eitaa logo
❣️فقط کلام شهید❣️
469 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
7 فایل
یا صاحب الزمان ادرکنی ✹﷽✹ #شهید_سید_مرتضی_آوینی🍂 ✫⇠شرط ورود در جمع شهدا اخلاص است و اگر این شرط را دارے، ✦⇠چہ تفاوتی مے ڪند ڪہ نامت چیست و شغلت•√ #اللهم_عجل_لولیڪ‌_الفرج #ما_ملت_شهادتیم مدیرکانال👇 @Khadim1370 آی دی کانال👇 Ravie_1370
مشاهده در ایتا
دانلود
بعدشهادت شهید سلطانی،بی قراری ما بیشتر شده بود چون درفاصله نیم متری شهیدسلطانی بود لحظه شهادتشون محمدتقی که متوجه بی قراری ما شده بود،با حالت طنز میگفت نگران نباشید،من چیزیم نمیشه،آقا روح الله اگه شهیدشد،بخاطر این بود که درشت اندام بود اگه مثل من لاغر بود،تیر از کنارش رد میشد میدونستیم چقدر از رفتن دوستش ناراحته و اینا روبرای آروم کردن ما میگه 📑 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
♻️بعد از شهادت محمودرضا ، یکبار با آن برادر رزمنده درباره آن روز و دیدارتان در فرودگاه و توی ماشین محمودرضا حرف می زدیم، گفت :«قبل از اینکه تو بیایی محمودرضا مدام توی ماشین آن تکه بربری را به من تعارف می کرد و می‌گفت :محمد! تا داداشم نیامده چند لقمه بزن؛ اگر بیاید همه اش را می‌خورد . من هم گفتم : صبر کنیم داداشت بیاید ، با هم میخوریم . ولی وقتی تو آمدی و همه آن نصف بربری را خوردی ، محمودرضا توی آینه نگاهی به من انداخت و با چشم و ابرو به من فهماند که بفرما دیدی گفتم اگر بیاید چیزی باقی نمی گذارد؟!!» •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
شهید زندگی کنی شهید میشی؛ امام رضایی باشی رو سفید میشی _عزیز💔💔 کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
💠زهی خیال باطل ●| یک ماه بعد از نامزدی اش آمد پیش من؛ گفت «می‌خواهم به سوریه بروم»، قبلا هم چند بار به من گفته بود، بهش گفتم عباس سوریه رفتن تو با منه، من نمی‌خوام جوانی پیش من باشه که جنگ و خون و آتش را ندیده باشه؛ مطمئن باش بالاخره تو را می‌فرستم؛ اما چرا آنقدر اصرار می‌کنی که الان بروی؟ ●عباس گفت «حاجی؛ من دارم زمین‌گیر میشم می‌ترسم وابستگی من را زمین‌گیر کنه!». اصرار عباس آنقدر زیاد شد که گفتم عباس برو، وقتی گفتم برو، گل از گلش شکفت ●چون تازه داماد بود رفقای عباس در سوریه هم‌قسم شده بودند که از او مراقبت کنند و او را سالم به ایران برگردانند. بعد از شهادتش، من به بچه‌ها گفتم: زهی خیال باطل...!!! خداوند برای او نقشه کشیده بود؛ عباس درس عاشقی را چشیده بود و باید می‌رفت. 📎پ ن : شهیــدی ڪہ ماننـد مادرش زهــــــرا بین و سوخت و پــــرڪشیـد . 🌷 📎 به یاد شهیدان   https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
ای در دام عنکبوت خانم ط_حسینی 🎬 جلوی درهال چشمانم سیاهی رفت,ضعف تمام وجودم راگرفت اخر چندین وچند روز بود که غذای درست وحسابی نخورده بودم ورنج های روحی وجسمی زیادی کشیده بودم ولی اصلا میل به خوردن چیزی نداشتم ,انهم ازخانه ای که ازاجر به اجر ان نجاست وحرام میبارید. جسد بی جان لیلا راتکیه به دیوار دادم ورفتم طرف زیر زمین,باید چادرهایمان رابرمیداشتم....به سرعت چادرم راپوشیدم وچادرلیلا هم برداشتم ودوباره لیلا رابه دوش گرفتم وکنار در حیاط,جسدلیلا را دوباره به دیوار تکیه دادم,اهسته در را گشودم ,تصمیم داشتم به خانه خودمان بروم,داخل کوچه رانگاه کردم,حتی پرنده هم پرنمیزد,انگار گرد مرگ بر درودیوار کوچه پاشیده بودند. در راکامل گشودم ولیلا رابردوشم گذاشتم با احتیاط به داخل کوچه امدم وسریع خودم رابه درنیمه باز خانه ی خودمان رساندم. لیلا را داخل خانه بردم وپشت در گذاشتم وخودم امدم درخانه ابوعمر رابستم. مثل اینکه لولا وقفل در خانه ما خراب شده بود ,یه اجر ازکنار دیوارحیاط برداشتم وگذاشتم پشت در ودربسته شد. خدای من...خانه مان.... به طرف حوض اب نگاه کردم وصحنه ها پیش چشمم جان گرفت,خبری از اجسادبه خون اغشته پدرومادرم نبود اما خونهای خشکیده وسیاه شده اطراف حوض به چشم میخورد...دوباره گریه ...دوباره ضجه..... بعدازساعتی عزاداری نگاهم به جسم بی جان لیلا افتاد باید کاری میکردم. لیلا رابه دوش گرفتم وبه سمت حیاط پشتی خانه رفتم.. .. ‎‌‌‎‌‎‌‌ «» https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
ای در دام عنکبوت خانم ط_حسینی 🎬 لیلا رانزدیک باغچه کنار دیوار گذاشتم وبه سمت زیرزمین رفتم,بیل وکلنگ پدرم راپیداکردم وامدم داخل باغچه وشروع به کندن کردم کندم وگریه کردم...کندم وزار زدم ...کندم وروی خراشیدم... بعد از نیم ساعتی تلاش قبری کم عمق اندازه جسدبی جان خواهرکم حفر کردم ,لیلا رااوردم وسرورویش راغرق اشک وبوسه کردم😭 بمیرم خواهرکم,خواهرنوجوان وآرزو به دل وزجر کشیده ام رابا دستان خودم درقبر نهادم, دست به چشمان بازش که خیره به چشمان اشکبارم بود کشیدم تابسته شود.... خداااااا این درد برایم زیادیست....خداااا دوباره رویش رابوسیدم...سلام مرا به امام حسین ع برسان وبگو جلوی چشمانم عزیزانم را سربریدند...سلام من را به پیامبرص برسان وبگو دینت غریب شده ,سلام مرابه امام علی ع برسان وبگو شیعیانت مظلومند,سلام مرابه خانوم حضرت زهراس برسان وبگو.مراقبم باش تا دامن عفتم لکه دارنشود....سلام من رابه پدرومادرمان برسان وبگو تمام تلاشم رامیکنم تاعماد راپیداکنم ونجات دهم... خانه ی نویت مبارک خواهرم....😭 طاقت خاک ریختن رانداشتم😭😭 بیل خاک اول ضجه...بیل دوم ناله...بیل سوم فریاد.....😭😭😭😭 بالاخره عزیزم درخاک شد....اشکهایم رابالباس خاک الودم پاک کردم,اصلا متوجه تاریکی هوا نشده بودم,همه جا تاریک بود...کورمال کورمال خودم به حیاط جلویی رساندم درهال رابازکردم ,برای احتیاط برق اتاق خواب داخل را که از بیرون دید نداشت روشن کردم... خدای من انگار راهزنان به خانه حمله کرده بودند هرچه که داشتیم برده بودند یعنی هرچه که گرانبها وقابل حمل وچشمگیر بود برده بودند,مبلمان,قالی ,دکورها حتی پرده های ریش ریش که لیلا خیلی دوستشان داشت ومادربه انتخاب لیلا گرفته بود.... داخل اشپزخانه شدم نه یخچالی ونه فریزرنه فرنه ابمیوه گیروچرخ گوشت و...خبری ازهیچ کدام نبود فقط وسایل کوچک واندکی که چشمشان رانگرفته بودند برجا مانده بود.. باید دوش میگرفتم...شیر اب را بازکردم تامطمین شوم اب قطع نیست که خداراشکر اب وصل بود... رفتم طرف کمد لباس درش راباز کردم که.... ... «» https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
پروانه ای در دام عنکبوت خانم ط_حسینی 🎬 خدای من این دزدان ناموس به لباسها هم رحم نکرده بودند,لباسهای نووزیبا رابرده بودند از بین اندک لباسهایی که باقی گذاشته بودند یک پیراهن عربی بلند وسیاهرنگ خودم با شال عربی که مال مادرم بود برداشتم وراهی حمام شدم...اخ خدای من شامپو بچه...شامپوی عمادم😭 کجایی برادرکم؟کجایی عزیزکم؟؟,طاقت دیدن هیچ چیز رانداشتم به هرچه چشم میانداختم خاطره ای از عزیزی زنده میشد,سریع دوش گرفتم. داشتم ازجلوی رخت کن رد میشدم چشمم افتادبه زنی که داخل ایینه میدیدم ,وای خدای من این من بودم یازنی میانسال؟دراین چندروزه چقدرشکسته شده بودم,موهای سرم یکی درمیان سفید شده بودند.....اینقدر غم داشتم که غم پیرشدن درنوجوانی دراینجا به چشم نمیامد. درست است که میل واشتهایی به خوردن نداشتم اما ادمیزاد است اگرموادغذایی به بدنش نرسد زود ازپا میافتد. دراشپزخانه که چیزی برای خوردن نبود,کابینت بغل ظرفشویی رابازکردم ,اخه مادرم همیشه خوراکیهای عماد وپذیرایی رااینجا میگذاشت ,یک جعبه بیسکویت پذیرایی ازانهایی که عمادخیلی دوست داشت,اخرین بار خودم به دهانش گذاشتم😭 چندتا بیسکویت خوردم,چون امشب مطمینم کسی مزاحمم نمیشود باخیال راحت باید تجدیدقواکنم,چون مطمینم فردا قبل ازظهر بکیر از راه میرسد ووقتی ببیند که من ولیلا نیستیم وپدرش هم به درک واصل,شده,انوقت اولین جایی که زیرورو میکند ,خانه ی خودمان است وچه بسا نشانیهای من ولیلا رابه داعشیها بدهد تا زودتر پیدایمان کنند وبی شک کلکمان رابکنند. لیوان ابی سرکشیدم ,دلم لک زده برای یک رازونیازعاشقانه با خدای خوبم,ازوقتی مسلمان شدم حتی یک وعده هم بی استرس نماز نخواندم,انگار که امتحان الهی ازمن بینوا از اولین لحظه مسلمان اوردنم شروع شده ومن راضیم به رضایش...امشب میخواهم خودم باشم وخدایم...خداباشد وخودم. .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎ «» https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
✅ دعوت به اتحاد ✅ دعوت به اتحاد کنید و با تخریب ها علیه جلیلی و قالیباف و سایر شخصیت های انقلابی مقابله کنید ۱. فردا جلیلی رفت کنار به نفع قالیباف، دوستان به واسطه ی حس تنفری که توسط تخریب ها ایجاد شده رای سفید ندن به نفع اصلاحات ۲. فردا قالیباف رفت کنار به نفع جلیلی، دوستان به واسطه ی حس تنفری که توسط تخریب ها ایجاد شده رای سفید ندن به نفع اصلاحات 👌دوستان ولایی و بصیر طبق فرمایشات آقا روی نقاط مثبت کاندیدها کار کنید. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
❣️فقط کلام شهید❣️
✅ دعوت به اتحاد ✅ دعوت به اتحاد کنید و با تخریب ها علیه جلیلی و قالیباف و سایر شخصیت های انقلابی مق
🔴خلاصه اولین برنامه تبلیغاتی انتخاباتی سعید جلیلی که ساعتی پیش بر روی آنتن شبکه 1 رفت خدمت شما عزیزان: صحبت های سعید جلیلی👇 🔷ما امروز یک فرصت تاریخی پیش‌رو داریم، مطالعۀ روند تحولات جهان و پیشرفت ایران نشان می‌دهد که در یک بزنگاه تاریخی هستیم. 🔷یک جهان فرصت پیش‌روی ماست که می‌تواند ایران را جهش بدهد. عرصه عرصۀ تعارف و درنگ نیست، این فرصت‌ها باید به قدرت و پیشرفت و تعالی ملت تبدیل شود. 🔷با مطالعۀ شب امتحانی نمی‌شود در این بزنگاه تاریخی تصمیم درست گرفت. 🔷در 11 سال گذشته عمدۀ وقت من و همکارانم در دولت سایه بر شناخت مسائل کشور و راه‌حل آن‌ها متمرکز بوده است. 🔷من درهای دفترم را به روی صدها متخصص و دانشمند باز کردم و ده‌ها کارگروه تخصصی برای رصد مشکلات کشور تشکیل دادم. 🔷دولت بعدی حتی یک روز هم فرصت تاخیر ندارد، به اتکای سال‌ها بررسی و آمادگی از همان فردای انتخابات کار را با تصمیمات نقطه‌زن، راهبردی و اولویت‌دار شروع می‌کنیم نه با تصمیمات نمایشی. 🔷برنامه‌های حساب‌شده‌ای تهیه کرده‌ایم که حاصل یک فرآیند روشمند و تجربی 11 ساله است. 🔷دولتی که صدها اولویت‌ داشته باشد در حقیقت اولویتی ندارد. 🔷معتقدم بیشتر از اینکه نگران تهدیدهای داخلی و خارجی باشیم باید نگران استفاده‌نکردن از ظرفیت‌ها و فرصت‌های کشور باشیم. 🔷قبل از شهید رئیسی، ادعا می‌شد نمی‌شود نفت فروخت ما راهکارهای فروش را به آن دولت ارائه دادیم و از همان زمان فروش نفت شروع شد و ایشان، این برنامه را جدی گرفت و کار به جایی رسید که روزانه 1.5 میلیون بشکه نفت فروختیم. 🔷قصه چای دبش برای این بوجود آمد چون انضباط مالی گرفته نشد. 🔷باید یک بودجه ارزی دقیق داشته باشیم، اگر انضباط مالی در اولویت دولت قرار بگیرد برکات زیادی خواهد داشت. 🔷کسانی کشور را سال‌ها معطل 3-4 کشوری کردند که بیشترین خصومت را با ملت ایران داشتند. 🔷در دنیا حدود 200 کشور وجود دارد، با بسیاری از کشورها می توان روابط بسیار خوب و اقتصادی داشت و روابط را توسعه داد. 🔷در همان زمانی که می‌گفتند گشایش ایجاد شده فقط صادرات ما به افغانستان، 2 برابرِ صادرات به 28 کشور اتحادیۀ اروپا بود، آنها مسیری را رفتند که هیچ نتیجه ای نداشت. 🔷انضباط مالی یکی از اصلی‌ترین اولویت‌های دولت من خواهد بود. 🔷انضباط مالی یعنی حساب‌وکتاب، مثلا شما یک منبع آب دارید که قرار است آبش به باغچه برسد، اگر لوله‌ها نشتی داشته باشد شما هرچقدر که منبع را پُر کنید مشکل تشنگی باغچه برطرف نخواهد شد. 🔷یک جهان فرصت پیش روی ماست تا عقب‌ماندگی های چندصدساله را در چند سال جبران کنیم. 🔷ما به یک دولت نقش آفرین نیاز داریم تا برای تک تک مردم در مسیر پیشرفت کشور نقش تعریف کند، اکنون یک جهان فرصت پیش روی ماست تا با جهادی بزرگ به ایران جهش بدهیم. 🔷جازه نخواهم داد نگاه‌های جزئی‌نگر در ساختار اجرایی و اداری کشور، مانعی برای تصمیمات راهبردی برای همکاری‌های پر سود کشور شود. 🔷اولویت دوم ما مشارکت فراگیر همۀ آحاد جامعه در پیشرفت کشور خواهد بود. 🔷در سال 96 به یک شهرستان نسبتا محروم رفتم و متوجه شدم یک کلاهبردار با وعدۀ سود چیزی نزدیک به 180 میلیارد تومان از مردم پول جمع کرده. 🔷دولت می‌تواند با یک مسیر درست اقتصادی بستری امن را فراهم کند که همین پول در آن قرار گیرد و سودش به جیب مردم برود. 🔷از همین سال تحصیلی جدید به دانشگاه‌ها ماموریت می‌دهیم در کمک به رشد اقتصادی کشور نقش‌ داشته باشند. 🔷دستاوردهای فناورانه مثل هوش مصنوعی نه‌تنها جای نگرانی ندارد بلکه جای خوشحالی دارد چون می‌توان با استفاده از آن‌ها جهش را شکل داد. 🔷توسعۀ اقتصاد دریامحور از اولویت‌های دولت من خواهد بود؛ خیلی از مسائل اقتصادی کشور را می‌توان حول اقتصاد دریا سامان داد. 🔷چرا 50 درصد مردم هیچ تسهیلاتی از بانک نگرفتند و حجم عمده تسهیلات به 10 درصد اختصاص یافته است؟ با انضباط مالی این مسائل حل خواهد شد 🔷حتما رشد 8 درصدی و حتی بیشتر از آن می‌تواند تحقق یابد ، با فراهم کردن بستر برای به روز همه توانمند‌ی‌های مردم این امر می تواند محقق شود ✅ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