eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
224 ویدیو
53 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔برخى ميگويند چرا از احكام قرآن در مورد حق ايتام چيزى نميگوييد؟ مثلا در سوره انعام آيه ١٥٢ در مورد دفاع از حق يتيم به زيبايى گفته است: به مال يتيم -جز به نحوى [هر چه نيكوتر]- نزديك مشويد... اما اصل موضوع چيست؟ گفته شده به مال یتیم دست‌درازی نکنید مگر به بهترین شیوه، حال اگر وارث کافر باشد، از ارث محروم است و تمامی مال را مسلمان می‌برد ، کافر از مسلمان ارث نمی‌برد ولی مسلمان از کافر ارث می‌برد و اگر فرزندان مورث(صاحب ارث)، کافر باشند و پسرعموی مورث، مسلمان باشد تمامی مال و اموال مورث را مسلمان می‌برد و کافر ارثی نخواهد برد! به چه علت؟ تنها بدلیل اینکه به اسلام باور ندارند! حال از شما ميپرسم، اين حكم براى استحقاق حق يتيم است يا پايمال كردنش؟ تبعیض، ناعدالتی و بی‌انصافی در تک‌تک آيات قرآن نمود دارد و حرف حكمى هم كه ظاهرا زيباست، مختص مسلمانان است زيرا از ديد قرآن غير مسلمانان حتى حق حيات ندارند ❗️❗️ 💠💠 👌بر اساس آموزه هاى دينى ، مسلمان از کافر ارث می برد ، اما کافر از مسلمان ارث نمی برد و این نیست جز از جهت عزت اسلام و ذلت کفر ، چرا که کفر و شرک ، گناهی بس بزرگ است و خداوند با محروم کردن کافر از برخی شوونات چون ارث بردن از مسلمان و ممنوعیت ارث بردن سایر کفار از او در صورتی که مسلمانی از ورثه باشد ، کافر را بر کفرش تنبیه می کند . 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « خداوند با اسلام بر عزت ما افزود ، بنابراین ما از کفار ارث می بریم ، اما آنان از ما ارث نمی برند » 📚وسائل الشیعه ج 26 ص 12 👌شیخ صدوق می گوید ؛ « کفار از میراث محروم شده اند و این نیست مگر بخاطر عقوبت آنان به خاطر کفرشان » 📚الفقیه ج 4 ص 334 👌بنابراین اگر در ورثه کافر ، مسلمانی باشد ، اگر چه از طبقات دوم و سوم باشد ، همان مسلمان ارث می برد و ورثه کافر او هر چند ، فرزندانش باشند ، ارث نمی برند ، مگر در صورتی که در میان ورثه ، هیچ مسلمانی نباشد که در این صورت ارث به فرزندان کافر می رسد ؛ 📚وسائل الشیعه ج 26 ص 23 باب 4 ❕حال معاند فرضی را مطرح کرده است که اگر پسر عموی کافر مسلمان باشد ، ارث به او می رسد و فرزندان خردسال کافر هیچ چیز نصیب آنها نمی شود ❕آیا این بی انصافی و بی عدالتی در حق فرزندان خردسال کافر نیست ❗️ 👌پاسخ می گوییم ، خیر زیرا مطابق آیات قرآن و روایات ، ورثه مسلمان باید به فرزندان کافر که یتیم شده اند ، نهایت احسان را بکنند و آنان را تحت پوشش خود قرار دهند ، چنان که خداوند می فرماید ؛ « اگر به هنگام تقسيم (ارث) خويشاوندان (و طبقه‏ اى كه ارث نمى‏ برند) و يتيمان و مستمندان حضور داشته باشند، چيزى از آن اموال را به آنها بدهيد و با آنها به طرز شايسته سخن بگوئيد » ( نساء 8) ❕در آیات دیگر توصیه به اکرام و توجه به یتیمان خصوصا زمانی که یتیم از اقوام باشد شده است که اطلاق این آیات شامل یتیم کافر و مسلمان می گردد ؛ 🔸فجر 17 _ ضحی 9 _ بقره 220 _ نساء 36 _ بلد 15 و ... 👌بنابراین ورثه مسلمان موظفند که ایتام کافر را تا زمان رشد ، تحت پوشش قرار دهند به این نکته صراحتا در روایتی تصریح شده است . ❕در روایت مذکور ، آمده است که ورثه مسلمان از کافر ارث می برند ، اما در صورتی که کافر فرزندان خردسالی دارند ، هرکس به مقدار سهمی که برده است ، باید خرج فرزندان خردسال کند و آنان را تحت پوشش قرار دهد ، اگر فرزندان خردسال کافر در همان کودکی مسلمان شوند ، اموال کافر به ارث برده نمی شود ، بلکه به امام و حاکم شرع منتقل می شود ، ( و امام آنان را تحت پوشش قرار می دهد )، پس از رشد فرزندان ، اموال را به آنان باز می گرداند ، بنابراین هیچ گونه بی عدالتی در حق فرزندان کافر صورت نمی گیرد . ❕راوی از امام باقر علیه السلام سوال کرد در مورد یک مرد مسیحی که از دنیا رفته است و برادرزاده و خواهرزاده مسلمانی دارد و فرزندان و همسر مسیحی نیز دارد ؟ 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « برادرزاده او دوم سوم ترکه و خواهر زاده او ، یک سوم ترکه را به ارث می برد و این در صورتی است که فرزندان خردسالی نباشند ، اما اگر فرزندان خردسالی باشند ، بر وارثین است که از آنچه به ارث برده اند ، خرج آنان کنند تا به سن رشد برسند ، آنکه دو سوم ارث برده است باید متکفل دو سوم نفقه آنان شود و آنکه یک سوم ارث برده است باید متکفل یک سوم نفقه آنان شود...» ❕راوی سوال کرد که اگر فرزندان او در خردسالی اسلام بیاورند تکلیف چیست ؟ امام علیه السلام فرمود ؛ « ما ترک پدرشان به امام منتقل می شود تا به سن رشد برسند ، اگر اسلامشان حتمی بود و در سن رشد بر اسلام بودند ، امام میراث پدرشان را به آنها منتقل می کند... » 📚الفقیه ج 4 ص 337 _ الکافی ج 7 ص 143 _ التهذیب ج 9 ص 368 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌در مورد اسناد تیر باران شدن جسد مطهر امام حسن علیه السلام توسط عایشه ، پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2935
👌در مورد شفاعت و اسناد آن از منابع اهل سنت که متاسفانه مورد انکار وهابیت است ، پاسخ ما را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2936
👌پاسخ وهابی را که مدعی است عقیده شیعه آن است که حساب و کتاب روز قیامت با اهل بیت علیهم السلام است ، در حالی که قرآن می گوید حساب و کتاب با الله است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2937
👌پاسخ معاند در مورد روایاتی که از مسخ شدن صورت برخی از انسانهای گنهکار به صورت حیوانات سخن به میان می آورد را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/317
🤔 ❔آیت الله کمال حیدری ؛ "دین"، غیر از "معرفت دینی" عالمان دین است! ➖ دین واحد است، اما معرفت دینی متعدّد و متکثّر است ➖ فهم عالمان از دین، لزوماً عین دین نیست ➖ نقد و ابطال دیدگاه علما، به‌معنای نقد و ابطال خود دین نمی‌باشد ➖ اگر فهم علما از دین عین دین باشد، پس باید به تعداد آراء علما، دین داشته باشیم! 🔹 پس از اینکه قبول کردیم در بین علما اختلاف نظرهای جدّی وجود دارد، مشخص می شود رأی هیچ یک از علما مساوی خود دین و مذهب نمی‌باشد؛ یعنی هر عالمی باید بگوید «این نظر و برداشت من از دین است» -که ممکن است مطابق با واقع باشد یا نباشد-، نه اینکه بگوید «دین این را می‌گوید و هر کس با نظر من مخالف باشد، با اصل دین مخالف است ❗️❗️ 💠💠 👌به راستی انسان متعجب می شود که افرادی چون کمال حیدری که ادعای علمیت و دیانت دارند ، چگونه برای رواج دادن افکار اهل سنت در میان تشیع ، چنین دست به مغالطات آشکار می زنند ❗️ ❕طبق بیان آقای کمال حیدری ، هیچ کس حق سرزنش اهل سنت را ندارد که چرا علی علیه السلام