eitaa logo
شهیدجمهور«رئیسی»
418 دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
7 فایل
یا صاحب الزمان ادرکنی ✹﷽✹ #شهید_سید_مرتضی_آوینی🍂 ✫⇠شرط ورود در جمع شهدا اخلاص است و اگر این شرط را دارے، ✦⇠چہ تفاوتی مے ڪند ڪہ نامت چیست و شغلت•√ #اللهم_عجل_لولیڪ‌_الفرج #ما_ملت_شهادتیم مدیرکانال👇 @Khadim1370 آی دی کانال👇 Ravie_1370
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌خواستند با چند تن از دوستانشان برای مراسم سالگرد شهادت حاج قاسم از نرماشیر بم به کرمان بیایند و موکب بزنند. حسن به دوستانش گفته بود: بچه‌ها می‌شه بریم شهید بشیم برگردیم؟ بچه‌ها می‌خندند و می‌گویند: مگه می‌ریم جنگ؟ رفت و شهید شد🥀... از شهدای حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج❤️ ❣❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
یک‌دختردوساله‌داشت‌به‌نام‌کوثر🌱 دخترش‌راخیلی‌دوست‌داشت.💔 طوری که‌هرباربه‌پدریادوستانش‌ زنگ‌میـزد؛🖇 کلی‌ازکوثرتعریف‌میکرد. یکبارکه‌ازمنطقه🍃 برگشته‌بود،گفت:"بعضی‌وقتهاکه‌در تیررس تکفیری‌هاگیرمی‌افتیم،🪖 مجبوریم‌مسافتی‌از یک‌دیوارتادیواردیگررابدویم.👥 درآن‌مسافـت چندمتری‌کوثر میادجلوی‌چشمم. "فهمیده بودکه‌با این‌ وابستگی‌ها کسی نمیشود.🖐🏻 دفعـه‌آخـری‌که‌میخـواست‌ به‌عملیـات‌بره به🫀 دوستش‌گفته‌بود: «این‌باردیگرازکوثرم‌گذشتم..🥺💔» اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج❤️ ❣❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
🔸فرمانده بود؛ اما خودش رو شکل سربازها کرد... فرمانده‌مون بود؛ اما یه روز دیدم مثل سربازها موی سرش رو از ته زده. دوستانش گفتند: چرا خودت رو مثلِ سربازها کردی؟ جواب داد: می‌خوام به سربازهای یگانم بگم موی سرشون رو کوتاه کنند؛ نمی‌تونم قبل از اینکه خودم موی سرم بلنده؛ از اونا بخوام که موی سرشون رو بتراشند... [حتی توی این مسائل هم سعی می‌کرد اول خودش عامل باشه؛ بعد از کسی بخواد تا به اون چیز عمل کنه.] 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید مصطفی تقی‌جراح 📚منبع: مجموعه ایثارنامه؛ جلد۳۵ ؛ صفحه ۳۰ ‌‌ اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج❤️ ❣❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
باید مثلِ چمرانِ‌عزیز با رنج برخورد کرد؛ وقتی که گفت: ...ای درد اگر تو نماینده ی خدایی که برای آزمایش من قدم به زمین گذاشته ای تو را می پرستم، تورا در آغوش میکشم و هیچ گاه شکایت نمی کنم..♥️! اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج❤️ ❣❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
◽️ماجرای ازدواج حاج حسین ☺️ 🔹حسین زیر بار ازدواج نمی‌رفت و می‌گفت: «اولا من بلد نیستم زن بستونم، دوما نه خونه‌ای دارم و نه چیزی، بعدش هم الآن جنگه و وقت این حرف‌ها نیست.» در نهایت یک‌ روز قبول کرد و به من گفت: «بیا برو با ننه‌م یه دختر واسه من پیدا کن.» و برگه‌ای هم داد دستم که در آن نوشته بود: «اینجانب حسین خرازی، یک پاسدار عادی، یک دست ندارم، هیشت و پیشت هم ندارم (به گویش اصفهانی یعنی آه در بساط ندارم)، امکان شهید شدنم هم هست و حقوق ماهیانه‌ام ۲ هزار تومان است.» و تاکید کرد هر جا می‌روید حتما این‌ها را بگویید. 🔹وقت گرفتیم تا خطبه عقدشان را امام خمینی بخواند. حسین را به امام معرفی کردم. امام نگاهی زیرچشمی به حسین انداخت و بعد از خواندن عقد فرمودند: «ان‌شاءالله به پای هم پیر بشید. زندگی مشکلات دارد، با هم دوست باشید، رفیق باشید تا ان‌شاءالله بتوانید با هم به خوبی زندگی کنید.» 🔹دوستانش به میمنت آن شب فرخنده یک قبضه تیربار گرینوف را به همراه ۳۰ فشنگ، كادو كرده و به وی هدیه دادند و بر روی آن چنین نوشتند: جنگ را فراموش نكنی :) 📗زندگی با فرمانده پ.ن: عکس مربوط به جشن عقد ساده و صمیمی شهید است 🌸 اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج❤️ ❣❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
سلام و رحمت خدا بر او که میگفت: باید خاکریزهای جنگ را بکشانیم به شهر! یعنی نسل جدید را با شهدا آشنا کنیم؛در نتیجه جامعه بیمه می شود و یار برای امام زمان "عجل الله تعالی في فرجه الشریف" تربیت می شود..... ♥️ اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج❤️ ❣❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🖌کسانی‌ که شهید نمیشن دو دسته‌ هستن: ۱- یا هنوز لیاقت پیدا نکردن! ۲- یا لایق هستن ولی مأموریتی دارن که باید انجام بدن .. اگر دلت شهادت میخواد، بگرد و مأموریت‌رو پیدا کن .. خلقتت بیهوده نیست! برای کاری آفریده شدی؛ پیداش‌کن و به‌ بهترین‌شکل انجامش‌بده .. 🌻|↫‌ 🌻|↫‌ ‌اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج❤️ ❣❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
"جان" امانتی است که باید به"جانان"رساند اگر خود ندهی، می ستانند. فاصله‌ی هلاکت و"شهادت" همین خیانت در امانت است. |شهیدآسِدمُرتِضىٰ‌آوينى| اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج❤️ ❣❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
" أَعِرِاللَّهَ جُمْجُمَتَكَ " همانا قهرمانان ما در میدان جنگ به توصیه‌‌های حضرت امیر علیه‌السلام عمل می‌کردند آنجا که فرمود: «اگر كوه‏ها از جاى كنده شوند تو ثابت و استوار باش، دندان‏ها را برهم به فشار، جمجمه‌ات را به خدا عاريت ده پاى بر زمين ميخكوب كن به صفوف پايانى لشكر دشمن بنگر، از فراوانى دشمن چشم بپوش، و بدان‌كه پيروزى از سوى خداى سبحان است..» "خطبه ۱۱ نهج‌البلاغه" شادی روح مطهرشون صلوات🌷 ❣❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
📌 شاید بعد از شهادتم خیلی‌ها بگویند به خاطر پول رفت 🔹 خواب دیده بود. خواب دیده بود در سرزمینی غریب، رهبر مردمی غریب شده است. وقتی محمد او را بیدار کرد، حال غریبی داشت. بعد از نماز صبح روی ارتفاعات کردستان، در سجده خواب دیده بود؛ ◇ همان سال‌های شصت. محمد گفته بود تعبیرش شهادت در کشوری غریب است. حالا که سه بار برای رفتن رسول استخاره کرده بود و هر سه بار تعبیرش این بود: ◇ که دنیایش نه؛ اما آخرتش خوب است، یاد این خواب افتاده بود، خوابی که رسول ده سال پیش دیده بود و او تعبیرش کرده بود. ◇ موقع خداحافظی دست انداخت گردن عباس (برادر کوچکتر رسول) و بوسیدش و زیرگوشش گفت: ◇ «عباس، من برم شاید شهید شوم. مواظب مامانم باش.» و این را سه بار گفته بود. ◇ گفته بود: «شاید بعد از شهادتم خیلی حرف‌ها بشنوید. شاید خیلی‌ها بگویند به خاطر پول رفت. حواست باشد که این حرف‌ها مامان را ناراحت می‌کند. مواظبش باش.» ◇ شب آخر بچه‌ها را یکی یکی بوسید و بهشان گفت که فردا می‌رود سفر. گفت می‌خواهد برود بوسنی. ◇ همان شب خداحافظی کرد. صبح وقتی علیرضا و زینب بیدار شدند که آماده شوند و به مدرسه بروند، رسول در یکی از اتاق‌ها پنهان شد. معصومه با تعجب پرسید: ◇ «نمی‌خواهی بچه‌ها را ببینی و خداحافظی کنی؟» گفت: «نه معصومه جان، می‌ترسم محبتشان نگذارد بروم.» 📚 برگرفته از کتاب «ر» نوشته مریم برادران («ر» روایت داستان زندگی شهید رسول حیدری) اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج❤️ ❣❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
سال۹۴راهی‌سفر شدندوبعدازاین‌ سفردرتاریخ۲۰اسفنـد۹۴به‌ رفتنـد. دریـک‌گزارش‌نوشتـه‌بودکه‌من‌برات شهادتم‌رادراربعین‌از؏ گرفتم..♥! https://eitaa.com/Ravie_1370💔🕊