پاسخی به معاند پیرامون پیرامون فاصله انسان با خدوند !!!!
🤔#پرسش :
❓آیا خداوند جسم نیست و زمان مند و دارای مکان نیست؟ قرآن خلاف این را بیان میکند ❗️❗️
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴿۵﴾
كار [جهان] را از آسمان [گرفته] تا زمين اداره مى كند آنگاه [نتيجه و گزارش آن] در روزى كه مقدارش آن چنان كه شما [آدميان] برمى شماريد هزار سال است به سوى او بالا مى رود (۵)
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۷﴾
و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد و "عرش او بر آب بود" تا شما را بيازمايد كه كدام يك نيكوكارتريد و اگر بگويى شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد قطعا كسانى كه كافر شده اند خواهند گفت اين [ادعا] جز سحرى آشكار نيست (۷)
توضیح: آیه ی پنجم سوره ی سجده به ما میگوید فاصله ی خدا از انسان به مقدار هزار سال با محاسبات انسان است. بسوی او بالا میرود. سو و سمت دارد و هزار سال طول میکشد تا به او برسد
آیه ی هفتم سوره هود میگوید خدا تخت دارد و این تخت بر آب بوده است. پس خداوند اسلام جسم است. و چنانکه متکلمین و فلاسفه ی مسلمان می گویند
که خدا مکان مند و زمان مند نیست و بسیط است ، خلاف نص صریح قرآن است و ارزش معرفتی ندارد. ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید :
" يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّون " " امور اين جهان را از آسمان به سوى زمين تدبير مىكند سپس در روزى كه مقدار آن هزار سال از سالهايى است كه شما مىشمريد به سوى او باز مىگردد (و دنيا پايان مىيابد). " ( سجده ٥ )
❕بر اساس آیه شریفه , خداوند تمام عالم هستى را از آسمان گرفته تا زمين، زير پوشش تدبير خود قرار داده است، و جز او مدبرى در اين جهان وجود ندارد و سپس مىافزايد:" تدبير امور در روزى كه مقدار آن هزار سال از سالهايى است كه شما مىشماريد به سوى او باز مىگردد"
👌توضیح اینکه :
❕خداوند اين جهان را آفريده، و آسمان و زمين را با تدبير خاصى نظم بخشيده، و به انسانها و ديگر موجودات زنده لباس حيات پوشانده، ولى در پايان جهان اين تدبير را بر مىچيند، خورشيد تاريك و ستارگان بى فروغ مىشوند و به گفته قرآن، آسمانها را همچون طومارى در مىنوردد، تا به حالت قبل از گسترش اين جهان در مىآيند:" يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ":" آن روز كه آسمان را همچون طومارى در هم مىپيچيم، سپس همانگونه كه آفرينش را آغاز كرديم آن را باز مىگردانيم" ( انبیاء ١٠٤ )
👌 و به دنبال در هم پيچيده شدن اين جهان طرحى نوين و جهانى وسيعتر ابداع مىگردد، يعنى پس از پايان اين دنيا جهان ديگر آغاز مىشود.
❕اين معنى در آيات ديگر قرآن نيز آمده است از جمله در آيه 156 سوره بقره مىخوانيم: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ:" ما از آن خدا و از سوى او هستيم،و به سوى او باز مىگرديم"
❕و در سوره روم آيه 27 چنين آمده است: وَ هُوَ الَّذِي يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ هُوَ أَهْوَنُ اليه" او كسى است كه آفرينش را آغاز مىكند و سپس باز مىگرداند و اين بر او آسانتر است".
👌و در آيه 34 يونس مىخوانيم: قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ:
" بگو خداوند آفرينش را آغاز كرده سپس آن را باز مىگرداند، با اينحال چرا از حق رويگردان مىشويد"؟
❕با توجه به اين تعبيرات و تعبيرات ديگرى كه مىگويد تمام امور سرانجام به خدا باز مىگردند وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ (سوره هود آيه 123) :
👌 روشن مىشود كه آيه مورد بحث نيز از آغاز و ختم جهان و بر پا شدن روز قيامت سخن مىگويد .
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕بنا بر اين مفهوم آيه چنين مىشود كه" خداوند تدبير امر اين جهان از آسمان به زمين مىكند (از آسمان آغاز و به زمين منتهى مىگردد) سپس همه اينها در روز قيامت به سوى او باز مىگردند".
👌در تفسير" على بن ابراهيم" در ذيل همين آيه مىخوانيم:
" منظور تدبير امورى است كه خداوند به تدبير آن مىپردازد، و همچنين امر و نهى كه در شرع وارد شده و اعمال همه بندگان، تمام اينها روز قيامت آشكار مىشود، و مقدار آن روز به اندازه هزار سال از سالهاى اين دنيا است" " يعني الأمور التي يدبرها، و الأمر و النهي الذي أمر به، و أعمال العباد، كل هذا يظهر يوم القيامة، فيكون مقدار ذلك اليوم ألف سنة من سني الدنيا. "
📚تفسیر قمی , ج ٤ ص ٣٨٨ _ تفسير نمونه، ج١٧ ، ص: ١١٤
👌معاند از تعبیر « بازگشت به سوی خدا » مکان داشتن خداوند را برداشت کرده است در حالی که چنین نیست ، ما می گوییم در قیامت به سوی خدا بازگشت می کنیم و قیامت لقاء الله و ملاقات با خداست ، یعنی ملاقات و مشاهده آثار قدرت خداوند در صحنه قیامت و پاداشها و کیفرها و نعمتها و عذابهای او ، و همینطور ملاقات شهودی و قلبی خداوند است ، در گذشته بیشتر توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2448
❕در رابطه با عرش الهی و بودن عرش بر روی آب نیز در ذیل توضیحات مفصلی داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2449
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3275
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
دستور به یاد کردن از پیامبران بزرگ در قرآن !!!!
🤔#پرسش :
❓در ادامه ی بررسی عقلی آیات قرآن به سه آیه از سوره ی مریم میرسیم به این مضمون🔴⬇️
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا ﴿۵۱﴾
و در اين كتاب از موسى ياد كن زيرا كه او پاكدل و فرستاده اى پيامبر بود (۵۱)
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا ﴿۵۴﴾
و در اين كتاب از اسماعيل ياد كن زيرا كه او درست وعده و فرستاده اى پيامبر بود (۵۴)
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا ﴿۵۶﴾
و در اين كتاب از ادريس ياد كن كه او راستگويى پيامبر بود (۵۶)
توضیح: ما میدانیم که محمد و الله و سایر پیروان این دین مدعی هستند که قرآن کلام الله و وحی ملزم است. حال اینجا سوال پیش می آید " الله از چه کسی میخواهد که در این کتاب از ادریس و ... یاد کند؟ مگر محمد میتوانسته است از خودش آیه ای به قرآن بیفزاید؟
از لابه لای همین گاف های قرآنی میشود به کذب بودن آن پی برد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در سوره مریم , پنج بار هنگام شروع در داستان پيامبران بزرگ و نیز در هنگام بیان سرگذشت حضرت مريم ، جمله اذكر (يادآورى كن) آمده است و به خاطر آن مىتوان اين سوره را سوره يادآوريها ناميد، يادآورى از پيامبران و مردان و زنان بزرگ و حركت توحيدى آنها و تلاششان در راه مبارزه با شرك و بتپرستى و ظلم و بيدادگرى.
❕و از آنجا كه معمولا ذكر به معنى يادآورى بعد از نسيان است ممكن است اشاره به اين واقعيت نيز باشد كه ريشه توحيد و عشق به مردان حق و ايمان به مبارزات حقطلبانه آنها در اعماق جان هر انسانى ريشه دوانيده و سخن از آنها در واقع يك نوع ذكر و يادآورى و بازگويى است.
📚تفسیر نمونه ج ١٣ ص ٨١
❗️پیامبر گرامی مامور بود که آیات نازل شده بر خودش را بی کم و کاست به مردم برساند و در کتاب آسمانی خود قرآن قرار دهد , آیات فوق نیز تاکیدی مجدد بر این حقیقت است که پیامبر حق ندارد که آیات نازل شده را به صورت گزینشی به مردم برساند و در کتاب آسمانی اش بیاورد , لذا به خاطر اهمیت مساله , بالخصوص خداوند دستور می دهد که آیات مربوط به پیامبران الهی و حضرت مریم علیهم السلام را باید در قرآن بیاوری و به این طریق از آنان یاد کنی و حق نداری که در این زمینه اهمال و بی توجهی صورت دهی , چنان که در آیه دیگر فرمود :
" و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مىشود كسانى كه اميد لقاى ما (و رستاخيز) را ندارند مىگويند قرآنى غير از اين بياور، و يا آن را تبديل كن (و آيات نكوهش بتها را بردار!) 👈بگو من حق ندارم كه آن را از پيش خود تغيير دهم، فقط از چيزى كه بر من وحى مىشود پيروى مىكنم، من اگر معصيت پروردگارم را كنم از مجازات روز بزرگ (قيامت) مىترسم. "👉 " وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ " ( یونس ١٥ )
❕و فرمود :
" هر گاه او سخنى دروغ بر ما مىبست - ما او را با قدرت مىگرفتيم، - سپس رگ قلبش را قطع مىكرديم! - و احدى از شما نمىتوانست مانع شود و از او حمايت كند. " " وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ _ لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ _ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ _ فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِين " ( حاقه ٤٤ _ ٤٧ )
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕بر همین اساس , برخی از مفسرین در مورد آیات مورد استناد معاند , می نویسند :
" آيه 16 وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ- إلى آخره: كلمه (وَ اذْكُرْ) خطاب به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است. و مقصود از كلمه (الْكِتابِ) قرآن مجيد مىباشد.
❕بعد از آنكه خداى عليم داستان حضرت زكريا و يحيى را براى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شرح داد داستان بسيار مهم و پرعظمت حضرت مريم و فرزندش عيسى را بدنبال آن براى رسول بزرگوار اسلام شرح مىدهد و مىفرمايد: داستان حيرتانگيز حضرت مريم و عيسى را در كتاب يعنى قرآن مجيد يادآور شو، تا براى هميشه مورد مطالعه خردمندان و نمونهاى از قدرتنمائىهاى خداى بىهمتا باشد. و از سوى ديگر: گواه و معجزهاى باشد براى پيامبر بودن تو. چرا كه تو نزد كسى درس نخواندهاى، و كتابى را مطالعه نكردهاى، تا اينگونه مطالب غيبى را از آنها آموخته و براى ديگران شرح داده باشی .
📚تفسير آسان، ج11، ص: 93
❕كلمه (وَ اذْكُرْ) خطاب به پيامبر عاليقدر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است. يعنى يا محمّد (ص) اهميت و شخصيت مذهبى اسماعيل صادق الوعد را در قرآن براى خود و ديگران يادآور شو. گرچه خدا مىداند، ولى شايد بتوان گفت:
❕خداى سبحان بدين لحاظ به رسول خود ميفرمايد: داستان پيامبرانى را كه در آيات قبل خوانديم و پيامبرانى را كه بعدا خواهيم خواند در قرآن يادآور شو كه كسى نتواند بگويد: پيغمبر اسلام، شرح حال اين انبياء را از پيش خود مىگويد. بلكه مىفرمايد: شرح حال آنان را از قرآن براى شنوندگان نقل كن، تا ثابت شود اين قرآن از طرف خدا مىباشد. "
📚تفسير آسان، ج11، ص: 171
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
توضیحاتی پیرامون رقص و چرایی حرمت آن !!!!
🤔#پرسش :
❓اخیرا آقای سید جواد هاشمی در فیلمی رقصیده است و وقتی به او انتقاد کرده اند که چرا می رقصد , استدلال کرده است که رقصیدن در ژن افراد انسانی است و حرام نیست , برای یک نوزاد تازه متولد شده هم بشکن بزنید , می رقصد یا می گوید اگر رقص حرام است , پس چرا می گویند رقص زن برای شوهرش اشکال ندارد , و می گوید رقص حلال خدا است و نباید حرام باشد , رقص لهو و لعب نیست , اگر برای زن در برابر نامحرم رقص حرام است برای مرد اصلا اشکال ندارد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌سخنان فوق موافق ادله و روایات اسلامی نیست , در روایات ما به صورت مطلق از رقص نهی شده است , چنان که امام صادق ع فرمود که پیامبر گرامی ص چنین فرمودند :
" شما را از رقص نهی می کنم " "أَنْهَاكُمْ عَنِ الزَّفْن "
📚الکافی ج ٦ ص ٤٣٢ _ روضه المتقین ج ١٠ ص ١٦٢ _ الوافی ج ٥ ص ١٠٨٣
❕یا در نقل دیگر , پیامبر گرامی فرمود :
" امتم را از رقص نهی می کنم " " انهی امتی عن الزفن "
📚دعائم الاسلام ج ٢ ص ٢٠٧ _ مستدرک الوسائل ج ١٣ ص ٢١٧ _ جامع احادیث الشیعه ج ٢٢ ص ٤١٠
👌در روایات فوق از کلمه " الزفن " استفاده شده است که به معنای " رقص " است : " الزفن: الرقص "
📚صحاح الجواهري: ج ٥ ص ٢١٣١ مادة «زفن».
❕می بینیم که در این روایات از مطلق رقصیدن نهی می کند و استثنائی بیان نمی کند , یعنی تمام انواع رقصیدن حرام است , چه مرد در برابر مرد , چه زن در برابر زن , چه مرد در برابر زن و چه زن در برابر مرد و نیز چه زن در برابر شوهرش یا بالعکس , چنان که در فتوای مرحوم آیت الله اراکی و آیت الله بهجت نیز آمده است که تمام انواع رقیصدن حرام و خلاف احتیاط است :
📚توضیح المسائل اراکی , ص ٥٩٨ ( به نقل از کتاب فرهنگ فقه , ج ٤ ص ١٢٤ ) _ رساله دانشجویی ص ٢١٥
❕در رابطه با چرایی حرمت رقص , برخی می نویسند :
👌"فلسفه بعضى از احكام را بايد در غايات و نتايجى كه يك كار به دنبال دارد، جست و جو كرد. از ديدگاه اسلام، چون انسان موجودى با كرامت و داراى ارزش فوق العاده است، بايستى تمام همت خود را مصروف كمال خواهى كند و براى اين منظور، زمينه ها را فراهم ساخته و از آنچه كه او را از اين هدف باز مى دارد، پرهيز كند. از جمله موانع جدى انسان در اين راه، اشتغال به لهو و لعب و غفلتى است كه از اين طريق عايد انسان مى گردد.
❕به همين منظور در شريعت الهى، تمهيداتى براى جلوگيرى از فرو رفتن فرد و جامعه، در منجلاب هوس ها و غفلت ها، پيش بينى شده است كه از جمله آنها، تحريم مسكرات، قمار و رقص مى باشد .
👌البته ممكن است پرسيده شود كه آيا چند دقيقه رقص، موجب غفلت مى گردد؟ بلى ممكن است يك حادثه چندان آثار مشهودى نداشته باشد ولى اگر چنين عادت هايى در جامعه فراگير شود، جامعه به همان دامى خواهد افتاد كه اكنون بسيارى از جوامع بدان دچار شده اند يعنى، فرو رفتن در غفلت ها و شهوت ها و بازماندن از مسير كمال. بنابراين به منظور پيشگيرى از فساد در جامعه رقص تحريم شده است"
📚نرم افزار پرسمان , کلید واژه رقص در روایات
👌بنابراین اگر از رقص نهی شده است , چون موجب غفلت انسان از خداوند و پیمودن مسیر کمال و فرو رفتن در پوچی و بیهودگی می گردد , لذا خداوند ویژگی بندگان صالحش را عدم غفلت و اشتغال به بیهودگی معرفی می کند و می فرماید :
« و آنها كه از لغو و بيهودگى رويگردانند. » ( مومنون 3 ) _ « بندگان خدا کسانی اند که در مجالس باطل شركت نمى كنند و هنگامى كه با لغو و بيهودگى برخورد كنند بزرگوارانه از آن مى گذرند. » ( فرقان 72 )
👌استدلال به فعل و عملکرد یک نوزاد و کودک نیز برای مشروع جلوه دادن رقص نشانه سفاهت و جهالت است , زیرا عملکرد کودک و نوزاد اختیاری و از روی شعور و اراده نیست , چرا که هنوز عقل و فکرش رشد نکرده است تا خوب را از بد تمیز دهد , آیا می توان گفت چون کودکان دوست دارند که برهنه باشند , پس برهنه بودن در ذاتشان است و نباید ممنوع باشد ?!!! یا چون کودک از پوشک بدش می آید پس پوشک کردنش بد است ? یا چون نوزاد در لباسش ادرار و مدفوع می کند , پس این عملکرد در طبعش بوده و از دوران رحمی آموخته است و نباید زشت باشد و کودک را از آن نهی کرد !!!! این استدلال های کودکانه ارزش بیان و نقد و بررسی ندارد .
❕نکته پایانی آنکه از دید فقهایی که رقص زن را برای شوهرش اجازه می دهند , این جهت مد نظر است که چون رقص موجب تحریک جنسی و شهوانی می گردد , لذا حرام شده است , اما زن و شوهر این تحریک جنسی برایشان حلال است , لذا رقص زن برای شوهرش اشکالی ندارد , اگر چه از آنچه گذشت روشن شد که این تحلیل تمام علت در این ممنوعیت نیست و مطلق انواع رقص مورد نهی روایت است .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
عقل و درایت علی علیه السلام در کودکی !!!!!
🤔#پرسش :
❓حضرت علی خودش میگوید من بچه بودم عقل نداشتم.
📃قال علي : فقلت، فداك أبي و أمّي إنّك لتعلم أنّك أخذتني من عمّك أبي طالب و من فاطمة بنت أسد و أنا صبي لا عقل لي.
◼️ترجمه:علی گفت پدر ومادرم فدایت شوند خودت میدانی من را از عمویت ابوطالب واز فاطمه بنت اسد گرفتی در حالی که بچه بودم وعقلی نداشتم.
📕نام کتاب : كشف الغمة في معرفة الأئمة نویسنده : المحدث الإربلي جلد : 1 صفحه : 346 ❗️❗️
💠#پاسخ 💠
👌ما معتقدیم که امامان ما علیهم السلام از همان ابتدای تولد تحت عنایت الهی بودند و در عین کودکی , رشد یافته و آگاه و برگزیده الهی بودند , چنان که در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13251
❕خود امیر مومنان علیه السلام هم در نهج البلاغه تصریح می کند که در کودکی رشد یافته و عقل محض بوده و حقائق را دریافت کرده و هیچ خطا و اشتباهی از ایشان صادر نمی شد , چنان که می فرماید :
" او ( پیامبر ) مرا در دامان خويش در حالى كه كودك (خردسالى) بودم مىنشاند و (همانند فرزندش) مرا به سينه خود مىفشرد و در بستر خويش در كنار خود مىخوابانيد، به گونهاى كه بدن خود را (همچون يك پدر مهربان) به بدن من مىچسبانيد و بوى خوش خود را به مشام من مىرساند و (چون بسيار كوچك بودم و توان جويدن غذاى سخت را نداشتم) غذا را مىجويد و در دهان من مىگذاشت.
👉او هرگز دروغى در گفتار من نيافت و در كردارم خطا و اشتباهى نديد.👉
❕از همان زمان كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله از شير بازگرفته شد، خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگان خود را مأمور ساخت تا در طول شب و روز وى را به راههاى فضيلت و محاسن اخلاق جهانيان وادارد و من هم مانند كودكى كه به دنبال مادرش حركت مىكند از او پيروى مىكردم. هرروز نكته تازهاى از اخلاق برجسته خود براى من آشكار مىساخت و مرا فرمان مىداد كه به او اقتدا كنم.
👌او در هرسال مدتى را در مجاورت غار حرا به سر مىبرد (و به عبادت خدا مىپرداخت) من او را مىديدم و كسى ديگر او را نمىديد (و از برنامه عبادت او خبر نداشت و هنگامى كه آن حضرت به نبوت مبعوث شد) در آن روز خانهاى كه اسلام در آن راه يافته باشد، جز خانه پيامبر نبود تنها او و خديجه در آن بودند و من نفر سوم بودم. 👉من نور وحى و رسالت را مىديدم و بوى نبوّت را استشمام مىكردم. 👉 من صداى ناله شيطان را در آغاز نزول وحى بر آن حضرت شنيدم و گفتم اى رسول خدا اين ناله (از كيست و براى) چيست؟ فرمود: اين ناله شيطان است، زيرا از اينكه پيرويش كنند مأيوس شده است.
❕ (سپس پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به من فرمود:)👉 تو آنچه را من مىشنوم مىشنوى و آنچه من مىبينم مىبينى (و چشم و گوش تو حقايق عالم غيب را درك مىكند) جز اينكه تو پيامبر نيستى؛ ولى وزير منى و در مسير خير و سعادت قرار دارى! 👉 " " وضعني في حجره و أنا ولد يضمّني إلى صدره، و يكنفني في فراشه، و يمسّني جسده، و يشمّني عرفه. و كان يمضغ الشّيء ثمّ يلقمنيه، و ما وجد لي كذبة في قول، و لا خطلة في فعل. و لقد قرن اللّه به- صلّى اللّه عليه و آله- من لدن أن كان فطيما أعظم ملك من ملائكته يسلك به طريق المكارم، و محاسن أخلاق العالم، ليله و نهاره. و لقد كنت أتّبعه اتّباع الفصيل أثر أمّه، يرفع لي في كلّ يوم من أخلاقه علما، و يأمرني بالاقتداء به. و لقد كان يجاور في كلّ سنة بحراء فأراه، و لا يراه غيري. و لم يجمع بيت واحد يومئذ في الإسلام غير رسول اللّه- صلّى اللّه عليه و آله- و خديجة و أنا ثالثهما. أرى نور الوحي و الرّسالة، و أشمّ ريح النّبوّة. و لقد سمعت رنّة الشّيطان حين نزل الوحي عليه- صلّى اللّه عليه و آله- فقلت: يا رسول اللّه ما هذه الرّنّة؟ فقال: «هذا الشّيطان قد أيس من عبادته. إنّك تسمع ما أسمع، و ترى ما أرى، إلّا أنّك لست بنبيّ، و لكنّك لوزير و إنّك لعلى خير».
📚نهج البلاغه خطبه ١٩٢
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕مطابق روایات اهلسنت , علی ع در همان کودکی اولین مسلمان بود و به پیامبر اسلام ایمان آورده بود و پیامبر گرامی ص نیز او را به عنوان امام و جانشین خود معرفی کرده بود .
👌مطابق گفته ابناثير در كامل، پيامبر گرامیذدر آغاز كارش، هنگامى كه آيه «وَ انْذِرْ عَشيرتَكَ الاقْرَبينَ» نازل شد، خويشان خود را جمع نمود و اسلام را بر آنها عرضه داشت، سپس فرمود:
«ايُّكُمْ يُوازِرُنى عَلى هذَا الامْر عَلى انْ يَكُونَ اخى وَ وَصِيّى وَ خَليفتى فيكُمْ؛ كدام يك از شما مرا در اين كار يارى مىكند تا برادر من و وصىّ و خليفه من در ميان شما باشد».
👌هيچ كس به دعوت پيامبر پاسخ نگفت جز على عليه السلام كه عرض كرد: «انَا يا نَبِىَّ اللَّه اكُونُ وَزيرَكَ عَلَيْهِ؛ من اى پيامبر وزير و ياور تو در اين كار خواهم بود!».
❕پيامبر به او اشاره كرد و فرمود: «انَّ هذا اخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى فيكُمْ؛ اين علی برادر من، وصىّ من و خليفه من در ميان شماست».
📚كامل ابناثير، جلد 2، صفحه 63 چاپ بيروت، دار صادر-/ همين معنى را با مختصر تفاوتى در مسند احمد حنبل، جلد 1، صفحه 11، و ابن ابىالحديد در شرح نهجالبلاغه، جلد 13، صفحه 210 و ديگران در كتب ديگر نقل كردهاند .
❕طبرى مورّخ معروف نيز همين حديث را به طور مشروح و مفصل نقل كرده و در ذيل آن مىگويد: پيامبر به على عليه السلام اشاره كرد و فرمود: «انَّ اهذااخى وَ وَصِيّى وَ خَلِيْفَتى فيكُمْ فَاسْمِعُوا لَهُ وَ اطيعُوهُ»:
❕«اين برادر من و وصى من و خليفه در ميان شما است؛ سخنان او را بشنويد و از او اطاعت كنيد» جمعيت برخاستند و خنديدند در حالى كه به ابوطالب مىگفتند: محمد دستور داد فرمان فرزندت را بشنوى و اطاعت كنى! "
📚تاريخ طبرى، جلد 2، صفحه 63 (چاپ بيروت).
❕بنابراین علی علیه السلام در همان کودکی , کاملا رشد یافته و عاقل بودند و حقایق را مشاهده می کردند و در همان سنین از سوی پیامبر گرامی اسلام نیز به عنوان جانشین و خلیفه معرفی شده بودند .
👌حال وهابی به نقلی از کتاب کشف الغمه مرحوم اربلی استناد کرده است که علی ع می گویند من بچه بودم و عقلی نداشتم !!!!
❕در حالی که مرحوم اربلی نقل مذکور را از کتاب " مناقب " خوارزمی نقل می کند که خوارزمی از علمای اهلسنت بوده است و نقل او یک نقل شیعی محسوب نمی شود , خوارزمی در ص ٣٤٥ از کتابش نقل مذکور را جعل کرده و می آورد .
👌خوارزمی از علمای اهلسنت بوده و کتاب معروفی نیز در مناقب ابوحنیفه تدوین کرده است :
📚معجم المولفین ج ١٣ ص ٥٢ _ الاعلام زرکلی ج ٧ ص ٣٣٣
👌خوارزمی در ادامه جعل و تدلیس خود مدعی می شود که علی ع به پیامبر فرمود :
"خداوند مرا به وسیله تو و به دست تو هدایت کرد و نجاتم داد از حیرت و شرکی که پدران و عموهایم بر آن بودند " "أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى هَدَانِي بِكَ وَ عَلَى يَدَيْكَ وَ اسْتَنْقَذَنِي مِمَّا كَانَ عَلَيْهِ آبَائِي وَ أَعْمَامِي مِنَ الْحَيْرَةِ وَ الشِّرْك "
📚مناقب خوارزمی ص ٣٤٥
❕در حالی که پدران علی ع و پیامبر از یک ریشه بوده اند و ما معتقدیم که همه آنان پاک و موحد بوده اند , چنان که این قضیه را در ذیل از کتب اهلسنت هم اثبات کرده ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12711
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9759
👌بنابراین نقل جعلی و دروغین خوارزمی که خودش از علمای سنی مسلک بوده است هم بر خلاف نصوص و روایات متعدد اهلسنت است که علی در عین کودکی دارای عقل و درایت بوده است , و هم راویانی که در سلسله سند خوارزمی وجود دارد افراد مجهولی اند و یا طبق تصریح علمای رجالی اهلسنت , ضعیف هستند , مانند علی بن المحسن التنوخی :
📚المغنی فی الضعفاء , ذهبی , ج ٢ ص ٩٥
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
آیا ابوبکر با تقواترین مردم است یا علی علیه السلام !!!
🤔#پرسش :
❓افضل بودن براساس تقوا إن اكرمكم عند الله أتقاكم
الحجرات: 13
فأما من أعطى وأتقى وصدق بالحسنى، يعني ابن الدحداح
نام کتاب : تفسير القمي نویسنده : القمي، علي بن ابراهيم جلد : 2 صفحه : 426
شیعه میگوید ابوالدحداح باتقوا تر بوده در حالی که پیامبر ص هیچ وقت در قید حیاتش او را خلیفه و امیر نکردند
اما ما اهل سنت میگویم ان شخص ابوبکر بوده
قَالَ الْوَاحِدِيُّ: الْأَتْقَى أَبُو بَكْرٍ الصِّدِّيقُ فِي قَوْلِ جَمِيع ِالْمُفَسِّرِينَ،
نام کتاب : فتح القدير للشوكاني نویسنده : الشوكاني جلد : 5 صفحه : 552 ❗️❗️
💠#پاسخ 💠
👌خداوند می فرماید :
" اما آن كس كه (در راه خدا) انفاق كند و پرهيزگارى پيش گيرد - و جزاى نيك (الهى) را تصديق كند - ما او را در مسير آسانى قرار مىدهيم - اما كسى كه بخلورزد و از اين طريق بى نيازى طلبد - و پاداش نيك (الهى) را تكذيب كند - ما به زودى او را در مسير دشوارى قرار مىدهيم - و در آن هنگام كه (در جهنم يا قبر) سقوط مىكند اموالش به حال او سودى نخواهد داشت . مسلما هدايت كردن بر ما است - و دنيا و آخرت از آن ما است - و من شما را از آتشى كه زبانه مىكشد بيم مىدهم - كسى جز بدبختترين مردم وارد آن نمىشود - همان كس كه آيات (خدا را) تكذيب كرد و به آن پشت نمود - و به زودى با تقواترين مردم از آن دور داشته مىشود - همان كس كه مال خود را (در راه خدا) مىبخشد تا تزكيه نفس كند - و هيچكس را نزد او حق نعمتى نيست تا بخواهد (به وسيله اين انفاق) او را جزا دهد - بلكه تنها هدفش جلب رضاى پروردگار بزرگ او است - و به زودى راضى و خشنود مىشود. "
" فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى فسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولى فَأَنْذَرْتُكُمْ ناراً تَلَظَّى لا يَصْلاها إِلاَّ الْأَشْقَى الَّذِي كَذَّبَ وَ تَوَلَّى وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى وَ لَسَوْفَ يَرْضى " ( لیل ٥ تا ٢١ )
👌شیعه به حسب روایاتی که در توضیح آیات فوق دارد , معتقد است که مخاطب آیات فوق در درجه اول پیامبر گرامی ص و امیر مومنان ع هستند , آنان اند که اهل انفاق و بخشش بوده و با تقواترین مردم اند و به تبع پیامبر و امیر مومنان علیهما السلام , شیعیان و اصحاب راستین آن دو با تقواترین مردم اند , چرا که این اصحاب و شیعیان اقتدا می کنند به پیامبر گرامی و امیر مومنان , بنابراین آنچه در روایات ما از امام صادق ع آمده است , آن است که با تقواترین مردم که در آیات فوق از آنان یاد شده است که اهل انفاق و بخشش اند , پیامبر اسلام و امیر مومنان و شیعیان آنان هستند :
" وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى قال: ذاك أمير المؤمنين (عليه السلام) و شيعته» _ و أما قوله: وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى قال: «رسول الله (صلى الله عليه و آله) و من تبعه»، و الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى قال: «ذاك أمير المؤمنين (عليه السلام) "
📚تاویل الآیات ج ٢ ص ٨٠٧ _ البرهان فی تفسیر القرآن ج ٥ ص ٦٧٩ _ حلیه الابرار ج ٦ ص ٤٠٧ _بحار الانوار ج ٢٤ ص ٣٩٨ _ کنز الدقائق ج ١٤ ص ٣١٢ _ الزام الناصب ج ١ ص ١٠٢
👌بنابراین مقصود از با تقواترین مردم " اتقی " که در آیات فوق از آنان یاد شده است , رسول الله و امیر مومنان علیهما السلام و شیعیان و اصحاب راستین آنان هستند , که یکی از این اصحاب و شیعیان راستین , ابو الدحداح است که مصداقی برای آیات فوق است , چنان که نقل می کنند :
"در خانه شخصى ثروتمند درختى بود كه كودكان همسايه هنگامى كه ميوه آن درخت به زمين مىريخت، آن را برگرفته و مىخوردند ولى صاحب درخت، ميوه را از دهان اطفال مىگرفت. پدر اطفال مسئله را به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله گزارش داد. حضرت نزد صاحب خانه رفته و پيشنهاد كردند درخت را در برابر درختى در بهشت به من بفروش. آن مرد جواب رد به پيامبر داد و گفت: دنياى نقد را به آخرت نسيه نمىفروشم. پيامبر برگشت. يكى از ياران یعنی ابو الدحداح پرسيد: آيا اگر من آن درخت را بگيرم و با من نيز چنين معاملهاى مىكنيد؟ حضرت فرمود: آرى. آن شخص توانست با بهايى چندين و چند برابر، درخت را خريدارى كند و در اختيار پيامبر گذارد. آن حضرت به نزد آن خانواده فقير آمده و درخت را به آنها بخشيد و آیات این سوره به او تطبیق داده شد "
📚مجمع البيان جلد 10 صفحه 501
💠#ادامه 👇