eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
220 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕پاسخ دیشب ما به معاندین بی رگ و ریشه ، اساسی بوده است که آنان را به یاوه گویی و فحاشی و توهین به علمای شیعه چون علامه مجلسی واداشته است ، پاسخ ما را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3640 👌اینان در پاسخ ما از افراد و سایت هایی نقل قول آورده اند که عبدالمطلب ع با هاله بنت وهب در همان مجلسی عروسی کرد که عبدالله ع با آمنه ازدواج کرده است ، در ذیل همین مطالب ، معاند بیسواد منبع نقل قول این سایت ها را آورده است که منابع اهلسنت می باشد و ما ثابت کردیم که روایت آنان در این زمینه جعلی است و ‌روایات شیعه بر خلاف نقل آنها است ، اگر این افراد و سایت ها از روایات شیعه اطلاع نداشته اند ، تقصیر ما نیست . ❕ما ماموریم که روایات اهلسنت را در مواردی که قرینه بر صحت ندارند و بر خلاف نقلهای شیعه است یا از راویان ضعیف نقل قول کرده اند ، طرد کنیم . 👌راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛ « دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف عقیده اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » 📚 الکافی : ج 1 ص 68 ❕در روایت دیگر آمده است که راوی از ایشان سوال کرد ؛ « ما به نزد این مخالفین می رویم و از آنان حدیث می شنویم ... امام ع فرمود ؛ « به نزد آنان ( اهل سنت ) نرو و از آنان روایت مشنو » « لا تاتهم و لا تسمع منهم لعنهم الله و لعن مللهم المشرکه » 📚بحار الانوار : ج 2 ص 216 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔ماله‌کشی شیعیان بر کفر ابوطالب! آیا می‌دانستید حتی ابوطالب هم نبوت محمد را باور نمی‌کرد؟! [ به ابوطالب گفتند چرا به محمد ایمان نمی‌آوری؟ او گفت: به‌خاطر دشنام و ننگ قریش! (ماله‌کشیِ) امام صادق: ابوطالب اظهار كفر مى‌كرد و ايمانش را پنهان مى‌داشت و چون وفاتش فرا رسيد خداوند به رسول اكرم وحى كرد كه از مكه بيرون رو كه در آن ياورى براى تو نيست ] 📚 کمال الدین(شیخ‌صدوق) ٫ترجمه پهلوان ٫ج۱ ٫ص۳۴۳ توضیح: اسلامگرایان که به اعتراف خودشان نُه دهم دینشان تقیه است در توجیه این مسئله می‌گویند ابوطالب تظاهر به کفر می‌کرد تا بتواند از محمد حمایت و محافظت کند! سوال اینجاست: چگونه حمزه عموی پیامبر، علی‌رغم اینکه اظهار اسلام می‌کرد باز هم می‌توانست از محمد حمایت کند؟! از طرفی می‌دانیم خود ابولهب (عموی دیگر محمد) نیز علی‌رغم اینکه از سران کفر در مکه بود، باز هم حامی محمد بوده و حتی یک‌بار جان محمد را از مرگ حتمی نجات داده بود . بنابراین این ماله‌کشی شیعیان وجهی ندارد ❗️❗️ 💠💠 👌ایمان ابوطالب از منظر روایات شیعه و دیدگاه امامان علیهم السلام قطعی بوده و در این رابطه شک و تردید نیست ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2026 ❕در روایاتی تصریح شده است که ابوطالب ع ایمان داشتند ، اما از روی تقیه ، ایمان خود را پنهان می داشتند ، چنان که در روایتی امام صادق ع فرمود ؛ «همانا مَثَل ابوطالب مانند اصحاب كهف است كه ايمان خود را پنهان كرده و شرك را آشكار ساختند ولذا خداوند دوبار به آنان اجر داده است.» « إِنَّ مَثَلَ أَبِي طَالِبٍ مَثَلُ أَصْحَابِ الْكَهْفِ أَسَرُّوا الْإِيمَانَ وَ أَظْهَرُوا الشِّرْكَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ » 📚الکافی ج 1 ص 448 ❕امام عسکری ع فرمود ؛ « ابوطالب مانند مومن آل فرعون بود ، که ایمانش را پنهان می داشت » « إِنَّ أَبَا طَالِبٍ كَمُؤْمِنِ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ » 📚وسائل الشیعه : ج 16 ص 232 ❔حال پرسش معاند اینجاست که چرا ابوطالب ایمان خود را پنهان داشت ، اگر برای دفاع از پیامبر بوده است ، نیازی به پنهانی ایمان نداشته ، بلکه می توانیست اظهار ایمان کند و از پیامبر دفاع هم بکند ، چنان که حمزه اظهار ایمان کرد و مدافع پیامبر هم بود ❗️ 👌برای پاسخ توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣معاند تصور کرده است که ابوطالب ع ، به صورت مطلق از همه افراد ، ایمان خود را پنهان کرده بود ، در حالی که چنین مطلبی صحیح نیست ، ایشان در برابر دیگران اظهار ایمان هم می کردند ، چنان که در روایتی آمده است که از امام صادق ع سوال کردند ؛ « آنان ( اهلسنت ) گمان می کنند که ابوطالب ع کافر بوده است ، امام ع فرمود : « دروغ می گویند ، چگونه او کافر بوده است در حالی که می گفت : آيا نمى‏ دانيد كه ما محمد را همانند موسى پيامبر و رسول خدا مى‏ دانيم و نام و نشان او در كتب آسمانى قيد گرديده است (و ما آن را يافته‏ ا يم) » « قِيلَ لَهُ إِنَّهُمْ يَزْعُمُونَ أَنَّ أَبَا طَالِبٍ كَانَ كَافِراً فَقَالَ كَذَبُوا كَيْفَ يَكُونُ كَافِراً وَ هُوَ يَقُولُ‏ أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّا وَجَدْنَا مُحَمَّداً نَبِيّاً كَمُوسَى خُطَّ فِي أَوَّلِ الْكُتُب‏ » 📚الکافی ج 1 ص 448 ❕در روایت دیگر آمده است که مردى به ابن عباس گفت ؛ « اى عمو زاده رسول خدا به من خبر ده كه ابو طالب مسلمان بود يا نه؟ فرمود چگونه مسلمان نبود با اينكه گفته است ؛ دانستند كه فرزند ما (محمد) نزد ما مورد تكذيب نيست و به گفته باطل اعتناء ندارد » « أَنَّهُ سَأَلَهُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ يَا ابْنَ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِي عَنْ أَبِي طَالِبٍ هَلْ كَانَ مُسْلِماً فَقَالَ وَ كَيْفَ لَمْ يَكُنْ مُسْلِماً وَ هُوَ الْقَائِلُ‏ وَ قَدْ عَلِمُوا أَنَّ ابْنَنَا لَا مُكَذَّبٌ لَدَيْنَا وَ لَا يُعْبَأُ بِقَوْلِ [بِقِيلِ‏] الْأَبَاطِلِ‏ » 📚امالی صدوق ، ص 614 👌ما در گذشته از مصادر تاریخی و حدیثی اهلسنت ، ثابت کرده ایم که ابوطالب ع مومن بود و اظهار ایمان در برابر دیگران می کرد ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1059 ❕بنابراین ابوطاب ع به صورت مطلق و در برابر همگان ، ایمان خود را پنهان نمی کردند ، بلکه اظهار ایمان می کردند ، تنها در جایی که صلاح و مصلحت می دانستند ، ایمان خود را پنهان می داشتند ، آن هم در برابر سران و بزرگان قریش بوده است ، چنان که علامه مجلسی تصریح می کند که ابوطالب ع تنها در برابر کسانی که لازم بود در نزد آنان تقیه کند ، ( بزرگان قریش ) ، ایمان خود را پنهان می داشت ، نه در برابر همگان ؛ « ای عند من تجب التقیه عنده لا عند جمیع الناس » 📚مراه العقول ج 5 ص 253 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 2⃣ابوطالب ع بزرگ قریش و مکیان بود ، و مکیان و قریش از هیبت و نفوذ و قدرت او حساب می بردند و کلام و عملکردش در میان همگان موثر و پر نفوذ بود ، چنان که بلاذری در مورد ابوطالب ع می نویسد ؛ « فكان منيعا عزيزا في قريش ... كانت قريش تطعم فإذا أطعم (أبو طالب) لم يطعم يومئذ أحد غيره‏ » « ابوطالب استوار و نیرومند و شکست ناپذیر در میان قریش بود ، قریش ( حجاج ) را اطعام می کرد ، اما زمانی که ابوطالب اطعام می کرد ، کسی جز او اقدام به اطعام کردن نمی کرد » 📚انساب الاشراف ، ج 2 ص 23 ❕بزرگان قریش وقتی می خواستند شکایت پیامبر ص به نزد ابوطالب ع ببرند ، تصریح می کردند که ابوطالب از نظر سن و شرافت ، بر همگان برتری دارد ؛ « یا اباطالب ان لک سنا و شرفا » 📚تاریخ طبری ، ج 2 ص 323 _ الکامل فی التاریخ ، ج 2 ص 64 _ البدایه و النهایه ج 3 ص 47 👌ابوطالب ع از این نفوذ و جایگاه خود ( بدون آنکه لزوما نیاز به جنگ و شمشیر باشد ) ، در جهت حمایت پیامبر گرامی ص استفاده می کرد و قریش نمی توانست این نفوذ و جایگاه او را نادیده بگیرد ، در حالی که اگر ابوطالب در برابر بزرگان قریش اظهار ایمان می کرد ، دیگر جایگاه و نفوذ خود را در نزد آنان از دست می داد و نمی توانست حمایت لازم و بدون جنگ و کشتار را از پیامبر گرامی داشته باشد . ❕اما حمزه ع چون آن نفوذ و جایگاه ابوطالب ع را نداشت ، نیازی نمیدید که با بزرگان قریش مدارا کند و اظهار ایمان نکند و بخواهد از این طریق پیامبر را حمایت کند ، لذا حمایت حمزه با شمشیر بود ، اما حمایت ابوطالب ، با نفوذ و شوکت و جایگاه . 👌بر همین اساس ، برخی از نویسندگان می نویسند ؛ « ما مى ‏توانيم دريابيم كه سرّى بودن ايمان ابوطالب عليه السلام ضرورتى غيرقابل ‏انكار بوده است، زيرا دعوت پيامبر نيازمند شخصيتى اجتماعى و نيرومند بود تا آن‏را پشتيبانى كند، و رهبر آن‏را از دشمنان حفظ نمايد و خود نيز در ظاهر در هيچ‏يك از دو طرف نزاع نباشد. اگر ابوطالب، كه شخصيتى بزرگ و سرشناس در ميان قريش بود، ايمانش را كتمان نمى‏ كرد نمى ‏توانست امر خود را پيش ببرد و از پيامبر دفاع كند؛ دفاعى كه در حقيقت به‏ خاطر اعتقاد و ايمان به نبوت حضرت بود، اگرچه مشركين‏ مى پنداشتند كه به خاطر آن‏كه پسر برادر او است، از او پشتيبانى مى‏ كند. » 📚شیعه شناسی ، رضوانی ، ج 1 ص 700 3⃣از سوی دیگر ، ابوطالب ع ، رئیس بنی هاشم بود ، به خلاف حمزه ع ، اگر ابوطالب ع صراحتا در برابر بزرگان قریش اظهار ایمان می کرد ، به قریش بهانه می داد که بنی هاشم را دشمن خود بپندارد و همگان بر ضد آنان جمع شوند و بزرگ و کوچک بنی هاشم را از دم تیغ بگذرانند ، لذا ابوطالب ع از اظهار ایمان در برابر بزرگان قریش امتناع می کرد ، تا جان بنی هاشم را حفظ کند ، در حالی که چنین محدودیتی برای حمزه ع نبوده است . 👌امیر مومنان ع در روایتی به این نکته اشاره کرده و می فرماید ؛ « به خداوند سوگند که ابوطالب ، مومن و مسلمان بود که ایمان خود را پنهان می کرد ، زیرا ترس بنی هاشم را داشت ( که اگر اظهار ایمان کند ) ، قریش با بنی هاشم اعلام جنگ و دشمنی کند » « كَانَ وَ اللَّهِ أَبُو طَالِبٍ عَبْدُ مَنَافِ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ مُؤْمِناً مُسْلِماً يَكْتُمُ إِيمَانَهُ مَخَافَةً عَلَى بَنِي هَاشِمٍ أَنْ تُنَابِذَهَا قُرَيْشُ » 📚بحار الانوار ج 35 ص 114 _ وسائل الشیعه ، ج 16 ص 231 ❕ابولهب نیز اگر چه در موردی به خاطر انگیزه خویشاوندی و برانگیخته شدن حس عصبیت او ، مانع قتل پیامبر گرامی ص توسط مشرکین شد ؛ 📚الکافی ج 8 ص 277 👌اما پس از این جریان از عملکرد خود پشیمان شد و از جمله کسانی بود که تصمیم به قتل پیامبر گرامی ص گرفت و به همراه دیگران در کشتن پیامبر گرامی ص مشارکت کرد که با هجرت پیامبر گرامی ص و خوابیدن علی ع در بستر پیامبر ، نقشه او ، نقش بر آب شد ؛ « کان فیهم ابولهب ... لیتفرق دمه فی بطون قریش » 📚الخرائج و الجرائح ، ج 1 ص 143 _ بحار الانوار ج 19 ص 79 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
⚫️فرا رسیدن سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام را تسلیت می گوییم . ✔️چند پرسش و پاسخ پیرامون ایشان ؛ 1⃣مقام ایشان در روایات شیعه و اینکه ایشان از اوصیاء حضرت عیسی علیهما السلام بوده اند ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1058 2⃣ادله ای که برای ایمان ابوطالب از کتب اهل سنت ارائه دادید قانع کننده نیست ❗️برای دوستان ام ارائه دادم اما قبول نکردند ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1059 3⃣همانطور که می دانید ابوطالب اسم اصلی خودش نیست بلکه کینه است. در واقع اسم اصلی ابوطالب عبد مناف است. عبد مناف یعنی بنده ی مناف و مناف یکی از بزرگ ترین بت های مشرکین بوده. حالا سوال اینجاست اگر ابوطالب ایمان اورده بود چرا نام خودش را عوض نکرد؟ حتی چرا‌ مخفیانه نام خودش را عوض نکرد؟ چنانکه‌ می دانید این اسم درست نیست و جایز نیست! چرا اسمش را حتی مخفیانه عوض نکرد ‼️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1069 4⃣آيا ابوطالب، پدر امام على و عموى محمد، به اسلام ايمان آورد ؟ در یکی از معتبر‌ترین کتاب‌های تفسیری شیعه در این خصوص آمده ... امام‌باقر گفت: اسلام جز به عزت ما نمى‌افزايد، از اين رو ما از غيرمسلمانان ارث مى‌بريم و آنان از ما ارث نمى‌برند، ميراث ابوطالب در دست ماست(چون او کافر بود و ما مسلمانیم). ما معتقد به ارث بردن مسلمان از كافر فقط ميان فرزند و پدر هستيم نه ميان زن و شوهر ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2026 5⃣اسلامگرایان که به اعتراف خودشان نُه دهم دینشان تقیه است در توجیه این مسئله می‌گویند ابوطالب تظاهر به کفر می‌کرد تا بتواند از محمد حمایت و محافظت کند! سوال اینجاست: چگونه حمزه عموی پیامبر، علی‌رغم اینکه اظهار اسلام می‌کرد باز هم می‌توانست از محمد حمایت کند؟! از طرفی می‌دانیم خود ابولهب (عموی دیگر محمد) نیز علی‌رغم اینکه از سران کفر در مکه بود، باز هم حامی محمد بوده و حتی یک‌بار جان محمد را از مرگ حتمی نجات داده بود . بنابراین این ماله‌کشی شیعیان وجهی ندارد ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3648 ipasookh.ir
🤔 ❔عجز و لابه محمد به كعبه و اثبات تحريف قرآن توسط مجلسى : مقداد بن اسود کندی نقل می‌کند که گفته: پيامبر اسلام در حالى كه به پرده كعبه آويزان شده بود ميگفت: خدايا مرا قدرت بده، از من پيشتيبانى كن و مرا معروف و نامدار كن! جبرئیل نازل نازل شد و گفت بخوان محمد، گفت چه چيزى را؟ گفت: مگر به تو سعه صدر نداديم؟ و بار گران را از دوشت برنداشتيم؟ بارى كه پشتت را خم كرده بود! و تو را نامدار كرديم بوسيله دامادت على!! پس محمد آنرا خواند و ابن مسعود آنرا نوشت ولى عثمان در حين گردآورى قرآن آنرا حذف كرد : المقداد بن أسود الكندي قال: كنا مع رسول الله وهو متعلق بأستار الكعبة، وهو يقول: اللهم اعضدني واشدد أزري واشرح صدري وارفع ذكري، فنزل جبرئيل وقال: أقرأ يا محمد، قال: وما أقرأ ؟ قال أقرأ: " ألم نشرح لك صدرك * ووضعنا عنك وزرك * الذي أنقض ظهرك * ورفعنا لك ذكرك، بعلي صهرك؟ فقال: فقرأها وأثبتها ابن مسعود في مصحفه فأسقطها عثمان : مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ٣٦، ص ١١٦، ح ٦٣ ❗️❗️ 💠💠 ❕این روایت از حیث سندی ضعیف و مرفوعه است و راویان آن ذکر نشده است ، چنان که در سند روایت آمده است ؛ « بالاسناد یرفعه » 👌از سوی دیگر ، ما اگر از ضعف سندی این روایت چشم پوشی کنیم ، باز هم روایت مذکور مفهوم روشنی دارد و تحریف به معنای کم شدن آیه ای از قرآن را ثابت نمی کند . ❕خداوند قرآن را بر پیامبر گرامی نازل کرد ، تا ایشان مبین و مفسر قرآن باشند ، چنان که می فرماید ؛ « أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ » « ما اين ذكر (قرآن) را بر تو نازل كرديم تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها تبيين كنى، شايد انديشه كنند. » ( نحل 44 ) 👌پیامبر گرامی اسلام ، آیات بسیاری را تفسیر کردند و تصریح کردند که این آیات در شان علی و اهل بیت علیهم السلام نازل شده است ، چنان که احمد بن حنبل رئیس حنابله چنین می گفت ؛ « فضائلی که برای علی شمارش شده است به اندازه ای است که برای هیچیک از صحابه آنچنان فضائلی ذکر نشده است » « ما جاء لأحد من أصحاب رسول اللّه صلى اللّه عليه (و آله) و سلم من الفضائل ما جاء لعلى بن أبى طالب عليه السلام. » 📚مستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص107 ❕و یا از ابن عباس نقل می کنند که می گفت ؛ « آیاتی که در قرآن در شان علی روایت شده است ، در حق هیچ یک از صحابه نازل نشده است » « ما نزل فى أحد من كتاب اللّه تعالى ما نزل فى على عليه السلام » 📚الصواعق المحرقه : ص 76 _ نور الابصار شبلنجی : ص73 🔷خطیب بغدادی نیز از ابن عباس نقل می کند ؛ « سیصد آیه در قرآن در شان علی نازل شده است » «نزلت فى على عليه السلام ثلاثمائة آية » 📚تاریخ بغداد : ج 2 ص 221 ❕در روایات ما نیز آمده است که علی علیه السلام فرمود ؛ « قرآن به چهار قسمت تقسیم می شود ، یک چهارم آن در شان ما نازل شده است و یک چهارم در مذمت دشمنان ما و یک چهارم آن سنن و امثال است و یک چهارم در رابطه با فرائض و احکام است و کرائم و آیات برگزیده قرآن در شان ما است » «نَزَلَ الْقُرْآنُ أَرْبَاعاً رُبُعٌ فِينَا وَ رُبُعٌ فِي عَدُوِّنَا وَ رُبُعٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ رُبُعٌ فَرَائِضُ وَ أَحْكَامٌ وَ لَنَا كَرَائِمُ الْقُرْآن‏ » 📚تفسیر فرات کوفی ص 47 _ البرهان ج 1 ص 52 _ بحار الانوار ج 24 ص 305 ❕بنابراین ، آیات بسیاری از قرآن در شان و فضل و مقام علی و اهلبیت علیهم السلام نازل شده و توسط پیامبر گرامی ، تفسیر و تطبیق داده شده است ، چنان که ابوبصیر از امام صادق ع سوال کرد ؛ « مردم ( اهلسنت ) مى‏ گويند: پس چرا نامى از على و اهل بيت او در كتاب خداوند عز و جل به ميان نيامده است؟ امام ع فرمود ؛ «به آنها بگوييد: بر پيامبر صلى الله عليه و آله نماز نازل شد، در حالى كه سه و چهار ركعت بودن آن از سوى خداوند، مورد تصريح قرار نگرفت و اين پيامبر بود كه آن را براى مردم تفسير كرد. نيز زكات بر پيامبر نازل شد و تصريح نشد كه در هر چهل درهم، يك درهم زكات بدان تعلّق مى ‏گيرد و پيامبر آن را براى مردم تفسير فرمود. نيز حج بر پيامبر نازل شد و گفته نشد هفت بار طواف كنيد و خود پيامبر، اين حقيقت را براى آنها باز گفت و آيه: «خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولو الأمر خود را اطاعت كنيد» نازل شد كه در حقيقت در حقّ على، حسن و حسين نازل شده است ( و پیامبر چنین تفسیر کرد )» 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 « إنَّ النّاسَ يَقولونَ: فَما لَهُ لَم يُسَمِّ عَلِيّاً وأهلَ بَيتِهِ عليهم السلام في كِتابِ اللَّهِ عز و جل؟ فَقالَ: قولوا لَهُم: إنَّ رَسول َ‏اللَّهِ صلى الله عليه و آله نَزَلَت عَلَيهِ الصَّلاةُ ولَم يُسَمِّ اللَّهُ لَهُم ثَلاثاً ولا أربَعاً حَتّى‏ كانَ رَسول ُ‏اللَّهِ صلى الله عليه و آله هُوَ الَّذي فَسَّرَ ذلِكَ لَهُم، ونَزَلَت عَلَيهِ الزَّكاةُ و لَم يُسَمِّ لَهُم مِن كُلِّ أربَعينَ دِرهَماً دِرهَمٌ حَتّى‏ كانَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله هُوَ الَّذي فَسَّرَ ذلِكَ لَهُم، ونَزَلَ الحَجُّ فَلَم يَقُل لَهُم طوفوا اسبوعاً حَتّى‏ كانَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله هُوَ الَّذي فَسَّرَ ذلِكَ لَهُم، ونَزَلَت: «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» ونزلت في عَلِيٍّ وَالحَسَنِ وَالحُسَينِ عليهم السلام. » 📚الکافی ج 1 ص 276 ❕روشن است که تفسیر و تطبیق پیامبر ، به تعلیم جبرئیل و وحی الهی بوده است ، چنان که می فرماید ؛ « ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ _ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏ » « و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏ گويد. آنچه آورده چيزى جز وحى نيست كه به او وحى شده است. » ( نجم 3_4 ) 👌در روایت مورد استناد معاند نیز ، به عنوان شرح و تفسیر آیه ، تصریح شده است که خداوند به واسطه علی ع پیامبرش را یاری کرد و نام و آیین پیامبر را پر آوازه ساخت ، این تفسیر و شرح آیه مذکور ، در مصحف ابن مسعود ، بوده است و ابن مسعود به عنوان توضیح و شرح آیات مذکور ، نام علی ع را در کنار آیات شریفه ، آورده بود ، اما عثمان در هنگام یکسان سازی مصاحف ، این مطلب را حذف کرد یعنی نام علی ع را که به عنوان شرح آیات مذکور در کنار آیات ثبت شده بود ، حذف کرد . ❕شبیه این نقل ، در روایات اهلسنت هم از ابن مسعود ، در ذیل آیه ابلاغ نقل شده است ، خداوند در آیه مذکور می فرماید ؛ « يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ » « اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است كاملا (به مردم) برسان و اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده ‏اى و خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم نگاه مى‏ دارد، و خداوند جمعيت كافران (لجوج) را هدايت نمى‏ كند. » ( مائده 67 ) ❕این آیه مطابق روایات صریح اهلسنت ، در شان علی ع در جریان غدیر خم نازل شده است ، چنان که در ذیل گفته ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3128 👌ابن مسعود به عنوان شرح و توضیح آیه ، تصریح می کرد که آنچه پیامبر مامور به ابلاغ آن بوده است ، ولایت علی ع است ، لذا آیه مذکور را چنین می خواند ؛ «یا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ‏- إنّ عليّا مولى‏ المؤمنين‏- و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته ... هكذا كنّا نقرء الآية على عهد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله‏ » « اى رسول آن چه بر تو از سوى پروردگارت فرود آمده، برسان که به تحقيق على مولاى مؤمنان است و اگر چنين نكنى، رسالت آن را نرسانده‏ اى ... ما آیه را در زمان پیامبر چنین می خواندیم » 📚شواهد التتزیل ، ج 1 ص 256 _ الدر المنثور ، ج 2 ص 298 _ فتح القدیر ، ج 2 ص 60 ❕بنابراین ، چنین روایاتی تنها در مقام بیان شرح و تفسیر آیات است ، نه آنکه بگوید اصل قرآن مورد تحریف واقع شده است ، در روایت مورد استناد معاند نیز ، اصل قرآن تحریف نشده است ، بلکه شرح و تفسیر آیه ، توسط عثمان حذف شده است ، علمای شیعه بارها متذکر این نکته شده اند ؛ « ماخوذه من الوحی ، لا انها کانت من اجزاء القرآن » ( الوافی ، فیض کاشانی ، ج 9 ص 1778 ) _ « هذه الزیاده من تفسیر الآیه لا متنها » ( طریق الوصول الی مهمات الاصول ، مکارم شیرازی ، ج 1 ص 59 ) _ « على أنّ المراد من تلك الآيات، ما كان مأخوذا من الوحي من قبيل التفسير و تبيين المراد، لا من القرآن الكريم على حقيقته، حتى يقال إنّه يدلّ على نقصان القرآن » ( التحقیق فی نفی القرآن عن التحریف ، علی میلانی ، ص 77 ) @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔مبعث خاتم الانبیاء ﷺ در چه زمانی رخ داد؟ ✍🏻 آنحضرت ﷺ هم‌زمان با نزول نخستین وحي الهی توسط جبریل امین در غار حرا، به پیغمبری رسید. ﴿شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ فِیهِ ٱلۡقُرۡءَانُ هُدࣰى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَـٰتࣲ مِّنَ ٱلۡهُدَىٰ وَٱلۡفُرۡقَانِ﴾ ماه رمضان، که قرآن در آن نازل شد. قرآنی که سراسرش هدایتگر مردم است و دارای دلایلی روشن و آشکار از هدایت می‌باشد، و مایه جدایی [حق از باطل] است. [بقره ١٨٥] 👈🏻 لذا نزول قرآن عظیم‌الشأن، [هم نزول دفعي از نزد خدا به آسمان؛ و هم شروع نزول تدریجی آن از آسمان به پیغمبر] هردو در ماه مبارک رمضان بوده است. و بنابراین، مبعث پیغمبر خدا ﷺ نیز در همین ماه شریف، با نزول نخستین وحي الهی [آیات ابتدائی سوره علق] می‌باشد. امام مبارکفوری [رحمه الله] در کتاب "الرحیق المختوم" می‌فرماید : ✍🏻 با بررسی قرائن و شواهد و دلایل مختلف، می‌توانیم سالروز بعثت پیامبر اکرم ﷺ را شامگاهان دوشنبه بیست ویکم رمضان، مطابق با دهم اگوست سال 610 میلادی، شب هنگام، معین سازیم که در آن اوان، ایشان دقیقاً چهل سال قمری و شش ماه و دوازده روز از عمر شریف‌شان می‌گذشته است که برابر با 39 سال شمسی و 2 ماه و 20 روز خواهد بود. شیخ صدوق با سند معتبر روایت می‌کند : حَدَّثَنِي عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ النَّيْسَابُورِيُّ الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ النَّيْسَابُورِيُّ قَالَ قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْفَضْلُ بْنُ شَاذَانَ النَّيْسَابُورِيُّ عَنِ الرِّضَا [عَلَيْهِ السَّلاَمُ] قَالَ : ... فَإِنْ قِيلَ فَلِمَ جُعِلَ الصَّوْمُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ خَاصَّةً دُونَ سَائِرِ الشُّهُورِ قِيلَ لِأَنَّ شَهْرَ رَمَضَانَ هُوَ الشَّهْرُ اَلَّذِي أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ الْقُرْآنَ وَفِيهِ فَرَّقَ اللَّهُ بَيْنَ أَهْلِ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى {شَهْرُ رَمَضٰانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنّٰاسِ وَبَيِّنٰاتٍ مِنَ الْهُدىٰ وَالْفُرْقٰانِ} وَفِيهِ نُبِّئَ مُحَمَّدٌ ﷺ. ✍🏻 امام رضا فرمود : اگر پرسیده شود که چرا فقط روزه‌ی ماه رمضان واجب شد، نه سایر ماه‌ها؟ باید گفت : زیرا خدا در این ماه، قرآن را نازل فرمود و در این ماه، حضرت محمد ﷺ مبعوث شد. 📚 علل الشرائع 251/1 📚 بحار الأنوار 369/93 📚 وسائل الشيعة 242/10 📝 شیعیان، بدون اینکه توجه به حدیث معتبر خودشان [که فرستادیم] کنند، روز 27 رجب را مبعث قرار دادند و به دو حدیث ضعیف تمسّک کردند ... ❗️ 💠💠 👌اجماع علمای شیعه بر آن است که مبعث پیامبر گرامی اسلام ، در بیست و هفتم ماه رجب بوده است و روایات متواتری از اهلبیت ع در این رابطه داریم که ضعف سندی یک ، یا دو تای آنها ، ضرری به اصل مطلب وارد نمی کند ، چنان که علامه مجلسی می نویسد ؛ « بدان كه اجماعى علماى شيعه است كه بعثت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در بيست و هفتم ماه مبارك رجب واقع شد و احاديث معتبره از ائمه هدى عليهم السّلام بر اين مضمون وارد است‏ » 📚حیاه القلوب ، ج 3 ص 671 ❕امام صادق ع فرمود ؛ « در روز بیست و هفتم ماه رجب ، رسول الله ص به پیامبری مبعوث شد » « يَوْمُ سَبْعَةٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ نُبِّئَ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ » 📚الکافی ج 3 ص 469 _ مسار الشیعه ص 72 _ المقنعه ، ص 37 _ التهذیب ، ج 3 ص 185 ❕امام جواد ع فرمود ؛ « در رجب ، شبی است که برتر است از هر آنچه که خورشید بر آن می تابد ، و آن شب ، شب بیست و هفتم ماه رجب است ، که پیامبر اسلام در صبح آن ، به رسالت مبعوث شد » « إِنَّ فِي رَجَبٍ لَلَيْلَةً خَيْرٌ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ هِيَ لَيْلَةُ سَبْعٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ- فِيهَا نُبِّئَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي صَبِيحَتِهَا » 📚مصباح المتهجد ، ص 749 _ وسائل الشیعه ج 8 ص 111 ❕ابن عباس می گفت ؛ « در شب بیست و هفتم ماه رجب بود که پیامبر به رسالت مبعوث شد » « كَانَ يَقُولُ فِي سَبْعٍ وَ عِشْرِينَ لَيْلَةً خَلَتْ مِنْ رَجَبٍ بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً ص‏ » 📚بحار الانوار ، ج 97 ص 51 _ مستدرک الوسائل ج 6 ص 291 ❕امام صادق ع فرمود ؛ « روزه ، روز بیست و هفتم ماه رجب را ترک نکن ، چرا که آن روز ، همان روزی است که نبوت بر محمد ص ، نازل شد و ثوابش به مانند ثواب شصت ماه است » «لَا تَدَعْ صِيَامَ يَوْمِ سَبْعَةٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ- فَإِنَّهُ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي أُنْزِلَتْ فِيهِ النُّبُوَّةُ عَلَى مُحَمَّدٍ ص- وَ ثَوَابُهُ مِثْلُ سِتِّينَ شَهْراً لَكُمْ » 📚الفقیه ، ج 2 ص 90 _ ثواب الاعمال ، ص 99 _ الکافی ج 4 ص 148 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕امام کاظم ع فرمود ؛ « خداوند ، محمد را در بیست و هفتم ماه رجب ، به عنوان رحمتی برای جهانیان مبعوث کرد ، هرکس آن روز را روزه بدارد ، خداوند پاداش روزه داری شصت ماه را به او می دهد » «بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُحَمَّداً ص رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ فِي سَبْعٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ فَمَنْ صَامَ ذَلِكَ الْيَوْمَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ صِيَامَ سِتِّينَ شَهْراً » 📚الکافی ج 4 ص 149 _ وسائل الشیعه ج 10 ص 448 👌خود پیامبر گرامی فرمود ؛ « در بیست و هفتم ماه رجب ، خداوند محمد را مبعوث کرد » «فِي سَابِعٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً » 📚مستدرک الوسائل ج 7 ص 518 ❕روایات فراوان دیگری در این رابطه و فضل نماز و روزه ، بیست و هفتم ماه رجب ، در مجامع روایی ما وارد شده است ، که به نظر می رسد ، در آنچه که نقل شد ، کفایت باشد . 👌جالب آن است که در روایات اهلسنت هم ، تصریح شده است که بعثت پیامبر گرامی اسلام ، در بیست و هفتم ماه رجب بوده است ، که متاسفانه وهابیون بیسواد فضای مجازی ، به این روایات توجه ندارند . ❕از پیامبر گرامی نقل می کنند که فرمود ؛ « در رجب ، روز و شبی است که هرکس روزش را روزه بگیرد و شبش را عبادت کند ، مانند آن است که صد سال روزگار را ، روزه گرفته است ، و آن بیست و هفتم ماه رجب است که در آن روز ، خداوند ، محمد را به رسالت مبعوث کرد » «في رجب يوم وليلة من صام ذلك اليوم وقام تلك الليلة كان كمن صام من الدهر مائة سنة وهو لثلاث بقين من رجب وفيه بعث الله محمدا صلى الله عليه وسلم » 📚شعب الایمان ، بیهقی ، ج 3 ص 374 _ کنزالعمال ، ج 12 ص 312 _ الدر المنثور ، ج 3 ص 235 ❕یا در نقل دیگر می آورند که ابوهریره می گوید ؛ « هرکس روز ، بیست و هفتم از ماه رجب را روزه بگیرد ، خداوند برای او پاداش شصت ماه روزه را می نویسد ، آن روز ، همان روزی است که جبرئیل ، بر پیامبر به رسالت ، نازل شد » « من صام يوم سبعة وعشرين من رجب كتب له صيام ستين شهرا ، وهو اليوم الَّذي نزل فيه جبريل على النبي صلى الله عليه وسلم بالرسالة أول يوم هبط فيه » 📚المنتظم فی تاریخ الامم ، ابن الجوزی ، ج 2 ص 349 _ السیره الحلبیه ، ج 1 ص 384 👌متاسفانه اهلسنت بر خلاف این روایات ، استدلال می کنند که چون قرآن در ماه رمضان بر پیامبر ص ، نازل شده است ، پس بعثت ایشان در ماه رمضان بوده است ❗️ 👌برای پاسخ به این اشکال باید توجه کنیم که از يك سو می خوانیم که « قرآن در ليله مباركه نازل شده است » ( دخان 3 ) ❕از سوى ديگر در آيه 185 سوره بقره آمده است : « ماه رمضان را روزه بداريد، ماهى كه قرآن در آن نازل شده است » 👌و از سوى سوم در سوره قدر مى‏ خوانيم « إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ » « ما آن را در شب قدر نازل كرديم » ❕از مجموع اين آيات به خوبى استفاده مى‏ شود كه آن شب مباركى كه در آيه مورد بحث به آن اشاره شده شب قدر در ماه مبارك رمضان است. 👌همینطور از آيات متعددى استفاده مى‏ شود كه پيامبر ص قبل از نزول تدريجى قرآن از آن آگاهى داشت، مانند آيه 114 سوره طه « و لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى‏ إِلَيْكَ وَحْيُهُ » « پيش از آنكه وحى در باره قرآن بر تو نازل شود نسبت به آن عجله مكن » ❕و در آيه 16 سوره قيامة آمده است ؛ « لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ » « زبان خود را براى عجله به قرآن حركت مده » 👌از مجموع اين آيات مى‏ توان نتيجه گرفت كه قرآن داراى دو نوع نزول بوده است ؛ ❕ اول « نزول دفعى » و جمعى كه يك جا از سوى خداوند بر قلب پاك پيامبر ص در ماه رمضان و شب قدر نازل گرديده ، دوم « نزول تدريجى » كه بر حسب شرائط و حوادث و نيازها در طى 23 سال نازل شده است. ❕شاهد ديگر اين سخن اينكه در بعضى از آيات قرآن تعبير به « انزال » و در بعضى ديگر تعبير به « نزول » شده است، از پاره‏ اى از متون لغت استفاده مى‏ شود كه « تنزيل » معمولا در مواردى گفته مى‏ شود كه چيزى تدريجا نازل شود و به صورت پراكنده و تدريجى، اما « انزال » مفهوم وسيعى دارد كه هم نزول تدريجى را شامل مى‏ شود و هم نزول دفعى را . 📚مفردات راغب ، ماده نزل 👌اما اين نزول دفعى بر قلب پيامبر ص چگونه بوده؟ آيا به شكل همين قرآن فعلى با آيات و سوره ‏هاى مختلف؟. يا مفاهيم و حقايق آنها به صورت فشرده و جمعى؟. دقيقا روشن نيست، همين قدر از قرائن فوق مى‏ فهميم كه يك بار اين قرآن در يك شب بر قلب پاك پيامبر ص نازل شده است و يك بار تدريجى در 23 سال. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕امام صادق عليه السلام به مُفضَّل فرمود ؛ «اى مُفضّل! قرآن، در طول بيست و سه سال، نازل شد. خداوند مى‏ فرمايد: «ماه رمضان كه در آن، قرآنْ فرو فرستاده شد» ... مفضّل گفت: سَروَرم! اين، همان تنزيلِ [يك‏جايىِ‏] قرآن است كه خداوند، در كتابش آن را بيان كرده است. پس ظهور وحى در طول بيست و سه سال، چگونه بوده است؟ ❕فرمود: «آرى، اى مفضّل! خداوند، قرآن را در ماه رمضان بر پيامبر عطا نمود، و ايشان، آن را تنها در هنگام لزوم، ابلاغ مى‏ كرد و فقط در زمانى كه امر يا نهى‏ اى ضرورت مى ‏يافت، بيان مى‏ نمود. پس جبرئيل عليه السلام با وحى، فرود آمد و آنچه را بِدان مأمور بود، ابلاغ كرد، و خداوند فرمود: «و زبانت را [در هنگام وحى،] زود به حركت در مياور تا در خواندن [قرآن‏]، شتاب‏زدگى به خرج نداده باشى » « يا مُفَضَّلُ! إنَّ القُرآنَ نَزَلَ في ثَلاث‏ وعِشرينَ سَنَةً، وَاللَّهُ يَقولُ: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» ... قالَ المُفَضَّلُ: يا مَولايَ! فَهذا تَنزيلُهُ الَّذي ذَكَرَهُ اللَّهُ في كِتابِهِ، وكَيفَ ظَهَرَ الوَحيُ في ثَلاثٍ وعِشرينَ سَنَةً؟ قالَ: نَعَم يا مُفَضَّلُ! أعطاهُ اللَّهُ القُرآنَ في شَهرِ رَمَضانَ وكانَ لا يُبَلِّغُهُ إلّافي وَقتِ استِحقاقِ الخِطابِ، ولا يُؤَدّيهِ إلّافي وَقتِ أمرٍ ونَهيٍ، فَهَبَطَ جَبرَئيلُ عليه السلام بِالوَحيِ فَبَلَّغَ ما يُؤمَرُ بِهِ وقَولُهُ: «لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ» 📚بحار الانوار ج 89 ص 38 ❕در روایت دیگر آمده است که حفص بن غیاث می گوید ، به امام صادق ع گفتم که خداوند عز و جل مى ‏فرمايد: «ماه رمضان كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است»، در حالى كه قرآن، از اوّل تا آخر آن، در طول [حدود] بيست سال، فرو فرستاده شد. امام صادق عليه السلام فرمود ؛ «قرآن، در ماه رمضان، يك‏جا به بيت المعمور، فرو فرستاده شد و سپس در طول بيست سال، [تدريجاً] نازل گشت». سپس فرمود: «پيامبر فرموده است: صُحُف ابراهيم، در شب اوّل ماه رمضان، نازل گشت. تورات، در شب ششم ماه رمضان، نازل شد. انجيل، در شب سيزدهم ماه رمضان، نازل شد. زبور، در شب هجدهم ماه رمضان، نازل شد و قرآن، در شب بيست و سوم ماه رمضان، نازل شده است». « سَأَلتُهُ عليه السلام عَن قَولِ اللَّهِ عز و جل: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» وإنَّما انزِلَ في عِشرينَ سَنَةً بَينَ أوَّلِهِ وآخِرِهِ؟ فَقالَ أبو عَبدِ اللَّهِ عليه السلام: نَزَلَ القُرآنُ جُملَةً واحِدَةً في شَهرِ رَمَضانَ إلَى البَيتِ المَعمورِ، ثُمَّ نَزَلَ في طولِ عِشرينَ سَنَةً. ثُمَّ قالَ: قالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: نَزَلَت صُحُفُ إبراهيمَ في أوَّلِ لَيلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ، وانزِلَتِ التَّوراةُ لِسِتٍّ مَضَينَ مِن شَهرِ رَمَضانَ، وانزِلَ الإِنجيلُ لِثَلاثَ عَشرَةَ لَيلَةً خَلَت مِن شَهرِ رَمَضانَ، وانزِلَ الزَّبورُ لِثَمانِ عَشرَةَ خَلَونَ مِن شَهرِ رَمَضانَ، وانزِلَ القُرآنُ في ثَلاثٍ و عِشرينَ مِن شَهرِ رَمَضان‏ » 📚الکافی ج 2 ص 629 _ بحار الانوار ج 94 ص 25 ❕بنابراین از این آیات و روایات استفاده می شود که قرآن دو بار بر پيامبر ص نازل شده يك بار نزول دفعى در شب قدر، و بار ديگر نزول تدريجى در طول 23 سال و در شب قدر قرآن بر بیت المعمور نازل شده است و قلب پاک پیامبر گرامی اسلام ، نسبت به آن اطلاع یافته است . ❕با توجه به آنچه گفتیم ، روشن شد که اگر قرآن در شب قدر نازل شده پس چگونه طبق روايات مشهور آغاز بعثت پيغمبر در 27 ماه رجب صورت گرفته است؟ زيرا نزول آن در ماه رمضان جنبه جمعى داشته، در حالى كه نزول اولين آيات در 27 رجب مربوط به نزول تدريجى آن است و به اين ترتيب مشكلى از اين نظر پيش نمى ‏آيد. 📚تفسير نمونه، ج ‏21، ص: 149 ❕جالب آن است که در روایات اهلسنت هم آمده است که تنها نزول دفعی قرآن در ماه رمضان بوده است نه نزول تدریجی ( و طبق بقیه روایات آنها که نقل کردیم ، آغاز نزول تدریجی در بیست و هفتم ماه رجب بوده است ) چنان که نقل می کنند ؛ « نَزَلَ القُرآنُ جُملَةً واحِدَةً فى شَهرِ رَمَضانَ فى لَيلَةِ القَدرِ فَجُعِلَ فى بَيتِ العِزَّةِ ثمّ انزِلَ عَلى النَّبِىّ فى عِشرينَ سَنَةً جَوابَ كَلامِ النّاسِ. » « قرآن به يكباره در شب قدر ماه رمضان فرود آمد و در بيت العزّه قرار گرفت، و بعد، در طول بيست سال در جواب درخواست مردم به پيامبر نازل شد. » 📚الدر المنثور ، ج 1 ص 189 _ جامع البیان ، ج 2 ص 196 _ تفسیر ابن کثیر ، ج 1 ص 222 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕در پایان ، پاسخ اشکال وهابی را می دهیم که با استناد به روایتی از امام رضا ع مدعی بود که بعثت پیامبر گرامی اسلام در ماه رمضان بوده است ، مطابق روایت مذکور ، امام ع فرمود ؛ « لِأَنَّ شَهرَ رَمَضانَ هُوَ الشَّهرُ الَّذي أنزَلَ اللّهُ تَعالى فيهِ القُرآنَ، و فيهِ فَرَّقَ بَينَ الحَقِّ وَ الباطِلِ، كَما قالَ اللّهَ عز و جل: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ»، و فيهِ نُبِّئَ مُحَمَّدٌ صلى الله عليه و آله، و فيهِ لَيلَةُ القَدرِ الَّتي هِيَ خَيرٌ مِن ألفِ شَهرٍ، و فيها يُفرَقُ كُلُّ أمرٍ حَكيمٍ » « ماه رمضان، ماهى است كه خداوند در آن، قرآن را نازل كرده و در آن ميان حق و باطل، جدايى انداخته است، آن چنان كه خداوند فرموده است: «ماه رمضان، ماهى كه قرآن در آن فرود آمده است تا هدايتى براى مردم و نشانه ‏هايى روشن از هدايت و فرقان باشد». محمّد نيز در اين ماه به خبرداری رسيده است. و در آن، شب قدر است كه بهتر از هزار ماه است. در آن شب، هر امر حكمت‏ آميزى مقدّر (جدا) مى‏ شود » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 116 👌وهابی به این فراز روایت تمسک کرده است ؛ « فیه نبئ النبی » ، در حالی که اصل معنای « نبئ » ، از ماده « نبأ » ، به معنای خبر است ، و به حسب و قرینه آنچه ما تاکنون توضیح دادیم ، مفهوم روایت چنین می شود که در ماه رمضان و شب قدر ، پیامبر گرامی از نزول دفعی قرآن خبر دار شد ؛ « انه نبئ بالقرآن » 📚پاورقی وسائل الشیعه ، ج 10 ص 242 ❕اگر از این پاسخ هم چشم پوشی کنیم و بگوییم مقصود آن است که پیامبر در ماه رمضان به رسالت مبعوث شدند ، باز هم گفتنی است که روایت مذکور مطابق با عقیده اهلسنت است چرا که آنان چشم خود را بر روایاتی که می گوید پیامبر در ماه رجب مبعوث شده است ، بسته اند و معتقد شده اند که پیامبر در ماه رمضان مبعوث شده است ، امام ع در این فراز روایت ، از روی تقیه ، و به خلاف روایات متواتری که نقل کردیم ، مطابق با عقیده اهلسنت ، سخن گفته اند ، چنان که خود اهلبیت ع به ما ملاک دادند که روایتی را که موافق عقیده اهلسنت است ترک کنید و به روایتی که مخالف انها است ، عمل کنید . ❕راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛ « دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف عقیده اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » « وَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَيْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَ الْآخَرَ مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَيِّ الْخَبَرَيْنِ يُؤْخَذُ قَالَ مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَاد » 📚 الکافی : ج 1 ص 68 ❕لذا می بینیم که علامه مجلسی نیز احتمال می دهد که این فراز روایت ، از روی تقیه صادر شده باشد ؛ « یمکن حمله علی التقیه » 📚بحار الانوار ج 18 ص 190 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕در روایاتی ، توصیه هایی به ازدواج با زنان زیبارو و زیبا اندام شده است ، معاندین این مساله را مورد اشکال و نقد قرار داده اند ، در ذیل در مورد این روایات ، توضیحات کافی را ارائه داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3386
❕در رابطه با زدن کودک و این که آیا اسلام موافق این عمل است یا خیر ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2753
💠فرا رسیدن سالروز بعثت پیامبر گرامی اسلام را تبریک می گوییم . ❕برخی پرسش و پاسخ ها پیرامون بعثت پیامبر گرامی اسلام و نزول وحی بر ایشان ؛ 1⃣آیا جشن گرفتن در روز مبعث بدعت و حرام است چرا که وهابیان بر این امر اصرار دارند و می گویند نباید این محافل باشد ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/767 2⃣اگر قرآن در ماه رمضان و در شب قدر نازل شده است چگونه می گوییم اولین آیاتی که بر پیامبر نازل شد آیات ابتدایی سوره علق بوده که در مبعث در 27 ماه رجب بر پیامبر نازل شده است ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3387 3⃣❔لطفا در مورد امی بودن پیامبر هنگام بعثت توضیح دهید ❗️برخی می گویند پیامبر امی بوده یعنی اهل مکه که ام القری نامیده می شود بوده است ، نه بی سواد ،اضافه اینکه در روایات آمده پیامبر خواندن و نوشتن بلد بوده و اینکه امی به معنای بی سواد نیست ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2104 4⃣پیامبر قبل از رسیدن به رسالت چه آیینی داشت ❗️آیا راست است که او مسیحی بوده است ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3388 5⃣آیا راست است که گاهی وحی بر پیامبر قطع می شد و مشرکین پیامبر را مسخره می کردند که خدایش او را رها کرده و پیامبر محزون می شد تا جایی که قصد خودکشی داشت❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2755 6⃣ایا الفاظ قران از جانب پیامبر است نه خدا؟ دکتر سروش معتقدند که الفاظ قران از جانب خدا نیست بلکه رسول خدا مکاشفاتی نموده و حاصل مکاشفات خود را متناسب با نیازهای زمان در قالب الفاظ ریخته است شما چه ردیه ای دارید❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1041 7⃣ آقای سروش وحی را خواب رسولانه عنوان میکرد و میگفت ایاتی که بر پیامبر اسلام نازل شده همگی در خواب بوده مانند خواب حضرت ابراهیم که دستور ذبح فرزند به وی داده شد و دیگر پیامبران هم بدین شکل بوده است و لذا پیامبر عزیز اسلام ایات را به نوعی برای مردم بیان میکرده که انان بفهمند 💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3344 8⃣در آیه ۱۹ سوره مائده بیان شده است پیامبر اکرم پس از فاصله زمانی با پیامبران قبلی مبعوث شده است . از طرف دیگر در روایت آمده است که زمین از حجت الهی خالی نمی ماند. وقتی که پیامبری نیست حجت الهی کیست ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1576 9⃣چرا قرآن در روز بعثت یک دفعه ای همانند تورات و انجیل نازل نشد و تدریجی نازل شد ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1256 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3389 0⃣1⃣چرا خداوند دیگر پیامبری نمی فرستد و پیامبر اسلام به عنوان آخرین پیامبر معرفی شده است❕آیا یعنی ما دیگر به پیامبر جدید نیاز نداریم و تمام نیازهای ما مرتفع شده است ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3392 1⃣1⃣گفته می شود بعثت پیامبر برای عرب ها است و بس زیرا خود قرآن می گوید ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا مردم ام القری یعنی مکه و آنها که گرداگرد مکه هستند را بترسانی( انعام ۹۲) نه تمام جهانیان را❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1384 2⃣1⃣اگر بعثت پیامبر جهانی است ، چرا آیات قرآن بیشتر ناظر به احوال شبه جزیره عربستان است 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1659 3⃣1⃣آیا حقیقت دارد که پیامبر اسلام پس از بعثت و نزول قرآن ، در خواندن قرآن عجله می کرد تا جایی که خداوند پیامبر را ملامت کرد ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3393 4⃣1⃣این دحیه کلبی چه کسی بوده ❗️آیا راست است که جبرئیل به صورت او بر پیامبر نازل می شده است ❗️کانال های ملحد اشکال می کنند که چرا جبرئیل به صورت یک فرد کافر نازل می شده است ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3394 5⃣1⃣من در گروهی روانشناس قراردارم که بااستنادهای علمی وروانشناسی خود شبهاتی وارد کرده که پیامبر بخاطر انسان بودنش دارای اشتباه است و او وحی را با زبان انسانی دریافت می کند که طبیعتا از ورود خطاهای انسانی در دریافت وحی گریزی نیست چرا که خطا همزاد انسان است ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3395 6⃣1⃣مدرک قرآنی که ثابت می کند اسلام برای ما نیامده است . اﮔﺮ به ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ خدا یا همان آلله ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ، ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ بر اساس گفته ﺍﻟﻠﻪ ما ایرانیها ﺑﺎﯾﺪ ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ بمانیم.... 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3397 ❕شبهات و سوالات مطرح شده پیرامون رسالت و بعثت پیامبر گرامی اسلام از جنبه های مختلف بسیار فراتر از این تعداد است که جهت آگاهی می توانید کلید واژه های مربوطه را در کانال سرچ فرمایید . 👌به لطف الهی ، حدود 150 شبهه پیرامون پیامبر اعظم، گردآوری و تنظیم و به ناشر جهت چاپ تحویل داده شده که انشاء الله در آینده ای نزدیک به چاپ خواهد رسید . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔امام صادق: وقتی پای «باجگیری(=جزیه)» از مسیحیان و یهودیان در میان باشد، پول حاصل از خرید و فروش شراب و گوشت خوک هم حلال است! در روایتی که به اعتراف مجلسی در کتاب [روضة المتقین ، جلد ۳ ، صفحه ۱۵۲] ، «حسن کالصحیح» است آمده‌است: [ از امام صادق در باره صدقات اهل ذمّه و بهاى انواع شراب و گوشت خوک كه بابت جزيه از ايشان اخذ مى‌شود سؤال كردم، پس فرمود: جزيه بر آن گروه در اموالشان فرض شده است، و اين جزيه از بهاى گوشت خوك يا شراب گرفته مى‌شود، و هر چه از اين گونه از ايشان بگيرند، گناه آن به گردن ايشان است، و بهاى آن اشياء كه مسلمين آن را به حساب جزيه دريافت ميكنند براى مسلمين حلال است ] 📚منبع: ترجمه من لا یحضره الفقیه ٫  ج۲ ٫ ص۳۵۵ 💠💠 👌جزیه به معنای باج گیری از اهل کتاب نیست ، بلکه چنان که راغب در مفردات مى‏ گويد : «جزيه چيزى است كه از اهل ذمّه (غير مسلمانانى كه با مسلمانان پيمان همزيستى دارند و در داخل كشورهاى اسلامى زندگى مى ‏كنند) گرفته مى ‏شود، و نام گذارى آن به اين نام به خاطر آن است كه به منزله جزا و پاداشى است كه در برابر حفظ جان (و مالشان) مى ‏پردازند». « الْجِزْيَةُ: ما يؤخذ من أهل الذمة، و تسميتها بذلك للاجتزاء بها عن حقن دمهم » 📚مفردات الفاظ القرآن ج 1 ص 195 ❕بنابراین ، ريشه اصلى آن همان «جزاء» است، به خاطر اينكه پولى كه آنها مى‏ پردازند رايگان و بدون عوض نيست، بلكه حكومت اسلامى موظّف است در برابر آن از مال و جان و ناموس آنها دفاع كند و امنيت كامل را براى آنان فراهم سازد ، در ذیل در این رابطه توضیحات مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1377 ❕اهل کتاب موظفند که در کشور اسلامی ، تظاهر به منکرات و خوردن شراب و خوک یا خرید و فروش آن نکنند ، و اگر چنین کنند ، نقض عهد کرده اند و حاکم اسلامی می تواند عهد آنان را ملغی کند ، چنان که مرحوم امام خمینی می گوید ؛ « ( باید ) تظاهر به چيزهايى كه نزد ما از منكرات است ننمايند، مانند آشاميدن شراب و انجام دادن زنا و خوردن گوشت خوك و ازدواج با محرّمات. » 📚ترجمه تحریر الوسیله ، ج 2 ص 534 ❕دیگران از فقهای شیعه نیز متذکر این شرط شده اند ؛ « الرابع أن لا يتظاهروا بالمناكير عندنا كشرب الخمر و الزنا و أكل لحم الخنزير و نكاح المحرمات و نحوها و إن كانت جائزة في شرعهم و لو تظاهروا بذلك نقض العهد » 📚شرائع الاسلام ، محقق حلی ، ج 1 ص 252 _ غایه المراد ، شهید اول ، ج 1 ص 469 _ مسالک الافهام ، شهید ثانی ، ج 3 ص 75 _ مجمع الفائده ، محقق اردبیلی ، ج 7 ص 438 ❕این شرط ، برگرفته از این روایت امام صادق ع است که فرمود ؛ « رسول خدا از اهل ذمّه ماليات را پذيرفتند مشروط به اين كه ربا نخورده و گوشت خوك تناول نكرده و با خواهران و دختران برادر و خواهر ازدواج نكنند و اگر كسى مبادرت به اين افعال نمود از امان خدا و رسولش خارج مى‏ باشد و سپس فرمودندو امروز براى ايشان هيچ امانى نيست » « إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَبِل‏ الْجِزْيَةَ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ عَلَى أَنْ لَا يَأْكُلُوا الرِّبَا وَ لَا يَأْكُلُوا لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ لَا يَنْكِحُوا الْأَخَوَاتِ وَ لَا بَنَاتَ الْأَخِ وَ لَا بَنَاتَ الْأُخْت‏ فمن فعل ذلک منهم برئت منه ذمه الله و ذمه رسوله و قال لیست لهم الیوم ذمه » 📚التهذیب : ج 6 ص 158 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕حال اگر اهل کتاب به این شرط عمل نکنند و خرید و فروش شراب و خوک داشته باشند و بخواهند از پول حاصل شده از این محرمات ، بدهی خود را به مسلمان بپردازند ، تکلیف چیست ، آیا مسلمان می تواند بپذیرد ، یا خیر ؟ ❗️ 👌از آنجایی که کفار غالبا از طرق نامشروع ، امرار معاش می کنند ، و اگر بر مسلمان حرام باشد که بدهی خود را از طریق پول حاصل از معاملات نامشروع آنان دریافت کند ، دیگر راهی برای جبران بدهی نیست و ممکن است کفار ، از این حکم سوء استفاده کنند و به بهانه اینکه استفاده از اموال ما برای شما جایز نیست ، از پرداخت بدهی خود امتناع کنند ، لذا در روایات ما تصریح شده است که مسلمان می تواند بدهی خود را از کفار تصفیه کند ، حتی اگر بداند که آن پول مثلا ، از طریق خرید و فروش شراب و خوک تهیه شده است . ❕راوی می گوید به امام صادق ع گفتم ؛ « من از يك نفر نصرانى طلبكارم و او در حضور من شراب و خوك مى‏ فروشد و طلب مرا مى‏ پردازد. آيا مى ‏توانم پول او را دريافت كنم؟ امام ع فرمود ؛ « تو از او درهم طلب دارى، و او درهم تحويل مى‏ دهد نه خوك و نه شراب » « قلت لابی عبد الله ع لی علی رجل ذمی دراهم ، فیبیع الخمر و الخنزیر و انا حاضر فیحل لی اخذها فقال انما لک علیه دراهم فقضاک دراهمک » 📚الکافی ج 5 ص 232 ❕و در بیان علت این مساله فرمود ؛ « چرا که اکثر اموال آنان از حرام و ربا است ( و چاره ای جز دریافت نیست ) » « أَنَّهُ رَخَّصَ فِي أَخْذِ الْجِزْيَةِ مِنْ ثَمَنِ الْخَمْرِ وَ الْخَنَازِيرِ لِأَنَّ أَمْوَالَهُمْ أَكْثَرُهَا مِنَ الْحَرَامِ وَ الرِّبَا » 📚دعائم الاسلام ج 1 ص 381 _ مستدرک الوسائل ج 11 ص 123 👌بنابراین اگر اجازه داده شده است که جزیه از اهل کتاب از پول حاصل از فروش محرمات آنان دریافت شود ، از این جنبه است که اکثر اموال آنان ، از طریق حرام به دست آمده است و اگر این دریافت از آنان صورت نگیرد ، دیگر راهی برای تصفیه بدهی آنان نیست ، گناه این خرید و فروش نیز به گردن خودشان است و استفاده از ثمن و پول حاصل شده برای مسلمان جایز است ؛ « فوزر ذلک علیهم و ثمنه للمسلمین حلال » 📚الکافی ج 3 ص 568 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ▪️وقتى ادعاى محمد متناقض با آيات قرآن است‏ در روايتى كه در كتاب صحيح بخارى(معتبرترين كتاب حديث اهل سنت) محمد ميگويد: "ما من الأنبياء من نبي إلا قد أعطي من الأيات مامثله أمن عليه البشر ..." : هيچ يك از پيامبران نيست مگر اينكه نشانه اى براى مردم آورده باشد(دليل نبوت) كه مردم به آن ايمان آورند. ▪️حال ببينيم در قرآن چه نوشته شده است؟ قالوا يا هود ما جئتنا ببينة وما نحن بتاركي آلهتنا عن قولك وما نحن لك بمؤمنين" سوره هود آيه ٥٣ : مردم گفتند: اى هود براى ما نشانه اى نياوردى كه دليلى باشد براى ترك خدايانمان و بدين دليل به تو ايمان نمى آوريم. ▪️سئوال: آيا محمد يادش نبوده در قرآن چه چيزى گفته است؟ يا روايات مسلمان جعلى و ساختگى است كه چنين داراى تناقض فاحش است ❗️❗️ 💠💠 👌نَسَب هود عليه السلام به نوح نبى عليه السلام مى ‏رسد. خداوند او را براى هدايت و راهنمايى قوم عاد- كه بت‏ پرست و ستمگر و متجبّر بودند- فرستاد و آنان را به توحيد دعوت كرد. آن حضرت در ميان قومش به ايمان به خدا و كثرت عبادت ممتاز بود. وى مجمع همه خصال پسنديده، همراه حسن خلق، جمال منظر، طهارت حسب و نسب و صاحب سكينت و وقار بود و از جهت خَلق و خُلق، خيلى شبيه آدم عليه السلام يا جدّش نوح عليه السلام بود. وى از پيامبران عرب بود و اولين كسى بود كه به عربيت سخن گفت. وى مأمور هدايت قوم عاد شد. قوم عاد بعد از قوم نوح سكّان داران زمين بودند. آنها 13 قبيله بودند كه به ثروت و قوّت جسمى و طول عمر و جسيم بودن بدن و طول قامت بين همه معروف بودند. آنان بتهايى چون «يغوث» و «ودّ» و «نسر» را مى‏ پرستيدند. نزديك پنجاه سال آن حضرت آنها را از بت پرستى و ظلم و منكرات باز مى ‏داشت، ولى توجه نمى‏ كردند و پيوسته وى را تكذيب كرده، مورد تمسخر قرار مى‏ دادند. وقتى آن جناب از هدايت آنان مأيوس شد عقوبت آنان را از خدا خواست و خداوند 7 سال از باريدن باران جلوگيرى نمود و قحطى به وجود آمد. سپس 7 شب و 8 روز باران سهمگين فرستاد و همه آنان به جز هود عليه السلام و ياران مؤمنش را نابود كرد. سپس هود عليه السلام به مكه آمد و بنا به قولى 150 سال عمر كرد و در همانجا وفات يافت، يا به قولى صحيح‏تر در نجف كنار قبر حضرت آدم عليه السلام دفن شد. 📚فرهنگ قرآن، ج ‏33، ص: 161 ❕در روایتی امام صادق ع فرمود ؛ « چون هنگام وفات نوح شد، شيعيان خود و تابعان حق را طلبيد و فرمود: بدانيد بعد از من غيبتى خواهد بود كه در آن غيبت غالب خواهند شد پيشوايان باطل و سلاطين جابر، و حق تعالى آن شدت را از شما رفع خواهد فرمود به قائم از فرزندان من كه نام او هود است، و او را هيئت نيكو و اخلاق پسنديده و سكينه و وقار خواهد بود، و شبيه خواهد بود به من در صورت و خلق، و چون او ظاهر شود خدا دشمنان شما را به باد، هلاك گرداند. پس شيعيان پيوسته انتظار قدوم هود عليه السّلام مى‏ كشيدند تا آنكه مدت بر ايشان طولانى‏ شد و دلهاى بسيارى از ايشان قساوت بهم رسانيد، پس خدا هود را ظاهر گردانيد در هنگامى كه ايشان نااميد شده بودند و بلاى ايشان عظيم شده بود، پس خدا هلاك كرد دشمنان ايشان را به باد عقيم كه در قرآن ياد فرموده است، پس باز غيبتى بهم رسيد و طاغيان غالب شدند تا حضرت صالح عليه السّلام ظاهر شد » « لَمَّا حَضَرَتْ نُوحاً الْوَفَاةُ دَعَا الشِّيعَةَ فَقَالَ لَهُمْ اعْلَمُوا أَنَّهُ سَتَكُونُ مِنْ بَعْدِي غَيْبَةٌ تَظْهَرُ فِيهَا الطَّوَاغِيتُ وَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُفَرِّجُ عَنْكُمْ بِالْقَائِمِ مِنْ وُلْدِي اسْمُهُ هُودٌ لَهُ سَمْتٌ وَ سَكِينَةٌ وَ وَقَارٌ يُشْبِهُنِي فِي خَلْقِي وَ خُلُقِي وَ سَيُهْلِكُ اللَّهُ أَعْدَاءَكُمْ عِنْدَ ظُهُورِهِ بِالرِّيحِ فَلَمْ يَزَالُوا يَتَرَقَّبُونَ هُوداً ع وَ يَنْتَظِرُونَ ظُهُورَهُ حَتَّى طَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ وَ قَسَتْ قُلُوبُ أَكْثَرِهِمْ فَأَظْهَرَ اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ نَبِيَّهُ هُوداً ع عِنْدَ الْيَأْسِ مِنْهُمْ وَ تَنَاهِي الْبَلَاءِ بِهِمْ وَ أَهْلَكَ الْأَعْدَاءَ بِالرِّيحِ الْعَقِيمِ الَّتِي وَصَفَهَا اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ- فَقَالَ ما تَذَرُ مِنْ شَيْ‏ءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ ثُمَّ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ بِهِ بَعْدَ ذَلِكَ إِلَى أَنْ ظَهَرَ صَالِحٌ ع. » 📚کمال الدین ج 1 ص 135 ( به نقل از حیاه القلوب ) . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕با توجه به این مقدمه ، به اشکال مطرح شده توسط ملحد می پردازیم و یاد آور می شویم ؛ 👌ما اگر چه دفاعی از صحیح بخاری نداریم و روایتی که ملحد به آن استناد کرده است ، از ابوهریره نقل شده است که کذاب و دروغگو و جاعل حدیث بوده است ، چنان که در ذیل گفته ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9395 ❕با این وجود ، بنا را بر صحت نقل مذکور می گذاریم و همینطور گفتنی است که « آیات و بینه » را که در روایت مذکور و آیه شریفه آمده است ، لزوما به معنای معجزه نیست ، اما اگر بپذیریم که مقصود معجزه است ، باز اشکال تراشی ملحد ، بجا نیست ، زیرا او به سخن قوم هود استناد کرده است که به دروغ مدعی بودند که هود ع ، بینه ندارد نه آنکه در واقع ، هود ع هیچ بینه ای نداشته باشد ، چنان که در تفسیر نمونه می خوانیم ؛ « همانگونه كه برنامه و وظيفه تمام پيامبران است ، ( هود ) ، معجزه يا معجزاتى براى اثبات حقانيت خويش به آنها عرضه داشته بود، ولى آنها به خاطر كبر و غرورى كه داشتند مانند ساير اقوام لجوج، معجزات را انكار كردند و آنها را سحر شمردند، يا يك سلسله تصادفها و حوادث اتفاقى كه نمى ‏تواند دليلى بر چيزى بوده باشد. » 📚تفسیر نمونه ، ج 9 ص 136 ❕قرآن تصریح می کند که تمام پیامبران ، خصوصا ، حضرت هود ع ، دارای بینه بوده است ، چنان که می فرماید ؛ «ما رسولان خود را با بینه فرستاديم و همراه آنها كتاب و ميزان نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند» « لَقَدْ ارْسَلْنا رُسُلَنَا بِالْبَيِّناتِ وَ انْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ » ( حدید 25 ) ❕و می فرماید ؛ «لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ » « رسولان ما با دلايل روشن بسوى آنها آمدند، اما بسيارى از آنها، تعدى و اسراف، در روى زمين كردند. » ( مائده 32 ) 👌و می فرماید ؛ « تِلْكَ الْقُرى‏ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبائِها وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِ الْكافِرِينَ » « اينها آباديهايى است كه اخبار آن را براى تو شرح مى‏ دهيم ، پیامبران ما با بینات به سوی آنها رفتند اما آنها (چنان لجوج بودند كه) به آنچه قبلا تكذيب كرده بودند ايمان نمى‏ آوردند اينچنين خداوند بر دلهاى كافران مهر مى ‏نهد (و بر اثر لجاجت و ادامه گناه حس تشخيص را از آنها سلب مى ‏كند). » ( اعراف 101 ) ❕« وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِين‏ » « ما امتهاى پيش از شما را، به هنگامى كه ظلم كردند، هلاك كرديم، در حالى كه پيامبرانشان با بینات به سراغ آنها آمدند ولى آنها ايمان نياوردند، اينگونه گروه مجرمان را جزا مى‏ دهيم. » ( یونس 13 ) ❕« لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلاً إِلى‏ قَوْمِهِمْ فَجاؤُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِين‏ » « قبل از تو پيامبرانى به سوى قومشان فرستاديم، آنها با بینات به سراغ قوم خود رفتند (ولى هنگامى كه اندرزها سودى نداد) از مجرمان انتقام گرفتيم (و مؤمنان را يارى كرديم) و همواره يارى مؤمنان حقى است بر ما. » ( روم 47 ) 👌« إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْكِتابِ الْمُنِيرِ _ ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ » « هر گاه تو را تكذيب كنند (عجب نيست) كسانى كه پيش از آنها بودند (نيز پيامبران خود را) تكذيب كردند، آنها با بینات و كتابهاى پند و موعظه و كتب آسمانى روشنگر (مشتمل بر معارف و احكام) به سراغ آنها آمدند (اما كوردلان ايمان نياوردند)- سپس من كافران را (بعد از اتمام حجت) گرفتم (و سخت مجازات كردم) مجازات من نسبت به آنها چگونه بود؟ » ( فاطر 26 ) ❕« ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَكَفَرُوا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ إِنَّهُ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقابِ » « اين بخاطر آن بود كه فرستادگان آنان پيوسته با دلائل روشن به سراغشان مى ‏آمدند ولى آنها همه را انكار مى‏ كردند، لذا خداوند آنها را گرفت (و كيفر داد) كه او قوى و شديد العقاب است. » ( غافر 22 ) 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌« كَانَ النَّاسُ امَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ انْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ الَّا الَّذينَ اوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَائَتْهُمُ البَيِّنَاتُ » « مردم (در آغاز) يك دسته بيشتر نبودند (و تضادى در ميان آنها وجود نداشت، تدريجاً جوامع و طبقات پديد آمدند) سپس در ميان آنها اختلافات (و تضادهايى) به وجود آمد، خداوند پيامبران را بر انگيخت تا مردم را بشارت دهد و انذار كند و كتاب آسمانى كه به سوى حق دعوت مى‏ كرد بر آنها نازل نمود، تا در ميان مردم در آنچه اختلاف داشتند، حكومت كند. (افراد با ايمان در آن اختلاف نكردند) فقط (گروهى از) كسانى كه كتاب را دريافت داشته بودند و بینات به آنها رسيده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف كردند » ( بقره 213 ) ❕بنابراین ، این آیات به وضوح روشن می کند که تمام پیامبران با بینات به سوی قوم خود می رفتند ، اما قومشان بینات آنان را انکار می کردند و به آنان ایمان نمی آوردند ، همانطور که قوم هود ، بینات پیامبرشان را انکار کردند . 👌در آیات دیگری تصریح شده است که هود ع هم دارای بینه بوده است که به سوی قوم عاد ، پس از حضرت نوح ع مبعوث شده بود . ❕می فرماید ؛ « أَ لَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ قَوْمِ إِبْراهِيمَ وَ أَصْحابِ مَدْيَنَ وَ الْمُؤْتَفِكاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ » « آيا خبر كسانى كه پيش از آنها بودند به آنان نرسيده، قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ قَوْمِ إِبْراهِيمَ وَ أَصْحابِ مَدْيَنَ (قوم شعيب) و شهرهاى زير و رو شده (قوم لوط) كه پيامبرانشان با بینات به سوى آنها آمدند (ولى نپذيرفتند) خداوند به آنها ستم نكرد اما خودشان بر خويشتن ستم مى‏ كردند. » ( توبه 70 ) ❕« ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِ رُسُلاً إِلى‏ قَوْمِهِمْ فَجاؤُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ كَذلِكَ نَطْبَعُ عَلى‏ قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ » « سپس بعد از نوح رسولانى به سوى قومشان فرستاديم آنها با بینات به سراغ آنها رفتند، اما آنان به چيزى كه پيش از آن تكذيب كرده بودند ايمان نياوردند اينچنين بر دلهاى تجاوزكاران مهر مى‏ نهيم (تا چيزى را درك نكنند!) » ( یونس 74 ) ❕« أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَؤُا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لا يَعْلَمُهُمْ إِلاَّ اللَّهُ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْواهِهِمْ وَ قالُوا إِنَّا كَفَرْنا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَ إِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنا إِلَيْهِ مُرِيبٍ » « آيا خبر آنها كه پيش از شما بودند به شما نرسيده: قوم نوح و عاد و ثمود و آنها كه پس از ايشان بودند، همانها كه جز خداوند از آنان آگاه نيست، پيامبرانشان با بینات به سوى آنها آمدند، ولى آنها (از روى تعجب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند كه ما به آنچه شما مامور آن هستيد كافريم، و نسبت به آنچه ما را به سوى آن مى‏ خوانيد ترديد داريم‏ » ( ابراهیم 9 ) 👌در این آیات می بینیم که تصریح شده است پیامبر قوم عاد ، یعنی هود ع ، دارای بینات بوده است که پس از نوح ع ، برای هدایت قومش مبعوث شد ، اما قومش ، از روی کبر و غرور و خودخواهی ، بینه او را دروغ شمردند تا به مسیر باطل خود ادامه دهند ، خداوند نیز آنان را گرفتار عذاب کرد . 🔸ادامه 👇
❕در روایات اسلامی نیز ، از معجزات هود ع سخن به میان آمده است ، به عنوان نمونه ، در نقلی آمده است ؛ « چون هود را چهل سال تمام شد، خدا وحى فرمود بسوى او كه برو بسوى قوم خود و ايشان را بخوان بسوى عبادت من و يگانه‏ پرستى من، اگر تو را اجابت كنند قوّت و اموالشان را زياده گردانم، پس ايشان روزى در مجمعى مجتمع بودند كه ناگاه هود عليه السّلام به نزد ايشان آمد و گفت: اى قوم! عبادت كنيد خدا را كه شما را خدائى و آفريننده‏ اى و معبودى بغير او نيست. ايشان گفتند: اى هود! تو نزد ما ثقه و محلّ اعتماد و امين بودى. گفت: من رسول خدايم بسوى شما، ترك كنيد پرستيدن بتها را. چون اين سخن از او شنيدند به خشم آمده و بر روى او دويدند و گلويش را فشردند تا آنكه نزديك به مردن رسيد پس دست از آن حضرت برداشتند، و آن حضرت يك شبانه روز بيهوش افتاده بود، چون به هوش آمد گفت: خداوندا! آنچه فرمودى كردم و آنچه ايشان با من كردند ديدى. پس جبرئيل بر او فرود آمد و گفت: حق تعالى تو را امر مى‏ فرمايد كه ملال بهم نرسانى و سستى نورزى از خواندن قوم خود، و تو را وعده داده است كه از تو ترسى در دلهاى ايشان بيفكند كه بعد از اين قادر نباشند بر زدن تو. پس هود به نزد ايشان آمد و فرمود: شما بسيار تجبّر كرديد در زمين، و فساد بى‏ حد از شما به ظهور آمد. گفتند: اى هود! ترك اين سخن بكن كه اگر اين مرتبه تو را آزار كنيم چنان خواهيم كرد كه اول را فراموش كنى. هود فرمود: اين سخنان را ترك كنيد و توبه و بازگشت نمائيد بسوى خداى خود. پس چون قوم، رعب و ترس عظيم از او در دل خود مشاهده نمودند، دانستند ديگر بر زدن او قادر نيستند، همگى جمعيت كردند بر اذيت او، هود نعره ‏اى زد بر ايشان كه همگى از شدت و دهشت آن به رو افتادند، پس گفت: اى قوم! بسيار مانديد در كفر چنانچه قوم نوح ماندند، و سزاوار است كه من نفرين كنم بر شما چنانچه نوح عليه السّلام بر قوم خود نفرين كرد ... هود گفت: اى قوم! خدا مرا وعده كرده است كه شما را هلاك گرداند. و صداى او به كوهها رسيد تا آنكه شنيدند همه وحشيان و درندگان و مرغان، پس از هر جنسى از ايشان جمعى به نزد هود آمدند و گريستند و گفتند: اى هود ! آيا ما را هلاك‏ مى‏ گردانى با هالكان؟ پس هود در حقّ ايشان دعا كرد، حق تعالى به او وحى فرمود: من هلاك نمى‏ كنم كسى را كه معصيت من نكرده است به گناه كسى كه مرا معصيت كرده است‏ » « .... فَقَالَ هُودٌ ع يَا قَوْمِ قَدْ وَعَدَنِي رَبِّي أَنْ يُهْلِكَكُمْ وَ مَرَّ صَوْتُهُ فِي الْجِبَالِ وَ يَسْمَعُ الْوَحْشُ صَوْتَهُ وَ السِّبَاعُ وَ الطَّيْرُ فَاجْتَمَعَ كُلُّ جِنْسٍ مَعَهَا يَبْكِي وَ يَقُولُ يَا هُودُ أَ تُهْلِكُنَا مَعَ الْهَالِكِينَ فَدَعَا هُودٌ رَبَّهُ تَعَالَى فِي أَمْرِهَا فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ أَنِّي لَا أُهْلِكُ مَنْ لَمْ يَعْصِ بِذَنْبِ مَنْ عَصَانِي تَعَالَى اللَّهُ عُلُوّاً كَبِيراً » 📚حیاه القلوب ج 1 ص 282 _ قصص الانبیاء ، ص 92 _ بحار الانوار ج 11 ص 362 ❕مطابق این روایت معجزه هود ع در ناتوان ساختن قومش و نیز صحبت کردن او با حیوانات وحشی و درندگان و مرغان ، مورد ظهور واقع شده و قومش این اعجاز و بینه را دیده اند ، اما باز هم از روی کبر و غرور ، انکار کرده و ایمان نیاوردند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ▪️روايتى كه امام سجاد را گناهكار جلوه كرده و عصمتش را به باد ميدهد ترجمه روايت: امام سجاد غلامی را از برای کاری میفرستند واو دیر میکند، بدين دليل سجاد به وى یک ضربه تازیانه میزنند وغلام گریه میکند ومیگوید ای علی بن الحسین تو مرا بسوی حاجتت فرستادی و حالا مرا میزنی ! امام سجاد میگرید و میگوید که بسوی قبر پیامبر برو و دو رکعت نماز بخوان و از خدا بخواه که روز جزا از علی بن الحسین درگذرد وسپس غلام را آزاد کرد(حتما از شرمندگى/ادمين) وابو بصیر گفت مثل اینکه سزای زدن، آزاد کردن اوست پس امام سجاد سکوت کردند : حدثنا الحسين بن سعيد قال: حدثنا القاسم بن علي عن ابي بصير عن ابي جعفر قال: ان ابى ضرب غلاما له قرعة واحدة بسوط وكان بعثه في حاجة فابطى عليه فبكى الغلام وقال : الله يا علي بن الحسين تبعثني في حاجتك ثم تضربني ؟ قال: فبكى ابي وقال : يا بني اذهب الى قبر رسول صلى الله عليه وآله فصل ركعتين ثم قل: اللهم اغفر لعلي بن الحسين خطيئته يوم الدين ثم قال للغلام : اذهب فانت حر قال أبو بصير: فقلت له: جعلت فداك كان العتق كفارة للذنب ؟ فسكت : بحارالأنوار علامه مجلسى ج ٤٦ ص ٩٢ ❗️❗️ 💠💠 1⃣در روایات ما ، از زدن برده در صورتی که عصیان و مخالفت صاحبش را می کند ، نهی شده است و تصریح شده است که آزاد کردن چنین برده ای ، سزاوارتر از زدن او است ، چنان که در روایتی ، معصوم ع فرمود ؛ « حلال نیست برده ای که اربابش را عصیان می کند ، زده شود ، اگر برده با عصیان هماهنگی دارد ، او را نگه دارد و الا او را آزاد کند » « فِي مَمْلُوكٍ يَعْصِي صَاحِبَهُ أَ يَحِلُّ ضَرْبُهُ أَمْ لَا فَقَالَ لَا يَحِلُّ (أَنْ يَضْرِبَهُ) إِنْ وَافَقَكَ فَأَمْسِكْهُ وَ إِلَّا فَخَلِّ عَنْهُ » 📚الکافی ج 7 ص 261 ❕ابو مسعود انصاری ، غلام خود را می زد که متوجه شد ، پیامبر او را از قدرت خداوند می ترساند ، ابو مسعود با شنیدن این سخن پیامبر ، غلام را آزاد کرد ، پیامبر گرامی به او فرمود که اگر چنین نمی کردی ، آتش جهنم در انتظارت بود ؛ «اَبِي مَسْعُودٍ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: كُنْتُ أَضْرِبُ غُلَاماً فَسَمِعْتُ مِنْ خَلْفِي صَوْتاً اعْلَمْ أَبَا مَسْعُودٍ اعْلَمْ أَبَا مَسْعُودٍ إِنَّ اللَّهَ أَقْدَرُ عَلَيْكَ مِنْكَ عَلَيْهِ فَالْتَفَتُّ فَإِذَا هُوَ النَّبِيُّ ص فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ هُوَ حُرٌّ لِوَجْهِ اللَّهِ فَقَالَ أَمَا لَوْ لَمْ تَفْعَلْ لَلَفَحَتْكَ النَّارُ. » 📚جامع احادیث الشیعه ، ج 30 ص 532 _ مستدرک الوسائل ج 18 ص 29 ❕امیر مومنان ع فرمود ؛ « وقتی که برده ات عصیان تو را می کند ، او را عفو کن » « وَ اعْفُ عَنْهُ إِذَا عَصَاكَ. » 📚غرر الحکم ، ج 1 ص 115 ح 126 👌بی شک امام سجاد ع که طبق تصریح بزرگان اهلسنت ، سرآمد مردمان در عمل به دستورات دین و سنت پیامبر اسلام ص ، بوده است ، به این نکات و دستورات در مورد غلام و برده ، بی توجه نبوده است . ❕یعقوبی در عظمت و مقام امام سجاد در عمل به دستورات شریعت می نویسد ؛ « او از برترين مردم و سخت كوش‏ترين آنان در عبادت بود و به همين دليل «زين العابدين» (زينت عبادت ‏كنندگان‏ ) نام گرفته است و از فرط وجود آثار سجده بر پيشانى به «ذو الثفنات» (صاحب پينه ‏ها ) ملقب گرديده است » « كان أفضل الناس و أشدّهم عبادة، و كان يسمّى: زين العابدين، و كان يسمّى أيضا: ذا الثفنات، لما كان في وجهه من أثر السجود » 📚تاریخ یعقوبی ، ج 3 ص 46 ❕نووى مى ‏نويسد ؛ « همه بر بزرگوارى او در همه زمينه‏ ها اتفاق‏ نظر دارند » « اجمعوا علی جلاته فی کل شیء » 📚تهذیب الاسماء و اللغات ، ص 244 ❕ذهبى صاحب سير اعلام النبلاء مى ‏نويسد ؛ « جلالت قدر وى عجيب و به خدا قسم برازنده او بود، او از نظر شرافت، آقايى، علم، خداشناسى و عقل كاملى كه داشت كاملا شايسته مقام امامت عظمى بود » كانت له جلالة عجيبة، و حقّ له و اللّه ذلك، فقد كان أهلا للإمامة العظمى؛ لشرفه و سؤدده و علمه و تألّهه و كمال عقله » 📚سیر اعلام النبلاء ، ج 4 ص 240 ❕ حافظ ابو نعيم اصفهانى مى ‏نويسد ؛ « على بن حسين بن على بن ابى طالب عليهم السّلام زينت عبادت‏ کنندگان و روشنى ‏بخش زمره فرمانبرداران، شخصى عابد، باوفا، بخشنده و پاك و خالص بود » « زين العابدين و منار القانتين، كان عابدا وفيّا و جوادا صفيّا » 📚حلیه الاولیاء ج 3 ص 133 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕جاحظ می گويد ؛ «آنچنان كه من ديده‏ ام خوارج، شيعه، معتزله، عامه و خاصه همه درباره امام على بن الحسين يك نظر دارند و احدى را نيافتم كه در برترى او بر ديگران ترديدى به خود راه داده يا در مقدم بودن او بر ديگران شك داشته باشد ...» «و أمّا عليّ بن الحسين فلم أر الخارجي في أمره إلّا كالشيعي، و لم أر الشيعي إلّا كالمعتزلي، و لم أر المعتزلي إلّا كالعامي، و لم أر العامي إلّا كالخاصي، و لم أجد أحدا يتمارى في تفضيله و يشك في تقديمه » 📚عمده الطالب ص 193 ❕حتی ابن تیمیه می گوید ؛ « امّا على بن الحسين از نظر علم و دين از بزرگان و سادات تابعين است، فضايل وى از قبيل خشوع و صدقه پنهان و ... معروف است » « أمّا عليّ بن الحسين فمن كبار التابعين و ساداتهم علما و دينا ... و له من الخشوع و صدقة السرّ و غير ذلك من الفضائل ما هو معروف » 📚منهاج السنه ج 2 ص 123 ❕بنابراین با توجه به شخصیت عظیم و برجسته امام سجاد ع در علم و دین داری و عمل به سنت پیامبر ص ، معقول نیست که ایشان بر خلاف سنت پیامبر ، بردگان را بدون جهت موجه و شرعی ، مورد ضرب و شتم قرار دهد . 2⃣از سوی دیگر ، امام سجاد ع نهایت خوش رفتاری و بزرگواری را با غلامان خود داشته است و هیچ گاه آنان را بی جهت مورد ضرب و تنبیه قرار نمی دادند و غلامان ایشان ، هیچ ترسی از امام ع نداشتند که بخواهد بدون جهت آنان را بزند . ❕« روايت شده على بن الحسين ع غلامش را دو مرتبه صدا زد جوابش را نداد در مرتبه سوم كه جواب داد فرمود : پسرم صداى مرا نشنيدى گفت: چرا. فرمود چرا جواب ندادى؟ گفت چون از تو نميترسيدم، فرمود الحمد لله كه غلامم از من بيمناك نيست » « رُوِيَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع دَعَا مَمْلُوكَهُ مَرَّتَيْنِ فَلَمْ يُجِبْهُ ثُمَّ أَجَابَهُ فِي الثَّالِثَةِ فَقَالَ لَهُ يَا بُنَيَّ أَ مَا سَمِعْتَ صَوْتِي قَالَ بَلَى قَالَ فَمَا بَالُكَ لَمْ تُجِبْنِي قَالَ أَمِنْتُكَ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ مَمْلُوكِي يَأْمَنِّي‏ » 📚الارشاد ، مفید ، ج 2 ص 147 ❕در روایت دیگر آمده است ؛ « چند نفر مهمان امام سجاد ع بودند يكى از غلامان عجله كرد تا گوشتى كه در تنور بريان شده بياورد با عجله آورد ، آهنى كه روى آن گوشت بريان ميكردند از دستش رها شد و بر سر پسر زين العابدين آمد كه پائين پله‏ ها بود ، آهن او را كشت، امام سجاد ع در حالى كه غلام متحير مانده بود به او فرمود تو آزادى در راه خدا اين كار را از روى عمد كه نكردى آنگاه بكار دفن و تجهيز فرزند خود پرداخت. » « كَانَ عِنْدَهُ ع قَوْمٌ أَضْيَافٌ فَاسْتَعْجَلَ خَادِمٌ لَهُ بِشِوَاءٍ كَانَ فِي التَّنُّورِ فَأَقْبَلَ بِهِ الْخَادِمُ مُسْرِعاً فَسَقَطَ السَّفُّودُ مِنْهُ عَلَى رَأْسِ بُنَيٍّ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع تَحْتَ الدَّرَجَةِ فَأَصَابَ رَأْسَهُ فَقَتَلَهُ فَقَالَ عَلِيٌّ لِلْغُلَامِ وَ قَدْ تَحَيَّرَ الْغُلَامُ وَ اضْطَرَبَ أَنْتَ حُرٌّ فَإِنَّكَ لَمْ تَعْتَمِدْهُ وَ أَخَذَ فِي جَهَازِ ابْنِهِ وَ دَفْنِه‏ » 📚کشف الغمه ، ج 2 ص 81 _ حلیه الابرار ، ج 4 ص 279 _ ریاض الابرار ، ج 2 ص 46 👌می بینیم که غلام امام ع ، فرزندش را می کشد ، اما امام ع با نهایت بزرگواری ، نه تنها او را تنبیه نمی کند ، بلکه او را آزاد نیز می کند و به سنت پیامبر ص عمل می کند . ❕امام ع با این که هیچ ظلمی در حق غلامان خود مرتکب نشده بود ، از آنان حلالیت می طلبید و غلامان او در جوابش می گفتند ؛ « با اينكه خطائى نكرده‏ اى از شما گذشتيم » « فَيَقُولُونَ قَدْ عَفَوْنَا عَنْكَ يَا سَيِّدَنَا وَ مَا أَسَأْتَ » 📚اقبال الاعمال ج 1 ص 444 _ بحار الانوار ج 46 ص 104 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕در نقل دیگری که شیعه و سنی آن را آورده اند ، آمده است ؛ « آن حضرت كنيزى داشتند كه هنگام وضو آب بر دست مباركشان مى‏ ريخت، روزى ظرف آب از دست او افتاده و به صورت امام اصابت كرده و صورت ايشان را مجروح ساخت كنيز فورا اين آيه از قرآن را تلاوت كرد: وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ؛ و « كسانى كه در هنگام غضب خشم خود را فرومى ‏خورند » امام نيز به سرعت فرمودند: خشم خود را فروخوردم. با شنيدن اين كلام و ديدن بردبارى امام، كنيز اميد بست تا چيز بيشترى از امام بخواهد. لذا دنباله آيه را تلاوت كرد: « وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ » و كسانى كه از گناهان مردم درمى‏ گذرند. امام عليه السّلام فرمودند: خدا از تو درگذرد. سپس كنيزك قسمت پايانى آيه شريف را تلاوت نمود: « وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ » « و خداوند نيكوكاران را دوست دارد » امام عليه السّلام نيز در جواب او فرمودند: برو كه تو را آزاد كردم‏ » « جَعَلَتْ‏ جَارِيَةٌ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع تَسْكُبُ الْمَاءَ عَلَيْهِ وَ هُوَ يَتَوَضَّأُ لِلصَّلَاةِ فَسَقَطَ الْإِبْرِيقُ مِنْ يَدِ الْجَارِيَةِ عَلَى وَجْهِهِ فَشَجَّهُ فَرَفَعَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع رَأْسَهُ إِلَيْهَا فَقَالَتِ الْجَارِيَةُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ فَقَالَ لَهَا قَدْ كَظَمْتُ غَيْظِي قَالَتْ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ قَالَ لَهَا قَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْكِ قَالَتْ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ قَالَ اذْهَبِي فَأَنْتِ حُرَّةٌ » 📚امالى صدوق ص 168 ح 12، الارشاد ج 2 ص 146، مناقب آل ابى طالب ج 4 ص 157، تاريخ دمشق ج 36 ص 155، مختصر ابن منظور ج 17 ص 240، سير الاعلام النبلاء ج 4 ص 397، نهاية الارب ج 21 ص 326 . 3⃣روایتی هم که معاند از کتاب بحار الانوار نقل کرد که علامه مجلسی آن را از کتاب « الزهد » نقل می کند که مطابق آن امام باقر ع فرمود ؛ « پدرم (امام زين العابدين ) خادمش را با شلّاق يك مرتبه آرام زد، چون در انجام كارى كه فرستاده شده بود سُستى و كوتاهى كرد، پس غلام شروع به گريستن كرد و گفت: آى خدا، اى فرزند حسين! مرا جهت كارهايت مى‏ فرستى، آنگاه مرا كتك مى ‏زنى. امام باقر ع فرمود: پدرم گريست و (به من) فرمود: اى پسرم! برو نزد قبر رسول خدا صَلَّى اللَّه ُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ، دو ركعت نماز بخوان و بگو: خداوندا! خطاى علىّ بن الحسين را در روز قيامت به بخش، سپس به غلام فرمود: برو، تو در راه خدا آزاد شدى. ابو بصير گويد: به حضرت عرض كردم: فدايت گردم! آيا آزادى غلام كفّاره گناه بود؟ پس حضرت ساكت ماند. » 📚الزهد ص 43 ❕این روایت ، بر خلاف روایات متواتر و مشهور فوق الذکر ، در سیره امام سجاد ع است و از نظر سندی نیز ضعیف است ، چنان که شیخ حسین آل عصفور ، متذکر این نکته می شود ؛ « استدل على ذلك بما رواه الحسين بن سعيد في كتاب الزهد في الضعيف عن أبي بصير ... » 📚عیون الحقائق فی تتمه الحدائق الناضره ، ج 2 ص 374 ❕چرا که در سند آن « قاسم بن علی » ، است که در کتب رجالی ، مجهول است و هیچ توثیقی ندارد . 📚مستدرکات رجال الحدیث ، ج 6 ص 251 « لم یذکروه . روی الحسن بن سعید فی کتابه الزهد ... عن ابی بصیر » 👌 محقق کتاب « الزهد » می گوید که راوی روایت ؛ « قاسم بن محمد » است و « علی » اشاره به راوی دیگری است که قاسم بن محمد از او نقل روایت می کند که او « ابن ابی حمزه البطائنی » است ؛ 📚الزهد ، ص 44 پاورقی ❕که در این صورت نیز روایت ضعیف است ، زیرا ابن ابی حمزه بطائنی ، از ارکان واقفیه و دشمنان امام رضا ع بوده است و علمای رجالی او را لعن کرده اند و نقل حتی یک روایت از او را صحیح نشمرده اند ؛ « هو أحد عمد الواقفة ... علي بن أبي حمزة كذاب واقفي متهم ملعون ... أني لا أستحل أن أروي عنه حديثا واحدا ... قال ابن الغضائري علي بن أبي حمزة لعنه الله أصل الوقف و أشد الخلق عداوة للوالي من بعد أبي إبراهيم عليه السلام » 📚رجال علامه حلی ، ص 232 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir