واقعن دلم میخواد برای یه بارم که شده عصبانیتمو سرِ ظرفای مامانم خالی کنم و بشکنمشون ؛
35.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سفری که جزوِ بهترین سفرای کوتاهِ عمرم بود<:
#ولاگ
من از تو خیلی غافل شدم ؛
ببخشید که گفتم ازت بدم میاد .
همیشه حواسمُ پرت کردم به آدمایی که میدونستم یه روز میرن و قرار نیست بمونن . .
بعد از گذشتِ اینهمه سال ،
تازه دارم میفهمم که توام هستی و چقدر وجودت آرامش بخشِ برای من !.
میشه از همین امشب جبرانِ تمومِ اون سالارو بکنم؟
آره میشه؟
میدونم ، میدونم
تمومِ این سالایی که گذشت چقدر اذیت شدی ، چقدر زمین خوردی ، چقدر چیزت گفتنُ فقط لبخند زدی و رد شدی ، چقدر تنها بودی !
اما من اومدم
تنهای تنها اومدم
بدونِ هیچ آدمِ مزاحمی که بخواد اذیتت کنه،
بیا جلو یه چیزی بهت بگم :
-اومدم که مواظبت باشم:)))
-
میدونستی از بینِ آدما فرار کردم تا بیام پیشِ تو؟
اصن من میخوام امشب؛
جبرانِ تمومِ اون اذیتا ، گریه ها ، سکوتا ، بغضا و هرچیزی که تورو اذیت کردُ بکنم:)
من اومدم که بمونم پیشت عزیزم
اومدم بمونم..؛
لطفن هیچوقت یادت نره که من چقدر دوست دارم ،
پس حتی به خاطرِ منم که شده همیشه خوب باش*
ببین ساعت ۰۰:۰۰ شد..
بخند ، خیلی خوشگلتر میشی
حالا شد ؛
تولدت مبارک من !