5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_بدون_شرح
#زن_زندگی_آزادی را چه کسی میگفت؟
اما چه کسانی آن را عملی میکنند؟
اینجا مامورین رده بالای #سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی بی ذره ای کبر و غرور خم میشود بر زمین مینشیند تا بانویی پا بر پشتش بگذارد و بالا برود....
@RESANE_FADIYA
تحقق شعار #زن_زندگی_آزادی به مناسبت #هفته_مد در نیویورک!😧😧🤮🤐
***مدیونید فک کنید قصد این کارهارو در ایران داشتن!!!🤧🤥🤥
@RESANE_FADIYA
هلندزیبا
#زن_زندگی_آزادی
یکی از کثیف ترین مکان های هلندپایتخت آن یعنی آمستردام می باشد
معمولا عالی ترین مقامات هرکشور درپایتخت آن کشور زندگی می کننداما بخاطر کثیف بودن آمستردام حتی مسئولین حاضربه زندگی در آنجا نیستند
زنان مثل کالا پشت ویترین فروشگاهها میایستندوبرروی آنهاقیمت گذاری می شود
از سال ۲۰۰۰ روسپیگری در هلند قانونی شد
که از سال ۲۰۱۱ مالکان این کسب و کارها و البته روسپیها ملزم به پرداخت مالیات فعالیت کاری خود نیز شدهاند.
بر اساس گزارش مرکز تحقیقاتی اسکپتیکس چیزی بین ۵۰ تا ۹۰ درصد از روسپیهای هلند، در واقع بردههای جنسی هستند و بهاجبار وادار به فعالیت در این عرصه هستند
در وزارت امور خارجه آمریکا در سال ۲۰۱۷ هلند را در «دسته اول» کشورهای مبتلا به معضل قاچاق انسان قرار داد
در سال ۲۰۱۷ ناظر ملی قاچاق انسان و خشونت جنسی علیه کودکان در هلند گزارش کرد که سالانه بیش از ۶.۰۰۰ نفر در هلند قربانی قاچاق انسان میشوند......😣😖
FA زمانی:
🔞🔞🔞
🚫 گوشه ای از جنایات جلادان ساواک
📌 آنقدر مرا با شلاق زدند که ناخنهای پایم از جا پریدند و افتادند و ناخنهای دستم نیز کنده شدند. در همان حال که خونین و مالین روی زمین افتاده بودم، به زور آب به دهانم ریختند؛ من هم تف کردم توی صورتشان. دست بردار که نبودند. جریتر شدند و به زور کمی دانه برنج به دهانم ریختند تا به خیال خودشان روزه مرا باطل کنند. برای اینکه خوشحال نشوند گفتم؛ باز من روزهام، هرکاری کنید، حتی اگر در دهانم ادرار کنید، بازهم روزهام باطل نمیشود، چون به زور است.
...مرا بردند و بعد از کتک مفصلی از مچ، پاهایم را بستند و وارونه آویزان کردند. بعد از دقایقی آمدند و مرا به روی زمین انداختند. بعد مجبورم کردند که روی چهارپایهای بایستم و دستهایم را از طرفین به میخ طویلهای بر دیوار بستند و بعد چهارپایه را از زیر پاهایم کشیدند و مصلوبم کردند. تمام وزنم را کتف و مچ دستهایم تحمل میکرد. دستبند لحظه به لحظه بیشتر در مچ دستم فرو میرفت. خون به دستم نمیرسید. پنجههایم بیحس شده بودند. به همین اکتفا نکردند و شروع کردند به شلاق زدن به کف پا و روی پایم...
آن شب من لخت و عور بودم. شمعی روشن کردند. پارافین ذوب شده چکه چکه روی بدنم میریخت و میسوزاند و پوست را سوراخ میکرد. گاهی هم شعله آن را بین بیضهها میگرفتند و موها را آتش میزدند. با فندک روشن هم موهای بدنم و ریشم را میسوزاندند. از سوزش درد به خود میپیچیدم. با ناخن گیر یکی یکی موها را میکندند و هی تکرار میکردند: امشب، شب آخر است. یک کمدی تراژیک تمام به اجرا گذاشته بودند. پنبه آغشته به الکل را به دور انگشت شست پا میبستند و بعد آن را آتش میزدند. این پنبه شاید دو دقیقه دور انگشتم میسوخت. یا پنبه فتیله شده را درون نافم میگذاشتند و آتش میزدند. گاهی خاکستر سیگار را روی بدنم میریختند.
کاری از دستم برنمیآمد جز داد زدن. از اعماق وجود فریاد میزدم...
تا ساعت دو نیمه شب مرا به هرشکلی که میتوانستند اذیت و شکنجه کردند. وقتی دیدند جواب نمیگیرند به زیر آپولو بردند. همه بازجویان از اتاق خارج شدند. آپولو صندلی دسته داری بود که کف آن بیش از حد پهن بود. وقتی روی آن نشستم، پاهایم از ساق بیرون از صندلی میماند. دستها را از مچ با مچبند قالبی به روی دسته صندلی پیچ و مهره و سفت کردند. وقتی که پیچها را سفت میکردند قالبها بر مچ و ساق پاهایم فرو میرفت و به اعصاب فشار میآورد. فشار بر دست چنان بود که هر لحظه فکر میکردم خون از محل ناخنهای دستم بیرون خواهد جهید. درد این لحظات به واقع خیلی بدتر و شدیدتر از درد شلاق بود. دست بیشتر و بیشتر پرس میشد و تمام اعصابم از توک پا تا فرق سرم تیر میکشید. به دست راست کمتر فشار میآوردند، زیرا بعد از پرس دست باد میکرد و دیگر نمیشد با آن اعتراف نوشت.
بعد از مهار شدن دستها و پاها، کلاه کاسکت مخروطی شکل را که از بالا آویزان بود بر سرم گذاشتند که تا زیر گلو میآمد. آن گاه به کف پاهایم شلاق زدند. وقتی از شدت درد فریاد میکشیدم، صدا در کلاه کاسکت میپیچید و گوشم را کر میکرد، نه میشد فریاد کشید و نعره زد و نه میشد درد ناشی از شلاق را تحمل کرد. هیچ منفذ و راه در رویی برای خروج صدا از کلاه کاسکت نبود و صدا در همان کلاه دفن میشد. گاهی شلاق را به کلاه میزدند، دنگ و دنگ صدا میکرد و سرم دوران مییافت و دچار گیجی و سردرد میشدم. عذاب آپولو واقعی و خرد کننده بود. پیچها را دائم شل و سفت میکردند...
کار آن شب بازجویان خیلی طولانی شد. بعد از شلاق و آپولو مرا از اتاق حسینی بیرون بردند و دور دایره گرداندند تا پاهایم تاول نزند و باد نکند. بعد آویزانم کردند… مرا به اتاق شماره ۲۲ بردند. این اتاق شیب کمی داشت و کف آن خیس بود. مرا که لخت مادرزاد بودم کف اتاق نشاندند و گفتند بنویس. من دو زانو نشستم و با یک دستم ستر عورت میکردم و با دست دیگرم خودکار را گرفته بودم. از زور سرما دندانهایم به هم میسایید. از دماغ و دهانم بخار بلند میشد. دست و بدنم میلرزید. نمیتوانستم چیزی بنویسم. سرما در بدنم رسوخ کرده و به مغز استخوانم رسیده بود...😣😣😰😰🤧
📚 بخشی از کتاب خاطرات عزت شاهی (فصل شبهای کمیته مشترک یا همان موزه عبرت)
#پرویز_ثابتی
#زن_زندگی_آزادی
#ساواک_جنایتکار
#رژیم_سرکوبگر_پهلوی
#دیکتاتور
#جلادان_داعش_صفت
15.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه کسی ایستادگی کرد در مقابل تلاشها و فراخوان ها؟
امید داشتن بانوانی که کم حجاب هستند به کلی کشف حجاب کنند....
نکردند🧕
زدن تو دهنِ تبلیغ کننده ی کشف حجاب و فراخوان دهنده💪💪💪🇮🇷🇮🇷🇮🇷
(مقام معظم رهبری در دیدار با بانوان اخیرا)
بانو🧕 میشه فرشته باشی
با بال و پرت رجز بخونی
یعنی میشه پا به پای یاسر از {حق} بگی و سمیه باشی!
یا فاطمه ای بگی و بی ترس🌱
پای هدف علی فداشی🕊
چون آسیه میشه آسمون شد🌅
فرعونو میشه تو کاخ لرزوند✍🧕
چون ام وهب میون میدون تنها میشه یک سپاهو لرزوند👑💪
ای ماهِ به خون نشسته برخیز🧕🌱🌱🌱🌕
برخیز و فریاد بزن که
{ زن شکوهه } ✨✨✨✨✨
🌅🌅🌠🌠🌠💚💚💚🌼🌼🌼🧕🧕
✌️✌️✌️✌️🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#زن_باحیا_آزاد_است #زن_باحجاب_عزت_دارد
#زن_باشرف_ایرانی #بانوی_ایرانی
#زن_محجبه #زنان_مبارز #شیعه_خانه_امام_زمان
#رهبرم_سید_علی #اسلام_راستین_این_است
#حجاب_من_افتخار_من_است
#زن_زندگی_آزادی👈 #شعار_اسلام_است
@RESANE_FADIYA
***یه بحثهایی هست که هروقت گفته میشه دقیقا طرف مقابلت هم میتونه اونو از تو بخواد
تورو مورد بازخواست قرار بده"
برای مثال تو همین مقوله حجاب،
یکی بگه موی خودمه به توچه به اون چه دلم میخواد بندازم بیرون😒
خب خیلیا هم میتونن بگن تو حق نداری جوری بگردی که همسر من به گناه بیفته
تو حق نداری پایه های زندگی منو سست کنی
من دلم نمیخواد تو یه جوری موهاتو مدل بدی
بدنت یه کاری کنی یه شوهر من با دیدن تو مهر و محبت من از دلش بره
حق نداری
من دلم نمیخواد چشمای شوهر من به اندام تو به سر و روی پراز آرایش غلیظ و جذب کننده تو بیفته....
خب الان مشکل منو کی حل کنه؟
معمولا میگن شوهر تو چشماشو درویش کنه
آخه اینه که آدم فشاری میشه همینجاست
یوسف که پیامبر خدا بود پیغمبر زاده هم بود از گناه و خطا به دور بود،
دربرابر فقط یک زن فقط یک نفر
به اسم زلیخا مدام به خدا پناه می برد
مدام با خدا مناجات میکرد که خدایا اگه تو منو حفظ نکنی از شر شیطان و شهوات🔥🌪
من به گناه کشیده میشم
حالا یک آدم معمولی که هزاران بار در طول زندگیش به لغزش و گناه کشیده میشه🔞
دربرابر هزاران زلیخا هرروز و هرشب😵
چطور باید خودشو نگه داره؟
آدم حسابی و مدرن؟🙁
#التماس_اندکی_تفکر 🤮🤧
اره من یه زنم🦋🧕
من زندگی میخوام،🌱 یه زندگی پاک 💚💚با همسرم
من آزادی میخوام، یه ذهن و روح آزاد میخوام
نه یه فکر پراز دغدغه و فشار که نکنه هر لحظه زندگیم از هم بپاشه...💔💔
پس کاش محقق بشه شعار #زن_زندگی_آزادی👌👌👌✌️✌️
کپی حرام🚫🚫 مگر با ذکر منبع‼️
@RESANE_FADIYA