eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
220 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
🤔 ❔استاد اکبرنژاد: 🔔 افرادی که می گویند منظور از «السلام ... و علی علی بن الحسین» علی اکبر است کمترین معرفتی از امامت ندارند. 🔻این حرف مصداق غلوّ درباره امامزادگان است ❗️❗️ 💠💠 ❕با توجه به آنکه از دو تن از فرزندان امام حسین ع یعنی امام سجاد و علی اکبر ع با نام علی بن الحسین یاد شده است ، چنان که در نقلی آمده است ، يزيد امام زين العابدين عليه السلام را خواست و به او گفت: نامت چيست؟ فرمود: «على بن الحسين». گفت: مگر خدا، على بن الحسين را نكُشت؟ فرمود: «من برادر بزرگ‏ترى داشتم كه على ناميده مى‏ شد و شما او را كُشتيد». 📚مقاتل الطالبيّين: ص 119، نسب قريش: ص 58، الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج 1 ص 480، الطبقات الكبرى: ج 5 ص 212، تاريخ دمشق: ج 41 ص 367 عن مصعب بن عبداللّه، الفتوح: ج 5 ص 123؛ الحدائق الورديّة: ج 1 ص 24 ❕این اختلاف ایجاد شده است که مقصود از « علی بن الحسین » در زیارت عاشورا که بر او سلام می گوییم ، کدام یک از این دو بزرگوار می باشد ، آیا مقصود امام سجاد ع است یا علی اکبر ع ❕از قرائنی استفاده می شود که مقصود علی اکبر ع است که در میدان کربلا مظلومانه به شهادت رسید ؛ 1⃣چرا که زیارت عاشوراء ، برای شهدای کربلا می باشد و امام باقر علیه السلام می فرمودند کسانی که از راه دور این زیارت را می خوانند ، به سوی کربلا و قبر امام حسین علیه السلام اشاره کنند ؛ 📚كامل الزيارات ص 327 ح 556، بحار الأنوار: ج 101 ص 291 ح 1 ❕بر این اساس ، چون در زیارت عاشورا ، شهدای کربلا مورد زیارت واقع می شوند و از آنان یاد می شود ، قاعدتا مقصود از علی بن الحسین ، همان علی اکبر است که از شهدای کربلا می باشد . 2⃣و با توجه به آنکه در زیارت عاشوراء غیر معروفه ، صراحتا پس از سلام بر امام حسین ع بر علی اکبر شهید ، سلام داده شده است ؛ « السَّلامُ عَلَى الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ الشَّهيدِ، السَّلامُ عَلى‏ عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ الشَّهيد » 📚مستدرك الوسائل: ج 10 ص 308 ح 12066 و ص 412 ح 12273 3⃣و یا در زیارت وارث نیز ، پس از سلام بر امام حسین ع بر علی اکبر شهید سلام داده می شود ؛ « السَّلامُ عَلَى الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ الشَّهيدِ، السَّلامُ عَلى‏ عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ الشَّهيدِ » 📚مصباح الزائر: ص 245، بحار الأنوار: ج 101 ص 222 ح 34. ❕روشن می شود که مقصود از علی بن الحسین در زیارت عاشوراء معروفه نیز ، همان علی اکبر شهید ع دشت کربلا می باشد . 4⃣لذا می بینیم که وقتی از مرجع عالی قدر ، مکارم شیرازی سوال کردند ؛ « منظور از «السلام على علىّ بن الحسين» در سلام‏هاى انتهاى زيارت عاشورا، امام سجاد عليه السلام است يا حضرت على اكبر عليه السلام؟ چرا؟ ❕ایشان پاسخ دادند ؛ «بنابر قول صحيح، منظور حضرت على اكبر عليه السلام است كه جزء شهداى كربلا مى ‏باشد. » 📚احکام عزاداری ص 85 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕در نقلهایی که آمد ، می بینیم که بر علی اکبر ع پس از امام حسین ع سلام داده شده است ، اگر سلام دادن بر علی اکبر ع مصداق غلو بود ، هیچگاه امامان ع بر چنین امری مبادرت نمی کردند و چنین سلام دادنی را به شیعیان آموزش نمی دادیم ، خصوصا وقتی که می بینیم امام زمان ع نیز در زیارت ناحیه مقدسه از علی اکبر ع یاد کرده است و به او سلام داده است ؛ « سلام بر تو، اى نخستين كُشته از تبار بهترين بازمانده از نسلِ ابراهيم خليل! درود خدا بر تو و بر پدرت، آن گاه كه در باره ‏ات فرمود: «خدا، بكُشد آن گروهى را كه تو را كُشت. پسرم! چه جرئتى بر خداى مهربان كردند. و چه جسارتى در هتكِ حرمت پيامبر! پس از تو، خاك بر سرِ دنيا!».... سلام و نيز رحمت و بركات خدا بر تو باد » 📚الاقبال ج 3 ص 343 _ المزار ، شهید اول ، ص 148 👌شما تصور کرده اید که علی اکبر ع یک امامزاده ساده بوده است که به شهادت رسیده است ، لذا بعید شمرده اید که ایشان مقصود از « علی بن الحسین » زیارت عاشورا باشد ، در حالی که ایشان یک امامزاده ساده نبودند ، بلکه تصویر مجسم پیامبر گرامی ص بودند و صفات و سیره پیامبر گرامی در وجود ایشان ، جلوه کرده بود ، چنان که می بینیم ایشان از نظر صورت و سيرت و سخن گفتن، به حدّى شبيه پيامبر گرامی ص بود كه هر كس شوق ديدار پيامبر را داشت، به ایشان مى ‏نگريست، لذا پدر بزرگوارش، طبق نقلى، هنگام رفتن وى به ميدان نبرد، فرمود ؛ « خداوندا! گواه باش كه جوانى براى جنگ با آنان مى ‏رود كه شبيه‏ ترينِ مردم به پيامبرت از جهت صورت و سيرت و سخن گفتن است و ما هرگاه مشتاق ديدار پيامبر تو مى‏ شديم، به او نگاه مى‏ كرديم » 📚الملهوف: ص 166 _ مقاتل الطالبيّين: ص 115؛ بحار الأنوار: ج 45 ص 45 ❕ممکن است بگویید که از کودک شیر خوار امام حسین ع که در میدان کربلا به شهادت رسید ، با عنوان « علی اصغر » یاد می شود و نام ایشان هم « علی » بوده است ، چرا ایشان مقصود از سلام بر « علی بن الحسین » در زیارت عاشورا نباشد ❗️ 👌پاسخ روشن است ، زیرا اگر چه از ایشان با عنوان علی اصغر یاد می شود و از امام سجاد با عنوان علی اوسط و از دیگری با عنوان علی اکبر ، اما نام اصلی علی اصغر ، عبدالله بوده است و در مقاتل و زیارات از ایشان با عنوان « عبدالله » یاد شده است ، بنابراین ایشان نمی توانند مخاطب « علی بن الحسین » زیارت عاشورا باشند . ❕شیخ مفید می نویسد ؛ « عبد اللّه بن حسين، كه در كودكى با پدرش كشته شد. تيرى آمد و او را در دامان پدرش ذبح كرد » 📚الإرشاد: ج 2 ص 135، مجموعة نفيسة: ص 110 (تاج المواليد)، إعلام الورى: ج 1 ص 478، بحار الأنوار: ج 45 ص 329 ❕در «زيارت ناحيه مقدّسه» نیز آمده است ؛ « سلام بر عبد اللّه بن الحسين، كودك شيرخواره تير خورده ضربت خورده به خون تيپده كه خونش به آسمان، پرتاب شد و در دامان پدرش، با تير، سر بُريده شد! خدا لعنت كند حَرمَلَه بن كاهِل اسدى و همراهانش را كه به او تير زدند » 📚بحار الانوار ج 98 ص 270 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕معاند مدعی است که در روایت آمده است ، هرکس خمس ندهد ، حرامزاده است ، در حالی که روایتی که به آن استناد کرده است ، اشاره به یک موضوع خاص صدر اسلام و کنیزانی است که جزء غنائم جنگی بوده و خمس آن لازم بوده است و یک حکم عام را صادر نمی کند ، در ذیل در این رابطه توضیح مفصلی دادیم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2599
❕ملحد به نقد سخنان آقای رائفی پور پرداخته است که ایشان ظاهرا حکم سنگسار را حکم اسلامی نمی دانند . 👌باید توجه داشت که سخنان آقای رائفی پور ، مورد انتقاد ما هم است که متاسفانه ایشان با مطالعات ناقص ، در مسائل دینی اظهار نظر می کنند . ❕حکم سنگسار حکمی اسلامی است که ریشه در روایات متعددی از ائمه علیهم السلام دارد و هیچ یک از علمای شیعه نیز منکر آن نشده است ، در ذیل در این رابطه و فلسفه این حکم ، توضیحات کافی را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3260
❕ملحد می گوید پیامبر اسلام به زنان توهین کرده که فرموده است ، زن صالحه و شایسته کم و نایاب است ❗️ 👌در حالی که مفهوم زن صالحه را درک نکرده است که مقصود زنی است که به خداوند و اسلام و تشیع ، ایمان داشته باشد و دستورات خداوند را اجرایی کند و عفت و پاکی خود را نیز حفظ کند ❗️در میان چندین میلیارد جمعیت زنان جهان ، چند درصد این ویژگی ها را دارند ❕آیا جز زنان مومنه برخی کشورهای مسلمان نشین یا سایر نقاط ، مصداقی برای آن ، یافت می شود ❕ چنین زنان کسانی هستند که امام صادق علیه السلام در وصف آنان فرمود ؛ « یک زن صالحه از هزار مرد غیر صالح برتر است» 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 172 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔الله در آیه ۱۳ از سوره سجده، نیت و تصمیم خود را برای پر کردن جهنم نشان داده است: وَلَو شِئنا لَآتَینا کُلَّ نَفسٍ هُداها وَلٰکِن حَقَّ القَولُ مِنّی لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الجِنَّةِ وَالنّاسِ أَجمَعینَ. و اگر می‌خواستیم به هر انسانی هدایت لازمش را می‌دادیم؛ ولی سخن و وعده‌ام حق است که دوزخ را از جن و انس پر کنم! ✍️این آیه، نیت و تصمیم خدای قرآن برای پر ساختن جهنم است. الله برای پر کردن جهنم نیت و تصمیمی به این قاطعیت دارد ولی حتی یک آیه در قرآن نیست که حاکی از تصمیم خداوند برای پر کردن بهشت باشد. به عبارت بهتر اولویت خدای قرآن پر کردن جهنم است تا پر کردن بهشت، چنانچه در آیه ۱۷۹ سوره اعراف می‌گوید: وَلَقَد ذَرَأنا لِجَهَنَّمَ كَثيرًا مِنَ الجِنِّ وَالإِنسِ. به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ ⚠️دقیقا مشخصه‌های سادیسم در الله نمایان است؛ الله خود جن و انسان خلق می‌کند تا در جهنم عذابشان دهد ❗️❗️ 💠💠 ❕از آیات و روایات متعددی استفاده می شود که خداوند بندگان را برای به کمال و سعادت رسیدن و بهره مندی از رحمات الهی و رسیدن به بهشت آفریده است ، چرا که خداوند چشمه ‏اى است فياض و مبدئى است نعمت‏ آفرين كه موجودات را در كنف حمايت خود مى‏ گيرد، و آنها را پرورش داده، از نقص به كمال مى ‏برد، و اساسا همین است هدف واقعى عبوديت و بندگى ما، و همین است فلسفه عبادات و نيايشهاى ما كه همگى كلاسهاى تربيت براى تكامل ما است ، به اين ترتيب نتيجه مى ‏گيريم كه هدف آفرينش ما پيشرفت و تكامل هستى ما است. 📚تفسیر نمونه ج 22 ص 392 👌 در روایتی آمده است که خداوند در صحف حضرت موسی چنین فرمود ؛ « ای بندگان من شما را نیافریدم ( و تکلیف نکردم) تا بدین وسیله از تنهایی وکمی در آمده و صاحب یاور و جماعت زیادی شوم و نه با شما انس گرفته تا به واسطه آن وحشت نکنم و نه به کمک شما عجز خود را ترمیم نمایم همین قدر بدانید که اگر تمام مخلوقات من در آسمان و زمین پشت به هم داده و اطاعت و عبادت من کنند و شب و روز مرا پرستش کنند به سلطنت و قدرتم چیزی اضافه نمی شود چه آن که ساحت من والاتر از آن بوده و از این نواقص مبرا است» 📚علل الشرایع ج1 ص13 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده ( وتکلیف نکرده است) بلکه آنان را آفریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و مستوجب بهشت و رضایت او شوند و آنان را خلق ( و تکلیف) نکرده است تا به واسطه آنان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه آنان را خلق کرد( و تکلیفشان کرد) تا به آنان نفع برساند و آنان را در جایگاه نعمت های ابدی قرار دهد » 📚بحار الانوار ج 5 ص 313 ❕لذا می بینیم که خداوند می فرماید ؛ « إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُم‏ » « مگر آنچه پروردگارت رحم كند و براى همين (پذيرش رحمت و در سايه آن تكامل و رسیدن به بهشت) آنها را آفريد » ( هود 119) ❕به بیان دیگر ؛ 👌در باره هدف آفرينش در آيات قرآن بيانات مختلفى آمده است كه در حقيقت هر كدام به يكى از ابعاد اين هدف اشاره مى ‏كند، از جمله و ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ؛ « من جن و انس را نيافريديم مگر اينكه مرا پرستش كنند » (ذاريات- 56) يعنى در مكتب بندگى و عبادت تكامل يا بند، و به عاليترين مقام انسانيت در اين مكتب برسند. در جاى ديگر مى ‏خوانيم الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا « آن خدايى كه مرگ و زندگى را آفريد تا شما را بيازمايد تا كدامين بهتر عمل مى‏ کنيد » (يعنى آزمايشى آميخته با پرورش و در نتيجه تكامل)- سوره ملك آيه 2. ❕ در آيه مورد اشاره مى‏ فرمايد « وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ‏ » «براى پذيرش رحمت، رحمتى آميخته با هدايت و قدرت بر تصميم گيرى، مردم را آفريد » 👌همانگونه كه ملاحظه مى ‏كنيد، همه اين خطوط به يك نقطه منتهى مى‏شود و آن پرورش و هدايت و پيشرفت و تكامل انسانها و رسیدن به بهشت است كه هدف نهايى آفرينش محسوب مى ‏شود. ❕حال ملحد می گوید که اگر غرض خداوند از خلقت بندگان ، رسیدن آنان به بهشت و سعادت است ، چگونه خداوند می گوید جهنم را از جن و انس پر می کنم ، چنان که می فرماید ؛ « اگر ما مى‏ خواستيم به هر انسانى (از روى اجبار) هدايت لازمش را مى ‏داديم، ولى (من آنها را آزاد گذارده ‏ام) و مقرر كرده ‏ام كه دوزخ را (از انسانهاى بى ايمان و گنهكار) از جن و انس همگى پر كنم » ( سجده 13) 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕در حالی که توجه ندارد که خداوند می گوید آنانی که جهنمی می شوند ، با سوء اختيار خود اين راه را طى كرده ‏اند و مستحق مجازاتند، و ما هم اراده قاطع داريم بر اينكه دوزخ را از آنان پر كنيم ، روشن است که در این صورت خداوند ظلمی در حق آنان نکرده است ، بلکه آنان خودشان هستند که با اعمالشان خود را دوزخی می کنند . ❕جمله قاطع و كوبنده فوق اشاره به اين است كه مبادا تصور كنيد، رحمانيت و رحيميت خداوند، مانع از مجازات مجرمان آلوده و ستمگر است، مبادا به آيات رحمت مغرور شويد و خود را از مجازات الهى معاف بشمريد كه رحمت او جايى دارد و غضب او جايى. او مسلما- مخصوصا با توجه به لام قسم در جمله" لأملأن" و نون تاكيد در آخر آن- به اين وعده خود وفا خواهد كرد، و دوزخ را از اين دوزخيان پر مى ‏كند، كه اگر نكند بر خلاف حكمت است. 