داشت زِ بی آبی طفلان میگفت وسط روضه ی تو چشم ترم گفت حسین همچو ققنوس نشد قسمت من قله ی قاف سوختم در غم تو بال و پرم گفت حسین روزه بودم وسط روز ترک خورد لبم تا عطش کارگر افتد جگرم گفت حسین من حسینی شده ی روز اَلستم انگار چون خداوند به بالای سرم گفت حسین : تا حسین است، چه‌ حاجت‌ به‌ عطای دگران؟ تا حسین‌ است، چرا مـــــدح و ثنای دگران؟ تا حسین‌ است، به‌ دل راه مَـده‌ عشق کسی چونکه‌ ، نَه‌ جای ‌دگران صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
دلم بود و حرم بود و امامم بود و تنهایی حرم قبله، حرم کعبه، عجب احرام زیبایی لباس اشک آماده، سرم از شرم افتاده همیشه سنگ فرش او، برایم مهر و سجاده زیارت نامه میخواندم، دلم گرم زیارت شد نگاهم خورد بر قبرش، نمیدانم جسارت شد؟ به پای پنجره فولاد، دل روی دل افتاده گذار کشتی طوفان زده، بر ساحل افتاده نفس پشت نفس، ایوان به ایوان سیر میکردم گلاب چشمهایم را برایش خیر میکردم تمام صحن ها را مست بوی عود میدیدم پریدم ناگهان از خواب، رویا بود میدیدم دوباره چشم را بستم، دوباره جستجو کردم دوباره خواب را از ردپا تا صحن بو کردم بیا پیراهنم بو کن، هنوز عطر حرم دارد فقط ایوان و سقاخانه و یک صحن کم دارد دلم آهو، دلم از او، دلم مشغول گفتگو بزن نی زن بنام او، بگو یا دلم خورشید می خواهد، هوای گنبدت کرده دوباره عید می خواهد، هوای مشهدت دارد : می‌خورد بر‌گونه‌ام از ‌جانب صحنت شمیمی می‌دهی اذن دخول این بار آقا با نسیمی دست خالی آمدم رسم ادب این نیست آقا میهمان با توشه‌ای آید‌ به دیدار کریمی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
کربلایت به خدا قبله ی دلهاست حسین شب جمعه حرمت محشر کبراست حسین «مادرت» آمده با ذکرِ «بُنَیَّ قَتَلوکْ» عطر سیب حرمت جلوه ی زهراست حسین «حوریان از غم تو لطمه به صورت بزنند» روضه خوان حرمت اکبر لیلاست حسین هر که آمد به حرم تا که شهادت خواهد او سفارش شده ی زینب کبراست حسین تا که بر نیزه سرت همسفر زینب شد خواهرت بین حرامی تک و تنهاست حسین بی گمان فاطمه بعد حرم زیبایت زائر و گریه کن حضرت سقاست حسین سینه زن های تو دل تنگ محرم هستند روزی گریه ما دست تو آقاست حسین نوکران را بطلب یک شب جمعه به حرم حـرمت تا به ابد آرزوی ماست حسین : وقت آن است کمی تشنه لبِ آب شویم رو به خورشید نماییم و چومهتاب شویم دست بر سینه گـذارید سـلامـی بدهیم تا همه زائر ارباب شویم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
بازهم تنها شدم خیلی دلم را غم گرفت بازهم معصیتم من را ز آقایم گرفت هر زمانی دور ماندم از هوای روضه ها زندگی ام را سراسر غصه و ماتم گرفت بهر دیدار جمال یار بی همت شدیم یوسف زهرا دلش از عالم و آدم گرفت وای بر آنکه سرِ این سفره نان خورده ولی با غریبه رفت و آن را مونس و همدم گرفت راه ظلمت رفتم و در بین راه آقا رسید داشتم گم میشدم دست مرا محکم گرفت خوش بر احوال گدایی که دم جان دادنش یک نفس ذکر حسین بن علی را دم گرفت از همان روزی که آمد مادرم در روضه ها با دلی محزون به دستانش دو تا پرچم گرفت پرچمِ نام حسین و پرچمِ نام حسن آه با نام حسن جان گونه هایم نم گرفت زخمیِ یک کوچه بود و ناله میزد زیر لب مادرم را ضربه ای سیلی از این عالم گرفت : ما اگر بد شده ایم، خاطر زهرا برگرد مادرت قامت خم از غم تو پیر شده آه برگرد به آن راس جدا بر سر نی طالب خون خدا، آمدنت دیر شده صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
باز هم نيمه ى شب گريه و آه آوردم به درِ خـانه ى تو باز پناه آوردم رو سياهم كه نشد توبه ى من مقبولت واى بر من كه فقط بار گناه آوردم مهربانِ دل من، رد نكنم از در خويش من پشيمان شده ام، روى سياه آوردم اشكـهاى منِ بيچاره سراب است ولى دلخوش از اينكه به درگاه تو چاه آوردم جـان كمكم كن، آبرويم را بخر به در خـانه ى تو باز پناه آوردم : آورده صبا از گـذرٺ عـطـر خـدا را تا روزی ما نیز ڪند را انگار ڪه فهمیده نسیم‌ سحـری باز صبح‌ اسٺ و دلم لڪ زده را صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام