•{ #پیامچه📬}• ما را کرمش داد ز هر غصه نجات بر معرفتِ سید علی و عبدالعظیم صلوات تعظیم ماه در برابرخورشید🌟 ارسالی از : ف اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم🌹 #لبیک_یا_خامنه_ای 📝 پ.ن ادمین: حیفم اومد پیامی که داغ داغ ارسال کردن سردشه و نذارم بفرستید صلواتو خداوکیلیا😬📿 ⚜ Eitaa.com/Rasad_Nama

[ #تحلیل_راهبردے🔦] 👈 خداوند بہ دنباݪ آن است کہ با #عبادت انسان‌هاے‌درستڪاری #تربیت شوند ڪه بتوانند با گذشتن از خود، در مسیر بشری بیشتر نقش ایفا ڪنند.👉 ـــــــــــــــــــــــنقش‌ایفا‌ڪنند💯 📍 اگر آدمهای تربیت شده در جامعہ #حڪم‌فرمایے ڪنند نقطہ‌هاے‌سیاه‌‌ڪم‌کاری وجود‌نخواهند‌داشت تا عده‌اے #سوء‌استفاده ڪنند! با مـا تحلیــــل گر سیـــاسـے شوید🤓👇 🎖🎤| Eitaa.com/Rasad_Nama

【 #مکتب_انقلاب . . .💌🌱】 اگر بر این علم، عمل خوب و ماندگاری مترتب شود، برای بعد از مرگ هم مفید خواهد بود. درس خواندن، یک فریضه اصلی برای شماست. #جوونای_اهل_عمل_و_انقلابی🇮🇷✌️🏻 #ماشاءالله_به_شما_یاران_امام_زمان✨ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف . . از تو به ما اشـارت از مــا به سر دویدن👇 •😍🍃• Eitaa.com/Rasad_Nama

🖇:| #خبر_خوب 🗞🤓 | . . 📡 رشد ۲۵٪ صادرات ایران😍😍 صادرات غیر نفتی کشور در ۷ ماه نخست امسال از مرز ۲۸.۴ میلیارد دلار عبور کرد. این میزان صادرات در مهر به نسبت شهریور ۲۵% رشد داشته است. صادرات ۷ ماهه کشور به نسبت مدت مشابه سال قبل ۵.۶% رشد داشته است. بنابر آمار گمرگ تجارت خارجی کشور یعنی صادرات و واردات، در ۷ ماهه امسال به لحاظ ارزشی نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود ۱۰ درصد افزایش و از حیث وزن ۱۷.۶ درصد کاهش داشته است. #ایران_قوی #لبیک_یا_خامنه_ای . . اگر دنبال داغ ترین اخباری همین الان مارو دنبال کن.😉👇🏻 👨🏻‍💻: @rasad_nama

🔻هم اکنون! تماشای آن را از دست ندهید... 🔻پخش مستند فرزند روح الله روایت جانگداز شهادت شهید روح الله عجمیان 🔻ساعت 19:30 ؛ از شبکه یک سیما جانمونید

#خادمانه 💢خواهر شهید روح الله عجمیان: همینکه سایه رهبری رو داریم ما سهممان را از انقلاب گرفتیم و نه تنها روح الله بلکه همه ما پدرم خواهرام مادرم هستیم باید سهممان به انقلاب را بپردازیم 🔰 Eitaa.com/Rasad_Nama

💢پدر شهید روح الله عجمیان: میگفت کار جای خودش بسیج هم جای خودش داوطلب کارهای جهادی بود میگفت این کارها به درد من میخورن مجری: واقعا هم شهادت روزیش شد 🔰 Eitaa.com/Rasad_nama

💢فرمانده بسیج محله کمالشهر البرز محل زندگی شهید روح الله عجمیان روح الله ۱۲ سال در بسیج عضو بود در تمام کارهای جهادی و پایگاه کمکمان میکرد به بچه ها اموزش دفاع شخصی میداد مجری: همین بچه های منطقه محروم بچه های کوخ نشین هروقت ببینن انقلاب در خطره اولین نفرن 💢هنرجویان شهید روح الله عجمیان: دوست داشت شهید مدافع حرم شود که در آخر شهید مدافع امنیت شد 🔰 Eitaa.Com/Rasad_Nama

<< #قطب‌_نما 🔔>> هشدار❗️این ویدیو حاوے تصاویر دلخراش است🚨 #حجت_الاسلام_استاد_مومنے #پایان_مماشات لازمه ے انقلابی بودن بصیرت داشتنه 👇😎 🎥 Eitaa.com/Rasad_Nama

📲| #توئیتانه 💬| و حالا بشنویم از عمار تفتی جونشون🤪 وقتی داعشۍ حمله ڪرد به انسان شما سرت تو ڪدوم آخور بود ڪه بیاۍ براۍ حرمت انسان متن استوری کنی!؟😒 یحتمل خدا هم حیفش میاد واسه وقتی که برای آفرینش‌تو گذاشته🔨😂 زیاد کشیدی توهم زدیا دادا به کولی دادنت برس فعلا تا بعدا صحبت کنیم😁🐴 #پایان_مماشات 💢 Eitaa.Com/Rasad_Nama

[• #قصص_المبین✨ •] (هشتگ مخصوص رمان هاے امنیتے،سیاسے) رمان #نقاب_ابلیس #قسمت_دوم: به روایت حسن -کی گفته لعن نکنیم؟ باید روشنگری بشه! باید همه بدونن این عمر و ابوبکر ملعون چه کردند با دختر پیامبر؟ وحدت کجا بود؟ باید با دشمن امیرالمومنین وحدت داشته باشیم؟ سرتون رو شیره نمالن با این حرفا... دلم در سالن کنفرانس است و فکرم در روضه دیروز. خیره‌ام به مصطفیِ بالای سن اما اصلا نمیفهمم چه جوابی به اساتیدش می‌دهد. صدای سخنران دیروز در ذهنم می‌پیچد. روحانی سید و مسنی که همه مریدش بودند و التماس دعایش می‌گفتند. برایشان مثل خود امام بود، انگار! هر بار هم بین حرف‌هایش صدای لعن بر خلفا بلند می‌شد. وقتی همه صلوات می‌فرستند، به خودم می‌آیم و می‌فهمم جلسه دفاع تمام شده. همه از جا بلند می‌شوند جز من. سرم هنوز درد می‌کند. بس که ریتم مداحی دیروز تند بود! انقدر تند که نفهمیدم مداح چه می‌گوید. اما یک قسمت از شعر را که شنیدم، کلا دست احمد را گرفتم و زدم بیرون. آن‌جا که مداح خواند: -خدایی دارم و نامش حسین است. (نعوذ بالله) از دیروز تا الان، اعصاب برایم نمانده است. قرار بود مصطفی برود ولی درگیر پایان نامه و دفاعش بود. نمی‌دانم چرا اصلا به این هیئت دل خوشی ندارم. یک لحظه با خودم می‌گویم شاید حسادت باشد؛ شاید حسودی‌ام شده که هیئت‌شان امکانات خوبی دارد! خداراشکر فعلا کسی با من کاری ندارد و همه دنبال آقای مهندس مصطفی هستند. انقدر در خودم فرو رفته‌ام که نمی‌فهمم کی دفاع سیدمصطفی تمام شد و نمره نوزده را گرفت و راه افتادیم که برویم رستوران تا شیرینی بدهد. انقدر حواسم پرت است که همه می‌فهمند ذهنم درگیر است و چندبار سربه سرم می‌گذارند؛ اما باید با مصطفی حرف بزنم تا به نتیجه برسم. آخر سر موقع ناهار، مصطفی میزند پشتم و می‌گوید: -چیه تو انقدر سیب زمینی شدی؟ چته تو؟ شدی عین برجِ... مریم نمی‌گذارد ادامه دهد: -عه! داداش! خب ذهنش درگیره... دیروز رفته بودیم این هیئته که یکی از نوجوونای مسجد گفته بود... سخنرانش کلا وحدت بین مسلمین و اینا رو برد زیر سوال! خنده بر لبان مصطفی می‌خشکد و جدی می‌شود: -چی؟ فرصت را مناسب می‌بینم و مهر سکوتم را می‌شکنم: -به اسم روشنگری هرچی دلش خواست به خلفا و عایشه گفت! کلا حرفاش بودار بود. مداحشونم که... چهره مصطفی درهم می‌رود: -حسن! نکنه... به ثانیه نکشیده منظورش را می‌گیرم. دلشوره عجیبی به جانم می‌افتد. مصطفی قاشق را در بشقاب می‌گذارد و آرنجش را بر میز تکیه می‌دهد. زمزمه‌اش را که می‌شنوم، دلهره‌ام بیشتر می‌شود. با خروج کلمه «شیرازی‌ها(منظور پیروان فرقه شیرازی ست)»، نه فقط من، که مریم و الهام هم نگران شده‌اند. ادامه دارد... ✍️نویسنده خانم فاطمه شکیبا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باخوندن، خیلــے چیزا دستت میاد😉👇 °• 📖 •° Eitaa.com/Rasad_Nama