eitaa logo
کانال کمیل
288 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
5هزار ویدیو
71 فایل
سفیرعشق شهیداست و ارباب عشق حسین‌علیه‌السلام وادی عشاق کربلاجایی که ارباب عشق سربه‌باد می‌دهدتا اسرارعشاق را بازگوکند که‌برای عشاق راهی‌جز ازکربلا گذشتن نیست🌷 کپی باذکرصلوات برمهدی عج eitaa.com/joinchat/2239103046Cd559387bf0
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3577608913.mp3
1.5M
«زیارتـــــ نامـــــہ ے شہــ🌷ـــدا» بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یَا اَولِـــــیاءَاللهِ و اَحِبّائَـــــہُ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یَا اَصـــــفِیَآءَاللهِ وَ اَوِدّآئَـــــہُ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ دیـــــنِ اللهِ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ رَسُـــــولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنصارَ اَمیرِالمُـــــؤمنینَ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ فـــــاطِمةَ سَیَّدةَ نِســـــآءِالعالَمینَ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ اَبے مَحَمَّدٍ الحَـــــسَنِ بنِ عَلِیًَ الوَلِیَّ النّـــــاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنصارَ اَبے عَبدِاللهِ، بِـــــاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِـــــبتُم، وَ طابَتِـــــ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِـــــنتُم، وَ فُـــــزتُم فَوزًا عَظیمًا، فَیا لَیتَنے ڪُنتُــــــ مَعَڪُـــــم فَاَفُـــــوزَ مَعَڪُـــــم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید داوود عابدی ✍️ من شرمنده تو هستم ▫️وقتی از منطقه جنگی آمد، مثل همیشه سرش را پایین انداخت و گفت من شرمنده تو هستم. من نمی‌توانم همسر خوبی برای تو باشم. می‌گفت: جنگ ما با همه خصوصیات و مشکلاتش در جبهه است و زندگی با همه ویژگی‎هایش در خانه. وقتی داوود به خانه می‌آمد، ما نمی‌فهمیدیم که در صحنه جنگ بوده و با شکست یا پیروزی آمده است. 📚 راوی: همسر سردار شهید
🥀یک فریم معصومیت ✨اینروزا به راحتی جای جلاد وشهید و عوض می کنن ؛ وتعمدا یا سهوا عده ای هم متاسفانه با این جریان تکفیری مماشات می کنند ... بارها و بارها و با زبان های مختلف این موضوع بیان شده وبه عواقب آن تذکر وارد شده است اما واقعا چرا هیچ اقدام عملی وقاطعی نمی بینیم !؟ 👈معصومیت از دست رفته !!
🥀‏بنازم به بزم محبت... ✨صندلی رهبری و مبل مادر شهید رو مقایسه کنید و یاد بگیرید حرمت ‎ و والدین شهدا رو چقدر و چطور باید نگه داریم 👈عکس کاملا گویا است
*استاد شهریار در خاطراتش میگوید*: تابستان سال ۱۳۵۰ فردی از قم به منزل ما زنگ زد که  وگفت: سیدمحمد حسین بهجت تبریزی معروف به استاد شهریار شماهستید؟ گفتم: بله فرمود: من فرزند آیت الله مرعشی نجفی هستم و از قم زنگ می زنم. ایشان می خواهند در رابطه با خوابی که برای شما دیده اند شما را حضورا ببینند. شهریار می گوید گفتم: موضوع خواب چه بوده؟ گفت: به من نفرمودند. گفتم: من گرفتارم ولی سعی می کنم بیایم. فردا تحقیق کردم که مرعشی نجفی کی هست. خیلی از علمای تبریز از درجه علم و تقوای ایشان سخن گفتند. کنجکاو شدم و راهی قم شدم. در دیدار حضوری که آن پیرمرد ابتدا مرا بغل کردند و چند بار پیشانی و سر من را بوسیدند و من باز بیشتر تعجب کردم. بعد که نشستیم فرمودند: شماقصیده ای در مدح امام علی ابن ابیطالب گفته اید؟ عرض کردم من قصیده در مدح ائمه زیاد دارم. منظورتان کدام قصیده است. بلافاصله خواندند: علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را ودرحالی که ایشان ادامه می داند من مات مبهوت گوش می کردم. بعد گفتم: ببخشید شما ازکجا می دانید که چنین قصیده ای را من گفته ام، چون هنوز به هیچ کس حتی همسر و فرزندانم هم نگفته ام و در جایی نیز  یادداشت نکرده ام. استاد شهریار می گوید: آیت الله مرعشی گریه کرد و گفت برای همین از شما درخواست کردم که بیایید تا شما را حضوری ببینم و در حالی که اشک می‌ریختند، گفتند: این قصیده را چه زمانی گفته اید؟ گفتم: می گویم به شرط آن که بگوئید این قصیده را چه کسی به شما گفته است، پذیرفت. عرض کردم: شب ۱۷ ماه رمضان گذشته. پرسید: چه ساعتی؟ گفتم: ساعت ۲/۵ شب تمام کردم و رفتم خوابیدم. بعد آقا فرمود: من همان شب دقیقا ساعت ۲/۵ شب درخواب دیدم که در حرم امام علی ابن ابیطالب ع هستم و شعرا و ادبای زیادی در حال قرائت متن هستند. بعد سکوتی برقرار شد و گفتند: آقای محمد حسین بهجت تبریزی بیاید و قصیده اش را بخواند. شما جلوتر از من نشسته بودی برخواستی و با صدای بلند و با لهجه نیمه ترکی این قصیده راخواندی. وقتی تمام شد امام علی ابن ابیطالب ع عبای خود را درآوردند و بر روی دوش شما انداختند. شهریار می گوید: دیگر طاقت نداشتم و گریه امانم نمی داد، من وآقای مرعشی مدتی همدیگر را بغل کردیم و گریه کردیم. بعد که آرام شدیم فرمودند: قصیده را یکبار دیگر با لهجه و صدای خودت برای من بخوان، کل قصیده را خواندم. فرمودند: من قصیده را حفظ کرده ام ولی اینکه شما خواندید خیلی بیشتر است. عرض کردم: آن شب قصیده را تا همان جایی که شما خواندید گفتم، دوهفته بعد حالی دست داد و تکمیلش کردم. استاد شهریار می گوید: تا نماز صبح خدمت ایشان بودم بعد از من خواستند تا در قید حیات هستند از این موضوع به کسی چیزی نگویم. سالروز رحلت آیت الله مرعشی شهریور ۱۴۰۰ خدایش بیامرزد که مکه نرفت و گفت تا در قم گرسنه ای هست، حج از من ساقط است. علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه همارا دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من بخدا قسم خدا را بخدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سرچشمه بقا را مگر ای سَحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین درخانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیرتست اکنون به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند بعالم شهدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که میتواند که بسر برد وفا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت چه پیامها سپردم همه سوزدل صبا را چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان   که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چو نای هردم ز نو ای شوق او دم که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا