❕پاسخ به شبهات تکراری و خسته کننده کانالهای معاند :
👌معاند مدعی است که خدای مورد اعتقاد مسلمانان برگرفته از افسانه های بابل است , در ذیل پاسخش را داده ایم :
🌿 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3269
#نماز_خواندن_با_لباس_نجس_شده_با_خوک_و_شراب
🤔#پرسش
❓جواز استفاده از چربی خوک و شراب در فقه شیعه :
در کتاب علل الشرائع صدوق جلد ۲ امده :
باب : سر 👈جواز👉 خواندن نماز در جامه ای که شراب یا چربی خوک به آن رسیده باشد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌باید به وهابی شبهه افکن گفت : " کسی که خانه اش از شیشه است , به خانه دیگری سنگ نمی زند "
❕پیروان مکتب سقیفه که نماز در پست ترین و نجس ترین حالات را جایز می دانند , حق ندارند که به شیعه در این رابطه اشکال کنند .
❕جوینی از ابوحنیفه نقل می کند که فتوا می داد :
" اگر كسى پوست سگ مردهاى را بكند، و دبّاغى نمايد طاهر مىشود. و حلال است كه در آن پوست آب بياشامد، و در هنگام نماز بر تن كند. "
📚«مغيث الخلق» ص 53 و ص 54.
❕و همینطور می آورد :
" در مذهبِ ابو حنيفه جايز است كه: مسلمان چون اراده نماز كند با شراب نبيذ وضو بسازد، و پوست سگ دبّاغى شده را بپوشد، و در زير خود به عنوان سجّاده نماز نيز پوست سگ دبّاغى شده پَهن نمايد، و بر نجاست خشكيده سجده كند، و به زبان هندى تكبير بگويد، و با لغت عِبْرى و يا فارسى قرائت حمد را بخواند، و بعد از فاتحه بگويد: دو برگ سبز يعنى: مُدْهَامَّتَانِ، و پس از آن ركوع نمايد و سرش را از ركوع برنداشته سجده كند، و فقط براى فاصله ميان دو سجده به مقدار تيزى شمشير سر خود را بلند كند، و فاصله ميان دو سجده را بدين كيفيّت بگزارد، و قبل از سلام دادن عمداً از خود بادى اخراج كند، در اين صورت نماز او صحيح مىباشد. و اگر آن باد را از روى نسيان و فراموشى اخراج نمايد، نمازش باطل است. "
📚«مغيث الخلق» ص 55 و ص 56 و در آخر به اين عبارت دارد: و لو انفلت منه بأن سَبَقَه الحدثُ يعيد الوضوء فى أثناء صلاته و يحدث بعده. فإن لم يكن قاصداً فى حدثه الاوّل تحلّل عن صلوته على الصّحّة.
❕ابن خَلّكان در «وَفَيات الاعيان» روايت می کند :
"سلطان محمود بن سبكتكين بر مذهب أبو حنيفه بود، و به فراگرفتن علم حديث وَلَعى بسزا داشت. ديد كه أكثر احاديث طبق مذهب شافعى مىباشد.
❕فقهاء از دو گروه را جمع كرد و امر كرد تا در ميان دو مذهب رأى دهند كه ترجيح با كدام است؟ قَفَّال مَرْوَزى در نزد سلطان نمازى را كه در نزد ابو حنيفه جايز است انجام داد بدين گونه:
" پوست دبَّاغى شده سگى را در بر كرد، و سرش را به نجاست آلوده ساخت، و با نبيذ خرما وضو گرفت. و چون فصل، فصل تابستان بود، پشهها و مگسها گردش گرد آمدند. در اين حال احرام نماز را به فارسى گفت، و خواند: «دُو بَرگ سَبْز» كه ترجمه مُدْهَآمَّتانَ مىباشد. سپس مانند منقار زدن خروس بر زمين دوبار سر خود را بر زمين زد بدون فاصله، و بدون ركوع، و بدون تشهّد. و در پايان بادى صدا دار از دُبُرش بيرون آورد و گفت: اين است نماز ابو حنيفه.
❕سلطان امر كرد تا مرد بصيرى از ما در كتب او تفحّص به عمل آورد، و نماز أبو حنيفه را از كتابهايش تعيين نمايد. آن مرد چنان يافت كه قَفَّال درست مىگويد، و نماز آنچنانى نزد أبو حنيفه صحيح است. بنابراين از مذهب حَنَفى به مذهب شافعى برگشت. "
"صلّى ركعتين على ما يجوز في مذهب أبي حنيفة، فلبس جلد كلب مدبوغا، و لطّخ ربعه بالنجاسة، و توضّأ بنبيذ التمر، و كان في صميم الصيف في المفازة فاجتمع عليه البعوض و الذباب، و كان وضوؤه منكّسا منعكسا! ثم استقبل القبلة و أحرم من غير نية في وضوئه، ثم قرأ آية بالفارسية و هي دوبر (گ) گل سبز ، ثم نقر نقرتين كنقرات الديك من غير فصل و من غير ركوع و تشهّد، و ضرط في آخره من غير نية السلام، و قال: أيّها السلطان هذه صلاة أبي حنيفة! فقال السلطان: إن لم تكن الصلاة صلاة أبي حنيفة قتلتك لأنّ مثل هذه الصلاة لا يجوّزها/ ذو دين! فأنكرت الحنفيّة أن تكون هذه صلاة أبي حنيفة، فأمر القفّال بإحضار كتب أبي حنيفة، و أمر السلطان نصرانيا كاتبا يقرأ المذهبين جميعا فوجدت الصلاة على مذهب أبي حنيفة على ما حكاه القفّال! فأعرض السلطان عن مذهب أبي حنيفة بمذهب الشافعي "
📚الوافي بالوفيات، ج 17، ص: 47
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕در روایات ما با صراحت تصریح شده است که نماز خواندن با لباسی که به شراب نجس شده باشد یا با خوک ارتباط گرفته باشد , جایز نیست .
👌امام صادق ع فرمود :
" اگر لباست به خمر یا نبیذ مسکر آلوده شده بود , اگر موضع نجاست را می دانی باید آن را بشوری و اگر موضع را نمی دانی باید تمام لباس را بشوری , و اگر با چنین لباسی نماز خوانده ای باید نمازت را اعاده کنی "
" إِذَا أَصَابَ ثَوْبَكَ خَمْرٌ أَوْ نَبِيذٌ مُسْكِرٌ فَاغْسِلْهُ إِنْ عَرَفْتَ مَوْضِعَهُ وَ إِنْ لَمْ تَعْرِفْ مَوْضِعَهُ فَاغْسِلْهُ كُلَّهُ وَ إِنْ صَلَّيْتَ فِيهِ فَأَعِدْ صَلَاتَكَ. "
📚الکافی ج ٣ ص ٤٠٥
❕در روایت دیگر آمده است که راوی به امام ع نامه نوشت و پرسش کرد که آیا می توان با لباسی که به شراب یا گوشت خوک آلوده شده است نماز خواند ? امام ع در پاسخ او نوشت :
" در آن لباس نماز نخوان چرا که رجس و نجس است " أَسْأَلُهُ عَنِ الثَّوْبِ يُصِيبُهُ الْخَمْرُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِيرِ أَ يُصَلَّى فِيهِ أَمْ لا ...فَكَتَبَ ع لَا تُصَلِّ فِيهِ فَإِنَّهُ رِجْس "
📚تهذیب الاحکام ج ١ ص ٢٧٩
👌اما متاسفانه برخی از امامان اهلسنت , خوک را در هنگام حیات پاک می دانستند و خوردن نبیذ را حلال می دانستند , اگر چه موجب مستی شود :
"قال مالك: هما طاهران في حال الحياه "
📚المدونة الكبرى ج 1: ص 5، و فتح الرحيم ج 1: ص 38، و المبسوط للسرخسي ج 1: ص 48، و بدائع الصنائع ج 1: ص 64، و نيل الأوطار ج 1: ص 43،
❕ممن قال النبيذ حلال: الثوري، و أبو حنيفة و أصحابه . و في الصحابة يروونه عن عمر .
📚شرح معاني الآثار ج 4: ص 220 و 221، و السنن الكبرى ج 8: ص 299، و بداية المجتهد ج 1: ص 458
❕روایت مورد استناد معاند که نماز خواندن با لباس آلوده به شراب و خوک را جایز می داند , موافق با عقیده برخی از علمای اهلسنت و از روی تقیه صادر شده است , خصوصا آنکه حکام اهلسنت از بنی امیه و بنی عباس , و وزیران و صاحبان قدرت آنان غرق در شرب خمر و مستی بودند و با همین حال نماز می خواندند و امامت میکردند و نماز خواندن با لباس آغشته به شراب برایشان امری عادی بود , اینان گاه امامان علیهم السلام را تحت فشار می گذاشتند که موافق با عملکرد آنان فتوا دهند و امامان ع هم برای حفظ جان شیعیان از دست این یاغیان از روی تقیه در مواردی موافق با آنان فتوا می دادند , اگر چه حق مطلب را در مواردی که بحث تقیه نبود , بیان می کردند .
" فإن أكثر أمراء بني أمية و بني العباس و وزرائهم و أرباب الدولة كانوا مولعين بشرب الخمر و مزاولتها و استعمالها و عدم التحرز عن مباشرتها، بل ربما نقل ان بعضهم يأم الناس و هو سكران فضلا عن ان يكون ثوبه متلوثا بالخمر "
📚الحدائق الناضرة في احكام العترة الطاهرة، ج5، ص: 110
👌در ذیل در مورد روایات تقیه ای توضیح مفیدی داده ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12640
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#آیا_آیه_حجاب_ارتباطی_با_جواز_تعرض_به_زنان_کنیز_دارد❓
🤔#پرسش
❓فلسفه نزول آیه حجاب و ارتباط آن با چراغ سبز الله برای تجاوز و آزار و اذیت کنیزان
✍ آیا میدانید چرا حجاب بر کنیزان واجب نشده است؟
آیه ۵۹ سوره احزاب و شان نزول آن حکایت از واقعیتی وحشتناک در مورد نگاه قرآن به کنیزان دارد:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۵۹﴾
ترجمه: اى پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديكتر است و خدا آمرزنده مهربان است (۵۹)
در تفسیر قرطبی، درباره شان نزول این آیه آمده است:
وكانت المرأة من نساء المؤمنين قبل نزول هذه الآية تتبرز للحاجة فيتعرض لها بعض الفجار. يظن أنها أمة، فتصيح به فيذهب، فشكوا ذلك إلى النبي صلى الله عليه وسلم ونزلت الآية بسبب ذلك.
ترجمه: بانویی پیش از این آیه برای انجام کاری بیرون رفته بود؛ برخی از مردان به گمان اینکه او کنیز میباشد جلوی او را گرفته و خواهان تجاوز به او شده بودند پس آن زن فریاد زن و این ماجرا را به پیامبر گزارش کردند و آنگاه این آیه نازل شد
📓منبع: تفسير القرطبي / جلد ۱۴ / صفحه ۲۴۲
❓این چه خداییست که صرفا اذیت و آزار نشدن زنان آزاد مسلمان برایش اهمیت داشته و در قبال آزار و اذیت کنیزان بی تفاوت است و حتی آن را محکوم نمیکند؟! ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آنچه که در مورد آیه مورد استناد معاند در تفاسیر روایی شیعه آمده است , ارتباطی با مدعای معاند و ارتباط دادن آیه با بحث کنیز ندارد , در تفسیر قمی این مضمون آمده است :
" آن ايام زنان مسلمان به مسجد مىرفتند و پشت سر پيامبر ص نماز مىگذاردند، هنگام شب موقعى كه براى نماز مغرب و عشا مىرفتند بعضى از جوانان ( هرزه و اوباش ) بر سر راه آنها مىنشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار مىدادند و مزاحم آنان مىشدند، آيه فوق نازل شد و به آنها دستور داد حجاب خود را بطور كامل رعايت كنند تا به خوبى شناخته شوند و كسى بهانه مزاحمت پيدا نكند. "
" فإنه كان سبب نزولها انَّ النِّسَاءَ كُنَّ يَخْرُجْنَ إِلَى الْمَسْجِدِ وَ يُصَلِّينَ خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِذَا كَانَ بِاللَّيْلِ خَرَجْنَ إِلَى صَلَاةِ الْمَغْرِبِ- وَ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ وَ الْغَدَاةِ: يَقْعُدُ الشُّبَّانُ لَهُنَّ فِي طَرِيقِهِنَّ فَيُؤْذُونَهُنَّ- وَ يَتَعَرَّضُونَ لَهُنَّ فَأَنْزَلَ اللَّهُ «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى قَوْلِهِ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ- وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيما "
📚تفسیر قمی ج ٢ ص ١٩٦
❕بنابراین مقصود از تعبیر " ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْن " در آیه شریفه این است که زنان به وسيله حجاب شناخته شوند كه زنان نجيب و عفيف مىباشند و بيمار دلان از اينكه به آنها طمع ببندند چشم مىپوشند و آیه ارتباطی با بحث کنیز ندارد .
👌این سخن مورد توجه صاحب تفسیر المیزان نیز واقع شده و می گوید :
" ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ" يعنى پوشاندن همه بدن به شناخته شدن به اينكه اهل عفت و حجاب و صلاح و سدادند نزديكتر است، در نتيجه وقتى به اين عنوان شناخته شدند، ديگر اذيت نمىشوند، يعنى اهل فسق و فجور متعرض آنان نمىگردند.
❕بعضى از مفسرين در معناى آن گفتهاند: اين پوشيدگى، نزديكتر بودن ايشان به مسلمان بودن و آزاد بودن را مىشناساند، چون زنان غير مسلمان، و نيز كنيزان در آن دوره حجاب نداشتند، و حجاب علامت زنان مسلمان بود، و در نتيجه كسى متعرض آنان نمىشد، و حتى كسى نمىپنداشت كه ايشان كنيز و يا غير مسلمانند، و از ملت يهود و نصارى هستند 👈ليكن معناى اول به ذهن نزديكتر است.👉
📚ترجمه تفسیر المیزان ج ١٦ ص ٥١٠
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕شهید مطهری نیز در پاسخ به ادعای معاند پاسخ جالبی دارد و می گوید :
"مفسرين گفتهاند: گروهى از منافقين اوايل شب كه هوا تازه تاريك مىشد در كوچهها و معابر مزاحم كنيزان مىشدند. البته براى كنيزان چنانكه قبلًا گفتيم پوشانيدن سر واجب نبوده است. گاهى از اوقات اين جوانان مزاحم و فاسد متعرض زنان آزاد نيز مىشدند و بعد مدعى مىشدند كه ما نفهميديم آزاد زن است و پنداشتيم كنيز است.
❕لذا به زنان آزاد دستور داده شد كه بدون جلباب يعنى در حقيقت بدون لباس كامل از خانه خارج نشوند تا كاملًا از كنيزان تشخيص داده شوند و مورد مزاحمت و اذيت قرار نگيرند.
👈بيان مذكور خالى از ايراد نيست، زيرا چنين مىفهماند كه مزاحمت نسبت به كنيزان مانعى ندارد و منافقين آن را به عنوان عذرى مقبول براى خود ذكر مىكردهاند، در حالى كه چنين نيست.👉 اگرچه پوشانيدن موى سر بر كنيزان واجب نبوده است و شايد رمز آن هم اين بوده كه وضع كنيز معمولًا جالب و تحريكآميز نيست و مورد رغبت كسى واقع نمىشود و به علاوه كارشان خدمت بوده چنانكه قبلًا اشاره كرديم، ولى در هر حال اين مزاحمتها حتى در مورد كنيزان نيز گناه محسوب مىشده است و منافقين نمىتوانستهاند كنيز بودن را عذر خود قلمداد كنند.
👈احتمال ديگرى كه در معناى اين جمله داده شده اين است كه وقتى زن پوشيده و سنگين از خانه بيرون رود و جانب عفاف و پاكدامنى را رعايت كند افراد فاسد و مزاحم جرأت نمىكنند متعرض آنها شوند.👉 ...
❕بنا به احتمال دوم معنى جمله اين است كه بدين وسيله شناخته مىشوند كه زنان نجيب و عفيف مىباشند و بيماردلان از اينكه به آنها طمع ببندند چشم مىپوشند زيرا معلوم مىشود اينجا حريم عفاف است، چشم طمع كور و دست خيانت كوتاه است.
👌مطلبى كه از اين آيه استفاده مىشود و يك حقيقت جاودانى است اين است كه زن مسلمان بايد آنچنان در ميان مردم رفت و آمد كند كه علائم عفاف و وقار و سنگينى و پاكى از آن هويدا باشد و با اين صفت شناخته شود، و در اين وقت است كه بيماردلان كه دنبال شكار مىگردند از آنها مأيوس مىگردند و فكر بهرهكشى از آنها در مخيّلهشان خطور نمىكند. مىبينيم كه جوانان ولگرد هميشه متعرض زنان جلف و سبك و لخت و عريان مىگردند. وقتى كه به آنها اعتراض مىشود كه چرا مزاحم مىشوى، مىگويند اگر دلش اين چيزها را نخواهد با اين وضع بيرون نمىآيد.
❕اين دستور كه در اين آيه آمده است مانند دستورى است كه در بيست و پنج آيه قبل از اين آيه خطاب به زنان رسول خدا وارد شده است: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ» يعنى در سخن گفتن رقّت زنانه و شهوتآلود كه موجب تحريك طمع بيماردلان مىگردد به كار نبريد. در اين آيه دستور وقار و عفاف در كيفيت سخن گفتن را بيان مىكند و در آيه مورد بحث دستور وقار در رفت و آمد را.
📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسأله حجاب)، ج ١٩ ص ٥٠٣
معاند در ادامه متن مورد اشکالش , شبهات تکراری را در مورد حجاب کنیز و کتک زدن کنیز به خاطر حجاب گرفتن مطرح کرده است که در ذیل پاسخ او را داده ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4889
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6884
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#پاسخ_به_شبهات_تکراری_معاندین
❕ملحد مدعی است که در هنگام ظهور امام مهدی علیه السلام به قدری کشتار صورت می گیرد که مردم می گویند اگر مهدی از آل محمد بود , چنین کشتاری را به راه نمی انداخت , در ذیل پاسخ ادعایش را داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2244
❕پاسخ به شبهات تکراری معاندین
👌ملحد مدعی است که پیامبر اسلام به ایرانیان اهانت کرده است و از ازدواج با خوزستانی ها نهی کرده است , در ذیل پاسخش را داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2096
❗️پاسخ به شبهات تکراری معاندین
👌ملحد در مورد تعبیر " الم تر " در آیه سوره مریم اشکال ندیدن را مطرح کرده است که شبیه این اشکال را در مورد آیه دیگری نیز در گذشته مطرح کرده بود که همان موقع پاسخ او را دادیم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2601
👌در رابطه با ارسال شیاطین از سوی خداوند به سوی کفار , در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3468
آیا مجازات الهی با جنایاتی ظالمینی چون هیتلر شباهت دارد ?
🤔#پرسش
❓تشابه الله با هیتلر
«راه حل نهایی» الله در قبال کفار قوم نوح و لوط ، درست مانند «راه حل نهایی» هیتلر در قبال یهودیان، چیزی جز کشتار جمعی با روشی ددمنشانه نبود!
اما تعصب دینی خداباوران باعث میشود که کشتارهای هیتلر را جنایت قلمداد کنند اما از کشتارهای خدای موهومشان به سادگی بگذرند! (در حالی که هیتلر فقط در دنیا یهودیان را عذاب کرد! اما این خدای رحمان و رحیم دین اسلام در آخرت هم ولکن معامله نیست و میخواهد تا ابد کفار را در جهنم عذاب کند!) گویی که «خدا بودن» مجوزیست برای کشتار بیرحمانه و جنایتآمیز! ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌معاند در متن مورد ارائه برای فریب مخاطبین خود مغالطات متعددی را صورت داده است که یاد آور می شویم :
1⃣خداوند مالک جان و مال انسانها است و اگر آنچه را که به آنها داده از آنها بگیرد , در ملک خود تصرف کرده است و ظلمی در حق آنان نکرده است به خلاف افراد ظالمی چون هیتلر .
❕یکی از شاخه های توحید خداوند ، توحید در مالکیت است .خداوند مالک حقیقی همه موجودات است و می تواند در جان و مال تمام انسان ها تصرف کند ، زیرا وقتی خالق همه اشیاء او است طبعا مالک همه اشیاء نیز ذات مقدس او است.
📚تفسیر نمونه ج 27 ص449
🔶خداوند در آیات متعددی به این حقیقت اشاره کرده است و می فرماید:
« هر چه در آسمانها و زمین است از اوست» ( بقره 116- 255- 284 - آل عمران 109- 129- نسا ء 126 )
❗️« مالکیت آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست»
🔶مائده 17- انعام 12- توبه 116
2⃣خداوند ظالمین و مفسدین را به خاطر ظلم و فسادی که در زمین به راه انداخته اند , عذاب می کند نه بیگناهان را و مقصر در عذاب آنها اعمال ناشایست خودشان است به خلاف ظالمینی چون هیتلر که بیگناهان را از دم تیغ می گذراند .
❕خداوند می فرماید :
"وَ ما كانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرى بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها مُصْلِحُونَ " "و چنين نبود كه پروردگارت آباديها را به ظلم و ستم نابود كند در حالى كه اهلش در صدد اصلاح بوده باشند. " ( هود ١١٧ )
👌" انَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النّاسَ شَيْئاً وَلكِنَّ النّاسَ انْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ. " " «خداوند هيچ به مردم ستم نمى كند؛ ولى اين مردمند كه به خويشتن ستم مى كنند». " ( یونس ٤٤ )
3⃣خداوند قبل از آنکه افرادی را عذاب کند , پیامبرانش را به سوی آنان می فرستند تا آنان را به مسیر خیر و نیکوکاری و عدالت دعوت کنند و از طغیان و ظلم بر حذر دارند و چنین نبوده است که بدون اتمام حجت کسی را عذاب کند به خلاف ظالمینی چون هیتلر که اصلا دعوت مردم به خیر و عدالت و اتمام حجت برایشان معنا و مفهوم پیدا نمی کند .
❕خداوند می فرماید :
" وَ ما كانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرى حَتَّى يَبْعَثَ فِي أُمِّها رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِنا وَ ما كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرى إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُونَ " " پروردگار تو هرگز شهرها و آبادىها را هلاك نمىكرد تا اينكه در كانون آنها پيامبرى مبعوث كند كه آيات ما را بر آنان بخواند، و ما هرگز آبادىهايى را هلاك نكرديم مگر آنكه اهلش ظالم بودند. " ( قصص ٥٩ )
❕وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلاَّ لَها مُنْذِرُونَ ذكْرى وَ ما كُنَّا ظالِمِين " " ما هيچ شهر و ديارى را هلاك نكرديم مگر اينكه انذار كنندگانى براى آنها بود - تا متذكر شوند، و ما هرگز ستمگر نبوديم. " ( شعراء ٢٠٨ _ ٢٠٩ )
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
4⃣یکی از اهداف خداوند از عذاب طاغیان بیدار سازی و تذکر آنان بوده است تا شاید از حوادث ناگواری که برایشان اتفاق افتاده درس بگیرند و رفتار خود را اصلاح کرده و قدم در مسیر نیکی بردارند , چنین هدفی در جنایات کسانی چون هیتلر هیچگاه معنا و مفهوم پیدا نمی کند .
❕خداوند می فرماید :
" وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِىٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُون " و ما در هيچ شهر و آبادى پيامبرى نفرستاديم مگر اين كه اهل آن را به سختى ها و رنج ها گرفتارساختيم؛ شايد (به خود آيند، و به سوى خدا) بازگردند و تضّرع كنند». ( اعراف ٩٤ )
❕و در مورد آلفرعون چنين مىخوانيم:
"وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِنْ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ " «و ما فرعونيان را به خشكسالى و كمبود ميوه ها گرفتار كرديم، شايد متذكّر گردند». ( اعراف ١٣٠ )
❕ در سوره مؤمنون آيه 76 مىخوانيم: وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ. «و به راستى ما آنها را به عذاب (و بلا) گرفتار ساختيم (تا بيدار شوند)، امّا آنان نه در برابر پروردگارشان تواضع كردند، و نه به درگاهش تضرّع مى كنند»
👌در يكى از خطبههاى اميرمؤمنان على عليه السلام در نهجالبلاغه مىخوانيم:
«انَّ اللَّهَ يَبْتَلى عِبادَهُ عِنْدَ الأَعْمالِ السَّيِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمراتِ، وَ حَبْسِ الْبَرَكاتِ، وَ اغْلاقِ خَزائِنِ الْخَيْراتِ، لِيَتُوْبَ تائِبٌ، وَ يُقْلِعَ مُقْلِعٌ، وَ يَتَذَكَّرَ مُتَذَكِّرٌ، وَ يَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ!»:
«خداوند بندگان خويش را به هنگامى كه اعمال بد انجام مىدهند، با كمبود ميوهها، و جلوگيرى از نزول بركات، و بستن درهاى گنجهاى خيرات به روى آنان، مبتلا مىسازد، تا توبهكاران توبه كنند، و آنها كه بايد دست از گناه بكشند خوددارى نمايند، و پندپذيران پند گيرند، و آنها كه آمادهاند از گناه باز ايستند»
📚نهج البلاغه خطبه ١٤٣
5⃣اگر خداوند مردمانی را در دنیا به خاطر ظلم و فسادشان عذاب می دهد , از این جهت است تا دیگران عبرت و درس بگیرند و قدم در مسیر ظلم و طغیان و فساد نگذارند تا با عبرت گیری آنان زندگی بشر اصلاح شود .
❕خداوند می فرماید :
" وَ كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ الْقُرى وَ هِيَ ظالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ _ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ "
" و اينچنين است مجازات پروردگار تو هنگامى كه شهرها و آباديهاى ظالم را مجازات مىكند، (آرى) مجازات او دردناك و شديد است! - در اين نشانهاى است براى كسى كه از عذاب آخرت مىترسد، همان روزى است كه مردم در آن جمع مىشوند، و روزى كه همه آن را مشاهده مىكنند. "( هود ١٠٢ _ ١٠٣ )
👌"وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ _ فَجَعَلْناها نَكالاً لِما بَيْنَ يَدَيْها وَ ما خَلْفَها وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ " بطور قطع حال كسانى را از شما كه در روز شنبه نافرمانى و گناه كردند دانستيد، ما به آنها گفتيم بصورت بوزينههاى طرد شدهاى در آئيد - ما اين جريان را مجازات و درس عبرتى براى مردم آن زمان و كسانى كه بعد از آنان آمدند، و هم پند و اندرزى براى پرهيزكاران قرار داديم. " ( بقره ٦٥ _ ٦٦ )
❕بنابراین مقایسه مجازات الهی با جنایات فاسدینی چون هیتلر از اساس باطل و اشتباه و مغالطه ای در جهت تحمیق مخاطبین است که توسط ملحدین صورت می گیرد .
👌در رابطه با چرایی مجازات ظالمین در آخرت , و خلود کفار در آتش در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5927
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9204
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9316
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
توضیحی پیرامون رابطه علم و مذهب و دعوت مذهب به علم و دانش
🤔#پرسش
❓تفاوت ميان علم و مذهب، تفاوتى است به عمق ميليونها سال نورى!
