eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
226 ویدیو
54 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸ادامه👇 ❕امام صادق علیه السلام در وصف امامان فرمود ؛ « از لغزشها محفوظند و از هر گونه زشتى و زشتكارى مصون » 📚 الكافي ج 1 ص 204 امام رضا عليه السلام فرمود ؛ « امام، از گناهان پاك و از عيبها بركنار است.» 📚همان ص 200 ❕و فرمود ؛ « پس، امام معصوم است و تأييد و تقويت شده و توفيق يافته و استوار گشته [از جانب خدا]. از هر گونه خطا و لغزش و اشتباه در امان است. خداوند اين خصوصيات را به او مى ‏بخشد تا حجت او بر بندگانش و گواه او بر آفريدگانش باشد » 📚همان ص 203 ❕با این وجود در برخی از نقل ها ، سخن از سهو و نسیان هادیان الهی به میان آمده است ؛ 📚بحار الانوار ج 17 ص 97 ❕این نقل ها از آنجایی که همخوانی با قرآن ندارد ، برای ما قابل قبول نیست ، چرا که آیات قرآن تصریح دارد که هادیان الهی دچار سهو و نسیان نمی شوند که در بالا بحثش گذشت . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕از سوی دیگر ، میان روایاتی که سخن از سهو معصومین به میان می آورد و روایاتی که تصریح می کند آنان دچار سهو نمی شوند ، تعارض پیش می آید ، در هنگام تعارض ، ما ماموریم روایتی را اخذ کنیم که مخالف عقیده اهل سنت است ، چنان که در نقلی آمده است که راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛ « دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف عقیده اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که با اهل سنت مخالف است ، آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » 📚 الکافی ج 1 ص 68 👌و ما در گذشته توضیح دادیم که عقیده به سهو و نسیان هادیان الهی ، از عقاید اهل سنت است ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2929 👌و روایاتی هم که موافق عقیده آنان در مورد سهو پیامبر یا امامان علیهم السلام صادر شده است ، از روی تقیه بوده است ، چنان که شیخ حر عاملی چنین می گوید ؛ « احادیثی که دلالت بر سهو پیامبر می کند حمل می شود بر تقیه چنان که شیخ طوسی به این نکته اشاره کرده است زیرا ادله زیاد عقلی و نقلی حاکم است که پیامبر به صورت مطلق گرفتار سهو و نسیان نمی شود » 📚وسائل الشیعه ج8 ص199 ❕معاند در پایان سخنش نقلی در مورد سهو امام صادق علیه السلام بیان می کند که فضيل گفت به حضرت صادق عليه السّلام مسأله سهو را گفتم فرمود ؛ « ممكن است كسى از سهو نمودن محفوظ باشد؟ گاهى من خدمتكار را پشت سرم مينشانم تا تعداد ركعات نمازم را بخاطر بسپارد » 📚وسایل الشیعه ج 8 ص 252 ❕استدلال به این روایت هم از چند جهت مخدوش است ؛ 1⃣در سند آن فردی به نام « العباس » وجود دارد که مجهول است و معلوم نیست مقصود کدام عباس است . 2⃣مطابق آنچه گفته شد ، روایت می تواند از روی تقیه صادر شده باشد . 3⃣روایت تنها می گوید امام علیه السلام از خدمتکاری استفاده می کرده اند تا تعداد رکعات ایشان را بشمارد ، و لزوما این به معنای سهو امام علیه السلام در نماز نیست ، بلکه امام برای تعلیم مردم چنین می کرده است تا افرادی که در نماز خود دچار سهو می شوند ، از این روش برای مقابله با سهو استفاده کنند ، چنان که علامه مجلسی می گوید ؛ « محمول على أنه ع كان يفعل ذلك لتعليم الناس‏ » « این روایت حمل می شود بر این که امام علیه السلام برای تعلیم مردم ، چنین می کردند » 📚بحار الانوار ج 85 ص 230 ❕این که شیخ صدوق ، عقیده به عدم سهو پیامبر و امامان علیهم السلام را غلو می داند ، این مورد قبول نیست ، زیرا غلو آن است که ما به آن بزرگواران چیزی نسبت دهیم که ریشه در آیات قرآن و روایات ندارد ، در حالی که عقیده عدم سهو ، مبتنی بر آیات و روایات است ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2930 👌درگذشته پیرامون عقیده شیخ صدوق در مورد سهو پیامبر و امامان علیهم السلام ، توضیحاتی ارائه داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2931 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕با توجه به مباحثی که پیرامون اعدام شارب خمر در فضای مجازی مطرح شده و ما در پاسخی پیرامون آن بحث کردیم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2390 👌شیخ یوسف صانعی از فقهایی که به نصوص توجه خاصی ندارد و بیشتر بر اساس رای و ظن فتوا می دهد ، مدعی شده است که اساسا اجرای حدود در عصر غیبت جایز نیست و دیگر جایی برای حد زدن شراب خوار و نهایتا اعدام او باقی نمی ماند . ❔جای پرسش جدی از ایشان است که چگونه خود شما ، سالها دادستان کشور بودید و زمینه اجرای حدود را مهیا می کردید ❗اگر اجرای حدود در عصر غیبت حرام باشد ، شما سالها این حرام را انجام داده اید و در جان و نفوس مردم تصرف کرده اید ، در این صورت حق الناس سنگینی بر ذمه شما است که رهایی از آن آسان نیست ‌. 👌به هر حال ما در پاسخی مفصلا مشروعیت اجرای حدود در عصرغیبت را ثابت کرده ایم و آورده ایم که فقهاء بزرگ نیز قائل به اجرای آن بوده اند ، در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1734
‍ 👌پاسخی به معاند در مورد فتوای استاد مکارم شیرازی 👇👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
‍ 👌پاسخی به معاند در مورد فتوای استاد مکارم شیرازی 👇👇
‍ 👌پاسخی به معاند در مورد فتوای استاد مکارم شیرازی ❕بزرگان علمای شیعه قائل به عدم تحریف قرآن بوده اند که می توانید در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2932 ❕استاد ، میلانی در کتاب خویش سخنان حدود 50 تن از بزرگان شیعه ، همانانی را که معاند مدعی است قائل به تحریف قرآن بوده اند را می آورد که تصریح به عدم تحریف قرآن کرده اند ، جهت اگاهی رجوع کنید ؛ 📚التحقیق فی نفی التحریف ،فصل اول، ص13 به بعد « کلمات اعلام الشیعه فی نفی التحریف» ❕استاد مکارم شیرازی هم تصریح می کند که بزرگان علمای اسلام قائل به عدم تحریف قرآن بوده اند ، آنجا که می گوید ؛ « همه محقّقان و علماى بزرگ اسلام-/ اعم از شيعه و اهل سنّت-/ در اين امر متّفقند كه هيچ گونه دست تحريف به سوى قرآن دراز نشده است، تنها افراد اندكى از هر دو گروه قول به تحريف را به خاطر پاره‏ اى از روايات دنبال كرده‏ اند، ولى آگاهان دو گروه، اين نظر را به طور قاطع رد مى‏ كنند، و روايات مزبور را «مجعول» دانسته و يا ناظر به «تحريف معنوى» (يعنى تفسير نادرست براى آيات قرآن) يا اشتباه «تفسير قرآن» به «متن قرآن» مى‏ دانند-/ دقّت كنيد. » 📚اعتقاد ما، ص 46 ❕حال آیا گروه اندکی که معتقدند قرآن تحریف شده است کافرند ❗️می گوییم خیر ، زیرا طبق روایات ، کفر در صورتی واقع می شود که فردی امری را که ضروری دین است را منکر شود ؛ 📚وسائل الشيعة، ج‏1، ص 30 باب2 بَابُ ثُبُوتِ الْكُفْرِ وَ الِارْتِدَادِ بِجُحُودِ بَعْضِ الضَّرُورِيَّاتِ وَ غَيْرِهَا مِمَّا تَقُومُ الْحُجَّةُ فِيهِ بِنَقْلِ الثِّقَات‏ 👌و احیانا آن گروه اندک هم که قائل به تحریف قرآن بوده اند ، مقصودشان تحریف قرآنی است که در دست مردمان است نه قرآنی که در دست امام عصر علیه السلام است ، آن قرآن از هر تحریفی مبرا است ، لذا اینان منکر ضروری دین یعنی عدم تحریف قرآن نیستند ، چرا که معتقدند قرآنی که در دست امام عصر علیه السلام است ، از تحریف مصون است ، و استاد مکارم شیرازی بر همین اساس فتوا دادند که این دسته از علما کافر نیستند . ❕البته ما معتقدیم که این دسته اندک از علماء هم قائل به تحریف لفظی قرآن نبوده اند و سخنانشان ناظر به تحریف معنوی و مانند آن است ، در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2933 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2934 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔برخى ميگويند چرا از احكام قرآن در مورد حق ايتام چيزى نميگوييد؟ مثلا در سوره انعام آيه ١٥٢ در مورد دفاع از حق يتيم به زيبايى گفته است: به مال يتيم -جز به نحوى [هر چه نيكوتر]- نزديك مشويد... اما اصل موضوع چيست؟ گفته شده به مال یتیم دست‌درازی نکنید مگر به بهترین شیوه، حال اگر وارث کافر باشد، از ارث محروم است و تمامی مال را مسلمان می‌برد ، کافر از مسلمان ارث نمی‌برد ولی مسلمان از کافر ارث می‌برد و اگر فرزندان مورث(صاحب ارث)، کافر باشند و پسرعموی مورث، مسلمان باشد تمامی مال و اموال مورث را مسلمان می‌برد و کافر ارثی نخواهد برد! به چه علت؟ تنها بدلیل اینکه به اسلام باور ندارند! حال از شما ميپرسم، اين حكم براى استحقاق حق يتيم است يا پايمال كردنش؟ تبعیض، ناعدالتی و بی‌انصافی در تک‌تک آيات قرآن نمود دارد و حرف حكمى هم كه ظاهرا زيباست، مختص مسلمانان است زيرا از ديد قرآن غير مسلمانان حتى حق حيات ندارند ❗️❗️ 💠💠 👌بر اساس آموزه هاى دينى ، مسلمان از کافر ارث می برد ، اما کافر از مسلمان ارث نمی برد و این نیست جز از جهت عزت اسلام و ذلت کفر ، چرا که کفر و شرک ، گناهی بس بزرگ است و خداوند با محروم کردن کافر از برخی شوونات چون ارث بردن از مسلمان و ممنوعیت ارث بردن سایر کفار از او در صورتی که مسلمانی از ورثه باشد ، کافر را بر کفرش تنبیه می کند . 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « خداوند با اسلام بر عزت ما افزود ، بنابراین ما از کفار ارث می بریم ، اما آنان از ما ارث نمی برند » 📚وسائل الشیعه ج 26 ص 12 👌شیخ صدوق می گوید ؛ « کفار از میراث محروم شده اند و این نیست مگر بخاطر عقوبت آنان به خاطر کفرشان » 📚الفقیه ج 4 ص 334 👌بنابراین اگر در ورثه کافر ، مسلمانی باشد ، اگر چه از طبقات دوم و سوم باشد ، همان مسلمان ارث می برد و ورثه کافر او هر چند ، فرزندانش باشند ، ارث نمی برند ، مگر در صورتی که در میان ورثه ، هیچ مسلمانی نباشد که در این صورت ارث به فرزندان کافر می رسد ؛ 📚وسائل الشیعه ج 26 ص 23 باب 4 ❕حال معاند فرضی را مطرح کرده است که اگر پسر عموی کافر مسلمان باشد ، ارث به او می رسد و فرزندان خردسال کافر هیچ چیز نصیب آنها نمی شود ❕آیا این بی انصافی و بی عدالتی در حق فرزندان خردسال کافر نیست ❗️ 👌پاسخ می گوییم ، خیر زیرا مطابق آیات قرآن و روایات ، ورثه مسلمان باید به فرزندان کافر که یتیم شده اند ، نهایت احسان را بکنند و آنان را تحت پوشش خود قرار دهند ، چنان که خداوند می فرماید ؛ « اگر به هنگام تقسيم (ارث) خويشاوندان (و طبقه‏ اى كه ارث نمى‏ برند) و يتيمان و مستمندان حضور داشته باشند، چيزى از آن اموال را به آنها بدهيد و با آنها به طرز شايسته سخن بگوئيد » ( نساء 8) ❕در آیات دیگر توصیه به اکرام و توجه به یتیمان خصوصا زمانی که یتیم از اقوام باشد شده است که اطلاق این آیات شامل یتیم کافر و مسلمان می گردد ؛ 🔸فجر 17 _ ضحی 9 _ بقره 220 _ نساء 36 _ بلد 15 و ... 👌بنابراین ورثه مسلمان موظفند که ایتام کافر را تا زمان رشد ، تحت پوشش قرار دهند به این نکته صراحتا در روایتی تصریح شده است . ❕در روایت مذکور ، آمده است که ورثه مسلمان از کافر ارث می برند ، اما در صورتی که کافر فرزندان خردسالی دارند ، هرکس به مقدار سهمی که برده است ، باید خرج فرزندان خردسال کند و آنان را تحت پوشش قرار دهد ، اگر فرزندان خردسال کافر در همان کودکی مسلمان شوند ، اموال کافر به ارث برده نمی شود ، بلکه به امام و حاکم شرع منتقل می شود ، ( و امام آنان را تحت پوشش قرار می دهد )، پس از رشد فرزندان ، اموال را به آنان باز می گرداند ، بنابراین هیچ گونه بی عدالتی در حق فرزندان کافر صورت نمی گیرد . ❕راوی از امام باقر علیه السلام سوال کرد در مورد یک مرد مسیحی که از دنیا رفته است و برادرزاده و خواهرزاده مسلمانی دارد و فرزندان و همسر مسیحی نیز دارد ؟ 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « برادرزاده او دوم سوم ترکه و خواهر زاده او ، یک سوم ترکه را به ارث می برد و این در صورتی است که فرزندان خردسالی نباشند ، اما اگر فرزندان خردسالی باشند ، بر وارثین است که از آنچه به ارث برده اند ، خرج آنان کنند تا به سن رشد برسند ، آنکه دو سوم ارث برده است باید متکفل دو سوم نفقه آنان شود و آنکه یک سوم ارث برده است باید متکفل یک سوم نفقه آنان شود...» ❕راوی سوال کرد که اگر فرزندان او در خردسالی اسلام بیاورند تکلیف چیست ؟ امام علیه السلام فرمود ؛ « ما ترک پدرشان به امام منتقل می شود تا به سن رشد برسند ، اگر اسلامشان حتمی بود و در سن رشد بر اسلام بودند ، امام میراث پدرشان را به آنها منتقل می کند... » 📚الفقیه ج 4 ص 337 _ الکافی ج 7 ص 143 _ التهذیب ج 9 ص 368 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌در مورد اسناد تیر باران شدن جسد مطهر امام حسن علیه السلام توسط عایشه ، پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2935
👌در مورد شفاعت و اسناد آن از منابع اهل سنت که متاسفانه مورد انکار وهابیت است ، پاسخ ما را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2936
👌پاسخ وهابی را که مدعی است عقیده شیعه آن است که حساب و کتاب روز قیامت با اهل بیت علیهم السلام است ، در حالی که قرآن می گوید حساب و کتاب با الله است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2937
👌پاسخ معاند در مورد روایاتی که از مسخ شدن صورت برخی از انسانهای گنهکار به صورت حیوانات سخن به میان می آورد را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/317
🤔 ❔آیت الله کمال حیدری ؛ "دین"، غیر از "معرفت دینی" عالمان دین است! ➖ دین واحد است، اما معرفت دینی متعدّد و متکثّر است ➖ فهم عالمان از دین، لزوماً عین دین نیست ➖ نقد و ابطال دیدگاه علما، به‌معنای نقد و ابطال خود دین نمی‌باشد ➖ اگر فهم علما از دین عین دین باشد، پس باید به تعداد آراء علما، دین داشته باشیم! 🔹 پس از اینکه قبول کردیم در بین علما اختلاف نظرهای جدّی وجود دارد، مشخص می شود رأی هیچ یک از علما مساوی خود دین و مذهب نمی‌باشد؛ یعنی هر عالمی باید بگوید «این نظر و برداشت من از دین است» -که ممکن است مطابق با واقع باشد یا نباشد-، نه اینکه بگوید «دین این را می‌گوید و هر کس با نظر من مخالف باشد، با اصل دین مخالف است ❗️❗️ 💠💠 👌به راستی انسان متعجب می شود که افرادی چون کمال حیدری که ادعای علمیت و دیانت دارند ، چگونه برای رواج دادن افکار اهل سنت در میان تشیع ، چنین دست به مغالطات آشکار می زنند ❗️ ❕طبق بیان آقای کمال حیدری ، هیچ کس حق سرزنش اهل سنت را ندارد که چرا علی علیه السلام را کنار زده و ابوبکر و عمر را به جای ایشان نصب کرده اند ، چون آنان می گویند برداشت ما از کتاب و سنت یا دین این است که ابوبکر و عمر جانشین پیامبرند ، یا فردی دیگر حق سرزنش عایشه و طلحه و زبیر را ندارد که چرا جنگ جمل را بر علیه علی علیه السلام راه اندازی کردند ، چرا که می گویند برداشت و اجتهاد ما از دین چنین بود که علی علیه السلام خلیفه مشروع پیامبر نیست یا همینطور کسی حق ملامت معاویه را در مورد جنگ صفین ندارد ، زیرا راه اندازی جنگ صفین طبق برداشت و اجتهاد معاویه از دین بوده است ❗️ 👌همینطور افراد می توانند بگویند برداشت ما از دین این است که نماز واجب نیست ، زکات واحب نیست ، امامان اهل بیت علیهم السلام ، امام از جانب خداوند نیستند و همینطور تمام اصول و فروع دین را زیر سوال ببرند ، به بهانه اینکه این برداشت و اجتهاد ما است و شما هم حق سرزنش ما را ندارید ❗️❗️ 👌این همان اجتهاد در مقابل نص است که اهل سنت قائل به آن هستند و ابوبکر و عمر و سایر صحابه مطابق آن عمل می کردند که جهت آگاهی از موارد آن کتاب اجتهاد در برابر نص ، اثر مرحوم شرف الدین را مطالعه فرمایید ‌. ❕ما ماموریم که در اصول و فروع از تعالیم اهل بیت علیهم السلام تبعیت کنیم ، و اعتقادات و احکام خود را بر طبق نص و سخن آنان ساماندهی کنیم ، نه طبق برداشت شخصی ، در این صورت است که مخالفت با نص ، مخالفت با اصل دین است . 👌خداوند می فرماید ؛ « فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ » « اگر نمى‏ دانيد از اهل اطلاع سؤال كنيد. » ( نحل 43) ❕در روايات متعددى كه از طرق اهل بيت علیهم السلام ، وارد شده مى‏ خوانيم كه اهل ذكر امامان هستند، از جمله در روايتى از امام على بن موسى الرضا مى‏ خوانيم كه در پاسخ سؤال از آيه فوق فرمود ؛ « ما اهل ذكريم، و از ما بايد سؤال شود » 📚الکافی ج 1 ص 210 ❕در بسيارى از تفاسير و كتب اهل سنت نيز رواياتى به همين مضمون ميخوانيم از جمله در تفسيرهاى دوازده ‏گانه معروف اهل سنت از ابن عباس در ذيل آيه فوق چنين نقل شده كه گفت ؛ « اينان محمد و على و فاطمه و حسن و حسين هستند آنها اهل ذكرند و اهل علم و عقل و بيان » 📚احقاق الحق ج 3 ص 483 ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « اگر كسى همواره شب‏هايش را به عبادت بگذراند، و روزهايش را روزه بگيرد، و همه مالش را انفاق كند، و همه عمرش را حج بگزارد، امّا ولايت ولىّ خدا را نشناسد تا تحت ولايت او در آيد و همه كارهايش با راه‏نمايى او صورت بگيرد، بر عهده خداوند عز و جل نيست كه به او ثواب دهد، و از مؤمنان هم به شمار نمى ‏آيد » 📚الکافی ج 2 ص 18 ❕بنابراین ملاک دین ، نص و روایت معصومین علیهم السلام است ، نه رای و اجتهاد و برداشت عالمان دینی و چون ملاک فهم دین ، نص و روایت است ، مخالفت با نص ، مخالفت با اصل دین است و اجتهاد و رای علماء هیچگونه موضوعیتی ندارد و اساسا اگر دین مبتنی بر رای و برداشت شخصی باشد نه نص و روایت ، این همان اجتهاد بالرای است که مورد مذمت و ملامت اهل بیت علیهم السلام است . 👌راوی می گوید به امام صادق علیه السلام عرضه داشتم ، چيزهايى بر ما وارد مى ‏شود كه حكم آنها را از كتاب خدا و سنّت پيامبر خدا نمى‏ شناسيم. آيا در آنها نظر و اجتهاد كنم؟ امام صادق فرمود ؛ « نه! اگر به واقع برسى، اجرى ندارى و اگر اشتباه بكنى، بر خداوند دروغ بسته ‏اى‏ » 📚الکافی ج 1 ص 56 👌و فرمود ؛ « کسى كه بدون علم و بصيرت و الهام الهى و بدون اين از اهل‏بيت هدايت شود، فتوا دهد، فرشتگان رحمت و عذاب الهى، او را لعن مى‏ كنند و گناه كسانى كه به فتواى او عمل مى ‏كنند، بر گردن اوست. » 📚الكافى، ج 1، ص 42 🔸ادامه 👇
🔸ادامه👇 ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « امت من به زودی به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند که یک فرقه اهل نجات است و سایر فرق ، هلاک می شوند ، فرقه ناجیه آنانی اند که به ولایت امامان تمسک کنند و از علم آنان اقتباس و بهره گیرند ، و به رای و برداشت خود ، عمل نکنند » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 49 ❕لذا علی علیه السلام فرمود ؛ « لا رای فی الدین » « رای و برداشت شخصی جایگاهی در دین ندارد » 📚المحاسن ج 1 ص 211 👌بنابراین چون دین عبارت است از نص و کلام معصومین و فهم آیات قرآن هم باید مطابق با تبیین و نصوص اهل بیت علیهم السلام باشد ، چنان که فرمود ؛ « [اگر] به شرق و غرب عالم برويد، دانش صحيحى را نمى ‏يابيد، مگر آن كه از نزد ما اهل بيت، بيرون آمده باشد. » 📚الکافی ج 1 ص 399 ❕مخالفت با نص و کلام آن بزرگواران ، یعنی مخالفت با اصل دین . 👌دین عبارت از برداشت علماء نیست که شما بگویید مخالفت با علماء ، مخالفت با دین نیست ، دین یعنی نص و کلام معصومین علیهم السلام و علماء نیز باید بیان کننده و راوی حدیث باشند ، نه اهل رای و نظر و برداشت شخصی ، در این صورت رد کلام عالم ، رد کلام معصوم است و رد معصوم هم رد دین و رد خداوند است ، چرا که عالمی که اهل رای و برداشت شخصی نیست و تنها نصوص و روایات معصومین را بیان می کند ، حجت معصومین است و رد او ، رد معصومین است ، چنان که امام عصر علیه السلام در توقیع شریف فرمود ؛ « امّا در پيشامدهايى كه روى مى ‏دهند، به راويان حديث ما مراجعه كنيد، كه آنان، حجّت من بر شما، و من حجّت خدا بر ايشان هستم » 📚کمال الدین ج 2 ص 484 ❕متاسفانه مروج نظریه رای و اجتهاد و برداشت شخصی ، اهل سنت بودند ، چرا که روایات پیامبر به آنان نرسیده بود و ناچار می شدند که برای حل سوالات و مشکلات مطابق رای و ظنشان فتوا دهند ، و حدیث جعلی نیز آوردند که پیامبر به ما توصیه کرده است که وقتی نصی در کار نیست ، مطابق رای و ظن خودمان نظر دهیم و نقل می کنند ؛ « وقتی پیامبر معاذ را به سوی یمن میفرستاد ، پیامبر به معاذ گفت اگر قضاوتی پیش آید چگونه قضاوت می کنی؟ معاذ گفت به کتاب خدا ، اگر در کتاب خدا حکمش نباشد به سنت پیامبر و الا به رای و نظر شخصی ، اجتهاد می کنم ، پیامبر نیز معاذ را تایید کرد » 📚مسند دارمی ج 1 ص 268 ❕وقتی ابوبکر خلافت را قبضه کرد و در برابر سوالات و مسائل وامیماند ، طبق توصیه عمر ، اجتهاد به رای می کرد چنان که نقل می کنند ؛ « ابوبکر پس از رسیدن به خلافت ، محزون در خانه نشسته بود ، عمر بر او وارد شد ، ابوبکر شروع به سرزش عمر کرد ( که چرا خلافت را به من دادی در حالی که علم و آگاهی لازم را ندارم ) ، و گفت تو مرا گرفتار این وضعیت کردی ، و از حکم و دعاوی مردم شکایت کرد که نمی تواند پاسخگو باشد ، عمر گفت ( اجتهاد به رای کن ) مگر از پیامبر نشنیدی که والی اگر اجتهاد کند و به واقع برسد ، دو اجر دارد و اگر خطا کند ، یک اجر دارد ، چنین حدیث عمر کار ابوبکر را آسان کرد » 📚المصنف ، صنعانی ، ج 11 ص 328 👌اما ما نیازی به اجتهاد بالرای نداریم ، چرا که معتقدیم تمام سنت ، نزد اهل بیت علیهم السلام است و هیچ مساله ای نیست که حکمش در نزد آنان نباشد ، لذا مامور به تبعیت از نصوص اهل بیت علیهم السلام هستیم ؛ 📚بحار الانوار ج 2 ص 168 باب 22 « أن لكل شي‏ء حدا و أنه ليس شي‏ء إلا ورد فيه كتاب أو سنة و علم ذلك كله عند الإمام‏ » 👌متاسفانه با این وجود ، امروزه می بینیم که برخی عالمان که در لباس روحانیت و تشیع هستند ، از اجتهاد اهل سنت تاثیر پذیرفته و مطابق آنان اجتهاد و برداشت شخصی می کنند و به نصوص توجه خاصی ندارند ، و حتی مطابق رای شخصی نصوص را کنار می زنند ، تا جایی که کمال حیدری به قدری در این اجتهاد بالرای غرق شده است که گمان کرده است که گویی دین عبارت است از برداشت و اجتهاد شخصی علماء ، اما مخالفت با علماء ، مخالفت با دین نیست ، در حالی که برداشت شخصی علماء هیچ ارزش و جایگاهی ندارد و آنچه حجت است نص و کلام اهل بیت علیهم السلام است که مخالفت با آن مخالفت با اصل دین است و سخن عالم هم اگر نقل نص و روایت باشد ، مخالفت با آن ، مخالفت با اصل دین است . 👌در این رابطه در گذشته ، توضیحات بیشتری ارائه داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/689 ❕از آنجایی که ملاک فهم دین نص و روایت است و نصوص هم روشن است و مطلب را کاملا بیان کرده است ، میان علمای شیعه در مبانی اعتقادی و فقهی و فرعی ، اختلاف چندانی نیست و به نظر می رسد که اختلافات جزئی هم که است ، ناشی می شود از عدم توجه کافی و شافی به برخی از نصوص که باید در شورای فقهی مراجع که در گذشته طرحش را دادیم ، این اختلافات جزیی هم حل شود ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2157 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش های کاربر را در ذیل بخوانید ؛ 1⃣واقعیت داشتن تناسخ ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2938 2⃣آیا بهشت ابدی خسته کننده است ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2939 3⃣ارتباط با خانواده پس از مرگ ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2940