💠 پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله):
✨مَثَلِ اهل بیت من مانند کشتی نوح است که هرکس داخل آن شد نجات یافت و هرکس رهایش کرد، غرق گردید.
📘امالی طوس ۳۴۹/۷۲۱
#محرم
#من_محمد_را_دوست_دارم
🆔https://eitaa.com/RAHE_SAADAT
💠✨یکی از بزرگان دعا میکرد :
« پروردگارا ، در روزی ام برکت ده »✨💠
کسی پرسید : چرا نمیگویی روزی ام ده ؟
🔹گفت : روزی را خداوند برای همگان ضمانت کرده است .
💠اما من برکت را در رزق طلب میکنم . چیزی است که خدا به هر کس بخواهد میدهد
( نه به همگان ) .
✨اگر در مال بیاید ، زیادش میکند .
✨اگر در فرزند بیاید ، صالحش میکند .
✨اگر در جسم بیاید ، قوی و سالمش میکند .
✨و اگر در قلب بیاید ، خوشبختش میکند.
🆔https://eitaa.com/RAHE_SAADAT
هدایت شده از 🌷راه سعادت🌷
7.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🏴 کلیپ| هیات سکولار نداریم*
*#بصیرت*
*✋🏻با ما همراه باشید👇🏻*
🆔https://eitaa.com/RAHE_SAADAT
يکي از علماي بزرگ قم که امام جماعت صحن کربلاي آقا ابا عبدالله عليه السلام بودند ميفرمودند پيرمرد مجردی در کربلا بود به نام حاج عباس رشتی که خيلی به امام حسين عليه السلام علاقه داشت. عشق امام حسين عليه السلام او را به کربلا کشيده بود و زندگي خيلی سادهای داشت يک اتاقی هم اجاره کرده بود گاهی کارهای دستی انجام ميداد. مثلا يک چيزی خريد و فروش ميکرد. يک کارش خدمت به مجالس امام حسين عليه السلام بود و آب به عزاداران ميداد.
اين پيرمرد زيلوهای حرم را جمع ميکرد و پهن ميکرد و براي نمازجماعت خيلی هم سرحال و بانشاط بود. روز شهادت يکي از امامان عليهم السلام از خانه بيرون آمدم در بين راه يکي از وعاظ کربلا به من گفت حاج عباس رشتی مريض و در حال جان دادن است و در کربلا غريب است اگر ميشود از ايشان عيادتی داشته باشيد و ما چهار نفر بوديم وارد اتاق شديم ديديم لحاف و تشک و پتوی کهنهای رويش کشيده و يکی از رفقايش هم از او پرستاری ميکند. حاج عباسی که هر وقت ما را ميديد سلام ميکرد دست به سينه ميشد خيلي سر حال بود اما ديديم الان در رختخواب افتاده و در حال جان دادن است ديگر نه ميتواند بنشيند نه ميتواند جواب سلام بدهد. حالش خيلی وخيم و در حال سکرات مرگ است دور بسترش نشستيم و به رفقا گفتم لحظه آخر خيلی مهم است که به چه حالت بميرد عبرت بگيريم به اين واعظ گفتم که الان فرصت خوبی است تا يک روضه برای امام حسين عليه السلام بخوانيم. واعظ گفت چشم و شروع کرد: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ هنگام روضه خواندن همه با چشم خود ديديم حاج عباس پتو را کنار زد و بلند شد و مودب نشست حالا ما هم داريم با تعجب نگاه ميکنيم رويش را به طرف راست چرخاند و شروع به گريه کرد و گفت السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قربان قدمهايتان من پيرغلام چه لياقتی داشتم که به عيادت من بياييد السَّلامُ عَلَيْكَ يا امِيرَ الْمُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ همين طور سلام داد تا رسيد به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشريف به آقا هم سلام داد گفت قربانتان بروم من کجا عيادت شما و از همه تشکرکرد و بعد دراز کشيد مثل اينکه صد سال است که مرده باشد نه قلبش کار ميکند نه نبضش کار ميکند و به رحمت خدا رفت. بعد از اينکه به رحمت خدا رفت من به رفيقش گفتم اين پير غلام امام حسين عليه السلام بوده امام حسين عليه السلام به او نظر کرده و قبولش کرده است چهارده معصوم عليهم السلام به ديدارش آمده است. بايد مثل يک مرجع تقليد تشييع جنازه اش کنيم.
گفت ما آمديم به منزل به وعاظ گفتيم که بالا منبر بگوييد به علمای نجف گفتيم که درستان را تعطيل بکنيد به بازاريها گفتيم بازار را ببنديد به هيئتيها گفتيم که فردا بايد يک دستهای مثل عاشورا برای يک عاشق امام حسين عليه السلام راه بندازيد ميگفت کربلا يک حالت عجيبی پيدا کرده بود هيئتها مي آمدند به سروسينهاشان ميزدند چون براي همه جريانش را گفته بوديم. يا حسين يا حسين ميگفتند گريه ميکردند براي يک غلام غريب امام حسين عليه السلام غوغا شد.
در حوزه هم براي حاج عباس مجلس ختم گرفتيم. يک آيت اللهي در کربلا بود به نام آيت الله سيبويه عموی آيت الله سيبويهای که در زمان ما بودند پيرمردی بود حدود نود سال ايشان هم در مجلس ختم شرکت کرد. به من فرمودند که منبر ختم اين آقا را من ميروم، همه تعجب کردند. ايشان عصازنان آمدند در پله اول منبر نشستند بعد از قرائت قرآن گفت که مردم ميدانيد که من اهل منبر و سخنراني نيستم ولي آمده ام جريانی از حاج عباس رشتی که برايتان بگويم. گفت که وقتی فلانی به من زنگ زد و گفت من در موقع جان دادن کنار بسترش بودم و چهارده معصوم به ديدنش آمدند؛ وقتی تلفن را قطع کردم خيلی گريه کردم دلم شکست که من اينقدر در حوزه بودم در حرم آقا امام جماعت بودم نکند من را قبول نکرده باشند من به حال خودم گريه کردم خسته شدم خوابم برد خواب ديدم حاج عباس در باغی از باغهای بهشت است خيلی سرحال و خوشحال جوان و زيبا. گفتم حاج عباس چطوری! گفت وقتی که من را در قبر گذاشتيد قبر من وسيع و باز شد نورانی شد ديدم آقا اباعبدالله الحسين عليه السلام تشريف آوردند فرمود تو غلام من بودی من را آورد در اين باغي که ميبيني از باغهای برزخی است اين باغ را به من مرحمت کردند. فرمودند حاج عباس همين جا باش در قيامت هم ميآيم تو را ميبرم در بهشت کنار خودم قرار ميدهم. بعد گفت آقاي سيبويه برو به مردم بگو هر چه هست در خانه سيدالشهدا عليه السلام است. جای ديگر خبری نيست کل الخير في باب الحسين هر خيری است در خانه امام حسين عليه السلام است.
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🆔https://eitaa.com/RAHE_SAADAT
KayhanNews75979710412150534886260.pdf
11M
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
✅تمام صفحات روزنامه کیهان
امروز چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۰
🌸اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🆔https://eitaa.com/RAHE_SAADAT
*خدایا*
ما بنده های کوچکت امسال هیچ طعمی نچشیدیم😥
نه از عید نوروز🤗😭
نه از نیمه شعبان ❣😭😭
نه از ماه رمضان🥛😭
نه از شب های قدر🖤
نه از عید فطر💞
تولد امام رضا😭😭😭😭
نه عرفه نه حج😥
نه از عید قربان🐑
نه از عید غدیر 🙏
ما حتی طعم حرم امام رضا(ع) هم نچشیدیم
امسال خنکی سنگ های مرمر حرم را حس نکردیم
*خدایا ....* 🤲
بزرگی کن و بذار طعم زندگی رو توی *محرم و صفر* بچشیم
طعم گریه😭 برای امام حسین(ع)رو
ما بی *محرم و صفر* میمیریم.
خدایا به یتیم کربلا
به شهید کربلا
به اسیر کربلا
به مریض کربلا
قسمت میدیم
*محرم و صفر رو ازمون نگیر*
گناهان ما رو ببخش
این بلا رو از سرمون دور کن
و بذار بازهم رو فرش امام حسین(ع)
سر سفره ی امام حسین(ع)
بشنیم و گریه کنیم
ما رو به غلام امام حسین(ع)ببخش
از ته دل از اعماق وجودت بگو
*الهی امین*❣😭
🆔https://eitaa.com/RAHE_SAADAT