را کنار زده و ابوبکر و عمر را به جای ایشان نصب کرده اند ، چون آنان می گویند برداشت ما از کتاب و سنت یا دین این است که ابوبکر و عمر جانشین پیامبرند ، یا فردی دیگر حق سرزنش عایشه و طلحه و زبیر را ندارد که چرا جنگ جمل را بر علیه علی علیه السلام راه اندازی کردند ، چرا که می گویند برداشت و اجتهاد ما از دین چنین بود که علی علیه السلام خلیفه مشروع پیامبر نیست یا همینطور کسی حق ملامت معاویه را در مورد جنگ صفین ندارد ، زیرا راه اندازی جنگ صفین طبق برداشت و اجتهاد معاویه از دین بوده است ❗️ 👌همینطور افراد می توانند بگویند برداشت ما از دین این است که نماز واجب نیست ، زکات واحب نیست ، امامان اهل بیت علیهم السلام ، امام از جانب خداوند نیستند و همینطور تمام اصول و فروع دین را زیر سوال ببرند ، به بهانه اینکه این برداشت و اجتهاد ما است و شما هم حق سرزنش ما را ندارید ❗️❗️ 👌این همان اجتهاد در مقابل نص است که اهل سنت قائل به آن هستند و ابوبکر و عمر و سایر صحابه مطابق آن عمل می کردند که جهت آگاهی از موارد آن کتاب اجتهاد در برابر نص ، اثر مرحوم شرف الدین را مطالعه فرمایید ‌. ❕ما ماموریم که در اصول و فروع از تعالیم اهل بیت علیهم السلام تبعیت کنیم ، و اعتقادات و احکام خود را بر طبق نص و سخن آنان ساماندهی کنیم ، نه طبق برداشت شخصی ، در این صورت است که مخالفت با نص ، مخالفت با اصل دین است . 👌خداوند می فرماید ؛ « فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ » « اگر نمى‏ دانيد از اهل اطلاع سؤال كنيد. » ( نحل 43) ❕در روايات متعددى كه از طرق اهل بيت علیهم السلام ، وارد شده مى‏ خوانيم كه اهل ذكر امامان هستند، از جمله در روايتى از امام على بن موسى الرضا مى‏ خوانيم كه در پاسخ سؤال از آيه فوق فرمود ؛ « ما اهل ذكريم، و از ما بايد سؤال شود » 📚الکافی ج 1 ص 210 ❕در بسيارى از تفاسير و كتب اهل سنت نيز رواياتى به همين مضمون ميخوانيم از جمله در تفسيرهاى دوازده ‏گانه معروف اهل سنت از ابن عباس در ذيل آيه فوق چنين نقل شده كه گفت ؛ « اينان محمد و على و فاطمه و حسن و حسين هستند آنها اهل ذكرند و اهل علم و عقل و بيان » 📚احقاق الحق ج 3 ص 483 ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « اگر كسى همواره شب‏هايش را به عبادت بگذراند، و روزهايش را روزه بگيرد، و همه مالش را انفاق كند، و همه عمرش را حج بگزارد، امّا ولايت ولىّ خدا را نشناسد تا تحت ولايت او در آيد و همه كارهايش با راه‏نمايى او صورت بگيرد، بر عهده خداوند عز و جل نيست كه به او ثواب دهد، و از مؤمنان هم به شمار نمى ‏آيد » 📚الکافی ج 2 ص 18 ❕بنابراین ملاک دین ، نص و روایت معصومین علیهم السلام است ، نه رای و اجتهاد و برداشت عالمان دینی و چون ملاک فهم دین ، نص و روایت است ، مخالفت با نص ، مخالفت با اصل دین است و اجتهاد و رای علماء هیچگونه موضوعیتی ندارد و اساسا اگر دین مبتنی بر رای و برداشت شخصی باشد نه نص و روایت ، این همان اجتهاد بالرای است که مورد مذمت و ملامت اهل بیت علیهم السلام است . 👌راوی می گوید به امام صادق علیه السلام عرضه داشتم ، چيزهايى بر ما وارد مى ‏شود كه حكم آنها را از كتاب خدا و سنّت پيامبر خدا نمى‏ شناسيم. آيا در آنها نظر و اجتهاد كنم؟ امام صادق فرمود ؛ « نه! اگر به واقع برسى، اجرى ندارى و اگر اشتباه بكنى، بر خداوند دروغ بسته ‏اى‏ » 📚الکافی ج 1 ص 56 👌و فرمود ؛ « کسى كه بدون علم و بصيرت و الهام الهى و بدون اين از اهل‏بيت هدايت شود، فتوا دهد، فرشتگان رحمت و عذاب الهى، او را لعن مى‏ كنند و گناه كسانى كه به فتواى او عمل مى ‏كنند، بر گردن اوست. » 📚الكافى، ج 1، ص 42 🔸ادامه 👇
🔸ادامه👇 ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « امت من به زودی به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند که یک فرقه اهل نجات است و سایر فرق ، هلاک می شوند ، فرقه ناجیه آنانی اند که به ولایت امامان تمسک کنند و از علم آنان اقتباس و بهره گیرند ، و به رای و برداشت خود ، عمل نکنند » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 49 ❕لذا علی علیه السلام فرمود ؛ « لا رای فی الدین » « رای و برداشت شخصی جایگاهی در دین ندارد » 📚المحاسن ج 1 ص 211 👌بنابراین چون دین عبارت است از نص و کلام معصومین و فهم آیات قرآن هم باید مطابق با تبیین و نصوص اهل بیت علیهم السلام باشد ، چنان که فرمود ؛ « [اگر] به شرق و غرب عالم برويد، دانش صحيحى را نمى ‏يابيد، مگر آن كه از نزد ما اهل بيت، بيرون آمده باشد. » 📚الکافی ج 1 ص 399 ❕مخالفت با نص و کلام آن بزرگواران ، یعنی مخالفت با اصل دین . 👌دین عبارت از برداشت علماء نیست که شما بگویید مخالفت با علماء ، مخالفت با دین نیست ، دین یعنی نص و کلام معصومین علیهم السلام و علماء نیز باید بیان کننده و راوی حدیث باشند ، نه اهل رای و نظر و برداشت شخصی ، در این صورت رد کلام عالم ، رد کلام معصوم است و رد معصوم هم رد دین و رد خداوند است ، چرا که عالمی که اهل رای و برداشت شخصی نیست و تنها نصوص و روایات معصومین را بیان می کند ، حجت معصومین است و رد او ، رد معصومین است ، چنان که امام عصر علیه السلام در توقیع شریف فرمود ؛ « امّا در پيشامدهايى كه روى مى ‏دهند، به راويان حديث ما مراجعه كنيد، كه آنان، حجّت من بر شما، و من حجّت خدا بر ايشان هستم » 📚کمال الدین ج 2 ص 484 ❕متاسفانه مروج نظریه رای و اجتهاد و برداشت شخصی ، اهل سنت بودند ، چرا که روایات پیامبر به آنان نرسیده بود و ناچار می شدند که برای حل سوالات و مشکلات مطابق رای و ظنشان فتوا دهند ، و حدیث جعلی نیز آوردند که پیامبر به ما توصیه کرده است که وقتی نصی در کار نیست ، مطابق رای و ظن خودمان نظر دهیم و نقل می کنند ؛ « وقتی پیامبر معاذ را به سوی یمن میفرستاد ، پیامبر به معاذ گفت اگر قضاوتی پیش آید چگونه قضاوت می کنی؟ معاذ گفت به کتاب خدا ، اگر در کتاب خدا حکمش نباشد به سنت پیامبر و الا به رای و نظر شخصی ، اجتهاد می کنم ، پیامبر نیز معاذ را تایید کرد » 📚مسند دارمی ج 1 ص 268 ❕وقتی ابوبکر خلافت را قبضه کرد و در برابر سوالات و مسائل وامیماند ، طبق توصیه عمر ، اجتهاد به رای می کرد چنان که نقل می کنند ؛ « ابوبکر پس از رسیدن به خلافت ، محزون در خانه نشسته بود ، عمر بر او وارد شد ، ابوبکر شروع به سرزش عمر کرد ( که چرا خلافت را به من دادی در حالی که علم و آگاهی لازم را ندارم ) ، و گفت تو مرا گرفتار این وضعیت کردی ، و از حکم و دعاوی مردم شکایت کرد که نمی تواند پاسخگو باشد ، عمر گفت ( اجتهاد به رای کن ) مگر از پیامبر نشنیدی که والی اگر اجتهاد کند و به واقع برسد ، دو اجر دارد و اگر خطا کند ، یک اجر دارد ، چنین حدیث عمر کار ابوبکر را آسان کرد » 📚المصنف ، صنعانی ، ج 11 ص 328 👌اما ما نیازی به اجتهاد بالرای نداریم ، چرا که معتقدیم تمام سنت ، نزد اهل بیت علیهم السلام است و هیچ مساله ای نیست که حکمش در نزد آنان نباشد ، لذا مامور به تبعیت از نصوص اهل بیت علیهم السلام هستیم ؛ 📚بحار الانوار ج 2 ص 168 باب 22 « أن لكل شي‏ء حدا و أنه ليس شي‏ء إلا ورد فيه كتاب أو سنة و علم ذلك كله عند الإمام‏ » 👌متاسفانه با این وجود ، امروزه می بینیم که برخی عالمان که در لباس روحانیت و تشیع هستند ، از اجتهاد اهل سنت تاثیر پذیرفته و مطابق آنان اجتهاد و برداشت شخصی می کنند و به نصوص توجه خاصی ندارند ، و حتی مطابق رای شخصی نصوص را کنار می زنند ، تا جایی که کمال حیدری به قدری در این اجتهاد بالرای غرق شده است که گمان کرده است که گویی دین عبارت است از برداشت و اجتهاد شخصی علماء ، اما مخالفت با علماء ، مخالفت با دین نیست ، در حالی که برداشت شخصی علماء هیچ ارزش و جایگاهی ندارد و آنچه حجت است نص و کلام اهل بیت علیهم السلام است که مخالفت با آن مخالفت با اصل دین است و سخن عالم هم اگر نقل نص و روایت باشد ، مخالفت با آن ، مخالفت با اصل دین است . 👌در این رابطه در گذشته ، توضیحات بیشتری ارائه داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/689 ❕از آنجایی که ملاک فهم دین نص و روایت است و نصوص هم روشن است و مطلب را کاملا بیان کرده است ، میان علمای شیعه در مبانی اعتقادی و فقهی و فرعی ، اختلاف چندانی نیست و به نظر می رسد که اختلافات جزئی هم که است ، ناشی می شود از عدم توجه کافی و شافی به برخی از نصوص که باید در شورای فقهی مراجع که در گذشته طرحش را دادیم ، این اختلافات جزیی هم حل شود ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2157 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش های کاربر را در ذیل بخوانید ؛ 1⃣واقعیت داشتن تناسخ ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2938 2⃣آیا بهشت ابدی خسته کننده است ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2939 3⃣ارتباط با خانواده پس از مرگ ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2940
👌پاسخی به سید کمال حیدری که می گوید فقط افعالی که از جنبه الهی و وحیانی پیامبر (ص) صادر شده حجیت و تعبّد و تبعیّت دارد، نه آن دسته از افعال ایشان که جنبه بشری و شخصی داشته 👇👇👇
🤔 ❕آیت الله کمال حیدری ؛ ❔ ضرورت تفکیک میان بُعد "الهی" و بُعد "بشری" پیامبر اکرم (ص) ➖ فقط افعالی که از جنبه الهی و وحیانی پیامبر (ص) صادر شده حجیت و تعبّد و تبعیّت دارد، نه آن دسته از افعال ایشان که جنبه بشری و شخصی داشته! ❕صحابه وقتی پیامبر امری می کرد می گفتند این از سوی توست و اجتهاد خود توست یا از سوی خدا است اگر از سوی خداست قبول می کنیم چنان که در قضیه بدر این اتفاق افتاد یا قضیه خندق که پیامبر طبق نظر صحابه عمل کرد قران هم می گوید پیامبر بعد بشری دارد «بشر مثلکم » آنچه حجیت دارد بعد الهی پیامبر است نه بعد بشری ❗️❗️ 💠💠 👌پیامبر گرامی کاملا تحت تربیت الهی بودند و تمام افعال و رفتارشان به تعلیم و تربیت الهی بوده است و تفکیک بین بعد الهی و بعد بشری پیامبر ، مطلبی مجعول اهل سنت است تا نشان دهند ، پیامبر از نظر بشری مجتهد بوده و گاهی اشتباه می کردند ، و غرضشان از این نسبت ، تبرئه خلفا و صحابه از اجتهادات باطل بوده است . ❕در نهج البلاغه آمده که علی علیه السلام می گوید ؛ «خداوند از آن زمان که رسول خدا از شیر باز گرفته شد بزرگترین فرشته اش را قرین وی ساخت، تا شب و روز او را به راههای مکارم، و طرق اخلاق نیک سوق دهد.» 📚نهج البلاغه خطبه 192 ❕پیامبر گرامی می فرمود ؛ « مرا پروردگارم تربيت كرد و نيكو تربيتم كرد » 📚مجمع البیان ج 10 ص 500 ❕ امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « خداوند عز و جل پيامبرش را تربيت كرد و نيكو تربيتش كرد و چون ادب و تربيتِ او را به كمال رساند، فرمود: «همانا تو داراى خويى والا هستى». آن گاه، كار دين و امّت را به او واگذار كرد تا بندگانِ او را تربيت و اداره كند. پس فرمود: «آنچه پيامبر به شما فرمود، به كار گيريد و از آنچه شما را از آن نهى كرد، باز ايستيد». ❕پيامبر خدا، هدايت شده و توفيق ْ‏يافته بود و به وسيله «روح القُدُس» تأييد و كمك مى ‏شد. در هيچ امرى از امور اداره مردم، دچار لغزش و خطا نمى ‏شد؛ چرا كه آراسته به آداب الهى بود » 📚الکافی ج 1 ص 266 ❕بنابراین چون پیامبر گرامی تربیت شده خداوند بوده است ، تمام افعال و رفتارش برای ما درس بوده و حجت است چرا که پیامبر گرامی همه آنها را به تعلیم الهی انجام می داده است ، به خاطر همین خداوند امر به اقتدای مطلق به ایشان کرده و می فرماید ؛ « براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند، و خدا را بسيار ياد مى‏ کنند » ( احزاب 21) 👌و به خاطر همین ، خداوند امر به اخذ هر آنچه از پیامبر صادر می شود کرده و می فرماید ؛ « آنچه را رسول خدا براى‏ شما آورده بگيريد و اجرا كنيد، و آنچه را از آن نهى كرده خوددارى نمائيد، و از مخالفت خدا بپرهيزيد كه خداوند شديد العقاب است. » (حشر 7) ❕و در آیه ای دیگر تصریح می کند که تمام عملکرد پیامبر مطابق وحی الهی بوده است و همگان موظف به تبعیت مطلق از ایشان چنان که فرمود ؛ « هرگز از روى هواى نفس سخن نمى ‏گويد ، آنچه آورده چيزى جز وحى نيست كه به او وحى شده است. » ( نجم 3_ 4) ❕از سوی دیگر پیامبر گرامی عالم و آگاه به تمام امور و مسائل بوده است و هر تصمیمی که ایشان بگیرند ، چون آن تصمیم برخاسته از علم خارق العاده ایشان است ، برای همگان حجت و لازم الاتباع است . 👌از علی علیه السلام در مورد علم پیامبر گرامی سوال کردند ، ایشان در پاسخ فرمود ؛ « علم پیامبر عبارت بود از علم تمام پیامبران و علم هر آنچه در گذشته بوده و علم هر آنچه در آینده تا روز قیامت است » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 127 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « پیامبر اسلام علم گذشته و آینده تا روز قیامت را دارا بود و ما آن علم را از پیامبر به ارث بردیم » 📚بحار الانوار ج 26 ص 111 ❕و خطاب به مفضل فرمود ؛ «آيا محمّد و على و فاطمه و حسن و حسين را خوب ميشناسى؟ مفضل می گوید عرض كردم شناسائى واقعى آنها چگونه است فرمود: اى مفضل هر كس آنها را با كنه معرفت بشناسد مؤمن خواهد بود در درجه اعلى. ❕عرض كردم آقا مرا آشنا به كنه معرفت ايشان بفرما . فرمود ؛ « مفضل! آيا ميدانى آنها اطلاع از آنچه خدا آفريده و بوجود آورده دارند و آنها كلمه تقوى و خازنان آسمانها و زمين‏ها و كوه‏ها و ريگستانها و درياها هستند و ميدانند در آسمان چقدر ستاره و فرشته است و وزن كوهها و مقدار آب درياها و نهرها و چشمه‏ ها و هر برگى كه بيافتد آنها ميدانند و هر دانه ‏اى كه در تاريكي هاى زمين و هر تر و خشكى كه در كتاب مبين است همه را ميدانند و به آن اطلاع دارند » 📚همان منبع ، ص 116 🔸ادامه👇
🔸ادامه👇 👌بنابراین پیامبری که عالم به همه چیز است ، هر تصمیمی بگیرد مطابق حق و حقیقت است و تفکیک قائل شدن میان بعد الهی و بشری ، تفکیکی بی اساس و اجتهاد به رای و برگرفته از اهل سنت است ، چرا که آنان معتقدند پیامبر از جنبه بشری مجتهد بوده و گاهی در اجتهاد خود خطا می کرده است . 📚اصول سرخسی ج 2 ص 318 _ الاحکام فی اصول الاحکام ، ج 4 ص 187 ❕بر این اساس نسبت های جعلی به پیامبر می دهند ، مثلا نقل می کنند ؛ « پیامبر از کنار نخلستانی عبور می کرد ، مردانی بر سر درختان خرما مشغول گرد افشانی برای نخل های ماده بودند ، پیامبر به آنها فرمود اگر این کار را نکنید خرمای درختان شما بهتر خواهد بود، مسلمانان نیز به دستور پیامبر عمل کردند و در نتیجه خرمای آن سال مدینه خراب شد و چون پیامبر از این موضوع آگاه شد فرمود شما در کار دنیای خود از من آگاه ترید » 📚صحیح مسلم ج 4 ص 1836 👌این در حالی است که طبق روایات اهل سنت ، پیامبر گرامی در همه مسائل عالم ترین و آگاه ترین افراد بوده است و هدایت و راهنمایی ایشان ، بهترین هدایت بوده است . ❕نقل می کنند که پیامبر گرامی می فرمود ؛ « بهترين سخن، سخنان خدا و قرآن است. و بهترين راهنمائي ها، راهنمائى محمّد است‏ » 📚صحیح مسلم ج 2 ص 592 _ سنن ابن ماجه ج 1 ص 74 ❕«ابن عمر» از رسول خدا روايت كرده است كه پیامبر گرامی فرمود ؛ « خداى تعالى كليدهاى همه چيز و علم به آنها را در اختيار من در آورده است » 📚مجمع الزوائد ، هیثمی ، ج 8 ص 263 ❕«وهب بن منبّه» روايت كرده است كه ؛ « هفتاد و يك كتاب را خواندم و در همگى آنها آمده است، خداى تعالى از آغاز دنيا تا انجام آن، مردمى را كه از خرد برخوردار ساخته است، خردمندى هيچيك از آنها را به اندازه خردمندى محمّد قرار نداده است و در مقام مقايسه بايد گفت، خردمندى آنان در برابر خردمندى محمد، مساوى با يك ريگ است از همگى ريگهاى دنيا و پيغمبر اكرم در عقل و فضل، از همه مردم برتر و والاتر بود » 📚حلیه الاولیاء ج 4 ص 26 👌بنابراین طبق مبانی و روایات خود اهل سنت هم ، تمام افعال پیامبر و سخنان ایشان حجت و هدایت است ، چرا که ایشان عالم ترین افراد و راهنمایی ایشان بهترین راهنمایی ها است و تفکیکی بین بعد الهی و بشری در ایشان نیست . ❕البته برخی از صحابه ناآگاه ، گاهی در برابر توصیه های پیامبر می گفتند که این توصیه از وحی الهی است یا از اجتهاد شخصی و اگر پیامبر می گفت مستقیما وحی الهی نیست و توصیه خودم است با آن مخالفت می کردند ، و نظر دیگری ارائه می دادند ؛ 📚سيره ابن هشام، ج 1، ص 620 و تاريخ طبرى، ج 2، ص 144 👌اینان توجه نداشتند که توصیه های شخصی پیامبر هم ، چون از علم خارق العاده ایشان صادر شده بود ، بهترین توصیه ها بوده است ، اما به هر حال عملکرد ناصواب این دسته از صحابه ، نمی تواند دلیل بر این باشد که بگوییم اگر پیامبر توصیه شخصی و از جانب خودش بکند ، برای ما حجت نیست . ❗️مشورت های پیامبر با صحابه نیز نمی تواند دلیلی بر این باشد که بگوییم پیامبر ، جدای از وحی الهی ، نیازمند رای دیگران است و توصیه های شخصی پیامبر برای ما حجت نیست ، چرا که پیامبر گرامی بدون آنکه نیازی به مشورت داشته باشند ، صرفا به امر خداوند ، جهت سنت گذاری فرهنگ مشاوره در اسلام ، دست به مشورت با صحابه می زدند ، چنان که در گذشته توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/146 ❕آیه شریفه هم که می فرماید ؛ « قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‏ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ » ( کهف 110) ❕به این معنا نیست که چون پیامبر جنبه بشری دارد ، لذا ممکن است اشتباه کند و باید بین بعد الهی و بشری ایشان تفکیک قائل شد ، بلکه آیه می گوید ؛ « یعنی بگو من از نظر ساختمان جسمانی بشری مانند شما هستم .می خورم و راه می روم و می خوابم و ازدواج می کنم و ... من مدعی فرشته بودن نیستم و یا ادعای الوهیت و فرزند خدا بودن را ندارم بلکه انسان هستم با این تفاوت که پیوسته فرمان توحید بر من وحی می شود » 📚تفسیر نمونه ج20 ص214 👌پیرامون آیه مذکور در گذشته بیشتر توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2891 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
⚫️کانال پرسمان اعتقادی فرا رسیدن سالروز شهادت امام جواد علیه السلام را تسلیت می گوید. 🔶امام علیه السلام فرمود: « افراد با ایمان نیازمند به سه چیز هستند؛ توفیق پرودگار و واعظی از درون جان و دل و پذیرشی از اندرز دهندگان » 📚بحار الانوار ج75 ص358 🤔چند پرسش و پاسخ پیرامون امام علیه السلام ؛ 1⃣جایگاه امام علیه السلام در نزد علمای اهل سنت❕ 🔷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2941 2⃣چگونه ممکن است که امام جواد علیه السلام در سنین کودکی مسوولیت هدایت مردم را بر عهده گیرد و به امامت برسد ❕چنین چیزی قابل است ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2942 3⃣سوالی دارم که چند وقت است بدجور درگیرش هستم که چرا امام جواد با دختر مامون ازدواج کرد ❗️مگر مامون قاتل امام رضا و دشمن اهل بیت نبود ❕این رفتارهای در زندگی امامان چه معنایی دارد ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2944 4⃣اخیرا از یکی از علما دیدم که قضیه امام جواد را منکر شده بودند و از جعلیات می دانستند ❗️خواستم از صحت این قضیه مطلع شوم ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2945 5⃣این مطلب حقیقت دارد که امام جواد آرزوی آتش زدن دوم را داشت به خاطر مصایبی که به حضرت زهرا رسانده بود❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2946 6⃣شبهه ای را کانال های ضد دین کرده اند که معاذ الله امام جواد فرزند امام رضا نبوده است و امام رضا بوده است و حتی نزدیکان امام رضا هم می گفتند امام جواد فرزند او نیست زیرا رنگ پوستش با امام رضا فرق می کند ...خواستم در این رابطه توضیح بدید ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2949 7⃣در مورد حرز امام جواد (ع)توصیه شده بر پوست آهو نوشته شود و به بازو بسته شود برای دفع بلا و غیره موثر هست آیا غیر از این مورد ذکر شده می توان درخودرو یا منزل یک جای قرار داد؟ در مورد سند این حدیث هم توضیح دهید ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1815 8⃣این که در روایتی آمده است که امام جواد علیه السلام می گوید من منکر فضل و برتری ابوبکر و عمر نیستم چگونه با شیعه در مورد آنها جور می آید ❗️❗️ مگر آنان قاتل حضرت زهرا نبودند ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2947 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir