شهیده والا مقام نوشین امیدی
زندگینامه شهیده نوشین امیدی :
شهیده نوشین امیدی در اول آذرماه سال 1341 در نهاوند چشم به جهان گشود. وی دختر با استعداد، فعال، مظلوم و ساکتی بود. دبستان و راهنمایی را که به اتمام رساند، رفت دبیرستان، مبارزاتش را از همان جا آغاز کرد. او به حق و به تمام معنا انقلابی بود، انقلابی مبارز؛ نه از انقلابی های گذرا، رفت که همه را به راه بیاورد تا مثل خودش راهرو معصومین باشند، مبارز باشند و در مقابل دشمنان اسلام وضد انقلاب بجنگند. وی این راه را در پرتو مطالعه کتابهای مذهبی، شرکت در جلسات تفسیر قرآن و نهج البلاغه پیمود . با عمل كردن به آیات ، روایات، سیره معصومین و ائمه اطهار(ع) سیر تهذیب را به سرعت سپری نمود؛ تحت تعلیم کلاسهای بحث شهید مطهری و به گفته برخی از دوستانش شهید بهشتی، بنیه علمی خویش را تقویت نمود و با الهام گرفتن از شخصیت مبارزین انقلابی بخصوص برادرش، سردار شهید حاج محسن امیدی، رئیس ستاد لشکر انصار، مبارزه را از اواخر دوران راهنمایی آغاز نمود و تا شهادتش ادامه داد. برای همه علی الخصوص همکلاسی هایش الگو بود، بعد از انقلاب که خیلی ها برگشتند و انقلابی شدند، شهیده امیدی برایشان الگو شد. همه کاری می کرد تا همه را به راه آورد. عده ای هم بودند مثل منافقین و گروهک های دیگر که با او مخالف بودند. شهیده امیدی فعالیت های زیادی داشت، به طور کلی میتوان فعالیت های او را به سه دسته فعالیت های مذهبی، سیاسی و اجتماعی تقسیم کرد. وی به همراه چند تن از دوستانش در بسيج خواهران سپاه نهاوند، کمیته امدادامام خميني(ره) و بهزیستی شهرستان نهاوند فعالیت میکرد. بیشتر اطلاعات فعالیتهای اجتماعی نوشین را هم دوستانش برای ما نقل کردهاند، بیشتر به سرکشی و کمک رسانی به خانواده های بی بضاعت میپرداختند. همچنین به امور زندگی خانواده های شهدا و رزمندگان حتی به درس و مشق فرزندان آنها رسیدگی میکردند. شهیده نوشین امیدی منظم بودند و از خانواده هایی که تحت پوشش داشتند پرونده هایی تهیه کرده بود و اطلاعات آنها را ضبط میکرد. به این وسیله میدانست که کی و کجا باید بروند و سرکشی کنند . همین طور بی نظم و بدون برنامه به سرکشی خانواده ها نمیرفتند. رسیدگی به محرومان برای نوشین زمستان و تابستان نداشت. همه اوقات به آنها سرکشی میکرد. حتی به خانواده هایی کمک میکردند که بضاعت گرفتن کارگر برای برداشت محصول گندم خود را نداشتند.
نوشین به همراه برادرش حاج محسن با زبان روزه به کمک آنها میرفت و شب که میآمد دستهای لطیف زنانه اش زخمی بود، کمک به خلق را وظیفه خود میدانست . بیشتر روزها را روزه میگرفت. خواب و خوراکش به قدر ضرورت بود. یعنی به اندازهای بود که توان فعالیت داشته باشد. خیلی ساده پوش بود. با اینکه لوازم آسایش و رفاه برایش فراهم بود، اما او چیزی برای خودش نمی خواست. آن را برای دیگران میخواست و به خانواده های تحت پوشش میداد. تقوا را در حدی رعایت میکرد که وقت خواب از رختخواب مناسب استفاده نمیکرد. وقتی دیگران اعتراض میکردند، میگفت: «خانواده هایی که به آنها سر میزنم، به جز چادر شب چیزی ندارند، چیزی که حتی ریز پاهایشان پهن کنند. تنوری در وسط اتاق دارند و درآن هیزم میریزند و گرم میشوند و روی زمین میخوابند و چادر شبی که رویشان میکشند. شما توقع دارید من چطور راحت در رختخواب بخوابم. تازه من روی فرش میخوابم و درد آنها را حس نمیکنم. اگر من در رختخواب بخوابم، حرفم درآنها تأثیر ندارد که بگویم عیب ندارد شما اینجور زندگی میکنید. به خدا فکر کنید به قیامت فکرکنید. چطور کلام من روی آنها تأثیر بگذارد.» تا این حد سعی میکرد نفسش را تربیت کند. درمورد اعتقاداتش بسیار قاطع بود و باادب از آنها دفاع میکرد. کسی نمیتوانست به او بگوید که اعتقاداتش اشتباه است، مگر با آوردن دلایلی از قرآن، نهج البلاغه و احادیث ائمه اطهار که بتواند او را قانع کند و آن را بپذیرد. در این مباحث اختلاف سنی برایش مهم نبود. با رعایت کمال احترام و ادب حرف خودش را میزد. در مورد مسئله حجاب خیلی مقید بود. درعین رعایت حجاب وحفظ حریم در فعالیتهای اجتماعی شرکت میکرد. معتقد بود حجاب برای خانم مصونیت است نه محدودیت. حجاب را مانند صدفی میدانست که از گوهر وجودی زن محافظت میکند. خوشحال میشد اگر یک خانم حجابش را رعایت میکرد. معتقد بود «خانمها باید همه جا پا به پای آقایان فعالیت کنند و حضور مؤثر داشته باشند، اما با رعایت خط قرمزهای اسلام»، در مورد جبهه هم همینطور بود. میگفت: «در صدر اسلام هم خانم ها در جنگ ها شرکت میکردند و مجروحین را مداوا میکردند. ما هم با رعایت موازین اسلامی میتوانیم این نقش ها را ایفا کنیم.» در بعد سیاسی شهیده امیدی کلاً مطیع رهبر و ولایت فقیه بود. یعنی اصلاً امکان نداشت تخلف کند. میگفت:«وقتی رهبری دستور میدهد ما باید بدون چون و چرا اطاعت کنیم چون ولایت دارد. امام ولی فقیه است.» در کلاسهای مذهبی، نهج البلاغه، اخلاق و... که شرکت میکرد، اول در خودش مسائل مذهبی را پیاده میکرد. در گفتارش، رفتارش، عملش و حتی در روابطش. هرکس که با نوشین ارتباط داشت، این را میفهمید. به گفته ی خانواده ی شهیده امیدی ، مطالعات زیادی داشت و چون کار خدمات اجتماعی را انجام میداد، زمان مطالعاتش از ساعت دوازده شب به بعد بود. ابتدا درسهایش را مرور میکرد و سپس به مطالعه کتابهای مذهبی مثل کتابهای استاد مطهری میپرداخت. در پرتو همین مطالعات و آگاهی ها بود که در جلسات بحث و گفتگوی آزاد که همه گروهها شرکت میکردند، شرکت میکرد. گروه های فدایی، راه کارگر، حزب توده، مجاهدین خلق و... خوب یکی از این گروه ها هم حزبالله بود که شهیده امیدی به نمایندگی از حزب الله در این جلسات حاضر میشد. با همه بحث میکرد. خسته هم نمیشد. چیزهایی را که داشت همه استفاده میکردند. در بحث هایش به احادیث ائمه اطهار، قرآن، نهج البلاغه و کتابهای شهید مطهری استناد میکرد. غالباً در اثر این نشست ها صدایش گرفته بود. در تمام بحث های آزاد جانب ادب را رعایت میکرد. هیچگاه با بیاحترامی سخن نمیگفت. البته گروه های مختلف هم سایه اش را با تیر میزدند. به او بدبین بودند و حتی او را اذیت میکردند. البته آن زمان همه جای کشور این حالت را داشت. جنگ که شروع شد چند بار به جبهه رفت. اولين جايي هم كه رفت سر پل ذهاب بود. چند روز آنجا بود و زود برگشت. برای آمادگی در جبهه آموزش های خاصی داشتند. سرانجام در یکی از همین تمرین ها به شهادت رسید. شهیده امیدی درحالی که به همراه حدود سیصد نفر از بسیجیان جهت آمادگی برای اعزام به جبهه و آخرین تمرین تیر اندازی به سراب گیان نهاوند رفته بودند. پس از انجام تمرینات خاص به علت عدم دید مناسب جهت تیراندازی، دستور داده میشود که همه به حالت سینه خیز روی زمین دراز بکشند. یکی از خانمها که در ارتفاع بالاتری از شهیده قرار داشت، تعادل خود را از دست میدهد . در حال پرت شدن به پرتگاه بود که فریاد میزند: "خواهر امیدی من دارم می افتم." نوشین دستهایش را باز میکند و او به روی دستهای شهیده امیدی میافتد. ناگهان تیری از اسلحه مربی شلیک می شود،تیر کمانه میکند و برمیگردد و صدمتر آن طرف تر به سر نوشین امیدی که به زمین خورده بود، اصابت میکند.
وی همزمان با اذان ظهر هفتم تیرماه سال 1360در حالی که روزه بود دعوت حق را لبیک می گوید و به آرزوی همیشگیاش یعنی شهادت نائل میگردد. دبیرستانی که شهیده امیدی در آن تحصیل میکرد، ظفر نام داشت.بعد از انقلاب با نام یکی از شهدای مجاهد انقلاب به دبیرستان محبوبه متحدین تغییر نام داد و بعداز شهادت نوشین، دبیرستان شهیده نوشین امیدی نام گرفت. شهیده نوشین امیدی یک سال پیش از شهادتش یعنی سال 1359 با یکی از دبیرهای دبیرستان صحبت میکند و پیشنهاد میدهد اسم دبیرستان را به نام یکی از شهدای جدید تغییرنام دهند. دبیر به شوخی به وی میگوید: « إن شاءالله خودت شهید بشوی نام تو را روی دبیرستان بگذاریم» و دقیقاً یک سال بعد نوشین شهید میشود و نام او را روی دبیرستان میگذارند. چند سال بعد به احترام همه شهدای آنجا،آن دبیرستان « امید» نام گرفت. هم اکنون به یاد این شهید زنِ مسلمانِ ایرانیِ مبارز، نام دبستان و چند مکان دیگر در نهاوند را نوشین امیدی نام نهادند تا نام او به عنوان الگوی زن مسلمان ایرانی همیشه در خاطرهها باقی بماند. یادش گرامی باد. آن فرو ریخته گل های پریشان در باد کز می جام شهادت ، همه مدهوشانند نامشان زمزمه ی نیمه شب مستان باد تا نگویند که از یاد فراموشانند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
📍 احیا وبیدار بودن در شب قدر و نخوابیدن باعث آمرزش تمام گناهان میشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه کوتاه
وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام ضربت خورد به آسمان نگاه کرد و گفت...
اما امام حسین علیه السلام....😭
🎙استاد عالی
💢↶ #اعمـالشـبقـدر ↷💢
شب نوزدهم ماه رمضان
اولین شب از شبهای قدر است
شب قدر همان شبی است که در تمام
سال شبی به خوبی و فضیلت آن نمیرسد
در آن شب تقدیر امور سال میشود
و ملائکه و روح به اذن پروردگار به زمین
نازل میشوند و خدمت امام زمان عج
مشرف میشوند و هر آنچه برای هر که مقدر
شده است بر امام زمان عج عرضه میکنند
و عمل در آن بهتر از عمل در هزار ماه است
⤵️ اعمال شب قدر بر دو نوع است:
⓵ اول در هر سه شب انجام میشود
⓶ و دیگری مخصوص هر شبی است
✧✾════✾✰✾════✾✧
💢↶ #اعمالمشترکشبهایقدر
❶ غسل کردن
علامه مجلسى فرمودہ که غسل
این شبها را مقارن غروب آفتاب کردن
بهتر است که نماز شام را با غسل بخواند
❷ دو رکعت نماز وارد شده است که
◽️در هر رکعت پس از سوره «حمد»
◽️هفت مرتبه «توحيد» خوانده
◽️و پس از سلام نماز هفتاد مرتبه بگويد
〖اَستَغْفِر الله وَ اَتوُبُ اِلَیْهِ〗
در روايت است که از جاى خود برنخيزد
تا خدا او و پدر و مادرش را بيامرزد
❸ قرار دادن قرآن بر سر
قرآن مجید را بگشاید
و بگذارد در مقابل خود و بگوید:
【اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَ ما
فیهِ وَ فیهِ اسْمُک الاْکبَرُ وَ اَسْماَّؤُک الْحُسْنى
وَ ما یخافُ وَ یرْجى اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ عُتَقاَّئِکَ
مِنَ النّارِ】
خدایا از تو خواهم به حق کتاب فرستادہ
شدهات و آنچه در آنست که در آن است
نام بزرگت و نامهای نیکویت و آنچه
بدانها ترس و امید شود که از زمرہ
آزاد شدگانت از دوزخ قرارم دهی
↫◄ پس هر حاجت که دارد بخواهد
◽️⇦ قرآن کریم را بر سر بگذارد و بگوید:
【اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ
بِهِ وَ بِحَقِّ کلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فیهِ وَ بِحَقِّک
عَلَیهِمْ فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّک مِنْک】
⤵️ پس هر کدام را دہ مرتبه بگوید:
◽️بکَ یا اَللهُ
◽️بمُحَمَّـدٍ
◽️بعَـلیِِ
◽️بفاطِمَـةَ
◽️بالْحَسَـنِ
◽️بالْحُسَیـنِ
◽️بعَلِىّ بْنِ الْحُسَیـنِ
◽️بمَحَمَّـدِ بْنِ عَـلِی
◽️بجَعْفَـرِ بْنِ مُحَمَّـدٍ
◽️بمُوسَى بْنِ جَعْفَـر
◽️بعَـلِىِّ بْنِ مُـوسى
◽️بمُحَمَّـدِ بْنِ عَـلِی
◽️بعَـلِىِّ بْنِ مُحَمَّـد
◽️بالْحَسَـنِ بْنِ عَـلِی
◽️بالْحُجَّـةِ
↫◄ پس هر حاجت که دارى طلب کن
❹ هزار مرتبه سوره قدر
خواندن سوره قدر حتی بدون توجه
در این شبها مطلوب است حداقل صد بار
با تسبیح تربت سیدالشهداء علیهالسلام
این سوره مبارکه را بخوانیم
❺ زیارت امام حسین علیهالسلام
در خبر است که چون شب قدر میشود
منادى از آسمان هفتم ندا میکند
از بُطنان عرش که حق تعالى آمرزیدہ
هر که را که به زیارت قبر حسین علیهالسلام
آمدہ است
❻ احیا داشتن این شبها
روایت شدہ هر که احیا کند
شب قدر را گناهان او آمرزیدہ شود
هر چند به عدد ستارگان آسمان
و سنگینى کوهها و کیل دریاها باشد
❼ صد رکعت نماز بجا بیاورد
که فضیلت بسیار دارد و افضل آنست
که در هر رکعت بعد از سوره «حمد»
دہ مرتبه سوره «توحید» بخواند
❽ خواندن دعای جوشن کبیر
❾ این دعا را بخواند:
【اَللّهُمَّ اِنّى اَمْسَیتُ لَک عَبْداً داخِراً لا اَمْلِک لِنَفْسى نَفْعاً وَلا ضَرّاً وَلا اَصْرِفُ عَنْها سُوَّءاً اَشْهَدُ بِذلِک عَلى نَفْسى وَاَعْتَرِفُ لَک بِضَعْفِ قُوَّتى وَقِلَّةِ حیلَتى فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْجِزْلى ما وَعَدْتَنى وَ جَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ فى هذِهِ اللَّیلَةِ وَ اَتْمِمْ عَلَىَّ ما اتَیتَنى فَاِنّى عَبْدُک الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ الضَّعیفُ الْفَقیرُ الْمَهینُ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْنى ناسِیاً لِذِکرِک فیما اَوْلَیتَنى وَلا [غافِلاً] لاِِحْسانِک فیما اَعْطَیتَنى وَلا ایساً مِنْ اِجابَتِک وَ اِنْ اَبْطَاَتْ عَنّى فى سَرّاَّءَ اَوْ ضَرّاَّءَ اَوْ شِدَّةٍ اَوْ رَخاَّءٍ اَوْ عافِیةٍ اَوْ بَلاَّءٍ اَوْ بُؤْسٍ اَوْ نَعْماَّءَ اِنَّک سَمیعُ الدُّعاَّءِ】
✧✾════✾✰✾════✾✧
💢↶ #اعمالشبنوزدهمرمضان
⓵ صد مرتبه
〖اَستَغْفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیْه〗
⓶ صد مرتبه
〖اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمؤمنینَ〗
⓷ دعای〖یا ذَالَّذی کانَ...〗خوانده شود
⓸ دعای〖اَللّهَمَّ اجعَل فیما تَقضی وَ...〗
خوانده شود
✍️ برای دسترسی کامل به اعمال
شبهای قدر به مفاتیح الجنان
شیخ عباس قمی مراجعه کنید
💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 نکته مهم استاد فاطمی نیا برای شب قدر!
سلام علیکم
💠جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ مصادف با ۱۸ رمضان الکریم و در اولین شب لیالی قدر و شب نوزدهم
🌸او با سپاهی از شهیدان خواهد🌸
🔹یکی از ابزارهای توسل و تقرب به پروردگار در ماه مبارک رمضان و شب های قدر ، توسل به ارواح مطهر شهیدان است ...🥀
🌺 حضرت امام خامنه ای حفظه الله
🕊💐دهم فروردین ماه سالروز شهادت سربازان امام عصر عجّ الله و آغاز خوشبختی ابدی . . .🥀
🕊🌷شهید دفاع مقدس حسن جمشیدی
🕊🌷شهید مدافع حرم علی طاهری
🕊🌷شهید مدافع حرم سید حسین حسینی
🕊🌷شهید مدافع امنیت علی مرادی
🕊🌷شهید مدافع امنیت سامان کرمی
🕊🌷شهید مدافع امنیت مهدی خانان
🕊🌷شهید مدافع امنیت میلاد محمدی چقابلکی
🕊🌷شهید مدافع امنیت عباس کنعانی سجزی
#صلی_الله_علیک_يا_سيدنا_المظلوم_يا_ابا_عبدالله_الحسين
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج_یا_صاحب_الزمان
🌹نثار ارواح مطهر شهدا #صلوات
♦️یاقوت سرخ قدمگاه♦️
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze19.mp3
4.02M
#جزء_خوانی
[تندخوانی جزء نوزدهم قرآنکریم🌱
بانوای استاد معتزآقائی🎤]
#ماه_مبارك_رمضان 🌙
#ماهِ_مهمانی_خدا 💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوستی با علی | چگونه حالات عرفانی را درک کنیم؟
🔺️«قرار عاشقی»، برش هایی کوتاه از بیانات علامه مصباح یزدی(قدس سره) با موضوع اهمیتِ مناجات با خداوند متعالی
#سحر_نوزدهم
14000211-taheri-zemzemeh.mp3
1.26M
خدایا منعلی را دوستدارم..
#مناجات و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام به نفس حاج محمد طاهری
🌴🥀🌴🥀🌴
♨️ ناگهان زمین لرزید...
◾️ ناگهان زمین لرزید، پایههای هدایت در هم شکست و فرق عدالت به دست شقیترین اشقیاء و همدستانش شکافت.
◽️ آری! ابن ملجم تنها نبود، غمِ فاطمه، بیست و پنج سال سکوت و تنهایی، قاسطین و مارقین و ناکثین، نادانیِ مردمانی که حقیقت را رها کردند و دروغ و تزویر را باور، همه و همه همدست او بودند برای از پا درآوردن علی و وای از این مؤمننماهای امام نشناس...
◾️ این شمشیرِ جهلِ اُمّت بود که از آستین پسرِ ملجم بیرون آمد و بر فرق علی نشست.
و وای بر ما اگر از تاریخ عبرت نگیریم. امام خویش را نشناسیم و دلش را خون کنیم، خارِ چشمش شویم و استخوانی در گلویش. خدا نکند...
اللّهمَّ العَن قَتلَة اَميرَالمُومِنين علیه السلام
🏴سالروز ضربت خوردن مولا امیرالمومنین علیه السلام را به محضر امام_زمان ارواحنا فداه تسلیت میگوییم.
🌴🕯🥀🕯🌴
1_1060154224.mp3
1.39M
اذان شهید باکری..
به افق دلهای بیقرار
دلتون شکست التماس دعا🤲🤲🌾🌾
حی علی الصلاه
التماس دعا🌹
#اللهمعجللولیکالفرج
🌴💎💢💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 تلاوت سوره قارعه توسط حضرت امام خامنهای
#بهار_معنویت
🌙 #ماه_رمضان
🕌 #دعای_روز_نوزدهم_ماه_رمضان
🤲 #دعای_ماه_مبارک_رمضان
شهید زکریا زندهدل در هشتمین روز خردادماه 1336 دیده به جهان گشود و در سن 10 سالگی، پدرش را از دست داد و سرپرستی خانواده، به عهده برادر بزرگتر ایشان قرار گرفت و برای کمک به مخارج خانه و خانواده، مشغول به کار شد.
او در سن جوانی، جذب ورزش فوتبال شد. مدتی نگذشت که یکی از بهترین بازیکنان فوتبال در محله شد. پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان، راهی خدمت سربازی شد که میتوان این دوران را نقطه عطف و دگرگونی زکریا در این دوره از زندگیاش دانست به طوری که پس از اتمام وظیفه عمومی، دیگر نشانی از زکریای شوخ و بازیگوش به چشم نمیخورد.
از دید اطرافیان او انسانی با وقار، آرام، فروتن و محبوب بود و مدتی زیادی نگذشته بود که آداب، رفتار، کردار و اعمال وی زبانزد خاص و عام در محیط مدرسه و محله شد و روز به روز به شاگردان او جهت یادآوری مطالب اخلاقی چه در مدرسه و چه در مسجد و محله افزوده شد، طوری که زکریا وقت برای خود نداشت. او خود را وقف اسلام، انقلاب و مستضعفان کرده بود. وقت خویش را برای تربیت دیگران گذاشته بود. زکریا دیگر به عنوان یک عارف، بسیجی دلاور معلم قرآن و اخلاق در منطقه شناخته شده بود به صورتی که تمام مردم محله وی را به عنوان امنیشان میشناختند.
شهید زکریا زندهدل، حافظ نیمی از قرآن بود
او شاگردان بسیاری را تربیت کرد که چند تن از آنها اکنون جزو مسئولان نظام هستند. زکریا در دانشگاه الهیات مشهد در مقطع کارشناسی قبول شد و جهت ادامه تحصیل به مشهد رفت. مدتی نگذشته بود که دیگر روح عارفانهاش طاقت این دنیای فانی را نداشت و از همانجا به ندای پروردگار لبیک گفت و عازم دانشگاه انسانسازی دیگری به نام جبهه شد.
او جلسات متعددی را با موضوع قرآن و نهجالبلاغه برگزار و اداره میکرد و در این جلسات جوانان علاقهمند و مستعدی شرکت میکردند و از بیانات توضیحی و تفسیری آن شهید بزرگوار که بسیار دقیق و اثرگذار بود، استفاده میکردند. از جمله جلسات ایشان، تفسیر جزء سی ام قرآن و نیز شرح خطبه متقین، امیرالمؤمنین(ع) بود. برای دوستان و جوانان، جلسه تفسیر خطبه متقین نهجالبلاغه را برگزار میکرد، به گونهای این خطبه را شرح میداد که گویی خطبه در تمام وجودش تجلی پیدا کرده است. همیشه اخلاقی صحبت میکرد. زکریا در ابتدا خودش عامل بود و بعد به دیگران عمل به قرآن را توصیه میکرد.
همرزمانش از آموزش قرآن به هم محلیهایش که از اتباع افغانی بود؛ روایت میکنند. زکریا، شبها برای کارگران افغانی، کلاس قرآن میگذاشت. برای زکریا، زبان، چهره و ملیت مهم نبود، برای او تنها انسان بودن و بنده بودن در درجه اهمیت قرار داشت.
او همواره در مباحث قرآنی، دوستانش را جهت حضور در مسابقات قرآن تشویق میکرد. در کوچه و محله برای مردم کلاس قرآن میگذاشت و تا زمان شهادتش این موضوع ادامه داشت.
زکریا بنا به فرمان امام و لبیک به مقتدایش، به سوی جبهه شتافت و در این راه، با اهدافی که داشت فداکاریهای زیادی از خود نشان داد. اما پس از مدت کوتاهی حضور در جبهههای حق علیه باطل، در سال 1365 در سلیمانیه عراق به درجه رفیع شهادت نائل شد. پس از گذشت شش سال، تنها چند تکه استخوان، جهت تشییع به کشور بازگشت و با حضور خیل مشتاقانش در قطعهای از بهشت زهرا(س) به خاک سپرده و در کنار رفقای شهیدش آرام گرفت.