eitaa logo
هیئت رزمندگان اسلام شهرستان رودسر
281 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
5.9هزار ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃خدا خودش درست می کند!!! در عملیات بازی دراز هلی کوپترهای عراقی به صورت مستقیم به سنگرهای بچه ها شلیک می کردند و اوضاع وخیمی را ایجاد کرده بودند! در همان وضع یکی از نیروها به سمت محسن رفت و با ناراحتی گفت: پس آنها که قرار بود ما را پشتیبانی کنند، کجایند؟ جرا نمی آیند؟! چرا بچه ها را به کشتن می دهی؟ وزوایی سرش را برگرداند، نگاهی به آسمان انداخت و همه را صدا زد؛ صدایش در فضا پیچید که می گفت: أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ… بچه ها با او شروع به خواندن کردند. در همین لحظه یکی از هلی کوپترها به اشتباه تانک عراقی را به آتش کشید و دو هلی کوپتر دیگر با هم برخورد کردند.
🍃بازی دراز ،خانقاه عرفان فقط ۶ نفر توانستند خودشان را بالای ارتفاع ۱۰۵۰ «بازی دراز» برسانند. فرمانده این عملیات حساس؛ «محسن وزوایی» بود. عملیات سختی بود. دشمن بعثی؛ آشکارا و در مقابل بود. دشمن نفوذی و منافقین و محدودیت هایی که بنی صدر ایجاد کرده بود هم از داخل، فشار می آورد و کار را مشکل تر می کرد. اما حاج محسن وزوایی و همرزمانشان، بیدی نبودند که با این بادها بلرزند. رفتند تا نوک قله. آنها حتی توانستند ۳۵۰ نفر از نیروهای گردان کماندوی ارتش بعث را هم به اسارت بگیرند! حین تخلیه ی اسرا به پشت جبهه، یکی از افسران دشمن، با اصرار و خواهش، درخواست می کرد که فرمانده نیروهای ایرانی را ببیند. همرزمان «محسن وزوایی» به خاطر رعایت مسایل امنیتی، شخصی غیر از او را به عنوان فرمانده ی خود، به آن افسر بعثی معرفی کردند اما…. بعثی اسیر، ناباورانه و با قاطعیت گفت: «نه! فرمانده ی شما این نیست». به او گفتند: مگر تو فرمانده ی ما را دیده ای و می شناسی؟ کماندوی بعثی جواب داد: «بله، او را وقتی به ما حمله می کردید دیدم، سوار بر اسبی سفید بود و هرچه ما به طرفش تیراندازی و شلیک کردیم، به او اثر نمی کرد! من می خواهم او را ببینم». «محسن وزوایی» که در آن جمع بود، زانوانش شل شد و به زمین نشست… او فهمید که بعثی، چه کسی را دیده بود… فهمید که فرمانده اصلی عملیات چه کسی بوده… فهمید که امداد غیبی چه کسی، فتح قله را رقم زده… «حاج محسن» در مصاحبه ای تلویزیونی به این واقعه به عنوان عنایت ائمه ی هدی (علیهم السلام) به رزمندگان اسلام اشاره کرد و بعد از آن، شهید مظلوم حضرت آیت الله بهشتی (ره) فرمود: «خانقاه عرفان ما بازی دراز است».
🍃به روایتِ شهید محسن وزوایی: خدا را شاهد می گیرم هنگامی که به واسطه ی اصابت گلوله تانک زخمی شده بودم و خون زیادی از بدنم رفته بود، به کمک الهی نجات پیدا کردم و در بیمارستان زجر زیادی می بردم! آنگونه که شاید قابل تصور نباشد! به طوری که در یک شب ده عدد والیوم ۱۰ به من تزریق شد تا کمی آرام گرفتم! اما هنگامی که درد می کشیدم ، در عین زجر بدنی ، از لحاظ معنوی و روحی در زجر و عذاب نبودم! حس می کردم که بار دوشم سبک می شود! و هنگامی که پرستار مراقب من ، به مسخره گفت: چرا این کارهارا کردی و خودت را به این روز انداختی؟ به همان خمینی بگو تا بیاید درستت کند. به او گفتم: خدا خودش درست میکند!!! همینطور هم شد. خدا خودش نجاتم داد…
🍃ادامه وصیت نامه شهید وزوایی و در آخر برادران و خواهرانم، به امید اینکه انقلاب حرکتى است به منظور اثبات حق و این مسئولیت بر گردن همگى ماست، دستورات الهى را فراگیرید و در عمل نیز آن‌ها را به کارگیرید. به خصوص عبدالرضا و محمود و حمیده شما فرزندان انقلاب هستید. من هر چه باشد مدت زیادى از سنم در زمان طاغوت گذشته است، اما شما امروز (از) نعمت حکومت اسلامى بر خوردارید و این بزرگترین موهبتى است که خداوند به شما ارزانى داشته است. قدر آنرا بدانید و شکر نعمتش را بجا آورید. در آخر مى‌خواهم که ۱۴ روز روزه و سه ماه نماز قضا برایم بجا آورید و راجع به آنچه که دارایى من محسوب مى‌شود آنطور که پدرم تصمیم بگیرد اجرا شود منتهى سعى شود این مقدار محدودى که دارم در جهت کمک به جنگ و امور اسلام اختصاص داده شود. در ضمن اگر نتوانستید جنازه‌ام را به عقب بیاورید آنرا به روى مین‌هاى دشمن بیندازید تا اقلا جنازه من کمکى به اسلام کرده باشد. ان‌شاءالله و من الله التوفیق ۱۳۶۰/۱۲/۲۶ ساعت یازده شب جبهه بلد - دزفول»
وصیت نامه شهید وزوایی: «بسم الله الرحمن الرحیم ما ترس از شهادت نداریم و این تنها آرزوى ماست در این جبهه‌ها خداوند را مشاهده مى‌کنیم که به کمک رزمندگان اسلام مى‌شتابد و آن‌ها را نصرت مى‌دهد و به مصداق آیه شریفه که مى‌فرماید (کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کَثیرَةً) را مى‌بینیم که تعداد محدود لشکریان سپاه اعم از سپاه و ارتش و نیروهاى مردمى بر تعداد کثیرى از نیروهاى دشمن غلبه مى‌نماید. بیاد دارم در عملیات بازى‌دراز در قسمتى از عملیات مقداد ما ۶ نفر بودیم و بر ۳۰۰ نفر غلبه پیدا نمودیم. در جبهه‌ها چنان روحیه ایمان و ایثار مفهوم پیدا میکند که گویى اصلا قابل تصور نیست هنگامی که در قسمتى از عملیات صحبت از داوطلب شهادت مى‌شود دعوا بین برادران مى‌افتد. این‌ها ارزشهایى است که ملت الله ارزانى بشریت داشته است. حقیر بزرگترین افتخار خودم را عبودیت به درگاه احدیت مى‌دانم. مى‌خواهم بگویم اى عازمان و اى عاشقان لقاء الله، اى مخلصین اخلاق و اى کسانى که مشغول ریاضت کشیدن جهت نزدیکى به درگاه خدا هستید، بیایید تا ببینید در جبهه‌ها چگونه برادران شما به آن درجه از نزدیکى به درگاه خداوند رسیده‌اند که جوان تازه داماد پس از ۳ ساعت که از عروسیش می‌گذرد در جبهه حاضر مى‌شود؛ آخر در کدامین مکتب چنین ارزشهایى را سراغ دارید؟ خدا را شاهد مى‌گیریم هنگامى که در ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ در سرپل‌ذهاب بواسطه اصابت گلوله تانک زخمى شده بودم، خون زیادى از بدنم رفته بود؛ وقتى به کمک الهى نجات پیدا کردم، در بیمارستان زجر زیادى مى‌بردم؛ آنگونه که شاید قابل تصور نباشد بطوری که در یک شب ده عدد والیوم ۱۰ به من تزریق شد تا کمى آرام گرفتم، اما هنگامى که درد مى‌کشیدم در عین زجر بدنى، از لحاظ معنوى و روحى لذت مى‌بردم. حس مى‌کردم که بار دوشم سبک مى‌شود و هنگامى که شخص پرستار مراقب من، به مسخره مى‌گفت: چرا این کار‌ها را کردى و خودت را به این روز انداختى، به خمینى بگو تا بیاید درستت کند، به او گفتم خدا خودش درست مى‌کنه و همینطور هم شد. والله قسم وقتى کمى از فشار کارم کم مى‌شود در خود احساس ضعف و کوچکى مى‌کنم. آخر میدانید اى امت شهیدپرور ایران امروز در شرایطى هستم که لحظه‌اى غفلت، خیانت به اسلام و قرآن است. باید با هم براى خدا تا آنجا که در توان داریم کوشش کنیم. امروز تمام مزدوران و طاغوتیان به مقابله با انقلاب عزیز اسلامى پرداخته‌اند در راس آن به تعبیر امام، شیطان بزرگ آمریکا و به دنبال او تمامى وابستگان دیگرش. پس از خدا غافل نشوید که پشیمانى سودى ندارد و ما باید به تعبیر امام تکلیف را عمل کنیم. اگر توانستیم پیروز مى‌شویم و اگر کشته هم بشویم شهید هستیم و این نیز خود پیروزى است. پس ما نباید نگرانى داشته باشیم؛ این منافقان از خدا بى‌خبر باید بدانند که ملت آن‌ها را شناخته است. اکنون که ملت در جبهه‌ها حاضر شده است شما بیشتر ملت بی‌گناه را ترور مى‌کنید. شما نامردان تاریخ هستید که روى تمامى جباران تاریخ را از یزیدبن‌معاویه گرفته تا به هیتلر سفید کرده‌اید. شرمتان باد اى خود فروختگان به اجنبى! آخر چگونه حاضر مى‌شوید از کودکان شیرخوار گرفته تا روحانیون معظم و جان بر کف، این راهیان راه الله را ترور نمایید؟ این امت باید بداند از بزرگترین خطراتى که انقلاب را تهدید مى‌کند، آفت نفوذ خطوط انحرافى در خط اصلى انقلاب یعنى همانا خط امام است؛ پس خط امام را دنبال کنید و امام را تنها نگذارید که نمى‌گذارید. شما امت مسلمان ایران در تاریخ جهان نمونه هستید. شما فرزندانى تربیت نموده‌اید که شهادت را بالاترین سعادت خود مى‌شمارند و فقط روى پشتوانه الهى حساب مى‌کنید و شکست در راه چنین حرکتى مفهومى ندارد. خدا را شکر مى‌کنم که نعمت زجر کشیدن در راهش را نصیبم نمود. خدا را شکر مى‌کنم که نعمت شرکت در عملیات به منظور روشن کردن سرزمینهاى سرد و بی‌روح گشته از وجود صدامیان به نور خدایى نصیبم شد و از خدا مى‌خواهم که شهادت در راهش را نصیبم فرماید و آنگاه که به مشیت الهى از این دنیاى فانى رفتم در زمره شهدا به حساب مى‌آیم و از خدا مى‌خواهم که مرا به حال خود وا مگذارد که بنده‌اى حقیر و زبون هستم و به درگاه کسى غیر از تو نمیتوانم رو بیاورم. اللهم ارزقنا شهادة فى سبیلک. و، اما پدر و مادرم از وجود داشتن چنین پدر و مادرى بر خود مى‌بالم که افتخارش بر پایه نماز و روزه و خلاصه دستورات الهى است. پدرم! هنگامى که بیاد مى‌آورم در سنین کودکى صداى فریاد شما در سحر به منظور نماز در گوشم مى‌پیچید که محسن نمازت قضا نشود. امروز هم همچون نوایى دلنشین در گوشم طنین مى‌افکند و شکر نعمت خداى را مى‌نمایم. سفارش مى‌کنم همانگونه که تا به حال عمل کرده‌اید به یارى امام بشتابید و او را تنها نگذارید. ادامه 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
سلام علیکم وقت بخیر ، متن بالا را👆 لطفاً ارادتمندان به شهدا مطالعه بفرمایند، اگرچه متن طولانی هست اما بسیار ارزشمنده، التماس دعا.
هدایت شده از حسن میرزائی@hassanmirzaei
امام خامنه‌ای: هیأت ،کانون جهادتبیین است. درراستای جهادتبیین مجموعه حاضر تقدیم می گردد. بیانیه گام دوم انقلاب حضرت امام خامنه‌ای قسمت پنجم:👎
هدایت شده از شبکه خبری ایران
همسر شهید شهرکی بر اثر شدت جراحات به شهادت رسید به‌دنبال حمله مسلحانه به سرهنگ شهرکی، رئیس پلیس آگاهی شهرستان سراوان که منجر به شهادت او شد، همسر وی هم که مورد اصابت گلوگه قرار گرفته بود، با توجه به جراحت وارده، دقایقی پیش بر اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید. @shkhabari
🔵 سلام بر یاران بی تکرار 🔴 🌷روشهای کشتن خلاقیت کودکان 4🌷 🔺بازی نکردن با کودک 🔺عادت دادن به عادت ها 🔺نادیده گرفتن هیجانات کودک 🔺عدم همسان سازی محیط کودک با شرایط سنی او 🔺اجازه ندادن به کودک جهت نشان دادن ( خود ) درونش 🔺زدن کودک 🔺به روز نبودن اطلاعات والدین 🔺عدم توجه به عناصر (آب ، خاک ، باد ، آتش ) 🔺اتکای پدر و مادر بر دانش قبلی و هدایت کودک در همین مسیر 🔺فقر فرهنگی والدین 🔺شاغل بودن مادر و عدم اختصاص وقت کافی برای رشد و ترقی فرزندان 🔺همسو نبودن تفکرات والدین 🔺نداشتن هدف و‌برنامه در زندگی 🔺ترس از شکست و اشتباه 🔺محتاط بودن والدین 🔺عدم ریسک پذیری والدین 🔺عدم اجازه در ابراز عقیده به کودک 🌹والدین باید زمینه اراده قوی در کودکان فراهم نمایند 🌸 اسمایلز 🌸 قوی ترین اهرم ها در موفقیت اراده است 🌺 ژرژهربرت 🌺 یک مادر خوب به صد استاد و آموزگار می ارزد . 🌷 امام باقر ( ع ) 🌷 دانش و حکمت گمشده ارزشمندی است برای مومن ، که هر کجا و نزد هرکس یافت شود باید آن را دریافت نماید . با احترام 🔴 لاهوتی 🔵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حسن میرزائی@hassanmirzaei
سلام برهمدلان وهمراهان صبح بخیر
هدایت شده از حسن میرزائی@hassanmirzaei
کارنامه توصیفی عملیات‌های هشت سال دفاع مقدس _ قسمت 105_ عملیات ظفر7: این عملیات درساعت 2 بامدادتاریخ 23/ 12/66 بارمزمبارک « یامحمدرسول الله ( ص) ،درپاسخ به شرارت های رژیم عراق دربمباران شیمیایی بیش از15 روستای استان سلیمانیه که به آوارگی بیش از8هزارتن از مردم کرد منجرشد وباهدف آزادسازی ارتفاعات منطقه وانهدام نیروهای دشمن درشرق استان سلیمانیه ،انجام شد.نتایج عملیات: آزادسازی چندروستاوارتفاعات ...تعدادکشته هاوزخمی دشمن: بیش از450نفر تعداداسرا: 100نفر..ادامه دارد یاحق.حسن میرزائی