#تجسم_عمل_ربا_خوار
آیة الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی شاگردانی داشت که نماز شب را در منزل خودشان میخواندند و نماز صبح را در خانه استاد و پشت سرایشان اقامه میکردند.
یک شب یکی از شاگردان که از سادات بود، وقتی که برای نماز شب از خواب برخاست صحنه وحشتناکی را در منزل خود مشاهده کرد ((شاید در عالم رؤیا بود و شاید هم در بیداری)) به طوری که از شدت زشتی آن و ترس و ناراحتی نماز شب را فراموش کرد و با عجله خود رابه منزل استاد رساند و دق الباب کرد.
آقا خودش به پشت در آمد. هنوز در را باز نکرده بود که فرمود: خودت را گم نکن چرا نماز شبت را نخواندی؟ خدا خواسته امتحانت کند. آن صحنه وحشتناکی که دیدی جان کندن یک آدم#رباخوار_تهرانی بود که خدا خواست تا عذاب او را به تو نشان دهد.
منبع:عبرتها در آینه داستان ها ص۷۶
https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea