آقا ردای سبز 💚امامت مبارکت
پوشیدن لباس خلافت مبارکت
ای آخرین ذخیره زهرایی حسین
آغاز روزگار امامت مبارکت🌹🌼🌟
آغاز امامت حجه بن الحسن امام زمان (عج) تبریک و تهنیت باد.
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
خاطره اۍ از شهید باکرۍ🌱
شهید مهدی باکری فرمانده دلیر لشکر ۳۱ عاشورا ،
بر اثر اصابت تیر
از ناحیه کتف مجروح شده بود.
یک روز تصمیم گرفت برای سرکشی و کسب اطلاع از انبارهای لشکر بازدید کند.
مسئول انبار ، پیرمردی بود به نام حاج امر ا... با محاسنی سفید که با هشت جوان بسیجی در حال خالی کردن کامیون مهمات بود ، او که آقا مهدی را نمی شناخت تا دید ایشان در کناری ایستاده و آن ها را تماشا می کند فریاد زد جوان چرا همین طور ایستاده ای و ما را نگاه می کنی بیا کمک کن بارها را خالی کنیم یادت باشد آمده ای جبهه که کار کنی شهید باکری با معصومیتی صمیمی پاسخ داد : « بله چشم» و با آن کتف مجروح به حمل بار سنگین پرداخت نزدیکی های ظهر بود که حاج امرا... متوجه شد که او آقا مهدی فرمانده لشکر است بغض آلود برای معذرت خواهی جلو آمد که مهدی گفت : « حاج امر ا... من یک بسیجی ام .»
شادی روح شهید عزیز فاتحه و صلوات+وعجل فرجهم
#شهید_مهدی_باکری
#خاطره
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#کانال
❣#فقط_ کلام _شهید❣
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
از مرخصی برگشته بودیم اهواز. #احمد_کاظمی تماس گرفت:
#مهدی میخام ببینمت.
قرار گذاشتند و هر دو سر #قرارشان آمدند.
دیدار دو یار دیدنی بود تا شنیدنی و نوشتنی. شاید نتوان آن لحظات را با هیچ بیان و قلمی گفت و نوشت. انگار سالهاست که همدیگر را ندیده اند. دست در گردن هم کردند. #احمد _آقا مرتب میگفت: #مهدی_خیلی_دلم_برات_تنگ_شده_بود. خیلی دلم گرفته بود برای دیدنت ثانیه شماری میکردم تا ببینمت دلم باز بشه…».
علاقه این دو به یکدیگر، به قدری محکم بود که بیشتر وقتها میشد یکی را در کنار دیگری یافت. #احمد_آقا_و_آقا_مهدی به قدری به سنگرهای همدیگر رفت و آمد میکردند که #احمد_کاظمی بیشتر #بچه_های_لشکر_عاشورا را به نام میشناخت و #آقا_مهدی هم چنین بود. در بیشتر عملیاتها اصرار داشتند که #احمد_و_مهدی کنار هم باشند… کنار هم بجنگند و…
#روحشان_شاد_و_یادشان_گرامیباد
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#کانال
❣#فقط_ کلام _شهید❣
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
🥀🕊
ای شهدا!
میدانید، بین خودمان بماند،
گاهی دلمان می خواهد دل شما هم برای ما تنگ بشود....🥺
#کانال
❣#فقط_ کلام _شهید❣
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
انگشتری که از شهید به رهبری هدیه شد، دوباره به مادر شهید حسین معز غلامی رسید
مادر شهید حسین معز غلامی نقل میکند: حسین آقا یه انگشتری فیروزه داره که با مرحوم پدرش مشترکا استفاده میکردند، گاهی حاج آقا میانداختند البته به اصرار حسین.
🔹️سه چهار سال پیش من یک شب خواب دیدم که آقا(آیت الله خامنه ای) برای ناهار تشریف آوردند منزل ما و در کنار هم غذا خوردیم. بعد از سرو غذا من آن انگشتر فیروزه را آوردم و تقدیم آقا کردم.
🔹️بعد از بیدار شدن، آنچه در عالم رویا دیده بودم رو خدمت پدر مرحومشان نقل کردم.
🔹️ایشان گفتند که "انشاالله همین هم میشود" و انگشتری را خدمت ایشان تقدیم میکنید.
🔹️چند روز پیش که خدمت حضرت آقا رسیدم، انگشتر را با خودم بردم. خوابم را برای ایشان تعریف کردم و انگشتری را تقدیم کردم.
🔹️حضرت آقا هم انگشتر را به دست کردند و فرمودند "شما این را به من هدیه کردید خیلی هم ممنون اما من این را برمیگردانم به شما. یادگار شهید هست. اینها باید حفظ و نگهداری شود"
🔹️عرض کردم که حسین آقا انگشترهای زیادی داشتند و همه را هم نگه داشتم و خیلی حساسم روی وسایل شهید، این یکی را شما بپذیرید.
🔹️حضرت آقا فرمودند "نه؛ ببرید و این را قاب کنید. یادگاریای شهید را به بهترین شکل نگه داری کنید."
🔹️انگشتر دوباره به خونه و به جای ویژه خودش تو قاب انگشترهای یادگار پسرم برگشت.
شهید مدافعحرم حسین معزغلامی
شادی روحش صلوات🌹
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
-هرموقعبهبهشتزهرامیرفت!
آببرمیداشتوقبورشهدارومیشست
ومیگفت:باشهداقرارگذاشتیمکهمنغبار
روازرویقبرآنهابشورموآنهاهمغبارگناه
راازرویدلمنبشورند..🌱
-شهیدرسولخلیلی-
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
💌|#شهیدانه
همیشهمیگفت:
زیباترینشهادترامیخواهم!
یکبارپرسیدم:
شهادتخودشزیباست؛
زیباترینشهادتچگونهاست؟!
درجوابگفت:
زیباترینشهادتایناستکه
جنازهایهمازانسانباقینماند :)
*🥀ـ شھیدابراهیمهادی🕊*
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