eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
221 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
▪️کانال پرسمان اعتقادی تقدیم می کند ؛ ⚫️ویژه نامه محرم و عزاداری ⬛️پاسخ به بیش از 5⃣2⃣2⃣ پرسش و ش
❗️قابل توجه ملحدین و وهابیون در آستانه ورود به محرم 👌اگر واقعا مدعی هستید پولی که آمریکا و اسرائیل و آل سعود خرجتان می کنند برایتان حلال است و در قبال آن زحمت قابل قبول می کشید , لطفا در محرم امسال شبهات تکراری مطرح نکنید و وقت ما را با مطالب تکراری و پاسخ گفته شده نگیرید ❗️شبهات تازه ای مطرح کنید که در مجموعه شبهاتی محرمیه منتشر شده ما نباشد تا هم مخاطبینتان خسته نشوند و هم اربابانتان اجر و مزد بیشتری به شما دهند ❗️ 🤲اجرکم عند موالیکم و حشرکم الله معهم فی اسفل السافلین انشاء الله .
توضیحی در مورد عدم اکراه در پذیرش اسلام و فلسفه جهاد 🤔 ❓اسلام دین صلح ❕ ❓هیچ اجباری در دین نیست! ﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ (البقره/۲۵۶)﴾ پس با آنها پيكار كنيد تا اسلام بياورند ﴿تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ (الفتح/۱۶)﴾ ❕❕ 💠💠 👌چنان که بارها گفته ایم اسلام آیینی است که هیچ کس را بر ایمان و اسلام مجبور نمی کند , چنان که خداوند می فرماید : " لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ " " در قبول دين، اكراهى نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. " ( بقره ٢٥٦ ) ❕مفسر معروف اسلامى" طبرسى" در" مجمع البيان" در شان نزول آيه نقل مى‏كند: مردى از اهل مدينه بنام" ابو حصين" دو پسر داشت برخى از بازرگانانى كه به مدينه كالا وارد مى‏كردند هنگام برخورد با اين دو پسر آنان را به عقيده و آيين مسيح دعوت كردند، آنان هم سخت تحت تاثير قرار گرفته و به اين كيش وارد شدند و هنگام مراجعت نيز به اتفاق بازرگانان به شام رهسپار گرديدند. " ابو حصين" از اين جريان سخت ناراحت شد و به پيامبر ص اطلاع داد و از حضرت خواست كه آنان را به مذهب خود برگرداند و سؤال كرد آيا مى‏تواند آنان را با اجبار به مذهب خويش باز گرداند؟ آيه فوق نازل گرديد و اين حقيقت را بيان داشت كه:" در گرايش به مذهب اجبار و اكراهى نيست". 📚مجمع البیان ج ٢ ص ٦٣١ ❕در نقلی آمده است که امام رضا ع به نقل از پدران بزرگوار خود فرمود : " مسلمانان به پيامبر خدا گفتند: اى پيامبر خدا! اگر كسانى را كه بر آنان چيره گشتى، به پذيرش اسلام مجبور مى‏ساختى، شمارِ ما افزون مى‏گشت و در برابر دشمنان، نيرومند مى‏شديم. پيامبر خدا فرمود:" من حاضر نيستم خداوند عز و جل را با بدعتى كه در باره آن به من دستورى نرسيده است، ديدار كنم «و من، از خودسران نيستم» . در اين هنگام، خداوند- تبارك و تعالى- نازل كرد: اى محمّد! «اگر پروردگارت مى‏خواست، بى گمان، همه كسانى كه در زمين هستند، سراسر، ايمان مى‏آوردند»؛ يعنى همه در دنيا، از سرِ اجبار وناچارى ايمان مى‏آوردند، همچنان كه در آخرت، با ديدن و مشاهده عذاب، ايمان مى‏آورند، و اگر من اين كار را با آنان مى‏كردم، ديگر سزاوارِ پاداش و ستايش از جانب من نمى‏بودند؛ بلكه مى‏خواهم كه با اختيار و آزادانه، ايمان بياورند تا سزاوار تقرّب [به من‏] و كرامت و جاودانگى در بهشتِ جاويدان شوند. «پس آيا تو مردم را مجبور مى‏كنى كه مؤمن باشند؟». " أنَّ المُسلِمينَ قالوا لِرَسولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله لَو أكرَهتَ يا رَسولَ اللَّهِ مَن قَدَرتَ عَلَيهِ مِنَ النّاسِ عَلَى الإِسلامِ لَكَثُرَ عَدَدُنا وقَوينا عَلى‏ عَدُوِّنا. فَقالَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: ما كُنتُ لِأَلقَى اللَّهَ عَزَّ وجَلَّ بِبِدعَةٍ لَم يُحدِث إلَيَّ فيها شَيئاً «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ» فَأَنزَلَ اللَّهُ تَبارَكَ وتَعالى‏: يا مُحَمَّدُ «وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً» عَلى‏ سَبيلِ الإِلجاءِ وَالاضطِرارِ فِي الدُّنيا كَما يُؤمِنونَ عِندَ المُعايَنَةِ ورُؤيَةِ البَأسِ فِي الآخِرَةِ ولَو فَعَلتُ ذلِكَ بِهِم لَم يَستَحِقُّوا مِنّي ثَواباً ولا مَدحاً لكِنّي اريدُ مِنهُم أن يُؤمِنوا مُختارينَ غَيرَ مُضطَرّينَ لِيَستَحِقّوا مِنِّي الزُّلفى‏ وَالكَرامَةَ ودَوامَ الخُلودِ في جَنَّةِ الخُلدِ «أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ». 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج 1 ص 136، تفسير نور الثقلين: ج 2 ص 331 ❕جهاد در اسلام نیز برای تحمیل عقیده و مسلمانی بر کسی نیست , بلکه جهاد در اسلام جهاد دفاعی در برابر مهاجمین و ظالمینی است که در برابر مسلمین اعلام جنگ و لشکر کشی می کنند , چنان که خداوند می فرماید : " أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَدِير " " به آنها كه جنگ بر آنان تحميل شده اجازه جهاد داده شده است، چرا كه مورد ستم قرار گرفته‏اند و خدا قادر بر نصرت آنها است. " ( حج ٣٩ ) 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕در تفسیر نمونه می خوانیم : " آيا صحيح است كسى به انسان حمله كند و او از خود دفاع ننمايد؟ يا ملتى متجاوز و سلطه‏گر هجوم بر ملت ديگر ببرند و آنها دست روى دست گذارده نابودى كشور و ملت خويش را تماشا كنند. در اينجا تمام قوانين آسمانى و بشرى به شخص يا جمعيتى كه مورد هجوم واقع شده حق مى‏دهد براى دفاع از خويشتن به پا خيزد و آنچه در قدرت دارد به كار برد، و از هر گونه اقدام منطقى براى حفظ موجوديت خويش فروگذار نكند . ❕اين نوع جهاد را،" جهاد دفاعى" مى‏نامند، جنگهايى مانند جنگ احزاب و احد و موته و تبوك و حنين و بعضى ديگر از غزوات اسلامى جزء اين بخش از جهاد بوده و جنبه دفاعى داشته است. هم اكنون بسيارى از دشمنان اسلام، جنگ را بر مسلمين تحميل كرده‏اند و سرزمينهاى اسلامى را اشغال نموده و منابع آنها را زير سلطه خود گرفته‏اند چگونه اسلام اجازه مى‏دهد در مقابل آنها سكوت شود؟ " 📚تفسير نمونه، ج‏ 2، ص: 27 ❕آیه مورد استناد معاند نیز ناظر به همین جهاد دفاعی و برای تسلیم و شکست دادن مهاجمین است , چنان که خداوند می فرماید : " قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرابِ سَتُدْعَوْنَ إِلى‏ قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْراً حَسَناً وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا كَما تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَلِيماً " " به متخلفان از اعراب بگو: به زودى از شما دعوت مى‏شود كه به سوى قومى جنگجو برويد و با آنها پيكار كنيد تا تسلیم شوند , اگر اطاعت كنيد خداوند پاداش نيكى به شما مى‏دهد، و اگر سرپيچى نمائيد همانگونه كه قبلا نيز سرپيچى نموديد شما را عذاب دردناكى مى‏كند. " ( فتح ١٦ ) ❕مخاطب آیه متخلفان" حديبيه" است و راه بازگشت را به روى آنها مى‏گشايد , و متذکر می شود هر گاه به راستى از رفتار قبلى خود پشيمان شده‏ايد، و دست از راحت طلبى و دنيا پرستى برداشته‏ايد، بايد امتحان صداقت خود را در ميدان سخت و سهمگين ديگرى بدهيد، و گرنه از ميدانهاى سخت اجتناب كردن، و در ميدانهاى راحت و پر غنيمت شركت نمودن به هيچوجه ممكن نيست، و دليلى است بر نفاق يا ضعف ايمان و جبن و ترس شما. ❕با توجه به اينكه در عصر پيامبر ص بعد از ماجراى" حديبيه" و" خيبر" غزوه مهمى با مشركان جز فتح مکه و غزوه" حنين" وجود نداشت، آيه فوق مى‏تواند اشاره به آنها باشد، مخصوصا غزوه حنين كه مردان جنگجوى سخت‏كوشى از طايفه" هوازن" و" بنى سعد" در آن شركت داشتند.... " 📚تفسیر نمونه ج ٢٢ ص ٦٠ ❕در کتاب بحار الانوار نیز متذکر شده است که آیه می تواند در مورد غزوه حنین و طایفه هوازن و ثقیف باشد : " و هم هوازن و حنين و قيل هوازن و ثقيف‏ " 📚بحار الانوار ج ١٩ ص ١٦٠ ❕شیخ عباس قمی می نویسد : " قبيله هوازن و ثقيف كه مردمى دلاور بودند تنمّر و تكبّر ورزيدند و با هم پيمان‏ نهادند كه با پيغمبر جنگ كنند، پس مالك بن عوف نضرىّ- كه قائد هوازن بود- به تجهيز لشكر پرداخت و قبايل را با زنان و كودكان و اموال و مواشى كوچ همى‏داد، و چهار هزار مرد جنگى در ميان ايشان بود. پس مالك كس به قبيله بنى سعد فرستاد و استمداد كرد، ايشان گفتند: محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلم رضيع ما است، و در ميان ما بزرگ شده با او رزم ندهيم، مالك به تكرير ارسال رسل و تقرير مكاتيب و رسائل، گروهى را از ايشان بفريفت و با خود كوچ داد. ❕بالجمله از دور و نزديك تجهيز لشكر كرد، چندان كه سى هزار مرد دلاور بر او گرد آمد. پس طىّ طريق كرد، در پهن دشتى كه وادى حنين نام دارد اطراق كرد. از آن سوى، اين خبر به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلم رسيد، به اعداد كار پرداخت، عتاب بن اسيد را به حكومت مكّه بازداشت، و معاذ بن جبل را براى تعليم مردم مكّه نزد او گذاشت، پس با دو هزار نفر از اهل مكّه، و ده هزار مردم خود كه مجموع دوازده هزار بود، و به قولى با شانزده هزار مرد جنگى از مكّه خيمه بيرون زد و يك صد زره، و بعضى ديگر از آلات حرب از صفوان بن اميّه به عاريت گرفت و كوچ داده راه با حنين نزديك كرد. " 📚منتهى الآمال ج‏1، ص: 218 👌می بینیم طایفه هوازن و ثقیف در حنین قصد جنگ با پیامبر گرامی و نابودی اسلام را داشتند که پیامبر گرامی از باب جهاد دفاعی به نبرد آنان رفت و آیه مورد استناد معاند از سوره فتح نیز ناظر به نبرد با همین مهاجمین و دشمنان حربی قوی و جنگجو تا زمان شکست دادن و تسلیم شدن آنان است و مقصود از " یسلمون " در آیه مذکور , بر خلاف ادعای معاند , تسلیم شدن و شکست این گروه مهاجم است نه تحمیل جبری دین اسلام بر آنها , زیرا روشن شد که پیامبر گرامی کسی را بر دین اسلام مجبور نمی کرد . ❕ماده " سلم " در موارد تسلیم شدن و تن دادن به صلح و اطاعت پذیری به کار می رود . 📚لسان العرب ج ١٢ ص ٢٩٣ " لغتان للصلح ... ای الانقیاد " @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
نبرد تن به تن در میدان کربلا و دلاوری و ایثار یاران امام حسین علیه السلام 🤔 ❓ دیروز یکی از من پرسید چرا امام حسین همه هفتاد و دوتن را یکی یکی فرستاد شهید بشن بعد بچه شش ماهه را بر سردست گرفت و تنها زمانی که دیگر کسی نبود خود به میدان رفت در آن دوره جنگهای پهلوانی چنین کاری از کس دیگری سر نزده پاسخی دارید من بهش بدم ❗️❗️ 💠💠 👌روز عاشورا امام حسين عليه السلام بر اساس روشهاى رزمى متعارف در آن زمان مى جنگيد. در آن عصر جنگها، هم به صورت عمومى صورت مى گرفت و هم به صورت رزم انفرادى و هماورد طلبى. براى همين امام ع هم حمله هاى عمومى داشت و هم رزم انفرادى. روز عاشورا در حمله عمومى اول كه از سوى دشمن و امام صورت گرفت تنی چند از ياران امام به شهادت رسيدند. ❕مورخین می نویسند که هر دو گروه در آغاز نبرد , آرایش جنگ به صورت عمومی را به خود گرفتند : " حسين بن على عليه السلام، صبحگاهان، يارانش را پس از نماز صبح، آماده كرد. سى و دو سوار و چهل پياده با او بودند. او زُهَير بن قَين را بر جناح راست يارانش و حبيب بن مظاهر را بر جناح چپ يارانش، قرار داد و پرچمش را به دست برادرش عبّاس عليه السلام سپرد .... ❕عمر بن سعد نيز در همان صبحگاه كه روز جمعه بود و شنبه هم گفته شده، يارانش را آماده كرد و با لشكرى كه همراهش بودند، به سوى حسين عليه السلام بيرون آمد. بر جناح راست [لشكر] او، عمرو بن حَجّاج و بر جناح چپ [لشكر] او، شمر بن‏ ذى الجوشن و بر سواران، عُروَة بن قيس و بر پيادگان، شَبَث بن رِبْعى گمارده شده بودند و پرچم را به غلامش دُرَيد داد. " " أصبَحَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام فَعَبَّأَ أصحابَهُ بَعدَ صَلاةِ الغَداةِ، وكانَ مَعَهُ اثنانِ وثَلاثونَ فارِسا و أربَعونَ راجِلًا، فَجَعَلَ زُهَيرَ بنَ القَينِ في مَيمَنَةِ أصحابِهِ، وحَبيبَ بنَ مُظاهِرٍ في مَيسَرَةِ أصحابِهِ، و أعطى رايَتَهُ العَبّاسَ أخاهُ عليه السلام .... و أصبَحَ عُمَرُ بنُ سَعدٍ في ذلِكَ اليَومِ، وهُوَ يَومُ الجُمُعَةِ وقيلَ: يَومُ السَّبتِ فَعَبَّأَ أصحابَهُ وخَرَجَ فيمَن مَعَهُ مِنَ النّاسِ نَحوَ الحُسَينِ عليه السلام، وكانَ عَلى مَيمَنَتِهِ عَمرُو بنُ الحَجّاجِ، وعَلى مَيسَرَتِهِ شِمرُ بنُ ذِي الجَوشَنِ، وعَلَى الخَيلِ عُروَةُ بنُ قَيسٍ، وعَلَى‏ الرَّجّالَةِ شَبَثُ بنُ رِبعِيٍّ، و أعطَى الرّايَةَ دُرَيدا مَولاه‏ " 📚الإرشاد: ج 2 ص 95، إعلام الورى: ج 1 ص 457 ، روضة الواعظين: ص 203 , بحار الأنوار: ج 45 ص 4؛ الأخبار الطوال: ص 256 _ تاريخ الطبري: ج 5 ص 422، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 560 ❕مطابق نقل مورخین نبرد عمومی به این صورت آغاز شد : " عمر بن سعد، پيش آمد و تيرى به سوى لشكر حسين عليه السلام انداخت و گفت: نزد امير، گواهى دهيد كه من، نخستين تيرانداز بودم. آن گاه، تيرها از سوى آنان، مانند قطره‏هاى باران، باريدن گرفت. امام حسين عليه السلام به يارانش فرمود: «خدايتان رحمت كند! به سوى مرگى كه چاره‏اى ندارد، برخيزيد كه اين تيرها، پيك‏هاى اين قوم به سوى شماست». آن دو گروه، ساعتى با هم جنگيدند و به يكديگر حمله كردند تا اين كه گروهى از ياران حسين عليه السلام، كشته شدند. " " فَاقتَتَلوا ساعَةً مِنَ النَّهارِ حَملَةً وحَملَةً، حَتّى قُتِلَ مِن أصحابِ الحُسَينِ عليه السلام جَماعَة " 📚الملهوف: ص 158، بحار الأنوار: ج 45 ص 12؛ الفتوح: ج 5 ص 100، مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 2 ص 8 و 9 _ كشف الغمّة: ج 2 ص 262 ومطالب السؤول: ص 76 ❕برخی از یاران شهید شده امام حسین ع در نبرد عمومی آغازین طبق نقل ابن شهر آشوب از قرار ذیلند : " نَعيم بن عَجْلان، عِمران بن كعب بن حارث اشجَعى، حنظلة بن عمرو شَيبانى، قاسِط بن زُهَير، كِنانة بن عتيق، عمرو بن مشيعَه، ضَرغامة بن مالك، عامر بن مُسلم، سيف بن مالك نُمَيرى، عبد الرحمن ارحَبى، مُجَمّع عائِذى، حَباب بن حارث، عمرو جَندَعى، حَلّاس بن عمرو راسِبى، سَوّار بن ابى عُمَير فَهْمى، عمّار بن ابى سَلامه دالانى، نُعمان بن عمرو راسِبى، زاهر بن عمرو، غلام ابن حَمِق، جَبَلة بن على، مسعود بن حَجّاج، عبد اللّه بن عُروه غِفارى، زُهَير بن بِشْر خَثعَمى، عمّار بن حَسّان، عبد اللّه بن عُمَير، مُسلم بن كثير، زُهَير بن سُلَيم، عبد اللّه و عبيد اللّه، دو پسر زيد بصرى‏ " 📚المناقب، ابن شهر آشوب: ج 4 ص 113 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌پس از این نبرد عمومی , نبرد انفرادی آغاز شد و حر بن یزید ریاحی اولین نفر از یاران امام حسین ع بود که پا به میدان نبرد انفرادی گذاشت , چنان که می نویسند : " نخستين كسى كه پا به ميدان نهاد و به نبرد تن به تن با دشمن پرداخت، حُرّ بن يزيد رياحى بود كه به گاه بيرون آمدنش براى هماوردى، چنين خواند: من، بى‏گمان، آزاده‏ام و پناه ميهمانان‏ [امّا گردنِ‏] شما را با شمشير مى‏زنم. به دفاع از بهترين ساكنان خَيف , شما را مى‏زنم و در آن، هيچ ستمى نمى‏بينم. " " فَكانَ أوَّلَ مَن تَقَدَّمَ إلى‏ بِرازِ القَومِ الحُرُّ بنُ يَزيدَ الرِّياحِيُّ ... 📚مقتل الحسين عليه السلام، خوارزمى: ج 2 ص 9، الفتوح: ج 5 ص 101 . 👌سپاه عمر سعد پس از آنکه مشاهده کردند در نبرد تن به تن از یاران امام حسین ع شکست می خورند , ناجوانمردانه به صورت عمومی بر شهدای کربلا هجوم می آوردند , چنان که ابن کثیر نقل می کند : " آن روز (عاشورا)، نبرد تن به تن ميان دو دسته، فراوان شد و پيروزى، با ياران حسين بود؛ زيرا قوّتشان بيشتر بود و دست از جان، شُسته بودند و هيچ نگه‏دارنده‏اى جز شمشيرهايشان نداشتند. از اين رو، يكى از فرماندهان به عمر بن سعد پيشنهاد داد كه ديگر نبرد تن به تن نكنند " " وكَثُرَتِ المُبارَزَةُ يَومَئِذٍ بَينَ الفَريقَينِ، وَالنَّصرُ في ذلِكَ لِأَصحابِ الحُسَينِ لِقُوَّةِ بَأسِهِم، وأنَّهُم مُستَميتونَ، لا عاصِمَ لَهُم إلّاسُيوفُهُم، فَأَشارَ بَعضُ الامَراءِ عَلى‏ عُمَرَ بنِ سَعدٍ بِعَدَمِ المُبارَزَةِ " 📚البداية و النهاية: ج 8 ص 182 ❕طبری نقل می کند : " هنگامى كه كشته‏هاى لشكر عمر بن سعد [در جنگ تن به تن‏] بسيار شد، عمرو بن حجّاج، بانگ زد: اى احمق‏ها! آيا مى‏دانيد با چه كسانى مى‏جنگيد؟ سواران اين ديار، قومى دست از جان شُسته‏اند. هيچ يك از شما به هماوردىِ آنان، در نيايد كه آنان، اندك اند و نمى‏پايند. به خدا سوگند، اگر تنها سنگ به آنان بزنيد، آنها را از پاى در مى‏آوريد. عمر بن سعد گفت: درست گفتى. نظر [درست‏]، نظر توست. آن گاه، به سوى لشكرش فرستاد و بر ايشان حكم كرد كه هيچ كدامشان با هيچ يك از آنها، نبرد تن به تن نكنند " " ...فَقالَ عُمَرُ بنُ سَعدٍ: صَدَقتَ، الرَّأيُ ما رَأَيتَ. وأرسَلَ إلَى النّاسِ يَعزِمُ عَلَيهِم ألّا يُبارِزَ رَجُلٌ مِنكُم رَجُلًا مِنهُم " 📚تاريخ الطبرى: ج 5 ص 435، أنساب الأشراف: ج 3 ص 400 ❕امام حسین ع نیز وقتی می خواست پا به میدان نبرد بگذارد , دشمن را دعوت به نبرد انفرادی و تن به تن کرد , چنان که نقل می کنند : " آن گاه حسين عليه السلام، دشمن را به نبردِ تن به تن فرا خواند و همه كسانى را كه به جنگش مى‏آمدند، از ميان بر مى‏داشت تا آن جا كه تعداد فراوانى از آنها را كُشت‏ " " إنَّ الحُسَينَ عليه السلام دَعَا النّاسَ إلَى البِرازِ، فَلَم يَزَل يَقتُلُ كُلَّ مَن بَرَزَ إلَيهِ، حَتّى‏ قَتَلَ مَقتَلَةً عَظيمَةً " 📚الملهوف: ص 170، مثير الأحزان: ص 72 ❕اما " شمر، هنگامى كه جنگ تن به تن امام حسين عليه السلام را در اوج تنهايى و بى‏ياورى ديد و متوجّه شد كه نمى‏توان امام ع را در جنگِ تن به تن از پاى در آورد، فرمان داد كه پيادگان و تيراندازان و سواركاران، به يكباره بر ايشان يورش برند. " 📚الإرشاد: ج 2 ص 111- 112 👌این که امام حسین ع آخرین فردی بود که وارد میدان شد , از این جهت بود که یارانش نمی گذاشتند که امام ع زودتر از آنان وارد میدان شود و خودشان را پیش مرگ امام حسین ع می کردند , چنان که طبری و دیگران نقل می کنند : " هنگامى كه ياران حسين ، فراوانىِ دشمن را ديدند و دانستند كه نمى‏توانند آنان را از دست يافتن به حسين ع و خودشان باز بدارند، در كشته شدن پيشِ روى او، با هم مسابقه دادند. " " لَمّا رَأى أصحابُ الحُسَينِ أنَّهُم قَد كُثِروا، و أنَّهُم لا يَقدِرونَ عَلى أن يَمنَعوا حُسَينا ولا أنفُسَهُم، تَنافَسوا في أن يُقتَلوا بَينَ يَدَيه‏ " 📚تاريخ الطبري: ج 5 ص 442، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 568، أنساب الأشراف: ج 3 ص 404 _ البداية والنهاية: ج 8 ص 184 ❕سید بن طاووس نیز در این رابطه می نویسد : " ياران حسين عليه السلام، براى كشته شدن پيشِ رويش، شتاب مى‏ورزيدند و آن گونه شدند كه اين شعر مى‏گويد: گروهى كه چون براى دفع پيشامدها، فرا خوانده مى‏شوند و لشكر، يا نيزه خورده‏اند، يا قامت شكسته‏اند , آنان، قلب‏هايشان را روى زره‏هايشان پوشيده‏اند و براى رفتن جان‏هايشان، شتاب مى‏كنند. " " جَعَلَ أصحابُ الحُسَينِ عليه السلام يُسارِعونَ إلَى القَتلِ بَينَ يَدَيهِ ... " 📚الملهوف (طبعة أنوار الهدى): ص 66، عمدة الطالب: ص 357 ❕در رابطه با کیفیت کشته شدن علی اصغر ع در میدان کربلا در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1400 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
توضیحی پیرامون کلام شهید مطهری در مورد اشعاری که در وصف واقعه کربلا سروده می شود . 🤔 ❓مرتضی مطهرى: اينكه بگوئيم اى نوجوان على اكبرم و يا اى زينب مضطرم الوداع الوداع، اينها شعارهاى پست و ذلت آورى است. مرتضا مطهرى در صفحه ٢٩١ از جلد اول كتاب حماسه حسينى در مورد نوحه ها و شعارهاى داده شده در مداحيها و عزاداريها، آنها را پست و ذلت آور خطاب كرده و ميگويد در تمام عمرم هرگز به اين شعارهاى پست كثيف ذلت آور تن ندادم. ادمين/ مطهرى يكى از معدود آخوندهائى است كه اكثر آخوندهاى ديگر به چشم باسواد و دانشمند به او مينگرند و كتابهايش را بسيار مفيد توصيف ميكنند. حال سئوال اين است كه وقتى مطهرى اين شعارها را كثيف و ذلت آور خطاب ميكند، چطور باقى ملاها به ترغيب و تشويق آنها در جامعه ميپردازند؟ ▪️آيا مطهرى هم مزدور اسرائيل و وهابيت بوده است؟؟ ❗️❗️ 💠💠 ❕ما در پاسخ به مطلب مذکور سه نکته بیان می کنیم و امیدواریم که معاندین پاسخ ما را تقطیع نکنند و فقط از نکته اول اسکرین ناقصی نگیرند و در کانالهای خود با خزعبلاتی که خودشان می بافند مخلوط نکنند . 1⃣ما روایات متواتر و قطعی در استحباب و رجحان عزاداری بر امام حسین علیه السلام و شعر و شعار سرودن در مصیبت جانکاه کربلا داریم که قابل انکار نیست و تکلیف همگان را در این مورد روشن کرده است . ❕راوی می گوید تعدادى كوفى در خدمت امام صادق عليه السلام بوديم كه جعفر بن عَفّان به محضر امام صادق عليه السلام وارد شد. امام عليه السلام او را به خود نزديك كرد و در كنار خود جا داد و آن گاه فرمود: «اى جعفر!». جعفر گفت: گوش به فرمانم. خدا، مرا فدايت كند! فرمود: «به من [خبر] رسيده كه تو در باره حسين عليه السلام شعر مى ‏گويى و خوب هم مى‏ گويى». او گفت: آرى، خدا مرا فدايت گرداند!فرمود: «بگو». جعفر هم شعرى خواند و امام عليه السلام گريست و كسانى كه در خدمت ايشان بودند، گريستند، تا اين كه اشك بر گونه و محاسن امام عليه السلام جارى شد. آن گاه فرمود: «اى جعفر! به خدا سوگند، فرشتگان مقرّب خدا، پيش تو حاضر بودند و سخن تو را در باره حسين عليه السلام در اين جا شنيدند و گريستند، همان گونه كه ما گريستيم، و آنها بيشتر گريستند. خداوند متعال در اين ساعت اى جعفر تمام بهشت را برايت واجب كرد و گناهت را آمرزيد». آن گاه فرمود: «اى جعفر! آيا بيشتر نگويم؟». گفت: چرا، اى سَرورم! فرمود: «كسى نيست كه در باره حسين عليه السلام شعرى بگويد و بگريد و با آن بگرياند، مگر اين كه خداوند، بهشت را برايش واجب مى‏ كند و گناهش را مى ‏آمرزد». " كُنّا عِندَ أبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام ونَحنُ جَماعَةٌ مِنَ الكوفِيّينَ، فَدَخَلَ جَعفَرُ بنُ عَفّانَ عَلى أبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام فَقَرَّبَهُ و أدناهُ، ثُمَّ قالَ: يا جَعفَرُ! قالَ: لَبَّيكَ جَعَلَنِيَ اللّهُ فِداكَ، قالَ: بَلَغَني أنَّكَ تَقولُ الشِّعرَ فِي الحُسَينِ عليه السلام وتُجيدُ، فَقالَ لَهُ: نَعَم، جَعَلَنِيَ اللّهُ فِداكَ! فَقالَ: قُل، فَأَنشَدَهُ [فَبَكى‏] عليه السلام ومَن حَولَهُ حَتّى صارَت لَهُ الدُّموعُ عَلى وَجهِهِ ولِحيَتِهِ. ثُمَّ قالَ: يا جَعفَرُ! وَاللّهِ، لَقَد شَهِدَكَ مَلائِكَةُ اللّهِ المُقَرَّبونَ، هاهُنا يَسمَعونَ قَولَكَ فِي الحُسَينِ عليه السلام، ولَقَد بَكَوا كَما بَكَينا أو أكثَرَ، ولَقَد أوجَبَ اللّهُ تَعالى لَكَ يا جَعفَرُ في ساعَتِهِ الجَنَّةَ بِأَسرِها، وغَفَرَ اللّهُ لَكَ. فَقالَ: يا جَعفَرُ! ألا أزيدُكَ؟ قالَ: نَعَم يا سَيِّدي. قالَ: ما مِن أحَدٍ قالَ فِي الحُسَينِ عليه السلام شِعرا فَبَكى و أبكى بِهِ، إلّا أوجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ وغَفَرَ لَهُ. 📚رجال الكشّي ج 2 ص 574 ، بحار الأنوار ، ج 44 ص 282 👌حال اگر سخن و یا قلم عالمی بلغزد و در مورد اشعار زیبا و مناسبی که در توصیف واقعه کربلا سروده شده موضعی ناصواب بگیرد , این عملکرد او برای هیچ کس قابل دفاع نیست و ما معتقد می شویم که او در این رابطه اشتباه کرده است , چرا که همگان غیر معصومین علیهم السلام در معرض خطا و اشتباه هستند به خاطر همین تنها اقوال و عملکرد معصومین ع است که برای ما حجت و معیار شناخت حق از باطل است . ❕اميرمؤمنان على بن ابى طالب (عليه السَّلام) در يكى از سخنان حكيمانه خود درباره شناخت حق و باطل، بيانى دارد كه يادآور مى شويم ؛ 🔸در جنگ جمل مردى از اميرمؤمنان سؤال كرد: آيا با طلحه و زبير نبرد مى كنى، در حالى كه آنان از برجسته ترين اصحاب پيامبرند؟ 👌امام در پاسخ فرمود: تو در اشتباهى. عظمت و بزرگى اشخاص، نشانه حق و باطل نيست، حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى؛ و باطل را بشناس، آنگاه اهل‏ آن را خواهى شناخت». " إِنَّ دِينَ اللَّهِ لَا يُعْرَفُ بِالرِّجَالِ بَلْ بِآيَةِ الْحَقِّ فَاعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَه‏ " 📚ارشاد القلوب ج 2 ص 296 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 2⃣ما اگر ماقبل و ما بعد کلام شهید مطهری را مرور کنیم به وضوح متوجه می شویم که مقصود ایشان آن است که باید از قیام امام حسین ع درس بگیریم که یکی از این درسها , درس امر به معروف و نهی از منکر است که مصداق این درس در زمان کنونی , کمک مالی و حمایت از فلسطین است و کسی که به این درس توجه نکند و تنها به بیان اشعاری خاص در مورد کربلا بسنده کند , چنین سرودنی و عملکردی , سرودنی نامناسب و ذلت آوری است که متاسفانه معاند به مانند همیشه با تقطیعات خود مطلب ایشان را به گونه ای دیگر وانمود می کند . ❕کامل بیان شهید مطهری چنین است : " در جلسات گذشته، ارزش امر به معروف و نهى از منكر در اسلام را درك كرديم؛ اين مطلب را كه امر به معروف و نهى از منكر ارزش نهضت حسينى را بالا برد و همچنين نهضت حسينى امر به معروف و نهى از منكر را ارزش و اعتبار و آبرو داد، فهميديم.... ما بنشينيم اينجا و بگوييم عنصر امر به معروف و نهى از منكر در نهضت حسينى؛ يك عامل بزرگ كه حسين عليه السلام را به حركت واداشت، او را از جا تكان داد، امر به معروف بود؛ حسين بن على به امر به معروف و نهى از منكر ارزش داد؛ اسلام براى امر به معروف و نهى از منكر ارزش درجه اول قائل است، يعنى آن را يكى از اركان تعليمات خودش مى‏داند، اگر اين ركن نباشد ساير تعليمات نمى‏توانند كار كنند؛ اينها درست، ولى ما چه‏كار كنيم؟ آيا ما دائم از گذشته صحبت كنيم؟ يا گذشته براى آينده است؟ آينده و گذشته را بايد به يكديگر مربوط و متصل كرد. از نهضت حسينى در همين زمينه بايد استفاده كرد، مردم را آگاه نمود. ببينيد چه مى‏كنند؟ ... ❕ما چه جوابى در مقابل اسلام و پيغمبر خدا داريم؟ آيا چند روز پيش در روزنامه نخوانديد كه در سال گذشته يهوديان ساير نقاط دنيا، نه يهوديانى كه فعلًا شناسنامه اسرائيلى دارند، پانصد ميليون دلار براى اينها فرستادند كه با اين پولها فانتوم بخرند و بر سر مسلمانان بمب بريزند؟! شنيده‏ام يهوديان ايران خودمان در سال گذشته معادل پول دو فانتوم فرستادند. سى و شش ميليون دلار پول از يهوديان ايران خودمان براى آنها به عنوان كمك رفت. و من آن يهوديها را به عنوان اينكه يهودى هستند ملامت نمى‏كنم، ما خودمان را بايد ملامت كنيم. او به همكيشش كمك كرده است؛ با كمال افتخار پول مى‏فرستد، رسيدش هم از موشه دايان مى‏آيد و آن را در بازار هم نشان مى‏دهد، مى‏گويد بيا رسيدش را ببين. مگر همين دو سه شب پيش ننوشتند (من بريده‏اش را از «اطلاعات» دارم) كه الآن فقط يهوديان مقيم امريكا روزى يك ميليون دلار به اسرائيل كمك مى‏كنند؟! آن وقت تلاش ما مسلمين در اين زمينه چه بوده است؟ ... ❕و اللَّهِ ما در برابر اين قضيه مسئوليم. به خدا قسم مسئوليت داريم. به خدا قسم ما غافل هستيم. و اللَّهِ قضيه‏اى كه دل پيغمبر اكرم را امروز خون كرده است، اين قضيه است. داستانى كه دل حسين بن على را خون كرده، اين قضيه است. اگر مى‏خواهيم به خودمان ارزش بدهيم، اگر مى‏خواهيم به عزادارى حسين بن على ارزش‏ بدهيم، بايد فكر كنيم كه اگر حسين بن على امروز بود و خودش مى‏گفت براى من عزادارى كنيد، مى‏گفت چه شعارى بدهيد؟ آيا مى‏گفت بخوانيد: «نوجوان اكبر من» يا مى‏گفت بگوييد: «زينب مضطرّم الوداع، الوداع»؟! چيزهايى كه من (امام حسين) در عمرم هرگز به اين‏جور شعارهاى پست كثيف ذلّت‏آور تن ندادم و يك كلمه از اين حرفها را نگفتم. اگر حسين بن على بود مى‏گفت: اگر مى‏خواهى براى من عزادارى كنى، براى من سينه و زنجير بزنى، شعار امروز تو بايد فلسطين باشد. شمرِ امروز موشه دايان [نخست وزير وقت اسرائيل] است. شمرِ هزار و سيصد سال پيش مُرد، شمرِ امروز را بشناس. امروز بايد در و ديوار اين شهر با شعار فلسطين تكان مى‏خورد. مرتّب دروغ در مغز ما كردند كه اين يك مسأله داخلى است، مربوط به عرب و اسرائيل است. باز به قول عبد الرحمن فرامرزى اگر مربوط به اينهاست و مذهبى نيست، چرا يهوديان ديگر دنيا مرتب براى اينها پول مى‏فرستند؟.... ❕آيا ما وظيفه نداريم كه كمك مالى به آنها بكنيم؟ آيا اينها مسلمان نيستند، عزيزان ندارند؟ آيا اينها براى حق مشروع بشرى قيام نمى‏كنند؟ كيست كه امروز منكر شود كه فلسطينيهاى آواره حق بازگشت به وطن خود را ندارند؟ من در سفر مكه بعضى از اينها را ديدم، يك جوانهايى! فقط مى‏گفتند: «دِماءُ الشُّهَداء» ما اميدمان فقط به خون شهدايمان است. افرادى در ميان آنها هستند كه و اللَّه براى لباسشان محتاجند و برهنه مى‏جنگند. اگر هفتصد ميليون جمعيت مسلمان دنيا، هر فرد روزى يك ريال بدهد، در سال نزديك به سيصد ميليارد دلار مى‏شود. اگر فقط مردم ايران- كه بيست و پنج ميليون نفر هستيم و نود و هشت درصد ما مسلمان است- هر فرد روزى يك ريال به فلسطينيها كمك كند، در سال حدود نود ميليون تومان مى‏شود. اگر يك عُشر مسلمانان هم هركس روزى يك ريال كمك كند، در سال نه ميليون تومان مى‏شود.... 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2))، ج‏17، ص: 291 3⃣سایت شهید مطهری نیز که وظیفه تبیین اندیشه های آن شهید بزرگوار را دارد , در توضیح بیان ایشان چنین می گوید : " آنچه از مرحوم شهید مطهری در این باره نقل شده است، بروز بودن شعارها در عزاداری امام حسین (ع) است. ایشان این مسئله را در مورد فلسطین و ظلم هایی که از سوی اسرائیل جنایتکار بر مردم مظلوم فلسطین وارد می شود، چنین بیان کرده است: "داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده این قضیه است. اگر می خواهیم به خودمان ارزش بدهیم اگر می خواهیم به عزاداری حسین بن علی (ع) ارزش بدهیم باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بوده و خودش می گفت برای من عزاداری کنید می گفت چه شعاری بدهید؟ آیا می گفت بخوانید "نوجوان اکبر من" یا می گفت بخوانید "زینب مضطرم الوداع الوداع" چیزهایی که من (امام حسین) در عمرم هرگز این جور شعار های پست کثیف ذلّت آور تن ندادم و یک کلمه از این حرف ها نگفتم، اگر حسین بن علی بود می گفت: اگر می خواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی شعار امروز تو باید فلسطین باشد؛ شمر امروز موشه دایان است. شمر همزار و سیصد سال پیش مُرد، شمر امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان می خورد".  ❕کلام و سخن ایشان به حق و صحیح است؛ زیرا هر زمان، حسین و یزید و شمر دارد، مقصود از عزاداری امام حسین (ع) این است که هر سال اهداف حسین (ع) در ذهن ها زنده شود و برای ما و اجتماع ما منشأ اثر باشد. البته، گریه بر مظلومیت حسین و عزاداری و سینه زدن و خواند اشعار خوب و با مضمون های صحیح و منطبق با تاریخ عاشورا خوب و لازم است، و شهید مطهری اصل عزاداری را نفی نمی کند، بلکه نحوه آن و گفتن آن مطالبی که در شأن حضرت اباعبدالله (ع) نیست را مورد اشکال قرار می دهد و می گوید باید عزاداری برای زمان ما منشأ آثار خیر و کارگشای امور مسلمانان باشد و این سخنی صحیح و منطقی است. " 🌐http://www.mortezamotahari.com/fa/QuestionView.html?QuestionID=62459   @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕چنان که از پیش گفته بودیم معاندین باز شروع به طرح شبهات تکراری و تاریخ مصرف گذشته کرده اند . 👌پاسخ معاند را که اشکال کرده است چرا حرم امام حسین ع را به خاطر شیوع کرونا تعطیل کرده اید , مگر امام حسین ع صاحب کرامت و معجزه نبود ❗️پاسخش را در دو نمایه ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1971 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3800
رابطه گریه کردن بر امام حسین علیه السلام و افسردگی و مشکلات روحی 🤔 ❓عده ای شبهه می کنند که نباید برای امام حسین گریه کنیم چون باعث افسردگی و مشکلات روحی می شود ❗️❗️ 💠💠 ❕ما در گذشته در مورد فوائد دینی گریه و عزاداری بر امام حسین ع توضیحات مفصلی داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1346 ❕هم اینک از منظر علم روز به این قضیه نگاه می کنیم و متذکر می شویم : 👌شیعیان وقتی یاد مصائبی که بر امامان مظلومشان خصوصا امام حسین علیهم السلام رفته است , می افتند محزون و غمناک می گردند , چنان که امیر مومنان ع فرمود : " إِنَّ اللهَ- تَبَارَك وَ تَعَالَى- اطَّلَعَ إِلَى الأَرْضِ فَاخْتَارَنَا وَ اخْتَارَ لَنَا شِيعَةً ينْصُرُونَنَا وَ يفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ يحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا. " " خداوند- تبارك و تعالى- توجّهى به زمين نمود. پس ما را برگزيد و براى ما، پيروانى انتخاب نمود كه ما را يارى كنند، با شادى ما، شاد باشند و در غم ما، غمگين باشند. " 📚بحار الأنوار، ج 44، ص 288 ❕از پيامبر خدا روايت شده كه فرمود: " إنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ حَرارَةً فى قُلوبِ المُؤمِنينَ لا تَبرُدُ أبَداً " " همانا با كشته شدن حسين، حرارتى در دل مؤمنان ايجاد مى‏شود كه هرگز، سرد نمى‏گردد." 📚مستدرک الوسائل ج ١٠ ص ٣١٨ 👌گریه کردن و اشک ریختن بر مصائب آن بزرگواران خصوصا امام حسین ع موجب می شود که عقده درونی که در دل از مصائب آن بزرگواران ایجاد شده است , گشوده گردد و انسان سبک بار شده و در نتیجه برای انسان آرامش روحی و روانی ایجاد شود و همینطور حرکت کردن در مسیر اهلبیت ع و آرمانهای آن بزرگواران هموار گردد , یعنی به عکس گریه ای که در اثر افسردگی است که موجب سستی و بی انگیزگی و بی نشاطی و افزایش اضطراب و استرس می گردد , گریه بر اهلبیت و امام حسین ع موجب تحرک و آرامش و تقویت ایمان و اراده در مسیر اهداف عالی مکتب اهلبیت ع می گردد . ❕از نظر علوم روانشناختی , «اظهار تأثّر» به وسيله گريه از نشانه‏هاى طبيعى و تعادل عاطفى آدمى است. اشخاصى كه كمتر گريه مى‏كنند و نمى‏توانند بدين وسيله غم‏ها، و افسردگى‏هاى خويش را تخليه كنند و عقده‏هاى درونى خويش را بگشايند، از روان متعادل و سلامت جسمى و روحى خوبى برخوردار نيستند. 👌 به همين جهت روانشناسان معتقدند: «زن‏ها از مردها عقده كمترى دارند، زيرا آنان زودتر مشكلات روحى خويش را به وسيله «گريه» بيرون مى‏ريزند و كمتر آن را در درون خويش پنهان مى‏دارند و اين امر يكى از رموز سلامت آنان مى‏باشد». 📚صد و پنجاه سال جوان بمانيد، ص 134. ❕و نيز معتقدند گريه فشارهاى ناشى از عقده‏هاى انباشته در درون انسان را مى‏كاهد و درمان بسيارى از آلام و رنج‏هاى درونى انسان است. در حقيقت اشك چشم به منزله سوپاپ اطمينانى است كه در شرايط بحرانى موجب تعادل روح آدمى مى‏گردد. ❕بی بی سی فارسی می نویسد : " بنابر پژوهشی که یک روانشناس درباره مجلات و روزنامه‌های پرخواننده آمریکا در سال ۱۹۸۶ انجام داده بود، ۹۴ درصد مقالاتی که درباره گریه منتشر می‌شود این نظر را تأیید می‌کند که گریستن به کاهش تنش‌های روانی کمک می‌کند. ❕در سال ۲۰۰۸ پژوهشی درباره حدود ۴۳۰۰ جوان [در بازه سنی ۲۰ تا ۳۹] در ۳۰ کشور مختلف انجام شد، بیشتر، ولی نه همه، معتقد بودند که پس از گریه هم از نظر ذهنی هم از نظر جسمی احساس بهتری دارند " 🌐https://www.bbc.com/persian/magazine-39313914 ❕در سایت ویکی پدیا نیز در مورد فوائد گریه کردن چنین می خوانیم : " از فواید پزشکی گریه می‌توان به دفع سموم بدن مانند کاتکول آمین و ایجاد تعادل شیمیایی و بازشدن دید و شستشوی سطح چشم اشاره کرد. و به عنوان مکانیزم دفاعی مقابل جرم ها و باکتری ها عمل می کند. " 🌐https://b2n.ir/w43337 ❗️به گزارش سلامت نیوز به نقل از آنا، تحقیقات علمی نشان می‌دهد گریه کردن فواید شگفت انگیزی برای جسم و روح ما دارد. به گفته دانشمندان 14 مزیت مختلف در گریه‌کردن وجود دارد که برخی از آنها از قرار ذیلند : 👌گریه کردن اضطراب را کم می‌کند و روحیه را تقویت کرده و باعث ایجاد پیوند می‌شود , و همینطور سموم بدن را دفع می‌کند . طبق تحقیقات شیمیدانی به نام ویلیام فری، اشک‌ها به دفع سموم بدن کمک می‌کنند. فری اشک‌های حاصل از تحریک چشم‌ها (مثل بریدن پیاز) را با اشک‌های عاطفی مقایسه کرد و متوجه تفاوت‌های شیمایی آن‌ها شد که احتمالا ناشی از تأثیرات اضطراب بر بدن است.... ❗️گریه کردن مثل یک ضدعفونی کننده‌ی طبیعی عمل می‌کند . گریه کردن احتمالا می‌تواند به از بین رفتن باکتری‌ها کمک کند. اشک‌ها حاوی پروتئینی به نام لیزوزیم هستند که می‌تواند مولکول‌های مضر را از بین ببرد. تحقیقی در سال ۲۰۱۱ نشان داد ماده‌ی لیزوزیم می‌تواند باکتری سیاه زخم را از بین ببرد.... 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❗️گریه کردن به چشم‌ها کمک می‌کند . کارکرد بیولوژیک اشک‌ها مرطوب نگه داشتن چشم یا محافظت از آن در برابر گرد و خاک یا دودی است که وارد چشم می‌شود. ظاهرا اشک‌های عاطفی از این پروسه‌ی بیولوژیک تبدیل به چیز پیچیده تری در انسان‌ها شدند که به دلایل کاملا احساسی و نه فیزیکی رخ می‌دهند. نبود اشک باعث بروز بیماری خشکی چشم و در نتیجه احساس درد و حتی نابینا شدن می‌شود. ارتباط این مسأله با گریه‌ی عاطفی هنوز معلوم نیست، اما تحقیقی بر روی بیماران مبتلا به سندروم شوگرن (که موجب خشکی شدید چشم‌ها می‌شود) نشان داد این افراد توانایی کمتری در تشخیص احساسات خود داشتند . ❗️گریه کردن روی هورمون‌ها تأثیر می‌گذارد . عمل گریه کردن سطح هورمون‌های اندورفین را افزایش می‌دهد. این هورمون‌های طبیعی بدن شادی آور و آرامش بخش هستند؛ بنابراین گریه کردن فشار را کم کرده و احساس بهتری ایجاد می‌کند. 👌 احتمالا به همین دلیل است که گاهی می‌خواهیم با تماشای یک فیلم غم انگیز گریه کنیم. به علاوه طی تحقیقی مشاهده شد سطح اکسی توسین یا همان هورمون عشق در بدن مادران با دیدن یا شنیدن گریه‌ی یک کودک افزایش پیدا می‌کرد. " 🌐https://b2n.ir/p04306 👌 روانشناسان معتقدند که مجالس عزاداری و گریه بر امام حسین ع نه تنها افسردگی به بار نمی آورد , بلکه افسردگی افراد را از بین نیز می برد . ❕سیدعلی مرعشی، متخصص روانشناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: 👌" عده‌ای مرتباً بر طبل این قضیه می‌کوبند که عزاداری‌های محرم برای سلامت روان مضر بوده سبب افسردگی می‌شود. در پژوهشی که انجام دادیم (و در مجله دستاوردهای روانشناختی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال ۱۳۹۲ چاپ و منتشر شد)، به افرادی که در مراسم عزای امام حسین (ع) شرکت می‌کردند و کسانی که شرکت نمی‌کردند به عنوان گروه شاهد - با قید همتاسازی دو گروه پیش از شروع دهه اول محرم پرسشنامه افسردگی «بک» داده شد و پس از پایان دهه اول محرم دوباره هر دو گروه مورد آزمون قرار گرفتند (پیش‌آزمون پس‌آزمون). ❕ نتایج مقایسه میانگین نمره افسردگی دو گروه در تحلیل واریانس نشان داد که در میان شرکت‌کنندگان کسانی که افسردگی نداشتند پس از عزاداری هم افسرده نشدند و کسانی که افسرده بودند بعد از عزای امام حسین (ع) نمره افسردگی آن‌ها کاهش‌یافته و میانگین آن به زیر حد طبیعی رسیده بود. 👌وی ادامه داد: بنابراین فرض اینکه شرکت در عزاداری محرم سبب افسردگی می‌شود رد شد و بلکه خلاف آن تأیید شد؛ به این معنی که شرکت در عزاداری برای سلامت روانی مفید است و سبب کاهش افسردگی یا بهبود آن می‌شود. ❕وی افزود: اما چگونه شرکت در یک جلسه غم انگیز باعث کاهش افسردگی می‌شود؟ این جلسات چه فرقی با بقیه جلسات غم‌انگیز دارند؟ بر اساس مکانیزم‌های موردقبول در مکاتب روانشناسی عرفی ۶ مکانیزم پیشنهاد کردیم؛ 1⃣ اول اینکه افراد برونریزی یا تخلیه هیجانی می‌کنند و این باعث می‌شود هیجانات منفی باقیمانده تقلیل یابد. 2⃣دوم اینکه اگر کسی احساس گناه حل‌نشده‌ای دارد، ممکن است گرایش به افسردگی پیدا کند، اما وقتی در عزاداری شرکت کرد و امید به رحمت خدا پیدا کرد، این امید احساس گناه را تا حدی خنثی و افسردگی را برطرف می‌کند. 3⃣ سوم اینکه یکی از دلایل افسردگی احساس تنهایی است. شرکت در مراسم عزاداری امام حسین (ع) همراه با خیل عظیمی از افراد باعث می‌شود فرد خودش را تنها نبیند و خود را عضو یک گروه منسجم بزرگی بنام گروه عزاداران امام حسین (ع) تلقی کند و به این ترتیب احساس حمایت اجتماعی می‌کند. 4⃣نکته چهارم این است که ضعف سرمایه‌های معنوی سبب افزایش آسیب‌پذیری روانی از جمله استعداد افسردگی می‌شود. در عزاداری سیدالشهداء (ع) غلظت بالایی از سرمایه‌های معنوی قابل اکتساب است. 5⃣نکته پنجم باید گفت افراد افسرده یا در معرض ابتلاء به افسردگی، در مراسم عزاداری حسینی (ع) این فرصت را می‌یابند تا مصائب خود را با مصائب امامشان که او را از خود بهتر می‌دانند مقایسه کرده و از دیدگاه شناختی بزرگ‌نمائی مصائب خود را متوقف کنند. آن‌ها در این روند متوجه می‌شوند که عزیزتر از آن‌ها در درگاه خداوند تعالی مشکلات بزرگ‌تری داشته است و این تحمل مشکلات را برای عزاداران آسان می‌کند. 6⃣ ششم اینکه یکی از دلایل افسردگی احساس پوچی، بی‌هدفی و بی معنایی است. در مراسم سوگواری سیدالشهداء (ع) فرد این فرصت را می‌یابد تا همسو با ایشان زندگی پرمعناتر و هدفمندتری را شروع کند و به این ترتیب از افسردگی فاصله می‌گیرد. 🌐https://b2n.ir/x47555 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
دعای هفتم صحیفه سجادیه در دفع بلا و عدم رفع بلا از امام سجاد ع در کربلا 🤔 ❓رهبر شيعيان: براى دفع ويروس كرونا دعاى هفتم صحيفه سجاديه را بخوانيد در داستان كربلا ميخوانيم كه امام سجاد، پسر حسين بن على بدليل بیماری شديد در خيمه ها خودش را مخفى كرد و وارد جنگ نشد و جانش را نجات داد. امام سجاد همان كسى است كه قادر به درمان بیماری خودش نبود و به ميدان نرفت، حال ١٤٠٠ سال بعد خامنه ای ميگويد دعائى كه همان امام سجاد نوشته را بخوانيد تا كرونا رفع شود. اين امام سجاد اگر دعايش بدرد ميخورد كه بیماری خود را درمان ميكرد و به میدان می رفت ❗️ 💠💠 👌امام سجاد علیه السلام در کربلا به خاطر بیماری نتوانست به صورت کامل به میدان رود . ❕شیخ مفید نقل می کند : " سپس عمر بن سعد، ميان مردم، بانگِ حركت داد و به سوى كوفه، رو كردند و دختران امام حسين عليه السلام ... و امام زين العابدين عليه السلام همراه آنان بودند، در حالى كه امام زين العابدين عليه السلام، بيمارى گوارشى شديد داشت و نزديك به مرگ بود. " ثُمَّ نادى [عُمَرُ بنُ سَعدٍ] فِي النّاسِ بِالرَّحيلِ، وتَوَجَّهَ إلَى الكوفَةِ ومَعَهُ بَناتُ الحُسَينِ عليه السلام ... وعَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام فيهِم، وهُوَ مَريضٌ بِالذَّرَبِ وقَد أشفى‏ " 📚الإرشاد: ج 2 ص 114، إعلام الورى: ج 1 ص 470، السرائر: ج 1 ص 158 ❕همینطور می نویسند : " امام زين العابدين عليه السلام، بيمار بود و اندكى در جنگ، شركت جست؛ امّا چنان ناتوان بود كه به سانِ زخم‏خوردگان، از معركه بيرونش آوردند و خداوند، مرگ را از او دور كرد و به همراه زنان، اسير شد. " " كانَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام عَليلًا، وَارتُثَّ يَومَئِذٍ، وقَد حَضَرَ بَعضَ القِتالِ، فَدَفَعَ اللّهُ عَنهُ، واخِذَ مَعَ النِّساءِ. " 📚الأمالي للشجري: ج 1 ص 171، الحدائق الورديّة: ج 1 ص 120 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕ از جمله آثاری که از امام سجاد ع به ما رسیده است , مجموعه دعایی صحیفه سجادیه است که امام ع در دوران تنگنای بنی امیه پس از واقعه کربلا آن را ایراد کرده و در دعای هفتم آن برای دفع بلیات و گرفتاری ها از خداوند طلب و دعا و درخواست می کند : " كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْب‏ " " دعاى آن حضرت است به هنگامى كه براى او مهمّى پيش مى‏آمد يا حادثه‏اى رخ مى‏داد و به هنگام اندوه " 📚الصحیفه السجادیه ص ٥٢ ❕در بخشی از این دعا , امام سجاد ع چنین به درگاه خداوند دعا می کند : " اى پروردگار من، به فضل خويش در آسايش بر من بگشاى و به قدرت خويش سطوت اندوه را بر من بشكن و در آنچه زبان شكايت گشوده‏ام به رحمت نظر كن و مرا حلاوت استجابت در هر چه خواسته‏ام بچشان و از نزد خويش رحمتى و گشايشى خوشگوار بر من ارزانى دار و راه رهايى در پيش پاى من بگشاى‏ " 📚الصحيفة السجادية , ترجمه آيتى، ص: 65 ❕حال معاند اشکال کرده است که اگر دعای هفتم صحیفه سجادیه در دفع بلیات موثر است , چرا این دعا برای خود امام ع کاری نکرد تا ایشان در میدان کربلا از بیماری خوب شوند و وارد میدان کربلا شوند ❗️ 👌معاند توجه ندارد که گاه خداوند اجابت دعای انسان را به خاطر مصلحت مهمتری به تاخیر می اندازد , چنان که علی ع فرمود : " گاه چيزى می خواهى و به تو داده نشود ... چرا که آن چیز براى خير و مصلحتت از تو دريغ شده است. " " ربّما اخِّرَتْ عنكَ الإجابة ... صُرِفَ عنكَ لِما هُوَ خيرٌ لك‏ " 📚نهج البلاغه نامه ٣٣ ❕خداوند شفای امام سجاد ع را تا بعد از واقعه کربلا تاخیر انداخت تا بدین وسیله جان امام سجاد ع حفظ شده و رشته امامت بعد از امام حسین ع از هم نگسلد , چنان که امام حسین ع در میدان کربلا توجه به حفظ جان امام سجاد ع داشتند تا ایشان بتوانند رشته امامت را پس از خودشان ادامه دهد . 👌شیخ عباس قمی به نقل از کتاب بحار الانوار می نویسد : " راوى گفت: پس حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام به نفس نفيس عازم قتال شد. امام زين العابدين عليه السّلام چون پدر بزرگوار خود را تنها و بى‏كس ديد با آن كه از ضعف و ناتوانى قدرت برداشتن شمشير نداشت راه ميدان پيش گرفت، امّ كلثوم از قفاى او ندا در داد كه اى نور ديده! بر گرد. ❕حضرت سجّاد عليه السّلام فرمود كه: اى عمّه! دست از من بردار و بگذار تا پيش روى پسر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم جهاد كنم. حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام به امّ كلثوم فرمود كه: بازدار او را تا كشته نگردد و زمين از نسل آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خالى نماند. " 📚منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام(فارسى)، ج‏2، ص: 890 " ثم التفت الحسين عن يمينه فلم ير أحدا من الرجال و التفت عن يساره فلم ير أحدا فخرج علي بن الحسين زين العابدين ع و كان مريضا لا يقدر أن يقل سيفه و أم كلثوم تنادي خلفه يا بني ارجع فقال يَا عَمَّتَاهْ ذَرِينِي أُقَاتِلْ بَيْنَ يَدَيِ ابْنِ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع يَا أُمَّ كُلْثُومٍ خُذِيهِ لِئَلَّا تَبْقَى الْأَرْضُ خَالِيَةً مِنْ نَسْلِ آلِ مُحَمَّدٍ ص. " 📚بحار الأنوار، ج 45، ص 46 👌لذا می بینیم امام حسین ع از آنجایی که می دانست بیماری امام سجاد ع از جانب خداوند و برای حفظ جان امام سجاد و تصدی منصب امامت است , در میدان کربلا ودائع امامت را تحویل امام سجاد ع داد و به ایشان در مود امامت پس از خود وصیت کرد , چنان که باز شیخ عباس قمی به نقل از کتاب اثباه الوصیه می نویسد : " در اثبات الوصيّة است كه امام حسين عليه السّلام حاضر كرد على بن الحسين عليه السّلام را و آن حضرت عليل بود، پس وصيّت فرمود به او به اسم اعظم و مواريث انبياء عليهم السّلام و آگاه نمود او را كه علوم و صحف و مصاحف و سلاح را كه از مواريث نبوّت است نزد امّ سلمه- رضى اللّه عنها- گذاشته و امر كرده كه چون امام زين العابدين عليه السّلام برگردد به او سپارد " 📚همان آدرس از کتاب منتهی الامال " ثم أحضر علي بن الحسين عليه السّلام و كان عليلا فأوصى إليه بالاسم الأعظم و مواريث الأنبياء عليهم السّلام و عرّفه ان قد دفع العلوم و الصحف و المصاحف و السلاح الى أم سلمة- رضي اللّه عنها- و أسرّها أن تدفع جميع ذلك إليه. " 📚اثبات الوصية، ص: 167 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
توضیحی در مورد غذا دادن به عزاداران حسینی و دادن هدیه به مداحان 🤔 ❓استاد خاقاني شرواني این خوردن‌ها و نوشیدن‌هاست که محرم را زنده نگه داشته است . به مداح پولی نده و به عزادار غذایی، بنگر اوضاع چقدر منقلب گردد... ❗️❗️ 💠💠 👌وهابی بیسواد توجه ندارد که اطعام کردن عزاداران و مصیبت دیدگان از سنن اسلامی است که مورد تاکید روایات اهلسنت هم قرار گرفته است , چرا که عزاداران و مصیبت دیدگان درگیر عزاداری و اظهار حزن و غم و اندوه اند و مناسب است برایشان در این حالت غذا تهیه شود زیرا عزاداری و مصیبت آنان را از تهیه غذا مشغول داشته است . ❕ علمای اهلسنت نقل می کنند : " لَمَّا جَاءَ نَعْيُ جَعْفَرٍ حِينَ قُتِلَ، قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ:" اصْنَعُوا لِآلِ جَعْفَرٍ طَعَامًا، فَقَدْ أَتَاهُمْ أمْرٌ يَشْغَلُهُم‏ " " وقتی خبر شهادت جعفر به پیامبر رسید , فرمود برای آل جعفر طعامی تهیه کنید چرا که گرفتار امری شده اند که آنان را مشغول داشته است " 📚مسند احمد ج ٣ ص ٢٨٠ ❕یا مطابق نقل دیگر فرمود : " «اصْنَعُوا لِآلِ جَعْفَرٍ طَعَامًا؛ فَإِنَّهُ قَدْ أَتَاهُمْ أَمْرٌ شَغَلَهُمْ»." " برای آل جعفر طعام و غذا مهیا کنید , چرا که گرفتار امری شده اند که آنان را به خود مشغول داشته است " 📚سنن ابن ماجه ج ٣ ص ١٢٣ _ سنن ابی داود ج ٣ ص ١٣٦٨ _ سنن ترمذی ج ٣ ص ٢١٠ 👌 در نقل شیعه نیز آمده است که " امام باقر ع به هشتصد درهم از امالش وصیت می کرد که پس از شهادتشان برای عزادارانشان از آن غذا تهیه شود و سنت پیامبر در قضیه تهیه طعام برای آل جعفر اجرایی شود " " أَوْصَى أَبُو جَعْفَرٍ ع بِثَمَانِمِائَةِ دِرْهَمٍ لِمَأْتَمِهِ وَ كَانَ يَرَى ذَلِكَ مِنَ السُّنَّةِ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص- قَالَ اتَّخِذُوا لآِلِ جَعْفَرٍ طَعَاماً فَقَدْ شُغِلُوا. " 📚الکافی ج ٣ ص ٢١٧ ❕لذا می بینیم که امام سجاد ع برای عزاداران امام حسین ع غذا تهیه می کرد , چنان که نقل می کنند : " وقتى حسين بن على عليه السلام كشته شد، زنان بنى هاشم، لباس سياه و خشن بر تن كردند و از هيچ گرمى و سردى‏اى، شِكوه نمى‏كردند. على بن الحسين عليه السلام در [موقع‏] سوگوارى آنان، غذا تهيّه مى‏كرد. " " : لَمّا قُتِلَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليهما السلام، لَبِسنَ نِساءُ بَني هاشِمٍ السَّوادَ وَالمُسوحَ، وكُنَّ لا يَشتَكينَ مِن حَرٍّ ولا بَردٍ، وكانَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليهما السلام يَعمَلُ لَهُنَّ الطَّعامَ لِلمَأتَمِ. " 📚المحاسن: ج 2 ص 195 ح 1564، بحار الأنوار: ج 45 ص 188 ح 33. ❕شیعیان نیز هر ساله به این سنت عمل می کنند و برای عزاداران حسینی که مصیبت و عزاداری برای امام حسین ع آنان را از تهیه غذا مشغول داشته است , غذا تهیه می کنند و آنان را اطعام می کنند , اطعام کردنی که مورد تاکید و توصیه خداوند است , چنان که پیامبر گرامی فرمود : " بهترينِ شما، كسى است كه [به ديگران‏] طعام بدهد و سلام را آشكارا بگويد و آن گاه كه مردم در خواب‏اند، به نماز برخيزد. " " خَيرُكُم مَن أطعَمَ الطَّعامَ، وأفشَى السَّلامَ، وصَلّى وَالنّاسُ نِيامٌ. " 📚الکافی ج ٤ ص ٥٠ ❕بخاری نقل می کند : " مردی از پیامبر اسلام سوال کرد که کدام دستور اسلام برترین دستورهاست ? 👌پیامبر گرامی فرمود : " این که دیگران را اطعام کنی و بر همگان چه آنان که می شناسی و چه نمی شناسی , سلام کنی " " أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ أَيُّ الْإِسْلَامِ خَيْرٌ؟ قَالَ : «تُطْعِمُ الطَّعَامَ، وَ تَقْرَأُ السَّلَامَ عَلَى مَنْ عَرَفْتَ، وَ مَنْ لَمْ تَعْرِفْ». 📚صحیح بخاری ج ١ ص ٢١ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕همینطور اهلبیت علیهم السلام به ما یاد داده اند به شعراء و مداحان اهلبیت ع مبلغی صله و هدیه دهیم , چرا که ممکن است آنان به خاطر اشتغال به امر شعر سرایی و مداحی مصائب اهلبیت ع نتوانند به نحو مناسب امرار معاش کنند و شایسته است کمک و هدیه ای به آنان داده شود تا خود و خانواده در تنگی معاش قرار نگیرند , چنان که علمای اهلسنت و شیعه نقل می کنند : " وقتى كُمَيت بن زيد اسدى، از طايفه اسد، از بنى مُضَر بن نِزار، [قصيده ميميّه‏] هاشميّات را سرود ...، در همان زمان، به مدينه آمد و خدمت ابو جعفر باقر عليه السلام رسيد و ايشان شبانه به او اجازه وارد شدن داد. وقتى او در [قصيده‏] ميميّه‏اش به اين جا رسيد كه: " و كشته شدنِ آن كشته در طَف و کربلا ، نيرنگى از جانب آنان بود؛ همان فرومايگان امّت و رذل‏ها. " امام باقر عليه السلام گريست و فرمود: «اى كُمَيت! اگر نزد ما مالى بود، به تو مى‏داديم؛ ولى در حقّ تو همان است كه پيامبر خدا به حَسّان بن ثابت فرمود كه:" همواره به روح القدس تأييدشده‏اى، تا زمانى كه از ما اهل بيت دفاع مى‏كنى"». ... " يا كُمَيتُ! لَو كانَ عِندَنا مالٌ لَأَعطَيناكَ، ولكِن لَكَ ما قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله لِحَسّانِ بنِ ثابِتٍ: لازِلتَ مُؤَيَّدا بِروحِ القُدُسِ ما ذَبَبتَ عَنّا أهلَ البَيتِ. " 📚مروج الذهب ج ٣ ص ٢٤٢ _ الکافی ج ٨ ص ١٠٢ 👌یا در نقل دیگر آمده است که امام رضا ع به دو تن از مداحان اهلبیت ع بیست هزار درهم هدیه داد : " فَوَهَبَ لَهُمَا عِشْرِينَ أَلْفَ دِرْهَمٍ مِنَ الدَّرَاهِم‏ " 📚عیون الاخبار ج ٢ ص ١٤٢ ❕علامه امینی می نویسد : " پيوسته شعرا از نقاط دور با قصائد مذهبى و چكامه‏هاى دينى خود، به خدمت ائمه (ع) مشرف ميشدند و مورد تفقد و اكرام ايشان واقع ميگشتند و شعر آنان را كه چكيده فكر و انديشه‏شان بود به نظر اعجاب مى‏نگريستند و تحسين مى‏فرمودند و به احترام مقدمشان، محفلها تشكيل و دوستان خود را بدان محافل دعوت ميكردند، و با دادن صله و جائزه‏هاى گرانبها، شعرا را مورد نوازش و مرحمت قرار ميدادند " 📚ترجمه الغدیر ج ٣ ص ٣٥ ❕البته این بیان که اگر در مجالس امام حسین ع اطعام طعام به عزاداران یا صله و هدیه دادن به مداحان نبود , این مجالس از فروغ و رونق می افتاد , این سخن نشانه نهایت جهل و سست رایی صاحبش است , زیرا عزاداران و مداحان شیفته اهلبیت علیهم السلام این امور برایشان اهمیتی ندارد و با جان و دل قدم در مسیر امام حسین ع بر می دارند و فرقی نمی کند که اطعام و هدیه ای باشد یا نباشد , چرا چنین نباشد , در حالی که پیامبر گرامی ص می فرماید : " إنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ حَرارَةً فى قُلوبِ المُؤمِنينَ لا تَبرُدُ أبَداً " " همانا با كشته شدن حسين، حرارتى در دل مؤمنان ايجاد مى‏شود كه هرگز، سرد نمى‏گردد." 📚مستدرک الوسائل ج ١٠ ص ٣١٨ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
توضیحی در مورد برهنه شدن در عزاداری 🤔 ❓ لخت و برهنه شدن در مراسم عزاداری امام حسین❗️ در این رابطه توضیح دهید ❗️❗️ 💠💠 ❕در کتاب دانشنامه امام حسین ع می خوانیم : " استحباب عزادارى براى سالار شهيدان، بر پايه ادلّه قطعى، ثابت است و با عنايت به آثار و بركات فردى و اجتماعى آن، از بزرگ‏ترين عبادات محسوب مى‏گردد؛ امّا در باره چگونگى انجام گرفتن اين عبادت، معيار، عزادارى‏هاى مرسوم در عصر صدور رواياتِ مربوط به اين عزادارى است؛ بلكه مى‏توان گفت: اطلاق اين روايات، شامل انواع عزادارى‏هاى مرسوم در اعصار مختلف نيز مى‏گردد، مشروط به اين كه آنچه رايج شده، براى عزادارى صدق كند و موجب وَهْن مكتب اهل بيت عليهم السلام‏ نگردد و يا همراه با انجام دادن عملى نامشروع نباشد. ❕بنا بر اين، آنچه در شمارى از مجالس عزادارى، به تدريج مرسوم شده است (مانند: استفاده از ابزارهاى موسيقى و آهنگ‏هاى مبتذل، تشبّه مرد به زن، و همچنين كارهايى چون قمه زدن)، بدعت در عزادارى محسوب مى‏شود، بويژه قمه زدن كه در عصر حاضر، زمينه‏ساز تبليغات سوء بر ضدّ پيروان اهل بيت عليهم السلام و موجب وَهْن مكتب تشيّع است. " 📚دانشنامه امام حسين ج‏9، ص: 376 ❕لخت کردن و سینه زدن بر بدن لخت در عزاداری امام حسین ع هم از جمله بدعتهایی است که وارد بر عزادای شده است , و بر عمل لخت شدن هم عرفا عزاداری اطلاق نمی شود , شاهد این سخن آن است که هیچکس چنین عملی را در عزاداری پدر و مادر و نزدیکان خود انجام نمی دهد و برهنه نمی شود . 👌امیر مومنان ع فرمود : " چه سخن حكيمانه جامعى است اين سخن كه: آنچه براى خود دوست مى‏دارى، براى ديگران [نيز] دوست بدار، و آنچه براى خود نمى‏پسندى، براى ديگران [نيز] نَپسند. " " ... أن تُحِبَّ لِلنّاسِ ما تُحِبُّ لِنَفسِكَ، و تَكرَهَ لَهُم ما تَكرَهَ لَها " 📚تحف العقول ص ٨١ 👌در جایی که در قبال مردم عادی موظفیم که آنچه برای خود ناپسند می دانیم , برای آنان نیز ناپسند بدانیم , به طریق اولی در قبال ائمه ع وظیفه شدیدتری داریم که آنچه در قبال خود ناپسند می دانیم , در قبال آن بزرگواران هم ناپسند بدانیم , بر این اساس چگونه قابل قبول است که لخت شدن و برهنه شدن در عزای پدر و مادر خودمان برایمان ناپسند باشد , اما این کار ناپسند را در قبال ائمه ع و امام حسین ع مرتکب شویم ❗️❗️ ❕در روایات فراوانی آمده است که شیعیان باید الگویشان اهل البیت علیهم السلام باشند و سبب خوش نامی آنان شوند نه با انجام افعال موهن و سخیف وکلمات نامناسب سبب سستی آنان و مذهبشان شوند 📚بحار الانوار،ج 65 ص 149 باب 19 ❕امام صادق ع فرمود : " اى جماعت شيعه! مايه آبروى ما باشيد نه باعث بدنامى ما " " كُونُوا لنا زَيناً، ولا تَكُونُوا علَينا شَيناً " 📚امالی صدوق ص ٣٢٧ ❕بر این اساس آنچه امروزه تحت عنوان لخت شدن در عزاداری مطرح می شود که موجبات تمسخر و خواری افراد و مذهب را نزد بیگانگان فراهم می کند از جمله اموری است که مورد نهی می تواند باشد , با توجه به آنکه خداوند مومن را عزیز می شمارد و از انجام اموری که موجب خواری او می گردد نهی کرده است ؛ « عزت مخصوص خدا و رسول و مومنان است » ( منافقون 8) ❕آنچه گفتیم در کلام مرجع عالی قدر , آیت الله مکارم شیرازی مورد اشاره قرار گرفته است . ❓از ایشان چنین سوال شد : ❔" برهنه شدن در اين مجالس براى سينه‏زنى چه حكمى دارد؟ ❕جواب: هرگاه در حضور بانوان باشد جايز نيست و در غير اين صورت نيز چون ممكن است سبب وهن مراسم عزادارى گردد بهتر است از آن چشم‏پوشى شود. ❔سؤال 46. فلسفه حرمت برهنه شدن براى سينه‏زنى در جايى كه خانم‏ها هم نيستند و فيلم هم گرفته نمى‏شود چيست؟ ❕جواب: اين كار اشكال دارد؛ زيرا خلاف شأن مجلس عزاى سيّدالشّهدا عليه السلام است. كدام يك از ما در مراسم عزاى پدر خود برهنه مى‏شود و مثلًا به اهل مجلس تعزيت مى‏گويد. " 📚احکام عزاداری , ص ٤٩ ❕در پایان نیز گفتنی است , در وقتی که امام حسین ع قبل از ورود به میدان نبرد در زیر لباسهای خود , لباس کهنه می پوشد تا وقتی دشمن لباسهایش را به غارت بردند , برهنه نشود ! چگونه عده ای که خود را پیرو امام حسین ع می دانند در مجالس عزای او خود را برهنه می کنند ❗️آیا این تضاد و تناقض میان عملکرد این افراد با عملکرد امام حسین ع را نمی رساند ❗️ 👌مرحوم ابن شهر آشوب نقل می کند : " هنگامى كه امام‏حسين عليه السلام عزم ميدان كرد، فرمود: «ائْتُوني بِثَوْبٍ لا يُرْغَبُ فيهِ، الْبِسُهُ غَيْرَ ثِيابِي، لا اجَرَّدُ، فَانِّي مَقْتُولٌ مَسْلُوبٌ " "برايم جامه كهنه‏اى بياوريد كه كسى به آن رغبت نكند تا آن را زير لباسهايم بپوشم و بعد از شهادتم مرا برهنه نكنند، زيرا مى‏دانم پس از شهادت لباسهايم ربوده خواهد شد». 📚المناقب ج 4، ص 119. @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕به صورتی اتفاقی مشغول مطالعه بخش هایی از کتاب فریضه انتخابات که توسط دفتر مطالعات حوزه های علمیه تدوین شده است بودیم که دیدیم این کتاب مطلبی را از سایت ما نقل کرده است و منبع مطلب خود را نیز سایت ما معرفی کرده است 👌 ❗️این در حالی است که ما استفاده از مطالب را برای همگان آزاد اعلام کرده ایم که حتی بدون ذکر منبع بتوانند از مطالب بهره گیرند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
توضیحی در مورد دیدگاه شیخ مفید پیرامون قیام امام حسین علیه السلام 🤔 ❓شيخ مفيد: امام حسين بدليل قيام عليه حاكم زمانش گناهكار و لايق سرزنش است شيخ مفيد از بزرگترين علما و مؤسسين مذهب شيعه، در ص ٦٨ كتاب المسائل العشر في الغيبة مينويسد: حاكمان زمان ائمه ميدانستند كه نظر ائمه بر تقيه كردن است و قيام با شمشیر علیه حکام وقت منع شده است و کسانی از عموزاده هايشان كه این کار را بكنند مقصر شناخته شده و آنها را سرزنش ميكرده اند، و اینکه هيچ كسى مجاز به كشيدن شمشیر و قيام عليه حكام نيست مگر آنكه خورشید در هنگام غروب در حالت راكد قرار گیرد، و ندائی از آسمان به نام شخص خاصی شنیده شود، و خورشيد در بیابان محو شود، و آخرین امام برحق با شمشیر قیام کرده تا "حكومت باطل" را از بین ببرد. ▪️ادمين: شيخ مفيد جنگيدن حسين بن على را خلاف دستور الله و توصيه ائمه ناميده و وى را گناهكار و لايق سرزنش خطاب ميكند. وى جنگيدن و قيام عليه حاكم اسلامى را مشروط به رسيدن نداى آسمانى و قيام تحت امامت، امام زمان غايب ذكر ميكند. ▪️سئوال: آيا شيخ مفيد بر خلاف آخوندهاى امروزى اعتقادى به عصمت ائمه نداشته است كه حسين را گناهكار خطاب ميكند؟ ❗️❗️ 💠💠 👌متاسفانه معاندین و ملحدین از هیچ دروغ و جعل و تزویری برای فریب مخاطبین خود دریغ نمی ورزند . ❕شیخ مفید تقیه کردن و قیام نکردن در برابر ظالمین را در مواردی جایز و در مواردی واجب و در مواردی ترک تقیه را واجب و قیام کردن را لازم می داند . ❗️او در رابطه با تقیه می گوید : " تقيه كتمان حق و پوشيده داشتن اعتقاد در آن است و متعرض نشدن مخالفين و ترك يارى نمودن با ايشان به چيزى كه به دنبال در آورد ضررى را در دين و دنيا و فرض و وجوب تقيه وقتى است كه بداند به صورت بدیهی و يا مظنه قوى که تقیه نکردن ضرر به هم رساند , پس هر زمان كه نداند ضررى را در اظهار حق و نه مظنه قوى در آن داشته باشد واجب نباشد فرض و وجوب تقيه و به تحقيق كه امر نموده‏اند حضرات ائمه صادقين عليهم السّلام جماعتى از شيعيان خود را به باز داشتن و نگاهداشتن خود از اظهار حق و در باطن و پوشيده نگاه داشتن آن از دشمنان دين و يارى نمودن به چيزى كه برطرف كند شك را از ايشان در باره مخالفت ايشان و بود آن اصلح براى ايشان و حضرات ائمه عليهم السّلام , و امر ميفرمودند جماعتى ديگر را از اصحاب خود به سخن گفتن با خصمان و آشكارا نمودن امر حق با ايشان و خواندن ايشان بسوى امر حق، به جهت دانستن ايشان عليهم السّلام كه ضررى نيست بر آن جماعت در اظهار حق . ❕پس تقيه واجب مى‏شود به حسب آنچه ياد نموديم آن را، و ساقط ميباشد فرض آن در مواضع ديگر به نحوى كه مقدم داشتيم آن را " " التقية كتمان الحق و ستر الاعتقاد فيه و مكاتمة المخالفين و ترك مظاهرتهم بما يعقب ضررا في الدين أو الدنيا و فرض ذلك إذا علم بالضرورة أو قوي في الظن فمتى لم يعلم ضررا بإظهار الحق و لا قوي في الظن ذلك لم يجب فرض التقية. و قد أمر الصادقون ع جماعة من أشياعهم بالكف و الإمساك عن إظهار الحق و المباطنة و الستر له عن أعداء الدين و المظاهرة لهم بما يزيل الريب عنهم في خلافهم و كان ذلك هو الأصلح لهم و أمروا طائفة أخرى من شيعتهم بمكالمة الخصوم و مظاهرتهم و دعائهم إلى الحق لعلمهم بأنه لا ضرر عليهم في ذلك فالتقية تجب بحسب ما ذكرناه و يسقط فرضها في مواضع أخرى على ما قدمناه‏ " 📚تصحیح اعتقادات الامامیه ص ١٣٧ ❕در جای دیگر شیخ مفید تصریح می کند که تقیه در مواردی حرام است و آن مواردی است که تقیه موجب فساد در دین شود : " يكون تركها أفضل ... لیس یجوز من الافعال فی قتل المومنین لا فيما يعلم أو يغلب أنه استفساد في الدين و هذا مذهب يخرج عن أصول‏ اهل العدل و أهل الإمامة خاصة " " در مواردی ترک تقیه افضل است و تقیه در کشتن مومنین یا در مواردی که علم یا ظن قوی دارد که تقیه موجب فساد در دین می شود , در این موارد تقیه جایز نیست و این مطلب برگرفته از عقاید اهل عدل و بالخصوص از عقاید شیعه امامیه است " 📚اوائل المقالات ص ١١٨ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕بر این اساس شیخ مفید , عصر امامان بعد از امام حسین ع را عصر تقیه می داند که امامان علیهم السلام غالبا اجازه خروج را نمی دادند و آنچه که معاند از کلام شیخ مفید استناد کرد , ناظر به همین زمان است . 👌شیخ مفید زمان امام حسین ع بعد از معاویه را عصر کنار گذاشتن تقیه و وجوب جهاد فی سبیل الله می داند , زیرا تقیه در آن عصر موجب فساد در دین می شد , لذا امام حسین ع تقیه را کنار گذاشت و مردم را دعوت به جهاد کرد و در این مسیر که مسیر اطاعت امر خداوند بود , مظلومانه و با لب تشنه به شهادت رسید نه آنکه معاذ الله شیخ مفید بخواهد امام حسین ع را مذمت و تحقیر کند , کلام شیخ مفید در این رابطه چنین است : " و امامت حسين عليه السّلام پس از وفات برادرش حسن عليه السّلام بدان چه گفته شد ثابت است، و پيروى از او بر همگان لازم خواهد بود , اگر چه مردم را بواسطه تقيه به امامت خويش نخواند، و همچنين بواسطه صلحى كه ميانه او و معاويه برقرار بود و بر او لازم بود بدان وفا كند (اظهار آن ننمود) و او در اين باره مانند پدرش امير المؤمنين عليه السّلام بود كه با اينكه پس از رسول خدا (ص) امامت داشت با اين احوال خاموش نشست، و به همان راهى رفت كه برادرش حسن عليه السّلام پس از صلح رفته بود و بخود دارى و سكوت گذراند، و همه ايشان به روش پيغمبر (ص) رفتار كردند در آن زمانى كه آن حضرت (ص) در شعب (أبى طالب) گرفتار بود (و با اينكه پيغمبر خدا بود از روى ناچارى سه سال در شعب ابى طالب ماند و دم فرو بست) و همچنين آنگاه كه از مكه بمدينه هجرت فرمود و چند روز در غار پنهان گشت. ❕و چون معاويه بمرد، و دوران زمان صلحى كه حسين عليه السّلام را از اظهار دعوت و خواندن مردم بسوى خود جلوگيرى ميكرد سپرى شد، تا آنجا كه امكان داشت امر امامت خويش را آشكار ساخت، و در هر فرصتى كه پيش مى‏آمد براى آنان كه داناى به حق او نبودند پرده بر ميداشت، تا اينكه در ظاهر براى او ياورانى گرد آمدند، پس آن حضرت مردم را به جهاد دعوت كرده و براى جنگ دامن به كمر زد، و با فرزندان و خانواده‏اش از حرم خدا و حرم رسول خدا (ص) بسوى عراق رهسپار شد تا به كمك شيعيانش كه او را دعوت كرده بودند با دشمن بجنگد، و پيشاپيش خود پسر عمويش مسلم بن عقيل رضى اللَّه عنه را بدان سو فرستاد، و او را براى دعوت مردم بخدا و بيعت بر جهاد انتخاب فرمود، پس مردم كوفه با مسلم بيعت كردند و براى يارى كردن او پيمان بسته و خير خواهيش را به عهده گرفتند و پيمان خود را با او محكم كردند، سپس زمانى نگذشت كه بيعت او را شكسته دست از يارى او باز داشتند، و او را بدست دشمن‏ سپرده تا اينكه در ميان ايشان او را گشتند و آنها از او دفاع ننمودند، و (بدنبال آن) براى جنگ كردن با حسين عليه السّلام بيرون رفته او را محاصره كردند، و از رفتن او به شهرهاى خدا (كه در روى زمين دارد) جلوگيرى نموده، و او را ناچار برفتن جايى كردند كه نه ياورى بدست آرد و نه گريزى داشته باشد، و ميانه او و آب فرات حائل شدند تا اينكه بر او دست يافته او را كشتند، پس آن امام مظلوم عليه السّلام از دنيا برفت در حالى كه تشنه لب، و مجاهد، و شكيبا، و پاداش جو، و ستمديده بود، بيعتش را شكسته، و حرمتش را بر باد داده بودند، به هيچ وعده با او وفا نكرده، و رعايت عهد و پيمانى كه بگردن گرفته بودند ننمودند، و شهيد شد چنانچه پدر و برادرش عليهم السّلام با اين احوال از دنيا برفتند. " " فكانت إمامة الحسين عليه السلام بعد وفاة أخيه بما قدمناه ثابتة ، وطاعته - لجميع الخلق - لازمة ، وإن لم يدع إلى نفسه عليه السلام للتقية التي كان عليها ، والهدنة الحاصلة بينه وبين معاوية بن أبي سفيان فالتزم الوفاء بها ، وجرى في ذلك مجرى أبيه أمير المؤمنين عليه السلام وثبوت إمامته بعد النبي صلى الله عليه وآله مع الصموت ، وإمامة أخيه الحسن عليه السلام بعد الهدنة مع الكف والسكوت ، وكانوا في ذلك على سنن نبي الله صلى الله عليه وآله وهو في الشعب محصور ، و عند خروجه مهاجرا من مكة مستخفيا في الغار وهو من أعدائه مستور . فلما مات معاوية وانقضت مدة الهدنة التي كانت تمنع الحسين ابن علي عليهما السلام من الدعوة إلى نفسه ، أظهر أمره بحسب الامكان ، وأبان عن حقه للجاهلين به حالا بحال ، إلى أن اجتمع له في الظاهر الأنصار . فدعا عليه السلام إلى الجهاد وشمر للقتال ... وقتلوه ، فمضى عليه السلام ظمآن مجاهدا صابرا محتسبا مظلوما ، قد نكثت بيعته ، واستحلت حرمته ، ولم يوف له بعهد ، ولا رعيت فيه ذمة عقد ، شهيدا على ما مضى عليه أبوه و اخوه عليهما أفضل الصلاة والرحمة والتسليم . " 📚الارشاد ج ٢ ص ٣٢ ❕در ذیل توضیح داده ایم که چگونه عصر امامان پس از امام حسین ع عصر تقیه اما وظیفه امام حسین ع قیام و جهاد و ترک تقیه بوده است : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/526 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕پاسخ به شبهه تکراری معاند ( معاندین کاری جز باز نشر شبهات پوسیده و تکراری ندارند ) : 1⃣در مورد دریافت پول توسط امام حسین ع از معاویه در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1770 2⃣در رابطه با اینکه امام حسن ع در صلحنامه با معاویه از او شرط دریافت پول کرده بود , در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3277 3⃣در رابطه با این که امام حسین ع از قیام کوتاه آمد و از عمر سعد درخواست کرد که اجازه دهد باز گردد , در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3202 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3240
توضیحی در مورد ارتباط نسبی عباس ع با شمر و ازدواج امام حسن ع با خواهر یزید..... 🤔 ❓قابل توجه شیعیان حواستون باشه عصبانی نشید خواهر شمرو فحش ندین چون خواهر شمر زن حضرت علی همان ام البنین مادر حضرت ابوالفضل است , مادر شمر هم فحش ندین چون مادر شمر مادر زن حضرت علی است , در ضمن خواهر یزید را هم فحش ندین چون زن امام حسن است , ابو سفیان و عمر و ابوبکر را هم فحش ندین , چون هر سه تای اون ها پدر خانم های حضرت محمد هستن , بهتره به خودتون فحش بدین که نا آگانه به اختلاف خانوادگی اینا دخالت کرده اید این ها از نظر نسبی و سببی هزار جور با هم فامیل بودن ❗️❗️ 💠💠 👌حضرت ام البنین س خواهر شمر نمی باشد تا مادر شمر , مادر زن علی ع تلقی شود . ❕نسب حضرت ام البنین س یا همان فاطمه کلابیه به این نحو است ؛ « ام البنین بنت حزام بن خالد بن ربیعه بن الوحید من بنی کلاب » 📚جمهره انساب العرب ج1 ص4 👌در حالی که نسب شمر چنین است ؛ « شمر بن ذی الجوشن الضبابی بن شرحبیل بن الاعور بن عمر بن معاویه و هو الضباب بن کلاب » 📚الطبقات الکبری ج 6 ص 46 ❕هر دو نفر بیش از پنج پشت یعنی در شخصی به نام کلاب به یکدیگر می رسند و هر دو کلابی هستند که به معنای هم قبیله بودن است و نه برادر و خواهر بودن ام البنین با شمر ملعون . ❕شاید آنچه برای شبهه افکن توهم بیان فوق را ایجاد کرده است , ماجرای امان نامه دادن به عباس ع از سوی شمر است که شمر در این ماجرا عباس ع و برادرانش را خواهر زاده خود خطاب کرده است . 👌مرحوم ابن طاووس نقل می کند : " شمر بن ذى الجوشن كه خدا، لعنتش كند آمد و ندا داد: خواهرزادگان من، عبد اللّه، جعفر، عبّاس و عثمان، كجا هستند؟ حسين عليه السلام فرمود: «پاسخش را بدهيد، هر چند فاسق است؛ چرا كه يكى از دايى‏هاى شماست». آنان به او گفتند: چه كار دارى؟ گفت: اى خواهرزادگان من! شما در امان هستيد. خود را به همراه برادرتان حسين، به كُشتن ندهيد و در اطاعت امير مؤمنان يزيد بن معاويه باشيد. عبّاس بن على عليه السلام، او را ندا داد: «دستانت، بُريده باد و لعنت بر امانى كه آورده‏اى، اى دشمن خدا! آيا به ما فرمان مى‏دهى كه برادر و سَرورمان حسين بن فاطمه را وا گذاريم و در اطاعت ملعونان و فرزندان ملعون‏ها درآييم؟!». شمر، خشمگينانه، به سوى لشكرش بازگشت. " " أقَبَل شِمرُ بنُ ذِي الجَوشَنِ لَعَنَهُ اللّهُ فَنادى: أينَ بنو اختي عَبدُ اللّهِ وجَعفَرٌ وَالعَبّاسُ وعُثمانُ؟ فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام: أجيبوهُ وإن كانَ فاسِقا، فَإِنَّهُ بَعضُ أخوالِكُم، فَقالوا لَهُ: ما شَأنُكَ؟ فَقالَ: يا بَني اختي، أنتُم آمِنونَ، فَلا تَقتُلوا أنفُسَكُم مَعَ أخيكُمُ الحُسَينِ، وَالزَموا طاعَةَ أميرِ المُؤمِنينَ يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ! فَناداهُ العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام: تَبَّت يَداكَ ولُعِنَ ما جِئتَ بِهِ مِن أمانِكَ يا عَدُوَّ اللّهِ! أتَأمُرُنا أن نَترُكَ أخانا وسَيِّدَنَا الحُسَينَ بنَ فاطِمَةَ ونَدخُلَ في طاعَةِ اللَّعناءِ أولادِ اللَّعناءِ؟! فَرَجَعَ الشِّمرُ إلى عَسكَرِهِ مُغضَبا " 📚الملهوف: ص 148، مثير الأحزان: ص 55 👌این که شمر حضرت عباس را خواهر زاده خود خطاب می کند منظورش آن است که مادر ایشان از قبیله ما است و مانند خواهر ما محسوب می شود نه آنکه واقعا خواهر ما باشد . ❕رسم عرب بر این بود که اگر دختری از طایفه آنها با طایفه دیگری ازدواج می کرد حتی اگر چند نسل می گذشت ، فرزندان او را با انتساباتی این گونه خطاب قرار می دادند . 👌لذا می بینیم که برخی از شارحین در توضیح بیان فوق می نویسند : " مقصودش چهار پسر ام البنين برادران حضرت سيد الشهداء بود كه چون مادرشان ام البنين از قبيله بنى كلاب بود و شمر نيز از آن قبيله بود از اين رو آنان را خواهر زاده خطاب كرد " 📚الإرشاد للمفيد / ترجمه رسولى محلاتى، ج‏2، ص: 91 ❕این نکته در پاورقی کتاب بحار الانوار هم مورد تاکید واقع شده است : " و ذلك لان أم البنين بنت حزام أم عبّاس و عثمان و جعفر و عبد اللّه كانت كلابية و شمر ابن ذى الجوشن كلابى‏ " 📚بحارالانور، جلد 46، صفحه 81 👌اما این که شبهه افکن مدعی شد که امام حسن ع خواهر یزید را به همسری گرفته است , این ادعا نیز دروغ و خلاف واقع است و مورخین چنین مطلبی را نقل نکرده اند . ❕شیخ عباس قمی موارد ذیل را به عنوان همسران امام حسن ع معرفی می کند : " امّ بشير دختر ابى مسعود عقبه خزرجى‏ _ خوله دختر منظور فزاريّه‏ _ امّ اسحاق دختر طلحة بن عبيد اللّه تميمى‏ " 📚منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام ، ج‏1، ص: 571 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕در رابطه با این ادعا که ابوبکر و عمر و ابوسفیان پدر خانم پیامبر اسلام بوده اند , لذا باید احترامشان حفظ شود نیز گفتنی است که ازدواج پیامبر گرامی با دختران آنان از روی احترام و درجه دادن به افراد مذکور نبوده است . 👌ازدواج پیامبر گرامی با عایشه و حفصه , دو دختر ابوبکر و عمر به پیشنهاد دیگران و از روی دلسوزی پیامبر ( که مثلا کسی با آنها ازدواج نمی کرد ) و جلب حمایت قبائلشان بوده است , چنان که در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2706 ❕ازدواج پیامبر با ام حبیبه دختر ابوسفیان نیز در جهت تجدید روحیه او بوده است , آن هم زمانی که او مسلمان شده بود و رابطه ای با پدرش که از دشمنان اسلام بود , نداشت , چنان که در ذیل گفته ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3264 👌صرف اینکه فردی رابطه نسبی و سببی با پیامبر گرامی داشته باشد , دلیل بر سعادت او نمی گردد , چنان که می بینیم فرزند نوح و همسران نوح و لوط و عموی پیامبر اسلام ابولهب , دارای این ارتباطات بودند , اما اهل دوزخ شدند و خداوند در مذمت آنان آیاتی را نازل کرد : ( هود ٤٧ _ تحریم ١٠ _ مسد ١ ) ❕در نقلی آمده است که امام سجاد ع خطاب به طاووس الفقیه فرمود : " خداوند بهشت را براى اطاعت كنندگان و نيكان آفريده است؛ هرچند برده‏اى حبشى باشد ( و هيچ نسبتى با پيامبر وآلش نداشته باشد ) و جهّنم را براى عاصيان و گنهكاران خلق نموده است؛ هر چند از قبيله قريش (و از نزديكان پيامبر ) باشد. ❕مگر اين آيه شريفه را نشنيده‏اى: «فَاذا نُفِخَ فِى الصُّورِ فَلا انْسابَ بَيْنَهُمْ يَؤمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ؛ هنگامى كه در صور دميده شود، هيچ يك از پيوندهاى خويشاوندى ميان آنها در آن روز نخواهد بود و از يكديگر تقاضاى كمك نمى‏كنند (چون كارى از كسى ساخته نيست! "مومنون ١٠١ " ) به خدا قسم فرداى قيامت هيچ چيزى به تو سود نمى‏رساند؛ مگر عمل صالحى كه پيش فرستاده‏اى " " خَلَقَ اللَّهُ الجَنَّةَ لِمَن أطاعَهُ وأحسَنَ ولَو كانَ عَبداً حَبَشيّاً، وخَلَقَ النّارَ لِمَن عَصاهُ ولَو كانَ ولَداً قُرَشيّاً، أما سَمِعتَ قولَهُ تعالى‏: «فإذا نُفِخَ في الصُّورِ فلا أنْسابَ بَيْنَهُم يَوْمَئِذٍ و لا يَتَسائلونَ» واللَّهِ، لا يَنفَعُكَ غَداً إلّاتَقدِمَةٌ تُقَدِّمُها مِن عَمَلٍ صالِحٍ " 📚بحارالانور، جلد 46، صفحه 81. 👌تقابلهای اهلبیت علیهم السلام با افراد هم به خاطر دین خداوند و عمل نکردن به فرامین الهی توسط دیگران بوده است نه تعصبات کور خانوادگی و قبیلگی که به دور از حق و حقیقت است و اساسا پیامبر اسلام ص به ما فرموده است : هر کس دارای چنین اختلافات و تعصبات کور قبیلگی باشد , از اسلام و ایمان خارج شده و وارد بر جاهلیت شده است , چنان که فرمود : " منَ كانَ في قَلبِهِ حَبَّةٌ مِن خَردَلٍ مِن عَصَبِيَّةٍ بَعَثَهُ اللَّهُ يَومَ القِيامَةِ مَعَ أعرابِ الجاهِلِيَّةِ " " هر كس در دلش به اندازه دانه خَردَلى عصبيّت باشد، خداوند در روز قيامت، او را با اعراب جاهلى بر مى‏انگيزد. " 📚الكافي: ج 2 ص 308 ح 3 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
عزاداری کردن امامان ع و گرفتن سالگرد برای امام حسین علیهم السلام 🤔 : ❓تریبون_آزاد_عقیل_هاشمی ❓اعتراف دانه درشت‌های آخوندیسم به عدم برگزاری سالگرد عزاداری توسط اهل بیت ❗️❗️ ❕امام جمعه اصفهان اعتراف کرد که امامان عزاداری نمی کردند ❗️❗️ 💠💠 👌امامان بزرگوار ما پس از واقعه کربلا همواره به مساله گریه و عزاداری بر امام حسین ع اهتمام می ورزیدند که هم اینک به نمونه هایی اشاره می شود : 1⃣گریه و عزادای امام سجاد ع : " امام باقر عليه السلام فرمود : " على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام در شبانه‏روز، هزار ركعت نماز مى‏خواند ... و بر پدرش حسين عليه السلام به مدّت بيست سال گريست. هيچ گاه غذايى در برابرش گذاشته نشد، مگر اين كه گريست، تا جايى كه يكى از غلامانش به ايشان گفت: اى پسر پيامبر خدا! آيا وقت آن نرسيده كه اندوهت به پايان برسد؟ به وى فرمود: «واى بر تو! يعقوبِ پيامبر، دوازده پسر داشت كه خدا يكى از آنها را از او پنهان كرد؛ ولى چشمانش از كثرت گريه بر يوسف، سفيد گرديد و موهايش از اندوه، سفيد شد و كمرش از غمْ خميد، در حالى كه پسرش زنده بود. من، پدر و برادر و عمو و هفده تن از خانواده‏ام را ديدم كه در اطرافم كشته شدند. چگونه اندوهم پايان پذيرد؟». " " ولَقَد كانَ بَكى عَلى أبيهِ الحُسَينِ عليه السلام عِشرينَ سَنَةً، وما وُضِعَ بَينَ يَدَيهِ طَعامٌ إلّا بَكى، حَتّى قالَ لَهُ مَولىً لَهُ: يَابنَ رَسولِ اللّهِ! أما آنَ لِحُزنِكَ أن يَنقَضِيَ فَقالَ لَهُ: وَيحَكَ، إنَّ يَعقوبَ النَّبِيَّ عليه السلام كانَ لَهُ اثنا عَشَرَ ابنا، فَغَيَّبَ اللّهُ عَنهُ واحِدا مِنهُم، فَابيَضَّت عَيناهُ مِن كَثرَةِ بُكائِهِ عَلَيهِ، وشابَ رَأسُهُ مِنَ الحُزنِ، وَاحدَودَبَ ظَهرُهُ مِنَ الغَمِّ، وكانَ ابنُهُ حَيّا فِي الدُّنيا، و أنَا نَظَرتُ إلى أبي و أخي وعَمّي وسَبعَةَ عَشَرَ مِن أهلِ بَيتي مَقتولينَ حَولي، فَكَيفَ يَنقَضي حُزني؟ " 📚الخصال یک جلدی , ص 517 ح 4، المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 166 _ بحار الأنوار: ج 46 ص 63 ح 19. 2⃣گریه و عزاداری امام باقر ع : ❕كميت می گوید : " بر آقايم امام باقر عليه السلام وارد شدم و گفتم: اى پسر پيامبر خدا! من در باره شما شعرهايى گفته‏ام. اجازه مى‏دهيد آنها را بخوانم. امام عليه السلام فرمود: اى كميت! [اين روزها] ايّام البيض است [و شعرخوانى در آن، روا نيست‏]». گفتم: اشعار، در باره شماست. فرمود: «بخوان» و من خواندم: روزگار، مرا خنداند و گرياند و روزگار، تحوّل و رنگارنگى دارد. نه تن كه در طَف، نيرنگ زده شدند، همه‏شان كفن گرديدند. ايشان گريست و امام صادق عليه السلام هم گريست و شنيدم كه كنيزى از پشت پرده مى‏گريد. نيز وقتى به اين گفته رسيدم كه: و شش تن كه كسى همپاى آنان نيست: پسران عقيل، بهترينِ جوانان، و آن گاه على، خوب و مولاى شما كه يادشان اندوه‏هايم را بر مى‏انگيزاند امام عليه السلام گريست و آن گاه فرمود: «هيچ كس نيست كه از ما ياد كند و يا ما نزد او ياد شويم و از چشمانش اشكى هر چند به كوچكىِ بال پشه باشد جارى شود، مگر اين كه خداوند در بهشت، خانه‏اى برايش مى‏سازد و آن را حجابى ميان او و آتش قرار مى‏دهد». " ....ما مِن رَجُلٍ ذَكَرَنا أو ذُكِرنا عِندَهُ فَخَرَجَ مِن عَينَيهِ ماءٌ ولَو قَدرَ مِثلِ جَناحِ البَعوضَةِ، إلّا بَنَى اللّهُ لَهُ بَيتا فِي الجَنَّةِ، وجَعَلَ ذلِكَ حِجابا بَينَهُ وبَينَ النّارِ " 📚كفاية الأثر: ص 248، بحار الأنوار: ج 36 ص 390 ح 2. 3⃣گریه و عزاداری امام صادق ع : ❕عبد اللّه بن سِنان می گوید : " در روز عاشورا بر سَرورم امام صادق عليه السلام وارد شدم، در حالى كه گرفته و اندوهناك بود و اشك‏هايى همانند لؤلؤ از چشمانش سرازير بود. گفتم: اى پسر پيامبر خدا! گريه‏ات از چيست؟ خداوند، چشمانت را گريان نكند! به من فرمود: «آيا غافلى؟ آيا نمى‏دانى كه حسين بن على عليه السلام در چنين روزى كشته شد؟». امام صادق عليه السلام چنان گريست كه مَحاسنش از اشك‏هايش تر شد. " " أما عَلِمتَ أنَّ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام اصيبَ في مِثلِ هذَا اليَومِ؟ ... قالَ: وبَكى أبو عَبدِ اللّه عليه السلام حَتَّى اخضَلَّت لِحيَتُهُ بِدُموعِهِ. " 📚مصباح المتهجّد: ص 782، المزار الكبير: ص 473 ح 6، الإقبال: ج 3 ص 65 , بحار الأنوار: ج 101 ص 303 ح 4. 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕هارون بن خارجه می گوید : "در خدمت امام صادق عليه السلام بوديم كه از حسين عليه السلام ياد كرديم. ايشان گريست و ما هم گريه كرديم. امام عليه السلام سرش را بلند كرد و فرمود: «حسين عليه السلام فرمود:" من كشته اشكم و هيچ مؤمنى مرا ياد نمى‏كند، مگر اين كه مى‏گريَد"». " كُنّا عِندَهُ، فَذَكَرنَا الحُسَينَ عليه السلام، فَبَكى أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام وبَكَينا. قالَ: ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ، فَقالَ: قالَ الحُسَينُ عليه السلام: أنَا قَتيلُ العَبرَةِ، لا يَذكُرُني مُؤمِنٌ إلّا بَكى‏ " 📚كامل الزيارات: ص 216 ح 313 _ بحار الأنوار: ج 44 ص 279 ح 5. ❕امام صادق ع خانواده خود را نیز توصیه به عزاداری می کرد , چنان که در نقلی سفيان بن مُصعَب عبدى می گوید : "بر امام صادق عليه السلام وارد شدم. فرمود: «به امّ فَرْوه بگوييد كه بيايد و بشنود كه با جدّش چه كار كردند». امّ فَروه آمد و پشت پرده نشست. امام عليه السلام به من فرمود: «بخوان». گفتم: اى امّ فَروه! تمام تلاشت را بكن كه اشكت جارى باشد. امّ فَروه، مويه كرد و شيون زن‏ها، بلند شد. امام صادق عليه السلام فرمود: «در! در!». مردم، مقابل در، گِرد آمدند. امام صادق عليه السلام كودكى از ما را كه بى‏هوش شده بود، به سوى آنها فرستاد و زنان، شيون كردند. " " دَخَلتُ عَلى أبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام فَقالَ: قولوا لِامِّ فَروَةَ «1» تَجي‏ءُ فَتَسمَعُ ما صُنِعَ بِجَدِّها، قالَ: فَجاءَت فَقَعَدَت خَلفَ السِّترِ، ثُمَّ قالَ عليه السلام: أنشِدنا، قالَ: فَقُلتُ: «فَروُ جودي بِدَمعِكِ المَسكوبِ». قالَ: فَصاحَت وصِحنَ النِّساءُ، فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام: البابَ البابَ، فَاجتَمَعَ أهلُ المَدينَةِ عَلَى البابِ. قالَ: فَبَعَثَ إلَيهِم أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام صَبِيٌّ لَنا غُشِيَ عَلَيهِ، فَصِحنَ النِّساء " 📚الكافي: ج 8 ص 216 ح 263. 4⃣گریه و عزاداری امام کاظم ع : ❕ابراهيم بن ابى محمود، از امام رضا عليه السلام نقل می کند که فرمود : "وقتى ماه محرّم‏ مى‏رسيد، پدرم خندان ديده نمى‏شد و پريشان‏حالى بر او سايه مى‏انداخت، تا اين كه ده روز از آن مى‏گذشت. وقتى روز دهم فرا مى‏رسيد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه‏اش بود و مى‏فرمود: «امروز، همان روزى است كه حسين عليه السلام كشته شده است». " " كانَ أبي عليه السلام إذا دَخَلَ شَهرُ المُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِكا، وكانَتِ الكَآبَةُ تَغلِبُ عَلَيهِ حَتّى يَمضِيَ مِنهُ عَشَرَةُ أيّامٍ، فَإِذا كانَ يَومُ العاشِرِ كانَ ذلِكَ اليَومُ يَومَ مُصيبَتِهِ وحُزنِهِ وبُكائِهِ، ويَقولُ: هُوَ اليَومُ الَّذي قُتِلَ فيهِ الحُسَينُ عليه السلام. " 📚الأمالي للصدوق: ص 191 ح 199، الإقبال: ج 3 ص 28، روضة الواعظين: ص 187، بحار الأنوار: ج 44 ص 284 ح 17. 5⃣گریه و عزاداری امام رضا ع : " ابو بكّار می گوید : "مقدارى از خاك كنار سرِ امام حسين بن على عليه السلام را بر گرفتم كه گِل سرخ بود و بر امام رضا عليه السلام وارد شدم و آن را به ايشان عرضه كردم. آن را گرفت و بوييد و گريست و اشك‏هايش روان شد و آن گاه فرمود: «اين، تربت جدّم است». " " أخَذتُ مِنَ التُّربَةِ الَّتي عِندَ رَأسِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام، فَإِنَّها طينَةٌ حَمراءُ فَدَخَلتُ عَلَى الرِّضا عليه السلام فَعَرَضتُها عَلَيهِ، فَأَخَذَها في كَفِّهِ، ثُمَّ شَمَّها، ثُمَّ بَكى حَتّى جَرَت دُموعُهُ، ثُمَّ قالَ: هذِهِ تُربَةُ جَدّي. " 📚كامل الزيارات: ص 474 ح 723، بحار الأنوار: ج 101 ص 131 ح 56. 6⃣گریه و عزادای امام زمان ع : ❕ایشان در زیارت ناحیه مقدسه می فرماید : " اكنون كه روزگار، مرا عقب آورده و تقدير، مرا از يارى دادن به تو باز داشته و نبوده‏ام تا با جنگجويان با تو، بجنگم و در برابر برافرازندگان پرچم دشمنى با تو، بِايستم، پس هر صبح و شام بر تو مى‏نالم و به جاى اشك، از ديده خون مى‏افشانم، از سرِ حسرت و تأسّف بر تو و افسوس خوردن بر گرفتارى‏هايى كه به تو رسيده، تا آن گاه كه از سوز مصيبت و غم فقدانت بميرم. " "فَلَئِن أخَّرَتنِي الدُّهورُ، وعاقَني عَن نَصرِكَ المَقدورُ، ولَم أكُن لِمَن حارَبَكَ مُحارِبا، ولِمَن نَصَبَ لَكَ العَداوَةَ مُناصِبا، فَلَأَندُبَنَّكَ صَباحا ومَساءً، ولَأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّموعِ دَما، حَسرَةً عَلَيكَ وتَأَسُّفا عَلى ما دَهاكَ وتَلَهُّفا، حَتّى أموتَ بِلَوعَةِ المُصابِ، وغُصَّةِ الاكتِيابِ. " 📚المزار الكبير: ص 501 ح 9، بحار الأنوار: ج 101 ص 320 ح 8. 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕بنابراین ادعای اینکه امامان ما عزاداری بر امام حسین ع نمی کردند , از اساس کذب و دروغ است . البته با توجه به جو تقیه ای که از جانب بنی امیه و بنی العباس بر امامان ع حاکم بوده است , عزاداری بر امام حسین به صورت رسمی و علنی در جامعه صورت نمی گرفت و این عزاداری ها در مجالس خصوصی و خانوادگی و جمع یاران و شیعیان بوده است , چنان که امامان ع توصیه به برقراری چنین مجالس خانوادگی به خاطر جو تقیه می کردند . ❕در نقلی امام باقر ع خطاب به یکی از اصحاب فرمود : «وقتى روز عاشورا مى‏شود، به بيابان برود، يا روى بلندىِ خانه‏اش، با اشاره به امام حسين عليه السلام سلام كند و با جدّيت، بر قاتلش نفرين كند و پس از آن، دو ركعت نماز بگزارد. اين كار را نزديك ظهر، قبل از اذان، انجام دهد. آن گاه بر حسين عليه السلام مرثيه بسرايد و بگِريد و سفارش كند كسانى كه در خانه‏اش هستند، بر حسين عليه السلام گريه كنند و با ناله كردن بر حسين عليه السلام، در خانه‏اش ماتم بر پا كند و با هم براى گريستن، هم‏صدا شوند. من براى آنان، از طرف خدا ضمانت مى‏كنم كه اگر اين كار را انجام دهند، همه اين ثواب‏ها را به دست مى‏آورند». " ....... فَأَنَا ضامِنٌ لَهُم إذا فَعَلوا ذلِكَ عَلَى اللّهِ عز و جل جَميعَ هذَا الثَّوابِ. " 📚كامل الزيارات: ص 326 ح 556، بحار الأنوار: ج 101 ص 290 ح 1. 👌بر این اساس , عزاداری در زمان ائمه بیشتر در مجالس خصوصی و جمع یاران بوده است تا آن که در آغاز سده چهارم هجرى، حكومت آل بويِه در ايران و حكومت فاطميان در شمال افريقا شكل گرفتند و اندك اندك، بر قلمرو خود افزودند. در نيمه دوم سده چهارم، ايران (بجز مناطق شرقى آن) و مركز عراق، در اختيار دولت آل بويه بود و شمالِ شرق افريقا، مصر، شام و فلسطين نيز در اختيار فاطميان قرار داشت. در سال 352 ق، معزّ الدوله ديلمى، حاكم بويه‏اى بغداد، با فرمانى، مردم را به اقامه عزادارى در روز عاشورا و در معابر، فرا خواند و بدين سان، عزادارى رسميت يافت. يك دهه بعد، فاطميان نيز در مصر چنين كردند. ❕مورّخان در رخدادهاى سال 352 ق، آورده‏اند كه در دهم محرّم اين‏سال، معزّ الدوله دستور داد كه مردم مغازه‏هايشان را ببندند و بازارها و داد و ستد را تعطيل كنند، نوحه سر دهند و لباس‏هاى پشمين بپوشند و زنان، با موى پريشان و صورت سياه و گريبان چاك‏زده، نوحه‏كنان در شهر بچرخند و براى مصيبت امام حسين عليه السلام، بر صورتشان بزنند. مردم نيز چنين كردند و از آن جا كه حاكم با آنان بود و جمعيت شيعه بسيار بود، اهل سنّت نتوانستند از آن جلوگيرى كنند . 📚الكامل فى التاريخ: ج 5 ص 331، المنتظم: ج 14 ص 150، النجوم الزاهرة: ج 2 ص 334، البداية و النهاية: ج 11 ص 276 ❕در کتاب البداية و النهاية (ج 8 ص 202) نيز آمده است: " رافضى‏ها در دولت آل بويه، زياده‏روى كردند و در حدود سال چهارصد در روز عاشورا در شهرهايى مانند بغداد، طبل‏ها به صدا در مى‏آمد و در كوچه و بازار، خاكستر و كاه مى‏پاشيدند و بر درِ مغازه‏ها پارچه سياه مى‏آويختند و مردم، اندوهناك و گريان، ظاهر مى‏شدند و بسيارى از مردم براى همراهى و همدلى با حسين كه تشنه كشته شد، آب نمى‏نوشيدند و زن‏ها صورت‏هايشان را باز مى‏كردند و نوحه‏سرايى مى‏نمودند و به سينه و صورت مى‏كوبيدند و پابرهنه در كوچه و بازار راه مى‏افتادند. " ❕پس از فرمان معزّ الدوله، عزادارى در بغداد، به صورت آيينى رسمى در آمد كه همه‏ساله، در هر كوى و برزن، با حضور شيعيان، انجام مى‏گرفت. جامعه اهل سنّت‏ ساكن در مركز خلافت، اين جريان را خوش نمى‏داشتند. از اين رو، گاه درگيرى‏هايى به وجود مى‏آمد . ❗️در الكامل فى‏التاريخ (ج 5 ص 336) و البداية و النهاية (ج 11 ص 286) در يادكرد رويداداهاى سال 350 ق، آمده است: " دهم عاشوراى اين سال، بازارهاى بغداد، تعطيل شدند و مردم، آنچه را كه پيش‏تر گفته شد، كردند. آشوب بزرگى ميان شيعيان و اهل سنّت برپا شد. تعداد زيادى زخمى شدند و اموال به يغما رفت. " ❕منظور امام جمعه اصفهان هم در مورد عدم برگزاری عزاداری توسط امامان همین عزاداری رسمی در جامعه به خاطر جو تقیه بوده است , که وهابی کلام ایشان را تقطیع کرده است , امام جمعه اصفهان می گوید : " ائمه ما هیچ‌کدام به خاطر وجود دشمن و احتمال لطمه به خود و یاران خود عزاداری نمی‌کردند. دستورات ما دستورات الهی است؛ اگر از سوی خداوند به ما می‌رسید که در عزای امامان اگر کشته شوید اجر و پاداش به عزادار می‌رسید آنگاه می‌توانستیم در این شرایط کرونایی همان عزاداری سابق را برگزار کنیم، اما اگر از روی احساس و عقل شخصی خود دستور صادر کنیم و عزاداری را واجب بدانیم، تنها بر سر مردم کلاه می‌گذاریم و آن‌ها را فریب می‌دهیم. " https://tn.ai/2327493 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
توضیحی در مورد اختلاط زنان و مردان در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام 🤔 ❓کلیپی در حال انتشاره که زنان بدون حجاب در کنار مردان تو دسته زنجیر زنی زنجیر می زنند و این متن را زیرش گذاشته ممنون میشم پاسخ بدید : امام حسین مال همه مسلمانهاست بی حجاب بد حجاب با حجاب سعی کنید شبکه های مجازی باعث نشود نسبت به اصل دین و محرم و امام حسین برایتان شبهه ایجاد کند در تمام ادیان روحانی نما ها که باعث می شوند مردم نسبت به دین و ایمانشون ضعیف شوند بوده و هست ولی ادیان دیگر ی عده نمیایند اصل دینشون را زیر سوال ببرند یه عمر یا حسین گفتیم مواظب باشید به یا یزید ختم نشود ❗️❗️ 💠💠 👌رعایت حجاب حکم مسلم قرآن است که خداوند با صراحت روی آن تاکید کرده و می فرماید : " قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِن‏ ... " " به زنان با ايمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس‏آلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند، و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است آشكار ننمايند، و (اطراف) روسرى‏هاى خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان يا پدرانشان‏ .... " ( نور ٣١ ) ❕و فرمود : " يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ " " اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابها (روسرى‏هاى بلند) خود را بر خويش فرو افكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است‏ " ( احزاب ٥٩ ) 👌همینطور , عدم اختلاط زنان با مردان نامحرم به قدری مهم است که خداوند در مورد زنان پیامبر می فرماید : " و هنگامى كه چيزى از وسائل زندگى (به عنوان عاريت) از آنها (همسران پيامبر) مى‏خواهيد از پشت پرده بخواهيد، اين كار دلهاى شما و آنها را پاكتر مى‏دارد " " إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِن‏ " ( احزاب ٥٣ ) ❕این نکات یعنی حجاب بانوان و عدم اختلاط آنان با مردان نامحرم در روایات اسلامی نیز تاکید شده است . 👌امیر مومنان ع فرمود : " يا أهلَ العِراقِ، نُبِّئتُ أنَّ نِساءَكُم يُدافِعنَ الرِّجالَ فِي الطَّريقِ، أما تَستَحيونَ؟! " اى مردم عراق! خبردار شده‏ام كه زنان شما در گذرگاه‏ها، با مردان، تنه به تنه مى‏خورند. آيا شرم نمى‏كنيد؟! " 📚الكافي: ج 5 ص 537 ح 6 ❕یا فرمود : " آيا شرم نمى‏كنيد و غيرت نداريد كه زنان شما به بازارها مى‏روند و با بى‏نزاكت‏ها درهم مى‏آميزند؟! " " أما تَستَحيونَ و لا تَغارونَ؟ نِساؤُكُم يَخرُجنَ إلَى الأَسواقِ و يُزاحِمنَ العُلوجَ " 📚همان منبع ❕فاطمه صدیقه س فرمود : « برترین زنان ، زنانی هستند که مردان را نبینند و مردان نیز آنان را نبینند » " خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَال‏ " 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 232 ❕در روایتی آمده است ؛ « شخصى كه نابينا بود از فاطمه اجازه خواست تا به حضور او برود، فاطمه اجازه داد ولى در طول ملاقات حجاب بر سر داشت. پيامبر خدا به او فرمود: چرا حجاب در بر نمودى در حالى كه او تو را نمى ‏ديد؟ فاطمه گفت: اگر او مرا نمى‏ بيند، من او را مى‏ بينم، و او بوى تن مرا نيز حسّ مى‏ كند. پيامبر فرمود ، شهادت مى‏ دهم كه تو پاره ‏اى از وجود من هستى. » " اسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ ع فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ لَهَا النَّبِيُّ ع لِمَ تَحْجُبِينَهُ وَ هُوَ لَا يَرَاكِ قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِي فَإِنِّي أَرَاهُ وَ هُوَ يَشَمُّ الرِّيحَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّي. " 📚دعائم الاسلام ج 2 ص 214 _ النوادر ، راوندی ، ص 14 ❕علی ع هم در نهی از اختلاط زنان با مردان فرمود : " «اگر بتوانى كه آنها غير از تو (از مردان بيگانه) ديگرى را نشناسند چنين كن»؛ (وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا يَعْرِفْنَ غَيْرَكَ فَافْعَلْ). " 📚نهج البلاغه , نامه ٣٣ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕بنابراین آیین اسلام و احکام قرآن , تاکید بر حجاب و عدم اختلاط مردان با زنان دارد و امام حسین ع نیز با صراحت , هدفش از قیام را احیای دستورات اسلام و احکام الهی معرفی می کند و می فرماید : « خداوندا! تو مى ‏دانى كه آنچه از ما (در طريق تلاش براى بسيج مردم) صورت گرفت، به خاطر رقابت در امر زمامدارى و يا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلكه هدف ما آن است كه نشانه ‏هاى دين تو را آشكار سازيم و اصلاح و درستى را در همه بلاد بر ملا كنيم تا بندگان مظلومت آسوده باشند و فرايض و سنّت‏ها و احكامت مورد عمل قرار گيرد» " «اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ مَا كَانَ مِنَّا تَنافُساً فِي سُلْطانٍ، وَ لا الِتماساً مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ، وَ لكِنْ لِنَرَىَ الْمَعالِمَ مِنْ دِينِكَ، وَ نُظْهِرَ الْإِصْلاحَ فِي بِلادِكَ، وَ يَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِكَ، وَ يُعْمَلُ بِفَرَائِضِكَ وَ سُنَّتِكَ وَ أَحْكامِك‏ " 📚تحف العقول، ص 170 و بحارالانوار، ج 97، ص 79. 👌کسی هم که عزادار امام حسین ع است باید همان مسیر امام حسین ع را دنبال کند و نسبت به رعایت حجاب و عدم اختلاط با نامحرمان , بی تفاوت نباشد , چنان که خود امام حسین ع به لزوم رعایت دستورات خداوند تاکید می کرد و می فرمود : " شما را به تقوا و پروا كردن از خدا سفارش مى‏كنم؛ زيرا خدا ضمانت داده است كه كسى را كه از او پروا كند، از آنچه ناخوشش باشد، بدانچه او را خوش آيد، انتقال دهد و از آنجا كه گمان نمى‏برد و حساب نمى‏كند، روزى‏اش رساند. 👈مبادا تو از كسانى باشى كه به سبب گناهانِ بندگان خدا، بر آنان بيمناك است؛ ولى از سزاى گناه خويش، آسوده خاطر است؛ زيرا خداى تبارك و تعالى درباره بهشتش نيرنگ نمى‏خورد و آنچه [از نعيم آخرت‏] نزد اوست، جز با فرمان‏بُردارى از او به دست نمى‏آيد، إن شاء اللّه! 👉 " اوصيكُم بِتَقوَى اللّهِ، فَإِنَّ اللّهَ قَد ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقاهُ أن يُحَوِّلَهُ عَمّا يَكرَهُ إلى ما يُحِبُّ، و يَرزُقَهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ، فَإِيّاكَ أن تَكونَ مِمَّن يَخافُ عَلَى العِبادِ مِن ذُنوبِهِم و يَأمَنُ العُقوبَةَ مِن ذَنبِهِ، فَإِنَّ اللّهَ تَبارَكَ و تَعالى لا يُخدَعُ عَن جَنَّتِهِ، و لا يُنالُ ما عِندَهُ إلّا بِطاعَتِهِ إن شاءَ اللّه‏ " 📚تحف العقول: ص 239، بحار الأنوار: ج 78 ص 120 ح 3. ❗️امام حسین علیه السلام به کسانی که هدف از قیامش را نادیده می گیرند و محرمات الهی را زیر پای می گذارند , پیشنهاد جالبی برای ترک گناه دادند . 👌روایت است : " مردى نزد امام حسين عليه السلام آمد و گفت: من، مردى گُنهكارم و در برابر گناه، شكيبايى ندارم. مرا اندرزى ده. امام عليه السلام فرمود: ❗️ «پنج كار را انجام بده و سپس، هر گناهى كه خواستى، بكن. نخست، آن كه روزىِ خدا را نخور و هر گناهى خواستى، بكن. دوم، از ولايت خدا بيرون برو و هر گناهى خواستى، بكن. سوم، جايى كه خدا تو را نبيند، پيدا كن و هر گناهى خواستى، بكن. چهارم، چون فرشته مرگ آمد تا قبضِ روحت كند، او را از خود بران و هر گناهى خواستى، بكن. پنجم، چون مالك (فرشته جهنّمْ) تو را به دوزخْ وارد كرد، به آن، وارد مشو و هر گناهى خواستى، بكن». " رُوِيَ أنَّ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام جاءَهُ رَجُلٌ وقالَ: أنَا رَجُلٌ عاصٍ ولا أصبِرُ عَنِ المَعصِيَةِ، فَعِظني بِمَوعِظَةٍ. فَقالَ عليه السلام: افعَل خَمسَةَ أشياءَ و أذنِب ما شِئتَ، فَأَوَّلُ ذلِكَ: لا تَأكُل رِزقَ اللّهِ و أذنِب ما شِئتَ، وَالثّاني: اخرُج مِن وِلايَةِ اللّهِ و أذنِب ما شِئتَ، وَالثّالِثُ: اطلُب مَوضِعا لا يَراكَ اللّهُ و أذنِب ما شِئتَ، وَالرّابِعُ: إذا جاءَ مَلَكُ المَوتِ لِيَقبِضَ روحَكَ فَادفَعهُ عَن نَفسِكَ وَأذنِب ما شِئتَ، وَالخامِسُ: إذا أدخَلَكَ مالِكٌ فِي النّارِ فَلا تَدخُل فِي النّارِ و أذنِب ما شِئتَ. " 📚بحار الأنوار: ج 78 ص 126 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
نقش سقیفه و خلفای اهلسنت در حادثه کربلا و شهید شدن امام حسین علیه السلام 🤔 ❓مولوی عبدالحمید در خطبه نماز جمعه : قیام امام حسین در مقابل آدم‌های ناتوان، بی‌کفایت، نالایق، مستبد و در زمانی اتفاق افتاد که خطر از بین‌ رفتن دستاوردهای پیامبر اکرم و خلفای راشدین وجود داشت.?❗️❗️ 💠 💠 👌متاسفانه علمای اهلسنت با تحریف تاریخ درصدد وارونه نشان دادن حقایق برای فریب مردمانشان اند و الا کیست که نداند که خلفای اهلسنت و واقعه سقیفه بود که عامل اصلی کشته شدن امام حسین ع در کربلاست . ❕«بنى‏اميّه» كه سالها، بزرگترين جنگ‏ها و توطئه‏ها را در عصر پيامبر اسلام بر ضدّ اسلام به راه انداخته بودند، سرانجام با پذيرش شكستى تلخ به عنوان «طُلَقا» (آزادشدگان پيامبر) در ميان مسلمانان با خوارى و بدنامى روزگار مى‏گذراندند. آنان هنگام رحلت پيامبر اكرم از هيچ اعتبار و وجهه‏اى برخوردار نبودند تا بتوانند چون دو دهه گذشته در مقابل موج جديد اسلام بپا خيزند. ❕ولى با حادثه‏اى كه پس از شهادت پيامبر اسلام در جريان سقيفه اتّفاق افتاد و در نتيجه دست «بنى‏هاشم» از حكومت اسلامى و مديريّت جامعه نوبنياد و پرتلاطم آن روز كوتاه شد، شرايطى فراهم گشت كه در نهايت به سلطه قطعى بنى‏اميّه بر جامعه اسلامى انجاميد. 👌يكى از مهمترين پيامدهاى سقيفه، شكسته شدن حرمت پيامبر بود. در سقيفه سخنان صريح پيامبر در نصب على عليه السلام براى خلافت و رهبرى امّت به فراموشى سپرده شد و ابّهت حضرت در ميان امّت شكسته شد. ❕طبيعى بود كه اهل‏بيت پيامبر و مؤمنان راستين زير بار اين خواسته ناروا نروند و در نتيجه با مقاومت دستگاه خلافت مواجه شوند كه اين خود به شكسته شدن بيشتر حرمت خاندان پيامبر دامن مى‏زد و آن را در ميان امّت رسميّت مى‏بخشيد. 👌دستگاه خلافت كه جايگاه خويش را با برافروختن آتش تعصّب قبيله‏اى به چنگ آورده بود، براى حفظ آن جايگاه تا بدانجا پيش رفت كه به خانه وحى و رسالت‏ يورش برد. چيزى كه تا چند صباح قبل از آن، حتّى به مخيّله هيچ مسلمانى خطور نمى‏كرد , در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2302 ❕پرواضح بود كه اين حرمت شكنى‏ها، آن هم از سوى كسانى كه سال‏ها محضر پيامبر اكرم را مستقيماً درك كرده، و از اين جهت براى خويش وجهه و اعتبارى كسب نموده بودند، مى‏توانست تا چه ميزان مورد سوء استفاده فرصت طلبانى چون «بنى‏اميّه» قرار گيرد، و آينده اسلام را در كابوس حوادث دردناكى فرو برد و نتايج شومى را براى آيندگان به بار آورد که کربلا و کشتار آل الله روشن ترین نتیجه این حرمت شکنی است . ❕دومين نتيجه روشنى كه از سقيفه به دست آمد تبديل شدن خلافت الهى، كه اعتبارش از نصّ و تعيين مستقيم خداوند و رسولش نشأت مى‏گرفت، به يك امر عادى بشرى بود، آن هم به گونه‏اى كه مى‏توان سرنوشت مسئله‏اى با اين اهمّيّت را در يك مشاجره كوتاه ميان انصار و تنى چند از قريش، بدون حضور بزرگان اسلام، با تكيه بر عصبيّت قومى و قبيله‏اى تعيين كرد , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4135 ❕در نظام اجتماعى، اگر اصلى شكسته شود، يا قانونى به نفع طايفه خاصّى رقم خورد، ديگر هيچ تضمينى وجود ندارد كه اصل‏هاى ديگر شكسته نشود. 👌درست به همين دليل، پس از سقيفه، انتخاب زمامدار و خليفه از هيچ قانون معيّنى پيروى نكرد. تكليف مسأله‏اى با اين اهمّيّت روزى در ميان مشاجره بين انصار و تعداد انگشت شمارى از قريش رقم خورد، و روز ديگر به وصيّت خليفه اوّل و انتخاب شخصى او و ديگر بار به شوراى شش نفره سپرده شد. ❕جالب است بدانيم همين هرج و مرج و بى ثباتى در انتخاب خليفه، بهانه‏اى شد كه آن را معاويه براى نامزدى يزيد براى خلافت مطرح سازد. 👌وى خطاب به مردم چنين گفت: «اى مردم! شما مى‏دانيد كه پيامبر از دنيا رفت و كسى را جانشين خود قرار نداد، مسلمانان خود به سراغ ابوبكر رفته و وى را انتخاب كردند. ولى ابوبكر در وقت وفاتش طبق وصيّتى خلافت را به عمر واگذار نمود. عمر هم در زمان مرگش آن را به شوراى شش نفرى محوّل كرد. پس چنان‏كه مى‏بينيد ابوبكر در تعيين خليفه كارى كرد كه پيامبر آن كار را انجام نداده بود. عمر هم كارى كرد كه ابوبكر نكرده بود. هر يك مصلحت مسلمانان را ديدند و عمل كردند. امروز هم من مصلحت مى‏بينم كه براى يزيد بيعت بگيرم و از اختلافات در ميان امّت جلوگيرى نمايم!». 📚 الامامة و السياسة، ج 1، ص 211- 212. 👌آرى، اين محصولِ نهال شومى بود كه در سقيفه غرس شده بود. به نظر عجيب و طنز آلود مى‏رسد كه رداى خلافت بر اندام فردى چون يزيد قرار گيرد . 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❗️از سوی دیگر , حكومت بنى‏اميّه پديده‏اى نبود كه يك روزه در دنياى اسلام سر برآورده باشد، بلكه اين حكومت طىّ ساليانى با حمايت‏هاى پيدا و پنهان خلفا پا به عرصه وجود گذاشت. ❕ هنگامى كه ماجراى سقيفه اتّفاق افتاد ابوسفيان پدر معاویه در مدينه حضور نداشت. پس از مراجعت، چون از قضايا باخبر شد، ابتدا به منظور فتنه‏جويى به نزد اميرمؤمنان عليه السلام رفت ولى چون جوابى نشنيد به سوى ابوبكر و عمر شتافت. ❕عمر به ابوبكر گفت: " ابوسفيان نزد ما مى‏آيد، وى مرد خطرناكى است بهتر است زكات اموالى را كه جمع آورى كرده است، به خود او ببخشى تا سكوت كند! " 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ص ص ٤٤ 👌با اين نقشه عمر، دوره همزيستى مسالمت‏آميز ابوسفيان با دستگاه خلافت اسلامى فرا رسيد ولى اسناد تاريخى نشان مى‏دهد كه واقعيّت بسيار فراتر از يك حق سكوت معمولى و بى ارزش بوده است. هر چه بود در سال سيزدهم هجرى بنى‏اميّه پاداش اين سكوت و تسليم را اين‏گونه از خليفه وقت دريافت مى‏كنند. ❕در آن سال، ابوبكر لشكرى را به سركردگى يزيد- فرزند ابوسفيان و برادر معاويه- براى جنگ با روميان به سوى شام گسيل مى‏دارد. پرچمدار اين سپاه كسى جز معاويه- فرزند ديگر ابوسفيان- نيست. وى كه پس از مرگ برادرش به عنوان فرمانده لشكر برگزيده مى‏شود در دوره خلافت عمر به ولايت آن ديار نيز منصوب مى‏گردد. ❕شگفت‏ آورتر آن كه بررسى‏هاى تاريخى نشان مى‏دهد خليفه دوم با وجود همه سخت‏گيرى‏هايى كه نسبت به عمّال و فرمانداران خود داشت، از فاحش‏ترين اشتباهات معاويه چشم‏ پوشى مى‏كرد و با اين‏كه مى‏ديد معاويه بساط پادشاهى و سلطنت پهن كرده و بر ضدّ حكومت اسلامى در منطقه پهناور شام آشيانه فساد بنا نموده است، هرگز درصدد اصلاح آن، حتّى به صورت يك تذكّر خشك و خالى هم برنيامد! و اين راستى عجيب است. 👌 «عمر» در حساب‏رسى و سخت‏گيرى از عمّال و فرماندارانش تا بدانجا جدّى بود كه «خالد بن وليد» را كه «شمشير خدا» لقب گرفته بود، به جرم دست‏اندازى به بيت‏المال مسلمين از فرماندهى عزل كرد. 📚شرح نهج البلاغه , ابن ابی الحدید ج ١ ص ١٨٠ 👌 «محمّد بن مسلمه انصارى» را به جانب «عمرو بن عاص» كه فرماندارى مصر را به عهده داشت روانه ساخت تا به حساب و كتاب وى رسيدگى كند و در صورت تخلّف، اموالش را مصادره نمايد. نماينده خليفه در مصر بدون آن‏كه به طعام آماده «عمرو» دست بزند نصف دارايى او را مصادره كرد و با خود به مدينه آورد. 📚همان منبع ص ١٧٥ ❕و آنگاه كه «ابوهريره» از طريق نامشروع به بيت المال مسلمين خيانت كرد، اندوخته‏اش را به بيت المال بازگرداند و با شلّاق بر پشت و بدن وى نواخت و با خشونت به وى خطاب كرد و گفت: «مادرت «اميمه» تو را جز براى خرچرانى نزاييده است!». 📚عقد الفرید ج ٢ ص ١٤ ❕سيره و رفتار عمر چنان بود كه همه ساله دارايى و اموال فرمانداران و عمّالش را با دقّت تمام رسيدگى مى‏كرد و در صورت عزل هر يك، دارايى‏هاى آنان را مصادره مى‏كرد. 📚شرح نهج البلاغه ج ١ ص ١٧٤ به بعد ❓ولى با اين همه سخت‏گيرى‏ها چه رازى در طرز رفتار وى با معاويه نهفته بود كه در مقابل خيانت‏ها و بدعت‏هاى زشت او هرگز واكنش جدّى از خود نشان نداد؟ ❕در حالى كه عزل معاويه و قراردادن فرد شايسته‏اى به جاى وى، براى عمر در آن زمان بسيار آسان بود، امّا چنان با وى مماشات مى‏كرد كه سبب حيرت و اعجاب همه محقّقان بى طرف امّت است. 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌كارهاى ضدّ دينى پيدا و پنهان معاويه هيچگاه از ديدگاه عمر پنهان نبود. او خود به هنگام ديدن معاويه مى‏گفت: «وى كسراى عرب است!» 📚تاریخ ابن عساکر ج ٥٩ ص ١١٤ _ اسد الغابه ج ٤ ص ٣٨٦ ❗️ ولى در عمل وى را براى‏ طرد حاكميّت اسلامى و استقرار نظام پادشاهى، آزاد و مطلق العنان گذاشته بود، و قلمرو وسيعى از سرزمين كشورهاى سوريّه، فلسطين، اردن و لبنان امروزى را به وى ارزانى داشت و او را بر مال و جان و ناموس مسلمانان مسلّط كرد. ❕روزى كه عمر به دمشق پا نهاد، موكب عظيم و پرطمطراق معاويه را در ميان صدها محافظ و نگهبان مشاهده كرد، ولى تنها به يك پرسش ساده و اجمالى بسنده كرد و ديگر هيچ مخالفت جدّى از خليفه ديده نشد. 📚الاستیعاب ج ١ ص ٢٥٣ _ الاصابه ج ٣ ص ٤١٣ ❕حتّى آن وقت كه شنيد معاويه خود را نخستين پادشاه عرب ناميده است، چندان حسّاسيّتى از خود بروز نداد، و آنگاه كه خورجين پر از پول را از ابوسفيان گرفت، با آن كه مى‏دانست آن پول‏ها را فرزندش معاويه از بيت المال مسلمين به پدرش داده است، از اين خيانت آشكار بر نياشفت!. 📚الغدیر ج ٦ ص ١٦٤ 👌حيرت انگيزتر آن‏كه به نقل «ابن‏ابى‏الحديد» در شرح نهج البلاغه، عمر هنگام مرگ كه از شدّت درد به خود مى‏پيچيد به اهل شورى چنين گفت: «پس از من اختلاف نكنيد و از تفرقه بپرهيزيد، چه اين‏كه اگر با يكديگر اختلاف كنيد معاويه وارد عمل مى‏شود و حكومت را از چنگ شما خواهد ربود!». " " «... وَ إِنْ تَحاسَدْتُمْ وَ تَقاعَدْتُمْ وَ تَدابَرْتُمْ وَ تَباغَضْتُمْ غَلَبَكُمْ عَلى هذَا الْأَمْرِ مُعاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيانَ وَكانَ مُعاوِيَةُ حِينَئِذٍ أَمِيرَ الشَّامِ». " 📚شرح نهج البلاغه ج ١ ص ١٨٧ ❓راستى چرا خليفه تا آنجا دست معاويه را در تثبيت موقعيّت دودمان بنى‏اميّه در شام بازگذاشت كه حال قدرت وى را به رخ اهل شورى مى‏كشد؟! ❓آيا منظور خليفه از تقويت بنى‏اميّه در شام اين بود كه قدرت بنى‏هاشم را مهار كند؟ و در صورت بروز هر گونه تحرّك و قيامى از سوى بنى هاشم، آنان را با قدرتِ دشمنان ديرينه اسلام، يعنى بنى‏اميّه سركوب نمايد؟! ❕آرى! ممكن است راز اصلى اين همه مدارا و مماشات در همين نكته نهفته باشد! 👌در واقع، خليفه با به حكومت رساندن بنى‏اميّه در شام، ضريب امنيّت خويش را بالا برده و خود را در مقابل قيام‏هاى احتمالى فرزندان پيامبر از بنى‏هاشم بيمه كرده بود و از دودمان بنى‏اميّه به عنوان سپر حفاظتى خويش در مقابل طوفان خشم بنى‏هاشم استفاده كرده بود و به همين جهت، به آنان مجال مى‏داد تا با خاطرى آسوده پايه‏هاى حكومت استبدادى خويش را در آن منطقه پهناور و ثروتمند، محكم و استوار سازند. ❕حكومتى كه خون فرزندان پيامبر اسلام و سالار شهيدان اباعبداللّه الحسين عليه السلام را به ناحق به زمين ريخت و فجايعى را در اسلام مرتكب شد كه هرگز از خاطره‏ها محو نخواهد شد. 👌اين جريان در زمان عثمان كه خود نيز از بنى‏اميّه بوده است، شتاب بيشترى يافت , اینجاست كه عمق اين كلام كه « قُتِلَ الْحُسَيْنُ يَوْمَ السَّقِيفَةِ " امام حسين عليه السلام در همان روز سقيفه به شهادت رسيد» بيشتر آشكار مى‏شود. " ❕مرحوم محقّق اصفهانى در دو بيت بسيار جامع و پر معنى به همين نكته اشاره كرده، مى‏گويد: 👌 «آن هنگام كه حرمله تير مى‏انداخت (و حلقوم على اصغر را نشانه مى‏گرفت) اين حرمله نبود كه تير مى‏انداخت، بلكه اين تير را كسى رها كرده است كه چنين بسترى را براى حرمله آماده ساخته بود! اين تيرى است كه از سوى سقيفه رها شده و كمانش در دستان خليفه بود!» 📚به نقل از کتاب عاشورا ريشه‏ها، انگيزه‏ها، رويدادها، پيامدها، ص: 115 به بعد ❗️در ذیل توضیحات بیشتری در این رابطه داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/509 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir