eitaa logo
رنگین کمان 🌈
472 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
43 فایل
کشکول (سیاسی،اجتماعی،دینی،عکس نوشته و...) لینک دعوت کانال ⬇️ http://eitaa.com/joinchat/929759250C9dcea431bf برآے تبـادلـ و پیشنهادات بہ آیدے زیر مـراجـعـہ ڪنـید💐 @Mf4506 @Sobhan59 👌برداشتن هر گونه مطلبی از کانال جایز است #حَلالاًطَیّباً
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️✔️ 💐 Join👇 🆔 @Rangiinkaman 🌷🌷🌷
🔆حدیث روز 🔰پیامبر اکرم(ص) ☘️شعبان ماه من است. هر كه ماه مرا روزه بدارد، روز قيامت شفيع او خواهم بود. 📚بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 94 ، ص 83 ، ح54 🌺🌺🌺 Join👇 🆔 @Rangiinkaman
عاقبت یک روز مغرب محو مشرق می شود... عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق می شود.... شرط می بندم زمانی نه زود و نه دیر... مهربانی حاکم کل مناطق می شود... اللهم عجل لولیک الفرج💛✨ 🌺🌺🌺 Join👇 🆔 @Rangiinkaman
     ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 💯زیبا‌و‌قابل‌تأمل 👌 😔 که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت: مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده !! 😔 که پول قرض‌الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت: وام است! و وقتی می‌گفتند: دفترچه قسطش را بده! میگفت: کسی دیگر پرداخت میکند!!! 😔 که یکی از دوستانش تعریف میکرد: دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله! شناختمش! رفتم جلو که ببینم چه خبره! که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !! 😔 که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود، به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه !! 😔 که انباردار به مسئولش گفت: میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی! چون مثل سه تا کارگر کار میکنه! طرف میگه رفتم جلو! دیدم فرمانده لشگر مهدی باکریه! که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت: چیزی به انباردار نگه !! 🌷 که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم‌داشت و تلافی، کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو، اگر کاری میکنیم فقط واسه باشه و هر چیزی رو به دید خودمون تفسیر نکنیم !! ⚠️ برای رد شدن از سیم خاردار، باید یه نفر روی سیم خاردار میخوابید تا بقیه از روش رد بشن(!!) داوطلب زیاد بود!! قرعه انداختند؛ افتاد به نام یک جوان زیبارو!! همه اعتراض کردند. الا یک پیرمرد!! که گفت: چکار دارید! بنامش افتاده دیگه...!! همه تودلشون گفتند: عجب پیرمرد سنگدلی!! دوباره قرعه انداختند! باز هم افتاد به نام همون جوون...!! جوان بدون درنگ خودش رو انداخت روی سیم خاردار...!!!! تو دل همه غوغائی شد....!! بچه‌ها گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن از روی بدن جوان...!! همه رفتند. الا همون پیرمرد!!! گفتند: چرا نمیای!!؟؟ گفت: نه! شما برید! من باید بدن پسرم رو ببرم برای مادرش...!!!😭😭 آخه مادرش منتظره ...!!! 🕊درود بر شهامت و غیرت آنان!! ❌نمیدونم‌الان‌برای‌رد‌شدن‌و‌رسیدن‌به مقامات‌دنیا، پاتون رو روی خون کدام گذاشتید..!!؟😔 🌹 .یادشون‌‌گرامی‌همراه‌باصلوات 🌷اللَّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلى‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ‌وَالعَنْ‌أعْدَاءَهُم🌷 Join👇 🆔 @Rangiinkaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا