eitaa logo
شیعه پاسخ
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
234 ویدیو
59 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸ادامه 👇 ❕نظام از علمای بزرگ و نامی ، معتزله ، یکی از فرق مطرح اهل سنت است که شرح حال آنان را می توانید در ذیل بخوانید ؛ 📚الملل و النحل ، سبحانی ، ج 3 ص 219 👌خطیب بغدادی ، نظام را چنین معرفی می کند ؛ « ابراهیم بن سیار به بغداد آمد ، او از یکه تازان و صاحب نظران بر طبق مذهب معتزله بود ، و در علم کلام کتابهای زیادی نوشت ، او فردی ادیب با اشعار دقیق و پر معنا بود ، ابو عثمان جاحظ ( شاگرد او ) ، مطالب بسیاری از او نقل کرده است » 📚تاریخ بغداد ج 6 ص 97 ❕ابن ماکولا درباره او می گوید ؛ « او از یکه تازان و صاحب نظران علم کلام بود و اشعار زیبا و روانی ، سروده است » 📚الاکمال فی رفع الارتیاب ، ج 7 ص 274 ❕شریف مرتضی در مورد او می گوید ؛ « از متقدمین علم کلام بود که بسیار اهل دقت و غور در معانی بود » 📚امالی المرتضی ، ج 1 ص 187 ❕قاضی عبدالجبار نیز او را در « طبقات معتزله » ذکر می کند و می گوید ؛ « از اصحاب ابی الهذیل بود که در مسائلی با او مخالفت کرد » 📚فضل الاعتزال و طبقات المعتزله ، ص 264 ❕ابوعبیده در باره او می گفت ؛ « سزاوار نیست که در دنیا کسی مانند او باشد » « ما ینبغی ان یکون فی الدنیا مثله » 📚المنیه و الامل ص 29 ❕«در مورد او گفته اند که حافظ قرآن و تورات و انجیل و زبور بوده و آگاه بر مسائل فقهی مورد اختلاف مردم بوده است » 📚همان منبع ❕جاحظ در باره او می گوید ؛ « می گویند که در هر هزار سالی ، مردی ظهور می کند که نظیر و مانندی ندارد ، اگر این سخن صحیح باشد ، ابواسحاق ( نظام ) از آنان است » 📚الاعلام ، زرکلی ، ج 1 ص 43 ❕باز در مورد او گفته اند ؛ « او عالمی ممتاز در فقه بود که مدرسه ای مستقل برای محاربه بافلاسفه دهری تاسیس کرد » 📚تاریخ التراث العربی ، قسم 4 ج 1 ص 68 ❕در پاورقی کتاب « ذیل تاریخ مدینه السلام » ، نیز او را امام معتزلی معرفی کرده که سیره مشهوری دارد » 📚ذیل تاریخ مدینه السلام ، ج 1 ص 164 👌می بینیم که بزرگان اهل سنت ، از نظام به عظمت و بزرگواری یاد کرده اند ، اما متاسفانه ، برخی از این جهت که او به حقایقی اعتراف کرده بود ، او را مورد بی مهری شدید قرار داده و بدون ارائه دلیل ، تهمت های ناروائی را نثار او کرده و حتی او را از دین اسلام خارج دانسته و نسبت برهمائی به او داده اند ، در حالی که علمای اهل سنت ، نقل می کنند که نظام در ساعات پایانی عمر خود چنین می گفت ؛ « خدایا اگر می دانی که من در نصرت توحیدت کوتاهی نکردم و مذهبم توحید تو بوده است ، پس مرا بیامرز و سکرات و سختی موت را بر من آسان کن » ؛ نقل می کنند که در همان ساعت از دنیا رفت » 📚فضل الاعتزال ص 264 _ المنیه و الامل ص 29 _ 30 ❕این نقل ثابت می کند که نظام از مسیر توحید و بندگی خداوند خارج نشده بود ، و نسبت هایی که به او می دهند که برهمائی بوده یا از فاسق ترین مردمان و اهل مسکرات و شراب بوده است ، تهمت هایی است که مخالفین او از اشاعره ، نثارش کرده اند . ❕علمای افراطی اشاعری مسلک مخالف معتزله ، دلیل خود بر هجمه بر نظام را این می دانند که او اعتراف کرده است که پیامبر ، علی ع را به عنوان امام معرفی کرده ، اما عمر منکر این قضیه شده است ، در حالی که این اعتقاد ، اختصاص به نظام ندارد ، بلکه علمای دیگر اهل سنت نیز اعتراف به این قضیه کرده اند ، مانند غزالی که ذهبی در مورد غزالی می نویسد ؛ « او استاد و پیشوا و دریای علم و نشانه اسلام و اعجوبه زمان و صاحب کتابها و انسان با هوش فراوان و زیرک بود » 📚سیر اعلام النبلاء ج19 ص322 👌و در جای دیگر می گوید ؛ « خداوند در هر صد سال کسی را می فرستد تا احیا گر دین باشد ، در صده پنجم امام غزالی چنین بود » 📚همان مدرک ج14 ص202 ❕غزالی می گوید ؛ « به اتفاق همه مسلمانان پیامبر در خطبه غدیر فرمود هرکس من مولای اویم پس علی مولای اوست ، عمر پس از شنیدن این سخن به علی تبریک گفت ...اما پس از گذشت آن روزها عمر تحت تاثیر هوای نفس و حب ریاست قرار گرفت و استوانه خلافت را از مکان اصلی آن تغییر داد و با لشکر کشی ها ، بر افراشتن پرچم ها و گشودن سر زمین ها راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلی هموار کرد ، و مصداق این آیه قرآن شد که آن عهد را پشت سر خود انداختند و در برابر آن بهای ناچیزی به دست آوردند و چه بد معامله ای کردند ،و همین عمر بود که به پیامبر نسبت هذیان گفتن را داد » 📚سر العالمین ج1 ص18 ❕ملحد جیره خوار وهابیت ، مدعی شده است که ما پاسخش را در مورد آب آوردن علی اکبر علیه السلام نداده ایم ، تا بلکه نظر لطف اربابان وهابی اش را به سوی خود جلب کند ، و اندک جیره ای ارتزاق کند ، در حالی که ما پاسخش را در همان زمان که مطرح کرد دادیم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12903 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔عمری پرسیده که در زمان شهادت حضرت زهرا س اسما بنت عمیس زن ابوبکر بوده چطور درشب شهادت در خانه امیرالمومنین بوده یا بدون اذن شوهر بوده که معصیت کرده یا با اذن بوده پس نشان از رابطه حسنه بین ابوبکر وامیرالمومنین بوده است ❗️❗️ 💠💠 👌اسماء بنت عمیس رضی الله عنها ، ابتدا ، با جعفر طيّار ازدواج و با او به حبشه مهاجرت كرد و همه فرزندان آنها در حبشه به دنيا آمدند. در روز فتح خيبر (سال ششم هجرى) به همراه جعفر وارد مدينه شد و رسول خدا فرمود: «نمى‏ دانم از كدام واقعه مسرور شوم، از آمدن جعفر يا فتح خيبر». پس از شهادت جعفر در جمادى الاول سال هشتم هجرى، اسماء با ابو بكر ازدواج كرد و محمد بن ابى بكر حاصل اين ازدواج است‏ . بعد از مرگ ابو بكر، على بن ابى طالب عليه السّلام با اسماء ازدواج كرد و يحيى به دنيا آمد . ❕ اسماء از زنان مجلله روزگار و مخدّرات عالى مقدار است كه در تشيع و ولاى اهل‏ بيت عليهم السّلام مى ‏درخشيد. وى از سبقت‏ جويان در ايمان به اسلام است و قبل از اينكه رسول خدا در مكه داخل دار- ارقم شود، با آن حضرت بيعت كرد. 📚محدثات شیعه ، ص 33 👌اسماء ، از هنگامى كه به مدينه آمد، روز و شب براى فاطمه عليها السّلام چون مادر مهربان بود، به‏ طورى كه آن حضرت وصيتهايش را به او فرمود، و اسماء بنا به خواسته آن حضرت، عمارى‏ اى (تابوت) ساخت تا حجم بدن مباركش پيدا نباشد و برطبق وصيت فاطمه عليها السّلام در شستن بدن مطهر آن حضرت به على عليه السّلام كمك كرد. 📚الاستیعاب ، ج 4 ص 1897 _ بحار الانوار ج 43 ص 188 ❕اسماء از شهود قضيه فدك و از تكذيب‏ كنندگان حديث، «نحن معاشر الانبياء لا نورّث ما تركناه صدقة» است؛ اما ابو بكر شهادت او را نپذيرفت ؛ 📚بحار الانوار ، ج 29 ص 197 👌آن هنگام که در خانه ابو بكر مشورت كردند برای قتل على بن ابى طالب ع ، پس از مشورت قرار بر اين شد كه چون ابو بكر سلام نماز را بدهد ، خالد بن وليد على را به قتل برساند. اسماء از اين مشورت مطلع گرديد جاريه خود را به خانه حضرت فرستاد و او را در جریان واقعه قرار داد ؛ 📚بحار الانوار ج 29 ص 132 ❕مطابق روایات شیعه و اهل سنت ، اسماء بنت عمیس از زنان مومنه و جزو زنان بهشتی بوده است ؛ 📚خصال ج 2 ص 363 _ اسد الغابه ج 5 ص 479 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❔حال پرسش اینجاست که اگر ابوبکر قاتل فاطمه سلام الله علیها و دشمن علی ع بوده است ، چگونه همسر خود ، اسماء را می گذاشت که به نزد فاطمه س برود و او را تیمار داری کرده و کارهای غسل و کفن او را انجام دهد ❗️ 👌پاسخ روشن است . ❕ابوبکر و عمر پس از آنکه آن جنایات را در حق فاطمه س مرتکب شدند ، مورد فشار افکار عمومی قرار گرفتند که نسبت به دختر پیامبر ، چه اهانت ها و جسارت هایی انجام دادند ، لذا سعی داشتند که رضایت فاطمه س را بگیرند و از فشار افکار عمومی خارج شوند ، بر همین اساس ابوبکر ، حساسیت و مخالفتی ، در مورد اسماء و رفت و آمد او به خانه فاطمه س ، از خود نشان نمی داد . ❕ابن قتیبه از علمای مطرح اهل سنت می نویسد پس از آنکه غصب فدک و هتک حرمت حضرت زهرا صورت گرفت عمر به ابوبکر گفت ؛ « با هم نزد فاطمه برويم ؛ زيرا ما او را به خشم آورديم. آن دو نزد حضرت فاطمه آمدند و اجازه ورود خواستند؛ اما حضرت اجازه ورود ندادند. آن دو نزد حضرت علی آمدند و در اين باره سخن گفتند، حضرت علي آن دو را نزد حضرت فاطمه آورد، هنگامي كه نزد حضرت نشستند، حضرت فاطمه روي خود را به سوي ديوار برگردانيد. آن دو به حضرت سلام كردند، آن حضرت جواب شان را نداد....» 📚الامامه و السیاسه ص29 ❕ فاطمه س ، خطاب به آن دو که در صدد کسب رضایت بودند ، فرمود ؛ «شما را به خدا سوگند مي‌دهم، آيا نشنيده ايد كه رسول خدا فرمود ؛ خشنودي فاطمه خشنودي من و خشم فاطمه خشم من است، پس هر كه فاطمه دخترم را دوست داشته باشد مرا دوست دارد و هركه او را خشنود سازد مرا خشنود ساخته و هر كه فاطمه را خشمگين نمايد مرا خشمگين ساخته است. هردو گفتند: اين روايت را از آن حضرت شنيده ايم. 👌فرمود: «من خداوند و فرشتگان او را شاهد مي‌گيرم كه شما دو نفر مرا به خشم آورديد و خشنود نساخته ايد، هرگاه با رسول خدا ملاقات كنم از شما دو نفر شكايت مي‌كنم ... به خدا سوگند در هر نمازي كه بجا مي‌آورم تو را ( ابوبکر )نفرين خواهيم كرد. 📚الامامه و السیاسه ص29 _ انساب الاشراف ، ج10 ص79 _ السقیفه و الفدک ، جوهری، ص102 👌اگر از این پاسخ هم چشم بپوشیم ، باز هم گفتنی است که رسیدگی به فاطمه س ، امری واجب و لازم بر اسماء ، بوده است ، زیرا کسی جز او به فاطمه س ، نزدیکتر نبود . ❕بر این اساس ، در جایی که زن باید وظیفه واجب و ضروری خود را انجام دهد ، اما مرد اجازه خروج از منزل را به او نمی دهد ، در چنین موردی ، زن برای خروج از منزل ، نیازی به اجازه شوهر ندارد ، چنان که پیامبر گرامی و علی علیهماالسلام فرمود ؛ « لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ » «طاعت مخلوق در خالق روا نيست‏ » 📚الفقیه ، ج 4 ص 381 _ نهج البلاغه حکمت 165 ❕این روایت را علمای اهل سنت هم از پیامبر گرامی نقل می کنند ؛ 📚مسند احمد ، ج 2 ص 333 _ سنن ترمذی ، ج 3 ص 604 👌بنابراین ، اسماء برای رسیدگی به فاطمه س ، و انجام وظیفه واجب خود ، نیازی به اذن و اجازه ابوبکر نداشته است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌بخشی از پیامهای پر مهر شما عزیزان ، که قوت قلب ما جهت ادامه فعالیت در مسیر شبهه زدایی و آگاهی سازی می باشد .🌺🌺🌺 ❕شما نیز نظرات خود در مورد کانال را با ما مطرح کنید 🌺🌺🌺
🤔 ❔امامان وهابی شیعه ✍ امام باقر علیه السلام مورد ادعای شیعه را از ارکان اسلام نمی داند ... ....بَنَى الْإِسْلَامَ عَلى خَمْسٍ : شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلهَ إِلاَّ اللهُ ، وَأَنَّ مُحَمَّداً صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ [٨] ،وَإِقَامِ الصَّلَاةِ ،وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ، وَحِجِّ الْبَيْتِ ، وَصِيَامِ شَهْرِ رَمَضَانَ ‏...؛‌ « ...خداوند اسلام را بر پنج چیز بنا کرد: 1⃣ گواهی به اینکه خدایی جز الله نیست و اینکه محمد(ص) بنده و رسول اوست و2⃣ برپایی نماز، و3⃣پرداخت زکات، و4⃣ رفتن به حج و 5⃣گرفتن روزه ماه رمضان...» نام کتاب : الکافی- ط دار الحدیث نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 3  صفحه : 85 ❗️❗️ 💠💠 👌در روایات فراوانی که فوق حد تواتر است ، و شیخ حر عاملی مفصلا آنها را در وسائل الشیعه نقل می کند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 1 ص 13 باب 1 ❕ولایت اهلبیت علیهم السلام ، به عنوان رکن رکین و اساسی فرائض دینی معرفی شده است . 👌امام باقر عليه السلام فرمود ؛ « اسلام بر پنج پايه استوار است: نماز، زكات، روزه، حج و ولايت؛ و بر هيچ چيز به اندازه ولايت تأكيد نشده است » 📚الکافی ج 2 ص 18 👌 و فرمود ؛ « اسلام بر پنج چيز استوار است: نماز، زكات، حج، روزه و ولايت. زراره مى ‏گويد: پرسيدم: از ميان آنها كدام برتر است؟ فرمود: ولايت برتر است؛ زيرا ولايت كليد آنهاست و صاحب ولايت، راهنما به سوى آنها مى‏ باشد. » 📚الکافی ج 2 ص 18 ❕در روایت دیگر آمده است که راوی می گوید شنيدم كه ابو بصير از امام صادق عليه السلام پرسيد ؛ قربانت گردم! به من بگو آن كدام دين است كه خداوند عز و جل بر بندگان، فرض كرده است و ندانستن آن را بر نمى‏ تابد و جز آن را از ايشان نمى‏ پذيرد؟ امام عليه السلام فرمود: «سخنت را تكرار كن». او سخنش را باز گفت. امام عليه السلام فرمود ؛ «گواهى به اين كه معبودى جز خداى يكتا نيست و محمّد پيامبر خداست. نيز بر پا كردن نماز و پرداخت زكات و حجّ خانه خدا- براى كسى كه توانايى آن را دارد- و روزه ماه رمضان».امام عليه السلام اندكى سكوت كرد و سپس دو بار- فرمود: «و ولايت». 📚الكافي: ج 2 ص 22 ، بحار الأنوار: ج 69 ص 15 ❕امام باقر ع فرمود ؛ « اسلام بر پنج پايه استوار است: بر پا داشتن نماز و دادن زكات و حجّ خانه خدا و روزه گرفتن در ماه رمضان و ولايت ما اهل بيت. خدا در چهار تا از آنها رخصت داده ولى در ولايت رخصت نداده است، هر كس مالى ندارد زكات بر وى واجب نيست و هر كس كه نزد او مالى نباشد حج بر وى واجب نيست و هر كس مريض باشد نماز را نشسته مى ‏خواند، روزه رمضان را مى‏ خورد، ولى انسان چه سالم باشد چه مريض و چه مالدار باشد و چه بى ‏مال، ولايت بر او لازم و واجب است. » 📚خصال ج 1 ص 278 _ بحار الانوار ج 65 ص 376 ❕حال وهابی به نقلی از امام باقر ع استناد کرده است که امام ع ، ولایت را جزء فرائض پر اهمیت دینی ذکر نکرده است ، روایت مذکور از امام ع بر اساس تقیه و موافق با روایات اهلسنت صادر شده است ، چنان که اهلسنت از پیامبر گرامی نقل می کنند که فرمود ؛ « اسلام بر پنج چیز استوار شده است ؛ شهادت لا اله الا الله ، و این که محمد بنده و رسول خداوند است و اقامه نماز و پرداخت زکات ، و حج خانه خدا و روزه رمضان » « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: «بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ. شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ. وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ. وَ إِيتَاءِ الزَّكَاةِ. وَ حَجِّ الْبَيْتِ. وَ صَوْمِ رَمَضَانَ». 📚صحیح مسلم ج 1 ص 45 ❕لذا می بینیم راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛ « دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف عقیده اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » 📚 الکافی ج 1 ص 68 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد اعتقاد اهلسنت به مهدی موعود عج الله فرجه الشریف را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2604
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد جبر و اختیار و نقش خداوند در افعال ما را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2280
🤔 ❔آيت الله سيد كمال حيدرى: كتاب قرآنى كه در دست ماست، به قرائت شخصى است به نام حفص كه ١٨٠ سال پس از وفات پيامبر اسلام زندگى ميكرده است و اصولا اين آيات ربطى به محمد ندارد. نكته مهمتر اينكه: تمامى علماى شيعه و اهل سنت، اين شخص را فاسق و دروغگو و غيرقابل اعتماد معرفى كرده اند. ايشان با استناد به البانى و خوئى دو تن از بزرگان اهل سنت و شيعه، ادعاى خود را مطرح ميكند.(منتظر توهين كانال پرسمان اعتقادى به حيدرى بمانيد) ما در كانال نقد اسلام يك ويديو ترجمه كرديم از دكتر جى اسميث كه با بررسى قرآنهاى موجود، اثبات كرد كه ٣١ قرآن مختلف هم اكنون در كشورهاى اسلامى موجود است كه همه با هم اختلاف دارند ❗️❗️ 💠 💠 ❕اهلبیت علیهم السلام ، شیعیان را تاکید می کردند که قرآن را مطابق آنچه که توده مسلمین ، سینه به سینه از پیامبر گرامی ، فرا گرفته اند ، بخوانند و به اجتهادات قراء در قرائت قرآن ، توجه نکنند . 👌امام باقر ع فرمود ؛ «قرآن واحد است و از پيش‏گاه خداى يگانه و واحد فرود آمده است و اين اختلافات از راويان بر آن وارد مى ‏شود» 📚الکافی ج 2 ص 630 ❕ اين سخن، بدين معنا است كه قرائت نازل شده از جانب خدا يكى است و قرآن به نصّ واحد نازل گشته است و اختلاف در روايت اين نصّ بر حسب اجتهاد قاريان است. حديث بعدى، اين معنا را توضيح مى‏ دهد ، امام صادق ع فرمود ؛ «قرآن بر حرف واحد و از نزد خداى واحد نازل گشته است» 📚الکافی ج 2 ص 630 👌منظور نفى قرائت‏هاى متداولى است كه مردم آن‏ها را متواتر از پيامبر پنداشته‏ اند. امام چنين مطلبى را انكار مى ‏كند، زيرا قرآن به نصّ واحد نازل شده است . ❕سالم بن سلمه گويد ؛ «شخصى در محضر امام صادق عليه السّلام آياتى از قرآن را قرائت‏ كرد و به‏ طورى كه من شنيدم، قرائت او غير از قرائت ديگر مردم بود. امام عليه السّلام به وى گفت: «از اين قرائت خوددارى كن و همان‏گونه كه مردم مى ‏خوانند تو هم بخوان» 📚الکافی ج 2 ص 633 ❕ اين شخص بر حسب اجتهادات قرّاء، قرآن را به ‏وجوه مختلف قرائت كرده است و از آن‏جا كه اين قبيل قرائت‏ها، به منزله بازى با نص قرآن كريم است، امام وى را نهى كرده است و دستور داده كه همان قرائت معروفى را كه مردم ملتزم به آن هستند اختيار كند، زيرا قرائت صحيح كه در شريعت بدان امر شده، همان قرائتى است كه هر نسلى از نسل پيش تا از پيامبر و او از جبرئيل و او از خداوند ، اخذ كرده است و توجّهى به قاريانى كه فن قرائت را همانند يك نوآورى و صنعت حرفه خود قرار داده ‏اند، نبايد كرد و تنها قرائتى كه با قرائت عامه مسلمانان موافق باشد، بايد مورد توجه قرار گرفته شود. ❕سفيان بن السمط مى‏ گويد ؛ « در مورد تنزيل قرآن از امام صادق عليه السّلام پرسيدم، وى گفت: «همان‏گونه كه آموخته ‏ايد، بخوانيد» 📚الکافی ج 4 ص 667 ❕وى از نص اصلى كه براى نخستين بار نازل شده سئوال كرده است، زيرا ديده است كه قرّاء در اين زمينه اختلاف دارند و امام پاسخ مى‏ دهد كه نص اصلى همان است كه امروز ميان مردم متداول است و فرموده او (همان‏گونه كه آموخته ‏ايد بخوانيد) به اين معنا است كه بر شما (يعنى عامه مسلمانان) واجب است قرآن را همان‏گونه كه خلفا عن سلف از پيامبر گرامی فرا گرفته ‏ايد، بخوانيد. ❕على بن الحكم مى‏ گويد ؛ « عبد اللّه بن فرقد و معلّى بن خنيس براى من نقل كردند كه ما در محضر امام صادق عليه السّلام بوديم و ربيعة الرأى نيز با ما بود. در آن‏جا پيرامون فضل قرآن سخن به ميان آمد. امام صادق عليه السّلام فرمود: «اگر ابن مسعود قرآن را طبق قرائت ما نمى ‏خوانده است، گم‏راه بوده است». ربيعه گفت: گم‏راه؟ امام عليه السّلام گفت: «بلى، گم‏راه». امام صادق عليه السّلام، اضافه كرد: «ما قرآن را طبق قرائت ابىّ مى‏ خوانيم» 📚سفینه البحار ج 6 ص 81 ❕در آن مجلس درباره قرائت‏هاى غير متعارف ابن مسعود بحث مى‏ شده و امام عليه السّلام به آنان تذكر داده كه اين قرائت‏ها جايز نيست و قرائت صحيح، همان قرائت عامّه مسلمانان است و كسى كه از اين روش متداول عامه تخطّى كند گم‏راه است، زيرا چنين كسى از روش مسلمانان كه نسلا بعد نسل از پيامبر فرا گرفته ‏اند، عدول و تخطى كرده است. و اگر ابن مسعود قرآن را بر خلاف روش مسلمانان قرائت مى‏ كرده است (به فرض صحت نسبت) گم‏راه است، زيرا طريق ميانه، طريقى است كه جامعه مسلمانان در آن مشى مى ‏كنند و كسى كه از اين راه ميانه گام برون نهد، هر كس كه باشد گم‏راه خواهد بود. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕اما اين گفته امام كه ما قرآن را بر طبق قرائت ابىّ مى‏ خوانيم، اشاره است به دوران يك‏سان شدن مصحف‏ها در عهد عثمان كه ابىّ بن كعب قرآن را املاء مى‏ كرد؛ و گروهى آن را بر وفق املاء او مى ‏نوشتند و هرگاه در مورد نص اصلى اختلاف داشتند، براى رفع اختلاف به وى مراجعه مى‏ كردند و مصحف موجود كه مورد قبول عامّه مسلمانان است، بر طبق املاء ابىّ بن كعب است و قرائت منطبق بر قرائت ابىّ بن كعب، كنايه از التزام به چيزى است كه هم ‏اكنون عامه مسلمانان برآنند. 📚علوم قرآن ، معرفت ، ص 222 👌 قرائت حفص از عاصم از ابوعبدالرحمان سلمی ، از امیر مومنان ، همان قرائت عامه مسلمانان است ؛ 📚تهذیب التهذیب ج 2 ص 346 _ تاریخ الاسلام ج 11 ص 76 ❕ زيرا حفص و استاد او عاصم شديدا به آن‏چه كه با قرائت عامّه و روايت صحيح و متواتر ميان مسلمانان موافق بود، پاى‏بند بودند. اين قرائت را عاصم از شيخ خود ابو عبد الرحمان سلمى و او از امام «امير المؤمنين» اخذ كرده است و على عليه السّلام به هيچ قرائتى جز آن‏چه با نصّ اصلى وحى كه ميان مسلمانان از پيامبر متواتر بوده، قرائت نمى ‏كرده است. اين قرائت را عاصم به شاگرد خود حفص آموخته است. از اين رو در تمامى ادوار تاريخ مورد اعتماد مسلمانان قرار گرفت و اين اعتماد عمومى صرفا از اين جهت بوده است كه با نص اصلى و قرائت متداول توافق و تطابق داشته است. نسبت اين قرائت نيز به حفص، به اين معنا نيست كه اين قرائت مبتنى بر اجتهاد حفص است؛ بلكه اين يك نسبت رمزى است براى تشخيص اين قرائت و قبول قرائت حفص، به معنا قبول قرائتى است كه حفص اختيار كرده و پذيرفته است؛ زيرا اين قرائت از روز نخست بين مسلمانان متواتر و متداول بوده است. 📚التمهید فی علوم القرآن ، ج 2 ص 157 ❕بنابراین ، حفص اگر چه در زمان پیامبر نبوده است ، اما با وسائطی که به امیر مومنان ع منتهی می شود ، قرائت پیامبر را ، قرائت کرده و چون این قرائت مطابق با قرائت مشهور مسلمین بوده است ، مورد قبول تمام علما واقع شده و به عنوان قرائت رسمی قرآن معرفی شده است که غالب قرآن های کنونی بر اساس آن قرائت ، چاپ می شوند . 👌حفص می گوید ؛ «عاصم به من گفت: قرائتى را كه به تو آموختم، همان قرائتى است كه از ابو عبد الرحمان سلمى اخذ كرده‏ ام و او عينا از على عليه السّلام فرا گرفته است » 📚معرفه القراء الکبار ، ج 1 ص 75 _ الطبقات ، ج 1 ص 348 ❕قرائتی که حفص از عاصم ارائه می دهد ، مورد قبول تمام علما واقع شده و آنان او را در این قرائت تصدیق کرده اند . 👌ابن المنادى می گوید ؛ «پيشينيان حفص را در حفظ و ضبط قرآن برتر از ابن عياش مى‏ دانستند و او را به ضبط كامل قرائتى كه از عاصم آموخته بود، توصيف‏ كرده‏ اند» 📚النشر فی القراءات ، ج 1 ص 156 ❕شاطبى درباره وى مى‏ گويد ؛ «حفص به جهت دقّت و اتقان در قرائت، برتر از ديگران شمرده مى ‏شد». 📚شرح الشاطبیه ص 14 ❕ ابن معين می گويد ؛ «روايت صحيحى كه از قرائت عاصم باقى است، روايت حفص بن سليمان است» 📚النشر فی القراءات ، ج 1 ص 156 _ معجم الادباء ج 10 ص 216 ❕رفاعی نیز می گوید که حفص عالم ترین افراد به قرائت عاصم بوده است ؛ 📚غایه النهایه فی طبقات القراء ج 1 ص 254 👌می بینیم بزرگان اهلسنت ، حفص را در قرائتش ازعاصم ستوده اند و او را تصدیق و مورد مدح قرار داده اند ، اما از آنجایی که حفص شیعه بوده و از یاران امام صادق ع بوده است ؛ 📚رجال طوسی ، ص 176 _ مقباس الهدایه ج 2 ص 228 ❕برخی از علمای اهلسنت ،حفص را در نقل حدیث ( نه قرائت قرآن ) تضعیف کرده اند ، که این تضعیف هم قاعدتا به سبب شیعه بودن حفص است ، با این وجود بزرگان رجالی اهلسنت ، حفص را در نقل حدیث نیز توثیق کرده اند ، بزرگانی چون احمد و وکیع و ذهبی ، حفص را توثیق کرده اند ؛ 📚تاریخ بغداد ، ج 8 ص 186 _ میزان الاعتدال ج 1 ص 558 👌مرحوم محقق خویی نیز مطابق آنچه از اهلسنت نقل شده است ، حفص را تضعیف می کند ، که ما روشن کردیم این تضعیف اشتباه است و همگان حفص را در نقل قرائت ، توثیق و تصدیق کرده و در نقل روایت هم ، بزرگان رجالی اهلسنت ، حفص را توثیق کرده اند . ❕با این وجود ، محقق خوئی تصریح می کند که چون مثلا ائمه ، ردع و ممنوعیتی بر این قرائات مشهور ، ( مانند قرائت حفص ) ، صادر نکرده اند ، این نشان از اعتبار و حجیت چنین قرائاتی است ، زیرا مورد تایید معصومین ع قرار گرفته است ؛ 📚البیان فی تفسیر القرآن ص 166 ❕بنابراین قرآن یک قرائت مشهور بین مسلمین دارد که سینه به سینه به پیامبر گرامی منتهی می شود که قرائت حفص از عاصم ، مطابق با همین قرائت مشهور است و سایر قرائات ، اجتهادات قراء است که هیچ ارزش و اعتباری ندارد ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1053 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir