eitaa logo
❣️فقط کلام شهید❣️
466 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
7 فایل
یا صاحب الزمان ادرکنی ✹﷽✹ #شهید_سید_مرتضی_آوینی🍂 ✫⇠شرط ورود در جمع شهدا اخلاص است و اگر این شرط را دارے، ✦⇠چہ تفاوتی مے ڪند ڪہ نامت چیست و شغلت•√ #اللهم_عجل_لولیڪ‌_الفرج #ما_ملت_شهادتیم مدیرکانال👇 @Khadim1370 آی دی کانال👇 Ravie_1370
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باسلام هر روز را با یاد شهدا آغاز کنیم 🌷 پاسدار شهید بهرام جامه بزرگ 🌷 تولد اول مرداد ۱۳۴۵ تویسرکان استان همدان 🌷 شهادت ۱۲ اسفند ۱۳۶۴ فاو 🌷 سن موقع شهادت ۱۹ سال 🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز می‌باشد ✍ بخش‌هایی از وصیتنامه این شهید عزیز ✅ برادرانم و دوستان و آشنایانم چه رسا قرآن کریم گفته «وهاجروا جاهدوا فی سبیل الله چه زیباست به راهش هجرت کردن» هجرت و جهادی که به‌ حق شهادت می‌آفریند و شهادت، حیات، افتخار و سعادت به انسان می‌دهد و کشته شدن در راهش انسان را به تکامل می‌رساند. ✅ به‌ راستی امام امت خمینی عزیز چه خوب سخن گفته‌اند که شهادت یک هدیه‌ای است الهی برای کسانی که قابل باشند و امیدوارم که این سخن شامل من نیز بگردد. ✅ به‌ راستی دین اسلام تنها راه نجات بشریت است، تنها راه آزادی و آزادگی است و خون شهدای این مکتب در تاریخ شاهد حماسه‌ها و جانبازی‌ها و شهادت‌ها بوده است. ✅ همچنان که خون امام حسین(ع) انقلاب حسینی را به وجود آورده، امیدوارم خون ناقابل من نیز تداوم‌بخش انقلاب اسلامی ایران باشد. ✅ شهدا نه‌ تنها در پیشگاه خداوند حاضرند بلکه در پیشگاه خلق نیز حاضرند، آنان در هر عصر و زمان و زمینی حاضرند و ناظرند و ما زمانی به سعادت ابدی نائل خواهیم گشت که به همه فرامین دین مقدس اسلام معتقد بوده و کلیه قوانین آن را اجرا کنیم. 🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و شهدایی که امروز سالگرد شهادتشان می‌باشد و این شهید عزیز فاتحه با صلوات 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج) 💫 السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران یا امامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان 🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 🦋 بـه رســـمِ ادب ســـلام بـه اربـــاب و ســـالارِ شیعیـــان... 💫اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 🦋 به نیت حاجت روایی همه اعضای محترم کانال 💫 ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮّﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮّﺣﯿﻢ سبحانَ الله يا فارِجَ الهَمّ وَ ياکاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ يَسّر اَمری وَارحِم ضَعفی وَقِلَـّةَ حيلَتی وَارزُقنی حَيثَ لااَحتَسِب يارَبَّ العالَمين 🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 «» https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
💚 بسم الله الرحمن الرحیم 💚 🕊️🌷🕊 ❤️ شنبه ۱۲ اسفند۱۴۰۲❤️ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌷 🌷 💠 لبیک حق : ۲۵ سالگی 💠 مزار : گلزار شهدای نجف شهر ،سیرجان 💠 معرف : خانم خدیجه اسماعیلی 🌹🌹🌹🌹🌹 «» https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫 شهید والامقام غلامرضا پیشه در 2فروردین1335 در خانواده‌ای مذهبی و ساده‌زیست در نجف‌شهر متولد شد. پدرش کشاورز و مادرش خانه‌دار بود. آن‌ها شش برادر و چهار خواهر بودند. او تحصیلات خود را تا کلاس ششم دبستان ادامه داد. در دوران انقلاب فعالیت قابل توجهی داشت و به دلیل علاقه شدیدش به فعالیت‌‌های انقلابی، وارد سپاه پاسداران شد. با شروع درگیری‌های داخلی در کردستان غلامرضا راهی کردستان شد. 🥀🍂 سرانجام غلامرضا پیشه در 9اردیبهشت1359 در درگیری با عوامل گروهک تروریستی کومله و دمکرات حین آزادسازی شهر سنندج، بر اثر اصابت گلوله به قلبش به شهادت رسید. روحشان شاد🕊🌷 « » https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋🌷🌷🦋🌷🦋🌷🌷🦋 ✨ آنچه در ادامه می‌خوانید شرحی است بر گفت‌وگوی بنیاد هابیلیان با خواهر شهید غلامرضا پیشه(معصومه پیشه): 🌸🍃 غلامرضا فرزند اول خانواده بود. او برای کمک به پدر روزها را در زمین کشاورزی کار می‌کرد و برای اینکه از درس غافل نباشد، در کلاس‌های شبانه شرکت می‌کرد، تا کلاس ششم دبستان درس خواند، سپس به دلیل نبود امکانات درس را رها کرد. او بسیار مهربان بود و احترام زیادی برای پدر و مادرم قائل می‌شد. زمانی که آن‌ها از در وارد می‌شدند، همیشه تمام‌قد به احترامشان می‌ایستاد. زمانی که وقت بیشتری داشت، در کار خانه به مادرم کمک می‌کرد؛ حتی آشپزی هم می‌کرد. توجه زیادی به یتیم‌ها داشت. در همسایگی ما چند فرزند یتیم زندگی می‌کردند، برادرم هر چه برای ما می‌خرید، دقیقا همان را برای بچه‌های یتیم همسایه نیز خریداری می‌کرد. 🦋اهمیت زیادی به نماز می‌داد و همیشه سعی می‌کرد تا این اهمیت در ما نیز نهانیده شود. موقع اذان با اینکه ما هنوز به سن تکلیف نرسیده بودیم، ما را با خود همراه می‌کرد، با او وضو می‌گرفتیم و به نماز می‌ایستادیم. غلامرضا با صدای بلند نماز می‌خواند و ما نیز تکرار می‌کردیم. 🌼🦋🦋🌼🦋🦋🌼🦋🦋 بیست ساله بود که انقلاب شد. در راهپیمایی‌ها شرکت داشت. اعلامیه‌های امام‌خمینی(ره) و نوارهای سخنرانی ایشان و آیت‌الله کافی را در خانه داشت، آن‌ها را در انبار علوفه دام‌ها نگهداری می‌کرد و با ضبط کوچکی که داشت، آن‌ها را گوش می‌داد. گاهی هم به ما می‌گفت که به صحبت‌ها گوش کنیم. اوایل انقلاب بود و ما هنوز امام را نمی‌شناختیم. او مدام از آیت‌الله طالقانی، شکنجه او توسط ساواک، امام‌خمینی(ره) و تبعید ایشان و انقلاب برای ما می‌گفت. از ما می‌خواست که ادامه دهنده راه این افراد باشیم. معمولا خودش اعلامیه‌ها را توزیع می‌کرد. خاطرم هست طرفداران شاه در خیابان‌ها جشن و پایکوبی داشتند، غلامرضا به ما می‌گفت: «مبادا دنباله‌رو این افراد باشید.» زمانی عده‌ای مجسمه شاه را در سیرجان پایین آوردند و غلامرضا جزو همان افراد بود. وقتی انقلاب پیروز شد، آنجا متوجه شدیم، امام‌خمینی(ره) که برادرم دائما برایمان توصیف و تعریف می‌کرد، چه شخصیتی است. 🌸🌸🦋🦋🌸🌸🦋🦋 با پیروزی انقلاب، غلامرضا وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد؛ اما ما اطلاع نداشتیم تا اینکه یک روز با لباس سپاه به خانه آمد و وقتی مادرم پرسید که این چه لباسی هست که پوشیدی؟ غلامرضا آنجا به ما گفت: «این لباس سپاه پاسداران است.» بعد از مدتی گفت که باید برای ماموریت به کردستان برود. دو سال در کردستان بود. خاطرم هست، یکبار که به مرخصی آمده بود، برای ما داستان پاسداری را گفت که توسط ضدانقلاب گروگان گرفته شده و مورد شکنجه قرار گرفته بود. بعدها متوجه شدیم که آن پاسدار، غلامرضا بوده است. آخرین باری که به مرخصی آمد، یک هفته پیشمان ماند. چند روز قبل از رفتنش به کردستان، با دوستانش به بهشت زهرا رفت. جمعه بود. مکانی در بهشت زهرا به دوستانش نشان داد و گفت: «این جمعه اینجا ایستاده‌ام؛ اما جمعه هفته آینده من در این مکان خوابیده‌ام.» دوستانش با تعجب از او پرسیده بودند: «می‌خواهی اینجا استراحت کنی؟» برادرم گفت: «من در این مکان زیر خاک می‌خوابم.» زمانی هم که از ما خداحافظی می‌کرد، گفت: «شاید این آخرین ماموریتم باشد. شاید دیگر در این دنیا نباشم که بخواهم به ماموریت بروم.» درست یک هفته بعد در در همان مکان به خاک سپرده شد. ✨نحوه شهادت: ✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 سپاه اصفهان در درگیری با عوامل گروهک تروریستی کومله و دمکرات در شهر سنندج، تحت محاصره قرار گرفته بودند. غلامرضا و همرزمانش به کمک بچه‌های سپاه اصفهان رفتند که در راه در کمین کومله و دمکرات گرفتار شدند. درگیری شدیدی آنجا رخ داد. غلامرضا بر اثر اصابت گلوله به قلبش زخمی شد و به مدت شش ساعت زنده بود. بعد از درگیری که همرزمانش به سراغ او رفتند، هنوز زنده بود، به گفته همرزمانش آخرین صحبت‌های او این بود که امام‌خمینی(ره) و انقلاب را تنها نگذارید و بعد هم با گفتن چند بار ذکر "بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم" در راه انتقال به سنندج به شهادت رسید. از سپاه پاسداران به خانه ما آمدند و از پدرم خواستند تا برای شناسایی غلامرضا همراهشان برود. پدرم هم رو به آسمان کرد و گفت: «الله اکبر، الحمدلله، غلامرضا به شهادت رسیده است.» آن‌ها گفتند که شما از کجا با خبر شدید؟ پدرم گفت: «دیشب خوابش را دیدم.» مادرم نیز دائما می‌گفت: «الهی شکر. الحمدلله. افتخار می‌کنم فرزندم را در راه اسلام دادم. شما هم از شهادت برادرتان ناراحت نباشید.» 🥀🍂 مراسم تشییع پیکرش با استقبال مردم در سیرجان و بعد هم نجف‌شهر برگزار شد و برادرم در گلزار شهدای نجف‌شهر به خاک سپرده شد.» « » https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