📚تفسیر نمونه ج 17 ص 138 ❕در ذیل مفصل توضیح داده ایم که ملغی کردن جهنم و برابر قرار دادن انسان نیکوکار و بدکار ، خلاف حکمت و عدالت خداوند است ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5927 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9204 ❕ملحد در ادامه می گوید که اگر غرض از خلقت ، تکامل و سعادت بندگان است ، چگونه است که خداوند می گوید بسیاری از جن و انس برای دوزخ آفریده شده اند ، چنان که می فرماید ؛ « به طور مسلم گروه بسيارى از جن و انس را براى دوزخ آفريديم، آنها دلها (عقلها) يى دارند كه با آن (انديشه نمى ‏كنند و) نمى‏ فهمند و چشمانى دارند كه با آن نمى ‏بينند و گوشهايى دارند كه با آن نمى‏ شنوند، آنها همچون چهار پايانند، بلكه گمراه ‏تر اينان همانا غافلانند (زيرا با اينكه همه گونه امكانات هدايت دارند باز هم گمراهند). » ( اعراف 179) 👌در حالی که ما خواندیم که هدف خلقت تکامل و سعادت و بهشتی شدن بندگان است ، بر این اساس در مورد آیه مورد اشکال که می گوید بسیاری از جن و انس برای دوزخ آفریده شده اند می گوییم ؛ 1⃣ اين تعبير درست به آن مى ‏ماند كه شخص نجار بگويد قسمت زيادى از اين چوبهايى را كه فراهم ساخته ‏ام براى تهيه درهاى زيبا است و قسمت زياد ديگرى براى سوزاندن و افروختن آتش، چوبهايى كه صاف و محكم و سالمند در قسمت اول مصرف مى ‏كنم، و چوبهاى ناصاف و بد قواره و سست و تكه پاره را در قسمت دوم، در حقيقت نجار دو گونه هدف دارد ؛ ❕يكى هدف اصلى و ديگرى هدف تبعى، هدف اصلى او ساختن در و پيكر و ابزار خوب است و تمام كوشش و تلاش او در همين راه مصرف مى‏ شود، ولى هنگامى كه ببيند چوبى به درد اين كار نمى ‏خورد، ناچار آن را براى سوزاندن كنار مى ‏گذارد، اين هدف تبعى است نه اصلى (دقت كنيد). 👌خداوند نیز هدف اصلیش از خلقت بندگان ، سعادت و بهشتی شدن آنان است ، اما زمانی که ببیند ، بندگان با اعمال ناشایست در مسیر انحراف قدم بر می دارند ، آنان را به جهنم اختصاص می دهد ، تنها تفاوتى كه اين مثال با مورد بحث ما دارد اين است كه تفاوت چوبها با يكديگر اختيارى نيست، ولى تفاوت انسانها بستگى به اعمال خودشان دارد و در اختيار خود آنها است. ❕بهترين گواه براى اين سخن صفاتى است كه براى گروه جهنميان و بهشتيان در آيات فوق مى‏ خوانيم كه نشان مى ‏دهد اعمال خودشان سرچشمه اين گروه‏ بندى مى‏ باشد. 2⃣و به تعبير ديگر خداوند طبق صريح آيات مختلف قرآن همه را پاك آفريده و اسباب سعادت و تكامل را در اختيار همگى گذاشته است ولى گروهى با اعمال خويش خود را نامزد دوزخ مى‏ كنند و سرانجامشان شوم و تاريك است و گروهى با اعمال خود، خود را نامزد بهشت مى‏ سازند و عاقبت كارشان خوشبختى و سعادت است ، هدف اصلی خداوند از خلقت بندگان ، سعادت و تکامل آنان است ، اما ناگزیر زمانی که آنان قدم در مسیر انحراف بگذارند ، در مسیر دوزخ قدم گذاشته و خداوند نیز آنان را وارد دوزخ می کند که این به هدف فرعی و تبعی خداوند است . 📚تفسیر نمونه ج 7 ص 18 ❕بنابراین ، هدف اصلى آفرينش، خداپرستى و عبوديّت است، ولى نتيجه‏ ى كار بسيارى از انسان‏ها در اثر عصيان، طغيان و پايدارى در كفر و لجاجت، دوزخ است، گويا كه در اصل براى جهنّم خلق شده ‏اند. حرف «لام» در «لِجَهَنَّمَ»، براى بيان عاقبت است . مانند نجّار كه هدف اصلى او از تهيه كردن چوب، ساختن در و پنجره ‏هاى زيباست، ولى كار به سوزاندن چوب‏هاى بى ‏فايده در بخارى مى ‏انجامد كه آن هدف فرعى است. ❔ممکن است کسی بگوید که وقتی خداوند می داند که نتیجه کار افرادی دوزخ است ، چرا آنان را خلق می کند تا به هدف تبعی آنان را وارد دوزخ کند ، در ذیل پاسخ این پرسش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/14 ❔و ممکن است کسی بگوید که من اصلا نمی خواستم به دنیا بیایم تا به بهشت یا جهنم بروم ، چرا خداوند جبرا مرا آفرید تا مثلا جهنمی شوم ، پاسخ این اشکال را نیز در ذیل داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/224 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ وهابی را که می گوید امام باقر علیه السلام داماد ابوبکر بوده و این فضیلتی برای ابوبکر است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1649
👌پاسخ وهابی را که مدعی است در روایات شیعه آمده است که قیام قبل از ظهور امام مهدی ع ممنوع است و شکل گیری انقلاب ایران خلاف این روایات است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2227
🤔 ❔امام كاظم: آيه غير المغضوب عليهم در سوره حمد در مورد شيعيان ميباشد. كلينى در جلد اول اصول كافي ص ١٦٤(تصوير بالا) روايتى را مى آورد با اين مضمون: عن ابی الحسن موسی قال: ان الله عزوجل غضب علی الشیعة فخيرني نفسي اؤ هم؛ فوقيتهم والله بنفسي : امام کاظم می گوید: همانا خدا خشمگین شد بر شیعیان و مرا مغیر که یا خودم فدا شوم یا شیعیانم ؛ من جان خود را فدا کردم برای شما! بدين ترتيب: الله در سوره حمد می گوید غیر المغضوب علیهم، یعنی ما را به راه راست هدايت كن راه آنهائى كه نعمت دادى و نه راه غضب شدگان، و طبق ادعاى امام كاظم، شیعیان مورد غضب الله بوده اند و ايشان جان خود را داد برای حفظ شیعیانش ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که شیعه تا زمانی که عنوان شیعه بر او صدق کند ، ممدوح آیات و روایات هستند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7) از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى‏ گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم حسکانی كه او نيز از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى ‏كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى‏ كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى‏ كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 👌پيامبر گرامی خطاب به على عليه السلام فرمود ؛ « اى على!... اين دوستم جبرئيل، از جانب خداوند عز و جل به من خبر مى‏ دهد كه به دوستدار و شيعه تو، هفت خصلت داده است: رفتار نرم با او به هنگام مردن، همدم داشتن در تنهايى، نور در تاريكى، امنيّت به هنگام ترس، برابرى كفه ميزان اعمال، گذر از صراط و وارد شدن به بهشت، هشتاد سال پيش از ورود ديگر مردمان » 📚امالی صدوق ، ص 416 ❕ابن عبّاس از رسول خدا درباره اين آيه پرسيد ؛ «و پيشتازان پيشى گيرنده، آنان مقرّبانند» ( واقعه 10 _ 11)حضرت فرمود ؛ جبرئيل به من گفت: آنها على و شيعيان اويند. آنان پيشتازانِ به سوى بهشتند و به لطف و كرامت خداوند، به او نزديكند. » 📚امالی طوسی ص 72 ❕و فرمود ؛ « ا ى على! نخستين چهار نفرى كه وارد بهشت مى‏ شوند، من هستم و تو و حسن و حسين، و پشت سر ما ذريّه ما، وارد مى‏ شوند و پشت سر ذريه ما دوستداران ما و شيعيان ما از سمت راست و چپ ما » 📚الارشاد ، ج 1 ص 43 ❕بنابراین مطابق آیات و روایات فوق ، شیعه تا زمانی که عنوان شیعه اهلبیت ع بر آنان صدق کند ، والا مقام است و در نزد خداوند و پیامبرش جایگاه ویژه ای دارند . 👌از سوی دیگر از آیات و روایات متعددی استفاده می شود که خداوند بر منافقین و منحرفین غضب می کند چنان که در تفسیر نمونه می خوانیم ؛ « از موارد استعمال اين دو كلمه در قرآن مجيد چنين استفاده مى‏ شود كه « مغضوب عليهم » مرحله‏ اى سخت ‏تر و بدتر از « ضالين » است، و به تعبير ديگر « ضالين » گمراهان عادى هستند، و مغضوب عليهم، گمراهان لجوج و يا منافق، و به همين دليل در بسيارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذكر شده. در آيه 106 سوره نحل مى‏ خوانيم ؛ « آنهايى كه سينه خود را براى كفر گسترده ساختند غضب پروردگار بر آنها است. » « و در آيه 6 سوره فتح آمده است ؛ « خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك و آنها را كه درباره خدا گمان بد مى ‏برند مورد غضب خويش قرار مى ‏دهد، و آنها را لعن مى‏ كند، و از رحمت خويش دور مى‏ سازد، و جهنم را براى آنان آماده ساخته است » ❕« مغضوب عليهم » آنهایی هستند كه علاوه بر كفر، راه لجاجت و عناد و دشمنى با حق را مى‏ پيمايند و حتى از اذيت و آزار رهبران الهى و پيامبران در صورت امكان فروگذار نمى‏ كنند آيه 112 سوره آل عمران مى‏ گويد: « غضب خداوند شامل حال آنها (يهود) شد چرا كه به خدا كفر مى ‏ورزيدند و پيامبران الهى را به ناحق مى ‏كشتند » 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 55 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕❕در روایات متعددی نیز می بینیم که « مغضوب علیهم » بر یهودیان و مسیحیان و نواصب یعنی دشمنان اهلبیت علیهم السلام و کفار معاند ، اطلاق شده است ؛ 📚تفسیر قمی ، ج 1 ص 29 _ البرهان فی تفسیر القرآن ج 1 ص 107 _ الفقیه ج 1 ص 203 ❕و در نقلهای نیز آمده است که مقصود از « انعمت علیهم » و کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است ، شیعیان علی ع هستند که هیچگاه مورد غضب الهی قرار نمی گیرند چنان که پیامبر گرامی در مورد آیه مذکور فرمود ؛ « شیعه علی ع کسانی هستند که خداوند به خاطر ولایت علی ع به آنان نعمت داده است و بر آنان غضب نکرده است و هیچگاه گمراه نمی شوند » 📚معانی الاخبار ص 36 _ شواهد التنزیل ج 1 ص 66 ❕بنابراین شیعه تا زمانی که عنوان شیعه را دارد ، مغضوب الهی نبوده است و در نزد خداوند مقام والایی دارد ، زمانی مغضوب الهی واقع می شود که مخالفت با دستورات الهی کرده و از طریقه اهلبیت علیهم السلام خارج شود و عنوان معاند منحرف و ناصبی بر او صدق کند ، که روشن است در این صورت عنوان شیعه بر چنین افرادی منحرفی صدق نمی کند ، لذا می بینیم که امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « شیعیان ما کسانی هستند که در برابر امر ما تسلیم هستند و از سخنان ما پیروی می کنند و با دشمنان ما در مخالفت هستند و هر کس چنین نباشد شیعه نیست » 📚صفات الشیعه ص 162 ❕حال معاند مدعی است که خداوند بر شیعه غضب کرده است و امام کاظم فرموده است ؛ « خدای عز و جل بر شیعه غضب کرد ، پس مرا مخیر ساخت که یا من و یا آنها فدا شویم ، به خدا قسم من با دادن جان خودم ایشان را حفظ کردم » 📚الکافی ج 1 ص 260 👌در حالی که این نقل خلاف آیات و روایات فوق است که خداوند بر شیعه غضب نمی کند و اگر بخواهد بر افرادی غضب کند ، آنان در این صورت از دایره شیعه بودن خارج می گردند و عنوان کافر و منافق و ناصبی را به خود می گیرند ‌. ❕بنابراین نقل مذکور که غضب الهی را بر عنوان شیعه دانسته است ، خلاف آیات و روایات فوق الذکر می باشد و برای ما قابل قبول نیست ، خصوصا آنکه روایت مذکور از نظر سندی ، مرسل و ضعیف است و عبارت « عن_بعض_اصحابنا » که در سند روایت آمده است نشان دهنده این نکته است . ❕حال ملحد می گوید شما گفته اید که روایات کافی موثوق الصدور و مورد اطمینان است ، و شیخ کلینی تصریح به اعتبار روایاتش کرده است ، چگونه شما این روایت را ضعیف می دانید ❗️ 👌ما در گذشته پاسخش را دادیم که اگر چه معتقدیم روایاتی که در کتب معتبر آمده است موثوق الصدور است و قرینه بر صحت آن داریم چرا که موافق قرآن بوده و تعدد نقل دارد و بزرگان علماء تصریح به اعتبار روایاتی که نقل می کنند کرده اند و تصریحات آنان از اقوال علمای رجالی بالاتر نباشد ، پایین تر نیست ، اما با این وجود در مواردی ممکن است این علماء اشتباه کنند و یک روایت ضعیف را معتبر بپندارند ، در چنین مواردی ، ما روایتی را که بر خلاف روایات متعدد و متواتر ائمه است و همخوانی با قرآن نیز ندارد ، قبول نمی کنیم چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕« یا روی می گوید از امام باقر عليه السلام پرسيدم ؛دو خبر يا حديث متعارض از شما نقل مى‏ شود.كدام‏يك را بپذيريم؟ فرمود: آن را كه بين اصحاب تو مشهور است و شاذّ نادر را رها كن » 📚بحار الانوار ج 2 ص 246 ❕ما در چنین مواردی به سراغ بررسی سندی می رویم که روایتی با قرآن همخوانی نداشته باشد و خلاف روایات متعددی باشد که از ائمه علیهم السلام نقل شده است و روشن کردیم که روایت مذکور از کتاب کافی ، هم خلاف قرآن است و هم خلاف روایات متواتر ، لذا برای ما قابل پذیرش نیست . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕معاند می گوید امام حسن و امام حسین ع به شام رفتند و با معاویه بیعت کردند و رابطه آنان با معاویه خوب بوده است ❗️ 👌این که امام حسن ع با معاویه صلح و سازش کرد و مطابق برخی روایت بیعت نیز کرد ؛ 📚علل الشرایع ج 1 ص 212 _ 219 _ بحار الانوار ج 44 ص 59 _ کشف الغمه ج 1 ص 571 ❕این مساله ، مورد انکار ما نیست ، اما می گوییم این صلح و بیعت ، از روی ناچاری و نبود یار و نیرو بوده است چنان که خود امام حسن ع می فرمود ؛ «اگر یارانى داشتم که در جنگ با دشمنان خدا با من همکارى مى کردند، هرگز خلافت را به معاویه واگذار نمی کردم، زیرا خلافت بر بنى امیه حرام است....». 📚جلاء العیون، ج 1 ص 345 ❕در ذیل مفصل در این رابطه توضیح دادیم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2149 ❕چنان که علی علیه السلام نیز از روی ناچاری و نبود یاور ، با ابوبکر بیعت کرد و امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « علی تحت اکراه و فشار بیعت کرد زیرا یارانی نداشت» 📚الکافی ج 8 ص 296 ❕در ذیل بیشتر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3140 ❕سید مرتضی در این رابطه کلامی مفید دارد و می گوید ؛ « اما بيعت آن حضرت ؛ 👌اگر منظور از بيعت كردم امام حسن با معاويه اين باشد كه آن بزرگوار دست به دست معاويه داده و راضى بوده و خوددارى از نزاع كرده باشد صحيح است، ولى ما قبلا سبب وقوع آن را وجهات احتياج به آن را شرح داديم ، در اين صورت مسئوليتى متوجه امام حسن عليه السّلام نخواهد شد. كما اينكه مسئوليتى متوجه پدرش امير المؤمنين عليه السّلام در باره عملى كه با افراد قبل از خود انجام داد و از نزاع و جنگيدن با آنان خود دارى نمود. ❕و اگر منظور از بيعت نمودن امام حسن با معاويه اين باشد كه از روى رضا و رغبت بوده است حال و اوضاع آن بزرگوار بر خلاف اين نظريه شهادت ميدهد و سخنان مشهور آن حضرت دلالت ميكنند ، آن بزرگوار دچار كمال احتياج و عسر و حرج بوده، و او به مقام خلافت اولى و سزاوارتر بوده، ولى بعلت غلبه و قهر معاويه و خوف دين و مسلمين از نزاع و جنگيدن با معاويه خود دارى نموده است » 📚تنزیه الانبیاء ص 173 ❕در رابطه با این که مدعی است امام حسن و امام حسین ع از معاویه کمک مالی دریافت می کردند ، پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1770 ❕و در رابطه اینکه مدعی است در صلح نامه امام حسن ع با معاویه ، دریافت مالی شرط شده است ، پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3277 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔ افراد خاندان على نيز از رشوه‌ها و هديه‌هاى معاويه برخوردار بودند آنچنانكه مثلا: عبدالله ابن جعفر (پسر عموى امام حسن و امام حسين) از معاويه پول‌هاى هنگفت گرفت و آنرا بين مطربان و آوازخوانان و شاعران، بذل و بخشش كرد. همين عبدالله بن جعفر نه تنها از مقررى ساليانه بهره مى‌برد، بلكه هر از گاه به نزد معاويه(به دمشق) مى‌رفت و از او پول‌ها مى‌گرفت. عبدالله پس از مرگ معاويه نزد يزيد رفت. يزيد از او پرسيد: مقررى تو چند است؟ عبدالله گفت: يك ميليون درهم. يزيد گفت: از امروز دو ميليون درهم به تو مى دهم. عبدالله گفت: پدر و مادرم فداى تو، به هيچ كس اين جمله را نگفته بودم. يزيد گفت: مجددا آن را دو برابر كردم ❗️❗️ 💠💠 👌عبد الله بن جعفر همسر زينب كبرى و داماد على علیه السلام و پسر جعفر طيّار. وى، نخستين نوزاد مسلمان در حبشه بود. در ايّامى كه پدرش جعفر بن ابى طالب به حبشه هجرت كرده بود، در آن كشور به دنيا آمد. مادرش «اسماء بنت عميس» بود. اسماء، پس از شهادت جعفر طيّار در جنگ موته، به همسرى أبو بكر، سپس على بن ابى طالب در آمد. عبد الله بن جعفر، مورد عنايت خاصّ پيامبر اكرم بود، بويژه كه پدرش سردار بزرگ شهيد جبهه اسلام به شمار مى ‏آمد. 🔸رجالی معروف صاحب مستدرکات رجال الحدیث او را چنین معرفی می کند ؛ « او جلیل القدر و عظیم الشان بود ، آیت و نشانه خداوند در حلم و جود و کرم و از اصحاب رسول خدا و امیر مومنان و حسن و حسین علیهم السلام بود که در جنگ صفین در رکاب علی علیه السلام بود » 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 4 ص 500 🔸شیخ عباس قمی نیز در کنار آنکه روایات متعددی در عظمت مقام او نقل می کند تصریح می کند که او مورد علاقه امير المؤمنين بود و ارادتى شايان به امام حسن و امام حسين داشت. مردى سخاوتمند و اهل جود و بخشش بود . 📚سفینه البحار ج 6 ص 47 🔸گرچه خود در كربلا حضور نداشت، امّا دو پسرش عون و محمّد را همراه مادرشان حضرت زينب به كربلا فرستاد و اين دو فرزند، در ركاب سالار شهيدان روز عاشورا به شهادت رسيدند. او از اينكه نتوانسته بود در واقعه كربلا شركت كند تأسف مى‏ خورد. پس از حادثه عاشورا و شهادت حسين بن على وى در مدينه به سوگ نشست و مردم براى تسليت گويى نزد او مى‏ آمدند. 📚معارف و معاریف ج 4 ص 1508 🔸وى در سن 90 سالگى، در سال 80 هجرى در مدينه در گذشت و در بقيع به خاك سپرده شد. 📚همان مدرک 🔸برخى هم در گذشت او را در شام و قبر وى را در «باب الصغير» دمشق، كنار قبر بلال مى ‏دانند. 📚تنقیح المقال ج 2 ص 173 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌در تاریخ اگر چه صراحتا علت عدم حضور او در میدان کربلا ذکر نشده است اما با توجه به سخن علامه حلی که می گوید ؛ « امثال محمد بن حنفیه و عبد الله بن جعفر ، دارای شان و مقام ارجمندی هستند به گونه ای که امکان انحراف آنان از حق و از ایمان نمی باشد » 📚بحار الانوار ج 42 ص 110 🔸روشن می شود که عدم حضور او در میدان کربلا عذر او مانند بیماری یا ماموریت او از جانب امام حسین برای محافظت از بنی هاشم بوده است ، چرا که خود او بارها آرزو می کرد که ای کاش فرصت حضور در رکاب امام حسین علیه السلام را می یافت . 👌مورخین می نویسند ؛ « هنگامى كه عبد اللّه بن جعفر بن ابى طالب، از كشته شدن دو پسرش همراه حسين عليه السلام خبر يافت و مردم براى تسليت به حضورش مى‏ آمدند، يكى از وابستگانش ‏كه فكر نمى‏ كنم كسى جز ابو لَسْلاس باشد، گفت: مصيبتى كه ديده ‏ايم، از جانب حسين به ما رسيده است . 🔸عبد اللّه بن جعفر، او را با كفشش زد و سپس گفت: اى پسر زنِ بدبو! آيا به حسين، چنين مى‏ گويى؟ به خدا سوگند، اگر در حاضر مى‏ بودم، دوست مى‏ داشتم كه از او جدا نشوم تا همراهش كشته شوم! 👌به خدا سوگند، آنچه دلم را به از فدا شدن دو پسرم راضى و مصيبت آن دو را بر من، سبُك مى ‏كند، اين است كه در راه از خود گذشتگى براى برادر و پسرعمويم [حسين عليه السلام‏] و در كنار او، كشته شده‏ اند! 🔸سپس به همنشينانش رو كرد و گفت: خدا را بر شهادت حسين عليه السلام مى‏ ستايم كه اگر نتوانستم با دستانم حسين عليه السلام را يارى كنم، دو پسرم، او را دادند. 📚تاريخ الطبري ج 5 ص 466، الكامل في التاريخ ج 2 ص 579 ، جواهر المطالب ج 2 ص 296؛ الإرشاد ج 2 ص 124؛ كشف الغمّة ج 2 ص 280، الحدائق الوردية ج 1 ص 121، بحار الأنوار ج 45 ص 122. ❕معاویه ام کلثوم ، دختر عبدالله جعفر را برای یزید خواستگاری کرد ، عبدالله با درخواست او موافقت نکرد و امر ام کلثوم را به امام حسین ع واگذار کرد ، امام ع نیز فرمود ما به دشمن خود دختر نمی دهیم ، و عقد ام کلثوم را با پسر عمویش انجام داد ، در ذیل مفصل توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9307 ❕در نقلی آمده است که معاویه به عبدالله جعفر گفت چرا این قدر امام حسن و امام حسین را تعظیم می کنی ، آنان و پدرشان از تو و پدرت بالاتر نبوده اند ❗️عبدالله این سخن عصبانی شد و گفته او را رد کرد کرد و به نقل فضائل علی ع پرداخت ؛ 📚الاحتجاج ج 2 ص 285 _ کتاب سلیم بن قیس ، ج 2 ص 834 ❕در مجلسی عمروعاص ، امام علی ع را مورد سب قرار داد ، عبدالله بن جعفر بر آشفت و معاویه را مورد عتاب و مذمت قرار داد ؛ 📚بحار الانوار ج 42 ص 163 ❕از آنچه گذشت روشن می شود ؛ 1⃣عبدالله بن جعفر از بزرگان اصحاب ائمه بوده و در دین داری آیت و نشانه خداوند بوده است ، هر نقلی که سخن از علاقه عبدالله بن جعفر به بی دینی و ساز و آواز و غنا به میان می رود ، جعلی و ساخته دست دشمنان بوده تا چهره اصحاب ائمه ع را مخدوش جلوه دهند . 2⃣عبدالله بن جعفر در نبرد صفین بر علیه معاویه جنگیده است ، چگونه ممکن است که از دوستان معاویه باشد و با او رابطه حسنه داشته باشد ❗️ 3⃣او دو فرزند خود را به در رکاب امام حسین ع به جنگ با یزید می فرستد و خود نیز همواره آرزوی حضور در میدان کربلا را و جنگیدن با یزید را داشته است ، چگونه قابل قبول است که رابطه او با یزید خوب و مساعد باشد ❗️ 4⃣این که ایشان از معاویه و یزید ، هدیه و پول دریافت می کرده است مساله ای قطعی نیست ، و مورد نقل برخی از علمای اهلسنت قرار گرفته است و گفتیم رابطه ایشان با معاویه و یزید ، مناسب نبوده است ، به فرض که بپذیریم ایشان هدیه از آن دو دریافت می کرده است می گوییم ، مطابق روایات اهلبیت ع دریافت مال از حاکمان جور حلال است مگر زمانی که انسان به عینه بداند که مالی که حاکم جور می دهد ، از حرام تهیه شده باشد ؛ 📚وسائل الشیعه ج 17 ص 213 باب 51 ❕عبدالله جعفر نیز هر آنچه از معاویه و یزید دریافت می کرده است ، یک سال نشده ، انفاق می کرد به صورتی که برای تامین مخارجش ، قرض می کرد ، چنان که بلاذری می نویسد ؛ « معاویه به عبدالله بن جعفر سالیانه یک میلیون درهم می داد و وقتی یزید به حکومت رسید ، این مقرری را به دو میلیون درهم افزایش داد ، اما یک سال نمی گذشت که عبدالله آنچه از آنان گرفته بود را انفاق می کرد و برای خودش از دیگران قرض می کرد » 📚انساب الاشراف ، بلاذری ، ج 2 ص 45 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕پاسخ پرسش کاربر در مورد قانون جذب و نظر اسلام در این رابطه را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3278
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد جریان افک و اینکه آیا شیخ مفید ، شیخ صدوق را دیوانه می دانسته است را در دو نمایه ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/194 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2292