اونی که حس نا کفایتی بهت بده، همون چه بهتر نباشه. بی‌خیال دخدر؛ تو آبجیه قشنگِ منی🫀>>>>

اون لحظه که میای توی جمع یه حرفی بزنی ولی هیچکس حتی متوجه نشد که تو شروع به صحبت کردی و بعد حرفتو خوردی<<<< ویلوبی'

منی که هزار بار تاحالا این موقعیت و تجربه کردم :

-

‏دلم می‌خواهد برای یک‌بار هم که شده نباشم ؛ کسی حضور مرا حس نکند . از اینکه همیشه بوده‌ام خسته‌ام .. دلم می‌خواهد روزی کسی با دیدنِ چیزی ، یاد من بی‌افتد و با خودش بگوید چرا نیست؟ چرا رفت؟ - امیر مازندرانی

آسمونِ امروز >>>

از اینکه یکی بچشو کنترل نکنه و بزاره هرکاری دلش میخواد بکنه متنفرم .

نظریه‌ی پر طرفدار : تو یه ساعت دنبال یه چیزی میگردی و پیداش نمیکنی انگار که آب شده رفته تو زمین ولی مامانت سر یه دیقه میتونه پیداش کنه .

جوری رفتار میکنی که انگار خودت بیشتر از همه میدونی؟ - متاسفم عزیزم ، تو کنسلی .

طرف با کلی خواهش میاد میشینه کنارت و هی میگه چته و فلان بعد کافیه تو یه کلمه بگی از مشکلت اون بنده خدا تازه یاد بدبختیا و مشکلات خودش میوفته و شروع میکنه یه حرف زدن .. خب اخه عزیزم تو که میخوای اینجوری کنی چرا میای مشکل منو میپرسی؟ از همون اول بگو میخوام خودم حرف بزنم منظورت چیه جدی؟😫

اینکه میگن خودت باش یعنی بهترین ورژن خودت باش ؛ نه اینکه تمامِ صفاتِ بدتو رو کنی و بهش بنازی به بهونه‌ی اینکه خودمم ..