پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#پاسخ_به_اشکالاتی_پیرامون_دجال_و_اعجاز_و_شق_القمر
🤔#پرسش
❔ردی بر افاضات کانال اسلامگرا در باب اعجاز پیامبران
▪️ادعا: پیامبران برای اثبات ادعای نبوتشان عملی خارقالعاده است که دیگران از انجام آن عاجزند میدهند
▫️پاسخ به ادعا: اولاً بر طبق روایاتتان دجال هم مُرده زنده میکند (=عمل خارق العاده). ثانیاً باز هم بنا به اعتقادات خودتان افرادی با تمسک به اجنه اعمال خرق عادت انجام میدهند! با این حساب انجام عمل خارقالعاده از غیر پیامبران هم محتمل است، لذا چنین دلیلی نمیتواند مثبت ادعای نبوت کسی باشد!
▪️ادعا: معجزات پیامبر اسلام به صورت متواتر و یقینی نقل شدهاست و جای هیچ شک و شبههای در آن وجود ندارد!
▫️پاسخ به ادعا: این ادعا نیز باطل است! چرا که بعنوان نمونه، در مورد ادعای شق القمر (نصف کردن ماه) ، از میان کل ساکنان آن قسمت از نیمکره زمین که ماه رؤیت میشد هیچ بنی بشری غیر از مسلمینِ متعبّد ، واقعهی به آن عظمت و اعجابانگیزی را ثبت نکردهاست ❗️
💠#پاسخ💠
👌معاند در پاسخ به مطلب ذیل ما در مورد معجزات انبیاء ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3575
❕اشکالاتی را مطرح کرده است که یک به یک مورد نقد و بررسی قرار می دهیم ؛
1⃣می گوید طبق ادعای خودتان ، دجال هم می تواند معجزه و عمل خارق العاده انجام دهد و مرده را زنده کند ❗️
👌معاند در این ادعای خود صادق نیست ، زیرا شیعه نقل نمیکند که دجال چنین توانایی دارد ، بلکه در یک سری از اسرائیلیات و روایات جعلی و اباطیل اهلسنت ، چنین مضامینی از راویانی یهودی الاصل وارد شده است .
❕اهلسنت نقل می کنند که دجال ادعاى ربوبيت مى كند ( سنن ابن ماجه ج 2 ص 1360 ) ، عمر طولانى دارد ، ( صحیح مسلم ج 8 ص 205 ) ، همراه او آب و آتش است. ( صحیح بخاری ج 8 ص 103 ) ، كور را بينا كرده و برص را شفا مى دهد ( مسند احمد ج 5 ص 13 ) ، مرده را زنده مى كند ، ( مسند احمد ج 5 ص 13 )، کسى را مى کشد، آنگاه او را زنده مى کند ( مستدرک حاکم ج 4 ص 537 ).
❕مثلا بخاری صراحتا نقل می کند که دجال فردی را می کشد و بعد او را زنده می کند ؛ « فَيَقْتُلُهُ ثُمَّ يُحْيِيه »
📚صحیح بخاری ج 2 ص 223 _ ج 8 ص 104
❕اما در روایات ما به قدری دجال ، زبون و ناتوان در برابر امام عصر ع معرفی شده است که حضرتش پس از ظهور او را می کشد و زمین را از ظلم و جور و لوث وجود او ، پاکسازی می کند ؛
« يَقُومُ بَعْدَ غَيْبَتِهِ فَيَقْتُلُ الدَّجَّالَ وَ يُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَوْرٍ وَ ظُلْمٍ »
📚کمال الدین ، ج 2 ص 336 _ اعلام الوری ج 2 ص 197
2⃣می گوید افرادی با تمسک به اجنه ، اعمال خارق عادت انجام می دهند ، بنابراین غیر پیامبران هم می توانند اعمال خارق العاده انجام دهند ❗️
👌او توجه ندارد که عنوان خارق العاده ، تنها بر معجزه انبیاء ، قابل صدق است ، زیرا چنان که از مفهوم کلمه معجزه استفاده است ، این کلمه از « عجز » می آید ، یعنی معجزات انبیاء به گونه ای است که بشر به هیچ عنوان نمی تواند مانند آن را بیاورد و از انجام مانند آن عاجز است ، چرا که معجزه متكى به نيروى الهى است .
❕ اما کارهایی که برخی از مرتاضان انجام می دهند ، چنین نیست که دیگران در برابر آن عاجز باشند ، بلکه دیگران را هم می توانند مثلا با تمرین و ممارست و تعلیم و ریاضت مانند آن را بیاورند .
❕به همين دليل کارهای مرتاضان قابل معارضه و مقابله به مثل است، و انسانهاى ديگرى مى توانند همانند آن را بياورند، و نيز به همين دليل آورنده آن هرگز جرئت نمى كند كه «تحدى» يعنى دعوت به مقابله كند و بگويد هيچكس توانايى انجام آنچه را كه من انجام مى دهم ندارد، در حالى كه معجزات چون قطعاً از هيچ فردی (با نيروى غیر الهی ) ساخته نيست، همواره توأم با تحدّى بوده است، و مثلًا پيغمبر اسلام مى فرموده: «اگر تمام انس و جن جمع شوند كه همانند قرآن را بياورند توانايى ندارند» .
❕و نيز به همين جهت هنگامى كه کارهای مرتاضان در برابر معجزات قرار گيرند به زودى مغلوب مى شوند، و سحر مثلا هرگز با معجزه پهلو نخواهد زد، درست همانگونه كه هيچ انسانى قدرت معارضه در برابر پروردگار را ندارد.
👌نمونه اين مسأله در قرآن مجيد به خوبى در داستان موسى و فرعون ديده مى شود كه آنها تمام ساحران را از شهرهاى كشور مصر جمع آورى كردند، و مدتها مقدمه چينى براى ارائه سحر داشتند و نقشه ها ريختند، و سرانجام در يك چشم بر هم زدن در برابر اعجاز موسى عليه السلام هم نقش بر آب شد.
📚پیام قرآن ، ج 7 ص 279
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
3⃣او مدعی شده است که سخن ما که گفتیم معجزات پیامبر گرامی اسلام ص به صورت متواتر نقل شده است ، باطل است ، زیرا در مورد شق القمر ، هیچ فردی غیر مسلمین ، این واقعه را ثبت و ضبط نکرده است ❗️
👌در پاسخ به این ادعای او هم گفتنی است که معجزه شق القمر از معجزات مسلم پیامبر گرامی ص است که قرآن نیز بر آن صحه گذاشته و می گوید ؛
« قيامت نزديك شد و ماه از هم شكافت. و هر گاه نشانه و معجزه اى را ببينند اعراض كرده مى گويند: اين سحرى است مستمر. - آنها (آيات خدا را) تكذيب كردند و از هواى نفسشان پيروى نمودند و هر امرى قرارگاهى دارد. » ( قمر 1_3)
❕طبق روايات مشهور و متواتر ، « مشركان نزد رسول خدا ص آمدند و گفتند: اگر راست مى گويى و تو پيامبر خدايى ماه را براى ما دو پاره كن! فرمود: اگر اين كار را كنم ايمان مى آوريد؟ عرض كردند آرى- و آن شب، شب چهاردهم ماه بود- پيامبر ص از پيشگاه پروردگار تقاضا كرد آنچه را خواسته اند به او بدهد ناگهان ماه به دو پاره شد، و رسول اللَّه آنها را يك يك صدا مى زد و مى فرمود: ببينيد »
📚مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 9، ص 282
❕حال اشکال این است که اگر شق القمر حقيقتى داشت مى بايست با آن همه اهميتى كه دارد در تواريخ جهان ثبت گردد، در حالى كه چنين نيست، و نمى توان باور كرد چنان حادثه اى رخ داده باشد و همه مردم جهان (جز مسلمانان) از آن غافل مانده باشند.
👌ولى براى اين كه روشن شود اين ايراد تا چه اندازه قابل اهميت است بايد تجزيه و تحليلى در روى جهات مختلف اين مسئله صورت گيرد ؛
🔸اولا ؛ بايد توجه داشت كه ماه همواره در نيمى از كره زمين قابل رؤيت است نه در تمام آن بنابراين نيمى از مردم روى زمين از اين حساب خارج خواهند شد.
🔸ثانياً ؛ در نيمى از همين نيمكره نيز همه مردم يا اكثريت قريب به اتفاق آنها از حوادثى كه در اجرام آسمانى رخ مى دهد غافل و بى خبرند، چون بعد از نيمه شب آنهاست و طبعاً در خوابند، به اين ترتيب تنها يك چهارم مردم جهان مى توانند از چنين حادثه اى باخبر شوند.
🔸ثالثاً ؛ هيچ مانعى ندارد كه در قسمت قابل توجهى از اين نقاط، آسمان ابرى و چهره ماه با ابر پوشيده باشد.
🔸رابعاً ؛ حوادث آسمانى در صورتى توجه افراد را جلب مى كند كه يا مانند صاعقه ها توأم با سرو صدا يا آثار فوق العاده ديگرى باشند، و يا مانند كسوف و خسوف همراه با كم شدن نور، آن هم براى كى مدت نسبتاً طولانى، در چنين صورتى البته نظرها را به خود جلب مى كند.
❕اما اگر كره ماه بدون مقدمه قبلى و بدون هيچ عكس العمل ديگر از قبيل كم شدن نور و مانند آن فقط براى چند لحظه انشقاق پيدا كرده، سپس التيام يابد كمتر نظرى را به خود جلب مى كند .
❔ آيا ما در شبهاى عادى كه ماه مطابق معمول در آسمان مى درخشد هيچ به آن خيره مى شويم و در وضع آن كنجكاوى مى كنيم؟
❕آرى تنها دانشمندانى كه اجرام آسمانى و ماه را رصد مى كنند و يا كسانى كه تصادفاً چشم آنها به آسمان بيفتد از چنين جريانى ممكن است باخبر شوند، و عده اى ديگر را باخبر سازند.
🔸خامساً ؛ وسائل ثبت مطالب تاريخى و نشر آن در آن زمان بسيار محدود بود. تعداد باسواد كم، كتابها خطى، و تعداد آن ناچيز، و مثل امروز نبود كه يك حادثه مهم، برق آسا به وسيله راديوها و مطبوعات و تلويزيونها در سراسر جهان انتشار يابد.
🔸سادساً ؛ تاريخ گذشته آن طور كه بعضى از خوشبينها تصور مى كنند در تمام جهات روشن و آشكار نيست، بلكه مملو ازنقاط تاريك و مبهم است. مثلا «زرتشت» يكى از شخصيتهاى معروف تاريخى است كه مركز نفوذ او قسمت مهمى از دنياى متمدن آن زمان بود، اما تاريخ او امروز از تمام جهات تاريك و مبهم است، تاريخ تولد، وفات، محل تولد و ساير مشخصات زندگى، حتى به عقيده بعضى، اصل وجود او مجهول و تاريك مى باشد .
📚ترجمه اوستا ، جلیل دوستخواه ، ج 1 ص 14 _ 15 _ 16
❕جائى كه كشورهاى متمدن آن زمان در مورد حفظ و ضبط تواريخ مربوط به خود تا اين اندازه بى اعتنا باشند، تعجب ندارد اگر اروپائيان كه در آن زمان دوران تاريك «قرون وسطى» را مى گذراندند به ضبط چنين حادثه اى، در صورت اطلاع، علاقه خاصى نشان نداده باشند.
👌ما به طور قطع مى دانيم در طول تاريخ بشر صدها زلزله نابود كننده و طوفان وحشتناك رخ داده كه شهرها و آباديها وسيعى را ويران نموده است در حالى كه تاريخ همه آنها را ضبط نكرده و به خاطر ندارد.
❕با توجه به اين جهات از عدم ذكر اين حادثه در تواريخ اسلامى زياد نمى توان تعجب نمود و آن را دليل بر عدم وقوع اين حادثه دانست.
📚معراج - شق القمر - عبادت در قطبين : مکارم شیرازی : ص 113
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌شبهه افکن به روایتی از پیامبر گرامی ص استناد کرده و مورد اشکال قرار داده است که مطابق آن پیامبر گرامی ص فرموده اند که عطسه نشانه صدق سخن است ، در ذیل در مورد این روایت توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/350
❕معاند آیه قرآن را طبق سخن واعظ کاشفی در تفسیرش مورد توجه قرار داده که باید به اهل کتاب در هنگام گرفتار جزیه ، پس گردنی زد و این است تفسیر آیه شریفه « هم صاغرون » ، در حالی که چنین تفسیری از آیه شریفه کاملا مردود و خلاف روایات اهلبیت علیهم السلام است ، چنان که در ذیل گفته ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/441
👌واعظ کاشفی نیز ، طبق بیان شهید مطهری ، یک فرد دروغگو و بوقلمون صفتی بوده است که در میان شیعیان خودش را شیعه و در میان سنیان خودش را سنی حنفی معرفی می کرد ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2251
❕و تفسیرش هم مطابق با مذهب اهلسنت بوده و بر امامان اهلسنت در همان کتاب ، درود و رحمت می فرستد .
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#توضیحی_در_مورد_واعظ_کاشفی_و_دیدگاه_او_در_مورد_برخورد_با_اهل_کتاب
🤔#پرسش
🔴 توصیهی قرآن به تحقیر و اهانت شدید به مسیحیان و یهودیان!
یکی از آیات بحث برانگیز قرآن آیه ۲۹ سوره توبه است:
قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ ﴿۲۹﴾
#ترجمه: با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز بازپسين ايمان نمى آورند و آنچه را خدا و فرستاده اش حرام گردانيده اند حرام نمى دارند و متدين به دين حق نمى گردند كارزار كنيد تا با [كمال] خوارى به دست خود جزيه دهند (۲۹)
اما مصداق «وَهُمْ صَاغِرُونَ» در آیه چیست؟!
پس گردنی زدن به ایشان در حین دریافت جزیه! ↓↓↓
« و ایشان خوارشدگان باشند(وَهُمْ صَاغِرُونَ) » یعنی جزیه به دست خود آرند و نشینند تا وقتی که تسلیم کنند، یا از ایشان جزیه بگیرند و گردن ایشان را با سیلی فرو کوبند (پس گردنی بزنند!)
📚منبع: تفسیر حسینی (مواهب علّیه) ٫ تالیف مولانا حسین واعظ کاشفی ٫ ج۱ ٫ ص۵۴
در تصوير بالا ميبينيد كه ملا ، واعظ كاشانى از علماى بزرگ شيعه را دروغگو و شياد خطاب ميكند. جالب اينكه همين ملا واعظ كاشانى كسى است كه اكثر داستان كربلا و روضه هاى آنرا تدوين كرده و به خورد امثال همين ملاى بى وجود كرده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در رابطه با آیه شریفه مورد استناد معاند ، ما در گذشته بحث مفصلی داشته ایم و دیدگاه شیعه در مورد آیه مذکور را توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/441
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/777
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1377
👌معاندین به سخن واعظ کاشفی استناد کرده اند که ایشان در تفسیر آیه مذکور گفته اند که مقصود از « هم صاغرون » ، آن است که اهل کتاب باید در هنگام تحویل جزیه ، نشسته باشند و مسلمان ایستاده ، یا مسلمان به اهل کتاب در هنگام دریافت جزیه ، پس گردنی بزند ❗️
👌ما گفتیم که این سخن واعظ کاشفی ، موافق با عقیده و روایات اهلسنت است و آقای کاشفی ، تفسیرش را مطابق با عقاید اهلسنت نوشته است و بر امامان اهل سنت درود و رحمت فرستاده است ، چنان که در کتاب ریاض العلماء در مورد او می خوانیم ؛
« اكثر تصانيفه سيما تفسيراه مؤلفة على طريقة أهل السنة » « اکثر تصانیف کاشف واعظی ، خصوصا دو تفسیرش ، بر طریقه اهلسنت نوشته شده است »
📚رياض العلماء و حياض الفضلاء، ج 2، ص: 186
❕لذا شهید مطهری در مورد واعظ کاشفی می گوید ؛
« تاريخش را كه انسان مى خواند، معلوم نيست كه او شيعه بوده يا سنى، و مثل اينكه اساساً يك مرد بوقلمون صفتى هم بوده است، در ميان شيعه ها خودش را يك شيعه صد در صد متصلّبى نشان مى داده و در ميان سنى ها خودش را حنفى نشان مى داده است. اصلًا اهل بيهق و سبزوار است. سبزوار مركز تشيّع بوده است و مردم آن هم فوق العاده متعصب در تشيّع. اينجا كه در ميان سبزواريها بود، يك شيعه صد در صد شيعه بود. بعد مى رفت هرات. (مى گويند شوهر خواهر عبد الرحمن جامى يا باجناق او بود.) آنجا كه مى رفت، به روش اهل تسنن بود.
❕... من نمى دانم اين بى انصاف چه كرده است! من وقتى اين كتاب ( روضه الشهداء ) را خواندم، ديدم حتى اسمها جعلى است؛ يعنى در ميان اصحاب امام حسين اسمهايى را مى آورد كه اصلًا چنين آدمهايى وجود نداشته اند؛ در ميان دشمنها اسمهايى مىبرد كه همه جعلى است؛ داستانها را به شكل افسانه در آورده است ... »
📚مجموعه آثار ج 17 ص 95
❕مضمون سخن شهید مطهری در مورد واعظ کاشفی ، در کتاب اعیان الشیعه نیز مورد اشاره قرار گرفته است ؛
📚اعیان الشیعه ج 6 ص 121
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌مترجم یکی از کتابهای او می نویسد ؛
« هركس كتاب رشحات عين الحيات تاليف مولانا فخر الدين على صفى ( واعظ کاشفی ) را بقصد تتبع و تحقيق بخواند و از ترجمه احوالش بشرحى كه گذشت اطلاع يابد و از خويشاوندى و روابط نزديك و حشر و نشر دائم و مستمر او با مولانا عبد الرحمن جامى و خانواده خواجه سعد الدين كاشغرى كه از بزرگان مشايخ طريقه نقشبندي ها اند واقف شود، بى هيچ شك و ترديدى حكم مى کند كه مولانا فخر الدين على مؤلف رشحات يك نفر مسلمان سنى مذهب خالص است و در تصوف نيز پيرو طريقه نقشبنديه و از ارادتمندان و سرسپردگان مشايخ بزرگ آن طايفه به خصوص خواجه عبيد الله احرار كه كتاب رشحات را بنام او و در مناقب و فضائل و كرامات و كلمات قصار او و بزرگان آن سلسله تاليف كرده است و با توجه به اين نكته كه نقشبنديه تنها فرقه اى هستند از صوفيه كه سلسله نسبت خود را به ابو بكر صديق مى رسانند و روش اين فرقه از صوفيه در شريعت، التزام كامل سنت و عمل به عزيمت و اجتناب تام از بدعت و رخصت است و لذا چنين كسانى با چنان راه و روش آميخته به تعصب نمى توانند پيرو مذهب تشيع و شيعه اثنا عشرى باشند »
📚رشحات عين الحيات(ترجمه)، مقدمه ج1، ص: 85
❕سایت ویکی پدیا نیز که ملحد با جعل و دروغ ، به آن استناد کرد تا آقای واعظ کاشفی را شیعه خالص معرفی کند ، صراحتا می گوید که مذهب او مورد اختلاف است و ذیل عنوان بحث از مذهب او ، ادله ای را از افرادی ارایه می دهد که او سنی بوده است ؛
🌐https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D9%88%D8%A7%D8%B9%D8%B8_%DA%A9%D8%A7%D8%B4%D9%81%DB%8C
❕از آنچه گذشت ، شرح حال آقای واعظ کاشفی و جعل و تزویر معاندین در مورد او روشن می شود .
👌چنان که گفتیم ، تفسیر واعظ کاشفی ، از آیه شریفه مورد استناد معاند ، مطابق با عقیده اهلسنت است ، چرا که آنان نقل می کنند که اهل کتاب در هنگام جزیه دادن باید نشسته باشند و مسلمان ایستاده ، تا خواری و ذلت آنها در برابر مسلمان ، نمود پیدا کند ؛ « الصغار ان یوخذ الجزیه منه قائما و المسلم جالسا »
📚احکام القرآن ، جصاص ، ج 3 ص 99 _ تفسیر فخر رازی ، ج 16 ص 30 _ مغنی ابن قدامه ، ج 10 ص 620 _ کفایه الاخیار ج 2 ص 135 _ مغنی المحتاج ، ص 249 _ السراج الوهاج ، ص 551
❕یا می گویند باید جزیه از اهل کتاب گرفته شود و آنان نشسته باشند و تازیانه نیز بر سرشان آماده زدن باشد ؛ « تعطيها و أنت قائم و أنا جالس و السوط على رأسك »
📚الدر المنثور ، ج 3 ص 228
👌بر همین اساس ، عمر بن خطاب در هنگام شرط و پیمان با اهل کتاب ، آنان را مامور می کرد که موظفند که اگر مسلمانی بر آنان وارد شد و طالب بود که جای آنها بنشیند ، آنان باید بلند شوند و جای خود را به مسلمان دهند ؛ « ان نقوم لهم من مجالسنا إن أرادوا جلوسا »
📚کنزالعمال ، ج 4 ص 504 _ السنن الکبری ، بیهقی ، ج 9 ص 202
❕یا از پیامبر نقل می کنند که می فرمود برای تحقیر اهل کتاب ، اگر در راه به آنان برخورد کردید ، راه را بر آنان ببندید ، تا آنان با مضیقه و فشار و سختی ، رد شوند ؛
« فَإِذَا لَقِيتُمْ أَحَدَهُمْ فِي طَرِيقٍ فَاضْطَرُّوهُ إِلَى أَضْيَقِه »
📚صحیح مسلم ، ج 7 ص 5 _ سنن ترمذی ، ج 4 ص 162
👌در حالی که دیدگاه شیعه در معاشرت با اهل کتاب ، کاملا بر خلاف دیدگاه اهلسنت است که در این رابطه در سه نمایه فوق الذکر در ابتدای کلام ، توضیحات کافی را داده ایم .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#نسب_پاک_پیامبر_اسلام_و_پاسخی_به_شبهه_پراکنی_معاندین
🤔#پرسش
❔محمد، پيامبر اعراب، پسر چه كسى بود عبدالله يا شخصى ديگر؟
ذکر یک نکته جالب است که عبدالمطلب و عبدالله هم زمان با هم در یک مجلس از دو نفر خواستگاری می کنند و حاصل ازدواج عبدالله با آمنه محمد می شود و حاصل ازدواج عبدالمطلب با دختر عموی آمنه حمزه می شود ، حال چگونه حمزه چهار سال از پیامبر بزرگتر می شود ! این یعنی نطفه پیامبر اسلام از عبدالله منعقد نشده است !!!