#الف) علم شما را آگاه كرده و راه راحت زندگى كردن، پيشرفت و دانش اندوزى را به شما نشان ميدهد و دانشمندان يافته هاى خود را بصورت رايگان در خدمت مردم قرار ميدهند.
#ب) در دين و مذهب موجوداتى به نام آخوند، ملا، مفتى، كشيش و خاخام وجود دارند كه تمام تلاششان براى به فلاكت كشيدن شما، تزريق جهل و خرافات، خر كردن شما از هر راهى و به بردگى كشيدن شماست و بابت همين جنايات نيز از شما پول ميگيرند كه در اِزايش بهشتى موهوم به شما هديه دهند. ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ملحدین دروغگو و اهل تزویر از هیچ تلاشی برای فریب مخاطبین خود کوتاهی نمی کنند و به دروغ در صدد تقابل سازی میان علم و مذهب هستند در حالی که شعار مذهب همواره دعوت به علم و دانش و فراگیری علوم سودمند برای ساختن دنیایی بهتر بوده است و آیات و روایات شاهد روشنی بر این قضیه است که به برخی اشاره می کنیم :
1⃣ در داستان آدم عليه السلام مسأله تعليم اسماء بيان شده كه اشاره به علم و آگاهى بر اسرار آفرينش تمام موجودات است نه اينكه در علوم دينى منحصر باشد: "وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا " ( بقره ٣١ )
2⃣در سوره «الرّحمن» به تعليم بيان از سوى خداوند پرداخته، و آن را به عنوان يك موهبت عظيم الهى در آغاز سورهاى كه مجموعه بزرگترين نعمت ها در آن ذكر شده است معرّفى مىكند عَلَّمَهُ الْبَيان. ( الرحمان ٤ )
3⃣در سوره «يوسف» به علم تعبير خواب و حكايت رؤياها از حوادث آينده- كه گاه مىتواند در سرنوشت ملّتى همچون ملّت مصر اثر بگذارد- اشاره كرده، و از قول يوسف نقل مىكند ذلِكُما مِمّا عَلَّمنى رَبّى. ( یوسف ٣٧ )
4⃣باز در همين سوره به مسأله تدبير امر يك كشور و آگاهى بر مديريّت بيت المال اشاره كرده، و از قول يوسف خطاب به عزيز مصر مىگويد: اجْعَلْنى عَلى خَزائِنِ الارْضِ انّى حَفيظ عَليم: «مرا سر پرست خزائن اين سرزمين (مصر) بگمار كه من نگاه دارنده و آگاهم». (و مديريّت آن را به خوبى مىدانم). ( یوسف ٥٥ )
5⃣ (در همين مديريّت يك كشور) داستان طالوت و جالوت، هنگامى كه دليل انتخاب طالوت را از سوى پيغمبر آن زمان (اشموئيل) بيان مىكند، مىگويد: انَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَزادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ: «خداوند او را بر شما برگزيده است، و علم و قدرت جسمانى او را وسعت بخشيده». ( بقره ٢٤٧ )
❕بديهى است امتياز طالوت برساير بنى اسرائل تنها در معارف الهى نبود بلكه آگاهى و مديريّت در امور نظامى و سياسى كه در نهاد اين جوان هوشيار و مدبّر وجود داشت، نيز مورد توجّه و استدلال بوده است.
6⃣ در داستان داود عليه السلام نيز تعليم «صنعةَلَبُوس» (علم زره بافى) را يكى از افتخارات بزرگ او مىشمرد بلكه «لبوس» به گفته طبرسى در مجمع البيان هر گونه اسلحه دفاعى و تهاجمى را شامل مىشود و منحصر به زره نيست ( مجمع البیان ذیل آیه ٨٠ سوره انبیاء ) ؛ و مىفرمايد: وَعَلّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأسِكُمْ. ( انبیاء ٨٠ )
7⃣ در سوره «كهف» در داستان موسى و خضر، از علوم و دانش هايى سخن مىگويد كه از سوى خضر عليه السلام به موسى عليه السلام آموخته شد و هيچ كدام از آنها از علوم و معارف دينى به معنى خاص نبود، بلكه از علومى بود كه جامعه انسانى را طبق نظام احسن اداره مىكند، مىفرمايد: فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً: «در آنجا (موسى و دوست همسفرش يوشع) بندهى از بندگان ما را يافتند كه او را مشمول رحمت خود ساخته و از سوى خود، علم فراوانى به او تعليم داده بوديم». ( کهف ٦٥ ) و سپس در آيات بعد سه نمونه از اين علوم را مشروحاً بيان مىكند كه هيچ كدام از علوم و معارف دينى نيست؛ بلكه همه آنها مربوط به تدبير امور زندگى است.
8⃣ در سوره «نمل» از آگاهى سليمان نسبت به چگونگى سخن گفتن پرندگان سخن به ميان آورده، و آن را به عنوان يكى از افتخارات سليمان كه به آن مباهات مىكرد؛ ذكر مىكند: وَقالَ يا ايُّهَا النّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ: «گفت اى مردم زبان پرندگان به ما تعليم داده شده است». ( نمل ١٦ )
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
9⃣ در اواخر سوره «كهف» در داستان ذى القرنين سخن از سدّ سازى او به عنوان يك واقعه مهم به ميان آمده، و حتى جزئياتى از چگونگى تدبير او در امر ساختن يك سدّ نيرومند آهنين براى جلوگيراى از هجوم قبايل فاسد و مفسد (يأجوج و مأجوج) را بيان مىكند: آتُونى زُبُرَ الْحَديدِ حَتّى اذا ساوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قالَ انْفُخُوا حَتّى اذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونى افْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً: «قطعات بزرگ آهن را برايم بياوريد (و آنها را روى هم بچينيد) تا هنگامى كه كاملًا ميان دو كوه را پوشانيد، سپس گفت:" (در اطراف آن آتش بيفروزيد) و در آن بدميد" (آنها دميدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته كرده، گفت اكنون مس مذاب برايم بياوريد تا بر روى آن بريزم». ( کهف ٩٦ ) اين موهبت نيز به علم و دانش سد سازى اشاره مىكند.
🔟 در سوره «لقمان» نيز در آياتى كه شرح و صاياى لقمان به فرزندش مىدهد به يك سلسله دستورات برخورد مىكنيم كه جنبه روانشناسى و اجتماعى و مردم دارى دارد؛ كه رعايت آنها براى همگان در زندگى نيز مهم و كارساز است؛ از جمله اينكه به پسرش دستور مىد هد: «نسبت به مردم بى اعتنايى و ترشرويى نكن، مغرورانه بر زمين راه نرو، در راه رفتن اعتدال را رعايت كن، بلند سخن نگو، فرياد نكش، و صبر و شكيبايى و استقامت در كارها داشته باش». ( لقمان ١٧ _ ١٩ ) اين در حالى است كه خداوند مقام لقمان را به خاطر برخوردارى از موهبت علم و حكمت و دانش بزرگ داشته است، تا آنجا كه سخن او را در كنار سخن خويش قرار داده است .
1⃣1⃣ در سوره «سباء» در شرح حال سليمان، سخن از برنامههاى گسترده عمرانى و هنرى به ميان آمده است، كه پريان زير نظر سليمان، انجام مىدادند: يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحاريبَ وَ تَماثيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسياتٍ: «آنها هر چه سليمان مىخواست (و دستور مىداد) برايش درست مىكردند معبدها، تمثال ها، ظروف بزرگ غذا همانند حوض و ديگ هاى ثابت»! ( سبا ١٣ ) و در آيه قبل از آن، به دستيابى سليمان به دانش ذوب فلزّات اشاره كرده، و مىفرمايد: و اسَلْنا لَهُ عَيْنَ القِطْرِ: «ما چشمههاى مس (مذاب) را براى او روان ساختيم». ( سبا ١٢ )
2⃣1⃣در سوره «بقره» درباره زمامدارى داوود پيامبر، مىفرمايد: وَ قَتَلَ داوُودُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمّا يَشاءُ: «داوود جالوت را كشت و خداوند حكومت و حكمت و دانش را به او بخشيد و از آنچه مىخواست به او تعليم داد». ( بقره ٢٥١ ) روشن است علم و حكمت در اينجا دانشى است كه براى تدبير ملك و مملكت لازم است؛ و اگر معنى وسيع ترى نيز داشته باشد، اين بخش از علوم مربوط به كشوردارى و نظام حكومت را قطعاً شامل مىشود.
❕از مجموع اشاراتى كه در آيات فوق و بعضى ديگر از آيات قرآن وارد شده به خوبى مىتوان استفاده كرد؛ كه بر خلاف پندار كسانى كه تصوّر مىكنند، قرآن تنها به علوم دين و معارف الهيّه؛ اهميّت داده و سخنى از علوم ديگر به ميان نياورده است، قرآن براى اين بخش از علوم اهميّت فوق العادهاى قائل است، و آن را از مواهب بزرگ الهيّه مىشمرد، و مسلمانان را تشويق به فراگيرى هر گونه علم مفيد و نافع در زندگى مادّى و معنوى مىنمايد.
💠ادامه 👇