رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣1⃣ #جهاد در این برهه از زندگی خود میان دو گزینه « فعالیت فره
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
1⃣2⃣
#جهاد در رشته بیزینس(تجارت) تحصیل کرد و پس از پایان_دوره دانشگاه، جهاد به طور رسمی وارد کار #نظامی شد.
وی در اولین مأموریت، مسئول ستاد حزب_الله در منطقهای در #سوریه شد. در آن زمان وی ۲۲ سال داشت. بنابراین، در ابتدای جنگ سوریه، به این کشور رفت و رسما عهده دار #مأموریت خود شد.
#جهاد در آن مأموریت دستاوردهای زیادی خلق کرد. او فرماندهی گروهی را برعهده داشت که عمدتا اعضای آن ۱۰ سال از جهاد بزرگتر بودند. با این حال، آنها هیچ مشکلی با جهاد نداشتند و از اوامر وی اطاعت می کردند و بسیار جهاد را دوست داشتند. من شخصا از یکی از آنها سؤال کردم که چگونه راضی شدی تحت رهبری فردی قرار بگیری که ۱۰ سال کمتر از تو سن و سال دارد؟ وی در پاسخ گفت: چون از ابتدا که با شخصیتش آشنا شدم دیدم با وجود اینکه تنها ۲۲ سال دارد اما بسیار مهربان، با محبت و در عین حال باهوش است و تسلط خاصی به مسائل #نظامی دارد. البته همانگونه که گفتم تمامی این ویژگی های شخصیتی جهاد نشأت گرفته از ویژگی های #حاج_عماد بوده است.
✍ راوی: دوست شهید
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣2⃣ #جهاد در رشته بیزینس(تجارت) تحصیل کرد و پس از پایان_دوره
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
1⃣3⃣
#جهاد شخصی بسیار #باهوش بود و همگان به این #هوش اذعان داشتند. وی در عین باهوشی و تیزهوشی، شخصیتی بسیار لطیف و #شوخ_طبع داشت.
هوش جهاد تنها در امور و مسائل نظامی محدود نمی شد، بلکه در تمامی زمینهها از این هوش استفاده می کرد.
به یاد دارم زمانی که در زمینههای #اداری به مشکلی با شرکایم برخورده بودم، جهاد پس از فهمیدن مسأله وارد میدان شد و ضمن صحبت با شرکای من، به آنها راهکارهای بسیار مناسبی برای پایان این مشکلات معرفی کرد. این، حاکی از هوش سرشار جهاد نه تنها در مسائل نظامی، بلکه در دیگر مسائل و زمینههاست.
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣3⃣ #جهاد شخصی بسیار #باهوش بود و همگان به این #هوش اذعان داش
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
1⃣4⃣
#حاج_عماد پیش از شهادتش بسیار به #جهاد رسیدگی میکرد. او را به کلاس های آموزش نظامی میفرستاد و مهارتهای مختلف را به او آموزش میداد. علاوه بر این حاج_عماد تلاش بسیاری برای تقویت جهاد در آموزش علوم مختلف داشت.
در فراگیری، هضم و بهره برداری از علوم مختلف بسیار سریع عمل میکرد. حتی در مواقعی که جهاد بنابر دلایلی از جمله شرایط سنی قادر به یادگیری برخی علوم در دانشگاه نبود به مطالعه دقیق کتاب های مربوط به حوزه مورد علاقه اش میپرداخت.
یکی از اساتید فلسفه و عرفان میگفت:«« #پیشرفت جهاد در زمینه های گوناگون #غیرمنطقی است و سرعت پیشرفت او خارج از حد تصور است.
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣4⃣ #حاج_عماد پیش از شهادتش بسیار به #جهاد رسیدگی میکرد. او را
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
1⃣5⃣
دوره مأموریت #جهاد در مقام #فرماندهی ستاد منطقهای در سوریه به پایان رسید. از این مرحله به بعد جهاد بیشتر توانست بر زمینههایی که علاقه دارد، تمرکز کند.
جهاد در آخرین سال از عمرش، شخصیت #دینی و #عرفانی خود را به صورت گسترده تقویت کرده بود. وی تا قبل از سال آخر زندگی خود، بیش از انجام واجبات، فعالیت چندان دیگری در انجام عبادات نداشت. با این حال، در آخرین سال زندگی خود به طور کلی متحول شده و به صورت گسترده به امور #عبادی روی آورده بود.
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣5⃣ دوره مأموریت #جهاد در مقام #فرماندهی ستاد منطقهای در سور
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
1⃣6⃣
به یاد دارم روزی #جهاد با من مدام تماس میگرفت و من پاسخ او را نمیدادم.
برای بار یازدهم به او جواب دادم و گفتم که در حال گوش دادن به سخنان #سید_حسن_نصرالله بودم. وی با عصبانیت آمیخته با محبت و شوخی گفت که به منزلش بروم. آنجا #جهاد گفت که مسئولیت پرونده #جولان_اشغالی به من سپرده شده است. وی به طور مستقیم از شهادت سخن می گفت و رسما تصریح می کرد که من از این پس دیگر #شهید می شوم. هیچگاه #جهاد را اینگونه ندیده بودم.
✍راوی: دوست شهید
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣6⃣ به یاد دارم روزی #جهاد با من مدام تماس میگرفت و من پاسخ
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
1⃣7⃣
در سال آخر زندگی #جهاد، در یکی از روزهایی که در یک منزل خوابیده بودیم، ساعت یک و سی دقیقه بامداد به ناگهان صدای گریه و ناله به گوشم رسید. از جای خود برخاستم تا علت را جویا شوم و هنگامی که درب اتاق جهاد را کمی باز کردم، متوجه شدم وی در حال خواندن #دعا به شدت میگرید. من در طول مدت آشنایی خود با جهاد هیچگاه با چنین صحنهای مواجه نشده بودم. آنچه که من از جهاد سراغ داشتم، یک شخصیت لطیف و شوخ طبع بود. هیچگاه او را در حال گریستن آن هم به این صورت ندیده بودم. #جهاد حتی در سال آخر زندگی خود #نماز_شب میخواند و هر شب می گریست و با #امام_زمان_عج مناجات می کرد.
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣7⃣ در سال آخر زندگی #جهاد، در یکی از روزهایی که در یک منزل خ
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
1⃣8⃣
به یاد دارم، هشت ماه پیش از #شهادت #جهاد، شبکه #العربیه گفتگویی را با یکی از سران معارضان سوری انجام داد. این عضو ارشد معارضان سوری تصریح کرد که #حزب_الله #جهاد_مغنیه را مأمور پیگیری پرونده #جولان_اشغالی کرده است.
روزی #جهاد را دیدم و از او پرسیدم چه اتفاقی افتاده است؟ چگونه رسانههایی همچون العربیه و اسکای نیوز به عهده دار شدن عملیات جولان توسط تو پی بردهاند؟ وی در پاسخ جمله ای به من گفت که هیچگاه آن را فراموش نمی کنم. وی گفت: «آیا زیباتر از لحظهای که من در جریان بمباران بالگردهای نظامی اسرائیل ترور می شوم، وجود دارد؟»
هیچگاه این پاسخ را فراموش نمی کنم. پاسخ بسیار شوکه کننده ای بود، خصوصا که مدتی بعد جهاد دقیقا با شلیک بالگرد #صهیونیست_ها به شهادت رسید.جهاد واقعا شخصیت بی نظیری بود و در تمامی زمینهها از علوم و مهارتهای بسیاری برخوردار بود.
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣8⃣ به یاد دارم، هشت ماه پیش از #شهادت #جهاد، شبکه #العربیه گ
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
1⃣9⃣
#جهاد هیچگاه از کسانی که به آنها به عنوان الگو مینگریست، غافل نبود. او همواره از پدرش سخن میگفت و خاطرات مربوط به وی را تعریف می کرد. جهاد همچنین از اشخاصی همچون #حاج_قاسم_سلیمانی هم حرف می زد و از خاطرات و رفت و آمدهایش با ایشان می گفت. او درباره سید_القائد #امام_خامنه_ای هم حرف می زد. از سوی دیگر، #حاج_عماد یکی از بینظرترین #فرماندهان مقاومت محسوب می شود که مسئولیت صدور انقلاب_اسلامی_ایران را برعهده گرفت.
#حاج_عماد همواره می گفت که من یک پاسدار هستم اما نه فقط در لبنان و حزب_الله. من #پاسدار_انقلاب هستم؛ انقلابی که #امام_خمینی (ره) آن را به ثمر نشاند و اکنون من وظیفه دارم آن را به سراسر کشورهای دیگر صادر کنم. وی تصریح می کرد که چارچوب فعالیت من تنها به لبنان محدود نمی شود. به همین دلیل است که ما شاهد بودیم وی به عراق، فلسطین و دیگر کشورهای اسلامی می رفت.
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 1⃣9⃣ #جهاد هیچگاه از کسانی که به آنها به عنوان الگو مینگریست،
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
2⃣0⃣
به امام حسین (ع) علاقه خاصی داشت و همیشه محرم ها در حسینیه ها و مساجد حضور داشت و خالصانه عزاداری و گریه میکرد.
از سبک عزاداری های ما خوشش می آمد و بسیار با ارادت نسبت به حضرت #سیدالشهداء (ع) صحبت میکرد. میگفت اگر بشود حتما برای #محرم ایران میآیم . از مداحی محمود کریمی خوشش می آمد و مداحی «اللهم الرزقنا شهادت» که من خوانده بودم برایش جذاب بود.
بخاطر علاقه اش به اهل بیت و عزاداری به سبک جوانان ایرانی مداحی های ما را شنیده بود.
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣0⃣ به امام حسین (ع) علاقه خاصی داشت و همیشه محرم ها در حسینیه
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
2⃣1⃣
مشغول انجام کارهای روزانه بودم که یکی از رفقا تماس گرفت و گفت یکی که خیلی دوستش داری چند دقیقه دیگه پایین ساختمون منتظرته! آماده شدم و اومدم پایین. یه ماشین با شیشه های دودی در انتظارم بود! داخل ماشین دیده نمی شد! در ماشین رو كه باز کردم، از ديدن راننده هم ذوق زده شدم و هم تعجب كردم! #جهاد پشت فرمون نشسته بود!
راه افتاديم... در کوچه پس کوچه های #ضاحیه رسیدیم به دفتر کار یکی از دوستان. نماز رو خوندیم و نشستیم به صحبت. حرفامون حسابی گل انداخته بود و از هر دری سخنی به میان می اومد... بحث رسید به #حاج_قاسم!
ایامی بود که عکسهای حاجی در #جبهه_های ضد #داعش، در شبکه های #اجتماعی دست به دست می شد، و #جهاد نگران جون #حاج_قاسم بود... بهش گفتم انگار #حاج_قاسم دلش خیلی برای بابات تنگ شده! خندید و گفت همینطوره!
گفت داریم برای مراسم سالگرد #حاج_رضوان برنامه ریزی می کنیم. میشه #حاج_میثم_مطیعی رو دعوت کنی به عنوان #مداح مراسم بیاد #بیروت؟ گفتم چشم، إن شاء الله به #حاج_میثم میگم. می گفت میخوام امسال مراسم رو متفاوت برگزار کنیم... بله، مراسم خیلی متفاوت برگزار شد... چون پيش از رسيدن به سالگرد #حاج_عماد، #جهاد هم به پدرش ملحق شده بود...
✍ راوی: #سید_کمیل_باقرزاده
☑️ شادی ارواح طيبه #شهدای_اسلام و خصوصاً جهاد عزيز #صلوات
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣1⃣ مشغول انجام کارهای روزانه بودم که یکی از رفقا تماس گرفت و
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
2⃣2⃣
#جهاد بسیار آدم عاطفی ، مهربان ، و
باغیرتی بود.
در ایام فوت مادر #قاسم_سلیمانی در بسیاری از مواقع همراه او بود. حاج قاسم به شدت با محافظ مخالف بود ، #عمادمغنیه، پدر جهاد، همیشه در فضاهای عمومی پشت حاجی می ایستاد که اگر خدای نکرده تیری شلیک می شود به او اصابت کند و نه به حاج قاسم.
جهاد هم همینطور نسبت به #حاج_قاسم تعصب داشت.
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣2⃣ #جهاد بسیار آدم عاطفی ، مهربان ، و باغیرتی بود. در ایام
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
2⃣3⃣
#جهاد با اینکه یک جوان امروزی بود اما فوق العاده نجیب و مومن بود و حد و حریم خود را با هرکس بخصوص #نامحرم حفظ میکرد به طوری که در هر فضایی حضور پیدا نمیکرد.به نمازش اهمیت زیادی میداد و تمام تلاش خود را میکرد که نمازش را #اول_وقت بخواند...
نماز شبش ترک نمیشد و هرگاه میخواست #نمازشب بخواند اجازه نمیداد کسی متوجه بشود و در اتاقش را میبست و انگار همه میدانستند الان کسی اجازه ورود به اتاقش را ندارد.
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
Join👇
🆔 @Rangiinkaman
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣3⃣ #جهاد با اینکه یک جوان امروزی بود اما فوق العاده نجیب و مو
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
2⃣4⃣
#جهاد مشهد را خیلی دوست داشت. هر وقت دلش می گرفت و وقت آزاد داشت، می گفت بریم #مشهد. خودش می رفت. گاهی هم به من زنگ میزد و میگفت فاطمه، بریم مشهد؟می رفتیم.. خیلی سفرهای خوبی هم می شد.
بعد از #شهادت بابا، متولیان حرم های متبرکه، پرچم های متبرکه را برایمان فرستادند، تا با بابا دفن کنیم. پرچم #کربلا، #نجف، #حضرت_زینب.... بعد از شهادت #جهاد هم پرچم های کربلا و حرم #حضرت_زینب را بر ایمان فرستادند.
موقع تدفین اول پارچه #امام_حسین را که جهاد عاشق ایشان و عزاداری برایشان بود را پهن کردیم. در همون حین، کسی رسید که پرچم گنبد #امام_رضا را آورده بود. آن فرد اصلا از زمان دقیق مراسم خبری نداشت. خواست خدا بود که به موقع رسید. این پرچم را حتی برای بابا هم نفرستاده بودند. انگار خود امام_رضا آن را فرستاده بود.
"خاطره ای از زبان #فاطمه_مغنیه"
فاتحه ای را به روح پاک شهدا تقدیم بفرمایید
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
Join👇
🆔 @Rangiinkaman
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣4⃣ #جهاد مشهد را خیلی دوست داشت. هر وقت دلش می گرفت و وقت آزا
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
2⃣5⃣
در پی شهادت #جهاد_مغنیه، سیدمجیدبنیفاطمه مداح اهل بیت کشورمان عکسی را از این شهید عزیز منتشر کرد که با هم در حرم حضرت علی ابن موسی رضا(ع) انداخته بودند.
بنی فاطمه گفت دفعه اولی که جهاد را دیدم با دوستانش به #مشهد آمده بود که وقتی متوجه حضور من شدند آمدند کنارم. او چهره مرا از جلسات مداحی که دیده بود میشناخت و به خاطر علاقه اش به #اهل_بیت و عزاداری به سبک جوانان ایرانی مداحی های مرا دیده و شنیده بود. آن دیدار خیلی به طول نیانجامید.
یادم می آید که موقع رفتن از من خواست حتما سفری به لبنان داشته باشم. میگفت #جوانان_لبنانی بسیار به ایرانی ها علاقمندند به خصوص نسبت به #حزب_الهی_ها.
این دیدار گذشت تا اینکه او برای آخرین بار حدودا دو ماه مانده بود به شروع ماه محرم به #ایران آمده بود. یکی از دوستانش که می دانست من در فلان تاریخ در حرم خواهم بود هماهنگ کرده بودند که همدیگر را ببینیم، در آن دیدار بود که جهاد از ارادتش به مقام #معظم_رهبری و #سید_حسن_نصرالله برایم حرف زد و دائم میگفت می خواهم با اسرائیل مبارزه کنم.
از سبک عزاداری های ما خوشش میآمد و بسیار با ارادت نسبت به سید_الشهدا(علیه السلام) صحبت میکرد. میگفت اگر بشود حتما برای محرم به ایران میآیم. میگفت از مداحی محمود کریمی خوشم میآید و مداحی « اللهم_الرزقنا_شهادت» را که من خوانده بودم برایش جذاب بود.
شاید به نظر اغراق بیاید و اینکه حالا چون شهید شده این حرف را می زنم ولی باور کنید ذره ای از حرفهای جهاد دنیایی نبود و به راستی او لایق شهادت بود.
#شهدا
Join👇
🆔 @Rangiinkaman
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣5⃣ در پی شهادت #جهاد_مغنیه، سیدمجیدبنیفاطمه مداح اهل بیت کشو
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
2⃣6⃣
یک روز من و #جهاد_مغنیه در فرودگاه تهران با هم ملاقات گذاشته بودیم و من از قم برای دیدار وی رفتم، جهاد به محض این که مرا دید گفت : چقدر لاغر شده ای تو مگر ورزش نمی کنی؟!!
مگر آقا نفرموده اند: «تحصیل، تهذیب ، ورزش»!!!
و من فهمیدم که سخنان #رهبر_معظم_انقلاب به چه میزان تاثیر گذار بوده و برای امثال جهاد_مغنیه به چه میزان با اهمیت است!
✍ راوی: سید کمیل باقر زاده
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣6⃣ یک روز من و #جهاد_مغنیه در فرودگاه تهران با هم ملاقات گذاشت
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
2⃣7⃣
🔵 توسل به امام زمان (عج)
◾️بعد از شهادت #حاج_عماد و ازدواج دو فرزند دیگرم -مصطفی و فاطمه- من با #جهاد زندگی میکردم. یک شب قبل از ماموریت سوریه، نیمه های شب دیدم با صدای بلند گریه میکند. به سرعت به اتاقش رفتم و متوجه شدم در حال #نماز است.
◾️ شب جمعه بود و قرار بود فردای آن روز به «قنیطره» سوریه برود. فردای آن روز ازش سوال کردم که چرا گریه می کردی؟ خجالت کشید و گفت: هیچی.
◾️شنبه از سوریه تلفن کرد. پرسیدم کِی برمیگردی؟ جواب داد یا یکشنبه شب و یا دوشنبه. من دوباره پرسیدم که تو آن شب به چه کسی متوسل شده بودی؟ اول حرفی نزد. بعد گفت: من در نمازم خطاب به #امام_زمان حجت بن الحسن(عج) صحبت میکردم. پرسیدم چه می گفتی؟ سکوت کرد. قسمش دادم که بگو. گفت: به ایشان می گفتم که من بنده گناهکاری هستم و...»
◾️مادر جهاد بقیه حرفها را نگفت و فقط این را گفت که تا وقتی #جهاد در این دنیا بود، دل من قرص و آرام بود.
✍ به نقل از مادر #شهیدجهادمغنیه
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣7⃣ 🔵 توسل به امام زمان (عج) ◾️بعد از شهادت #حاج_عماد و ازدواج
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
2⃣8⃣
🔴 #سلاح_جهاد
شهید جهاد مغنیه را کسی نمی شناخت اما وقتی شهید شد خیلی زود عطر شهادتش دلهای جوانان جبهه مقاومت را پر کرد. این ویژگی شهدای #حزب_الله است. تا زندهاند فقط سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی آنها را میشناسد، اما پس از #شهادت همه جهان #اسلام متوجه شان میشود.
🔹مطلبی مربوط به تصویر
همیشه #جهاد را با #سلاح_رزم میدیدید، اینبار با سلاح #دوربین ببینید.
با دوربینها میتوان در هزاران کیلومتر آن طرفتر خط شکنی کرد اما با #تفنگها شاید کیلومترها آن طرفتر.
🔹دوربینها زینبیاند و تفنگها #حسینی؛ و #زینبیون جهان را فتح میکند.
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
Join👇
🆔 @Rangiinkaman
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣8⃣ 🔴 #سلاح_جهاد شهید جهاد مغنیه را کسی نمی شناخت اما وقتی شهی
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
2⃣8⃣
روزی از #شهیدجهادعمادمغنیه پرسیدم که تا کنون چند مرتبه #رهبر_معظم_انقلاب را دیده ای؟ وی پاسخ داد: «شاید پنج یا شش مرتبه» از او پرسیدم قبل از شهادت پدرت یا پس از شهادت ایشان؟ وی گفت: «اولین دیدار قبل از #شهادت پدر بود، من و دوستان وارد اتاق آقا شدیم، فردی مرا به ایشان معرفی کرد و آقا فرمودند:« مراقب پدرت باش خیلی برای من عزیز است» دفعه بعد که پس از شهادت پدرم به دیدار رهبر_معظم_انقلاب رفتم ایشان با لحن شوخی به من فرمودند: «مگر به تو نگفته بودم مراقب پدرت باش؟»
این نشان از اهمیت این پدر و پسر می دهد که در آن طرف مرز ها بار #ولایت را بر دوش می کشند.
راوی: سید کمیل باقر زاده
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
Join👇
🆔 @Rangiinkaman
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 2⃣8⃣ روزی از #شهیدجهادعمادمغنیه پرسیدم که تا کنون چند مرتبه #ر
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
3⃣0⃣
روایتی از دختر فرمانده شهید سردار سرلشگر #سید_حمید_تقوی_فر
یکی از دوستان بابا به اسم ابوجاسم در #سپاه_قدس تعریف میکرد که بعد از شهادت بابا #جهاد_مغنیه به طور محرمانه و امنیتی با چند تا از بچه های سپاه_قدس،سر مزار بابا اومد و ساعت ها سر مزار بابا نشست و خیلی گریه کرد و درد دل کرد.
همه ی بچه ها میگفتن نمیدونیم از حاج_حمید چی خواست تا اینکه تقریبا کمتر از یک ماه بعد به شهادت رسید و همه گفتن که #جهاد_مغنیه شهادتش رو از #حاج_حمید گرفت.
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
مزار #شهید_جهاد_مغنیه در روضة الشهیدین | لبنان
جــهاد فی قـلـوبنا...
الفاتحة لروحه الطاهرة
#جهادنا
الشهید جِهاد مُغنیّة
Join👇
🆔 @Rangiinkaman
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 3⃣0⃣ روایتی از دختر فرمانده شهید سردار سرلشگر #سید_حمید_تقوی_ف
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
3⃣1️⃣
جشن تولد يكی از دوستانمان بود با #جهاد تصميم گرفتيم با هم برويم و برايش كادو بخريم من به جهاد يكی از بهترين پاساژ ها رو برای خريد معرفی كردم که به انجا برويم اما جهاد مخالفت كرد و از من خواست كه به يكی از مغازه ها برای خريد كردن برويم.
وقتی رسيديم ديدم كمی چهرش درهم رفت و سرش پايين بود از او سوال كردم اتفاقی افتاده ؟ گفت دلم ميگيرد وقتی جوانان را اينگونه ميبينم ديدم نگاهش به آن سمت خيابان رفت.
چند دخترو پسر مشغول شوخی باهم و حركات سبكانهای بودن، دستش را روی شانه ام گذاشت وگفت برويم.
به داخل مغازه رفت وسريع چيزي برای هديه انتخاب كرد و برگشتيم.
در داخل ماشين سرش پايين و زياد حرف نميزد مگر اينكه من با او صحبت ميكردم و او پاسخ دهد
شب هنگامی كه ميخواستيم به مهمانی برويم ناگهان او را جلوی در خانه خود ديدم و پرسيدم اينجا چيكار ميكنی ؟ من فكر ميكردم رفتی!؟ گفت من نمياييم ولی از طرف من هديه را به او بده و تبريک بگو از او علت اينكار را سوال كردم گفت شنيدم جايي كه تولد را گرفته اند مكان مناسبی برای شركت ما نيست ما آبروی #حزب_الله و جوانان اين راهيم آنوقت خودمان نامش را خراب كنيم؟!
✍راوی : یکی از دوستان شهید
پی نوشت : حیا داشته باشیم❗️همین …
والبته آبروی دینمون هم حفظ کنیم ، چون مردم به دین نگاه میکنند و علاقه پیدا میکنند...
👈مثل #شهدا باشیم.👉
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 3⃣1️⃣ جشن تولد يكی از دوستانمان بود با #جهاد تصميم گرفتيم با ه
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
3⃣2⃣
📿 سجاده آسمانی
این یک سجاده معمولی است؛ شاید هم نیست! چون از روی این سجاده یک جوان #مؤمن_انقلابی روزی پنج نوبت اوج میگرفت و به معراج میرفت.. نیمهشبها همین سجاده شاهد سوز مناجات عاشقانه آن جوان مجاهد بود.. در سجده بعد از هر نماز، شبنم اشک زلال آن جوان مخلص از روی گونههای چون برگ گلش بر روی همین سجاده میغلتید.. پیشانی نورانیاش بر روی همین مهر فرود میآمد.. بند بند انگشتان دستش دانههای همین تسبیح را لمس میکرد.. این یک سجاده معمولی نیست.. بُراقی است که #شهید_جهاد_مغنیه را به عرش میبُرد..
📿سجادهای است که جهاد آن را از #مقام_معظم_رهبری هدیه گرفته بود، و همیشه در گوشه اتاقش گسترده بود.. کهف حصینی بود که #جهاد هر روز بارها در فرصت خلوت با خدا به آن پناه میبرُد.. كاش ما هم براى خودمان چنين مأمن و پناهگاهى براى خلوت با خدا داشته باشيم...
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 3⃣2⃣ 📿 سجاده آسمانی این یک سجاده معمولی است؛ شاید هم نیست! چون
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
3⃣3⃣
به #مادرش فوق العاده علاقه داشت، در بسياری از كارها به خصوص دينش از #مادرش كسب تكليف ميكرد،او تمام اين #اعتقاد و #دين و #بصيرت را از مادرش گرفته بود.
⁉️ اكنون اين براي ما سوال است كه
#جهاد_مغنيه چگونه به شهيدجهادمغنيه رسيد!؟
جواب اين سوال بسيار واضح است جــهاد همه ی اينها را از مادرش داشت، مــادری كه #معلم و #استاد او بود در #تقــوا و دوستش بود در شادی و غم و ياور و همدردش بود در سختی ها، اون جهاد شــدن امــروزش را مديون #مــادرش است.
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 3⃣3⃣ به #مادرش فوق العاده علاقه داشت، در بسياری از كارها به خص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
3⃣4⃣
گاهی در جمع دوستانمان اگر از بچه ها حرفی ناشایست میشنید با همان خنده اش به آنها متذکر میشد ، همیشه هرکجا بود تا صدای #اذان را میشنید نمازش را میخواند ، حتی گاهی اوقات در جلسه در حین حرف زدن که بود تا صدای اذان به گوشش میرسید انگار که #ملائک در گوشش صدایش کردند، به آرامی بلند میشد و از همه ما میخواست اول #نماز را بخوانیم و بعد به کار ادامه دهیم.
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان
رنگین کمان 🌈
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه 3⃣4⃣ گاهی در جمع دوستانمان اگر از بچه ها حرفی ناشایست میشنید ب
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
3⃣5⃣
#شهيدجهادمغنیه هر زمانی را که مناسب می دید برای دوستان خود جلسه ای می گذاشت و با آن ها سخن میگفت.
او شخصی بسیار #باهوش بود و همگان به این هوش اذعان داشتند.
وی در عین باهوشی و تیزهوشی ، شخصیتی بسیار لطیف و #شوخ_طبع داشت.
هوش #جهاد تنها در امور و مسائل نظامی محدود نمی شد بلکه در تمامی زمینه ها از این هوش استفاده می کرد .
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
ʝσvłŋ→°.•رنـگــ🌈ـین کـــ🏹ـمان