eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
219 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ویژه نامه به مناسبت وفات حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام ؛ ◼️ ایشان حضرت عبد العظيم بن عبد اللّه بن علىّ بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علىّ بن ابى طالب عليهم السّلام است ، كه از اكابر محدّثين، و اعاظم علما و زهّاد و عبّاد و صاحب و تقوى است، و از اصحاب حضرت جواد و هادى عليهم السّلام است و نهايت توسّل و انقطاع به خدمت ايشان داشته و احاديث بسيار از ايشان روايت كرده است . 📚منتهی الامال ج 3 ص 1899 ▪️براى اثبات عظمت علمى حضرت عبد العظيم عليه السلام، كافى است كه بدانيم امام معصوم، مردم را براى حلّ مشكلات دينى و يافتن پاسخ اعتقادى و عملىشان، به ايشان ارجاع داده است. ▫️صاحب بن عَبّاد در رسالهاى كه در شرح حال حضرت عبد العظيم عليه السلام نوشته، در توصيف علمى ايشان آورده ؛ ابو تراب رويانى، روايت كرد كه شنيدم ابو حمّاد رازى مى گفت: خدمت امام هادى عليه السلام در سامرّا رسيدم و مسائلى از حلال و حرام از ايشان پرسيدم. امام به پرسشهاى من پاسخ داد و هنگامى كه خواستم از ايشان خداحافظى كنم، به من فرمود : « اى ابو حمّاد ، هنگامى كه چيزى از امور دينى در منطقه ات براى تو مشكل شد، از عبد العظيم بن عبد اللَّه حسنى بپرس و مرا به او برسان. » 📚شناختنامه حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام و شهررى/ مجموعه رساله هاى خطّى و سنگى: ص 23 (رساله «رسالةٌ فى فضل عبد العظيم عليه السلام»، صاحب بن عبّاد). 👌این تعبير، به روشنى نشان مى دهد كه حضرت عبد العظيم عليه السلام در عصر خود، مجتهد توانمندى بوده كه بر اساس اصول و قواعدى كه از اهل بيت عليهم السلام در اختيار داشته، مى توانسته ديدگاههاى اسلام را در زمينه هاى مختلف اعتقادى و عملى، استخراج كند و به پرسشهاى مردم پاسخ گويد. بنا بر اين، ايشان تنها يك محدّث و راوى احاديث اهل بيت عليهم السلام نبوده است؛ بلكه از علماى بزرگ خاندان رسالت بوده كه پس از معصومان، توان پاسخگويى به مسائل علمى را داشته و توانمندى علمى اش مورد تأييد و تصديق امام هادى عليه السلام قرار گرفته است. 📚حکمت نامه حضرت عبد العظیم حسنی ، ص 20 👌علامه نقل می کند ؛ « زمانی که حضرت عبدالعظیم از هراس سلطان وقت ، وارد ری شد ، در سرداب منزل یکی از شیعیان سکنی گزید ، و پیوسته در آن سرداب مشغول عبادت خداوند بود ، و روزها را با روزه داری و شب ها را با شب زنده داری و سپری می کرد » 📚بحار الانوار ج 99 ص 268 ❕مهمترين نشانه عظمت و مقامات باطنى حضرت عبد العظيم عليه السلام، برابرى فضيلت زيارت مزار آن بزرگوار، با فضيلت زيارت سيّد الشهدا عليه السلام است. 👌شيخ المحدّثين، صدوق، از محمّد بن يحيى عطّار كه يكى از اهالى رى است اين گونه نقل كرده كه خدمت امام هادى عليه السلام رسيدم. ايشان فرمود: «كجا بودى؟». گفتم: حسين بن على عليه السلام را زيارت كردم. امام هادى عليه السلام فرمود: « بدان كه اگر قبر عبد العظيم را در شهر خودتان زيارت كنى، مانند كسى هستى كه حسين بن على عليه السلام را كرده باشد.» 📚ثواب الاعمال ص 124 ❕از شهيد ثانى در تعليقه خلاصة علّامه حلّى از امام رضا عليه السلام نقل شده كه فرمود ؛ « هر كس قبر عبد العظيم را زيارت كند، بر خدا لازم مى شود كه او را داخل بهشت كند. » و در حديث ديگرى از آن امام آمده كه فرمود ؛ «هر كس نمى تواند مرا زيارت كند، برادرم عبد العظيم حسنى را در رى زيارت كند» 📚حاشیه الشهید الثانی علی خلاصه الاقوال ص 191 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman‌
⚫️ویژه نامه به مناسبت شهادت سید الشهداء ، عموی بزرگوار پیامبر گرامی علیهما السلام ؛ ◼️حمزه پیامبر گرامی اسلام ؛ ❕روزى «ابو جهل» پيامبر را در «صفا» ديد و به او ناسزا و بد گفت. رسول گرامى، با او سخن نگفت و راه منزل را در پيش گرفت. ابو جهل نيز به سوى محفل قريش كنار كعبه روانه شد. حمزه كه عمو و برادر رضاعى پيامبر بود، همان روز در حالى كه كمان خود را حمايل كرده بود از شكار برگشت. عادت ديرينه او اين بود كه پس از ورود به مكّه، پيش از آنكه از فرزندان و خويشاوندان خود ديدن به عمل آورد، به زيارت و طواف كعبه مى رفت. سپس به اجتماع هاى مختلف قريش در دور كعبه سرى مى زد و سلام و تعارفى ميانشان رد و بدل مى شد. 👌وى همان روز، پس از انجام اين مراسم به سوى خانه رفت. اتفاقا كنيز «عبد اللّه بن جدعان» كه شاهد آزار ابو جهل به پيامبر بود، جلو آمد و گفت: «ابا عماره» (كنيه حمزه) اى كاش دقايقى چند در همين نقطه بودى و جريان را مى ديدى كه چگونه «ابو جهل» به برادرزاده ات ناسزا گفت و او را سخت آزار داد. سخنان اين كنيز، اثر عجيبى در روان «حمزه» گذاشت و او بدون اينكه به سرانجام كار فكر كند، تصميم گرفت كه انتقام برادرزاده خود را از «ابو جهل» بگيرد. ❕لذا از همان راهى كه آمده بود، برگشت و ابو جهل را ميان اجتماع قريش ديد و به طرف وى رفت و بدون اينكه با كسى سخن بگويد كمان خود را بلند كرد و سخت بر سر او كوفت، چنان كه سرش شكست و گفت: «او (پيامبر) را ناسزا مىگويى و من به او ايمان آورده ام و مى روم كه او رفته است، هرگاه قدرت دارى با من بجنگ». 📚سیره ابن هشام ج 1 ص 313_ تاریخ طبری ج 2 ص 72 👌اين تاريخ ، گواه بر آن است كه وجود قهرمانى مانند حمزه كه بعدها بزرگترين سردار اسلام گرديد؛ در حفظ و حراست پيامبر و تقويت جناح مسلمانان تأثير بسزايى داشت ، چنان كه ابن اثير مى نويسد ؛ « قريش، اسلام حمزه را بزرگترين عامل ترقى و تقويت مسلمانان دانستند » 📚الکامل فی التاریخ ج 2 ص 56 ❕پس از جنگ احد و شهادت حمزه علیه السلام ، اكثر خانه هاى مدینه ناله مادران داغديده و همسران شوهر از دست داده بلند بود. 👌پيامبر به خانه هاى «بنى عبد الاشهل» رسيد. نوحه سرايى زنان آنها، حال پيامبر را منقلب ساخت. اشك از چشمان نورانى اش شد و با چشمانى اشكبار زير لب اين جمله را گفت ؛ «متأسفم كه كسى براى «حمزه» گريه نمى كند » ❕سعد معاذ و چند نفر ديگر از مقصد پيامبر آگاه شدند، به گروهى از زنان دستور دادند كه براى حمزه، اين افسر خدمتگزار نوحه سرايى كنند. پيامبر گرامى از جريان، مطلع شد، در حق زنان دعا كرد . 📚بحار الانوار ج 20 ص 98 🔹امام علیه السلام فرمود ؛ « هیچ روزی بر رسول خدا سخت تر از روز احد که حمزه در آن شهید شد نبود ، حمزه کسی بود که شیر خدا و شیر رسول خدا بود » 📚امالی صدوق ص 462 💠ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
💠ادامه 👇👇👇 👌 از حضرت امام عليه السّلام روایت شده كه حضرت رسول فرمود ؛ « بهترين برادران من على است، و بهترين عموهاى من حمزه است، و عبّاس با پدرم از يك اصل بر آمده است. » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 61 👌و فرمود ؛ « حضرت در نماز بر هفتاد تكبير گفت.» 📚همان مدرک ص 45 ❕و در قرب الأسناد از حضرت صادق عليه السّلام نقل است كه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند ؛ «از ما است رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم كه سيّد پيشينيان وپسينيان است و خاتم پيغمبران است، و وصىّ او كه بهترين اوصياى پيغمبران است، و دو فرزندزاده او حسن و حسين عليهم السّلام كه فرزندزاده هاى پيغمبرانند، و بهترين شهيدان حمزه كه عمّ او است و جعفر كه با ملائكه پرواز مى كند و قائم آل محمّد- صلوات اللّه عليهم اجمعين » 📚قرب الاسناد ص 25 👌 على بن ابراهيم كرده كه حضرت رسول فرمود ؛ « پروردگار من برگزيده مرا با سه نفر اهل بيت من كه من بهترين و پرهيزكارترين ايشانم و فخر نمى كنم، برگزيد مرا و على و جعفر دو پسر ابو طالب را و حمزه پسر عبد المطّلب » 📚تفسیر قمی ج 2 ص 347 👌از آن حضرت در بصائر روايت شده كه بر ساق نوشته است ؛ « حمزه شير خدا و شير رسول خدا و سيّد الشهداء است.» 📚بصائر الدرجات ص 121 ❕خداوند می فرماید ؛ « در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر كه با خدا بستند صادقانه ايستاده اند، بعضى پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند) و بعضى ديگر در انتظارند و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود نداده اند.» ( احزاب 23) 👌امام محمّد باقر عليه السّلام در تفسير آيه فرمود ؛ « مراد از کسی که پیمان خود را به آخر برده است ، حمزه و جعفر ، است و کسی که منتظر است ، علىّ بن ابى طالب است » 📚تفسیر قمی ج 2 ص 188 👌پیامبر فرمود ؛ « هرکس من را زیارت کند و قبر عمویم حمزه را زیارت نکند ، به من جفا کرده است » 📚سفینه البحار ج 2 ص 433 👌و فرمود ؛ « در هنگام قیامت جمعیتی زیاد دیده می شود که جز خداوند عدد آنها را نمی داند ، آنان محبین عمویم حمزه هستند ، بسیاری از آنان بوده که به سبب گناهان نمی توانند وارد بهشت شوند ، آنان حمزه عمویم را برای نجات صدا می زنند ، حمزه به من و علی بن ابی طالب می گوید اینان دوستداران من هستند که از من درخواست کمک دارند ، رسول خدا به علی امر می کند که محبین حمزه را ( به شفاعت حمزه ) وارد بهشت کند » 📚بحار الانوار ج 22 ص 281 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman‌
🤔 ❔قرآن درسوره رعد آیات ۱۲و۱۳فلسفه وجودی رعد وبرق را ازدیدگاه خود نشان می دهد. قرآن می گوید: الله رعد وبرق رابرای ترساندن و امید بخشیدن به انسانها می نمایاند.سپس رعد راهم بصورت انسان یافرشته ای باز می شناساند که الله راستایش میکند وجالب است نام رعد راهم درکنار می آورد. ودرپایان آن را اسلحه ای برای عقوبت آنها که درباره خدا مجادله می کنند معرفی میکند!!👇 ▪️هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ [۱۲] ▫️اوست كه برق را گاه براى ترسانيدن و گاه براى اميد بخشيدن به شما مى‌نماياند و ابرهاى گرانبار را پديد مى‌آورد. ▪️وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَنْ يَشَاءُ وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللَّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ [۱۳] ▫️ رعد به ستايش او و فرشتگان از بيم او تسبيح مى‌كنند. و صاعقه‌ها را مى‌فرستد و هر كه را بخواهد بدان آسيب مى‌رساند. باز هم درباره خدا مجادله مى‌كنند. و او به سختى عقوبت مى‌كند. 🔺ظاهرا الله اطلاع چندانی نداشته که برق دراثر برخورد ابرهای حاوی بارالکتریکی مثبت ومنفی بوجود می آید و رعد تولید جریان شدید برق است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « او کسی است که برق را به شما نشان می دهد که هم مایه ترس است هم امید و ابرهای سنگین بار ایجاد می کند.- و رعد تسبیح و حمد او می گوید، و (نیز) فرشتگان از ترس او، و صاعقه ها را می فرستد و هر کس را بخواهد گرفتار آن می سازد در حالی که آنها (با مشاهده اینهمه آیات خدا باز هم ) در باره خدا به مجادله مشغولند، و او قدرتی بی انتها (و مجازاتی دردناک ) دارد. » ( رعد 12_13) ❕قرآن در اینجا به آیات توحید و نشانه های عظمت خدا و اسرار آفرینش می پردازد و نخست به برق (برقی که در میان قطعات ابر پیدا می شود) اشاره کرده می گوید: او کسی است که برق را که مایه ترس و طمع می باشد به شما ارائه می دهد! (هو الذی یریکم البرق خوفا و طمعا). 👌از یکسو شعاع درخشانش چشمها را خیره می کند و صدای رعب انگیز رعد که از آن برمی خیزد گاهی شما را به وحشت می اندازد، و ترس و اضطراب از خطرات آتش سوزی ناشی از آن مخصوصا برای آنها که در بیابانها زندگی می کنند و یا از آن عبور دارند، آنان را آزار می دهد. ❕اما از آنجا که غالبا همراه آن رگبارهائی به وجود می آید و تشنه کامان بیابان را آب زلالی می بخشد و درختان و زراعت را سیراب می کند، آنها را به امید و طمع می کشاند، و در میان این بیم و امید، لحظات حساسی را می گذراند . ❕از نظر علمی پیدایش برق به خاطر آنست که دو قطعه ابر با الکتریسته های مختلف (مثبت و منفی ) به هم نزدیک می شوند و درست همانند سر دو سیم برق که به هنگام نزدیکی جرقه میزند آنها نیز جرقه عظیمی ایجاد کرده و به اصطلاح تخلیه الکتریکی می شوند. 🔸اگر جرقه های کوچکی که از سر دو سیم در برابر چشم ما آشکار می شود، صدای خفیفی دارند، در عوض ‍ صدای جرقه آسمانی برق به خاطر گسترش ابر و بالا بودن میزان الکتریسته بقدری شدید است که رعد را به وجود می آورد. ❕و هر گاه قطعه ابری که دارای الکتریسته مثبت است به زمین که همیشه الکتریسته منفی دارد نزدیک شود، جرقه در میان زمین و ابر ایجاد می شود، که آن را صاعقه می گویند، و خطرناک بودنش به همین دلیل است که یک سر آن، زمین و نقطه های مرتفعی است که به اصطلاح نوک این سیم را تشکیل می دهد، حتی یک انسان در یک بیابان ممکن است عملا تبدیل به نوک این سیم منفی شود و درست جرقه وحشتناکی بر سر او فرود آید و در یک لحظه کوتاه تبدیل به خاکستر شود، و نیز به همین دلیل است که به هنگام رعد و برق در بیابانها باید فورا به کنار درخت یا دیوار یا کوه و یا هر نقطه مرتفعی پناه برد، و یا در گودالی دراز کشید ، بنابرین اگر چه رعد و برق دارای اسبابی طبیعی است اما مسبب الاسباب و ایجاد کننده اسباب ، خداوند متعال است و اسباب به اذن او تاثیر گذاری دارند . 🔸👇 @Rahnamye_Behesht
🔹ادامه 👇 👌برق که از نظر بعضی شاید شوخی طبیعت محسوب می شود، با اکتشافات علمی روز ثابت شده که فوائد و برکات فراوانی دارد که ذیلا به سه قسمت آن اشاره می شود. 1⃣ آبیاری - برقها معمولا حرارات فوق العاده زیاد گاه در حدود 15 هزار درجه سانتیگراد! تولید می کنند، و این حرارت کافی است که مقدار زیادی از هوای اطراف را بسوزاند و در نتیجه فشار هوا فورا کم شود، و می دانیم در فشار کم، ابرها می بارند، و به همین دلیل، غالبا متعاقب جهش برق رگبارهائی شروع می شود و دانه های درشت باران فرو می ریزند، و از اینرو برق در واقع یکی از وظائفش آبیاری است . 2⃣ سمپاشی به هنگامی که برق با آن حرارتش آشکار می شود قطرات باران با مقداری اکسیژن اضافی ترکیب می شوند و آب سنگین یعنی آب اکسیژنه (2 2) ایجاد می کنند و می دانیم آب اکسیژنه یکی از آثارش کشتن میکربها است، و به همین جهت در مصارف طبی برای شستشوی زخمها به کار می رود، این قطرات آب اکسیژنه هنگامی که بر زمینها می بارد، تخم آفات و بیماریهای گیاهی را از میان می برد، و سمپاشی خوبی از آنها می کند و به همین جهت گفته اند هر سال که رعد و برق کم باشد آفات گیاهی بیشتر است !. 3⃣ تغذیه و کود رسانی - قطرات باران که بر اثر برق و حرارت شدید و ترکیب، یک حالت اسید کربنی پیدا می کند که به هنگام پاشیده شدن بر زمینها و ترکیب با آنها یکنوع کود مؤثر گیاهی می سازد.و گیاهان از این طریق تغذیه می شوند. ❕بعضی از دانشمندان گفته اند مقدار کودی که در طی سال از مجموع برقهای آسمان در کره زمین به وجود می آید دهها ملیون تن است ! که رقم فوق العاده بالائی می باشد. 👌بنابراین می بینیم همین پدیده ظاهرا پیش پا افتاده و بی خاصیت طبیعت چقدر پربار و پر برکت است، هم آبیاری می کند، هم سمپاشی می کند، و هم تغذیه، و این نمونه کوچکی از اسرار شگرف و پردامنه عالم هستی است که رهنمون روشنی بر مساله خداشناسی می تواند باشد. ❕اینها همه از یک سو برکات برق است، و از سوی دیگر آتش سوزی هائی که از یکنوع آن (صاعقه ) به وجود می آید گاهی ممکن است انسان یا انسانها یا درختانی را بسوزاند. هر چند این امر کم و نادر است، و قابل اجتناب، ولی می تواند عامل خوف و ترس شود، و به این ترتیب، آنچه در آیه فوق خواندیم که برق هم مایه ترس است و هم امید ، ممکن است اشاره به مجموع این امور باشد . ❕در ادامه صدای رعد می پردازد که از برق هرگز جدا نیست و می فرماید: رعد تسبیح و حمد خدا می گوید (و یسبح الرعد بحمده ) 🔸آری این صدای پر طنین جهان طبیعت که ضرب المثل در عظمت صوت است، از آنجا که توام با پدیده برق می باشد و هر دو در خدمت یک هدف هستند و خدمات پر ارزش و حساب شدهای دارند که در بالا به آن اشاره شد عملا تسبیح خدا می گوید و به تعبیر دیگر: رعد زبان گویای برق است، که حکایت از نظام آفرینش و عظمت خالق می کند. 👌این همان چیزی است که ما نام آن را زبان حال می گذاریم : یک کتاب پرمحتوا، یک قصیده غرا، یک تابلو زیبا و دل انگیز، یک ساختمان محکم و منظم و حساب شده، با زبان حال خود از علم و دانش و مهارت و ذوق نویسنده و گوینده و نقاش و معمار سخن می گویند، آنها را مدح می کنند، و می ستایند. 🔸ذرات این عالم هستی که همه اسرار آمیزند و نظام بسیار دقیق و حساب شدهای دارند، همگی از پاکی خداوند و منزه بودن او از هر گونه عیب و نقص، سخن می گویند، (آیا تسبیح چیزی جز تنزیه و پاک دانستن می باشد؟) و همگی از قدرت و علم و حکمت او خبر می دهند (آیا حمد چیزی جز بیان صفات کمال است ؟). 📚تفسیر نمونه ج 10 ص 153 👌البته ممکن است که تسبیح رعد به زبان قال باشد ، زیرا از آیات و روایات استفاده می شود که تمام ذرات این جهان هر یک برای خود نوعی از عقل و شعور دارند و از روی همین عقل و شعور، تسبیح و تقدیس خدا می کنند، نه تنها با زبان حال و حکایت کردن وجودشان از وجود خدا، بلکه با زبان قال نیز او را می ستایند ، تفصیل مطلب را در پاسخ گذشته ما بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8673 👌لذا فخر رازی می نویسد ؛ « بعید نیست که خداوند حیات و علم و قدرت و نطق در اجزای ابر ایجاد کند ، و صدایی که به گوش می رسد از افعال اختیاری او باشد ، همانگونه که کوهها در زمان داود و سنگریزه ها در زمان پیامبر تسبیح خدا گفته اند » 📚تفسیر کبیر ج 19 ص 25 ❕از آنچه گذشت روشن می شود که شبهه پراکنی معاند در مورد آیات فوق ، چیزی جز یک توهم ذهنی و استبعادات غیر منطقی نیست . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman‌
👌پاسخ این شبهه کانال معاند را تحت این موضوع که ؛ « اسلام معتقد است ماه از خودش نور دارد در حالی که ماه از خودش نوری ندارد » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1931
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند در مورد چرایی حکم ارتداد را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2020
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند در مورد « حلال کردن فرج کنیز توسط مالک برای دیگران » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2021
🤔 ❔عدم طهارت در كتب معتبر شيعه علامه محمد باقر مجلسى در كتاب ملاذ الأخيار خود روايت صحيحى را از زراره و او هم از زبان امام باقر آورده كه در آن به عدم طهارت امام حسين پس از قضاى حاجت اشاره كرده است. روايت چنين آمده است: ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاجَعْفَرٍ يَقُولُ‌:كَانَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ يَتَمَسَّحُ مِنَ الْغَائِطِ بِالْكُرْسُفِ وَ لَا يَغْسِلُ. : زراره میگوید از امام باقر شنیدم که فرمود: هرگاه مدفوع می‌کرد خودش را نمی شست و فقط مقداری پارچه(پنبه) می‌مالید!! در ادامه در مورد صحت اين حديث مينويسد: الحديث الثامن عشر:  💥 آيا چنين آدمى ميتواند امام و معصوم باشد ❗️❗️ 💠💠 👌طبق احکام اسلامی مخرج غائط و مدفوع به دو شیوه قابل تطهیر و پاک شدن است ؛ 1⃣تطهیر از طریق آب 2⃣تطهیر از طریق پارچه یا سنگ یا مانند اینها 📚وسائل الشیعه ج 1 ص 348 باب 30 👌با توجه به این که اسلام آیین و آسانی است ، چنان که خداوند می فرماید ؛ « او شما را برگزید و در دین خود تکلیف باری برای شما قرار نداد » 🔷حج 78 🔸یا پیامبر گرامی می فرماید ؛ « من مبعوث به آئین و شده ام » 📚 الانوار ج30 ص548 🔸یا علی علیه السلام فرمود ؛ « محبوبترین دینی که خداوند برایتان برگزیده است شریعت حنفیه و سهل و آسان ( اسلام ) است » 📚الفقیه ج 1 ص 12 👌بر اساس این سهل و آسانی مورد ، و با توجه به آنکه گاها ممکن است در برخی از مناطق و زمان ها ، آب جهت یافت نشود ، شرط تطهیر مخرج غائط ، تنها تطهیر با لحاظ نشده است ، بلکه تطهیر با پارچه و سنگ نیز جائز شمرده شده است ، اگر چه همواره تطهیر با آب بهتر است . ❕قرآن می فرماید ؛ « الله توابین و متطهیرین و پاکیزگان را دوست دارد » ( بقره 222) 👌در روایات متعددی ، تطهیر مخرج غائط با آب آیه شمرده شده است که انسان را جزء دسته متطهرین قرار می دهد . 📚الکافی ج 3 ص 18 _ خصال یک جلدی ص 192 ❕صاحب مجمع البیان در ذیل آیه شریفه « والله یحب المطهرین » ( توبه 108) ( خداوند را دوست دارد ) می نویسد ؛ « گفته شده است که مصداق آیه کسانی هستند که مخرج بول و غائط را با آب تطهیر می کنند ، این معنا از امام باقر و صادق علیهما السلام نقل شده است » 📚مجمع البیان ج 3 ص 73 👌بنابراین تطهیر مخرج با آب رجحان و اولویت دارد ، اما اگر آب در دسترس نبود ، شریعت سهل و آسان اسلام ، تطهیر با پارچه یا سنگ را هم جایز شمرده است . ❕اگر در نقل مورد استناد معاند ، از تطهیر مخرج با پارچه و پنبه توسط امام حسین علیه السلام سخن به میان آمده است ، مربوط به زمان هایی بوده است که آب در نبوده است مانند زمان مسافرت یا زمان های دیگر و چنین نبوده که امام علیه السلام همواره تطهیر با پارچه و پنبه را بر تطهیر با آب ترجیح دهد . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman‌
⚫️پرسش ها و پاسخ های پیرامون امام علیه السلام ؛ 1⃣آیا حقیقت دارد که امامان و بزرگان اهل شاگرد امام صادق علیه السلام بوده اند ❕ 💠https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4148 2⃣تـــــــــحـــدی کانال معاند به مناسبت شهادت امام صادق ؛ یک روایت صحیح از کتب تشیع راجب ونحوه شهادت امام صادق ارائه کنید❗️ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6937 3⃣ تحدی کانال ضد دین ؛ به تمامى روحانيون و مراجع شيعه در كل فضاى مجازى تحدى ميكنيم كه فقط و فقط يكى از كتابهاى را براى اثبات دانشمند بودن ايشان، معرفى كنند ❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9010 4⃣چرا ما شیعیان را شیعه می گویند ❗️آیا امام صادق مذهب شیعه را به وجود آورده اند ❕یعنی تا قبل از امام شیعه نبوده است ❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9073 5⃣❔چرا به امام صادق ، می گویند ❗️مگر بقیه امامان معاذ الله کاذب بوده اند که ایشان شده اند ❕❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9074 6⃣جایگاه امام صادق علیه السلام در نظر و اندیشمندان اهل سنت ❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9075 7⃣روحانی امروز می گفت که امام صادق نسبت به تمام زبان ها و حتی زبان حیوانات هم آگاه بوده است ❗️آیا در این مستندی هم است ❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9083 8⃣آیا معجزه ای تحت عنوان زنده کردن مردگان از امام سر زده است ❗️اساسا آیا ائمه توان زنده کردن مردگان را داشته اند ❕❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9086
⚫️کانال تقدیم می کند ؛ 🔳ویژه نامه شهادت امام علیه السلام ▪️ گوشه ای از شخصیت و امام صادق علیه السلام از دیدگاه معاصران امام و دانشمندان نامی اهل سنت در طول تاریخ ؛ 1⃣عموى شهيد امام صادق عليه السّلام زيد، پسر امام زين العابدين عليه السّلام از بلندى مقام آن حضرت چنين سخن گفته است ؛ « در هر زمانه اى بايد حتما كسى از ما اهل بيت عليهم السّلام باشد تا خداوند به واسطه او بر مردم احتجاج كند و حجت زمان ما برادرزاده ام جعفر است، هركس از او متابعت كند گمراه نشده و هركس با او مخالفت كند روى هدايت را نخواهد ديد » 📚الکافی ج 1 ص 307 2⃣مالك بن انس امام مالکی ها گوید ؛ « برتر و بالاتر از جعفر بن محمد را در علم و عبادت و پرهيزگارى، نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه به ذهن بشرى خطور كرده است » 📚تهذیب التهذیب ج 2 ص 104 3⃣منصور دوانيقى در رثاى امام صادق عليه السّلام گفته است ؛ « جعفر بن محمد از جمله كسانى بود كه خداوند متعال در قرآن آنان را اينگونه توصيف كرده است: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا؛ سپس اين كتاب را به آن بندگان خود كه [آنان را] برگزيده بوديم، به ميراث داديم او از آنان بود كه خداوند او را برگزيده و همواره در خيرات از ديگران پيش بود » 📚تاریخ یعقوبی ج 3 ص 17 4⃣عبد الرحمن بن ابو حاتم رازى مى گويد ؛ « از پدرم شنيدم كه مى گفت جعفر بن محمد ثقه (راستگو) است و درباره امثال او سؤال نمى شود.هنگامى كه از ابو زرعه در رابطه روايت كردن جعفر بن محمد از پدرش و مقايسه آن با روايت سهيل بن ابى صالح يا روايت علاء از پدرش كه كدام يك صحيحتر است سؤال شد، شنيدم كه در پاسخ گفت: هيچگاه جعفر بن محمد با چنين اشخاصى مقايسه نمى شود » 📚الجرح و التعدیل ج 2 ص 487 5⃣ابو حاتم محمد بن حيان درباره آن حضرت گفته است ؛ « او از نظر دانش، فقاهت و فضيلت از بزرگان اهل بيت عليهم السّلام به شمار مى آيد. » 6⃣ ابو عبد الرحمن سلّمى، درباره امام صادق عليه السّلام مى گويد ؛ « او در ميان اهل بيت عليهم السّلام سرآمد همه اقران خود بود، علمش سرشار، پارسايى اش از دنيا شديد، خوددارى اش از تمام شهوات، تام و دانش و حكمتش كامل بود » 📚الامام الصادق و المذاهب الاربعه ج 1 ص 58 7⃣نويسنده كتاب حلية الاوليا مى نويسد ؛ « از جمله آنان پيشواى سخنور، صاحب رتبه اول زمامدارى امام ناطق، داراى سرپرستى، ابو عبد اللّه جعفر بن محمد صادق بود كه به عبادت و خضوع روى آورده و عزلت و خشوع را برگزيده و از رياست طلبى و انحصارطلبى نهى نمود » 📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 72 8⃣شهرستانى اضافه بر كلام سلّمى مى افزايد ؛ « در مدينه اقامت داشته و شيعيان و منسوبينش از دانش او بهره مند شده و اسرار علوم را بر نزديكانش مى گشود، سپس مدتى در عراق رحل اقامت افكند» 📚الملل و النحل ج 1 ص 147 9⃣خوارزمى در كتاب مناقب ابو حنيفه از قول او نقل مى كند كه گفت ؛ « من فقيه تر از جعفر بن محمد نديده ام. و گفت اگر آن دو سال نبود نعمان هلاك مى شد. مراد ابو حنيفه از آن دو سال، سالهايى است كه از امام صادق عليه السّلام كسب علم كرده است » 📚مناقب ابوحنیفه ج 1 ص 172 🔟ابن جوزى گويد ؛ « جعفر بن محمد بن على بن الحسين، همواره چنان به عبادت مشغول بود كه هيچگاه به فكر رياست طلبى نيفتاد » 📚صفوه الصفوه ج 2 ص 94 1⃣1⃣محمد بن طلحه شافعى درباره امام صادق چنين نوشته است ؛ « او از بزرگان و سروران اهل بيت عليهم السّلام بود وى داراى دانشى سرشار، عبادتى بسيار، پارسايى آشكار و هميشه در حال ذكر بود، معانى قرآن را دنبال كرده و از ژرفاى آيات آن گوهرهاى معنا را استخراج نموده و به نتايج عجيب دست مى يافت ، مناقب و صفات آن حضرت چنان زياد است كه كسى را ياراى شماره كردن آن نبوده و هر بيناى بيدارى از تنوع آن حيرت زده مى شود » 📚مطالب السوول ج 2 ص 56 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⁉️سوال با توجه به ایام شهادت امام صادق سوالاتی در مورد ایشان مطرح است .1نخست اینکه چرا به ایشان صادق می گویند مگر بقیه ائمه راستگو نبودند2 دیگر انکه چرا ایشان را رییس مذهب تشیع می نامند 3دیگر انکه راست است که ابوحنیفه و دیگران از علمای اهل سنت شاگرد امام صادق بوده و به علم و دانش ایشان تصریح کرده اند 🗯پاسخ: 🔷پاسخ سوال اول: ❗️در روایتی امده است که ابی خالد به امام سجاد عرضه داشت: 🔷امام بعد از شما چه کسی است؟ ❗️امام فرمود: فرزندم محمد همان که دانش را می شکافد. ❗️گفت بعد محمد چه کسی امام است؟ 🗯فرمود: جعفر که نامش نزد آسمانیان صادق است 🔷راوی گفت چگونه تنها ایشان متصف به صادق شده اند در حالی که همه شما صادق هستید؟ ❗️امام پاسخ داد: پدرم از پدرش و ایشان از پیامبر برایم حدیث نقل کرده اند که فرمود: 🗯وقتی فرزندم جعفر متولد شود او را صادق بنامید چون پنجمین فرزندش به نام جعفر به دروغ ادعای امامت می کند او در نزد خدا جعفر کذاب است که بر خداوند دروغ می بندد . ❗️ در این موقع اشکهای امام جاری شد فرمود گویا می بینم که جعفر کذاب خلیفه ستمگر زمان را وادار می کند که به جستجوی ولی خدا و امام غائب که خدا حافظ او است بر آیند» 📚بحار الانوار ج47 ص9 ❗️شیخ صدوق در معانی الاخبار چنین می اورد: « او به صادق نامیده شد تا از جعفر کذاب که به دروغ ادعای امامت می کند متمیز شود» 📚معانی الاخبار،ص65 🗯پاسخ سوال دوم: ❗این که امام صادق را رییس مذهب می گویند و مذهب ما را شیعه جعفری می گویند از آن رو است که تا زمان امام صادق به علت تسلط سیاستمداران وزمامداران ستمگر فرصت نشر علوم ومعارف اسلامی وتربیت شاگردان آن طور که برای ایشان فراهم شد برای سایر امامان فراهم نگردید وایشان از این موقعیت وفرصت حد اکثر استفاده را نمود، علوم ومعارف اسلامی را تعلیم وتدریس فرمودند وشاگردان بزرگی تربیت کردند که هریک از علمای بزرگ اسلام به شمار میروند. 🗯از آن موقع شیعه وپیروان آن حضرت را جعفری گفتند وبعد هم این لقب بر شیعه باقی ماند 📚معارف دین،ایت الله صافی گلپایگانی 🗯پاسخ سوال سوم: 🔷ذهبی از بزرگان اهل سنت در دو کتاب خود از امام صادق روایت میکند که می فرمود: "از من سوال کنید قبل از آنکه مرا از دست بدهید واین را بدانید که پس از من کسی مانند حدیث مرا به شما نخواهد گفت" 📚تاریخ الاسلام،ج6 ص45 📚تذکره الحفاظ،ج1 ص157 🗯مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام صادق علیه السلام می گوید: «برتر وبالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت وپرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به ذهن بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 🗯ابن حبان در مورد امام می گوید: "او از نظر دانش، فقاهت وفضیلت از بزرگان اهل بیت به شمار می آید" 📚الامام الصادق والمذاهب الاربعه،ج1 ص58 🗯خوارزمی در مناقب از ابوحنیفه امام حنفی ها نقل می کند که درمورد امام صادق میگفت: "من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیده ام. وگفت :اگر آن دوسال ( شاگردی) نبود نعمان ( ابوحنیفه) هلاک می شد 📚مناقب ابوحنیفه،ج1 ص172 📚تحفه اثنی عشریه،ص8 🗯محمد بن طلحه شافعی درمورد امام می گوید: "او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... " 📚مطالب السوول،ج2 ص56 🗯حافظ ابو نعیم از بزرگان اهل سنت می اورد: « گروهی از تابعین و بزرگان و امامان اهل سنت از امام صادق کسب علم و نقل حدیث می کردند که از جمله انان ،مالک بن انس ،شعبه بن حجاج،سفیان ثوری،ابن جریح و...می باشند» 📚حلیه الاولیائ،ج3 ص198 🗯مولف کتاب ائمه الهدی چنین می اورد: « امام صادق دریایی از علم بود تا جایی که چهار هزار نفر از او کسب علم و نقل حدیث می کردند که برخی از انان از بزرگان دین بودند مانند امام ابو حنیفه،امام مالک بن انس،امام سفیان ثوری،و دیگران از بزرگان علما» 📚ائمه الهدی ص117 🗯علامه شبراوی شافعی چنین می نویسد: « برای امام صادق مناقب فراوانی بود و فضائلش مشهور بود .امامان زیادی از او کسب علم و نقل حدیث کردند مانند مالک بن انس،ابو حنیفه،یحیی بن سعید،ابن جریح،ثوری،ابن عیینه،شعبه و دیگران» 📚الاتحاف بحب الاشراف،ص54 🗯ابن حجر نیز در صواعق می اورد: « از امام صادق مردم بسیاری کسب علم کردند تا جایی که علومش در تمام شهر ها منتشر شد و بزرگان علما شاگرد او بودند مانند یحیی بن سعید،ابن جریح،مالک،سفیانین،ابو حنیفه،شعبه،و ...» 📚الصواعق ص120 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔چرا به امام صادق ، می گویند ❗️مگر بقیه امامان معاذ الله کاذب بوده اند که ایشان صادق شده اند ❕❕ 💠💠 👌از آنجایی که تمام امامان ما نور واحدی هستند ، ویژگی ها و صفاتی که لازمه امامت است ، از یکدیگر ارث می برند و همه آنان حائر یکدیگر هستند . ❕پیامبر گرامی فرمود: ٌ« تمام امامان در فضل و نزد خداوند یکسان هستند » 📚اثباه الهداه ج 2 ص237 🔹و فرمود ؛ « اولین ما مانند اخرین ما و اخرین ما مانند اولین ما هستند » 📚بحار الانوار ج 25 ص360 ❕اگر هر یک از امامان به لقبی خاص خوانده می شوند ، به این معنا نیست که سایر امامان ، از آن صفت و لقب بی بهره بوده اند ، بلکه این نامگذاری ها از آن جهت است که صفتی خاص از میان صفات یکی از امامان در جامعه ظهور و بروز خاصی داشته است و جامعه را تحت تاثیر قرار داده است لذا آن امام به همان صفت خوانده می شده است ، اگر چه بقیه امامان نیز آن صفت را به نحو کامل دارا بوده اند . ❕در رابطه با لقب امام ششم به صادق علیه السلام نیز همین بوده است . 🔹ابن خلكان از علمای مطرح اهل سنت می نویسد ؛ « جعفر بن محمد صادق يكى از امامان دوازده گانه مذهب شيعه است، او از بزرگان اهل بيت عليهم السّلام بوده و از جهت راستى در ملقب به صادق گرديده است » 📚وفیات الاعیان ج 1 ص 327 ❕گفته شده است كه منصور دوانيقى كه خود از كينه توزترين دشمنان امام صادق عليه السّلام است، اين لقب را به او نسبت داده است. در بيان سبب اين مطلب آورده اند كه ابو خراسانى از امام صادق عليه السّلام خواست كه او را به قبر جدّش امير المؤمنين عليه السّلام كه در آن زمان مخفى بود، راهنمايى كند. امّا امام صادق عليه السّلام از اين كار خوددارى كرده و به او خبر داد كه قبر امام امير المؤمنين عليه السّلام در ايّام حكومت مردى كه او را ابو جعفر منصور مى نامند ظاهر خواهد شد. 👌ابو مسلم به منصور اين خبر را در ايّام حكومتش داد. در آن زمان منصور در رصّافه بغداد ساكن بود. او از شنيدن اين خبر شد و گفت ، اين همان شخص راستگوست . 📚موسوعه الامام الصادق ج 1 ص 22 ❕بلکه اساسا این لقب توسط پیامبر گرامی به امام ششم علیه السلام اطلاق گردیده است . 🔹از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام پرسيدند كه امام بعد از تو كيست؟ فرمود: محمّد باقر كه علم را مى شكافد شكافتنى. پرسيدند كه: بعد از او امام كه خواهد بود؟ فرمود: جعفر كه نام او نزد اهل آسمانها صادق است. ❔گفتند: چرا به خصوص او را مى نامند و حال آن كه همه شماها صادق و راستگوييد؟ 🔹فرمود ؛ « خبر داد مرا پدرم از پدرش رسول خدا كه آن حضرت فرمود ؛ « چون متولّد شود فرزند من جعفر بن محمّد بن علىّ بن الحسين عليهم السّلام او را صادق ناميد، زيرا كه پنجم از فرزندان او جعفر نام خواهد داشت و دعوى امامت خواهد كرد به دروغ از روى افتراء، و او نزد خدا كذّاب افتراكننده بر خدا است، پس حضرت امام زين العابدين عليه السّلام گريست و فرمود كه: گويا مى بينم جعفر كذّاب را كه برانگيخته است خليفه جور زمان خود را بر تفتيش و تفحّص امام پنهان » 📚دلائل الامامه ص 112_ بحار الانوار ج 46 ص 230 ❕شیخ صدوق نیز در معانی الاخبار چنین می آورد ؛ « او به صادق نامیده شد تا از جعفر کذاب که به دروغ ادعای امامت می کند شود» 📚معانی الاخبار ص65 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا ما شیعیان را شیعه جعفری می گویند ❗️آیا امام صادق مذهب شیعه را به وجود آورده اند ❕یعنی تا قبل از امام شیعه نبوده است ❕❕ 💠💠 👌شیعه به معنای کسانی که معتقد به امامت و ولایت علی علیه السلام و یازده فرزند معصومش هستند در زمان پیامبر گرامی وجود داشتند و خود پیامبر گرامی واژه « » را بر این گروه اطلاق کردند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7) از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم كه او نيز از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 ❕بسيارى ديگر از علماى اسلام و دانشمندان اهل سنت مانند ابن حجر در كتاب صواعق و محمد شبلنجى در نور الابصار، اين را ذكر كرده اند. 📚الصواعق ص 96_ نور الابصار ص 70 👌بنابراين به شهادت اين روايات نام و عنوان شيعه را پيامبر اسلام براى پيروان راه على عليه السلام و طرفداران او برگزيده است، و تاريخچه پيدايش شيعه نه بعد از رحلت و شهادت پيامبر اسلام بلكه به يك معنى در حيات خود آن حضرت بوده است، و اين واژه را به ياران و پيروان على عليه السلام اطلاق فرموده، و تمام كسانى كه پيامبر اسلام را به عنوان رسول خدا مى شناسند، مى دانند كه او سخنى از روى هوى و نمى گفت ؛ «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد.- آنچه مى گويد چيزى جز وحى (الهى) كه بر او القا شده نيست.» ( نجم 3_4) و اگر فرموده است تو و پيروانت فائزان و رستگاران در قيامت هستيد. يك واقعيت است. 📚پیام قرآن ج 9 ص 24 ❕اما اينكه مذهب شيعه را مذهب جعفرى مى گويند براى اين است كه تا زمان حضرت امام صادق عليه السلام به واسطه تسلط سياستمداران و زمامداران ستمگر، فرصت نشر علوم و معارف اسلام و تربيت ، آنطور كه براى ايشان فراهم شد، براى امامان قبل از ايشان فراهم نگرديد 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلافشان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دلها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌بنابر اين ايشان از موقعيت و فرصت، حداكثر استفاده را فرموده، علوم و معارف اسلام را تعليم و تدريس فرمودند و شاگردان بزرگى تربيت كردند كه هر كدام از علماى بزرگ اسلام به شمار مى روند؛ از آن ، شيعه و پيروان آن حضرت را جعفرى گفتند و بعد هم اين لقب بر شيعه باقى ماند و امامان بعد هم آن را منع نفرمودند چرا كه غرض همه، ترويج دين و هدايت مردم بود؛ همه راستگو بودند و همه مردم را به يك راه كه يگانه راه راست است هدايت فرمودند. 📚معارف دین ج 3 ص 144 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔ملحدین شبهه میکنن که چرا وقتی تعداد زنها بیشتر شد اسلام برنامه و راهکار داره مثل تعدد زوجات‌.ولی وقتی در یک جامعه بیشتر باشن راهکار نداره و اصولا در اون جامعه با وجود مرد بیشتر چه باید کرد ❗️❗️ 💠💠 👌بر اساس این سخن که ممکن است در جامعه ای تعداد مردان از زنان بیشتر باشند ، در این صورت زن به اندازه کافی نیست که به ازدواج مردان در آیند ، در رابطه با نیازهای جنسی مرد باید چه راهکاری در پیش گرفت و خداوند چه حکمی در این رابطه دارد ؛ 1⃣یا باید بگوییم که مردان با مردان ارتباط برقرار کنند و به عمل لواط مشروعیت دهیم ، روشن است که با توجه به و پیامدهای سوء این عمل ، مشروعیت دادن به آن هیچ گونه رجحان عقلی و شرعی ندارد ، جهت دیدن پیامدهای سوء لواط ، پاسخ های گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3960 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8855 2⃣یا باید به عمل زنا و زناکاری دهیم که این فرض هم با توجه به مفاسد آن قابل قبول نمی باشد . در رابطه با فلسفه حرمت زنا گفته شده است ؛ 🔸1 - پیدایش هرج و مرج در نظام خانواده، و از میان رفتن رابطه فرزندان و پدران، رابطه ای که وجودش نه تنها سبب شناخت اجتماعی است، بلکه موجب حمایت کامل از فرزندان می گردد، و پایه های را که در تمام طول عمر سبب ادامه این حمایت است می گذارد. در جامعه ای که فرزندان نامشروع و بی پدر فراوان گردند روابط اجتماعی که بر پایه روابط خانوادگی بنیان شده سخت دچار تزلزل می گردد.برای پی بردن به اهمیت این موضوع کافی است یک لحظه چنین فکر کنیم که چنانچه زنا در کل جامعه انسانی مجاز گردد و ازدواج برچیده شود، فرزندان بی هویتی که در چنین شرائطی متولد شوند تحت پوشش حمایت کسی نیستند، نه در آغاز تولد و نه به هنگام بزرگ شدن . از این گذشته از عنصر محبت که نقش تعیین کننده ای در مبارزه با جنایتها و خشونتها دارد محروم می شوند، و جامعه انسانی به یک جامعه کاملا حیوانی تواءم با خشونت در همه ابعاد، تبدیل می گردد. 🔸2 - این عمل ننگین سبب انواع برخوردها و کشمکشهای فردی و اجتماعی در میان هوسبازان است، داستانهائی را که بعضی از چگونگی وضع داخل محله های بدنام و مراکز فساد نقل کرده و نوشته اند به بیانگر این واقعیت است که در کنار انحرافات جنسی بدترین جنایات رخ می دهد. 🔸3 - تجربه نشان داده و علم ثابت کرده است که این عمل باعث اشاعه انواع بیماریها است و با تمام تشکیلاتی که برای مبارزه با عواقب و آثار آن امروز فراهم کرده اند باز آمار نشان می دهد که تا چه اندازه افراد از این راه خود را از دست داده و می دهند. 🔸4 - این عمل غالبا سبب سقوط جنین و کشتن فرزندان و قطع نسل می گردد، چرا که چنین زنانی هرگز حاضر به نگهداری اینگونه فرزندان نیستند، و اصولا وجود فرزند مانع بزرگی بر سر راه ادامه اعمال آنان می باشد، لذا همیشه سعی می کنند آنها را از میان ببرند. ❕و این فرضیه کاملا موهوم که می توان اینگونه فرزندان را در مؤسساتی زیر نظر دولتها جمع آوری کرد شکستش در عمل روشن شده، و ثابت گردیده که پرورش فرزندان بی پدر و مادر به این صورت چقدر مشکلات دارد، و تازه محصول بسیار نامرغوبی است، فرزندانی سنگدل : جنایتکار بی شخصیت و فاقد همه چیز! 🔸5 - نباید فراموش کرد که از ازدواج تنها مساله اشباع غریزه جنسی نیست، بلکه اشتراک در تشکیل زندگی و انس روحی و آرامش فکری، و تربیت فرزندان و همکاری در همه شئون حیات از آثار ازدواج است که بدون اختصاص زن و مرد به یکدیگر و تحریم زنان هیچیک از اینها امکان پذیر نیست . 📚تفسیر نمونه ج 12 ص 102 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
👇ادامه 3⃣فرض سوم آن است که ازدواج و رابطه با محارم را تجویز کنیم که این فرض هم علاوه بر مفاسدی که در بالا بر شمردیم ، بالخصوص دارای مفاسد عدیده دیگری هم است که می توانید آن را در پاسخ گذشته ما بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5737 4⃣فرض چهارم آن است که به استمناء و خود ارضایی مشروعیت دهیم ، این فرض هم با توجه به عدیده آن قابل قبول نمی باشد ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3669 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8494 5⃣فرض پنجم آن است که هر زنی بتواند با بیشتر از یک مرد ، ازدواج کند ، این فرض هم با توجه به مفاسد آن قابل قبول نمی باشد ، زیرا هم فرض تداخل غیرت مردانه و هم فرض اختلاط پیش می آید ، و از سوی دیگر ، زنان با توجه به سرد مزاجی که غالبا در آنان دیده می شود و حیض ماهیانه و عمر جنسی کوتاه و عدم قابلیت ارتباط جنسی در از بارداری ، توانایی پاسخگویی و برطرف کردن نیاز جنسی مردان متعدد را ندارند ، تفصیل مطلب را در پاسخ گذشته ما بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3878 6⃣فرض ششم هم آن است که به مردان پیشنهاد عفت و چشم پوشی و کنترل خویشتن داده شود ، تا زمانی که شوهر یکی از زنان بمیرد و او بتواند او را به همسری خود برگیرد ، این عفت و پارسایی اگر چه است اما شدنی است چنان که علی علیه السلام فرمود ؛ « مجاهد شهید راه خدا ، اجر و پاداشش بیشتر از کسی نیست که قدرت بر گناه دارد اما خویشتن داری می کند ، این فرد عفیف و خویشتن دار ، نزدیک است که فرشته ای از فرشتگان خدا شود » 📚نهج البلاغه حکمت 474 👌تمام این فرض ها زمانی بود که ما کردیم که ممکن است زمانی در جامعه ای ، مردان بیشتر از زنان باشند ، حال می گوییم از اساس چنین فرضی ممکن نیست ، چرا که مردان از عناصر مهم اجتماعی هستند که غالب فعالیت های اجتماعی توسط آنان صورت می گیرد و رکن رکین جامعه و اجتماع مردان هستند ، بر خلاف زنان که کمتر در فعالیت های اجتماعی شریک هستند . 🔸به خاطر همین اجتماعی بودن مردان ، آنان بیشتر درگیر مرگ و از بین رفتن های ناشی از اجتماعی بودن هستند ، لذا می بینیم که در اکثر یا تمام جوامع ، مشکل کم بودن تعداد مردان ، نسبت به زنان ایجاد نمی شود تا ما بخواهیم تکلیف مردان در چنین جامعه ای را مشخص کنیم ، بنابراین چون این فرض محال یا نزدیک به محال است و اساسا شدنی نیست ، قابلیت مطرح شدن و بحث بیشتر را ندارد . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman‌
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند تحت عنوان ؛ « سرایت بردگی از والدین به فرزندان » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2022
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند را که می گوید : « از دید اسلام زنان سفیه هستند و نباید اموال را به دست آنان داد » در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/414
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند در مورد افسانه غرانیق و آیات شیطانی را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2024
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند که می گوید ؛ « امام سجاد لطف می کردند و در ماه رمضان کنیزان را نمی زدند » در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2025
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند در مورد « شدت عمل علی علیه السلام در برخورد با غلات و کسانی که ایشان را خدا می دانستند » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2026
❔کانال وهابی سوال کرده است که چرا شیعه زیارت کربلا را افضل از حج می داند ❗️ 👌اولا حج واجب بر زیارت کربلا برتری دارد و هیچ کس حق ترک حج واجب را ندارد ، مستندات را در دو نمایه ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2029 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2030 🔸ثانیا ، آنچه ما معتقدیم برتری زیارت کربلا بر حج مستحبی است نه واجب که آن هم فلسفه روشنی دارد که در نمایه ذیل مفصل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2031
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند تحت عنوان ؛ « کرایه ای بودن زنان صیغه ای و تفاوت صیغه با فحشاء » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1979 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1980
👌پاسخ این شبهه پراکنی کانال وهابی در مورد تولد امام زمان علیه السلام را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2027 ❕در ضمن ، آقای کمال حیدری مطرود مراجع عظام و علمای حوزه علمیه قم است و تشیع و حوزه علمیه قم جایگاه و اعتباری برای او و نظریاتش قائل نیست ، مستندات در این باره را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2028
🤔 ❔اعتراف الله به اشتباهش. ❕قرآن می‌گوید که یک نفر شما می‌تواند با ده نفر از کفار در جنگ مقابله کند: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ (انفال/65) ای پیامبر، مؤمنان را به جنگیدن تشویق کن؛ اگر از شما بیست نفر شکیبا باشند بر دویست نفر چیره می شوند و اگر از شما صد نفر باشند بر هزار نفر از کافران چیره می شوند؛ زیرا آنان گروهی هستند نمی‌فهمند. ولی الله متوجه شد که اشتباه کرده است و در آیه بعد اشتباهش را تصحیح نمود و بیان نمود که این ، یک به دو است: الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ (انفال/66) اکنون الله به شما تخفیف داد و دانست که در شما ضعفی هست؛ بنابراین اگر از شما صد نفر شکیبا باشند بر دویست نفر چیره می شوند و اگر هزار نفر باشند، به فرمان الله بر دو هزار نفر چیره می شوند؛ و الله با شکیبایان است ❗️❗️ ❕گذشته از این قرآن می گوید که الله دانست در شما ضعفی است ، الله که عالم به همه چیز است چگونه می گوید دانست ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد شبهه و اشکال واقع شده است ، دو آیه از سوره انفال است ، که می فرماید ؛ « اى پيامبر! مومنان را تحريك به جنگ (با دشمن) كن، هر گاه بيست نفر با استقامت از شما باشند بر دويست نفر غلبه مى كنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از كسانى كه كافر شدند پيروز مى گردند چرا كه آنها گروهى هستند كه نمى فهمند » ( انفال 55) ❕« هم اكنون خداوند از شما تخفيف داد و دانست كه در شما ضعفى وجود دارد بنا بر اين هر گاه يكصد نفر با استقامت از شما باشند بر دويست نفر پيروز مى شوند و اگر يك هزار نفر باشند بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند كرد و خدا با صابران است.» ( انفال 56) 👌نکاتی در مورد این دو آیه لازم است بیان شود ؛ 1⃣گرچه تعبير آيه اول به صورت اخبار از غلبه يك نفر بر ده نفر است، ولى به قرينه آيه بعد كه مى گويد الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ:" هم اكنون خدا اين تكليف را بر شما تخفيف داد" روشن مى شود كه منظور از آن تعيين وظيفه و برنامه و دستور است نه تنها يك خبر ساده، و به اين ترتيب مسلمانان نبايد منتظر اين باشند كه از نظر نفرات جنگى با دشمن در يك سطح مساوى قرار گيرند بلكه حتى اگر عدد آنها يك دهم نفرات دشمن باشد باز وظيفه جهاد بر آنها فرض است. 2⃣میان این دو آیه تناقض و تضادی نیست ، بلكه هر يك از اين دو حكم مورد معينى دارد . به هنگامى كه مسلمانان گرفتار ضعف و سستى شوند و در ميان آنها افراد تازه كار و ناآزموده و ساخته نشده بوده باشند مقياس سنجش همان نسبت دو برابر است، ولى به هنگامى كه افراد ساخته شده و ورزيده و قوى الايمان همانند بسيارى از رزمندگان بدر بوده باشند اين نسبت تا ده برابر ترقى مى كند.بنا بر اين دو حكم مذكور در دو آيه، مربوط به دو گروه مختلف و در شرائط متفاوت است . 📚تفسیر نمونه ج 7 ص 235 3⃣خداوند می گوید در صورت صبر و استقامت خالی از ضعف و سستی ، هر نفر شما توانایی مقابله با ده نفر را دارد ، اما چون من می دانم که در شما ضعف و سستی وجود دارد ، به خاطر نبود صبر و استقامت خالص و خالی از ضعف و سستی، تنها هر نفر شما توانایی رویارویی با دو نفر کافران را دارد . ❕این سخن درست همانند سخن کسی است که می گوید اگر خوب درس بخوانی و مباحثه و جدیت داشته باشی ، در ظرف زمانی هشت سال درس خواندن می توانی تخصص و حکم طبابت خود را بگیری ، اما من می دانم که شما آن جدیت لازم را ندارید ، لذا رسیدن به درجه تخصص برایتان دوازده سال مثلا طول می کشد ، روشن است که میان این دو کلام تضادی نیست . 🔸 👇