eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
227 ویدیو
55 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
5⃣2⃣ یه سوال داشتم پیامبر (ص) فرمودند: ساعت (قیام مهدی عج) فرا نمی‌رسد، مگر آنکه در خانه (کعبه) حج گزارده نشود. ×مستدرک علی الصحیحین-ج۵ خواستم ببینم که سند این حدیث از نظر شیعه معتبره؟ (اخه اطلاعات زیادی در این زمینه ندارم) کلا اگه میشه درباره محتواش و.... هم توضیح بدید ممنون میشم ❗️❗️ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3053 6⃣2⃣ مطابق کلیپی ، صحن «مسجدالحرام» در شهر مکه پر از سوسک شده است. تعداد زیادی سوسک بال‌دار به مسجدالحرام کردند و دریغ از این‌که «الله» غیرتی بورزد و معجزه‌ای کند. تعداد سوسک‌ها اینقدر زیاد بود که حیاط بیرونی قبله‌گاه مسلمانان مملو از سوسک شد. داستان فیل و ابرهه و ... یادتان است؟ الله که آن روز فیل‌ها را نابود می‌کرد! امروز از پس سوسک‌ها برنیامده است ❗️❗️ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3050 7⃣2⃣ مستند كامل حاصل تحقيقات ٢٠ ساله دكتر دن گيبسن در مورد حقيقت دنياى اسلام حاصل اين تحقيق: ١- محمد اهل مكه و كشور عربستان نبوده است! ٢- پيامبر اسلام اهل مكه و كشور عربستان نبوده است. ٣- هيچ نامى از مكه در نقشه هاى قديمى وجود ندارد. ٤- قدس قبله اول مسلمانان نبوده است و تغيير قبله ٧٠ سال بعد صورت گرفته است و نه در زمان محمد. ٥- تمام توصيفات قرآن در مورد مسجد الحرام و كعبه ارتباطى به شهر مكه و عربستان ندارد ❗️❗️ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3055 8⃣2⃣ سوره بقره: وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا(۱۲۵) یعنی و به یاد بیاور هنگامی که ما خانه کعبه را برای همه مردم محل گردهمایی و جای امن وامان قرار دادیم. کتاب ترجمه دنباله تاریخ طبری، عریب بن سعد قرطبی، جلد ۱۶ صفحه ۸۳ قرامطه به سوی مکه رفتند وارد اجتماع حج‌گذاران شدند و در داخل خانه کعبه مسلمانان را در پرده‌های خانه‌کعبه آویختند و کشتند و سپس حجر‌الاسود را با خود بردند‌. همان‌طور که دیدید ادعای الله محمد پیرامون امن بودن خانه کعبه صحیح نبود! بلکه در سال ۳۱۷ هجری قرامطه ۱۷۰۰ نفر از حاجیان را در حال طواف به قتل رسانند و سپس حجر الاسود را دزدیدند ، این واقعه ردی کامل بر تمام ادعاهای اسلام است و دیدید که کلام قرآن در مورد امن بودن خانه کعبه دروغی بیش نبود ❗️❗️ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3058 9⃣2⃣ الله در برابر ويروس كرونا زانو زد الله كه يك موجود موهوم بيش نيست و تاكنون هيچ كسى او را در دنياى حقيقى نديده و با او ملاقات نكرده است، خانه اى دارد كه بعنوان بت مسلمانان مورد پرستش قرار ميگيرد. مسلمانان مدعى هستند كه اين الله خالق جهان هستى است و قادر به انجام هر كار خارق العاده اى است. داستانها و افسانه هاى زيادى منجمله افسانه سپاه فيل را نيز براى او ساخته اند. اما همين الله موهوم در مقابل يك ويروس ناچيز به ستوه آمده و به الكل(كشف زكريا رازى) پناه آورده است ❗️❗️ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3060 0⃣3⃣فلسفه عظمت و اهمیت روز در چیست❕چرا این روز این قدر اهمیت دارد ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3080 1⃣3⃣با توجه به ایام پیش روی حج این سوال مطرح است که آیا در اسلام لزومی دارد که حجاج از عربستان سوغاتی برای دوستان بیاورند ❗️برخی موافق و برخی مخالفند ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1273 2⃣3⃣چرا خداوند ابراهیم را مامور به سر فرزند کرد ❕آیا چنین امری ظالمانه نبود که پدری را مامور به سر بریدن فرزند بیگناه کند ❕آیا این عمل با عدالت خداوند منافات ندارد ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3079 3⃣3⃣دعایی که به امام حسین است و در روز عرفه خوانده میشه چقدر سندیت داره ❗️در مقابل کسانی که این دعا را ساخته و پرداخته و جعلی در طول تاریخ می دانند چطور باید جواب بدیم ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3081 4⃣3⃣آیا امام حسین حج تمتع رو رها کرد و حج رو ترک کرد و روانه عراق شد ایا این گناه نیست ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3082 5⃣3⃣این فلسفه رمی جمرات در اعمال حج در چیست ❗️سنگ زدن به شیطان چه مفهومی دارد ❕آیا کار مسخره ای نیست ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2482 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
توضیحی در مورد عصمت اولی الامر و مصادیق آن 🤔 ❓شیعه می گوید مقصود از اولی الامر افراد معصوم اند زیرا خداوند اطاعت مطلق از اولی الامر را واجب کرده و اطاعت مطلق از غیر معصوم جایز نیست در حالی که به این سخن اشکال می شود که خداوند در موارد دیگر تصریح کرده است که از مخلوق نباید در معصیت خداوند اطاعت کرد " لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق " بنابراین آیه اولی الامر هم قید دارد و آن اینکه اطاعت از اولی الامر مشروط به عدم امر به گناه است , بنابراین عصمت اولی الامر قابل اثبات نیست ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید : " يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم‏ " " اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيامبر خدا و صاحبان امر را " ( نساء ٥٩ ) ❕ظاهر آيه شريفه اين است كه اطاعت از اولو الامر مطلق است و مقيّد به هيچ قيد و مشروط به هيچ شرطى نيست. به تعبير ديگر، اطاعت از اولى الامر در اين آيه مقيّد به عدم اشتباه و خطاء اولو الامر نشده است و به تعبير سوم، همانگونه كه اطاعت از خدا و رسولش مطلقاً واجب شمرده شده است، اطاعت از اولى الامر كه در رديف آنها قرار گرفته، نيز به صورت مطلق واجب است؛ بنابراين، بناچار بايد اولى الامر معصوم باشد، چون اطاعت بى‏قيد و شرط جز از معصوم ممكن نيست؛ زيرا نمى‏توان به صورت بى‏قيد و شرط از شخصى كه خطا و اشتباه مى‏كند، اطاعت و پيروى نمود. بدين جهت ما معتقديم كه اگر قاضى در صدور رأى خطا كند و طرف دعوى يقين به خطاى قاضى در صدور رأى داشته باشد، به صرف رأى او نمى‏تواند ذى‏نفع گردد و طرف مقابل خود را محكوم كند. 👌حتّى مراجع تقليد، كه پيروى از آن بزرگواران بر مقلّدين آنها لازم است، اگر خطايى بكنند در آن مسأله قابل پيروى نيستند، مثل اين كه رؤيت ماه براى مرجع تقليدى در شب سى ام ماه مبارك رمضان ثابت نشود و حكم كند مردم روز سى‏ام را روزه بگيرند، ولى برخى از مقلّدين با چشم خود ماه شوّال را در شب سى‏ام ببينند، در اينجا اين دسته از مقلّدين نمى‏توانند از مرجع خويش پيروى كنند و روزه بگيرند، بلكه بايد روزه خود را بخورند، چون معتقدند مرجع تقليدشان در اين مسأله خطا كرده است. ❕بنابراين، اطاعت مطلق و بى‏چون و چرا، تنها از معصومين جايز است و نسبت به غير معصوم جايز نيست و از آنجا كه خداوند اطاعت از اولى الامر را بصورت مطلق لازم كرده، نتيجه مى‏گيريم كه اولى الامر بايد معصوم باشد. 📚آیات ولایت در قرآن ص ١١١ ❕جالب توجه اينكه بعضى از دانشمندان معروف اهل تسنن از جمله مفسر معروف فخر رازى در آغاز سخنش در ذيل اين آيه، به اين حقيقت اعتراف كرده و مى‏گويد: " كسى كه خدا اطاعت او را به طور قطع و بدون چون و چرا لازم بشمرد حتما بايد معصوم باشد، زيرا اگر معصوم از خطا نباشد به هنگامى كه مرتكب اشتباهى مى‏شود خداوند اطاعت او را لازم شمرده، و پيروى از او را در انجام خطا لازم دانسته، و اين خود يك نوع تضاد در حكم الهى ايجاد مى‏كند، زيرا از يك طرف انجام آن عمل ممنوع است، و از طرف ديگر پيروى از" اولوا الامر" لازم است، و اين موجب اجتماع" امر" و" نهى" مى‏شود. بنا بر اين از يك طرف مى‏بينيم خداوند اطاعت فرمان اولوا الامر را بدون هيچ قيد و شرط لازم دانسته و از طرف ديگر اگر اولوا الامر معصوم از خطا نباشند چنين فرمانى صحيح نيست، از اين مقدمه چنين استفاده مى‏كنيم كه اولوا الامر كه در آيه فوق به آنها اشاره شده حتما بايد معصوم بوده باشند" 📚تفسير كبير فخر رازى جلد دهم صفحه 144 طبع مصر سنه 1357 ❕بر همین اساس علی علیه السلام فرمود : " خداوند به فرمانبرى از پيامبر فرمان داده است؛ زيرا او معصوم و پاك است و به معصيتِ او فرمان نمى‏دهد. خداوند به فرمانبرى از اولو الأمر فرمان داده؛ زيرا آنها معصوم و پاك اند و به معصيتِ او فرمان نمى‏دهند. " "إنَّما أمَرَ اللَّهُ عز و جل بِطاعَةِ الرَّسولِ لِأَنَّهُ مَعصومٌ مُطَهَّرٌ، لا يَأمُرُ بِمَعصِيَتِهِ. وإنَّما أمَرَ بِطاعَةِ اولِي الأَمرِ لِأَنَّهُم مَعصومونَ مُطَهَّرونَ، لا يَأمُرونَ بِمَعصِيَتِه‏ " 📚الخصال ج ١ ص ١٣٩ _ علل الشرائع ج ١ ص ١٢٣ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕در رابطه با اشکال مطرح شده در پرسش هم گفتنی است : 🔹اولا : سیاق آیه اولی الامر تقیید بردار نیست و همان گونه که وجوب اطاعت ازخدا و رسول قابل تقیید نیست , اطاعت از اولی الامر نیز که هم ردیف با آن ذکر شده است , قابل تقیید نمی باشد . 🔹ثانیا : اگر رسول اکرم و اولی الامر معصوم نباشند و اطاعت آنان مقید باشد، نام بردن آنان در آیه برای آنان مزیتی ایجاد نکرده و مانند سایر افراد خواهند بود که اطاعت از آمر و ناهی مقید به این است که دستورات آنان خلاف شرع و تعالیم دینی نباشد. 🔹ثالثا: در قران کریم مواردی که به مراتب و اهمیت کمتری برخوردار است به مجرد احتمال خطا مقید متصل ذکر شده مانند وجوب امتثال و اطاعت از والدین که در دو مورد بلافاصله قید ذکر شده است . , خداوند می فرماید : "وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حُسْناً وَ إِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ " " ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، و اگر آنها تلاش كنند كه براى من شريكى قائل شوى كه به آن علم ندارى، از آنها اطاعت مكن، بازگشت همه شما به سوى من است، و شما را از آنچه انجام مى‏داديد با خبر خواهم ساخت. " ( عنکبوت ٨ _ لقمان ١٥ ) ❕می بینیم که خداوند دستور به احسان و اطاعت از والدین می دهد اما این قید را می زند که در مسیر ناصواب نمی توان از آنان اطاعت کرد . 👌بنابراین چون اطاعت از اولی الامر در ردیف اطاعت از خدا و رسول ذکر شده است و اطاعت از خدا و رسول مطلق است , اطاعت از اولی الامر هم مطلق است و قید بردار نیست زیرا اطاعت از خدا و رسول قیدی ندارد . ❕در پایان گفتنی است که روايات مختلفى در معرّفى شخص معصوم مورد نظر در آيه «اولی الامر » وجود دارد، كه مهمتر از همه آنها «حديث ثقلين» است. طبق اين حديث، پيامبر اكرم در اواخر عمر شريف خويش فرمودند: إِنّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمُ الثِّقْلَيْنِ ما إنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي ... كِتابَ اللَّهِ ... وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي " 📚کنزالعمال ح ٨٧٠ " من از ميان شما (به جهان آخرت) مى‏روم و دو چيز گرانبها و پرارزش از خود به يادگار مى‏گذارم. نخست كتاب خدا قرآن مجيد و ديگر اهل بيتم، تا زمانى كه به اين دو چنگ بزنيد (و در سايه آن حركت كنيد) گمراه نمى‏شويد. " 👌معناى حديث اين است كه قرآن مصون از خطا و اشتباه است، بدين جهت كسى كه در سايه آن حركت كند مصون از خطاست، پس لا بد اهل بيت هم بايد معصوم از خطا و اشتباه باشند، تا اين كه تمسّك‏جويان به او هم مصون از خطا باشند و الّا معنى ندارد كه اهل بيت معصوم نباشند، امّا كسى كه از آنها پيروى مى‏كند مصون از خطا باشد. پس طبق اين روايت، اهل بيت عصمت و طهارت معصوم هستند، و همانطور كه در شرح آيه گفتيم اولو الامر بايد يك فرد معصوم منتخب از ناحيه خدا باشد، پس لا بد آن شخص ائمّه معصومين عليهم السلام يكى پس از ديگرى است. 👌همینطور احادیث دوازده خلیفه که در روایات اهلسنت آمده است و پیامبر اطاعت آنان را لازم شمرد است مفسر اولی الامر مذکور در آیه اند که در ذیل مفصل پیرامون آن توضیح داده ایم و روشن کرده ایم که این احادیث مصداقی جز ائمه شیعه علیهم السلام را ندارد : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1961 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕همینطور مفسّر معروف حاكم حسكانى حنفى نيشابورى، ذيل اين آيه، پنج حديث نقل كرده كه در همه آنها عنوان «اولى الامر» بر على عليه السلام (به عنوان يك مصداق روشن) تطبيق شده است. 👌در نخستين حديث از خود آن حضرت نقل مى‏كند كه وقتى پيامبر فرمود شركاى من كسانى هستند كه خداوند آنها را قرين خودش و من ساخته و درباره آنها آيه يا ايّها الّذين آمَنُوا اطيعُوا اللَّه ... را نازل كرده است، از آن حضرت پرسيدم: يا «نَبَى اللَّهِ مَنْ هُمْ؟»: «اى پيامبر خدا «اولى الامر» كيانند»؟ «قالَ انْتَ اوَّلُهُمْ»: «فرمود: تو نخستين آنها هستى»! 📚شواهد التنزيل در جلد 1، صفحه 148- 151 آورده است. ❕شيخ سليمان حنفى قندوزى كه از دانشمندان معروف اهل تسنن است در كتاب ينابيع المودة از كتاب" مناقب" از" سليم بن قيس هلالى" نقل مى‏كند كه : "روزى مردى به خدمت على ع آمد و پرسيد: كمترين چيزى كه انسان در پرتو آن جزء مؤمنان خواهد شد چه چيز است؟ و نيز كمترين چيزى كه با آن جزء كافران و يا گمراهان مى‏گردد كدام است؟ امام فرمود: اما كمترين چيزى كه انسان به سبب آن در زمره گمراهان درمى‏آيد اين است كه حجت و نماينده خدا و شاهد و گواه او را كه اطاعت و ولايت او لازم است نشناسد، آن مرد گفت: يا امير المؤمنين آنها را براى من معرفى كن، على ع فرمود: همانها كه خداوند در رديف خود و پيامبر ص قرار داده و فرموده يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ. آن مرد گفت فدايت شوم باز هم روشنتر بفرما على ع فرمود: همانهايى‏ كه رسول خدا در موارد مختلف و در خطبه روز آخر عمرش از آنها ياد كرده و فرمود: انى تركت فيكم امرين لن تضلوا بعدى ان تمسكتم بهما كتاب اللَّه و عترتى أهل بيتي‏ :" من در ميان شما دو چيز بيادگار گذاشتم كه اگر دست به دامن آنها بزنيد هرگز بعد از من گمراه نخواهيد شد كتاب خدا و خاندانم‏ " 📚ينابيع الموده طبع اسلامبول صفحه 116. ❕جوینی نیز احتجاج علی ع را به آیه اولی الامر برای اثبات امامت خویش در برابر برخی از صحابه را مفصل نقل می کند : 📚فرائد السمطین ج ١ ص ٣١٣ باب ٥٨ ح ٢٥٠ 👌ابو حیان اندلسی مفسر معروف اهلسنت هم نزول آیه در حق علی و ائمه اهلبیت علیهم السلام را نقل می کند : 📚بحر المحیط ج ٣ ص ٢٧٨ طبع السعاده مصر ❗️در کتاب شریف " احقاق الحق " منابع بیشتری از اهلسنت نقل می شود که نزول آیه در حق امامان اهلبیت علیهم السلام را نقل کرده اند : 📚احقاق الحق ج ٣ ص ٤٢٤ _ ج ١٤ ص ٣٤٨ ❕از منابع شیعه نیز در تفسير البرهان , دهها روايت از منابع اهل بيت عليهم السلام در ذيل اين آيه آمده است كه میفرمايد: آيه مزبور درباره على عليه السلام، يا آن حضرت و ساير ائمه اهل بيت عليهم السلام نازل شده و حتى در بعضى از اين روايات، نام ائمه دوازده گانه اهل بيت عليهم السلام يك يك آمده است. 📚تفسير برهان جلد 1، صفحه 381- 387. ❕ امام باقر عليه السلام- در باره آيه شريف: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولو الأمر خود را اطاعت كنيد» فرمود : "مقصود آيه، تنها ما هستيم. خداوند، همه مؤمنان را دستور داده تا روز رستاخيز، از ما فرمان برند. " إيّانا عَنى‏ خَاصَّةً، أمَرَ جَميعَ المُؤمِنينَ إلى‏ يَومِ القِيامَةِ بِطاعَتِنا. " 📚الکافی ج ١ ص ٢٧٦ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❔چرا سر حیوانات رو میبریم برای قربانی یا خوردن یا...؟ مگه اوناهم مثل ما انسان ها جان ندارن ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3430
بررسی یک روایت در مذمت ابن عباس , شیعه خالص علی علیه السلام 🤔 ❓سناریوی «دشمنی اهل‌بیت با صحابه» ‼️ «ابن‌عباس» هم اهل‌سنت بود.. ✅ ... فَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ مَا اخْتَلَفْنَا فِي شَيْ‌ءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ‌ فَقُلْتُ لَهُ فَهَلْ حَكَمَ اللَّهُ فِي حُكْمٍ مِنْ حُكْمِهِ بِأَمْرَيْنِ قَالَ لَا فَقُلْتُ هَاهُنَا هَلَكْتَ وَأَهْلَكْتَ. ⚠️ شیخ کلینی روایت می‌کند که : امام صادق گفت : روزى در خدمت پدرم (امام باقر) نشسته بودم، گروهى نيز حضور داشتند. ناگاه پدرم به‌شدت خنديد، بطورى كه چشم‌هايش پر از اشک شد. فرمود : می‌دانيد چه چيز موجب خنده‌ی من شد؟ گفتند : نه. فرمود : ابن عباس خیال کرد که جزو آنهایی هست كه خداوند فرموده : «اَلَّذِينَ‌ قٰالُوا رَبُّنَا اَللّٰهُ‌ ثُمَّ‌ اِسْتَقٰامُوا».. امام باقر گفت : به او گفتم : ای ابن‌عباس! خدا چشمت را كور كرد، روزى كه منكر ولایت على بن ابى طالب شدى. ابن‌عباس گفت : چشم من به اين جهت كور شده!! تو از كجا ميدانى؟ بخدا سوگند كورى چشم من از برخورد بال ملائكه است. (امام باقر) : من خنديدم و آن روز، رهايش كردم بخاطر حماقت و كم‌عقلى كه ابن‌عباس داشت. بعداً او را ديدم گفتم : ای ابن‌عباس! مانند ديروز راست نگفته بودى علي بن ابى طالب به تو گفت در هر سال يک شب قدر است و در آن شب تكليف تا آخر سال تعيين مى‌شود و آن امر در اختيار فرمانروايان و پيشوايان است پس از پيامبر اكرم تو گفتى آنها كيانند؟ فرمود : من و يازده فرزندم كه ملائكه با ما صحبت ميكنند تو گفتى من ملائكه‌اى نمى‌بينم مگر با پيامبر اكرم ﷺ در اين موقع فرشته‌اى كه با علي سخن ميگفت آشكار شد و به تو گفت : دروغ گفتى بنده‌ى خدا! من با چشم خود فرشته‌هائى كه با علي ميگويند ديده‌ام امام علي در حال سخن گفتن آنها را نمى‌بيند بر دلش وارد مى‌شود و گوشش مى‌شنود در اين موقع با بال خود بر چشم تو زد و كور شدى. ابن عباس گفت : ما در هر چيزى كه اختلاف داشته باشیم، حكمش در نزد خدا است [در قرآن کریم]. گفتم : آيا خداوند در يک چيز دو حكم نموده؟ گفت : نه. گفتم : ای ابن‌عباس! به همين جهت، خود و ديگران را هلاک نموده‌اى! 📚 اصول کافی 247/1 ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ ✍🏻 طبق سناریوی فوق، امام باقر ، صحابي جلیل‌القدر پیغمبر را، یعنی حضرت ابن‌عباس [که یک پیرمرد حدوداً 70 ساله بوده] را مورد سرزنش قرار داده فقط به جرم اینکه حضرت ابن‌عباس نیز مانند سایر مهاجرین و انصار، بر مذهب اهل‌سنت وجماعت بوده است. ⭕️ ما هرگز این سناریوی «دشمنی اهل‌بیت با صحابه» را قبول نداریم. و آنها را دوستان یکدیگر می‌دانیم و قائلیم که اهل‌بیت و صحابه، بر منهج اهل‌سنت وجماعت بودند ❗️❗️ 💠💠 👌عبدالله بن عباس از شیعیان خالص امیر مومنان علیه السلام و از مخالفان مکتب سقیفه بوده است . در باره او می نویسند : " ابو عبّاس، عبد اللّه بن عبّاس بن عبد المطّلب قُرَشى هاشمى از مفسّران و محدّثان بلندآوازه تاريخ اسلام است. او سه سال قبل از هجرت در شِعب مكّه به‏ دنيا آمد و به سال هشتم هجرى (سال فتح مكّه) به مدينه رفت.... ❕او در نبرد جمل، فرماندهى طلايه سپاه را به عهده داشت و پس از آن به حكومت بصره گماشته شد. قبل از شروع جنگ صِفّين، كسى را در بصره به جانشينى خود نهاد و همراه على عليه السلام به نبرد با معاويه شتافت. عبد اللّه در هفت روز اوّل نبرد صفّين، يكى از فرماندهان سپاه امام عليه السلام بود و در تمام جنگ، همگامِ استوار على عليه السلام. 👌در ماجراى «حكميّت»، على عليه السلام او را به عنوان حَكَم (داور) از سوى خود پيشنهاد كرد؛ امّا خوارج و اشعث بن قيس با آن مخالفت ورزيدند و گفتند: ميان على و ابن عبّاس، فرقى نيست. ❕در جريان نهروان، او بارها از سوى على عليه السلام با خوارج به گفتگو پرداخت و در مناظره‏هايى هوشمندانه، نااستوارى موضع خوارج و همچنين جايگاه والاى على عليه السلام را نماياند.او به هنگام شهادت على عليه السلام، فرماندار بصره بود. ابن عبّاس پس از على عليه السلام دست بيعت به امام حسن عليه السلام داد و به كارگزارى از سوى وى عازم بصره شد. عبد اللّه بن عبّاس، همراه امام حسين عليه السلام در قيام كربلا شركت نكرد. برخى علّت اين عدم مشاركت را نابينا بودن وى دانسته‏اند. او پس از قدرت يافتن عبد اللّه بن زبير در حجاز و بصره و عراق، با وى بيعت نكرد. بيعت نكردن او و محمّد بن حنفيه، بر ابن زبيرْ گران آمد، به آن سان كه مى‏خواست آنها را در آتش بسوزاند. ❕ابن عبّاس، دانشمندى است كه در تفسير، حديث و فقه، جايگاه بسيار والايى دارد. وى در دانش، شاگرد على عليه السلام بود و به اين شاگردى بسى افتخار مى‏كرد. ابن عبّاس به سال 68 هجرى و در 71 سالگى در تبعيدگاهش طائف، در گذشت .... 📚دانش نامه امير المومنين «عليه السلام» بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، ج‏13، ص: 347 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕در نقلی آمده است : " مردى از اهل طائف به هنگامى كه عبد الله بن عباس بيمار بود؛ (همان بيمارى كه در آن دنيا را وداع گفت) نزد او آمد و لحظه‏اى نشست. ابن عباس بى‏هوش شد. او را به صحن خانه آوردند. به هوش آمد. گفت: خليل و يار من رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره من خبر داد كه در دوران عمرم دو بار هجرت خواهم كرد؛ هجرتى با رسول خدا صلى الله عليه و آله داشتم و هجرتى با على عليه السلام و نيز به من خبر داد كه من در پايان عمر نابينا خواهم شد (و چنين شد) ... و نيز به من دستور داد كه از پنج گروه بيزار باشم: از ناكثين (پيمان‏شكنان) همان‏ها كه در جنگ جمل حاضر شدند و از قاسطين (ظالمان و ستمگران شام) كه در جنگ صفين حاضر شدند و از خوارج كه در ميدان نهروان حضور يافتند و از «قَدَريّه» آنهايى كه شبيه نصارا در دينشان بودند و گفتند: هيچ چيزى مقدر نشده (و همه چيز را خدا به ما تفويض كرده است) و از «مرجئه» آنها كه شبيه يهود در دينشان شدند. گفتند: خدا آگاه‏تر است (كه گناه‏كاران نيز اهل بهشتند) سپس گفت: 👈«أللَّهُمَّ إنّى أحيى‏ عَلى‏ ما حَىَّ عَلَيْهِ عَلِىُّ بْنُ أبي‏طالِبٍ وأمُوتُ عَلى‏ ما ماتَ عَلَيْهِ عَلىُّ بنُ أبى‏طالِبٍ؛👉 "خداوندا من بر آنچه على عليه السلام بر آن زنده بود زنده‏ام و بر آنچه او بدرود حيات گفت مى‏ميرم» اين سخن را گفت و جان به جان آفرين تسليم كرد " 📚رجال کشی ص ٥٦ _ بحار الانوار ج ٤٢ ص ١٥٢ ❕روایتی که وهابی به آن استناد کرد که مطابق آن امام باقر علیه السلام ابن عباس را به خاطر انکار ولایت علی علیه السلام مذمت می کند و کوری ابن عباس را به خاطر انکار ولایت می داند , سند صحیحی ندارد , زیرا راوی روایت فردی است به نام " الحسن بن العباس بن الحریش " که علمای رجالی شیعه او را شدیدا ضعیف می دانند : " ضعیف جدا " _ هذا الرجل لا يلتفت إليه و لا يكتب حديثه. " 📚رجال نجاشی ص ٦٠ _ رجال ابن الغضائری ص ٥١ _ رجال علامه حلی ص ٢١٤ ❕کوری چشم ابن عباس هم در راه ولایت امیر مومنان ع بوده است نه از روی انکار ولایت , چنان که شیخ عباس قمی می نویسد : " و بالجمله ابن عبّاس در اواخر عمر كور شده بود. گويند كه از كثرت گريستن بر حضرت امير المؤمنين و امام حسين عليهما السّلام كور شده بود. " 📚منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام(فارسى)، ج‏1، ص: 492 ❕برخی از علما نیز روایاتی که در مذمت ابن عباس صادر شده است را از جعلیات بنی امیه می دانند زیرا آنان به خاطر ولایت مداری ابن عباس و روشنگری های او کینه اش را به دل گرفته بودند , چنان که می نویسند : " آيا اين احتمال وجود ندارد كه عمال بنى اميّه و جيره خواران معاويه كه در برابر اموال كبير و گاه صغير احاديثى به نفع آنها وضع مى‏كردند و حتى به پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نسبت مى‏دادند چنين مطالبى را درباره ابن عباس جعل كرده باشند به خصوص آنكه در روايات آمده است معاويه بعد از نمازهاى خود على عليه السلام و امام‏ حسن و امام حسين عليهما السلام و ابن عباس و مالك اشتر و قيس بن عباده را لعن مى‏كرد. ( مجمع رجال‏الحديث، ج 10، ص 238، به نقل از طبرى. ) 📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏10، ص: 135 👌اگر از ضعف سندی روایت مورد استناد وهابی از کتاب کافی نیز چشم پوشی کنیم , باز هم گفتنی است که مقصود از ابن عباس در روایت مذکور , عبید الله بن عباس برادر کوچکتر عبد الله ابن عباس است . ❕عبیدالله رابطه مناسبی با ولایت ائمه علیهم السلام نداشت و از خائنین به امام حسن ع بوده است که طبق تصریح بلاذری , کم بینایی را نیز در اواخر عمر تجربه کرده است و می تواند مصداق روایت مذکور باشد : " مرّ معن بن أوس المزني بعبيد الله بن العباس و قد ضعف بصره ... " 📚انساب الاشراف ج ٤ ص ٥٩ ❕اما این که وهابی مدعی شد که تمام صحابه در مسیر سقیفه و طرفداری از خلفا بودند , یکی دیگر از دروغ های این جماعت کذاب است , در ذیل مخالفت صحابه پیامبر را با خلافت برآمده از سقیفه , مورد بررسی تفصیلی قرار داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13064 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10017 ❕از سوی دیگر اهلبیت علیهم السلام با صحابه راستین پیامبر دشمنی نداشتند , بلکه صحابه راستین پیامبر را می ستودند , مشکل آن بزرگواران با آن منافقینی بوده است که نام صحابی را یدک می کشیدند و اندک اعتقادی به فرامین پیامبر گرامی نداشتند , و در نهایت شدید ترین ظلمها را در حق اهلبیت پیامبر روا داشتند , چنان که در ذیل در پاسخی به مولوی عبدالحمید در این رابطه بحث مفصلی داشته ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11661 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
توضیحی پیرامون روایاتی که از استفاده از گِل و سفال مصری نهی می کند . 🤔 ❓اندر حکایت پیامبر و ائمه مسلمانان! 🔻در روایتی صد در صد صحیح از امام رضا و پیامبر اسلام، گِل مصر بی‌غیرتی می‌آورد: ▫️في الموثق كالصحيح عن أبي الحسن الرضا قال: سمعته يقول و ذكر مصر فقال قال النبي: لا تأكلوا في فخارها و لا تغسلوا رؤوسكم بطينها فإنه يذهب بالغيرة و يورث دياثة. ▪️ترجمه: در روایتی موثق کالصحیح امام رضا می‌گوید که پيامبر در ذكر مصر گفت: در سفالينه‌هاى آن غذا نخوريد و سرهايتان را با گِل آنجا نشوييد زيرا غيرت را از بين مى‌برد و دیوثی مى‌آورد! 📚منبع: روضة المتقين؛ محمد تقی مجلسی، ج ۱۲، ص ۳۲۶. ❗️❗️ 💠پاسخ💠 ❕علامه مجلسی در توضیح روایاتی که در مدح و مذمت شهرها و اماکن وارد شده است , می نویسد : " ممكن است جمع ميان اخبارى كه در مدح شام و مصر و ذم آنها وارد شده بدان چه پيش اشاره كرديم كه راجع به اختلاف مردم آنها است در هر زمانى , زيرا شام در آغاز جايگاه پيغمبران و نيكان بوده و از بلاد شريف و با بركت بوده، و چون مردمش شقى‏تر و كافرتر شدند از بدترين بلاد شد چنانچه روز عاشوراء از روزهاى با بركت بوده- چنانچه از پاره‏اى اخبار بر آيد- و چون امام حسين عليه السّلام در آن كشته شده از بدترين روزها شد. " " يمكن الجمع بين الآيات و الأخبار الواردة في مدح الشام و مصر و ذمه بما أومأنا إليه سابقا من اختلاف أحوال أهله في الأزمان فإنه كان في أول الزمان محل الأنبياء و الصلحاء فكان من البلاد المباركة الشريفة فلما صار أهله من أشقى الناس و أكفرهم صار من شر البلاد كما أن يوم عاشوراء كان من الأيام المتبركة كما يظهر من بعض الأخبار فلما قتل فيه الحسين ع صار من أنحس الأيام. " 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏ 57، ص: 208 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕بر این اساس اگر در روایاتی از مصر و از خاک آن مذمت شده است به خاطر عملکرد ناصواب مردمان مصر در آن عصر بوده است چرا که اعمال ناصواب مردمان بر خاک مصر اثر طبیعی و تکوینی می گذارد و این اثر طبیعی و تکوینی می توانست دامنگیر دیگران گردد , اثرات طبیعی و تکوینی که از نظر عادی قابل درک نیست و وحی از آن پرده بر می دارد . ❕از جریان یوسف نبی ع و زلیخا و بی تفاوتی همسر زلیخا به اعمال ناشایست همسرش استفاده می شود که در آن عصر مسائلی چون غیرت و مردانگی و ... مورد توجه مصریان نبوده است , چنان که خداوند از زبان همسر زلیخا یاد می کند که گفت : " يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هذا وَ اسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخاطِئِين‏ " " يوسف! از اين موضوع صرفنظر كن، و تو اى زن نيز از گناهت استغفار كن كه از خطاكاران بودى. " ( یوسف ٢٩ ) 👌در تفسیر نمونه می خوانیم : " از جمله مسائلى كه در اين داستان توجه انسان را به خود جلب مى‏كند اين است كه در يك چنين مساله مهمى كه ناموس عزيز مصر به آن آلوده شده بود، چگونه او با يك جمله قناعت كرد و تنها گفت از گناه خود استغفار كن كه از خطاكاران بودى، و شايد همين مساله سبب شد كه همسر عزيز پس از فاش‏شدن اسرارش در سرزمين مصر، زنان اشراف را به مجلس خاصى دعوت كند و داستان عشق خود را با صراحت و عريان باز گو نمايد. آيا ترس از رسوايى، عزيز را وادار كرد كه در اين مساله كوتاه بيايد؟ يا اينكه اصولا براى زمامداران خود كامه و طاغوتيان، مساله غيرت و حفظ ناموس چندان مطرح نيست؟ آنها آن قدر آلوده به گناه و فساد و بى عفتى هستند كه اهميت و ابهت اين موضوع، در نظرشان از بين رفته است. احتمال دوم قويتر به نظر مى‏رسد. " 📚تفسير نمونه، ج‏ 9، ص: 388 ❕همینطور بی غیرتی و ذلت بنی اسرائیل نیز بر خاک مصر اثرات تکوینی نامطلوب گذاشته است , چنان که در نقلی آمده است که امام باقر ع فرمود : " چه خوب سرزمينى است شام و چه بد مردمى دارد امروزه، و چه بد سرزمينى است مصر، راستى كه زندانى بود براى بنى اسرائيل از خشم خدا بر آنها، و بنى اسرائيل به مصر نرفتند جز از خشم خدا بر آنها و نافرمانى آنها از خدا زيرا خدا عزّ و جلّ به آنها فرمود: درآئيد به سر زمين مقدسى كه خدا براى شما نوشته است، يعنى شام و سرباز زدند از ورود بدان و نافرمانى كردند و چهل سال در بيابان گم شدند. فرمود: بيرون شدن آنان از مصر و ورود آنها به شام نبود جز پس از آنكه توبه كردند و خدا از آنها خشنود شد، سپس امام پنجم عليه السّلام فرمود: راستش من بد دارم خوردن خوراكهائى كه در گل پخته‏هاى مصر پخته شود و دوست ندارم سرم را با گلش بشويم از ترس اينكه خوارى بار آورد و غيرتم را ببرد. " " نِعْمَ الْأَرْضُ الشَّامُ وَ بِئْسَ الْقَوْمُ أَهْلُهَا الْيَوْمَ وَ بِئْسَ الْبِلَادُ مِصْرُ أَمَا إِنَّهَا سِجْنُ مَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ لَمْ يَكُنْ دَخَلَ بَنُو إِسْرَائِيلَ مِصْرَ إِلَّا مِنْ سَخْطَةٍ وَ مَعْصِيَةٍ مِنْهُمْ لِلَّهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ يَعْنِي الشَّامَ فَأَبَوْا أَنْ يَدْخُلُوهَا وَ عَصَوْا فَتَاهُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ وَ مَا كَانَ خُرُوجُهُمْ مِنْ مِصْرَ وَ دُخُولُهُمُ الشَّامَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ تَوْبَتِهِمْ وَ رِضَا اللَّهِ عَنْهُمْ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنِّي أَكْرَهُ أَنْ آكُلَ شَيْئاً طُبِخَ فِي فَخَّارِ مِصْرَ وَ مَا أُحِبُّ أَنْ أَغْسِلَ رَأْسِي مِنْ طِينِهَا مَخَافَةَ أَنْ تُورِثَنِي تُرْبَتُهَا الذُّلَّ وَ تَذْهَبَ بِغَيْرَتِي. " ُ 📚قصص الانبیاء , راوندی , ص ١٨٦ ❕بنابراین تا زمانی که مردمان مصر دنباله رو عملکرد ناصواب بنی اسرائیل در نافرمانی خداوند یا ادامه دهنده عملکرد سلاطین مصر در بی غیرتی باشند , ذلت و بی غیرتی در آنجا حاکم است و این اعمال ناشایست در خاک آن سرزمین تاثیر سوء وضعی و طبیعی می گذارد , چنان که در زمان صدور روایات ناهی از استفاده از گل و سفال مصری , این عملکرد ناصواب بر مردمان آن زمان حاکم بوده است و اثر وضعی مذکور مصداق داشته است , لذا روایات ناهیه صادر شده است , طبیعتا زمانی که این عملکرد ناصواب مردم مصر اصلاح گردد , طبق بیان علامه مجلسی دیگر این روایات در مورد خاک مصر مصداق پیدا نمی کند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پاسخی به معاندین پیرامون لشگرکشی پیامبر اسلام به بحرین 🤔 ❓حمله و تجاوز به خاك ايران و امپراطورى ساسانيان توسط محمد، پيامبر اعراب دو سال قبل از مرگش محمد، پیامبر اعراب در سال ۸ هجری و دوسال قبل از مرگش به قسمتى از خاك ايران حمله می کند که در واقع شروع کشورگشایی و جنایت اعراب مسلمان و به دستور خود او ميباشد. استاد سعید نفیسی محقق و مورخ سرشناس ایرانی در كتاب تاريخ اجتماعى ايران می نویسد: تازیان در سال هشتم هجرت نخستین حمله را به جزیره بحرین یعنی خاک ایران کردند و از آن زمان تا سال ۳۰ هجری دامنه جنگهای ایران و عرب کشیده شد و یک بار در اواخر زندگی رسول اکرم و خلافت عمر و یک بار پس از مرگ عمر چندی تعطیل شد و سرانجام در سال ۳۰ هجری در خلافت عثمان قسمت عمده ایران به تصرف اعراب درآمد. : کتاب تاریخ اجتماعی ایران، از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان"، نوشته سعید نفیسی، صفحه ۹ ❗️❗️ 💠💠 👌معاندین دروغگو با جعل و تزویر مدعی شده اند که پیامبر گرامی با لشگرکشی بحرین را به تصرف خود در آورده است , در حالی که این ادعای آنان مانند سایر ادعاهایشان کذب و دروغ است و مردم بحرین با مسالمت به اسلام گرویدند و پیامبر هم به بحرین لشگر کشی نکرد , بلکه تنها نماینده را به سوی بحرین فرستاد و اهالی بحرین به درخواست و دعوت پیامبر گرامی و نماینده او پاسخ مثبت دادند . ❕ابن اثیر می نویسد : " اما منذر بن ساوى والى بحرين. چون علاء بن حضرمى نزد او رفت و به اسلام و يا اداء جزيه دعوت نمود اسلام آورد تمام اعراب بحرين هم مسلمان شدند. در آن زمان‏ بحرين تابع ايران بود مردم ديگر كه يهود و نصارى و مجوس (زردشتى) بودند با علاء و منذر صلح كرده جزيه را از هر شخص بالغ يك دينار بود تقبل و تاديه نمودند. در بحرين جنگى رخ نداد. بعضى مسلمان شدند و برخى صلح نمودند در اين سال انجام حج بدست مشركين بود. " " فأمّا أهل البلاد من اليهود و النصارى و المجوس فإنّهم صالحوا العلاء و المنذر على الجزية من كلّ حالم دينار، و لم يكن بالبحرين قتال إنّما بعضهم أسلم و بعضهم صالح. و ولي الحج في هذه السنة المشركون. " 📚الکامل فی التاریخ ج ٢ ص ٢١٥ ❕طبری نیز می نویسد : " در سال هشتم پيغمبر خدا علاء بن حضرمى را سوى منذر بن ساوى عبد ى فرستاد با نامه‏اى بدين مضمون: «بسم اللَّه الرحمن الرحيم: از محمد، پيغمبر فرستاده خدا به منذر بن ساوى «درود بر تو. من ستايش خداى يگانه مى‏كنم. اما بعد، نامه تو و، «فرستادگانت رسيدند، هر كه نماز ما كند و ذبيحه ما بخورد و رو به قبله «ما كند مسلمان است و حقوق و تكاليف مسلمانان دارد و هر كه دريغ ورزد بايد جزيه دهد.» گويد: پيغمبر با آنها صلح كرد كه مجوسان جزيه دهند و مسلمان از ذبيحه‏شان نخورد و زن از آنها نگيرد. " " سنه 8 قال: و فيها بعث رسول الله ص العلاء بن الحضرمى الى المنذر بن ساوى العبدى، و كتب اليه كتابا فيه: بسم الله الرحمن الرحيم، من محمد النبي رسول الله الى المنذر بن ساوى سلام عليك، فانى احمد إليك الله الذى لا اله الا هو، اما بعد، فان كتابك جاءني و رسلك و انه من صلى صلاتنا، و اكل ذبيحتنا، و استقبل قبلتنا، فانه مسلم، له ما للمسلمين و عليه ما على المسلمين، و من ابى فعليه الجزية قال: فصالحهم رسول الله ص على ان على المجوس الجزية، لا تؤكل ذبائحهم، و لا تنكح نساؤهم. " 📚تاریخ طبری ج ٣ ص ٢٩ ❕در کتاب جامع التواریخ نیز می خوانیم : " اين علاء را پيغمبر فرستاده بود سوى مُنذر بن ساوى و اين منذر مسلمان شد و اهل بحرين را مسلمان كرد. " 📚جامع التواریخ (تاریخ ایران و اسلام)، جلد: ۳، صفحه: ۱۷۹۷ ❕در کتاب تاریخ گزیده نیز می خوانیم : " علاء حضرمى را به منذر بن ساوى ملك بحرين فرستاد. مسلمان شد و پاسخ نامه باز فرستاد " 📚تاريخ گزيده، ص: 149 ❕در کتاب تاریخ نگارستان نیز می خوانیم : " علاء خضرمى را بمنذر بن ساوى ملك بحرين و بغير از نجاشى و منذر ساوى ( از حکام ) ديگرى بشرف اسلام مشرف نشد " 📚تاریخ نگارستان، صفحه: ۱۲ ❕علامه مجلسی نیز می نویسد : " گويند: در اين سال حضرت علاء بن حضرمى را بسوى منذر بن شادى فرستاد در بحرين كه او را دعوت نمايد به اسلام يا دادن جزيه، و ولايت بحرين در تصرف پادشاه عجم بود، پس منذر با جمعى از عرب مسلمان شدند و اهل بلاد از يهود و نصارى صلح كردند با علاء و منذر كه جزيه بدهند، و بحرين بى‏قتال فتح شد " 📚حياة القلوب، ج‏ 4، ص: 1150 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
آیا زن و دختر مشرکانی که در جنگ شرکت نداشتند به اسارت در می آیند? ❓❓❓ 🤔 ❓ امام صادق : زن و دختر مشرکانی که در جنگ شرکت نداشتند را می‌توانید به کنیزی بخرید! از امام صادق درباره مردی که دختر شخص مشرکی را می‌خرد و آن را به عنوان کنیز می‌گیرد سوال کردم. حضرت فرمود: اشکالی ندارد! و همچنین در روایت دیگری از لحّام آمده است که گوید: از امام جعفر صادق درباره مردی که زن شخص مشرکی را خریداری می‌کند و آن را به کنیزی می‌گیرد پرسش کردم؟ حضرت فرمود: اشکالی ندارد! حدیث دیگر : : به امام كاظم عرض كردم: روميان به سرخ‌پوستان حمله مى‌كنند و پسران و دختران آنان را مى‌دزدند و بيضۀ پسرانشان را مى‌كشند، آن‌گاه به نزد بازرگانان بغداد مى‌فرستند. يقين داريم دزديده شده‌اند و بدون جنگ بر آنان شبيخون زده‌اند، نظر شما در مورد خريدن اينها چيست‌؟ فرمود: خريدن آنها اشكالى ندارد؛ چون آنها را از سرزمين شرك به سرزمين اسلامى آورده‌اند. 📓 ترجمه فروع کافی / ج ۵ / ص ۴۸۴ 💠💠 👌چنان که بارها گفته ایم , کسانی به اسارت در می آیند که مصداق کافر حربی باشند , یعنی آن مردان و زنانی که در صف دشمن باشند و قصد نابودی اسلام را داشته باشند , با آنان نبرد می شود و به اسارت در می آیند , در ذیل بخوانید : 🌿 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3469 🌿 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2364 🌿 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1008 ❕در روایتی امام رضا علیه السلام تصریح می کند که تنها اهل حرب و نبرد هستند که به اسارت در می آیند نه مطلق کفار و کسانی که بر علیه مسلمین دسیسه نمی کنند , چنان که فرمود : " اگر برده‏ها را از كفارى به غنيمت آورده‏اند كه عداوت آنان روشن و مسلم باشد، مى‏توانى خریداری كنى و اگر بعد از صلح و معاهده آن کفار مورد تجاوز و ستم واقع شده‏اند و زنان و كودكانشان را به بردگى آورده‏اند، آنها را خریداری مکن ..." ❕راوی در ادامه سوال کرد : " اگر کفار ذمی دچار قحطى شوند و يك نفر فرزند خود را بياورد و بگويد: اين فرزند مال تو باشد، او را سير كن كه برده تو خواهد بود. آيا مى‏شود كه فرزند آنان را به بردگى بگيريم؟ امام ع فرمود : : فرد آزاده را خريدارى مكن كه روا نيست بر تو , گرچه از كفار اهل ذمه باشد. " " إن كان من عدوّ قد استبان عداوتهم فاشتر منهم. و إن كان قد نفّروا و ظلموا فلا تبتع من سبيهم... سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْمٍ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ أَصَابَهُمْ جُوعٌ فَأَتَاهُ رَجُلٌ بِوَلَدِهِ فَقَالَ هَذَا لَكَ فَأَطْعِمْهُ وَ هُوَ لَكَ عَبْدٌ فَقَالَ لَا تَبْتَعْ حُرّاً فَإِنَّهُ لَا يَصْلُحُ لَكَ وَ لَا مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ. " 📚الکافی ج ٥ ص ١٠ ❕بر این اساس دو روایتی که معاند به آن استناد کرد نیز حمل می شود بر مشرکین حربی که به ممالک اسلامی حمله کرده اند , زن مشرکی که مصداق کافر حربی باشد و قصد نابودی مسلمین را داشته باشد , به اسارت در می آید , همینطور دختر مشرک حربی نیز به اسارت در می آیند , علمای بزرگ شیعه دو روایت مورد استناد معاند را حمل بر مشرکین حربی کرده اند : " الْخَبَرَ الْأَوَّلَ يَتَنَاوَلُ مَنْ كَانَ فِي دَارِ الْحَرْب‏ " 📚تهذیب الاحکام , شیخ طوسی ج ٧ ص ٧٧ ❕مرحوم صاحب حدائق هم تصریح می کند که بسیاری از علمای شیعه دو روایت مذکور را حمل بر کفار حربی کرده اند : " خص الشيخ و غيره هذين الخبرين بأهل الحرب، كثير من أصحابنا إنما عبروا في هذا المقام بأهل الحرب. " 📚الحدائق الناضرة في احكام العترة الطاهرة، ج‏19، ص: 373 ❕همین سخن در روایت سوم هم حاکم است , در این روایت آمده است که رومیان بر صقالبه دستبرد می زنند و آنان را به اسارت می گیرند : " ان الروم یغیرون علی الصقالبه " 📚الکافی ج ٥ ص ٢١٠ ❕صقالبه از کسانی بوده اند که دشمن حربی مسلمین محسوب می شدند و در صدد نابودی سازی مسلمین بودند و مسلمین با آنها در حال نبرد بودند : 📚تاریخ الاسلام , ذهبی ج 12 ص 43 _ البدایه و النهایه , ابن کثیر , ج ٩ ص ١٧٦ ❕صقالبه چون دشمن حربی بوده اند و در صدد نابود سازی مسلمین بودند , جان و مالشان احترامی نداشت , لذا فرقی نمی کرد که رومیان آنان را اسیر کنند یا مسلمین , چون دشمن حربی اند , اسیر گرفتنشان جایز بوده است تا از بیم اسیر شدن دست از دشمنی بردارند و از نابود سازی مسلمین عقب نشینی کنند , مرحوم صاحب حدائق در مورد این روایت هم تصریح می کند که ناظر به دشمنان و کفار حربی است : " في هذه الاخبار دلالة على جواز شراء ما يسبيه الظالم 👈من أهل الحرب 👉و يسرقه». 📚الحدائق الناضرة في احكام العترة الطاهرة، ج‏19، ص: 373 ❕در رابطه با این که فرزند خردسال کافر چگونه به اسارت در می آید , با این که او گناهی مرتکب نشده است ? در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم : 🌿https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3195 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پاسخی به وهابی پیرامون سخن گفتن الاغ در کتاب کافی شریف 🤔 ❓آنگاه که «حضرت الاغ»، از جمله راویان اصول کافی می‌شود أن أمير المومنين قال إن ذلك الحمار كلم رسول الله ﷺ فَقَالَ : بأبي أنت وأمي إِنَّ أَبِي حَدَّثَنِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِيهِ أَنَّهُ كَانَ مَعَ نُوحٍ فِي السَّفِينَةِ فقام اليه نوح فمسح على كفله ثم قال يخرج من صلب هذا الحمار حمار يركبه سيد النبيين وخاتمهم فالحمد لله الذي جعلني ذلك الحمار. ✍ اميرالمؤمنين فرمود : اين الاغ با پيغمبر ﷺ به سخن درآمد. الاغ فرمود : پدر ومادرم قربانت! پدرم برایم حدیث گفت که او از پدرش و او از جدش و او از پدرش نقل كرد كه آن الاغ، با نوح در كشتى بوده ونوح برخاسته ودست به كفل او كشيده وگفت : از پشت اين الاغ، الاغى آيد كه سيد وآخرین پيغمبران بر آن سوار شود. خدا را شكر كه مرا همان الاغ قرار داد. ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ ⭕️ متوسط عمر یک الاغ، حداکثر 50 سال است. چطور با سه چهار واسطه، به حضرت نوح رسید؟ ❗️❗️ 💠💠 👌صحبت کردن و تکلم یک حیوان به قدرت الهی امری غیر ممکن نیست , چرا که ما می بینیم که خداوند در قرآن از سخن گفتن سلیمان نبی علیه السلام با هدهد و سخن گفتن مورچگان پرده برداری می کند : ( نمل 18 _ 20 ) ❕در روایات اهلسنت هم می بینیم که الاغ پیامبر گرامی سخن می گفت , چنان که نقل می کنند : " هنگامي كه رسول خدا خيبر را فتح كرد چهار كنيز چاق و چهار كنيز لاغر و نيز ده پيمانه طلا و نقره و الاغي بسته شده در زنجير به دست آوردند ؛ آن حضرت با الاغ به گفتگو پرداختند و الاغ نيز جواب داد ! رسول خدا فرمود: اسمت چيست؟ گفت: يزيد بن شهاب، خداوند از نسل جد من شصت حمار ديگر خلق كرد كه فقط پيامبران بر آن ها سوار شدند و من از شما توقع دارم كه بر من سوار شوي؛ چرا كه از نسل جد من كسي غير از من و از انبياء نيز جز شما باقي نمانده است، من پيش از شما مال مرد يهودي بودم، كه از روي عمد او را بر زمين مي زدم ! او نيز شكم مرا به دردآورده و به پشتم مي زد. رسول خدا فرمود: پس تو يعفور هستي ، اي يعفور ! حمار گفت: بلي ، رسول خدا فرمود: آيا به جنس مؤنث تمايل داري؟ يعفور گفت: خير !پس رسول خدا در هنگام نياز سوار او مي شد، و هر وقت كه از پشت او پايين مي آمد، او را به خانه مردم مي فرستاد، او در خانه را با سرش مي كوبيد و به آن شخص اشاره مي كرد كه پيش رسول خدا برود . وقتي رسول خدا از دنيا رفت، نزديك چاهي كه متعلق به هيثم بن تيهان بود، آمد و خود در آن به خاطر ناراحتي براي رسول خدا انداخت و همان چاه قبر او شد. " "لما فتح رسول الله صلي الله عليه وسلم يعني خيبر أصاب أربعة أزواج ثقال أربعة أزواج خفاف وعشر أواقي ذهب وفضة وحمار أسود مكبلا قال فكلم رسول الله الحمار فكلمه الحمار فقال له النبي صلي الله عليه وسلم ما اسمك قال يزيد بن شهاب أخرج الله عز وجل من نسل جدي ستين حمارا كلهم لم يركبهم إلا نبي قد كنت أتوقعك أن تركبني لم يبق من نسل جدي غيري ولا من الأنبياء غيرك .... " 📚تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج4، ص 232 _ البدایه و النهایه ج 6 ص 151 _ لسان المیزان ج 5 ص 376 _ الخصائص الکبری , سیوطی , ج 2 ص 107 👌همینطور علمای اهلسنت نقل می کنند که سوسمار با پیامبر گرامی به عربی فصیح سخن می گفت , چنان که می آورند : " اعرابی سوسمار را از انبان خويش بيرون آورده و در برابر رسول خدا به زمين افكند و اضافه كرد: اگر اين سوسمار ايمان بياورد، من هم ايمان مى‏آورم. در اين هنگام، رسول خدا خطاب به سوسمار فرمود: اى سوسمار! سوسمار به زبان عربى فصيحى كه همگان مى‏شنيدند گفت: لبّيك و سعديك! اى زيور مردمى كه در روز رستاخيز سر از خاك برمى‏دارند. رسول خدا از وى پرسيد: چه كسى را مى‏پرستى؟ در پاسخ گفت: خدائى را كه عرشش در آسمان و سلطنتش در روى زمين و رازش در دريا و رحمتش در بهشت و شكنجه‏اش در دوزخ است. رسول خدا از وى پرسيد: من كيستم؟ گفت: شما رسول پروردگار جهانيان و خاتم پيغمبران هستيد. كسى كه شما را به پيغمبرى تصديق كرد، رستگار گشت و كسى كه شما را تكذيب كرد، زيانبار گرديد. باديه‏نشين كه اين گفتگو را شنيد، گفت: من ايمان آوردم و از اين پس هيچگونه نيازى به معجزه و خارق العاده‏اى ندارم و راه ديگرى، جز راه شما، نخواهم پيمود! " ... فقال رسول اللّه یا ضب فاجابه الضب- بلسان عربى مبين يسمعه القوم جميعا- لبيك و سعديك يا زين من وافى القيامة، قال: من تعبد يا ضب؟ قال: الذى فى السماء عرشه و فى الأرض سلطانه، و فى البحر سبيله، و فى الجنة رحمته، و فى النار عذابه قال: فمن أنا يا ضب؟ قال: أنت رسول رب العالمين، و خاتم النبيين، و قد أفلح من صدقك، و قد خاب من كذلك، قال الأعرابى: لا أتبع أثرا بعد عين ..." 📚کنزالعمال ج ١٢ ص ٣٥٦ _ تاریخ مدینه دمشق ج ٤ ص ٣٨٣ _ البدایه و النهایه ج ٦ ص ١٦٥ _ دلائل النبوه ج ٦ ص ٣٧ 💠ادامه 👇