eitaa logo
رفاقت با شهدا
2.6هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
6.9هزار ویدیو
56 فایل
برای رسیدن به پله ای که شهید بر آن ایستاده است، باید گامی به بلندای گذشتن از همه چیز برداشت، حتی گذشتن از آبرو شهدا توانستند، آمده‌ایم تا ما هم بتوانیم! ای که مرا خوانده‌ای راه نشانم بده خادم کانال @Sarbazanevelayat313N
مشاهده در ایتا
دانلود
5.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ○هواپیمای شهید عباس دوران بعد از بمباران پالایشگاه الدوره مورد اصابت موشک قرار گرفت، در حالی که می‌توانست خود را نجات دهد با شجاعتی مثال زدنی جنگنده را به ساختمان محل برگزاری اجلاس سران غیرمتعهدها به ریاست صدام کوبید و باعث لغو جلسه‌ و فضاحت صدام شد که میخواست عراق را غیرقابل نفوذ و امن نشان دهد. 📎پ ن: ۳۰ تیر، سالروز شهادت اسطوره ای است که به گفته کارشناسان نیروی دریایی عراق را به نابودی کشاند. فردی که در تعداد پرواز جنگی رکورد داشت و عراق برای سرش جایزه تعیین کرده بود. او با از خود گذشتگی، کاری کرد که اجلاس سران غیر متعهدها به علت فقدان امنیت در بغداد برگزار نشد. 🌷 𝑱𝒐𝒊𝒏⤹ ‌🌿رفاقت با شهدا @Refaghatshohada
هنگام صحبت با نامحرم، سرش را پایین می انداخت، حجب و حیا در چهره اش موج می زد. وقتی برای کمک به مغازه ی پدرش می رفت، اگر خانمی وارد مغازه می شد کتابی در دست می گرفت و سرش را بالا نمی آورد. می گفت: پدر جان لطفا شما جواب دهید! 𝑱𝒐𝒊𝒏⤹ ‌🌿رفاقت با شهدا @Refaghatshohada
• 1⃣ پلان اول: نمی‌دانم با آن همه اشک و بغض چطور رسیده‌ایم بیمارستان، من و آرمیتا. با مکافات وارد بیمارستان شده‌ایم. انگار روز شهادت داریوش دارد تداعی می‌شود. همان بیمارستان همان بخش اورژانس... نیازی ندارم کسی راهنماییم کند کجا بروم. خودم این راه را رفته‌ام. خودم این درد را کشیده.ام. ضحی و خانم دکتر قاسمی (همسرشهید شهریاری) را می‌بینم، چقدر این آغوش گرفتن‌ها، این گریه‌ها، تکراری شده. پرده را کنار می‌زنم. خانم دکتر عباسی را می‌بینم، روی تخت بخش اورژانس. بغضم می‌ترکد. جای‌مان عوض شده. چهارده سال پیش من در آن بخش اورژانس بستری بودم و او آمده بود الان او آنجا و من رفته‌ام. کمی بعد همسر و دختر شهید علیمحمدی و کمی بعدتر همسر شهید احمدی روشن هم می‌آیند. جمع‌مان جمع شده. چقدر بدم می‌آید از این تکرار‌ها... 2⃣ پلان دوم: خانم دکتر عباسی در میانه‌ی درد و اندوهش صبوری می‌کند. او دارد به ما دلداری می‌دهد. از ضحی می‌پرسد: بابا چه شکلی بود؟ ضحی می‌گوید صورتش خاکی بود و کمی دودی... خانم دکتر عباسی می‌گوید ضحی بابا یک عکس دارد روز آزادسازی خرمشهر. صورت و موهایش خاکی است، یادت هست؟ می‌گوید بله یادم است. می‌گوید همیشه به فریدون می‌گفتم تصورم از صورتت موقع شهادت شبیه آن عکس است. بابا شبیه آن عکس بود ضحی؟ ضحی با گریه‌های نم نم و صدای بغض آلود سرش را تکان می‌دهد و می‌گوید بابا شبیه همان عکس بود... 3⃣ پلان سوم: ضحی اصرار دارد تا مادرش را ببرند تا با پیکر پدرش که در سردخانه بیمارستان است، وداع کند. همه جمع ما همسران شهدا به همراه دختران شهدا می‌رویم سمت سردخانه بیمارستان. دم در می‌گویند همسر شهید و دو همراه فقط می‌توانند وارد شوند. نفر دوم ضحی است قرعه به نام من می‌افتد که همراشان وارد شوم. کسی به متصدی می‌گوید دکتر عباسی... کشو را می‌کشند بیرون. دکتر عباسی را در این شمایل ندیده‌ام هیچ‌گاه. سمت راست صورتش  را خاک و خون  پوشانده. سمت چپ صورت و موهایش خاکی است. درست مثل همین عکسی که می‌بینید. درست مثل همان تصوری که همسرش از او برای شهادتش داشته... 📍پ.ن: عکس‌ها برای روز آزادسازی خرمشهر است. دکتر عباسی در این عکس سه شبانه روز نخوابیده. او که همراه همرزمانش نقش پررنگی در آن آزادسازی و پیش از آن، شکستن حصر آبادان داشت، باید زنده می‌ماند تا مسیری دیگر برای پیروزی، برای ایران باز کند و چهل و سه سال بعد در خرداد پرحادثه خدا مرگش را شهادت قرار دهد. 𝑱𝒐𝒊𝒏⤹ ‌🌿رفاقت با شهدا @Refaghatshohada
کار کردن تو مملکت امام زمان رو عشقه...! هر جا لازم باشه حاضرم کار کنم؛ چه فرماندهی تو جنگ، چه کارگری تو کارخونه.‌‌.. _شهید حاج رضا شکری پور 🕊 𝑱𝒐𝒊𝒏⤹ ‌🌿رفاقت با شهدا @Refaghatshohada
20.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥سوز و حسرت سرلشگر شهید غیب پرور حین تلقین دادن به همرزم شهیدش سردار بی سر حاج عبدالله اسکندری😭😭😭 𝑱𝒐𝒊𝒏⤹ ‌🌿رفاقت با شهدا @Refaghatshohada
262.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• یادداشت خانم شهره پیرانی همسر شهید داریوش رضایی‌نژاد درباره‌ی لحظات پس از شهادت شهید فریدون عباسی 𝑱𝒐𝒊𝒏⤹ ‌🌿رفاقت با شهدا @Refaghatshohada
6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• «این قول خداوند متعال است که پیروزی از آن مستضعفان عالم است ما قرار است انقلاب اسلامی را به دستِ صاحبش برسانیم...» شما صدای خادم الحسین سردار شهید غلامحسین غیب پرور را میشنوید... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝑱𝒐𝒊𝒏⤹ ‌🌿رفاقت با شهدا @Refaghatshohada
• شبیه به هم میشوند همان‌ها که جز رضای الله در طریق ِخود راه نمی‌دهند این خصلت ِبارز مردان ِخداست.. 📸 سه شهید در یک قاب از سمت راست: ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝑱𝒐𝒊𝒏⤹ ‌🌿رفاقت با شهدا @Refaghatshohada
💔 مادر... حجم دلتنگی‌اش را فقط او می داند... مادر است دیگر می‌خواهد تنها پسرش را در آغوش بگیرد 𝑱𝒐𝒊𝒏⤹ ‌🌿رفاقت با شهدا @Refaghatshohada
11.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 جمع عشاق اینجایند... 🔹️تصاویری کمتر دیده‌شده از اصحاب الحسین(ع) فرماندهان شهید جنگ ۱۲ روزه با رژیم صهیونیستی؛ از سرداران رشید و سلامی تا حاجی‌زاده و ربانی و محرابی… 🕊 𝑱𝒐𝒊𝒏⤹ ‌🌿رفاقت با شهدا @Refaghatshohada