طبری نیز این واقعه را از زبان واقدی بعنوان یک اصل تاریخی ثابت روایت می کند و می گوید: قال الواقدي هذا غلط والمجتمع عليه عندنا في نكاح عبد الله بن عبد المطلب ما حدثنا به عبد الله بن جعفر الزهري عن أم بكر بنت المسور أن عبد المطلب جاء بابنه عبد الله فخطب على نفسه وعلى ابنه فتزوجا في مجلس واحد فتزوج عبد المطلب هالة بنت أهيب بن عبد مناف بن زهرة وتزوج عبد الله بن عبد المطلب آمنة بنت وهب بن عبد مناف بن زهرة *
#منبع: تاريخ الطبري جلد: ٢ صفحه: ٧
واقدى گويد: اين خطاست، و سخن مورد اتفاق درباره ازدواج عبد الله بن عبد المطلب همانست كه در روايت ام بكر دختر مسور آمده كه عبد المطلب با پسر خويش بيامد و براى خود و پسرش خواستگارى كرد و در يك مجلس زن گرفتند و عبد المطلب، هاله دختر اهيب بن عبد مناف بن زهره را به زنى گرفت و عبد الله بن عبد المطلب آمنه دختر وهب بن عبد مناف بن زهره را گرفت ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌معاندین تدلیس گر ، به نقلهای ضعیفی از اهل سنت استناد می جویند تا مطالب باطلی را اشکال تراشی کنند .
❕مطابق نقلهای شیعه ، حمزه ع از پیامبر گرامی اسلام ص ، چهار سال بزرگتر بود ؛ « کان حمزه اسن من رسول الله باربع سنین »
📚اعلام الوری ، ج 1 ص 45 _ کشف الغمه ج 1 ص 15 _ بحار الانوار ج 15 ص 281
❕مادر حمزه ، هاله بنت وهب بوده است ؛
📚تراجم اعلام النساء ، ج 2 ص 420 _ الدرجات الرفیعه فی طبقات الشیعه ، ج 1 ص 63
👌از نقلهای شیعه استفاده می شود که حضرت عبدالمطلب ع ، با هاله بنت وهب ، سالها قبل از تولد پیامبر گرامی اسلام و پدر ایشان عبدالله ع ، ازدواج کرده بود ، چنان که در روایت مشهوری از عبدالمطلب ع نقل می کنند که ایشان از کمی فرزندان خود ، ناراحت بود و دست به دعا برداشت و فرمود ؛
« پروردگارا! پس عيال مرا بسيار كن و دشمنان مرا بر من شاد مگردان بدرستى كه توئى خداى يگانه صمد. و بعد از آن شروع كرد به خواستن زنان و شش زن به حباله خود در آورد و ده پسر از ايشان بوجود آمد و هر يك از آن زنان به حسن و جمال آراسته و در قوم خود عزيز و منيع بودند ؛ يكى از آنها منعه دختر حارث كلابيه بود؛ ديگرى سمرى دختر غيدق (طليقيه)؛ سوم هاجره خزاعيه؛ چهارم سعدا دختر حبيب كلابيه؛ پنجم هاله دختر وهب؛ ششم فاطمه دختر عمرو مخزوميه بود و از فاطمه مخزوميه ابو طالب و عبد اللّه پدر حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بهم رسيدند. بعضى گفته اند: زبير نيز از فاطمه بود و ساير اولاد از زنان ديگر او بودند »
« انصرف عبد المطلب في خطبة النساء و التزويج حرصا على الأولاد ثم تزوج بست نساء و رزق منهن عشرة أولاد و كل امرأة تزوجها كانت ذات حسن و جمال و عز في قومها منهن منعة بنت حباب الكلابية و الطائفية و الطليقية بنت غيدق اسمها سمراء و هاجرة الخزاعية و سعدى بنت حبيب الكلابية و هالة بنت وهب و فاطمة بنت عمرو المخزومية و أما منعة بنت الحباب فإنها ولدت له الغيداق و اسمه الحجل و إنما سمي الغيداق لمروءته و بذل ماله و أما الفرعى فولدت له أبا لهب و اسمه عبد العزى و أما سعدى فولدت له ولدين أحدهما ضرار و الآخر العباس و أما فاطمة فولدت له ولدين أحدهما عبد مناف و يقال له أبو طالب و الآخر عبد الله أبو رسول الله ص و كان عبد الله أصغر أولاده و كان في وجهه نور رسول الله ص فأولاد عبد المطلب الحارث و أبو لهب و العباس و ضرار و حمزة و المقوم و الحجل و الزبير و أبو طالب و عبد الله »
📚حیاه القلوب ، ج 3 ص 75 _ الانوار فی مولد النبی ، ص 81 _ بحار الانوار ج 15 ص 76
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕این مضمون ، یعنی ازدواج عبدالمطلب ع با هاله بنت وهب ، قبل از تولد پیامبر گرامی اسلام ، و پدرشان عبدالله ، در نقل دیگری نیز مورد تاکید قرار گرفته است ، چنان که نقل می کنند ؛
« وقتى كه عبد المطلب به يمن رفت. راهبى از اهل زبور گفت: اجازه مى دهى به قسمتى از بدن تو نگاه كنم. عبد المطلب فرمود: جز عورت، همه جاى بدنم را مى توانى ببينى. او به بدن عبد المطلب نگاه كرد و گفت: در يك دست تو سلطنت است و در دست ديگرت پيامبرى ، ولى در بنى زهره نيز نشانه اين دو را مى بينم. ولى نمى دانم حقيقت با كدام است. سپس پرسيد: اى عبد المطلب! آيا شاعه دارى؟
گفت: شاعه چيست؟ راهب جواب داد: همسر، چون برگشتى زنى را از قبيله بنى زهره انتخاب كن وقتى كه عبد المطلب برگشت با «هاله بنت وهب» از بنى زهره ازدواج كرد »
« أَنَّ عَبْدَ الْمُطَّلِبِ قَدِمَ الْيَمَنَ فَقَالَ لَهُ حِبْرٌ مِنْ أَهْلِ الزَّبُورِ أَ تَأْذَنُ لِي أَنْ أَنْظُرَ إِلَى بَعْضِكَ قَالَ نَعَمْ إِلَّا إِلَى عَوْرَةٍ. فَفَتَحَ أَحَدَ مَنْخِرَيْهِ فَنَظَرَ فِيهِ ثُمَّ نَظَرَ فِي الْأُخْرَى فَقَالَ أَشْهَدُ أَنَّ فِي إِحْدَى يَدَيْكَ الْمُلْكَ وَ فِي الْأُخْرَى النُّبُوَّةَ وَ إِنَّا نَجِدُهُ فِي بَنِي زُهْرَةَ فَكَيْفَ ذَلِكَ قَالَ قُلْتُ لَا أَدْرِي.قَالَ هَلْ مِنْ شَاعَةٍ قُلْتُ مَا الشَّاعَةُ قَالَ الزَّوْجَةُ قَالَ فَإِذَا رَجَعْتَ فَتَزَوَّجْ مِنْهُمْ.فَرَجَعَ إِلَى مَكَّةَ فَتَزَوَّجَ هَالَةَ بِنْتَ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ زُهْرَة »
📚الخرائج و الجرائح ج 1 ص 128 _ بحار الانوار ج 15 ص 218
❕این نور پیامبری که در وجود حضرت عبدالمطلب ع در هنگام ازدواج با هاله بنت وهب بود ، با تولد فرزندش عبدالله ع ، به ایشان منتقل شد چنان که نقل می کند ؛
« عبدالمطلب با فاطمه مخزوميه كه نجيب تر و صالحه تر و نيكوتر از همه زنان بود مقاربت كرد و نطفه عبد اللّه پدر حضرت رسول م منعقد شد؛ پس آن نور كه در او بود به سوى زوجه او «فاطمه» منتقل شد، و چون عبد اللّه متولد شد آن نور ازهر از جبين اطهر او ساطع گرديد به حدّى كه اطراف آسمان را روشن نمود، پس عبد المطّلب از انتقال آن نور بسوى آن مايه شادى و سرور خوشحال شد »
📚حیاه القلوب ، ج 3 ص 76
❕این نور نبوت در پیشانی عبدالله ع می درخشید و در هنگامی که نطفه پیامبر گرامی ص در رحم آمنه س بسته شد ، نور او به آمنه منتقل شد و مقدمات تولد پیامبر گرامی اسلام ایجاد شد ؛
« إن عبد الله كان في جبينه نور يتلألأ فلما قرب من حمل محمد لم يطق أحد رؤيته و ما مر بحجر و لا شجر إلا سجد له و سلم عليه فنقل الله منه نوره يوم عرفة وقت العصر و كان يوم الجمعة إلى آمنة »
📚مناقب آل ابی طالب ، ج 1 ص 27 _ الدر النظیم ، ص 25
❕بنابراین ازدواج عبدالمطلب ع ، با هاله بنت وهب ، مادر حمزه ع ، سالها قبل از تولد پیامبر گرامی اسلام و حتی تولد پدرشان بوده است ، و این ادعا که در هنگام ازدواج عبدالله ع با آمنه ، عبدالمطلب نیز با هاله ازدواج کرده است ، از اساس کذب و دروغ است .
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌نصوص تاریخی تنها تصریح دارد که عبدالمطلب ع ، مقدمات ازدواج عبدالله با آمنه را مهیا می کرد نه آنکه خودشان هم بخواهند ، همزمان ازدواجی داشته باشند . نقل می کنند ؛
« پس چون صبح روز ديگر طالع شد حضرت عبد المطّلب اولاد اعمام كرام خود را حاضر گردانيد و جامه هاى فاخر پوشانيد؛ و وهب نيز خويشان خود را جمع كرد، و چون مجلس شريف منعقد شد حضرت عبد المطّلب برخاست و خطبه اى در نهايت فصاحت و بلاغت ادا نمود و گفت: حمد مى كنم خدا را حمد شكركنندگان، حمدى كه او مستوجب است بر آنچه انعام كرده است بر ما و بخشيده است به ما و گردانيده است ما را همسايگان خانه خود و ساكنان حرم خود و انداخته است محبت ما را در دلهاى بندگان خود و ما را شرافت داده است بر جميع امّتها و حفظ نموده است از جميع آفتها و بلاها، و حمد مى كنم خدا را كه نكاح را بر ما حلال گردانيده و زنا را بر ما حرام گردانيده؛ و بدانيد كه فرزند ما عبد اللّه دختر شما آمنه را خواستگارى مى نمايد به فلان صداق، آيا راضى شديد؟ وهب گفت: راضى شديم و قبول كرديم. عبد المطّلب گفت: اى قوم! گواه باشيد. پس عبد المطّلب در مكه چهار روز وليمه كرد و جميع اهل مكه و نواحى مكه را دعوت نمود. »
« .... الحمد لله الذي أحل لنا النكاح و حرم علينا السفاح و أمرنا بالاتصال و حرم علينا الحرام اعلموا أن ولدنا عبد الله هذا الذي تعرفونه قد خطب فتاتكم آمنة بصداق معجل و مؤجل كذا و كذا فهل رضيتم بذلك من ولدنا قال وهب قد رضينا منكم فقال عبد المطلب اشهدوا يا من حضر ثم تصافحوا و تهانوا و تصافقوا و تعانقوا و أولم عبد المطلب وليمة عظيمة فيها جميع أهل مكة و أوديتها و شعابها و سوادها فأقام الناس في مكة أربعة أيام »
📚حیاه القلوب ج 3 ص 88 _ الانوار فی مولد النبی ص 121 _ بحار الانوار ج 15 ص 101
❕بنابراین ازدواج عبدالمطلب ع با هاله سالها قبل از تولد پیامبر گرامی اسلام بوده است و از این ازدواج حمزه ع ، متولد می شود که تولد ایشان ، چهار سال قبل از تولد پیامبر گرامی اسلام بوده است .
👌آنچه هم که معاند از کلام واقدی مورد استدلال قرار داد تا بگوید ازدواج عبدالمطلب با هاله ، همزمان بوده با ازدواج عبدالله و آمنه و در یک مجلس بوده است ، از اساس باطل است ، زیرا نقلهای واقدی ، اعتباری ندارد ، و واقدی حتی نزد خود علمای اهلسنت ، متهم به جعل و دروغگویی بوده است .
❕بخاری و ابوحاتم در مورد او می گفتند متروک است و به نقلهای او توجه نمی شود ، احمد در موردش می گفت احادیث رادگرگون می کند ، ابوحاتم و نسائی می گویند وضع و جعل حدیث می کرده است ، ابن راهویه می گوید او در نزد من از جاعلان حدیث است ، ابن معین گفته است او ثقه نیست ، دار قطنی گفته است در او ضعف است ، ابن خلکان گفته است او را در حدیث تضعیف کرده اند ، یافعی گفته است ، ائمه حدیث او را ضعیف می دانند ، ذهبی نیز گفته است بر ترک نقلهای او اجماع است »
📚میزان الاعتدال ج 6 ص 273 _ المغنی فی الضعفاء ، ج 2 ص 354 _ الکاشف ج 3 ص 65 _ مراه الجنان ج 2 ص 36 _ الانساب ج 5 ص 567 _ تقریب التهذیب ج 2 ص 117 _ طبقات الحفاظ ص 149
❕معاندین و دشمنان پیامبر گرامی که از بی رگ و ریشه ای خود ، مورد ملامت و مذمت اند ، در صدد برآمده اند تا این عقده روحی را با تشکیکات بی اساس در مورد نسب پیامبر گرامی اسلام ص ، برطرف کنند ، غافل از آنکه این تشکیکات راه به جایی نمی برد و پیامبر گرامی اسلام ، دارای برترین و پاک ترین نسب ها بوده اند ، چنان که علی ع فرمود ؛
« خداوند پيامبران را در برترين جايگاه قرار داد و در بهترين مكان مستقر ساخت و پيوسته آنها را از اصلاب با ارزش (پدران) به ارحام پاك (مادران) منتقل نمود؛ هر زمان يكى از آنها بدرود حيات گفت، ديگرى براى پيشبرد آيين خدا به جاى او برخاست »
« فاستودعهم في أفضل مستودع، و أقرّهم في خير مستقرّ، تناسختهم كرائم الأصلاب إلى مطهّرات الأرحام؛ كلّما مضى منهم سلف، قام منهم بدين اللّه خلف »
📚نهج البلاغه ، خطبه 94
❕اهلسنت از پیامبر گرامی نقل می کنند که فرمود ؛
« هنگامى كه آدم عليه السّلام در بهشت بود، در پشت او بودم و هنگامى كه حضرت نوح عليه السّلام در كشتى نشست، در پشت او بودم و هنگامى كه ابراهيم عليه السّلام را در آتش افكندند، در صلب او بودم.پدر و مادرم، هيچگاه به آلودگى دچار نگشتند و همواره خداى تعالى، مرا از صلبهاى پسنديده به رحمهاى پاكيزه و هدايت يافته، انتقال مى داد. دو شعبه و گروه بوجود نيامد مگر اينكه من، در بهترين آنان قرار گرفتم. »
« كنت وآدم في الجنة في صلبه ، وركب بي السفينة في في صلب أبي نوح ، وقذف بي في النار في صلب إبراهيم ، لم يلتق أبواي قط على سفاح ، ولم يزل الله ينقلني من الأصلاب الحسنة إلى الأرحام الطاهرة ، صفي مهدي لا يتشعب شعبتان إلا كنت في خيرهما »
📚کنزالعمال ج 11 ص 428 _ تاریخ مدینه دمشق ، ج 3 ص 408
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
⚫️فرا رسیدن سالروز شهادت امام کاظم علیه السلام را تسلیت می گوییم ؛
👌برخی از پرسش و پاسخهای کانال پیرامون امام کاظم علیه السلام ؛
1⃣می گویند امام کاظم در 37 سالگی از دنیا رفت و 24 سال از عمرش را در زندان بود و از او 18 پسر و 19 دختر باقی ماند که امامزادگان ایران نیز به امام کاظم بر می گردند چگونه امام #توانست این قدر فرزند تولید کند با این که بیشتر عمرش را در زندان بود ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1771
2⃣این که به امام کاظم باب الحوائج می گویند از #کجا می آید ❕چرا ایشان را به این لقب نامیده اند ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1772
3⃣جایگاه امام کاظم علیه السلام و فضائل و مناقب ایشان در نزد بزرگان اهل سنت ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1773
4⃣آیا حقیقت دارد که امام کاظم دخترش را به نام #عایشه نامگذاری کرده اند ❗️❗️مگر عایشه دشمن اهل بیت نبوده است ❕❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1774
5⃣آیا حقیقت دارد که مادر امام کاظم کنیز بوده است ❗️این که مادران برخی امامان کنیز بودند این واسه امامان بد نبود که مادرانشان کنیز هستند ❕❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1776
6⃣شیعه همان عقائد مسیحیت مانند عقیده به فداء و فدا شدن عیسی جهت آمرزش گناهان مسیحیان را دارند.در روایتی از امام کاظم در کتب شیعه آمده است که من با دادن جان خودم شیعیان را حفظ کردم زمانی که خدا بر شیعیان غضب کرده بود ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1777
7⃣ترس و وحشت امام موسى كاظم از احضارش توسط هارون الرشيد
"عجب امامى كه براى جانش اينقدر ميترسد و به گريه مى افتد
مگر نه اينكه اينها عاشق شهادت بودند؟
تا كى بايد دروغ اخوندها را باور كرد؟ ❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1542
8⃣به چه دلیل می گویید میلاد امام کاظم علیه السلام هفتم صفر است و در ماه ذی الحجه نمی باشد ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1455
9⃣توهين و بى ادبى امام هفتم شيعيان به پدر يكى از يارانش
معمر بن خلاد روايت مىكند كه: ابا الحسن(امام كاظم) خانهاى خريدارى كرده و به يكى از دوستان خود امر فرمودند تا بدانجا منتقل شود و فرمودند: «خانهات تنگ است.» پس آن دوست گفت: اين خانه را پدرم ساخته است، امام كاظم فرمودند:«اگر پدرت احمق بود تو نيز مىبايست مانند او باشى؟»
#منبع: بحارالانوار ج ٧٣، ص ١٥٢
لينك صفحه كتاب
وضعيت حديث: الحديث الثاني : صحيح.
#منبع: مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامة المجلسي ج: ٢٢ ص ٤٣٦ ❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3612
🔟توضیحی در مورد داروی امام کاظم ع در درمان کرونا ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2043
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3354
1⃣1⃣پاسخ به شبهه وهابی در مورد گنهکار بودن امام کاظم ع ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2926
2⃣1⃣امام كاظم: آيه غير المغضوب عليهم در سوره حمد در مورد شيعيان ميباشد ❕❕
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2835
3⃣1⃣راوى و فقيه بزرگ شیعه جناب زراره از نام دوازده امام اطلاعى نداشت و قبل از وفات قرآن را روى سر گرفت و گفت امام من قرآن است يا دروايتى : امام من همان امامى است كه در قران به آن اشاره شده و ایشان امامت امام کاظم را قبول نداشت ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2617
4⃣1⃣طبق گفته علماى شيعه ائمه شيعه در خوشگذرانى و برده دارى بوده
و تنها شغلشان گرفتن پول از خلفا و توليد فرزند از زنان و كنيزانشان بوده است
- تاكى بايد دروغ آخوندهاى فاسد را در مورد ائمه قبول كرد؟
❕امام کاظم ۵۰۰ غلام و خدمتکار داشت
❕امام کاظم ۳۰ فرزند داشت
❕هارون الرشید امام کاظم را عموزاده خطاب می کرد
❕هارون الرشید مال فراوانی به امام کاظم بخشید
❕امام کاظم هارون الرشید را امیر المومنین خطاب می کند
( ترجمه عیون الاخبار ج 1 ص 180)
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2086
5⃣1⃣بنابر منابع اسلامى، امام کاظم، برای درمان بیماری پیسی یا برص(بیماری لک و پیس)و از بین بردن آن، آبگوشت گوشت گاو را پیشنهاد داده اند و این درحالیست که هیچ تاثیری در از بین بردن "بیماری پیسی" ندارد. ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/452
6⃣1⃣اخیرا یکی از مراجع تقلید اعلام کردند که اگر حکومت گمراه ایران روز شهادت امام کاظم را تعطیل نکند ما دیگر مالیات نمی دهیم ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3384
7⃣1⃣مگر نه اينكه پيامبر اسلام به ازدواج توصيه اكيد كرده است؟
مگر نه اينكه #امام_كاظم معصوم بود و بايد به توصيه هاى پيامبر اسلام گوش جان ميسپرد؟
پس چرا دخترانش را از ازدواج محروم كرد؟
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1438
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕پاسخ دیشب ما به معاندین بی رگ و ریشه ، اساسی بوده است که آنان را به یاوه گویی و فحاشی و توهین به علمای شیعه چون علامه مجلسی واداشته است ، پاسخ ما را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3640
👌اینان در پاسخ ما از افراد و سایت هایی نقل قول آورده اند که عبدالمطلب ع با هاله بنت وهب در همان مجلسی عروسی کرد که عبدالله ع با آمنه ازدواج کرده است ، در ذیل همین مطالب ، معاند بیسواد منبع نقل قول این سایت ها را آورده است که منابع اهلسنت می باشد و ما ثابت کردیم که روایت آنان در این زمینه جعلی است و روایات شیعه بر خلاف نقل آنها است ، اگر این افراد و سایت ها از روایات شیعه اطلاع نداشته اند ، تقصیر ما نیست .
❕ما ماموریم که روایات اهلسنت را در مواردی که قرینه بر صحت ندارند و بر خلاف نقلهای شیعه است یا از راویان ضعیف نقل قول کرده اند ، طرد کنیم .
👌راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛
« دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف عقیده اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است »
📚 الکافی : ج 1 ص 68
❕در روایت دیگر آمده است که راوی از ایشان سوال کرد ؛
« ما به نزد این مخالفین می رویم و از آنان حدیث می شنویم ... امام ع فرمود ؛
« به نزد آنان ( اهل سنت ) نرو و از آنان روایت مشنو » « لا تاتهم و لا تسمع منهم لعنهم الله و لعن مللهم المشرکه »
📚بحار الانوار : ج 2 ص 216
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#ایمان_پنهانی_ابوطالب_ع
🤔#پرسش
❔مالهکشی شیعیان بر کفر ابوطالب!
آیا میدانستید حتی ابوطالب هم نبوت محمد را باور نمیکرد؟!
[ به ابوطالب گفتند چرا به محمد ایمان نمیآوری؟ او گفت: بهخاطر دشنام و ننگ قریش!
(مالهکشیِ) امام صادق: ابوطالب اظهار كفر مىكرد و ايمانش را پنهان مىداشت و چون وفاتش فرا رسيد خداوند به رسول اكرم وحى كرد كه از مكه بيرون رو كه در آن ياورى براى تو نيست ]
📚 کمال الدین(شیخصدوق) ٫ترجمه پهلوان ٫ج۱ ٫ص۳۴۳
توضیح:
اسلامگرایان که به اعتراف خودشان نُه دهم دینشان تقیه است در توجیه این مسئله میگویند ابوطالب تظاهر به کفر میکرد تا بتواند از محمد حمایت و محافظت کند!
سوال اینجاست: چگونه حمزه عموی پیامبر، علیرغم اینکه اظهار اسلام میکرد باز هم میتوانست از محمد حمایت کند؟!
از طرفی میدانیم خود ابولهب (عموی دیگر محمد) نیز علیرغم اینکه از سران کفر در مکه بود، باز هم حامی محمد بوده و حتی یکبار جان محمد را از مرگ حتمی نجات داده بود .
بنابراین این مالهکشی شیعیان وجهی ندارد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ایمان ابوطالب از منظر روایات شیعه و دیدگاه امامان علیهم السلام قطعی بوده و در این رابطه شک و تردید نیست ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2026
❕در روایاتی تصریح شده است که ابوطالب ع ایمان داشتند ، اما از روی تقیه ، ایمان خود را پنهان می داشتند ، چنان که در روایتی امام صادق ع فرمود ؛
«همانا مَثَل ابوطالب مانند اصحاب كهف است كه ايمان خود را پنهان كرده و شرك را آشكار ساختند ولذا خداوند دوبار به آنان اجر داده است.» « إِنَّ مَثَلَ أَبِي طَالِبٍ مَثَلُ أَصْحَابِ الْكَهْفِ أَسَرُّوا الْإِيمَانَ وَ أَظْهَرُوا الشِّرْكَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ »
📚الکافی ج 1 ص 448
❕امام عسکری ع فرمود ؛
« ابوطالب مانند مومن آل فرعون بود ، که ایمانش را پنهان می داشت » « إِنَّ أَبَا طَالِبٍ كَمُؤْمِنِ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ »
📚وسائل الشیعه : ج 16 ص 232
❔حال پرسش معاند اینجاست که چرا ابوطالب ایمان خود را پنهان داشت ، اگر برای دفاع از پیامبر بوده است ، نیازی به پنهانی ایمان نداشته ، بلکه می توانیست اظهار ایمان کند و از پیامبر دفاع هم بکند ، چنان که حمزه اظهار ایمان کرد و مدافع پیامبر هم بود ❗️
👌برای پاسخ توجه به نکاتی لازم است ؛
1⃣معاند تصور کرده است که ابوطالب ع ، به صورت مطلق از همه افراد ، ایمان خود را پنهان کرده بود ، در حالی که چنین مطلبی صحیح نیست ، ایشان در برابر دیگران اظهار ایمان هم می کردند ، چنان که در روایتی آمده است که از امام صادق ع سوال کردند ؛
« آنان ( اهلسنت ) گمان می کنند که ابوطالب ع کافر بوده است ، امام ع فرمود :
« دروغ می گویند ، چگونه او کافر بوده است در حالی که می گفت : آيا نمى دانيد كه ما محمد را همانند موسى پيامبر و رسول خدا مى دانيم و نام و نشان او در كتب آسمانى قيد گرديده است (و ما آن را يافته ا يم) »
« قِيلَ لَهُ إِنَّهُمْ يَزْعُمُونَ أَنَّ أَبَا طَالِبٍ كَانَ كَافِراً فَقَالَ كَذَبُوا كَيْفَ يَكُونُ كَافِراً وَ هُوَ يَقُولُ أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّا وَجَدْنَا مُحَمَّداً نَبِيّاً كَمُوسَى خُطَّ فِي أَوَّلِ الْكُتُب »
📚الکافی ج 1 ص 448
❕در روایت دیگر آمده است که مردى به ابن عباس گفت ؛
« اى عمو زاده رسول خدا به من خبر ده كه ابو طالب مسلمان بود يا نه؟ فرمود چگونه مسلمان نبود با اينكه گفته است ؛ دانستند كه فرزند ما (محمد) نزد ما مورد تكذيب نيست و به گفته باطل اعتناء ندارد »
« أَنَّهُ سَأَلَهُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ يَا ابْنَ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِي عَنْ أَبِي طَالِبٍ هَلْ كَانَ مُسْلِماً فَقَالَ وَ كَيْفَ لَمْ يَكُنْ مُسْلِماً وَ هُوَ الْقَائِلُ
وَ قَدْ عَلِمُوا أَنَّ ابْنَنَا لَا مُكَذَّبٌ لَدَيْنَا وَ لَا يُعْبَأُ بِقَوْلِ [بِقِيلِ] الْأَبَاطِلِ »
📚امالی صدوق ، ص 614
👌ما در گذشته از مصادر تاریخی و حدیثی اهلسنت ، ثابت کرده ایم که ابوطالب ع مومن بود و اظهار ایمان در برابر دیگران می کرد ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1059
❕بنابراین ابوطاب ع به صورت مطلق و در برابر همگان ، ایمان خود را پنهان نمی کردند ، بلکه اظهار ایمان می کردند ، تنها در جایی که صلاح و مصلحت می دانستند ، ایمان خود را پنهان می داشتند ، آن هم در برابر سران و بزرگان قریش بوده است ، چنان که علامه مجلسی تصریح می کند که ابوطالب ع تنها در برابر کسانی که لازم بود در نزد آنان تقیه کند ، ( بزرگان قریش ) ، ایمان خود را پنهان می داشت ، نه در برابر همگان ؛
« ای عند من تجب التقیه عنده لا عند جمیع الناس »
📚مراه العقول ج 5 ص 253
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
2⃣ابوطالب ع بزرگ قریش و مکیان بود ، و مکیان و قریش از هیبت و نفوذ و قدرت او حساب می بردند و کلام و عملکردش در میان همگان موثر و پر نفوذ بود ، چنان که بلاذری در مورد ابوطالب ع می نویسد ؛
« فكان منيعا عزيزا في قريش ... كانت قريش تطعم فإذا أطعم (أبو طالب) لم يطعم يومئذ أحد غيره »
« ابوطالب استوار و نیرومند و شکست ناپذیر در میان قریش بود ، قریش ( حجاج ) را اطعام می کرد ، اما زمانی که ابوطالب اطعام می کرد ، کسی جز او اقدام به اطعام کردن نمی کرد »
📚انساب الاشراف ، ج 2 ص 23
❕بزرگان قریش وقتی می خواستند شکایت پیامبر ص به نزد ابوطالب ع ببرند ، تصریح می کردند که ابوطالب از نظر سن و شرافت ، بر همگان برتری دارد ؛ « یا اباطالب ان لک سنا و شرفا »
📚تاریخ طبری ، ج 2 ص 323 _ الکامل فی التاریخ ، ج 2 ص 64 _ البدایه و النهایه ج 3 ص 47
👌ابوطالب ع از این نفوذ و جایگاه خود ( بدون آنکه لزوما نیاز به جنگ و شمشیر باشد ) ، در جهت حمایت پیامبر گرامی ص استفاده می کرد و قریش نمی توانست این نفوذ و جایگاه او را نادیده بگیرد ، در حالی که اگر ابوطالب در برابر بزرگان قریش اظهار ایمان می کرد ، دیگر جایگاه و نفوذ خود را در نزد آنان از دست می داد و نمی توانست حمایت لازم و بدون جنگ و کشتار را از پیامبر گرامی داشته باشد .
❕اما حمزه ع چون آن نفوذ و جایگاه ابوطالب ع را نداشت ، نیازی نمیدید که با بزرگان قریش مدارا کند و اظهار ایمان نکند و بخواهد از این طریق پیامبر را حمایت کند ، لذا حمایت حمزه با شمشیر بود ، اما حمایت ابوطالب ، با نفوذ و شوکت و جایگاه .
👌بر همین اساس ، برخی از نویسندگان می نویسند ؛
« ما مى توانيم دريابيم كه سرّى بودن ايمان ابوطالب عليه السلام ضرورتى غيرقابل انكار بوده است، زيرا دعوت پيامبر نيازمند شخصيتى اجتماعى و نيرومند بود تا آنرا پشتيبانى كند، و رهبر آنرا از دشمنان حفظ نمايد و خود نيز در ظاهر در هيچيك از دو طرف نزاع نباشد. اگر ابوطالب، كه شخصيتى بزرگ و سرشناس در ميان قريش بود، ايمانش را كتمان نمى كرد نمى توانست امر خود را پيش ببرد و از پيامبر دفاع كند؛ دفاعى كه در حقيقت به خاطر اعتقاد و ايمان به نبوت حضرت بود، اگرچه مشركين مى پنداشتند كه به خاطر آنكه پسر برادر او است، از او پشتيبانى مى كند. »
📚شیعه شناسی ، رضوانی ، ج 1 ص 700
3⃣از سوی دیگر ، ابوطالب ع ، رئیس بنی هاشم بود ، به خلاف حمزه ع ، اگر ابوطالب ع صراحتا در برابر بزرگان قریش اظهار ایمان می کرد ، به قریش بهانه می داد که بنی هاشم را دشمن خود بپندارد و همگان بر ضد آنان جمع شوند و بزرگ و کوچک بنی هاشم را از دم تیغ بگذرانند ، لذا ابوطالب ع از اظهار ایمان در برابر بزرگان قریش امتناع می کرد ، تا جان بنی هاشم را حفظ کند ، در حالی که چنین محدودیتی برای حمزه ع نبوده است .
👌امیر مومنان ع در روایتی به این نکته اشاره کرده و می فرماید ؛
« به خداوند سوگند که ابوطالب ، مومن و مسلمان بود که ایمان خود را پنهان می کرد ، زیرا ترس بنی هاشم را داشت ( که اگر اظهار ایمان کند ) ، قریش با بنی هاشم اعلام جنگ و دشمنی کند »
« كَانَ وَ اللَّهِ أَبُو طَالِبٍ عَبْدُ مَنَافِ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ مُؤْمِناً مُسْلِماً يَكْتُمُ إِيمَانَهُ مَخَافَةً عَلَى بَنِي هَاشِمٍ أَنْ تُنَابِذَهَا قُرَيْشُ »
📚بحار الانوار ج 35 ص 114 _ وسائل الشیعه ، ج 16 ص 231
❕ابولهب نیز اگر چه در موردی به خاطر انگیزه خویشاوندی و برانگیخته شدن حس عصبیت او ، مانع قتل پیامبر گرامی ص توسط مشرکین شد ؛
📚الکافی ج 8 ص 277
👌اما پس از این جریان از عملکرد خود پشیمان شد و از جمله کسانی بود که تصمیم به قتل پیامبر گرامی ص گرفت و به همراه دیگران در کشتن پیامبر گرامی ص مشارکت کرد که با هجرت پیامبر گرامی ص و خوابیدن علی ع در بستر پیامبر ، نقشه او ، نقش بر آب شد ؛ « کان فیهم ابولهب ... لیتفرق دمه فی بطون قریش »
📚الخرائج و الجرائح ، ج 1 ص 143 _ بحار الانوار ج 19 ص 79
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
⚫️فرا رسیدن سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام را تسلیت می گوییم .
✔️چند پرسش و پاسخ پیرامون ایشان ؛
1⃣مقام ایشان در روایات شیعه و اینکه ایشان از اوصیاء حضرت عیسی علیهما السلام بوده اند ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1058
2⃣ادله ای که برای ایمان ابوطالب از کتب اهل سنت ارائه دادید قانع کننده نیست ❗️برای دوستان #سنی ام ارائه دادم اما قبول نکردند ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1059
3⃣همانطور که می دانید ابوطالب اسم اصلی خودش نیست بلکه کینه است. در واقع اسم اصلی ابوطالب عبد مناف است.
عبد مناف یعنی بنده ی مناف و مناف یکی از بزرگ ترین بت های مشرکین بوده.
حالا سوال اینجاست اگر ابوطالب ایمان اورده بود چرا نام خودش را عوض نکرد؟ حتی چرا مخفیانه نام خودش را عوض نکرد؟ چنانکه می دانید این اسم درست نیست و جایز نیست! چرا اسمش را حتی مخفیانه عوض نکرد ‼️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1069
4⃣آيا ابوطالب، پدر امام على و عموى محمد، به اسلام ايمان آورد ؟ در یکی از معتبرترین کتابهای تفسیری شیعه در این خصوص آمده ... امامباقر گفت: اسلام جز به عزت ما نمىافزايد، از اين رو ما از غيرمسلمانان ارث مىبريم و آنان از ما ارث نمىبرند، ميراث ابوطالب در دست ماست(چون او کافر بود و ما مسلمانیم).
ما معتقد به ارث بردن مسلمان از كافر فقط ميان فرزند و پدر هستيم نه ميان زن و شوهر ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2026
5⃣اسلامگرایان که به اعتراف خودشان نُه دهم دینشان تقیه است در توجیه این مسئله میگویند ابوطالب تظاهر به کفر میکرد تا بتواند از محمد حمایت و محافظت کند!
سوال اینجاست: چگونه حمزه عموی پیامبر، علیرغم اینکه اظهار اسلام میکرد باز هم میتوانست از محمد حمایت کند؟!
از طرفی میدانیم خود ابولهب (عموی دیگر محمد) نیز علیرغم اینکه از سران کفر در مکه بود، باز هم حامی محمد بوده و حتی یکبار جان محمد را از مرگ حتمی نجات داده بود .
بنابراین این مالهکشی شیعیان وجهی ندارد ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3648
#سایت_ما
ipasookh.ir
#حذف_نام_علی_ع_از_قرآن
🤔#پرسش
❔عجز و لابه محمد به كعبه و اثبات تحريف قرآن توسط مجلسى
#ترجمه: مقداد بن اسود کندی نقل میکند که گفته: پيامبر اسلام در حالى كه به پرده كعبه آويزان شده بود ميگفت: خدايا مرا قدرت بده، از من پيشتيبانى كن و مرا معروف و نامدار كن! جبرئیل نازل نازل شد و گفت بخوان محمد، گفت چه چيزى را؟ گفت: مگر به تو سعه صدر نداديم؟ و بار گران را از دوشت برنداشتيم؟ بارى كه پشتت را خم كرده بود! و تو را نامدار كرديم بوسيله دامادت على!! پس محمد آنرا خواند و ابن مسعود آنرا نوشت ولى عثمان در حين گردآورى قرآن آنرا حذف كرد
#متن_عربى: المقداد بن أسود الكندي قال: كنا مع رسول الله وهو متعلق بأستار الكعبة، وهو يقول: اللهم اعضدني واشدد أزري واشرح صدري وارفع ذكري، فنزل جبرئيل وقال: أقرأ يا محمد، قال: وما أقرأ ؟ قال أقرأ: " ألم نشرح لك صدرك * ووضعنا عنك وزرك * الذي أنقض ظهرك * ورفعنا لك ذكرك، بعلي صهرك؟ فقال: فقرأها وأثبتها ابن مسعود في مصحفه فأسقطها عثمان
#منبع: مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ٣٦، ص ١١٦، ح ٦٣ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
❕این روایت از حیث سندی ضعیف و مرفوعه است و راویان آن ذکر نشده است ، چنان که در سند روایت آمده است ؛ « بالاسناد یرفعه »
👌از سوی دیگر ، ما اگر از ضعف سندی این روایت چشم پوشی کنیم ، باز هم روایت مذکور مفهوم روشنی دارد و تحریف به معنای کم شدن آیه ای از قرآن را ثابت نمی کند .
❕خداوند قرآن را بر پیامبر گرامی نازل کرد ، تا ایشان مبین و مفسر قرآن باشند ، چنان که می فرماید ؛
« أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ » « ما اين ذكر (قرآن) را بر تو نازل كرديم تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها تبيين كنى، شايد انديشه كنند. » ( نحل 44 )
👌پیامبر گرامی اسلام ، آیات بسیاری را تفسیر کردند و تصریح کردند که این آیات در شان علی و اهل بیت علیهم السلام نازل شده است ، چنان که احمد بن حنبل رئیس حنابله چنین می گفت ؛
« فضائلی که برای علی شمارش شده است به اندازه ای است که برای هیچیک از صحابه آنچنان فضائلی ذکر نشده است » « ما جاء لأحد من أصحاب رسول اللّه صلى اللّه عليه (و آله) و سلم من الفضائل ما جاء لعلى بن أبى طالب عليه السلام. »
📚مستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص107
❕و یا از ابن عباس نقل می کنند که می گفت ؛
« آیاتی که در قرآن در شان علی روایت شده است ، در حق هیچ یک از صحابه نازل نشده است » « ما نزل فى أحد من كتاب اللّه تعالى ما نزل فى على عليه السلام »
📚الصواعق المحرقه : ص 76 _ نور الابصار شبلنجی : ص73
🔷خطیب بغدادی نیز از ابن عباس نقل می کند ؛
« سیصد آیه در قرآن در شان علی نازل شده است » «نزلت فى على عليه السلام ثلاثمائة آية »
📚تاریخ بغداد : ج 2 ص 221
❕در روایات ما نیز آمده است که علی علیه السلام فرمود ؛
« قرآن به چهار قسمت تقسیم می شود ، یک چهارم آن در شان ما نازل شده است و یک چهارم در مذمت دشمنان ما و یک چهارم آن سنن و امثال است و یک چهارم در رابطه با فرائض و احکام است و کرائم و آیات برگزیده قرآن در شان ما است »
«نَزَلَ الْقُرْآنُ أَرْبَاعاً رُبُعٌ فِينَا وَ رُبُعٌ فِي عَدُوِّنَا وَ رُبُعٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ رُبُعٌ فَرَائِضُ وَ أَحْكَامٌ وَ لَنَا كَرَائِمُ الْقُرْآن »
📚تفسیر فرات کوفی ص 47 _ البرهان ج 1 ص 52 _ بحار الانوار ج 24 ص 305
❕بنابراین ، آیات بسیاری از قرآن در شان و فضل و مقام علی و اهلبیت علیهم السلام نازل شده و توسط پیامبر گرامی ، تفسیر و تطبیق داده شده است ، چنان که ابوبصیر از امام صادق ع سوال کرد ؛
« مردم ( اهلسنت ) مى گويند: پس چرا نامى از على و اهل بيت او در كتاب خداوند عز و جل به ميان نيامده است؟ امام ع فرمود ؛
«به آنها بگوييد: بر پيامبر صلى الله عليه و آله نماز نازل شد، در حالى كه سه و چهار ركعت بودن آن از سوى خداوند، مورد تصريح قرار نگرفت و اين پيامبر بود كه آن را براى مردم تفسير كرد. نيز زكات بر پيامبر نازل شد و تصريح نشد كه در هر چهل درهم، يك درهم زكات بدان تعلّق مى گيرد و پيامبر آن را براى مردم تفسير فرمود. نيز حج بر پيامبر نازل شد و گفته نشد هفت بار طواف كنيد و خود پيامبر، اين حقيقت را براى آنها باز گفت و آيه: «خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولو الأمر خود را اطاعت كنيد» نازل شد كه در حقيقت در حقّ على، حسن و حسين نازل شده است ( و پیامبر چنین تفسیر کرد )»
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
« إنَّ النّاسَ يَقولونَ: فَما لَهُ لَم يُسَمِّ عَلِيّاً وأهلَ بَيتِهِ عليهم السلام في كِتابِ اللَّهِ عز و جل؟ فَقالَ: قولوا لَهُم: إنَّ رَسول َاللَّهِ صلى الله عليه و آله نَزَلَت عَلَيهِ الصَّلاةُ ولَم يُسَمِّ اللَّهُ لَهُم ثَلاثاً ولا أربَعاً حَتّى كانَ رَسول ُاللَّهِ صلى الله عليه و آله هُوَ الَّذي فَسَّرَ ذلِكَ لَهُم، ونَزَلَت عَلَيهِ الزَّكاةُ و لَم يُسَمِّ لَهُم مِن كُلِّ أربَعينَ دِرهَماً دِرهَمٌ حَتّى كانَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله هُوَ الَّذي فَسَّرَ ذلِكَ لَهُم، ونَزَلَ الحَجُّ فَلَم يَقُل لَهُم طوفوا اسبوعاً حَتّى كانَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله هُوَ الَّذي فَسَّرَ ذلِكَ لَهُم، ونَزَلَت: «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» ونزلت في عَلِيٍّ وَالحَسَنِ وَالحُسَينِ عليهم السلام. »
📚الکافی ج 1 ص 276
❕روشن است که تفسیر و تطبیق پیامبر ، به تعلیم جبرئیل و وحی الهی بوده است ، چنان که می فرماید ؛
« ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى _ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى » « و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد. آنچه آورده چيزى جز وحى نيست كه به او وحى شده است. » ( نجم 3_4 )
👌در روایت مورد استناد معاند نیز ، به عنوان شرح و تفسیر آیه ، تصریح شده است که خداوند به واسطه علی ع پیامبرش را یاری کرد و نام و آیین پیامبر را پر آوازه ساخت ، این تفسیر و شرح آیه مذکور ، در مصحف ابن مسعود ، بوده است و ابن مسعود به عنوان توضیح و شرح آیات مذکور ، نام علی ع را در کنار آیات شریفه ، آورده بود ، اما عثمان در هنگام یکسان سازی مصاحف ، این مطلب را حذف کرد یعنی نام علی ع را که به عنوان شرح آیات مذکور در کنار آیات ثبت شده بود ، حذف کرد .
❕شبیه این نقل ، در روایات اهلسنت هم از ابن مسعود ، در ذیل آیه ابلاغ نقل شده است ، خداوند در آیه مذکور می فرماید ؛
« يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ » « اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است كاملا (به مردم) برسان و اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده اى و خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم نگاه مى دارد، و خداوند جمعيت كافران (لجوج) را هدايت نمى كند. » ( مائده 67 )
❕این آیه مطابق روایات صریح اهلسنت ، در شان علی ع در جریان غدیر خم نازل شده است ، چنان که در ذیل گفته ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3128
👌ابن مسعود به عنوان شرح و توضیح آیه ، تصریح می کرد که آنچه پیامبر مامور به ابلاغ آن بوده است ، ولایت علی ع است ، لذا آیه مذکور را چنین می خواند ؛
«یا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ- إنّ عليّا مولى المؤمنين- و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته ... هكذا كنّا نقرء الآية على عهد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله » « اى رسول آن چه بر تو از سوى پروردگارت فرود آمده، برسان که به تحقيق على مولاى مؤمنان است و اگر چنين نكنى، رسالت آن را نرسانده اى ... ما آیه را در زمان پیامبر چنین می خواندیم »
📚شواهد التتزیل ، ج 1 ص 256 _ الدر المنثور ، ج 2 ص 298 _ فتح القدیر ، ج 2 ص 60
❕بنابراین ، چنین روایاتی تنها در مقام بیان شرح و تفسیر آیات است ، نه آنکه بگوید اصل قرآن مورد تحریف واقع شده است ، در روایت مورد استناد معاند نیز ، اصل قرآن تحریف نشده است ، بلکه شرح و تفسیر آیه ، توسط عثمان حذف شده است ، علمای شیعه بارها متذکر این نکته شده اند ؛
« ماخوذه من الوحی ، لا انها کانت من اجزاء القرآن » ( الوافی ، فیض کاشانی ، ج 9 ص 1778 ) _ « هذه الزیاده من تفسیر الآیه لا متنها » ( طریق الوصول الی مهمات الاصول ، مکارم شیرازی ، ج 1 ص 59 ) _ « على أنّ المراد من تلك الآيات، ما كان مأخوذا من الوحي من قبيل التفسير و تبيين المراد، لا من القرآن الكريم على حقيقته، حتى يقال إنّه يدلّ على نقصان القرآن » ( التحقیق فی نفی القرآن عن التحریف ، علی میلانی ، ص 77 )
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#بعثت_پیامبر_در_ماه_رجب_بوده_است_یا_رمضان
🤔#پرسش
❔مبعث خاتم الانبیاء ﷺ در چه زمانی رخ داد؟
✍🏻 آنحضرت ﷺ همزمان با نزول نخستین وحي الهی توسط جبریل امین در غار حرا، به پیغمبری رسید.
﴿شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ فِیهِ ٱلۡقُرۡءَانُ هُدࣰى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَـٰتࣲ مِّنَ ٱلۡهُدَىٰ وَٱلۡفُرۡقَانِ﴾
ماه رمضان، که قرآن در آن نازل شد. قرآنی که سراسرش هدایتگر مردم است و دارای دلایلی روشن و آشکار از هدایت میباشد، و مایه جدایی [حق از باطل] است. [بقره ١٨٥]
👈🏻 لذا نزول قرآن عظیمالشأن، [هم نزول دفعي از نزد خدا به آسمان؛ و هم شروع نزول تدریجی آن از آسمان به پیغمبر] هردو در ماه مبارک رمضان بوده است. و بنابراین، مبعث پیغمبر خدا ﷺ نیز در همین ماه شریف، با نزول نخستین وحي الهی [آیات ابتدائی سوره علق] میباشد.
امام مبارکفوری [رحمه الله] در کتاب "الرحیق المختوم" میفرماید :
✍🏻 با بررسی قرائن و شواهد و دلایل مختلف، میتوانیم سالروز بعثت پیامبر اکرم ﷺ را شامگاهان دوشنبه بیست ویکم رمضان، مطابق با دهم اگوست سال 610 میلادی، شب هنگام، معین سازیم که در آن اوان، ایشان دقیقاً چهل سال قمری و شش ماه و دوازده روز از عمر شریفشان میگذشته است که برابر با 39 سال شمسی و 2 ماه و 20 روز خواهد بود.
شیخ صدوق با سند معتبر روایت میکند :
حَدَّثَنِي عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ النَّيْسَابُورِيُّ الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ النَّيْسَابُورِيُّ قَالَ قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْفَضْلُ بْنُ شَاذَانَ النَّيْسَابُورِيُّ عَنِ الرِّضَا [عَلَيْهِ السَّلاَمُ] قَالَ : ... فَإِنْ قِيلَ فَلِمَ جُعِلَ الصَّوْمُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ خَاصَّةً دُونَ سَائِرِ الشُّهُورِ قِيلَ لِأَنَّ شَهْرَ رَمَضَانَ هُوَ الشَّهْرُ اَلَّذِي أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ الْقُرْآنَ وَفِيهِ فَرَّقَ اللَّهُ بَيْنَ أَهْلِ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى {شَهْرُ رَمَضٰانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنّٰاسِ وَبَيِّنٰاتٍ مِنَ الْهُدىٰ وَالْفُرْقٰانِ} وَفِيهِ نُبِّئَ مُحَمَّدٌ ﷺ.
✍🏻 امام رضا فرمود : اگر پرسیده شود که چرا فقط روزهی ماه رمضان واجب شد، نه سایر ماهها؟ باید گفت : زیرا خدا در این ماه، قرآن را نازل فرمود و در این ماه، حضرت محمد ﷺ مبعوث شد.
📚 علل الشرائع 251/1
📚 بحار الأنوار 369/93
📚 وسائل الشيعة 242/10
📝 شیعیان، بدون اینکه توجه به حدیث معتبر خودشان [که فرستادیم] کنند، روز 27 رجب را مبعث قرار دادند و به دو حدیث ضعیف تمسّک کردند ... ❗️
💠#پاسخ💠
👌اجماع علمای شیعه بر آن است که مبعث پیامبر گرامی اسلام ، در بیست و هفتم ماه رجب بوده است و روایات متواتری از اهلبیت ع در این رابطه داریم که ضعف سندی یک ، یا دو تای آنها ، ضرری به اصل مطلب وارد نمی کند ، چنان که علامه مجلسی می نویسد ؛
« بدان كه اجماعى علماى شيعه است كه بعثت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در بيست و هفتم ماه مبارك رجب واقع شد و احاديث معتبره از ائمه هدى عليهم السّلام بر اين مضمون وارد است »
📚حیاه القلوب ، ج 3 ص 671
❕امام صادق ع فرمود ؛
« در روز بیست و هفتم ماه رجب ، رسول الله ص به پیامبری مبعوث شد » « يَوْمُ سَبْعَةٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ نُبِّئَ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ ص »
📚الکافی ج 3 ص 469 _ مسار الشیعه ص 72 _ المقنعه ، ص 37 _ التهذیب ، ج 3 ص 185
❕امام جواد ع فرمود ؛
« در رجب ، شبی است که برتر است از هر آنچه که خورشید بر آن می تابد ، و آن شب ، شب بیست و هفتم ماه رجب است ، که پیامبر اسلام در صبح آن ، به رسالت مبعوث شد » « إِنَّ فِي رَجَبٍ لَلَيْلَةً خَيْرٌ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ هِيَ لَيْلَةُ سَبْعٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ- فِيهَا نُبِّئَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي صَبِيحَتِهَا »
📚مصباح المتهجد ، ص 749 _ وسائل الشیعه ج 8 ص 111
❕ابن عباس می گفت ؛
« در شب بیست و هفتم ماه رجب بود که پیامبر به رسالت مبعوث شد » « كَانَ يَقُولُ فِي سَبْعٍ وَ عِشْرِينَ لَيْلَةً خَلَتْ مِنْ رَجَبٍ بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً ص »
📚بحار الانوار ، ج 97 ص 51 _ مستدرک الوسائل ج 6 ص 291
❕امام صادق ع فرمود ؛
« روزه ، روز بیست و هفتم ماه رجب را ترک نکن ، چرا که آن روز ، همان روزی است که نبوت بر محمد ص ، نازل شد و ثوابش به مانند ثواب شصت ماه است »
«لَا تَدَعْ صِيَامَ يَوْمِ سَبْعَةٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ- فَإِنَّهُ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي أُنْزِلَتْ فِيهِ النُّبُوَّةُ عَلَى مُحَمَّدٍ ص- وَ ثَوَابُهُ مِثْلُ سِتِّينَ شَهْراً لَكُمْ »
📚الفقیه ، ج 2 ص 90 _ ثواب الاعمال ، ص 99 _ الکافی ج 4 ص 148
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕امام کاظم ع فرمود ؛
« خداوند ، محمد را در بیست و هفتم ماه رجب ، به عنوان رحمتی برای جهانیان مبعوث کرد ، هرکس آن روز را روزه بدارد ، خداوند پاداش روزه داری شصت ماه را به او می دهد » «بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُحَمَّداً ص رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ فِي سَبْعٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ فَمَنْ صَامَ ذَلِكَ الْيَوْمَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ صِيَامَ سِتِّينَ شَهْراً »
📚الکافی ج 4 ص 149 _ وسائل الشیعه ج 10 ص 448
👌خود پیامبر گرامی فرمود ؛
« در بیست و هفتم ماه رجب ، خداوند محمد را مبعوث کرد » «فِي سَابِعٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً »
📚مستدرک الوسائل ج 7 ص 518
❕روایات فراوان دیگری در این رابطه و فضل نماز و روزه ، بیست و هفتم ماه رجب ، در مجامع روایی ما وارد شده است ، که به نظر می رسد ، در آنچه که نقل شد ، کفایت باشد .
👌جالب آن است که در روایات اهلسنت هم ، تصریح شده است که بعثت پیامبر گرامی اسلام ، در بیست و هفتم ماه رجب بوده است ، که متاسفانه وهابیون بیسواد فضای مجازی ، به این روایات توجه ندارند .
❕از پیامبر گرامی نقل می کنند که فرمود ؛
« در رجب ، روز و شبی است که هرکس روزش را روزه بگیرد و شبش را عبادت کند ، مانند آن است که صد سال روزگار را ، روزه گرفته است ، و آن بیست و هفتم ماه رجب است که در آن روز ، خداوند ، محمد را به رسالت مبعوث کرد »
«في رجب يوم وليلة من صام ذلك اليوم وقام تلك الليلة كان كمن صام من الدهر مائة سنة وهو لثلاث بقين من رجب وفيه بعث الله محمدا صلى الله عليه وسلم »
📚شعب الایمان ، بیهقی ، ج 3 ص 374 _ کنزالعمال ، ج 12 ص 312 _ الدر المنثور ، ج 3 ص 235
❕یا در نقل دیگر می آورند که ابوهریره می گوید ؛
« هرکس روز ، بیست و هفتم از ماه رجب را روزه بگیرد ، خداوند برای او پاداش شصت ماه روزه را می نویسد ، آن روز ، همان روزی است که جبرئیل ، بر پیامبر به رسالت ، نازل شد » « من صام يوم سبعة وعشرين من رجب كتب له صيام ستين شهرا ، وهو اليوم الَّذي نزل فيه جبريل على النبي صلى الله عليه وسلم بالرسالة أول يوم هبط فيه »
📚المنتظم فی تاریخ الامم ، ابن الجوزی ، ج 2 ص 349 _ السیره الحلبیه ، ج 1 ص 384
👌متاسفانه اهلسنت بر خلاف این روایات ، استدلال می کنند که چون قرآن در ماه رمضان بر پیامبر ص ، نازل شده است ، پس بعثت ایشان در ماه رمضان بوده است ❗️
👌برای پاسخ به این اشکال باید توجه کنیم که از يك سو می خوانیم که « قرآن در ليله مباركه نازل شده است » ( دخان 3 )
❕از سوى ديگر در آيه 185 سوره بقره آمده است : « ماه رمضان را روزه بداريد، ماهى كه قرآن در آن نازل شده است »
👌و از سوى سوم در سوره قدر مى خوانيم « إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ » « ما آن را در شب قدر نازل كرديم »
❕از مجموع اين آيات به خوبى استفاده مى شود كه آن شب مباركى كه در آيه مورد بحث به آن اشاره شده شب قدر در ماه مبارك رمضان است.
👌همینطور از آيات متعددى استفاده مى شود كه پيامبر ص قبل از نزول تدريجى قرآن از آن آگاهى داشت، مانند آيه 114 سوره طه « و لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى إِلَيْكَ وَحْيُهُ » « پيش از آنكه وحى در باره قرآن بر تو نازل شود نسبت به آن عجله مكن »
❕و در آيه 16 سوره قيامة آمده است ؛ « لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ » « زبان خود را براى عجله به قرآن حركت مده »
👌از مجموع اين آيات مى توان نتيجه گرفت كه قرآن داراى دو نوع نزول بوده است ؛
❕ اول « نزول دفعى » و جمعى كه يك جا از سوى خداوند بر قلب پاك پيامبر ص در ماه رمضان و شب قدر نازل گرديده ، دوم « نزول تدريجى » كه بر حسب شرائط و حوادث و نيازها در طى 23 سال نازل شده است.
❕شاهد ديگر اين سخن اينكه در بعضى از آيات قرآن تعبير به « انزال » و در بعضى ديگر تعبير به « نزول » شده است، از پاره اى از متون لغت استفاده مى شود كه « تنزيل » معمولا در مواردى گفته مى شود كه چيزى تدريجا نازل شود و به صورت پراكنده و تدريجى، اما « انزال » مفهوم وسيعى دارد كه هم نزول تدريجى را شامل مى شود و هم نزول دفعى را .
📚مفردات راغب ، ماده نزل
👌اما اين نزول دفعى بر قلب پيامبر ص چگونه بوده؟ آيا به شكل همين قرآن فعلى با آيات و سوره هاى مختلف؟. يا مفاهيم و حقايق آنها به صورت فشرده و جمعى؟. دقيقا روشن نيست، همين قدر از قرائن فوق مى فهميم كه يك بار اين قرآن در يك شب بر قلب پاك پيامبر ص نازل شده است و يك بار تدريجى در 23 سال.
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕امام صادق عليه السلام به مُفضَّل فرمود ؛
«اى مُفضّل! قرآن، در طول بيست و سه سال، نازل شد. خداوند مى فرمايد: «ماه رمضان كه در آن، قرآنْ فرو فرستاده شد» ... مفضّل گفت: سَروَرم! اين، همان تنزيلِ [يكجايىِ] قرآن است كه خداوند، در كتابش آن را بيان كرده است. پس ظهور وحى در طول بيست و سه سال، چگونه بوده است؟
❕فرمود: «آرى، اى مفضّل! خداوند، قرآن را در ماه رمضان بر پيامبر عطا نمود، و ايشان، آن را تنها در هنگام لزوم، ابلاغ مى كرد و فقط در زمانى كه امر يا نهى اى ضرورت مى يافت، بيان مى نمود. پس جبرئيل عليه السلام با وحى، فرود آمد و آنچه را بِدان مأمور بود، ابلاغ كرد، و خداوند فرمود: «و زبانت را [در هنگام وحى،] زود به حركت در مياور تا در خواندن [قرآن]، شتابزدگى به خرج نداده باشى »
« يا مُفَضَّلُ! إنَّ القُرآنَ نَزَلَ في ثَلاث وعِشرينَ سَنَةً، وَاللَّهُ يَقولُ: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» ... قالَ المُفَضَّلُ: يا مَولايَ! فَهذا تَنزيلُهُ الَّذي ذَكَرَهُ اللَّهُ في كِتابِهِ، وكَيفَ ظَهَرَ الوَحيُ في ثَلاثٍ وعِشرينَ سَنَةً؟ قالَ: نَعَم يا مُفَضَّلُ! أعطاهُ اللَّهُ القُرآنَ في شَهرِ رَمَضانَ وكانَ لا يُبَلِّغُهُ إلّافي وَقتِ استِحقاقِ الخِطابِ، ولا يُؤَدّيهِ إلّافي وَقتِ أمرٍ ونَهيٍ، فَهَبَطَ جَبرَئيلُ عليه السلام بِالوَحيِ فَبَلَّغَ ما يُؤمَرُ بِهِ وقَولُهُ: «لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ»
📚بحار الانوار ج 89 ص 38
❕در روایت دیگر آمده است که حفص بن غیاث می گوید ، به امام صادق ع گفتم که خداوند عز و جل مى فرمايد: «ماه رمضان كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است»، در حالى كه قرآن، از اوّل تا آخر آن، در طول [حدود] بيست سال، فرو فرستاده شد. امام صادق عليه السلام فرمود ؛
«قرآن، در ماه رمضان، يكجا به بيت المعمور، فرو فرستاده شد و سپس در طول بيست سال، [تدريجاً] نازل گشت». سپس فرمود: «پيامبر فرموده است: صُحُف ابراهيم، در شب اوّل ماه رمضان، نازل گشت. تورات، در شب ششم ماه رمضان، نازل شد. انجيل، در شب سيزدهم ماه رمضان، نازل شد. زبور، در شب هجدهم ماه رمضان، نازل شد و قرآن، در شب بيست و سوم ماه رمضان، نازل شده است».
« سَأَلتُهُ عليه السلام عَن قَولِ اللَّهِ عز و جل: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» وإنَّما انزِلَ في عِشرينَ سَنَةً بَينَ أوَّلِهِ وآخِرِهِ؟ فَقالَ أبو عَبدِ اللَّهِ عليه السلام: نَزَلَ القُرآنُ جُملَةً واحِدَةً في شَهرِ رَمَضانَ إلَى البَيتِ المَعمورِ، ثُمَّ نَزَلَ في طولِ عِشرينَ سَنَةً. ثُمَّ قالَ: قالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: نَزَلَت صُحُفُ إبراهيمَ في أوَّلِ لَيلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ، وانزِلَتِ التَّوراةُ لِسِتٍّ مَضَينَ مِن شَهرِ رَمَضانَ، وانزِلَ الإِنجيلُ لِثَلاثَ عَشرَةَ لَيلَةً خَلَت مِن شَهرِ رَمَضانَ، وانزِلَ الزَّبورُ لِثَمانِ عَشرَةَ خَلَونَ مِن شَهرِ رَمَضانَ، وانزِلَ القُرآنُ في ثَلاثٍ و عِشرينَ مِن شَهرِ رَمَضان »
📚الکافی ج 2 ص 629 _ بحار الانوار ج 94 ص 25
❕بنابراین از این آیات و روایات استفاده می شود که قرآن دو بار بر پيامبر ص نازل شده يك بار نزول دفعى در شب قدر، و بار ديگر نزول تدريجى در طول 23 سال و در شب قدر قرآن بر بیت المعمور نازل شده است و قلب پاک پیامبر گرامی اسلام ، نسبت به آن اطلاع یافته است .
❕با توجه به آنچه گفتیم ، روشن شد که اگر قرآن در شب قدر نازل شده پس چگونه طبق روايات مشهور آغاز بعثت پيغمبر در 27 ماه رجب صورت گرفته است؟ زيرا نزول آن در ماه رمضان جنبه جمعى داشته، در حالى كه نزول اولين آيات در 27 رجب مربوط به نزول تدريجى آن است و به اين ترتيب مشكلى از اين نظر پيش نمى آيد.
📚تفسير نمونه، ج 21، ص: 149
❕جالب آن است که در روایات اهلسنت هم آمده است که تنها نزول دفعی قرآن در ماه رمضان بوده است نه نزول تدریجی ( و طبق بقیه روایات آنها که نقل کردیم ، آغاز نزول تدریجی در بیست و هفتم ماه رجب بوده است ) چنان که نقل می کنند ؛
« نَزَلَ القُرآنُ جُملَةً واحِدَةً فى شَهرِ رَمَضانَ فى لَيلَةِ القَدرِ فَجُعِلَ فى بَيتِ العِزَّةِ ثمّ انزِلَ عَلى النَّبِىّ فى عِشرينَ سَنَةً جَوابَ كَلامِ النّاسِ. » « قرآن به يكباره در شب قدر ماه رمضان فرود آمد و در بيت العزّه قرار گرفت، و بعد، در طول بيست سال در جواب درخواست مردم به پيامبر نازل شد. »
📚الدر المنثور ، ج 1 ص 189 _ جامع البیان ، ج 2 ص 196 _ تفسیر ابن کثیر ، ج 1 ص 222
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕در پایان ، پاسخ اشکال وهابی را می دهیم که با استناد به روایتی از امام رضا ع مدعی بود که بعثت پیامبر گرامی اسلام در ماه رمضان بوده است ، مطابق روایت مذکور ، امام ع فرمود ؛
« لِأَنَّ شَهرَ رَمَضانَ هُوَ الشَّهرُ الَّذي أنزَلَ اللّهُ تَعالى فيهِ القُرآنَ، و فيهِ فَرَّقَ بَينَ الحَقِّ وَ الباطِلِ، كَما قالَ اللّهَ عز و جل: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ»، و فيهِ نُبِّئَ مُحَمَّدٌ صلى الله عليه و آله، و فيهِ لَيلَةُ القَدرِ الَّتي هِيَ خَيرٌ مِن ألفِ شَهرٍ، و فيها يُفرَقُ كُلُّ أمرٍ حَكيمٍ »
« ماه رمضان، ماهى است كه خداوند در آن، قرآن را نازل كرده و در آن ميان حق و باطل، جدايى انداخته است، آن چنان كه خداوند فرموده است: «ماه رمضان، ماهى كه قرآن در آن فرود آمده است تا هدايتى براى مردم و نشانه هايى روشن از هدايت و فرقان باشد». محمّد نيز در اين ماه به خبرداری رسيده است. و در آن، شب قدر است كه بهتر از هزار ماه است. در آن شب، هر امر حكمت آميزى مقدّر (جدا) مى شود »
📚عیون الاخبار ج 2 ص 116
👌وهابی به این فراز روایت تمسک کرده است ؛ « فیه نبئ النبی » ، در حالی که اصل معنای « نبئ » ، از ماده « نبأ » ، به معنای خبر است ، و به حسب و قرینه آنچه ما تاکنون توضیح دادیم ، مفهوم روایت چنین می شود که در ماه رمضان و شب قدر ، پیامبر گرامی از نزول دفعی قرآن خبر دار شد ؛ « انه نبئ بالقرآن »
📚پاورقی وسائل الشیعه ، ج 10 ص 242
❕اگر از این پاسخ هم چشم پوشی کنیم و بگوییم مقصود آن است که پیامبر در ماه رمضان به رسالت مبعوث شدند ، باز هم گفتنی است که روایت مذکور مطابق با عقیده اهلسنت است چرا که آنان چشم خود را بر روایاتی که می گوید پیامبر در ماه رجب مبعوث شده است ، بسته اند و معتقد شده اند که پیامبر در ماه رمضان مبعوث شده است ، امام ع در این فراز روایت ، از روی تقیه ، و به خلاف روایات متواتری که نقل کردیم ، مطابق با عقیده اهلسنت ، سخن گفته اند ، چنان که خود اهلبیت ع به ما ملاک دادند که روایتی را که موافق عقیده اهلسنت است ترک کنید و به روایتی که مخالف انها است ، عمل کنید .
❕راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛
« دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف عقیده اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » « وَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَيْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَ الْآخَرَ مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَيِّ الْخَبَرَيْنِ يُؤْخَذُ قَالَ مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَاد »
📚 الکافی : ج 1 ص 68
❕لذا می بینیم که علامه مجلسی نیز احتمال می دهد که این فراز روایت ، از روی تقیه صادر شده باشد ؛ « یمکن حمله علی التقیه »
📚بحار الانوار ج 18 ص 190
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir