همیشه آن کسی که رفته را نفرین نباید کرد...
کسی که بی محابا دل ببندد، کم مقصر نیست!
#محمد_حسن_جمشیدی
ڪاش مےشد ڪه حرف هایم را
روبهروے تو،مو به مو بزنم
تا ڪه آزرده خاطرت نڪنم
باز باید به شعر رو بزنم
شعر،دنیاے ڪوچڪے ڪه در آن
تو براے همیشه مال منے
من،جواب سڪوت مبهم تو
و تو زیباترین سوال منے
وَهم زیباے من سلام،ڪمے
بنشین باز پاے صحبت من
بنشین دردِ دل ڪنم با تو
حامے روزهاے غربت من
بنشین،شعر تازه دم ڪردم
باز هم تشنهے شنیدن باش
روے یڪ قله رو به آغوشم
باش و آمادهے پریدن باش
تو در آغوش من؟چه رویایـے
حیف در شعر واقعیت نیست
عاقبت در مجاز مےمیرم
بودنت حیف بـے نهایت نیست
در ڪنار منے و تصویرت
در دل استڪان نمےافتد
چاے خود را بنوش عزیز دلم
حرف من از دهان نمےافتد
همهے من براے تو،تو بخند
ترڪمن چاے عهد ننگینےست
عاه از سرزمین رفته،دلم
عاه با عین آه سنگینے است
ضربهاے سخت زد به احساسم
عشق،با این ڪه حسن نیت داشت
رفتے و بعد رفتنت گفتم
آه پس مرگ هم حقیقت داشت
عشق یڪ واژه است بعد از تو
خانهام از سڪوت لبریز است
تو مبادا به فڪر من باشے
فڪر ڪردن به من غم انگیز است