ناپايدارى احوال جهان ▫️أَحْوَالٌ مُخْتَلِفَةٌ، وَ تَارَاتٌ مُتَصَرِّفَةٌ، الْعَيْشُ فِيهَا مَذْمُومٌ، وَ الاَْمَانُ مِنْهَا مَعْدُومٌ 🟠احوالش ناپايدار و حالاتش دگرگون (به گونه اى که) زندگى در آن نکوهيده و نامطلوب و امنيّت در آن ناياب و معدوم است ✍سرتاسر تاريخ بشر پر از شواهد زنده اى بر اين گفتار پرمعناى مولاست و از آن فراتر، آيات قرآن مجيد است که از سرگذشت پيشينيان پرده بر مى دارد. از جمله صحنه بسيار عبرت انگيزى است که از زندگى ثروتمند معروف بنى اسرائيل قارون در اواخر سوره قصص، ترسيم کرده است.يک روز قارون با تمام زر و زيور و خدم و حشم و دم و دستگاه خود در ميان بنى اسرائيل ظاهر مى شود و با تمام قدرت و ثروتش از برابر چشمان آنها رژه مى رود، آنچنان که گويى در دل دنياپرستان بنى اسرائيل، قند آب مى شود و فرياد يا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِىَ قَارُونُ سر مى دهند.فرداى آن روز که با يک زلزله آميخته با «خسف» زمين، قارون و تمام اموال و ثروتش را در کام خود فرو مى برد آن دنياپرستان ديروز در وحشت فرو مى روند و اين سخن را مى گويند:لَوْلاَ أَنْ مَّنَّ اللهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَااگر خدا بر ما منّت ننهاده بود ما را نيز به قعر زمين فرو مى برددر عصر و زمان ما نه تنها اين گونه حوادث کم نيست، بلکه دامنه وسيع تر و گسترده ترى پيدا کرده و صحنه هايى که همه روز با چشم خود ناظر آن هستيم. 📘 𝑱𝒐𝒊𝒏⤹ ‌🌿رفاقت با شهدا @Refaghatshohada
💠 مصطفے و مجتبے ڪہ مدت ها تلاش ڪردند تا خود را برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریہ برسانند هربار به دلیلے دچار مشکل مے‌شدند. عاقبت تصمیم مےگیرند هویت ایرانےخود را تغییردهند و از طریق تیپ فاطمیــون به این آرزوی سخت خود دست پیدا ڪنند.اما حکایت "ڪه عشق آسان نمود اول ولےافتاد مشکلها" براے این دو برادر رقم خورد ... مادر شهیدان مے گوید : آنها براے اینڪه بتوانند خود را افغانستانے معرفے ڪنند از مهاجرین پرسیده بودند چه اسم‌هایے بگذاریم ڪه طبیعے تر باشد؟ خودشـان را پسر خالـہ معرفے ڪرده بودند. یعنے من با نام (سڪینه نوری) خاله مصطفے (بشیرزمانی)ومادر مجتبے (جوادرضایی) بودم. اسم پدرشان را هم گذاشته بودند جمعه خان. بچہ ها منو افغانستانے معرفے کرده بودند اگرتماس مےگرفتند بایدبا لهجه حرف میزدم. "با من تمــرین ڪرده بودند" یڪ روز زنگ زدند و گفتند: خانـم ! شما جواد رضایے را مے‌شناسید؟ گفتم: بله مادرش هستم باکمک الهی تونستم با زبان افغانستانی صحبت کنم اینقدرراحت نقشم را بازی کردم که متوجه نشدند. پسرانم راهےسوریه شدندمن آگاهانه راضی به رفتنشان شدم. مے ‌دانستم ممڪن است شهید شوند، سرشان را ببرند و بدنشان را تکه تکه ڪنند، اینها همه را مےدانستم بعد گفتم:راضے به رضاے خدا هستم و قربون بی‌بی‌ زینب(س) هم مے‌روم که خاک پایش هم نمے‌شوم پسرانم فدای بی بی جان و هر دوباهم فدایے حضرت زینب (س) شدند. "روحمـــــان با یادشـان شـــاد " 🌷 𝑱𝒐𝒊𝒏⤹ ‌🌿رفاقت با شهدا @Refaghatshohada