🔸#ادامه 👇
👌مختار در مسجد به منبر رفت و حمد خدای گفت و ثنای وی کرد و گفت:
حمد خدائی را که به دوست خویش نوید پیروزی داد و به دشمن خویش وعده خذلان و خسارت. تا پایان روزگار جریان این چنین است وعده ای انجام شدنی و حکمی حتمی است، و هر که دروغ گفت، #نومید شد. ای مردم پرچمی برای ما افراشته شده و هدفی برای ما معین گشته است و ما را گفته اند پرچم را برافرازید و آن را زمین نگذارید و به سوی آن هدف بشتابید و از آن نگذرید. ما ندای دعوت کننده را شنیدیم و گفتار گوینده را گوش کردیم و چه اندازه زن و مرد از خبر مرگ و کشتن من گوشها را پر کردند دور باد آن که طغیان کند و بر ستیزه برخیزد و خلاف فرمان کند و دروغ گوید و روی بگرداند. ای #مردم: در آیید و بیعت هدایت کنید که قسم به خدایی که آسمان را مانند سقف بلند برافراشت و زمین را درهها و راهها ساخت، پس از بیعت علی بن ابیطالب و خاندان وی، بیعتی هدایت آمیزتر و صواب تر از این بیعت نکرده اند». آنگاه مختار از منبر پایین آمد و بر روی سکو نشست. بزرگان قوم نیز آمدند دست پیش آوردند و مردم پیش رفتند و با وی بیعت کردند و او گفت: « با من بر اساس کتاب خدای و سنت پیامبر و خونخواهی اهل بیت علیه السّلام و نبرد منحرفان و دفاع از #ضعیفان و نبرد کسی که با ما صلح کند، بیعت میکنید، بیعت شما را فسخ نمی کنیم و فسخ آن را از شما نمی خواهیم». و هر کس قبول میکرد با او بیعت مینمود.
📚بحار الانوار ج 45 ص 369
👌همان طور که مورخان نوشته اند، بیعتی که «مختار» از مردم گرفت، بر اساس پیروی از قرآن و سنت پیامبر و برای انتقام خون #شهدای کربلا و دفاع از ستمدیدگان استوار بود.
❕چنا نکه ملاحظه میکنید، در این بیعت هیچ گونه مسأله خلافت و امامت کسی مطرح نشده است، نه خلافت و امامت «محمد حنفیه» و نه کس دیگری بلکه از مفاد اساس پیداست که هدف او تنها انتقام خون شهدای کربلا بوده است و از سوی دیگر طبق #منابع شیعه، «محمد بن حنفیه» از اصول اعتقادی شیعه انحراف نداشت و خود به امامت «علی بن الحسین علیه السّلام» قائل بود ؛
🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/7469
👌بنابراین «مختار» مردم را به امامت و اطاعت «محمد حنفیه» دعوت نمی کرد؛ زیرا آنها مسأله انتقام و دفاع از حق مظلومان را عنوان نمودند و میخواستند در این باره نظر او را بدانند. هم چنین #طبق خبر «ابن نما» وقتی که «محمد حنفیه» به هیأت اعزامی فرمود: برخیزید با هم خدمت اماممان، امام «زین العابدین علیه السّلام» برویم، آنها با خوشحالی پذیرفتند و اگر آنها «محمد» را امام خود میدانستند، حتماً اعتراض میکردند و اگر «مختار» آنها را به امامت «محمد حنفیه» فرا میخواند، آنها هنگامی که به کوفه برمی گشتند، بدون تردید مختار را سرزنش میکردند که چرا ما را به امامت محمد فرا میخوانی در حالی که او خود حضرت سجاد علیه السّلام را امام میداند ولی در #تاریخ چنین چیزی نیست.
👌همچنین مختار چنان که بعضی ادعا کرده اند مؤسس مذهب کیسانیه نبوده است و این ادعا کاملاً باطل است؛ زیرا «محمد بن حنفیه» ادعای امامت نکرده تا «مختار» مردم را به امامت او دعوت کند و میدانیم «مختار» وقتی به قتل رسید که محمد بن حنفیه در قید حیات بود و مذهب #کیسانیه هم بعد از درگذشت «محمد حنفیه» به وجود آمده است.
📚معجم رجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج 18، ص 116.
❕پیداست که این تهمت را برای بد نام و بی اعتبار نمودن مختار پس از مرگش به او زده اند و در حال حیات او از این مذهب #خبری نبوده است.
👌اساسا برخی با بررسی های مفصلی که انجام داده اند معتقدند که مذهب کیسانیه از جانب دشمنان شیعه و محمد حنفیه با هدف تشویش اذهان شیعه و بدنام کردن مختار ثقفی ایجاد شده است در حالی که نه محمد حنفیه ادعای امامت داشت و نه #مختار دعوت به امامت او می کرد .
📚الملل و النحل ، سبحانی ، ج 7 ص 40
#پرسمان_اعتقادی
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#دست_بستن_در_نماز_بدعت_خلیفه_دوم
🤔#پرسش
❔ اهل سنت چرا دست بسته نماز میخونن؟ این کار از زمان چه خلیفه ای باب شد و دلیلش چه بود ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌گرفتن دست چپ با دست راست، چيزى است كه استحباب آن ميان فقهاى اهل سنت مشهور است.
❕حنفیه و شافعیه و حنابله بستن دست ها را در نماز مستحب و مالکیه باز بودن دست ها را مستحب می دانند
📚الفقه علی المذاهب الخمسه ص 110
❕با آنكه غير از مالكيه، مذاهب ديگر خيلى بالا و پايين رفته اند، ولى هيچ دليلى قانع كننده بر جواز آن در نماز ندارند، تا چه رسد به اينكه #مستحب باشد. بلكه مى توان گفت دليل بر خلاف آنان است و رواياتى كه چگونگى نماز پيامبر را تبيين مى كند چه از شيعه چه از اهل سنت، از اين نكته خالى است و ممكن نيست پيامبر خدا در طول زندگى يا اغلب دوران عمر، انجام اين مستحب را ترك كرده باشد .
🔸« حافظ ابوعبداللَّه نقل كرده كه ابوحميد ساعدى گفت: آيا شما را از كيفيت نماز پيامبر آگاه كنم؟ گفتند: براى چه؟ تو كه بيش از ما و پيش از ما از آن حضرت تبعيت و همراهى نداشته اى؟! گفت: آرى. گفتند: پس بيان كن. گفت:
وقتى رسول خدا به نماز مى ايستاد، #دستها را تا برابر دوش خود بالا مى آورد، سپس تكبير مى گفت تا همه اعضايش قرار و آرام مى گرفت، قرائت حمد مىكرد. تكبير مى گفت و دستها را تا برابر دوشها بالا مى آورد، سپس به ركوع مى رفت، كف دستها را بر زانوها مى گذاشت و سرش را متعادل نگه مى داشت، سر بلند مىكرد و مى گفت: سَمِعَ اللَّه لِمَن حَمِده، دستها را تا محاذى دوشها بالا مىآورد و كاملًا مىايستاد. اللَّه اكبر مىگفت و به سجود مىرفت، دستها را از پهلوهايش فاصله مىداد، سر از سجده بلند مىكرد، متمايل به روى پاى چپ مىنشست و هنگام سجود انگشتان پاها را از هم باز مىكرد، دوباره به سجده مىرفت و از سجده بر مىخاست و اللَّه اكبر مىگفت، باز هم #متمايل به روى پاى چپ قرار مىگرفت، ركعت ديگر هم همين گونه عمل مىكرد. پس از دو ركعت، تكبير مىگفت و دستها را تا برابر دوشها بالا مىآورد مثل آنگونه كه در آغاز نماز داشت، بقيه نماز را نيز همين گونه انجام مىداد، در سجده آخر كه سلام در آن است، پاى چپ را عقب مىكشيد و خميده به روى پاى چپ مىنشست. همه گفتند: راست مىگويد، پيامبر خدا اينگونه نماز مى خواند.
📚سنن بيهقى: ج 2، ص 72، 73، 101، 102؛ سنن ابى داود: ج 1، ص 194؛ سنن ترمذى: ج 2، ص 98؛ مسند احمد: ج 5، ص 424
❕بزرگان صحابه كه ابوحميد را تصديق كردند، نشانه قوت حديث و ترجيح آن بر دليلهاى ديگر است. ابوحمید واجبات و مستحبات و #سنن را ذكر كرده و سخنى از دست روى دست گذاشتن نگفته است و به او اعتراض هم نكرده اند، در حالى كه مايل بوده اند خلاف آن را بيان كنند چون در اول كار، قبول نداشتند كه او نسبت به كيفيت نماز پيامبر از آنان داناتر باشد، بلكه گفتند: راست مى گويى پيامبر چنين نماز مى خواند، و خيلى بعيد است كه آنان با آنكه زياد بودند و در مقام بحث بودند فراموش كرده باشند.
🔸در روایات ما از این عمل به عنوان یکی از اعمال #مجوسیان یاد شده است .
❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛
«دست هایت را در نماز نبند زیرا این عمل مجوسیان است»
📚الکافی ج3 ص299
🔶حضرت علی علیه السلام فرمود:
«مسلمان دست هایش را در نماز نمی بندد و خودش را به اهل کفر شبیه نمی سازد»
📚وسائل الشیعه ج7 ص267
👌کسی که این بدعت را وارد اسلام کرد خلیفه دوم بود ، زمانی که ایران را فتح کرد دید که #مجوسیان با بستن دستها به سینه حکام خود را احترام می کنند ، او هم گفت که از این پس ما هم باید با این عمل خدا را عبادت و احترام کنیم ، لذا تکتف و دست بستن را در نماز وارد کرد .
🔸صاحب جواهر نقل می کند ؛
« حکایت شده است که زمانی که اسرای ایرانی را به نزد خلیفه دوم بردند ، آنان به نشانه احترام دستان خود را به سینه بستند ، عمر از حکمت این کار سوال کرد ، آنان گفتند ما این عمل را به عنوان خضوع و #تواضع در برابر پادشاهان خود انجام می دهیم ، عمر هم گفت چه کار خوبی است ما هم از این پس در برابر خداوند در نماز چنین می کنیم »
📚جواهر الکلام ج 11 ص 19
👌روشن شد که عمل تکتف و دست بستن در نماز #بدعت خلیفه دوم بوده و از سنت های پیامبر محسوب نمی شود و چه زیبا نقل کرده اند علمای اهل سنت از پیامبر گرامی که فرمود ؛
« بدترین امور ، امور نو و تازه و بدعت است ( که در دین وارد شود ) و هر بدعتی ضلالت است و هر #ضلالتی هم در آتش است »
📚سنن نسائی ج 3 ص 450
#پرسمان_اعتقادی
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#دفاع_از_مختار_ثقفی_رضی_الله_عنه
🤔#پرسش
❔چگونه می گویید مختار شخصیت موجهی بوده است در حالی که روایات متعددی در #مذمت او وارد شده است ❗️کانال ملحد با آوردن آن روایت به مطالب شما پاسخ داده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌این که مختار و قیام او مورد تایید اهل بیت علیهم السلام بوده اند ، جای انکار و تردید در آن نیست و روایات فراوانی بر این مطلب گواهی می دهد .
🔸امام علی علیه السّلام فرمود ؛
«به زودی فرزندم حسین علیه السّلام کشته خواهد شد، اما اندکی پس از آن جوانی از قبیله «ثقیف» به پا میخیزد و انتقام او را از این #ستمکاران میگیرد و سیصد و هشتاد هزار نفر از آنان را میکشد. »
📚حدیقه الشیعه ص 504
🔸امام حسین علیه السّلام در #خطبه ای برای لشکر کوفه و شام فرمود ؛
«خداوند، بر اینان آن جوان ثقفی را مسلط گرداند تا ننگ مرگ و ذلت را در کام شان فرو ریزد و از قاتلان ما کسی را نبخشد و به جای هر کشته ای از ما بکشد و در برابر هر ضربتی که به ما وارد نموده اند، ضربتی وارد نماید و انتقام مرا و اصحاب و خاندان و پیروانم را از اینان بگیرد. »
📚بحار الانوار، مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۰ و ۳۸۶.
❕«هنگامی که سر بریدة «عبیدالله بن زیاد» و «عمربن سعد» را خدمت امام زین العابدین علیه السّلام آوردند فوراً به سجده افتاد و گفت حمد و سپاس خدای را که انتقام خون، را از دشمنانم گرفت و خداوند به #مختار جزای خیر دهد. »
📚معجم الرجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج۱۸، ص۱۰۹ قاموس الرجال، ج۸، ص۴۴۵. اختیار معرفة الرجال، طوسی، جزء ثانی، ص۱۲۷.
👌عمر بن علی علیه السّلام میگوید ؛
«مختار بیست هزار دینار #خدمت امام سجادعلیه السّلام فرستاد و حضرت آن را پذیرفت و با آن خانه عقیل و سایر بنی هاشم را تعمیر کرد...»
📚مروج الذهب ج 3 ص 83
❕امام باقرعلیه السّلام فرمود ؛
«از مختار بدگویی نکنید زیرا او انتقام ما را از قاتلان ما گرفت و آنان را کیفر رسانیده و بیوههای ما را شوهر داد و در زمان #تنگدستی به ما کمک کرد. »
📚اختیار معرفة الرجال، طوسی، ص۱۲۵، تنقیح المقال، مامقانی، ج۳، ص۲۰۳.
👌عبدالله بن شریک میگوید: روز عید قربان خدمت امام محمد باقرعلیه السّلام رسیدم. حضرت به چیزی تکیه داده بود و پیشکار خود را پیش سلمانی فرستاده بود. من روبروی آن حضرت نشستم، ناگهان پیرمردی که اهل #کوفه بود، وارد شد و خواست دست آن حضرت را ببوسد، امام دست خود را کشید و نگذاشت بوسه زند. سپس فرمود: تو کیستی؟ گفت: من پسر «مختار ثقفی» هستم و «ابومحمد حکم» نام دارم.امام همین که او را شناخت یک مرتبه دست او را گرفت و به سوی خود کشید و نزدیک خود آورد؛ به گونه ای که گویا میخواست او را در آغوش بگیرد و پهلوی خود نشاند، با اینکه قبلاً حاضر نشده بود که او دست مبارکش را بوسه زند. پسر مختار چون این لطف و محبت را از آن حضرت به خاطر نام پدرش احساس کرد، گفت: مردم دربارۀ پدر من سخنها میگویند و نسبتهایی به او میدهند ولی به خدا حرف حق همان است که شما بفرمایید.
🔸امام فرمود: مردم چه میگویند؟
گفت: میگویند، او دروغگو بوده است ولی شما هرچه بفرمائید، قبول میکنم.
حضرت فرمود: «سبحان الله! پدرم به من فرمود: به خدا قسم که مهریه مادرم را از اموالی که مختار فرستاده بود، پرداخته است مگر نه این است که خانههای ما را بنا کرد و قاتلان ما را کشت و انتقام ما را از دشمنان ما گرفت، خدا او را رحمت کند».
❕« به خدا قسم از پدرم شنیدم که فرمود: مختار #پیوسته شبها پیش «فاطمه بنت علی علیه السّلام میرفت و برای آن حضرت خدمت میکرد و از فاطمه حدیث یاد میگرفت، خدا رحمت کند پدر تو را حق ما را از همه کس گرفت و انتقام ما را از دشمنان ما کشید و قاتلان ما را از دم تیغ گذراند.»
📚 رجال کشی، ص۶، ۱۱؛ قاموس الرجال، ج۸، ص۵، ۴۴۴، معجم رجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج۱۸، ص۱۰۹؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، جزء ثانی، ص۶، ۱۲۵.
❕«امام صادق علیه السّلام فرمود: پس از شهادت حضرت حسین علیه السّلام زنان بنی هاشم نه شانه به سر زدند و نه خضاب کردند تا اینکه مختار سرهای قاتلان امام #حسین علیه السّلام را برای ما فرستاد».
📚 رجال کشی ص 116_ بحار الانوار ج 45 ص 386
👌«مرزبانی» از امام صادق علیه السّلام چنین نقل میکند ؛
«پس از شهادت سید الشهداء هیچ زنی از بنی هاشم سرمه به چشم نکشید و خضاب به مو نبست و از خانههای ما تا پنج سال #دودی برنخاست و غذای گرمی پخته نشد، تا اینکه عبید الله بن زیاد کشته شد. »
📚معجم الرجال خویی ج 18 ص 95_ بحار ج 45 ص 386
👌از فاطمه بنت علی علیه السّلام روایت شده است ؛
«پس از مصیبت کربلا هیچ زنی از ما به خود حنا نبست و میل سرمه ای به چشم نکشید و موهای خود را شانه نزد تا زمانی که #مختار سر بریده عبید الله بن زیاد را فرستاد »
📚معجم رجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج ۱۸، ص ۹۴؛ بحار الانوار، مجلسی، ج ۴۵، ص ۳۸۶.
🔸#ادامه 👇
👌روایاتی که در مذمت مختار وارد شده است عموما از راویان ضیف و روایات مرسل و بدون سند بوده و بنابر فرض صحت بر پایه #تقیه صادر شده است .
❕یکی از این روایات این نقل است ؛
« مختار نامه ای به امام زین العابدین علیه السّلام نوشت و با هدایایی از عراق به خدمت آن حضرت فرستاد. هنگامی که فرستادگان مختار به درب خانه امام رسیدند. کسی را پیش امام فرستاد و اجازة ورود خواستند. فرستاده حضرت بیرون آمد و گفت: حضرت میفرماید از خانة من دور شوید من هدایای دروغگویان را نمی پذیرم و نامه هایشان را نمی خوانم. آنها عنوان نامه را محو کردند و نام محمد بن علی #حنفیه را روی آن نوشتند. سپس در ادامه روایت از امام باقرعلیه السّلام نقل شده است که:
به خدا در نامه مختار عبارت مناسبی به امام ننوشته بود، بلکه نوشته بود «یابن خیر من مشی و طشی» ای پسر بهترین کسی که بر زمین راه رفت و زندگی کرد. »
❕در سند این روایت «عبیدی» ذکر شده است که سید بن طاووس و ابن بابویه در نوادر الحکمه او را #ضعیف میدانند و شیخ طوسی او را از غلات ذکر کرده است.
👌در نقل دیگری آمده است ؛
❕مختار نامه ای خدمت امام سجادعلیه السّلام نوشت و میخواست با او بیعت کند و قائل به امامت او شود و آن وقت دعوت خود را به نام او ظاهر سازد و اموال زیادی به خدمت آن حضرت فرستاد. حضرت سجادعلیه السّلام هدایای او را نپذیرفت و جواب نامه را نیز ننوشت و در مسجد پیامبر پیش مردم او را سبّ کرد و نسبت دروغ و #فسق و فجور به او داد.»
📚مروج الذهب، مسعودی، ج۳، ص۸۳، مسعودی این روایت را بدون سند ذکر کرده است ولی رجال کشی آن را با ذکر سند از امام باقرعلیه السّلام نقل کرده است.
❕اولاً: این دو روایت با روایات «مدح» معارض هستند؛ زیرا در آن روایت تصریح شده است که امام هدایای مختار را پذیرفت و خانههای ویران شده «بنی هاشم» را تعمیر کرد و زنان و مردان تهی دست بنی هاشم به وسیله همان #اموال ازدواج کردند.
👌از نظر سند هم این روایتات ضعیف و مرسل هستند و از نظر استحکام به پایة آن روایات نمی رسند.
🔸ثانیاً: اگر ما این دو روایت را بپذیریم باز نمی توان به آنها استناد کرد؛ زیرا از روی قرائن و شواهدی که #تاریخ نشان میدهد به دست میآید که این موضوع موقعی اتفاق افتاده است که «عبدالملک بن مروان» مأموران خود را به مدینه فرستاده بود تااوضاع مدینه به خصوص بنی هاشم را زیر نظر داشته باشد و به وی گزارش دهند و آن حضرت به خاطر تقیه و برای این که به دست امویان بهانه ای نیفتد، هدایای مختار را نپذیرفت و او را در ملاء عام سب و لعن نمود و چون آن حضرت میدانست که سرانجام مختار شکست خواهد خورد و عبدالملک مروان بیرحمانه به شهرهای اسلامی تسلط خواهد یافت، به همین دلیل از روی تقیه و حفظ جان خاندان بنی هاشم هدایای مختار را رد کرد و برای اینکه نسبت به نهضت او خود را بی طرف جلوه دهد، در ملاء عام از او تبری کرد. آنچه در اینجا لازم به یادآوری است، این است که به دلایل مختلفی نمی توان باور کرد که امام سجادعلیه السّلام دربارة مختار فرموده باشد: «یکذب علی الله و علی رسوله» به ویژه این که وقتی مختار سرعبیدالله را - بنا به #نقلی - برای آن حضرت فرستاد، فرمود: «جزی الله المختار خیراً» خداوند مختار را جزای خیر دهد.
📚رجال کشی، ص۱۳۷.
❕روایت سوم که آن هم از روی تقیه صادر شده است این نقل است که ؛
« مختار یکصد هزار درهم یا دینار خدمت امام زین العابدین علیه السّلام فرستاد آن حضرت نمی خواست بپذیرد و رد آن صلاح نمی دید. از این رو پیش خود نگه داشت پس از قتل مختار نامه ای به عبدالملک نوشت که مختار یکصد هزار پول برای من فرستاده بود من نمی خواستم بپذیرم ولی #برگرداندن آن هم صلاح نبود، اکنون این پول پیش من است کسی را بفرست تا این پول را دریافت کند.
«عبدالملک» در پاسخ آن به آن حضرت نوشت که من آنها را به شما بخشیدم. »
📚بحار الانوار، مجلسی، محمد باقر، ۴۵، ص۳۴۶.
👌این روایت به صراحت میرساند که نپذیرفتن هدایای مختار ونوشتن نامه به
عبدالملک هم به خاطر تقیه بوده است؛ زیرا اگر امام علیه السّلام هدایای مختار را حرام میدانست و آنها را نمی پذیرفت برگرداندن آنها به عبدالملک چه معنی دارد؟ چگونه با مبانی مذهب شیعه وفق میدهد؟ گذشته از این مگر مال حرام با اجازه عبدالملک حلال میشود پس ناگزیر باید گفت چون آن حضرت میدانست که اگر هدایای مختار را بپذیرد، جاسوسان #عبدالملک آن را به او گزارش میدهند و موجب مزاحمت و ناراحتی امام علیه السّلام و بنی هاشم میشود.
❕از این روایات استفاده میشود که مختار به طور مکرر برای امام هدایایی فرستاده و هر زمان محذوری در کار نبود، امام هدایای او را میپذیرفت ولی اگر محذوری در کار بود، از پذیرفتن هدایای #مختار امتناع میورزید ظاهراً خود مختار هم به این مسأله توجه داشت.
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌روایات ذم به طور کامل علاوه بر اینکه از نظر سند ضعیف هستند، درست در قطب مخالف آنها، روایات مدح قرار دارند. بنابراین بر فرض صحت هم
نمی توان به این روایات استناد کرد و بدین دلیل بزرگان اهل فن این روایات را حمل بر تقیه کرده اند، مثل روایاتی که در ذم امثال زراره و محمد بن مسلم و یزید و... صادر شده است.
📚معجم رجال، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج۱۸، ص۱۱
👌 ائمه علیه السّلام برخی از بزرگان اصحاب خود را از روی تقیه ذم کرده اند تا از شر سلاطین جور در امان باشند و مختار را به این خاطر نکوهش کرده و از او تبری جسته اند تا خود از شر اشرار در امان باشند.
🔸کشی در رجال خود از مردی به نام حبیب خثعمی از امام صادق علیه السّلام روایت میکند که فرمود:
«کان المختار، یکذّب علی علی بن الحسین علیه السّلام» مختار بر امام سجاد علیه السّلام دروغ میبست. »
📚رجال کشی ص 125
🔸آیت الله خویی (ره) مینویسد ؛ «این روایت از نظر سند به شدت ضعیف است؛ زیرا حبیب - راوی این حدیث - مجهول الحال است. »
📚معجم الرجال ج 18 ص 96
👌اما اگر بخواهیم روایت را مورد بررسی و ارزیابی دقیق تری قرار دهیم ابتدا قول بلاذری را ذکر نموده سپس به نقد آن میپردازیم.
❕وی میگوید: مختار - در هنگام قیام خود در کوفه - نامه ای خدمت امام سجادعلیه السّلام فرستاد و مایل بود که با حضرتش بیعت کند و مردم را به بیعت با امام دعوت کند و اموالی را نیز برای امام علیه السّلام هدیه فرستاد اما امام قبول نکرد و جواب نامه اش را نداد و به مسجد آمد و به مختار بدگویی کرد و فرمود: او دروغگوست؛ مختار چون چنین دید نامه ای به محمد حنفیه نوشت و خواست با او به عنوان امام بیعت کند. امام سجادعلیه السّلام از قضیه باخبر شد، به نزد محمد حنفیه آمد و به او اشاره کرد که هدایای مختار را قبول نکند و جواب نامه اش را ندهد و به او دستور داد تا به مسجد برود و از مختار تبری بجوید و او را به بدی یاد کند اما ابن عباس محمد حنفیه را از این کار منع کرد و به او گفت: صلاح نیست که بر ضد مختار چیزی بگویی؛ زیرا وضع حکومت عبدالله بن زبیر معلوم نیست و محمد سخن ابن عباس را قبول کرد و از تبری جستن علنی و عیبگویی مختار منصرف شد. »
📚 انساب الاشراف ج 5 ص 272
🔸در پاسخ باید گفت ؛
🔹اولاً: این روایت از نظر سند، ضعیف و مرسله است.
🔹ثانیاً: بر فرض صحت آن، با توجه به موقعیت امام سجادعلیه السّلام در مدینه و تسلط ابن زبیر بر حجاز و نیز وجود حکومت اموی در شام، حمل بر تقیه میشود و امام با این شیوه میخواست دشمنان را منحرف سازد تا به ارتباط او و مختار پی نبرند.
🔸ثالثاً: این روایت معارض با روایاتی است که در بحارالانوار آمده است و علمای شیعه آن را قبول کرده اند که امام سجادعلیه السّلام هدایای مختار را میپذیرفت و خود بلاذری میگوید: «محمد حنفیه هدایای مختار را می پذیرفت».
📚همان مدرک
🔸رابعاً: اشاره امام سجادعلیه السّلام به محمد حنفیه برای تبری جستن از مختار حمل بر تقیه میشود.
🔸خامساً: با توجه به خضوع و اطاعت محمد حنفیه از فرزند برادرش امام سجاد علیه السّلام، آیا معقول است که وی به توصیه امام سجاد عمل نکند ولی به تذکر ابن عباس ترتیب اثر دهد؟
❕علامه امینی می نویسد ؛
«هرکه با دیدة بصیرت و تحقیق بر تاریخ و حدیث و علم رجال بنگرد، در مییابد که مختار، از پیشگامان دینداری و هدایت و اخلاص بوده است و همانا نهضت مقدس او تنها برای برپایی عدالت به وسیلة ریشه کن کردن ملحدان و ظلم امویها بود. به درستی که ساحت مختار از مذهب کیسانی به دور بود و نسبتها و تهمتهای ناجوانمردانه ای که به او نسبت داده اند، حقیقت ندارد و بی جهت نیست که ائمه هدی علیه السّلام و سروران ما، مانند امام سجاد و امام باقر و امام صادق (صلوات الله علیهم) بر او رحمت فرستاده اند، مخصوصاً امام باقرعلیه السّلام به گونه ای بسیار زیبا، او را مورد ستایش قرار داده است و همیشه خدمات او در نزد اهلبیت علیه السّلام مورد تقدیر و تشکر بوده است.»
📚الغدیر، علامه امینی، عبد الحسین، ج۲، ص۳۴۳.
❕مقدس اردبیلی نیز می نویسد ؛
« «در حُسن عقیدة مختار سخنی نیست و علامه حلّی& او را مقبول شمرده و امام باقرعلیه السّلام جمعی را که مختار را به بدی یاد میکردند، از این کار منع فرمود و امام صادق علیه السّلام بر او رحمت فرستاد و امام زین العابدین علیه السّلام وی را به دعای خیر یاد کرده است. مختار و امثال او به یقین درجات رفیعه و مراتب عالیه خواهندداشت.»
📚حدیقة الشیعه، مقدس اردبیلی، ص۵۰۶-۵۰۵.
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#دفاع_از_مختار_پاسخ_به_کانال_ملحد
🤔#پرسش
❔شبهه دیگر آنان این است که چگونه می گویید مختار معتقد به امامت محمد حنفیه نبوده است در حالی که به مختار کیسان میگویند و به پیروان محمد حنفیه هم کیسانیه چون منسوب به مختارند و همه معتقد به امامت محمد حنفیه بوده اند ❗️
💠#پاسخ💠
👌از جمله القاب مختار «#کیسان» بوده است .
📚رجال کشی ص 128
👌کیسان به معنای زیرک و تیز #هوش است.
🔸جوهری در صحاح مینویسد ؛
« کیسان لقب مختار است. او از کیس (بر وزن قیس) اشتقاق یافته وبه معنای ظریف و زیرک آمده است. »
📚صحاح جواهری ج 2 ص 970
👌این لقب هیچ ربطی به فرقه کیسانیه ندارد، بلکه لقب اعطایی امیر مؤمنان علی علیه السّلام به وی و دلیلی برای #خبر دادن از حوادث آینده، از قهرمانی و عملکرد درست و خردمندانه مختار است .
❕شاید تنها چیزی که در دوران امام علی علیه السّلام دربارة مختار یافت میشود روایتی است که برخی از مورخان نقل کرده اند که پدرش او را در حالی که کودک بود نزد امیرمومنان علیه السّلام آورد و آن حضرت او را در دامان خود جای داد و دست بر سرش میکشید و میفرمود: «یا کیس یا کیس».
🔸اصبغ بن نباته از اصحاب #وفادار و از شاگردان برجستة علی علیه السّلام است. وی میگوید ؛
«روزی امیرمؤمنان علیه السّلام را دیدم که مختار را - که طفل کوچکی بود - روی زانوی خود نشاند و با نوازش و محبت دست بر سر او میکشید ومی فرمود: «یا کیّس یا کیّس»
📚بحار الانوار ج 45 ص 344 _ رجال کشی ص 127
👌برخی از پژوهشگران از این واژه نتیجه گرفته اند که علی علیه السّلام به این وسیله از حوادث آینده، و از قهرمانی و آزمودگی سیاسی و آرا و اقدامهای درست و خردمندانه او خبر داده است چه این که به خونخواهی اهلبیت علیه السّلام اقدام کرد و با غاصبان حقوق و میراث آنها به #مخالفت برخاست. از این رو بعید نیست که امیرمؤمنان علیه السّلام او را به این صفت خوانده باشد.
📚جنبش های شیعی در تاریخ اسلام ، ص 549
❕از کلام و سخنان بزرگان و فقهای بزرگ شیعه علامه ابن نما و آیت الله خویی رحمه الله نیز برمی آید که به خاطر همین سخن امام علی علیه السّلام است که مختار به این لقب «#کیسان» معروف شد.
📚معجم رجال الحدیث ج 18 ص 102
👌دسته دیگری از علما از سخنان حضرت علی علیه السّلام اینگونه برداشت کرده اند که این واژه اشاره به فرقه کیسانیه دارد و به همین دلیل برخی را به غلط و اشتباه و یا برداشت خیانت سیاسی انداخته است و گفته اند که این واژه اشاره به فرقه کیسانیه دارد که بر حسب ادعای #غلط آنها مختار بنیانگذار آن بوده است؛ زیرا بسیار بدیهی و روشن است که کلام امام امیر مؤمنان صریح و نص در «زیرکی و هوشیاری» مختار است.
❕در حالی که شخصیت مختار از انتساب به این فرقه به دور است و او به امامت ائمه #معصومین علیه السّلام اقرار داشت .
🔸#ادامه 👇
@Rahnamye_Behesht
🔸#ادامه 👇
👌در گذشته ثابت کردیم که فرقه کیسانیه یک فرقه جعلی است که توسط دشمن ایجاد شده تا مختار و قیام او را زیر سوال ببرند ؛
🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/9328
❕این گروه برای این هدف از لقب اعطایی امیر مومنان به مختار سوء استفاده کرده و آن را بر فرقه جعلی خود تحت عنوان «کیسانیه » گذاشته اند تا بیان کنند که موسس مذهب ما مختار است ، لذا برخی از علما وقتی سخن از کیسان و کیسانیه به میان آورده اند ، ذکر کرده اند که این گروه منسوب به مختارند که خود را ( به دروغ )وابسته به مختار می دانند .
👌مختار هدف خود را #گرفتن انتقام از قاتلان امام حسین علیه السّلام میدانست، به همین دلیل بنی امیّه نسبت به او کینه داشتند و دشمنان برای خراب کردن و ایجاد تزلزل در ارکان شخصیت او از هر راهی وارد میشوند تا شخصیت او را لکّه دار و او را مردی فاسد العقیده نشان دهند و اعلام کنند که مختار در نهضت و قیام خود جز ترقی و پیشرفت هدف دیگری نداشته است. اخباری در ذم مختار ساخته اند تاشخصیت #مختار را در هم بکوبند و او را مردی فاسد جلوه دهند.
❕اساسا میتوان مخالفان نهضت مختار را تحت عناوین ذیل تقسیم کرد ؛
🔸امویان و پیروان آن ها؛ _ خویشان و نزدیکان قاتلان شهدای کربلا و طرفداران آنها که خیلی زیاد بودند؛ _ زبیریها و هواداران آنها که قاتل «مختار» هستند؛ _ اشراف و سادات عرب که قیام «مختار» را برضد خود و به نفع موالی میدانستند؛ _ کسانی از مدعیان محبت اهل بیت که نهضت مختار خوشایند آنان نبود؛
👌آری! از پنج سو مختار زیر #بمباران بی امان تبلیغات مسموم قرار داشت و به نظر میرسد نه تنها مأخذ غیر شیعی تحت تأثیر این نوع تبلیغات ضد مختار قرار گرفته بودند بلکه برخی از منابع شیعی نیز بی تأثیر نبوده اند. برخی از محدثین و رجالیین شیعی تحت تاثیر تبلیغات مسموم دشمنان مختار قرار گرفته و گمان می کردند که مختار ابتدای امر معتقد به امامت محمد حنفیه بوده و به خاطر همین لقب کیسانیه را برای خود برگزیده اند .
📚رجال کشی ص 128
👌این مطلب و مساله خطا و سهوی از جانب این بزرگواران بوده است و الا دامان مختار از این نسبت ها بری است .
#پرسمان_اعتقادی
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#محمد_حنفیه_منازعه_با_امام_سجاد_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔با توجه به ادعای شما که محمد حنفیه ادعای امامت را نداشته است ، پاسخ روایتی را که در #کافی آمده چه می دهید که محمد حنفیه با امام سجاد بر سر مساله امامت منازعه می کرده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌محمد حنفیه ، يكى از فرزندان رشيد امير مؤمنان على علیه السلام است و «حنفيّه» لقب مادر اوست و اسمش «خوله» دختر يكى از مردان با شخصيّت طايفه «بنى حنيفه» است كه در يكى از جنگهاى اسلامى اسير شد و مى خواستند او را بفروشند، على علیه السلام او را آزاد كرد و به همسرى خود در آورد. او شجاعت را از على علیه السلام به ارث برده بود و مى گويند گاهى زره هاى محكم را با دست پاره مى كرد و به همين دليل امام در جنگ «جمل» پرچم را به دست او سپرد و در جنگ «صفّين» جناح چپ #سپاه على علیه السلام به دست او و «محمّد بن ابى بكر» و «هاشم مرقال» بود.
📚مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 77
❕بعضى «محمّد بن حنيفيّه» را متّهم مى كنند كه او بعد از امام حسين دعوى امامت داشت و يا حتّى دعوى مهدويّت ، ولى مرحوم «شيخ مفيد» در اين زمينه سخن روشنى دارد، مى گويد: «محمّد حنفيّه» هرگز ادّعاى امامت نكرد و كسى را به سوى خود #فرا نخواند بلكه ديگران چنين نسبتهايى به او داده اند و مدّعى امامت و يا مهدويّت او بوده اند ».
📚الفصول المختاره ص 300
👌انچه مورد اشکال واقع شده است نقل زیر است که در کافی شریف و کتب دیگری از امام #باقر علیه السلام نقل شده است ؛
❕« از امام باقر علیه السلام نقل می کنند ؛
❕ «پس از کشته شدن امام حسين محمد حنفيه از امام علي بن الحسين خواست تا در #خلوت با او صحبت کند، آنگاه که به خدمت امام رسيد عرض کرد: فرزند برادرم، ميداني که پيامبر خدا وصيت و امامت را بعد از خود به اميرمؤمنان داد و سپس به امام حسن و بعد از او به امام حسين واگذار کرد و پدر شما به شهادت رسيد، و براي جانشينی بعد از خودش وصيتي نکرد و ميداني که من، عموي شما و با پدرت با يک ريشهام و زاده علي ميباشم. من با اين سن و #سبقتي که بر شما دارم، از شما که جوانيد به امامت سزاوارترم پس با من در مسأله جانشيني و امامت کشمکش و درگيري نداشته باش.»
❕امام علي بن الحسين در پاسخ عمويش، محمد حنفيه، با لحني ملايم و دلسوزانه فرمود: «اي عمو از خدا بترس و چيزي را که حقّت نيست مخواه، من تو را موعظه ميکنم که مبادا از نادانان باشي، اي عمو همانا پدرم قبل از آنکه عازم عراق شود به من در اين باره وصيت کرد و ساعتي قبل از #شهادتش نيز با من تجديد عهد نمود، و اين سلاح رسول خدا است که پيش من است، متعرّض اين امر مشو که ميترسم عمرت کوتاه و حالت دگرگون شود. همانا خداي عزّوجل، امر وصيت و امامت را در نسل حسين مقرّر داشته است.» آنگاه امام براي اينکه مطالب را به شکل عيني براي عمويش اثبات کند فرمود:
«اگر ميخواهي اين مطلب را بفهمي، بيا نزد «حجرالاسود» رويم و از او داوري بخواهيم و مطالب را از آن بپرسيم.»
💠 امام باقر ميفرمايد: «اين گفتگو ميان آندو در مکه بود تا اين که به #حجرالاسود رسيدند. علي ابن الحسين به محمد حنفيه فرمود: اول تو به درگاه خدا دعا کن و از خدا بخواه تا حجرالاسود را به صدا درآورد و مطلب را از او بپرس. محمد، با زاري و دعا به پيشگاه خدا از حجرالاسود خواست که مطلب را بيان کند. ولي حجر پاسخي نداد. عليبن الحسين فرمود: اي عمو .اگر تو وصي و امام بودي جوابت را ميداد.» محمد گفت: پسر برادر، اينک تو دعا کن و از خدا بخواه. «علي بن الحسين به آنچه خواست دعا کرد، سپس فرمود: «اي حجر، از تو ميخواهم به آن خدايي که ميثاق پيامبران و اوصياء و همه مردم را در تو قرار داده است، وصي و امام بعد از حسين را به ما خبر ده؟! حجر، چنان بلرزه درآمد که نزديک بود از جاي خود کنده شود، سپس خداي عزوجل او را به سخن آورد و به زبان عربي فصيح گفت: بار خدايا، همانا #وصيت و امامت، بعد از حسين ابن علي به علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب، پسر فاطمه دختر رسول خدا رسيده است. پس محمد حنفيه از سخن خود برگشت و پيرو علي ابن الحسين گرديد.»
📚الکافی ج1 ص348 _ دلائل الامامه ص207 مناقب آل ابی طالب ج4 ص147 _ الاحتجاج ج2 ص316 _بحار الانوار ج46 ص112
❕#ادامه 👇
@Rahnamye_Behesht
❕#ادامه 👇
🔸پس از شهادت امام حسین علیه السلام برای برخی از شیعیان ساده اندیش این شبهه ایجاد شده بود که امام حسین برای پس از خود امامی را #معرفی نکرده است و چون محمد حنفیه از امام سجاد علیه السلام بزرگتر است پس او شایسته به امامت است . محمد حنفیه برای دفع این شبهه و اشکال آنان خود به نزد امام سجاد علیه السلام رفت و ادعای آنان را به عنوان ادعای خود مطرح کرد و با آنان همصدا شد ، تا با پاسخ امام سجاد علیه السلام آنان #متنبه شوند ، لذا در پایان روایت تصریح دارد که محمد حنفیه #سریعا پس از معجزه امام ، تصریح به امامت امام سجاد علیه السلام کرد و هیچگاه بر ادعای امامت خود #پافشاری نکرد و دست به ایجاد مکتب جدیدی نزد .این قرینه روشنی بر تفسیر فوق است که محمد حنفیه هیچگاه ادعای امامت نداشت و الا چنین راحت از این ادعا عقب نشینی نمی کرد .
👌این داستان همانند داستان حضرت ابراهیم علیه السلام است که برای بطلان #عقیده خورشید پرستان و ماه پرستان ،نخست با آنان همصدا شد و گفت خورشید و ماه خدای من هستند تا با افول کردن آن دو ، مردمان را متوجه نقص و نیازمندیشان به خالق یکتا کند که شرح آن در گذشته بیان شده است ؛
🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/7459
❕علامه #مجلسی می نویسد ؛
« جلالت مقام محمد حنفیه نزد امامیه مشهور است ، او علم به امامت امام سجاد علیه السلام داشته است و بسیار از پدر و دو برادرش ( امام حسن و امام حسین ) تصریح و نصوص #دوازده امام را شنیده بوده است ، اساسا او هنگام وصیت امیر مومنان علیه السلام بر بالین ایشان حاضر بود که علی علیه السلام تصریح بر امامت امام سجاد ( به عنوان امام چهارم ) کردند ، تاویل و تفسیر جریان فوق این است که ادعای امامت از ناحیه محمد حنفیه به خاطر #مصلحت بوده است تا برخی از شیعیان ضعیف الایمان گمان نکنند که چون محمد حنفیه از امام سجاد بزرگتر است ، پس او شایسته تر به امامت است »
📚مراه العقول ج 4 ص 86
👌شیخ عباس #قمی می نویسد ؛
« محمد حنفیه با این عمل می خواست که شبهات و اوهام #مستضعفین برطرف شود ، او می خواست که بر آنهایی که او را امام می دانستند حقیقت و مقام و منزلت امام سجاد را نشان دهد تا بدانند او امام است و محمد حنفیه در امر امامت #منازعه ای نداشت و #مقام او بالاتر از آن است که این توهم در مورد او برود »
📚منتهی الامال ج2 ص1138
#پرسمان_اعتقادی
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#بار_سفر_بستن_برای_زیارت
🤔#پرسش
❔پیامبر فرمود «لا تشدّ الرحال إلّا إلى ثلاثة مساجد؛ مسجدى هذا و مسجد الحرام و مسجد الأقصى؛ بار سفر را جز براى سه مسجد نمى بندند، مسجد من و مسجد الحرام و مسجد الاقصى» شیعه چرا بر خلاف این #روایات برای زیارت امام حسین یا امام رضا بار سفر می بندد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌وهابيان به حسب ظاهر اصل زيارت پيامبر را تجويز مى كنند ولى هرگز #مسافرت براى زيارت قبور را جائز نمى دانند. محمّد بن عبد الوهاب در رساله دوم از رسائل «الهدية السنيّة» اين چنين مى نويسد ؛
«زيارت پيامبر مستحب است، ولى مسافرت جز براى زيارت مسجد و نماز در آنجا، جائز نيست. »
🔸دليل مهم آنان براى تحريم مسافرت به عنوان زيارت، #حديث زير است كه در صحاح نقل شده، و راوى حديث هم ابو هريره است كه مى گويد پيامبر فرمود ؛
«بار سفر بسته نمى شود مگر براى سه مسجد، مسجد خودم و مسجد الحرام و مسجد الأقصى »
📚این مضمون را «مسلم» در صحيح خود ج 4- كتاب حج- باب «لا تشد الرحال» ص 126 نقل كرده است و سنن ابى داود ج 1- كتاب الحج- ص 469 و سنن نسائى بشرح سيوطى ج 2 ص 37، نيز آورده اند.
👌در اين كه حديث در #كتابهاى صحاح وارد شده است سخنى نيست و هرگز مناقشه نمى كنيم كه راوى آن ابو هريره است، ولى مهم فهم مفاد حديث است.
❕فرض كنيم متن حديث چنين است، «لا تشدّ الرّحال الاّ ثلاثة مساجد ...» بطور مسلم، لفظ «الاّ» استثناء است و «مستثنى منه» لازم دارد و بايد در تقدير گرفت و پيش از مراجعه به #قرائن، مى توان مستثنى منه را دو جور در تقدير گرفت ؛
1- لا تشدّ إلى مسجد من المساجد إلاّ ثلاثة مساجد ...
2- لا تشدّ إلى مكان من الامكنة الاّ إلى ثلاثة مساجد ...
🔸براى درك مفاد حديث بستگى دارد كه يكى از اين دو تقدير را برگزينيم.
هرگاه مفاد حديث، #فرض اول باشد، در اين صورت مفاد آن اين مى شود كه به هيچ مسجدى از مساجد بار سفر بسته نمى شود مگر به اين سه مسجد، نه اينكه «شد رحال» براى هيچ #مكانى، و لو مسجد نباشد جايز نيست.
❕هرگاه كسى براى زيارت پيامبران و امامان و انسانهاى صالح، بار سفر ببندد هرگز مشمول #نهى حديث نخواهد بود، زيرا موضوع بحث، عزم سفر براى مساجد است، و از ميان تمام مساجد، اين سه مسجد استثناء شده است و اما عزم سفر، براى زيارت مشاهد كه از موضوع بحث بيرون است، داخل در نهى نمى باشد.
👌هرگاه مفاد حديث فرض دوم باشد، در اين صورت تمام سفرهاى معنوى جز سفر به اين سه نقطه #ممنوع خواهد بود خواه، سفر براى زيارت مسجد باشد، يا براى زيارت نقاط ديگر.
🔸ولى با توجه به قرائن قطعى روشن خواهد شد كه مفاد حديث بر فرض صحت سند، #همان اولى است.
💠اولا: مستثنى، مساجد سه گانه است، از آنجا كه استثناء، استثناء متصل است قطعا «مستثنى منه» لفظ مساجد خواهد بود نه مكان .
💠ثانيا: هرگاه هدف #ممنوع ساختن تمام مسافرتهاى معنوى است، حصر، صحيح نخواهد بود. زيرا در اعمال حج، انسان براى «عرفات» و «مشعر» و «منى»، «شدّ رحل» كرده و بار سفر مى بندد، هرگاه مسافرت مذهبى جز براى غير اين سه مورد جائز نيست، پس چرا #سفر به اين نقاط سه گانه جائز شده است.
💠ثالثا: مسافرت براى جهاد در راه خدا، و آموزش علم و دانش و صله رحم و زيارت والدين از جمله #مسافرتهائى است كه در آيات و روايات بدانها تصريح گرديده است، آنجا كه مى فرمايد ؛ «(سوره توبه آيه 120) چرا از هر قبيله اى گروهى كوچ نمى كنند كه دين را بياموزند و قبيله خود را پس از بازگشت، بترسانند شايد آنان بترسند. »
🔸#ادامه 👇
@Rahnamye_Behesht
🔸ادامه 👇
👌بنابر اين آنچه مورد نهى است، «شد رحال» به مسجدى غير از مساجد سه گانه است نه شد رحال براى #زيارت، و يا امور معنوى ديگر.
❕در اين جا از تذكر نكته اى ناگزيريم و آن اين است كه اگر پيامبر گرامى مى فرمايد به غير اين سه مسجد بار سفر بسته نمى شود، مقصود اين نيست كه «شد رحال» براى غير آنها #حرام است، بلكه مقصود اين است كه آنهاى ديگر، ارزش اين را ندارند كه انسان براى آنها بار سفر ببندد، و رنج را بر خود هموار سازد و به زيارت آنها برود، زيرا غير اين سه مسجد از نظر فضيلت چندان تفاوت چشم گيرى ندارند، زيرا مساجد جامع جهان يا مساجد محله، و يا مساجد قبيله دنيا، همه از نظر ثواب، ثواب مساوى دارند، ديگر لزومى ندارد، با بودن مسجد جامع در نقطه نزديك، انسان بار سفر براى مسجد #جامع در نقطه دور ببندد. نه اينكه اگر يك چنين كارى انجام داد، كار او حرام و سفر او معصيت است.
🔸گواه اين مطلب اين است كه نويسندگان صحاح و سنن نقل كرده اند كه: پيامبر گرامى و صحابه روزهاى شنبه به مسجد #قبا مى آمدند، و در آنجا نماز مى گزاردند. اين متن صحيح بخارى:
«إنّ النّبىّ كان يأتي مسجد قباء كلّ سبت ماشيا و راكبا و إنّ ابن عمر كان يفعل كذلك»
📚صحيح بخارى 2: 76- صحيح مسلم بشرح النووى ج 9 ص 171- 169 سنن نسائى بشرح سيوطى ج 2 ص 37
👌پيامبر گرامى، در هر شنبه پياده و سواره براى زيارت مسجد قبا مى آمدند و فرزند عمر نيز اين چنين مى كرد.
❕اصولا طى مسافت براى گزاردن نماز براى خدا، در يكى از مساجد الهى بدون كوچكترين شائبه #ريا، چگونه مى تواند حرام و منهى عنه باشد. در صورتى كه نماز گزاردن در مسجد مستحب باشد .
📚آیین وهابیت ، سبحانی ، ص 130
❕مضمون فوق در مورد مساجد در برخی #نقل های شیعه نیز آمده است که پاسخ آن همان است که در بالا گذشت .
👌علی علیه السلام فرمود ؛
« مسافرت تنها به سوى سه مسجد مى توان كرد مسجد الحرام و مسجد پيامبر در مدينه و مسجد #كوفه».
📚بحار الانوار ج 96 ص 240
👌که مفهوم آن این است که سفر و شد رحال برای رفتن به سایر مساجد مستحب نیست اگر چه نماز خواندن در تمام مساجد و برخی از مساجد بالخصوص دارای ثواب زیادی است اما سفر کردن برای نماز خواندن در آن ها جز مساجد مذکور دارای ثواب نیست .
📚وسائل الشیعه ج 5 ص 46 ( بَابُ عَدَمِ اسْتِحْبَابِ السَّفَرِ لِلصَّلَاةِ فِي شَيْءٍ مِنَ الْمَسَاجِدِ إِلَّا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ وَ مَسْجِدَ الرَّسُولِ ص وَ مَسْجِدَ الْكُوفَة )
❕فلسفه آن هم می تواند این باشد که اين گونه مساجد در واقع يكى از مراكز مهمّ #فرهنگى اسلام است؛ و ساليان طولانى در صدر اسلام و بعد از آن محل درس و بحث بوده، و علماى بزرگى در آنها به تعليم علوم، آموزش و پرورش شاگردان اشتغال داشته اند، هم اكنون نيز در مسجد الحرام و مسجد النّبى در طول سال جلسات درس تشكيل مى شود، و بسيارى از مساجد مهمّ اسلامى در كشورهاى ديگر مانند ايران و سوريه و عراق نيز كانون تعليم و تربيت است، و گاه بزرگترين كلاس هاى درس در آن تشكيل مىشود؛ و شايد تشويق مسلمانان به «شدّ رحال» و حركت از نقاط دور و نزديك به قصد عبادت در اين مساجد به خاطر اين بوده، كه علاوه بر استفاده از معنويّت مسجد، و توجّه به سوابق #تاريخى آن از سرمايه هاى علمى اين مساجد نيز بهره گيرى كنند.
📚پیام قرآن ج 10 ص 274
❕جدای از تمام آنچه گذشت ، گفتنی است که ما برای شد رحال و رجحان سفر کردن برای زیارت #قبور امامان علیهم السلام دلیل خاص داریم چرا که امام رضا علیه السلام فرمود ؛
« برای زیارت هیچ قبری شد رحال نمی شود و بار سفر بسته نمی شود ، جز برای زیارت قبور ما »
📚عیون الاخبار ج 2 ص 254
👌که مفهوم آن این است که اگر چه زیارت قبور تمام مومنین مستحب است ، اما نفس سفر کردن برای زیارت قبور آن ثواب ندارد ، مگر سفر کردن و شد رحال برای #قبور امامان و انبیاء علیهم السلام .
📚وسائل الشیعه ج 14 ص 561 ( بَابُ عَدَمِ اسْتِحْبَابِ السَّفَرِ إِلَى زِيَارَةِ شَيْءٍ مِنَ الْقُبُورِ غَيْرِ قُبُورِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْأَئِمَّةِ )
#پرسمان_اعتقادی
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#پاسخ_به_شبهه_تناقض_در_قرآن
🤔#پرسش
❔یک تناقض آشکار در #قرآن
⚡️اگر قرآن را کلام الهی بپنداریم نبایستی حتی یک مورد تناقض در آن دیده شود اما با مراجعه به قرآن و مطالعه آن با تعدادی تناقض #مواجه میشویم که نشان از بشری بودن آن دارد.
#متن_عربی : سوره زلزله : فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ ﴿٧﴾
#ترجمه : پس هر کس اندازهی ذرهای عمل خیر انجام داده باشد، [پاداش] آن را میبیند.
⚡️طبق این آیه، قرآن مدعی میشود که هر انسانی که کوچکترین عمل خیری انجام دهد پاداش آن به او داده میشود؛ اما این آیه با سایر آیات قرآن در تناقض است :
#متن_عربی : سوره محمد : الذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿١﴾
#ترجمه : الله اعمال نیک کسانی را که کافر شدند و مردم را از راه خدا باز داشتند باطل مینماید.
⚡️همانطور که مشاهده کردید، آیه ۱ سوره محمد با آیه ۷ سوره زلزله در تضاد و تناقض است :
👈طبق آیه ۱ محمد : خدا اعمال نیک کافران را تباه می کند.
👈طبق آیه ۷ زلزله : هر انسانی ذره ای کار نیک کند، پاداش آن را میبیند.
⚡️این تناقض آشکار، نشان از بشری بودن قرآن است؛ قرآن کلام خود محمد است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آیات فوق اشاره به یک اصل مسلم قرآنی تحت عنوان « #احباط » دارد و به هیچ عنوان تضاد و تناقضی از این #اصل ایجاد نمی شود .
❕از آيات قرآن به خوبى استفاده مى شود كه بعضى از اعمال سوء، آنقدر اهميّت دارد كه مى تواند آثار اعمال #نيك را از بين ببرد . اگر شخصى تمام كارهاى نيك را انجام بدهد و تمام اعمال او شايسته باشد؛ ولى در دقايق و لحظات حسّاس پايانى بى ايمان از جهان رخت بربندد، تمام #اعمالش از بين مى رود و در آخرت هيچ سودى براى او نخواهد داشت .
❕اين مسئله يكى از مصاديق «احباط» است كه در قرآن مجيد به صورت گسترده مطرح شده است. شانزده آيه از آيات قرآن مجيد درباره «حبط اعمال» سخن مىگويد كه به دو مورد از آن اشاره مى شود ؛
1⃣در آيه 88 سوره انعام آمده است ؛ « اگر آنها مشرك شوند، اعمال نيكى كه انجام دادهاند، #نابود مى گردد و نتيجه اى از آن نمى گيرند. »
🔸آيه شريفه فوق شرك به خداوند را يكى از عوامل نابودى و حبط اعمال نيك شمرده است.
2⃣ در آيه 65 سوره زمر آمده است ؛ « به تو و همه پيامبران پيشين وحى شده كه اگر مشرك شوى، تمام اعمالت تباه مى شود و از زيانكاران خواهى بود.»
👌اين آيه اگرچه خطاب به پيامبر است، ولى روشن است كه او- كه خود كانون
توحيد و يكتا پرستى است- هرگز #مشرك نخواهد شد. بنابراين، آيه هشدارى است براى ديگران.
❔آيا حبط و نابودى اعمال نيك فراوان، با يك گناه و لغزش عادلانه است؟ به ديگر عبارت، آيا اين كار موافق با قوانين جهان #طبيعت است؟
👌در پاسخ بايد گفت: مسئله حبط هم در جهان طبيعت و عالم تكوين وجود دارد و هم در عالم تشريع و قوانين دينى، و هم در كارهاى عادى روزمره انسانها.
❕#باغبانى كه ساليان درازى زحمت كشيده و با تلاش و كوشش فراوان و شب زنده دارى هاى بسيار باغى بزرگ و پرميوه آماده كرده است، بر اثر غفلت و سهل انگارى در گوشهاى از باغ آتشى روشن مى كند؛ اين آتش به باغ سرايت نموده، ظرف مدّت كوتاهى تمام دسترنج باغبان بيچاره را طعمه حريق قرار مى دهد.
❕انسان سالم و نيرومندى كه #سلامت او مرهون دهها سال زندگى صحيح با رعايت اصول بهداشتى است، با روى آوردن به موادّ مخدّر، پس از چند صباحى تمام قدرت، نيرو، شادابى، صبر، حوصله، همه و همه را از دست مى دهد؛ بنابراين آن آتش، باغ باغبان و اين موادّ مخدّر، سلامت اين انسان را حبط و نابود مى كند.
❕مثال سومى نيز مى توان زد و آن اين كه تعدادى از مهندسين و كارگران ساليان درازى با زحمت فراوان سدّى عظيم بنا مى كنند. با #بارش باران سيلاب پشت سد جمع مى شود؛ ولى بر اثر يك غفلت و باز نكردن پنجره هاى مخصوص به هنگام زياد شدن آب پشت سد، فشار زياد سيلاب، زحمات چندين ساله آنها را از بين مىبرد و سدّ عظيم را مى شكند!
👌بنابراين، مسئله حبط اختصاص به مسايل دينى و اعتقادى ندارد، بلكه در جهات تكوين و كارهاى روزمره انسان نيز جريان دارد و هيچ منافاتى با عدالت الهى ندارد .
❕بايد دانست كه علّت و عامل اصلى حبط كارهاى #خود انسان است؛ همان گونه كه عامل اصلى آتش گرفتن باغ، خود باغبان و عامل از بين رفتن سلامت معتاد خود او، و عامل شكستن سد نيز نگهبان سد است.
📚مثالهای زیبای قرآن ج 1 ص 325
🔸#ادامه 👇
@Rahnamye_Behesht
🔸#ادامه 👇
👌قرآن مجيد درباره از بين رفتن ثواب صدقات به وسيله منّت و آزار بعدى با صراحت مى گويد: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! #صدقات خود را با منت گذاردن و آزار باطل نسازيد». ( بقره 264)
❕در سوره حجرات نيز مى فرمايد ؛ « اى كسانى كه ايمان آورده ايد! صداى خود را از صداى پيامبر بالاتر نبريد و در #برابر او بلند سخن مگوييد (و او را بلند صدا نزنيد) آنگونه كه بعضى از شما در برابر بعضى بلند صدا مى كنند مبادا اعمال شما نابود گردد در حالى كه نمى دانيد». ( حجرات 2)
👌درباره عُجب و خود بزرگ بينى بعد از عمل نيز در روايات آمده است ؛
«عجب حسنات انسان را از بين مى برد #همانگونه كه آتش هيزم را».
📚روح البیان ج 8 ص 522
👌در مورد حسد نيز شبيه همين تعبير آمده است از جمله در حديثى از پيغمبر مى خوانيم ؛
«إِيَّاكُمْ وَالْحَسَدَ فَإِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الْحَسَنَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الحطب »
📚بحارالانوار، ج 70، ص 255، ح 26
👌از بعضى از روايات نيز استفاده مى شود كه #جسور بودن و بى باكى در برابر گناه نيز از عوامل حبط اعمال است .
📚مستدرک الوسائل ج 11 ص 280
❕بنابراین این آیات و روایات تبیین کننده آیه ای است که به صورت مطلق می گوید هر کس هر کار #خوبی کند آن را در قیامت می بیند که این دیدن در صورتی است که انسان عمل خود را تا روز قیامت نگه دارد تا بتواند اثر آن را ببیند و موجبات حبط آن را فراهم نکند ، چنان که همین سخن درمورد گناهان هم است که انسان در صورتی عقاب گناهان را در آخرت می بیند که آن ها را با توبه و کارهای خوب از بین نبرده باشد ( تکفیر ) ، با در نظر گرفتن این نکته روشن می شود که نسبت میان آیات فوق ، نسبت تناقضی نیست بلکه نسبت مجمل و مبین است لذا پیامبر گرامی فرمود ؛
❕ «كسى كه سبحان اللَّه بگويد خداوند درختى در بهشت براى او مى نشاند و كسى كه الحمد للَّه بگويد خداوند درختى در بهشت براى او مى نشاند، و كسى لا اله الا اللَّه بگويد خداوند درختى در بهشت براى او غرس مى كند، و كسى كه اللَّه اكبر بگويد خداوند درختى در بهشت براى او مى نشاند».
🔸مردى از قريش در آنجا بود و عرض كرد اى رسول خدا بنابراين درختان ما در بهشت زياد است! پيامبر در جواب فرمود «آرى! ولى بر حذر باشيد از اينكه آتشى بر آنها بفرستيد و آنها را بسوزانيد»
📚بحار الانوار ج 8 ص 186
#پرسمان_اعتقادی
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#نفخه_صور
🤔#پرسش
❔در هنگام نفخه صور اول و وقوع قیامت آیافقط شامل زنده های آن هنگام است ویا اینکه میلیاردها انسان مرده تا آن زمان نیز مشمول قیامت می شوند❗️ دفتر یکی از مراجع وروحانی مسجد بیان داشتند قیامت فقط مشمول زنده هاست و مرده ها درنفخه #دوم بعد از قیات محشور می شوند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در آيات فراوانى از قرآن مجيد اشاراتى به مسأله نفخ صور آمده است، از اين آيات به خوبى استفاده مى شود كه دوبار در صور دميده مى شود ؛
1⃣يك بار در پايان جهان كه همه #خلايق چه آنانی که در دنیایند و چه آنانی که در برزخ زنده اند ،همه مى ميرند و اين نفخه مرگ است .
2⃣و بار ديگر در آستانه رستاخيز كه همه #مردگان زنده مى شوند، و اين نفخه حيات است که قیامت در این هنگام برای همگان محقق می شود .
❕در حقيقت توقف و از كار افتادن اين جهان، و آغاز حركت جهان ديگر تشبيه به توقف و حركت لشكرها و #قافله ها شده است كه با صداى شيپور مخصوص يا صداى بلند ديگرى همگى با هم از راه رفتن باز مى ايستند و متوقف مى شوند، و با صداى ديگرى به پا مى خيزند و حركت مى كنند.
🔸خداوند می فرماید ؛
« و در صور دميده مى شود و تمام #كسانى كه در آسمانها و زمين هستند مى ميرند مگر كسانى كه خدا بخواهد، سپس بار ديگر در صور دميده مى شود ناگهان همگى به پا مى خيزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند.» ( زمر 68)
❕مفهوم آيه فوق همان مرگ #ناگهانى است كه تمام موجودات عالم را چه در دنیا و برزخ و چه در آسمان (بر اثر نفخ صور) فرا مى گيرد و پس از آن با نفخه دوم همگان زنده می شوند و در عرصه قیامت حاضر می شون .
❔در اينكه منظور از الّا مَنْ شاءَ اللَّهُ (مگر كسانى كه خدا بخواهد) چيست؟ در ميان مفسّران #گفتگوست، بعضى آن را اشاره به جمعى از فرشتگان بزرگ خدا (همچون جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل) دانسته اند، و بعضى اشاره به شهيدان راه خدا، و بعضى علاوه بر چهار فرشته فوق، حاملان عرش الهى را نيز مشمول آن دانسته اند اما در #روایت بیان شده است که منظور اسرافیل است .
❕ به هر صورت مسلم است كه همگان سرانجام به حكم كُلُّ نَفْسٍ ذائَقَةُ الْمَوْتِ (آل عمران- 185) طعم مرگ را مى چشند و تنها ذات پاك خداوند كه حَىٌّ لا يَمُوْتُ است مى ماند وَيَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْأكرامِ (رحمان- 27).
🔸لذا امام #سجاد علیه السلام فرمود ؛
« در هنگام نفخه صور اول خداوند اسرافیل را امر می کند که به دنیا بیاید و در صور بدمد که در این هنگام هیچ ذی روحی نمیماند مگر این که می میرد به غیر خود اسرافیل ، خداوند به خود #اسرافیل هم امر می کند که بمیرد ، اسرافیل هم می میرد ... پس از آن خود خداوند نفخه صور دوم را به صدا در می آورد ( که همگان برای ورود به عرصه قیامت زنده می شوند ) و تمام اهل آسمانیان و حاملان عرش زنده می شوند و خلائق هم برای حساب و کتاب زنده و محشور می شوند »
📚بحار الانوار ج 6 ص 325
❕در رابطه با #فلسفه نفخه صور نیز گفتنی است ؛
1⃣نفخه صور اولًا بيانگر اين حقيقت است كه مسأله مرگ و حيات عمومى موجودات عالم مسأله و پيچيده اى در پيشگاه خداوند نيست، با يك صيحه عظيم و مرموز و عالمگير همه خلايق مى ميرند، و با يك #بانگ عظيم مرموز ديگر همه زنده مى شوند، گويى خفتگانى بوده اند كه با اين فرياد بيدارگر، بيدار مى گردند.
❕اين پاسخى است به گفته كسانى كه در امر معاد ترديد مى كردند، و آن را مسأله محال يا مشكلى مى پنداشتند و #پيوسته بر پيغمبر اسلام خرده مى گرفتند.
2⃣ثانياً: هشدارى است به همه انسانها كه زندگى را پايدار ندانند و گرفتار غرور و غفلت نشوند، و هر زمان احتمال دهند #صيحه رستاخيز و نفخه مرگ برخيزد، و آنها در همان حال به سوى ديار عدم بشتابند و با تمام آرزوهاى دور و دراز در كام مرگ فرو روند.
3⃣ثالثاً: چگونگى نفخه صور و پايان اين جهان و آغاز جهان ديگر درس تربيتى عميق ديگرى به انسانها مى دهد كه در هر لحظه و هر حال آماده استقبال از چنين حادثه عظيمى باشند، هرگز كار و #وظيفه امروز خود را به فردا نيفكنند، چرا كه هيچ تاريخ معينى براى اين حادثه ناگهانى تعيين نشده، و تقريباً بدون مقدمه آغاز مى شود.
📚پیام قرآن ج 6 ص 59
#پرسمان_اعتقادی
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#ازدواج_پیامبر_با_ماریه
🤔#پرسش
❔لطفا در مورد ازدواج پیامبر با ماریه قبطیه توضیح بدید که چرا پیامبر با او ازدواج کرد ❗️آیا جریان #همخوابی پیامبر با ماریه ونزول آیات ابتدایی سوره تحریم که ملحدین اشکال می کنند واقعیت دارد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ماريه دختر شمعون قبطيه است، خاندان او قومى مصرى بوده اند. و برخى گويند فرزندان #قبط بن هام بن نوح عليه السّلام هستند؛ ليكن مادر ماريه رومى بوده است.
📚محدثات شیعه ص 274
❕#مقوقس پادشاه اسكندريه و مصر در سال هفت هجرى، ماريه و خواهرش سيرين را با پيرمردى به نام ماپور (كه به جريح معروف است) و هزار مثقال طلا و بيست جامه حرير و الاغى و استرى براى رسول خدا هديه فرستاد. ماريه و خواهرش قبل از رسيدن به مدينه اسلام آوردند و ماپور پس از ورود به مدينه اسلام آورد. رسول خدا ماريه را از بردگی آزاد کرد و با او ازدواج کرد. ماريه در سال هشتم هجرى ابراهيم فرزند رسول خدا را به دنيا آورد. در سال دهم ابراهيم از دنيا رفت. #ماريه پس از شهادت پيغمبر گوشه گير بود و فقط به زيارت قبر آن حضرت و بر سر خاك فرزندش ابراهيم مى رفت و تنها با خواهرش سيرين ديدار مى كرد.
📚همان _ بحار الانوار ج 22 ص 193
🔸مولى قهپايى و علامه مامقانى #ماريه را از راويان نساء حديث ذكر كرده اند و مامقانى مى نويسد ؛ ابن عبد البر و ابن منده و ابو نعيم او را از صحابيات شمرده اند.
📚مجمع الرجال ج 7 ص 178 _ تنقيح المقال ج 3 ص 82 باب النساء.
🔸 عمر رضا كحاله مى گويد ؛ «من فواضل نساء عصرها» :« از #برترين زنان زمان خويش بود.»
📚اعلام النساء ج 5 ص 10
❕ازدواج پیامبر با ماریه به خاطر بالا بردن شخصیت و کرامت او و درس به #مسلمین بوده است .پيامبر گرامی او را از قيد بردگى آزاد كرد و به همسرى خود پذيرفت، و اين خود جزئى از برنامه كلى اسلام براى آزادى تدريجى بردگان و باز گرداندن #شخصيت انسانى به آنها بوده است.
📚تفسیر نمونه ج 17 ص 377
👌آنچه در مورد #همخوابگی پیامبر گرامی با ماریه و شیطنت عایشه و حفصه در این رابطه و نزول سوره #تحریم در برخی کتب نقل شده است و مورد اشکال ملحدین قرار گرفته است ، همه #جعلی و غیر قابل استدلال بوده که ما در گذشته مفصلا پیرامون آن بحث کرده ایم که می توانید پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛
🔸https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1833
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#اختصاص_نمازها_به_اهل_بیت_علیهم_السلام
🤔#پرسش
❔سوال کردند #نمازهای پنج گانه هرکدام به یک امام معصوم اختصاص دارد لطف نموده اگر این مورد صحیح است توضیح دهید ❗️❗
💠#پاسخ💠
👌اینکه نمازهای پنج گانه منتسب به اهل بیت علیهم السلام باشد مستند نیست بلکه آیات قرآن تصریح دارد که انتساب نماز تنها به خداوند است و می فرماید ؛
« إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي » « من اللَّه هستم، معبودى جز من نيست، مرا پرستش كن و نماز را براى ياد #من به پادار »
🔸طه 14
❕البته ممکن است از آیاتی از قرآن و اشاراتی از روایات ، این احتمال ایجاد شود که نمازها #منتسب به اهل بیت علیهم السلام هستند .
👌خداوند می فرماید ؛
« حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِين»« در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطى [نماز ظهر] كوشا باشيد! و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخيزيد.» ( 238 بقره )
👌با این ادعا که در روایات آمده است که منظور از « الصلوات » اهل بیت و « الصلاه الوسطی » #علی علیهم السلام است .
❕اما باید توجه کرد که تفسیر ظاهری آیه همان است که مفسران ذکر کرده اند که قرائن #مختلفى كه در دست است روشن میرسازد كه منظور از « الصلاه الوسطی » همان نماز ظهر است زيرا علاوه بر اينكه نماز ظهر در وسط روز انجام مى شود، و شان نزول آيه نيز گواهى مى دهد، و روايات متعددى كه از معصومين علیهم السلام نقل شده بر آن تاكيد دارند .
📚وسائل الشیعه ج 4 ص 22 باب 5
❕ تاكيد روى اين #نماز به خاطر اين بوده كه بر اثر گرمى هواى نيمروز تابستان، يا گرفتاريهاى شديد كسب و كار، نسبت به آن كمتر اهميت مى دادند، آيه فوق اهميت نماز وسطى، و لزوم محافظت بر آن را مورد تاكيد قرار داده است.
📚تفسیر نمونه ج 2 ص 206
❕اما تفسیر معنوی و #باطنی آیه شریفه نقلی است که از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود ؛
« منظور از نمازها که باید بر آن محافظت کرد ، رسول خدا و امیر مومنان و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام است و منظور از نماز وسطی علی علیه السلام است و منظور از « قوموا لله قانتین » اطاعت از ائمه است ( زیرا اطاعت آنان ، اطاعت خداوند است )»
📚تفسیرعیاشی ج 1 ص 128
❕روایت فوق یک تفسیر معنوی و باطنی برای آیه فوق و بیان کننده یکی از #بطون آیه در کنار تفسیر #ظاهری آن است اما باز هم به معنای اختصاص داشتن نمازهای پنج گانه به اهل بیت علیهم السلام نمی باشد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#دروغگویی_ملحد_صورت_خدا
🤔#پرسش
❔وقتی به منابع اسلامی مینگریم، درمییابیم که اسلام کپی برداری شده و اقتباسی از دین یهود است که در این قسمت یک نمونه را خدمت شما می آوریم.
⚡️در صحیح #بخاری که معتبر ترین کتاب روائی عموم مسلمین دنیا است در روایت صحیحی از آن آمده است که پیامبر اسلام صحبت از "صورت الله" می کند :
#متن_عربی : ۶۲۲۷- حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ جَعْفَرٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، عَنْ مَعْمَرٍ، عَنْ هَمَّامٍ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: " خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ...
#منبع : کتاب صحیح بخاری صفحه ۱۵۵۴، روایت شماره ۶۲۲۷، انتشارات دار ابن کثیر بیروت
#ترجمه : پیامبر اسلام گفت: خداوند آدم را به صورت و شکل خود آفرید.
⚡️همانطور که مشاهده کردید، طبق این روایت صحیح از کتب مسلمین، پیامبر اسلام صحبت از صورت خدا می کند و این را دقیقا از تورات #کپی کرده است، در کتاب عهد عتیق یهودیان چنین آمده است :
۲۸: پس خدا آدم را به صورت خود آفرید او را به صورت خدا آفرید ایشان را نر و ماده آفرید.
#منبع : عهد عتیق، سفر پیدایش، باب اول، آیه ۲۸
💠#پاسخ💠
👌روشن است که #قبول جسميّت براى خداوند مساوى با نفى الوهيت و واجب الوجود بودن او است، چرا كه هر جسمى اجزائى دارد، و وجود کل وابسته به جزء است و این مستلزم #نیازمندی خداوند است ، بعلاوه هر جسمى داراى زمان و مكان، و در معرض حوادث و تغيير است، و دائماً رو به فرسودگى و فنا مى رود، و اينها اوصافى است كه هريك از آنها براى نفى الوهيت و واجب الوجوب بودن خداوند كافى است.
👌از اين گذشته اگر او جسم باشد #شبيه و مانند دارد، و مى دانيم در آيات متعدّدى از قرآن هرگونه شبيه و مانند از خدا نفى شده است (لیس کمثله شی ء )
📚پیام قرآن ج4 ص284
❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« کسی که عقیده به #جسمیت خدا داشت ، پشت سرش نماز نخوانید و به او زکات ندهید »
📚بحار الانوار ج3 ص303
❕روایت فوق و #کتابی که آن را نقل کرده است ، نزد شیعیان جایگاه و ارزشی ندارد ، چگونه چنین نباشد در حالی که راوی آن #ابوهریره است که امام صادق علیه السلام در مورد او فرمود ؛
« سه نفر پیوسته به پیامبر دروغ می بستند ؛ #ابوهریره ؛ انس بن مالک ؛ و یک زن»
📚الخصال ج1 ص190
🔸ابن ابی الحدید عالم بزرگ اهل سنت روایت می کند که علی علیه السلام فرمود ؛
« بدانید دروغگو ترین مردم بر رسول خدا #ابوهریره است »
📚شرح نهج البلاغه ج4 ص68 ( به نقل از کتاب سوالات ما؛ حسین تهرانی ص429 )
❕اهل بیت علیهم السلام نیز به روایت #فوق به زیبایی پاسخ داده اند .
🔸در حديثى از امام علىّ بن موسى الرّضا عليه السّلام مى خوانيم ؛
« كسى در محضرش عرض كرد مردم روايتى به اين مضمون از پيامبر نقل مى كنند: «إنّ اللّه خلق آدم على صورته؛ خداوند #آدم را به شكل خودش آفريد». امام فرمود: خداوند آنها را بكشد آغاز حديث را حذف كرده اند اصل حديث چنين است كه پيامبر اكرم از كنار دو نفر عبور كرد كه به يكديگر دشنام مى دادند يكى به ديگرى گفت: قبّح اللّه وجهك و وجه من يشبهك؛ خداوند صورت تو و صورت هركس را شبيه توست زشت كند. پيامبر فرمود: يا عبد اللّه لا تقل هذا لأخيك فإنّ اللّه عزّ و جلّ خلق آدم على صورته؛ اى بنده خدا اين سخن را به برادرت مگو، زيرا خداوند آدم را هم شبيه او ( این #برادرت ) آفريد (در واقع تو به همه انسانها از آدم گرفته تا آخر دشنام مى دهى).
📚عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 110؛ بحار الانوار، ج 4، ص 11.
#پرسمان_اعتقادی
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#لباس_روحانیت_رنگ_عمامه
🤔#پرسش
❔ یک سوال داشتم و اون اینکه چرا سادات عمامه #مشکی میپوشند و چرا روحانیت لباس مخصوصی به تن دارد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌لباس روحانیت متشکل از سه جزء به نام عمامه ، قباء و عباء می باشد .
❕ علمای دین #قائم مقام پیامبر اسلام و امامان گرامی در تبلیغ و ترویج دین هستند چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛
«خدایا جانشینان مرا رحمت فرما. سوال شد خلفای شما چه کسانی هستند؟
فرمود ؛ کسانی که بعد از من می آیند و حدیث و #سنت مرا برای مردم بازگو می کنند »
📚 الفقیه،ج 4 ص 420
🔸به خاطر این که روحانیت از پیامبر گرامی و امامان معصوم علیهم السلام ، جانشینی می کنند ، لذا برای شناخته شدن در جامعه به عنوان پاسخگوی سوالات #دینی مردم ، همان لباسی را بر تن می کنند که پیامبر گرامی و امامان معصوم معمولا بر تن می کردند ، با توجه به آن که افراد هر قشری از جامعه که وظیفه خاصی دارند ، لباس #اختصاصی برای خود انتخاب می کنند تا به آن لباس شناخته شوند ، روحانیت هم ناگزیر از لباس خاصی است که به وسیله آن از دیگر اقشار شغلی جامعه شناخته شود و چه لباسی بهتر از همان لباسی که آورنندگان دین #میپوشیدند چرا که روحانیون مبلغ آیین آنها هستند و با پوشیدن لباس آنها ، هم یاد و خاطره آن بزرگواران درجامعه تداعی می شود و هم لباس اختصاصی برای روحانیت #تعیین می شود .
❕در روایات متعددی وارد شده است که پیامبر گرامی و اهل بیت علیهم السلام در پوشش از عمامه و قباء و عباء #استفاده می کردند ؛
🔹عمامه : وسائل الشیعه ج 5 ص 55 باب 30
🔹قباء ؛ سنن النبی ، ص 173 _ بحار الانوار ج 42 ص 50 _ ج 52 ص 352_
🔹عباء ؛ بحار الانوار ج 44 ص 376_ سنن النبی ص 173
👌اما در مورد عمامه و چرایی پوشیدن عمامه سیاه و سفید توسط روحانیون #گفتنی است که اهل بیت علیهم السلام هم عمامه سفید بر سر می گذاشتند و هم عمامه سیاه .
🔸در نقلی آمده است ؛
« امام رضا علیه السلام عمامه #سفید بر سر گذاشت و خارج شد »
📚الکافی ج 1 ص 489
❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« آن روز كه پيامبر مكه را فتح كرد و به مسجد الحرام داخل شد عمامه #سياه بر سر داشت »
📚مکارم الاخلاق ص 119
👌عبد الله بن سليمان از پدرش نقل مى كند ؛
«امام زين العابدين عليه السلام در حاليكه عمامه #سياه بر سر داشت وارد مسجد شد »
📚وسائل الشیعه ج 5 ص 57
👌 البته در عرف کنونی رنگ عمامه به عنوان شناسه برای دو گروه از روحانیون که سادات و غیر سادات هستند استفاده می شود که سادات از عمامه #سیاه و غیر سادات از عمامه سفید استفاده میکنند که این نحو از پوشش برای افکار #عمومی و شناسایی سادات از غیر آنها در جهت رعایت #حقوق آنها مفید می باشد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#بشارت_به_خلافت_ابوبکر_عمر_تفسیر_قمی
🤔#پرسش
❔آیا حقیقت دارد که پیامبر به خلافت ابوبکر و عمر بشارت داده است ❗️می گویند درتفسیر قمی این مطلب آمده است ❕❕
💠#پاسخ💠
👌برخی علمای اهل سنت با استناد به مطلبی در تفسیر قمی معتقدند که بشارت به خلافت ابوبکر و عمر مورد بیان پیامبر گرامی قرار گرفته است و می نویسند مطلبی چنین ساده و روشن در تفسیر قمی بر خلافت ابوبکر و عمر چگونه برشیعیان مخفی مانده است ؛
📚راز دلبران ، مولوی چابهاری ، ص 23
❕آنچه مورد #استناد اینان قرار گرفته است این نقل تفسیر قمی در مورد شان نزول سوره تحریم است که می گوید ؛
« اين آيات به اين جهت نازل شد كه رسول خدا در خانه همسرش حفصه دختر عمر بود و همسر ديگر پيامبر بنام ماريه نزد آن حضرت بود حفصه از اين واقعه ناراحت شد و به رسول خدا اعتراض كرد و گفت: امروز متعلق به من بود و اينجا هم خانه من است. پيامبر خجالت كشيد و فرمود : آرام باش ماريه را بر خودم حرام كردم. مي خواهم مطلبي را بگويم كه نبايد آن را افشا كني و به كسي ديگر بگويي . وبدانكه اگر آن را افشا كني به لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم گرفتار خواهي شد . حفصه پذيرفت و قول داد كه سر پيامبر را افشا نكند. فرمود: پس از من ابو بكر و سپس پدرت عمر خلافت را بدست خواهند گرفت. حفصه پرسيد: چه كسي اين خبر را به تو داده است. فرمود: خدا اينگونه به من خبر داده است. حفصه همان لحظه به عائشه خبر داد و او به پدرش ابوبكر. ابوبكر نزد عمر آمد و گفت: عائشه سخني از زبان #حفصه و او از پيغمبر نقل كرد كه من اعتماد به حرف او ندارم تو خودت از حفصه سوال كن. عمر نزد دخترش حفصه آمد و جريان را مطرح كرد. ابتدا حفصه انكار كرد اما با اصرار عمر خبر را تاييد كرد »
📚تفسیر قمی ج 2 ص 376
🔸برای پاسخ باید #توجه داشت که علمای اهل سنت نقل می کنند که پیامبر گرامی پیوسته از #فتنه هایی که پس از ایشان تا روز قیامت دامنگیر امت اسلامی می شود خبر می داده است .
❕مسلم نقل می کند که #حذیفه می گفت ؛
« به خدا سوگند من آگاه هستم به هر فتنه ای که تا روز قیامت اتفاق می افتد چرا که پیامبر من را به آن آگاه کرده است »
📚صحیح مسلم ج 4 ص 2216
❔آیا خبر دادن پیامبر از فتنه ها تا روز قیامت به معنای #بشارت دادن به آن فتنه ها است که دامنگیر مسلمین می شود و روزگار آنها را سیاه می کند ؟ آیا می توان گفت پیامبر از وقوع این فتنه ها #خوشحال بوده و به آن بشارت داده است ! آیا کسی می تواند چنین حرفی را بزند ❗️پیامبر گرامی تنها از فتنه ها خبر می دهد بی آنکه هیچ #بشارتی در آن باشد ❕
👌هر گاه پیامبر گرامی قصد بشارت دادن به امت اسلامی را داشتند ، از تعبیر #بشارت استفاده می کردند و می فرمودند ؛
« شما را به مهدی #بشارت می دهم که در میان امت من در آن هنگام که امتم گرفتار اختلاف و زلازل است ، ظهور می کند و زمین را از قسط و عدل پر می کند ، چنان که از ظلم و جور پر شده باشد و تمام #ساکنین آسمان و زمین از او راضی می گردند ...»
📚مسند احمد بن حنبل ج 18 ص 62
❕پیامبر گرامی طبق نقل تفسیر #قمی خبر می دهند که ابوبکر و عمر خلافت اسلامی را به دست می گیرند . این سخن پیامبر گرامی تنها خبر دادن از #فتنه ای است که پس از ایشان امت اسلامی را فرا می گیرد .
👌همانطور که پیامبر گرامی از #کینه امت نسبت به علی علی علیه السلام خبر داده و فرمود ؛
« کینه هایی مردم نسبت به تو در دل دارند که هنگامی آنها را آشکار خواهند کرد که من از دنیا رفته باشم»
📚المعجم الکبیر ج11 ص73 _ مسند ابی یعلی ج1 ص426
👌پیامبر گرامی خبر می دهد که ابوبکر و عمر بر اساس کینه ای که از علی علیه السلام به #سینه و دل داشتند ، در میان امت اسلامی #فتنه بر پا کرده پس از شهادت ایشان ، خلافت را غصب کرده و به دست می گیرند .
🔸 پیامبر گرامی از #خلافت بنی امیه نیز پس از خود خبر داده است چنان که در #نقلی آمده است ؛
« پیامبر در خواب دیدند میمون هایی از منبر او پایین می آیند و بالا می روند . بسیار از این مساله غمگین شد زیرا این خواب از حوادث ناگواری در آینده در رهبری #مسلمین بعد از پیامبر خبر میداد »
📚تفسیر فخر رازی ج20 ص236
❔آیا اهل سنت بر اساس نقل فوق می گویند که پیامبر گرامی به خلافت بنی امیه #خونخوار بشارت داده است یا تنها خبر از آنچه داده است که واقع خواهد شد ❗️
❕از این گذشته اساسا نقلی که در تفسیر قمی آمده است روایت و مستند به #معصوم علیه السلام نیست ، بلکه سخن و نقل خود مرحوم قمی است که به صورت مرسل و بدون سلسله #سند بیان شده است ❗️
❔چگونه اهل سنت می تواند با نقل بسیار ضعیفی همانند نقل فوق به بشارت به خلافت ابوبکر و عمر استناد کرد ❕
#پرسمان_اعتقادی
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman