▫️ادامه 👇
❕به بیان دیگر :
▫️" همسر عزيز تصميم بر كامجويى از يوسف داشت و نهايت كوشش خود را در اين راه به كار برد، يوسف هم به مقتضاى طبع بشرى و اينكه جوانى نوخواسته بود، و هنوز همسرى نداشت، و در برابر هيجانانگيزترين صحنههاى جنسى قرار گرفته بود. چنين تصميمى را مىگرفت هر گاه برهان پروردگار يعنى روح ايمان و تقوى و تربيت نفس و بالآخره مقام" عصمت" در اين وسط حائل نمىشد!
👌بنا بر اين تفاوتى ميان" هم" (قصد) همسر عزيز و يوسف اين بود، كه از يوسف، مشروط بود به شرطى كه حاصل نشد (يعنى عدم وجود برهان پروردگار) ولى از همسر عزيز مطلق بود و چون داراى چنين مقام تقوا و پرهيزكارى نبود، چنين تصميمى را گرفت و تا آخرين مرحله پاى آن ايستاد تا پيشانيش به سنگ خورد.
👈نظير اين تعبير در ادبيات عرب و فارسى نيز داريم، مثل اينكه مىگوئيم: افراد بىبند و بار تصميم گرفتند ميوههاى باغ فلان كشاورز را غارت كنند، من هم اگر ساليان دراز در مكتب استاد تربيت نشده بودم، چنين تصميمى را مىگرفتم.👉
👌بنا بر اين تصميم يوسف مشروط به شرطى كه حاصل نشد و اين امر نه تنها با مقام عصمت و تقواى يوسف منافات ندارد بلكه توضيح و بيان اين مقام والا است.
❗️طبق اين تفسير از يوسف، هيچ حركتى كه نشانه تصميم بر گناه باشد سر نزده است، بلكه در دل تصميم هم نگرفته است.
👈بنا بر اين بعضى روايات كه مىگويد: يوسف آماده كام گيرى از همسر عزيز شد، و حتى لباس را از تن بيرون كرد، و تعبيرات ديگرى كه ما از نقل آن شرم داريم، همه بىاساس و مجعول است، و اينها اعمالى است كه در خور افراد آلوده و بىبند و بار و ناپاك و نادرست است، چگونه مىتوان يوسف را با آن قداست روح و مقام تقوا به چنين كارهايى متهم ساخت.👉
❗️جالب اينكه: در حديثى از امام على بن موسى الرضا ع همين تفسير اول در عبارت بسيار فشرده و كوتاهى بيان شده است آنجا كه" مامون" خليفه عباسى از امام مىپرسد آيا شما نمىگوئيد پيامبران معصومند؟ فرمود آرى، گفت: پس اين آيه قرآن تفسيرش چيست؟ وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ. امام فرمود:
"لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ و لو لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ لهم بها كما همت به، لكنه كان معصوما و المعصوم لا يهم بذنب و لا ياتيه... فقال المامون للَّه درك يا ابا الحسن! " " همسر عزيز تصميم به كامجويى از يوسف گرفت، و يوسف نيز اگر برهان پروردگارش را نمىديد، همچون همسر عزيز مصر تصميم مىگرفت، ولى او معصوم بود و معصوم هرگز قصد گناه نمىكند و به سراغ گناه هم نمىرود" مامون (از اين پاسخ لذت برد) و گفت: آفرين بر تو اى ابو الحسن "
📚عیون اخبار الرضا علیه السلام ج 1 ص 201
❕روايات بىمدركى كه بعضى از مفسران نقل كردهاند كه مىگويد يوسف تصميمش را بر گناه گرفته بود كه ناگهان در يك حالت مكاشفه جبرئيل يا يعقوب را مشاهده كرد، كه انگشت خود را با دندان مىگزيد، يوسف اين منظره را ديد و عقب نشينى كرد، اينگونه روايات كه هيچ سند معتبرى ندارد، به روايات اسرائيلى ميماند كه زائيده مغزهاى انسانهاى كوتاه فكرى است كه هرگز مقام انبياء را درك نكردهاند. "
📚تفسیر نمونه ج 9 ص 371
▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇
❗️متاسفانه در روایات جعلی اهلسنت و نقل علمای بزرگ آنان مانند طبری , عبدالرزاق , ابن ابی حاتم , حاکم نیشابوری , سیوطی و ... وارد شده است که معاذ الله یوسف قصد داشت که با زلیخا زنا کند و حتی لباسهای خودش را هم در آورد و آماده زنا شده بود , در این حال فرشتگان آسمان ندا می دادند و او را نهی می کردند اما یوسف گوش نمی کرد تا آنکه جبرئیل به شبح یعقوب در آمد و انگشت خود را گاز گرفت و بر سینه یوسف هم ضربتی زد تا آنکه یوسف از زنا منصرف شد : " أخرج عبد الرزاق و الفريابي و سعيد بن منصور و ابن جرير و ابن المنذر و ابن أبى حاتم و أبو الشيخ و الحاكم و صححه عن ابن عباس رضى الله عنهما قال لما هَمَّتْ بِهِ تزينت ثم استلقت على فراشها وَ هَمَّ بِها و جلس بين رجليها تبانه نودي من السماء يا ابن يعقوب لا تكن كطائر ينتف فبقى لا ريش له فلم يتعظ على النداء شيأ حتى رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ جبريل عليه السلام في صورة يعقوب عاضا على إصبعيه ففزع فخرجت شهوته من أنامله فوثب إلى الباب فوجده مغلقا فرفع يوسف رجله فضرب لها الباب الأدنى فانفرج له و اتبعته فأدركته فوضعت يديها في قميصه فشقته حتى بلغت عضلة ساقه ف أَلْفَيا سَيِّدَها لَدَى الْبابِ و أخرج ابن جرير و أبو الشيخ و أبو نعيم في الحلية عن ابن عباس رضى الله عنهما انه سئل عن هم يوسف عليه السلام ما بلغ قال حل الهميان يعنى السراويل و جلس منها مجلس الخائن فصيح به يا يوسف لا تكن كالطير له ريش فإذا زنى قعد ليس له ريش . أخرج عبد الرزاق و ابن جرير و ابن المنذر و ابن أبى حاتم و أبو الشيخ عن مجاهد رضى الله عنه في قوله وَ هَمَّ بِها قال حل سراويله حتى بلغ ثنته و جلس منها مجلس الرجل من امرأته فمثل له يعقوب عليه السلام فضرب بيده على صدره فخرجت شهوته من أنامله "
📚الدر المنثور ج 4 ص 13
❗️روایتی هم که معاند از کتاب تفسیر عیاشی مورد استناد قرار داد سند صحیحی ندارد زیرا راوی آن " محمد بن قیس " است که به این نام راویان متعددی هستند که برخی از آنها از نظر رجالی ضعیف الحدیثند . بنابراین به خاطر جهالت "محمد بن قیس " و این که معلوم نیست کدام " محمد بن قیس " راوی روایت است , روایت می شود مجهول و غیر قابل استناد :
📚تنقیح المقال ج 3 ص 176
❗️اگر از ضعف سندی روایت مورد بحث هم چشم بپوشیم باز هم گفتنی است که روایت مورد بحث معاند از روی تقیه و موافق با روایات اهلسنت صادر شده است , چنانچه که در روایت دیگری که در همان کتاب تفسیر عیاشی نقل شده , تصریح شده است که اهلسنت معتقدند که یوسف نبی تصمیم زنا با زلیخا را داشت که با دیدن شبح یعقوب منصرف شد و امامان اهلبیت علیهم السلام چنین اعتقادی را ندارند !
👌راوی می گوید :
"امام باقر عليه السلام فرمود: «مردم ( یعنی اهلسنت ) درباره اين سخن خداوند عز و جل: «اگر برهان پروردگارش را نديده بود» چه مىگويند؟».
👈گفتم: مىگويند: يعقوب را ديد كه به انگشتش فشار مىدهد. فرمود: «اين طور نيست كه مىگويند».👉 گفتم: پس چه چيزى را ديد؟ فرمود: « ... آن زن برخاست و به سمت بتى كه در خانهاش بود، رفت و پارچهاى را بر روى او انداخت. يوسف به وى گفت: چه كردى؟ او گفت: پارچهاى بر روى او انداختم. شرم دارم كه او ما را ببيند. يوسف گفت: تو از بتت كه نه مىشنود و نه مىبيند، شرم مىكنى؛ ولى من از پروردگارم شرم نكنم؟!». " عن أبي جعفر ع قال أي شيء يقول الناس في قول الله جل و عز: «لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ» قلت: يقولون رأى يعقوب عاضا على إصبعه فقال: لا ليس كما يقولون، فقلت: فأي شيء رأى قال: لما همت به و هم بها قامت إلى صنم معها في البيت، فألقت عليه ثوبا فقال لها يوسف: ما صنعت قال: طرحت عليه ثوبا أستحيي أن يرانا، قال: فقال يوسف: فأنت تستحيي من صنمك و هو لا يسمع و لا يبصر و لا أستحي أنا من ربي "
📚تفسير العياشي، ج2، ص: 174
❕در ذیل در مورد فلسفه صدور روایات تقیه ای توضیحات خوبی داده ایم :
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4061
❗️در مواردی که روایتی موافق با اهلسنت است و به ظاهر با روایات شیعه هم در تعارض است , روایت مورد بحث از اعتبار ساقط می شود , زیرا ما در هنگام تعارض روایات ماموریم روایتی را که موافق با اهلسنت است را طرد کنیم و بگوییم که تقیه ای صادر شده است , چنان که راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛
« دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » « وَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَيْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَ الْآخَرَ مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَيِّ الْخَبَرَيْنِ يُؤْخَذُ قَالَ مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَاد »
📚 الکافی ج 1 ص 68
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
هدایت شده از پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
⚫️ وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها را تسلیت می گوییم :
1⃣مناقب آن بانوی بزرگوار :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1933
2⃣آیا واقعیت دارد که شمر برادر حضرت ام البنین سلام الله علیها و دایی فرزندان ایشان بوده است !!!!
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4224
توسل و درخواست مستقیم از امامان علیهم السلام !!!
🤔#پرسش :
❓حاجت خواستن از خود پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) شِرک نیست مگر اینکه معتقد باشیم آنها «خدا» هستند ولی در احادیثی که با سند صحیح در اختیار داریم توصیه نشده که حاجت را از خود معصومان (ع) بخواهیم. بنابراین شیوه بعضی از ما که حاجت را از معصوم (ع) می خواهیم، ناشی از توصیه معصومان (ع) نیست بلکه سلیقه شخصی خودمان است!!!!
💠#پاسخ : 💠
👌 این که امامان گرامی ما دارای قدرت خارق العاده در عالم هستند و می توانند چه در حال حیات و چه بعد از ممات ظاهری , در عالم تکوین تصرفاتی بکنند ، شکی در آن نیست .
❕قرآن از آصف بن برخیا ع وزیر حضرت سلیمان نبی ع یاد می کند که تنها دارای بخشی از علم الکتاب و اسم اعظم الهی بود ، اما چنان قدرتی داشت که توانست تخت ملکه سباء را از فاصله دور، در یک چشم برهم زدن نزد سلیمان نبی ع حاضر کند ؛ « قال الذی عنده علم من الکتاب انا اتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک ، فلما راه مستقرا عنده قال هذا من فضل ربی » ( نمل 40 )
👌امام باقر علیه السلام ، فرمود ؛
« اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است در نزد آصف يك حرف از آنها بود به همان يك حرف زبان گشود فاصله بين او و تخت بلقيس فرو رفت بعد با دست خود تخت بلقيس را گرفت ، بعد زمين به حال اول برگشت به سرعت يك چشم به هم زدن ، ولى در نزد ما هفتاد و دو حرف است و يك حرف اختصاص به خدا دارد كه در نزد خود او است و جزء اسرار غيبى است و لا حول و لا قوة الا باللَّه العلى العظيم » " عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ عَلَى ثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ آصَفَ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ فَتَكَلَّمَ بِهِ فَخُسِفَ بِالْأَرْضِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَرِيرِ بِلْقِيسَ ثُمَّ تَنَاوَلَ السَّرِيرَ بِيَدِهِ ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ كَمَا كَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَيْنٍ وَ عِنْدَنَا نَحْنُ مِنْ الِاسْمِ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ اسْتَأْثَرَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَهُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ. "
📚بحار الانوار : ج 27 ص 25
👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« نسبت کسی که تنها اندکی از علم الکتاب را دارا بود ( یعنی آصف بن برخیا ) ، با کسی که تمام علم الکتاب را دارا است ( یعنی ائمه ع ) همانند آن مقدار آبی است که یک پشه با بالهای خود از دریا بر می دارد » « ... ما یاخذ بعوضه من ماء البحر »
📚بحار الانوار ج 35 ص 429
❕راوی از امام سجاد علیه السلام سوال کرد ؛
«آیا ائمه عليهم السّلام مرده زنده ميكنند و آيا كور و پيس را شفا ميدهند و بر روى آب راه ميروند؟
🔹امام علیه السلام فرمود :
« بله هر چه خدا به هر پيغمبرى داده به حضرت محمّد نيز داده ولى به پيامبر اكرم چيزهائى داده كه به آنها نداده است . راوی سوال کرد هر چه به پيامبر اكرم داده به امير المؤمنين عليه السّلام نيز داده فرمود آرى بعد امام حسن و امام حسين عليهما السّلام سپس به هر امامى پس از ديگرى، تا روز قيامت » « قُلْتُ الْأَئِمَّةُ يُحْيُونَ الْمَوْتَى وَ يُبْرِءُونَ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ يَمْشُونَ عَلَى الْمَاءِ قَالَ مَا أَعْطَى اللَّهُ نَبِيّاً شَيْئاً قَطُّ إِلَّا وَ قَدْ أَعْطَاهُ مُحَمَّداً ص وَ أَعْطَاهُ مَا لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُمْ قُلْتُ وَ كُلُّ مَا كَانَ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَدْ أَعْطَاهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ نَعَمْ ثُمَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ ع ثُمَّ مِنْ بَعْدُ كُلَّ إِمَامٍ إِمَاماً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَعَ الزِّيَادَةِ الَّتِي تَحْدُثُ فِي كُلِّ سَنَةٍ وَ فِي كُلِّ شَهْرٍ ثُمَّ قَالَ إِي وَ اللَّهِ فِي كُلِّ سَاعَةٍ »
📚بصائر الدرجات : ج 1 ص 269
❗️در کتاب اثباه الهداه بالنصوص و المعجزات که در پنج جلد توسط شیخ حر عاملی تالیف شده است موارد زیادی از قدرت غیبی و کارهای خارق العاده امامان علیهم السلام گزارش شده است .
👌حال که امامان علیهم السلام دارای چنین قدرتی هستند و می توانند در جهان طبیعت تصرف کنند چه مشکلی دارد که ما مستقیما سراغ آنها برویم و از آنها بخواهیم که خودشان مشکل ما را به اذن خداوند حل کنند ?
❗️روشن است که بر اساس آیات قرآن , کمک خواهی و استعانت از غیر خدا تا زمانی که انسان معتقد باشد که غیر خدا به اذن خداوند به انسان می تواند امداد و یاری برساند اشکالی ندارد , چنانچه که در ذیل توضیح داده ایم :
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/6184
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2129
▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇
❕بر همین اساس برخی از محققین می نویسند :
" طبيعى است كه هر فرد مسلمان زمانى مىتواند وليّى از اولياى الهى را واسطه قرار دهد و يا از وى در دشوارىها كمك بخواهد كه خداوند چنين اذنى را بدهد، وگرنه نمىشود كمك خواست. در واقع مشروعيّت اين عمل، متوقّف بر اذن خداوند است.
▫️در قرآن كريم درباره حضرت عيسى عليه السلام آمده است كه آن حضرت با اذن الهى مشكلاتى را مرتفع مىساخت، بيمارانى را شفا مىداد و حتى مردگانى را زنده مىكرد. در آيه 110 سوره مائده خداوند خطاب به حضرت عيسى عليه السلام مىفرمايد: « «وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي وَتُبْرِءُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي»؛ و با اذن من، از گِل چيزى به صورت پرنده مىساختى و در آن مىدميدى و به اذن من پرندهاى مىشد و كور مادرزاد ومبتلا به بيمارى پيسى را به اذن منشفا مىدادى و مردگان را به اذن من زنده مىكردى».
