eitaa logo
رفاقت با شهدا
552 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠یكی از بیانات نورانی امام دهم امام هادی(سلام الله علیه) این است كه فرمود: «خَیرٌ مِن الخَیرِ فاعِلُهُ وأجمَلُ مِن الجَمیلِ قائلُهُ وأرجَحُ مِن العِلمِ حامِلُه». این ‌گونه از ذوات مقدس چون خودشان انسان كامل ‌اند، را بیش از دیگران می ‌دانند و حفظ می‌ كنند. ▫️ در عین حال كه ، خوب است، در عین حال كه ، خوب است، در عین حال كه ، خوب است؛ اما صاحبان این اوصاف، از این اوصاف بالاترند. ▫️ در عین حال كه دانشگاه خوب است در عین حال كه دانش خوب است، از هر دو بالاتر است. در عین حال كه حوزه علمیه خوب است در عین حال كه فقه و اصول و فلسفه و تفسیر خوب است، به این معارف از همه این معارف بالاتر است. سرّش آن است كه انسان موجودی است ابدی و این موجود ابدی را ره ‌توشه ابدی تأمین می ‌كند؛ حوزه و دانشگاه، مواد اولیه این زادراه را فراهم می ‌كنند. ▫️ یك وقت است كسی _ چه از حوزه چه از دانشگاه _ خودش را نشناخت، درسی خواند مدركی گرفت و درسی گفت و بعد پوسید! اما یك وقت است كسی _ چه در حوزه چه در دانشگاه _ عالم شد و از پوست به در آمد نه اینکه پوسید! 🔻 نه به فكر مدرك بود نه به فكر حقوق بود نه به فكر باندبازی بود نه به فكر جناح بازی بود؛ این به دنیا آمد و انسان زیست و انسان مرد. ♡♡♡🌺🍃🌺♡♡♡
💠 سخن بلند درباره تقوا این است: «مَن اتّقی الله یتَّقی»؛ تقوای خدا انسان را به جایی می‌ رساند كه دیگران از او می ‌پرهیزند. ▫️ اگر كسی از گناه كرد، به جایی می ‌رسد كه دشمن از او می ‌پرهیزد و اگر تقوای او به اوجِ خود راه یافت، ماسوای خدا . خود امام هادی (سلام الله علیه) مصداق كامل این سخن بود؛ او در برابر عباسیان عموماً و در مقابل متوكل عباسی خصوصاً ایستادگی كرد. ▫️ صالح ‌بن ‌سعید به حضور امام مشرف شد، دید حضرت را تحت نظر دارند. عرض كرد مأموران عباسی خواستند نور تو را خاموش كنند، حضرت فرمود نتوانستند؛ نگاه كن ببین چه می ‌بینی. نگاه كرد دید بوستان هایی است؛ همان ﴿جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ﴾؛ تقریباً آنچه را قرآن درباره یاد فرموده است، صالح ‌بن‌ سعید با چشم ملكوتی دید. ▫️ حضرت هادی (سلام الله علیه) به صالح‌ بن ‌سعید فرمود: «فَهَذَا لَنَا عَتِیدٌ»؛ این برای ما آماده است. «مَن اتقی الله یتَّقَی». 👈 چیزی را گرفتار خود نمی ‌كند و اگر كسی مطیع خدا بود، ماسوای خدا از او اطاعت می‌ كنند. ♡♡♡🌺🍃🌺♡♡♡
18.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت امام هادی علیهم السلام خدمت منتظران عزیز و بزرگوار تسلیت عرض می‌کنیم 🖤🖤
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿
6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌کلیپ آرزوی شهادت حاج حسین پور جعفری رفیق همراه حاج قاسم
🔸شهیدی که به امام زمان عج الله تعالی فرجه شریف علاقه بسیار داشت و در زمان حیاتش مهدی فاطمه عج الله را ملاقات کرده بود. مصطفی ابراهیمی مجد، روز بیست و نهم مهرماه سال ۱۳۳۳ در تهران، محله ۱۷ شهریور (شهباز جنوبی) دیده به جهان گشود. از نوجوانی شیفته آداب و معارف اسلامی بود. در دانشکده کشاورزی تحصیل کرد و در رشته اصلاح نباتات تا مقطع دکترا ادامه داد. در دانشگاه، فعالیت روشنگرانه و تبیینی داشت و انجمن اسلامی دانشگاه را راه‌اندازی کرد و نقش مهمی در آشنایی دانشجویان با معارف اصیل دینی و انتقال مفاهیم اعتقادی و ارزشهای معنوی و اخلاقی در محیط دانشگاه داشت. مهندس مصطفی ابراهیمی مجد از جمله رزمندگانی است که از روزهای اول دفاع مقدس در جبهه ها حضور داشت. شهید ابراهیمی در میان نیروهای شهید چمران جایگاه ویژه ای داشت. متن نوشته شده بر روی سنگ قبر شهید مصطفی ابراهیمی مجد نیز عجیب است: اینجا خانه شهیدی است که به انتظار قیام مولایش آرام گرفته است. بگذارید (مردم) بعد از مرگم بدانند همان طور که اساتید بزرگمان می گفتند: «نوکر محال است صاحبش را نبیند من نیز صاحبم را، محبوبم را دیدار کردم اما افسوس که تا این لحظه که این وصیت را مینویسم دیدار مجدد او نصیبم نگشت. بدانید که امام زمان ما حی و حاضر است. او پشتیبان همه شیعیان میباشد. از یاد او غافل نگردید. شما برادران و خواهرانم: فرزندانتان را به عشق مهدی(عج) آشنا سازید و آنان را برای جهاد در راه آن حضرت همیشه آماده نگه دارید. 📙برگرفته از کتاب پنجاه سال عبادت
قبل از شروع مراسم عقد، علی آقا رو به من کرد و گفت: شنیده ام که عروس هر چه از خدا بخواهد اجابتش حتمی است. گفتم:« چه آرزویی داری؟ » در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت: «اگر علاقه ای به من دارید و به خوشبختی من می اندیشید لطف کنید و از خدا برایم شهادت را بخواهید.» از این جمله تنم لرزید. چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی ترین روز زندگی اش بی نهایت سخت بود. سعی کردم طفره بروم اما علی قسم داد در این روز این دعا را در حقش بکنم . ناچار قبول کردم... هنگام جاری شدن خطبه عقد هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم و بلافاصله باچشمانی پر از اشک نگاهم را به علی دوختم. آثار خوشحالی در چهره اش آشکار بود. مراسم ازدواج ما در حضور آیت االله مدنی و تعدادی از برادران پاسدار برگزار شد. نمی دانم این چه رازی است که همه پاسداران این مراسم و داماد مجلس و آیت االله مدنی همه به فیض شهادت نایل شدند. راوی:همسر شهید
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌شهید گفت: بگو ما حواسمان به شما هست😭 🔸روایتی از اولین طلبه شهید مدافع حرم استان فارس محمد مسرور 🎙راوی: حجت‌الاسلام شیخ اکبر انصاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مظلومانه دهمین اختر آسمان امامت و ولایت، مشعل فروزان هدایت، یار و راهنمای امت حضرت امام هادی (علیه السلام) برهمه شیعیان تسلیت باد🏴
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندانی که امام هادی (ع)در آن سالها زندانی بودن...😢💔 #
✹﷽✹ شاید یـڪ روز بہ نـدیدنت بـہ نشنیدن صدایت و بہ جاے عادت ڪنم! امـا... فراموش ڪردنت هنـرے است ڪہ اصلا نـــــدارم 🌷
♦️شهید : «یک شب خواب شهید زین الدین را دیدم و هیجان‌زده پرسیدم: آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟ همین چند وقت پیش،‌ توی جاده‌ سردشت؟ 🔸حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانی‌اش افتاد. بعد باخنده گفت: من توی جلسه‌هاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زنده‌ن؟ 🔸عجله داشت. می‌خواست برود. یک بار دیگر چهره‌ درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: پس حالا كه می‌خوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمنده‌ها برسونم. 🔸رویم را زمین نزد. گفت: قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی می‌گم زود بنویس. هول‌هولكی گشتم دنبال كاغذ. یک برگه‌‌ كوچک پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: بفرما برادر! بگو تا بنویسم. 🔸گفت: بنویس: سلام، ‌من در جمع شما هستم! همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ بی‌زحمت زیر نوشته رو امضا كن. برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: سید مهدی زین‌الدین. 🔸نگاهی بهت‌زده به امضا و نوشته‌ زیرش كردم. با تعجب پرسیدم: چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی! گفت: اینجا بهم مقام سیادت دادند! 🔸از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ سلام، من در جمع شما هستم!» 📚منبع: کتاب «تنها زیر باران»