❗️با اين اذن الهى، آن حضرت اعلام مىكند كه من با اذن خداوند اين امور را انجام مىدهم. در آيه 49 سوره آل عمران از زبان آن حضرت مىخوانيم: « «أَنِّى قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِّنْ رَبِّكُمْ أَنِّى أَخْلُقُ لَكُمْ مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِءُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْىِ الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ»؛ من نشانهاى از طرف پروردگار شما برايتان آوردهام؛ من از گل چيزى به شكل پرنده مىسازم، سپس در آن مىدمم و به اذن خدا، پرندهاى مىگردد و به اذن خدا، كور مادر زاد و مبتلا به بيمارى پيسى را بهبودى مىبخشم، و مردگان را به اذن خدا زنده مىكنم و به شما خبر مىدهم از آنچه مىخوريد وآنچه را در خانههاى خود ذخيره مىكنيد».
👈بنابراين، اگر كسى نزد حضرت عيسى عليه السلام مىآمد و مىگفت: فرزند مرا به اذن خدا شفا بده! و يا اين مرده را به اذن خداوند زنده كن! هرگز شرك نبود و مجاز بود، زيرا هم شخص درخواست كننده و هم حضرت عيسى عليه السلام مىدانست كه با اذن الهى چنين كارى انجام خواهد شد.👉
👌مىدانيم كه اگر كارى شرعاً مجاز نباشد و شرك باشد، حتّى يك مورد آن نيز نبايد جايز باشد! زيرا عدم جواز شرك براى خداوند استثناء بردار نيست. در نتيجه، اگر كسى از اولياء و مقرّبان درگاه الهى بخواهد- با اذن پروردگار- مشكل وى را برطرف سازد، كار خلافى مرتكب نشده است. "
📚توسل : توحید یا شرک , آیت الله مکارم شیرازی ص 14
▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇
❗️در روایاتی هم که از معصومین علیهم السلام رسیده است , موارد متعددی یافت می شود که ما مامور شده ایم مستقیما سراغ آن بزرگواران برویم و به خود آنان استغاثه کنیم و از آنها طرف نصرت و یاری و رفع مشکل کنیم و آنان با اذن خداوند مشکل انسان را برطرف می کنند : " يَا مَوْلَاتِي فَاطِمَةُ أَغِيثِينِي " _ " يَا جَبْرَئِيلُ يَا مُحَمَّدُ يَا جَبْرَئِيلُ يَا مُحَمَّدُ تُكَرِّرُ ذَلِكَ اكْفِيَانِي مَا أَنَا فِيهِ فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ احْفَظَانِي بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِنَّكُمَا حَافِظَانِ. " _ "يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَايَ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَاي "
📚بحار الأنوار ج91، ص: 30 _ الكافي ج2، ص: 559 _ المزار الکبیر ص 591
❗️در زیارت جامعه کبیره هم که از امام هادی علیه السلام صادر شده است , شیعیان مامور شده اند که مستقیما برای رفع مشکلات خود به سراغ امامان علیهم السلام بروند و به آنان پناهنده شوند یعنی رفع مشکلات خود را از امامان بخواهند :
"پناهنده به شما و زيارتكننده شمايم، پناهنده به قبرهاى شمايم ... و شما را پيشاپيشخواستهها و نيازها و آرزويم در هر حال و در هر كار قرار مىدهم " "مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ زَائِرٌ لَكُمْ لَائِذٌ عَائِذٌ بِقُبُورِكُمْ ... وَ مُقَدِّمُكُمْ أَمَامَ طَلِبَتِي وَ حَوَائِجِي وَ إِرَادَتِي فِي كُلِّ أَحْوَالِي وَ أُمُورِي "
📚من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 614
❕لذا در همان زیارت کبیره از امامان علیهم السلام با تعبیر " کهف الوری " یعنی پناهگاه بندگان یاد شده است ( من لا یحضره الفقیه ص 610 ) چرا که امامان پناه بندگان در مشکلات و گرفتاری ها هستند و مشکلات آنان را به اذن خداوند برطرف می کنند , چنانچه که برخی از شارحین زیارت جامعه کبیره می نویسند :
"در مشكلات دنيوى نيز اهل بيت عليهم السلام، ملجأ و پناهگاهاند و چه بسيار مردمان كه در همين دنيا، به امامان عليهم السلام پناه بردهاند و آنان را «كَهفُ الوَرى» يافتهاند.
❕پيشوايان معصوم، در همين دنيا، بارها نيازِ نيازمندان را برآورده كردهاند. يكى از مكانهايى كه حضور معنوى امام عليه السلام بيشتر در آن حس مىشود، سرزمين وحى است كه همه زائران، كم و بيش، از آن خاطرهاى دلنشين دارند. حجّة الإسلام و المسلمين آقاى سيّد جواد علم الهدى، خاطرهاى براى نگارنده بازگو كرد كه نمونه روشنى از «كَهفُ الوَرى» بودن امامان عليهم السلام است.
ايشان مىگفت: «در گذشته، در سفر حج، به طور معمول، چهارْ پنج نفرى به جدّه مىآمديم و چون كاروانى وجود نداشت، صبر مىكرديم تا تعدادمان به سى، چهل نفر برسد تا كاميونى را كرايه كنيم و به جُحْفه برويم. در سفرى بين سالهاى 1335 تا 1340 ش، با گروهى حركت كرديم. راننده،ادّعا مىكرد كه راه را بلد است. آن زمان، جادهها بيشتر خاكى بود. كمى كه رفتيم احساس كرديم كه به طور غير متعارف، حركت مىكند. پس از طىّ مسافتى، يكمرتبه ايستاد و با رنگ پريده گفت: راه را گم كردهايم!
تعدادى از مسافران، خواب و تعدادى هم بيدار بودند. چارهاى جز اين كه به ولىّ عصر- أرواحنا فداه- متوسّل شويم، نديديم. هيچ چراغ و نشانىاى جز ستارههاى آسمان پيدا نبود. همگى، سه مرتبه گفتيم: «يا صاحب الزمان، أدركنى!». ناگاه، جوان عربى را ديديم كه از ركاب ماشين، بالا آمد و گفت: «أَنَا دَليلُكم». راه افتاديم. پس از چند دقيقه كه تپّههايى را دور زديم، مقصد، نمايان شد. به محض رسيدن، آن جوان از ماشين پياده و غايب شد "
📚شرح زیارت جامعه کبیره یا تفسیر قرآن ناطق , محمدی ری شهری , ص 173
❗️بنابراین و بر اساس آنچه که علمای بزرگ شیعه هم گفته اند , انسان می تواند از سه طریق به امامان علیهم السلام توسل کند :
▫️1_ خداوند را به حق امامان قسم دهد تا خداوند مشکلاتش را برطرف کند .
▫️2 _ از امامان بخواهد که دعا کنند و واسطه شوند تا خداوند مشکلاتش را برطرف کند .
▫️3 _ مستقیما از خود امامان بخواهد که تا با قدرت تکوینی که دارند , به اذن خداوند مشکلات انسان را برطرف کنند .
" لا فرق في ما ذكر بين كون الزائر يحضر المزور و يتوسل و يطلب من اللّه به، و بين كونه يحضر و يطلب من المزور أن يدعو للزائر و يطلب من اللّه و يستشفع له في إنجاز حوائجه، بل لا مانع عقلا و نقلا من أن يطلب من المزور شفاء دائه أو مريضه أو إنجاز حوائجه بإذن اللّه تعالى، و إنما الممنوع هو أن يطلب منه استقلالا من دون أن ينتهي إلى إذنه تعالى و قدرته؛ لأنه شرك في الفاعلية "
📚بداية المعارف الإلهية في شرح عقائد الإمامية، ج1، ص: 71
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 موشن گرافیک| توضیحاتی پیرامون سقوط دولت سوریه و عدم مداخله ایران !!!
▫️1_ چرا ایران برای حفظ سوریه از سقوط اقدام نظامی انجام نداد ?
▫️2_ چرا ایران برای حفاظت از حرمهای اهلبیت علیهم السلام در سوریه ورود نظامی نکرد ?
▫️3 _ علت سقوط حکومت بشار اسد در چه نکاتی بود ?
👌در کلیپ فوق به این سوالات پاسخ گفته ایم .
@Rahnamye_Behesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 موشن گرافیک| سفیانی بودن تروریستهای سوریه !!!
▫️1_ آیا تروریستهایی که کنترل سوریه را به دست گرفتند همان سفیانی هستند که از قبل از ظهور امام مهدی علیه السلام قیام می کند ?
▫️2_ آیا باید نشانه های ظهور را تطبیق داد یا خیر ? اگر نباید تطبیق دهیم پس چرا این نشانه ها در روایات گفته شده است ?
👌در کلیپ فوق به این سوالات پاسخ گفته ایم .
@Rahnamye_Behesht