eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
8.6هزار ویدیو
303 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
به نقل از #همسر_شهید من همیشه از خدا میخواستم كسی را وارد زندگی من كند كه از هر جهت كاملم كند و باعث بشود كه به خدای خودم نزدیك تر شوم. خیلی دوست داشتم همسرم یك نظامی باشد. تا اینكه آقامجتبی وارد زندگی ام شد. از صحبت هایی كه در مراسم خواستگاری از ایشان شنیدم، متوجه شدم كه چقدر ایمان و توكلشان بالاست. او برای من از شرایط سخت شغلی خودش گفت. آن زمان بحث لبنان مطرح بود. مجتبی در همان صحبت های ابتدایی از سختی زندگی با یك فرد نظامی برایم گفت. او از مسیری كه در پیش رو داشتیم صحبت كرد. از مأموریت هایی كه در پیش خواهد داشت. من هم با #توكل به خدا به ایشان جواب مثبت دادم. ❄️🌷✌️🌷❄️ @Refighe_Shahidam313 ❄️🌷✌️🌷❄
به نقل از #همسر_شهید پیش از اینكه مجتبی عازم شود از رفتن دوستان و #بسیجیان برای دفاع از حرم می گفت. مجتبی می گفت بچه ها داوطلبانه راهی می شوند. لابه لای حرف هایش از رفتن خودش هم صحبت می كرد. اما من جدی نمی گرفتم. وقتی فهمیدم كه اعزام ایشان جدی است خیلی دلهره گرفتم و نگران شدم. اولش مخالفت كردم. اما چون می دانستم داوطلبانه است تصمیم گرفتم تمام تلاش خودم را انجام بدهم كه او نرود. پیش خودم می گفتم مجتبی را راضی می كنم كه نرود، اما بر عكس شد و او من را راضی كرد كه برود. می گفت من می خواهم تو راضی باشی تا من با خیالی آسوده بروم. گفتم داوطلبانه است، اجباری كه در كار نیست چرا می روی. گفت كه اگر من نروم شرمنده خانم حضرت زینب(س) می شوم، تو دوست داری من شرمنده شوم. وقتی این را می گفت دیگر حرفی نمی ماند. عاقبت گفتم كه تو را به حضرت زینب(س) می سپارم برو. اما تو را به خدا مراقب خودت باش. ❄️🌷✌️🌷❄️ @Refighe_Shahidam313 ❄️🌷✌️🌷❄
به نقل از #همسر_شهید دوشنبه 14مهرماه 1394 ساعت هشت ونیم شب بود. به مجتبی تلفن زدند و گفتند كه سریع آماده شود و خودش را به #پادگان_انصار_الحسین (ع) برساند. كوله پشتی اش را آوردم همان كوله ای كه همیشه در مأموریت ها با خودش می برد. زمانی كه وسایل مجتبی را آماده می كردم اشك می ریختم. مجتبی هم اشك در چشمانش حلقه بسته بود. اما خودش را خیلی كنترل كرد كه پیش من و دخترمان ریحانه اشك هایش جاری نشود. مجتبی ریحانه را در آغوش گرفت و بوسه باران كرد. انگار خودش هم می دانست این رفتن دیگر بازگشتی ندارد. انگار می دانست آخرین باری است كه ریحانه را می بوسد و می بوید. بعد به من گفت: نسرین جان! جان شما و جان ریحانه ام. مجتبی به من گفت اگر زمانی برای من اتفاقی افتاد، شما به یاد #مصیبت_حضرت_زینب(س) بیفت و از ایشان كمك بخواه. بعد گفت: من به ندای رهبرم #لبیك می گویم. از پله كه پایین می رفت، ایستاد و دستانش را برای همیشه برای ما تكان داد و رفت. مجتبی بعد از 11 روز در 25 مهرماه در شهر حلب سوریه با اصابت تركش زیر چشم و سرش به شهادت رسید. ❄️🌷✌️🌷❄️ @Refighe_Shahidam313 ❄️🌷✌️🌷❄
#خاطره #همسر_شهید  مجتبی شش ماه قبل از شهادت به #زیارت_کربلا مشرف شد، پس از بازگشت #قول داد که سفر بعدی یعنی عید سال بعد بنده نیز وی را همراهی کنم، البته ایشان در این فاصله شهید شد و این آرزوی بزرگ که با همسر شهیدم به کربلا مشرف شوم محقق نشد. اما چند ماه بعد و به طور عجیبی همه کارها روبه راه شد و درست در همان تاریخی که قول داده بود، راهی کربلا شدیم. زمینه برگزاری این سفر بسیار غیر منتظره پیش آمد، دو سه شب قبل از اینکه خبر این سفر را به من بدهند مجتبی را در خواب دیدم و به من گفت که سر قولم هستم. ❄️🌷✌️🌷❄️ @Refighe_Shahidam313 ❄️🌷✌️🌷❄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
کتاب یه سرب از کتابهایی هست که من بعداز (ابراهیم_هادی) یک و دو () ( خوندم و امروز تموم کردم کتاب بسیار خوبی هست و تاثیر گذار وقتی میخونیش به پوچ بودن و کوچیکی خودت پی میبری که چقدر از قافله عقب هستی و جامونده هستی😔😔😔 کتاب بعدی که میخوام بخونم هست که چن ماهه گرفتم و سعادت خوندن این کتاب رو نداشتم کتاب خوبی هست و درمورد هست به زبان ان شاءالله که تهیه کنید و بخونید در مسابقه ای که خادم عزیزمون گذاشته شرکت کنید✌️😊✌
روح‌الله دور روز بعد از که خود را در !لشکر_فاطمیون جا کرده بود و حالا به شهادت رسیده بود به شهادت رسید. روح‌الله همان شب دو باره زنگ زد و به من گفت: حتماً سخنان صدرزاده را گوش کن و پیگیر باش و ببین که بعد از شهادت همسرش چه محکم ایستاده و بدون هیچ ترسی مثل کوه از شهادت همسرش صحبت می‌کند.  شب شهادت روح‌الله یکی از اقوام به پدرم اطلاع داده بود، از نگرانی‌های پدرم و حالت مادرم مضطرب شدم و دلهره همه وجودم را گرفته بود که مادرم گفت همه نگرانی ما برای مادربزرگت است که بیمار است و مرا آرام کردند. از صبح مدام تلفن روح‌الله تماس‌های بی‌پاسخ از طرف دوستان و آشنایان داشت و پدرم که به مأموریت نرفت، من را هر لحظه نگران‌تر می‌کرد. خاله همسرم با من تماس گرفت و وقتی متوجه شده بود من از جایی خبرندارم تلفن را قطع کرد، پدر شوهرم زنگ زد و گفت: می‌گویند روح‌الله مجروح شده است، با پدرم تماس گرفتم و پدرم من را مطمئن کرد که روح‌الله مجروح شده، و من خودم را راضی کردم که حتماً همسرم مجروح شده است، پدرم و برادرم به محل کارم آمدند و من را به خانه بردند و شلوغی دم در و دیدن چشمان گریان اقوام و بغض مادر که در بغل من ترکید و اشک‌های مادر که روح‌الله آسمان‌نشین شد، دانستم که همسرم شهید شده است.  @Refighe_Shahidam313
🕊 مفهوم در رفتار و عمل را در زندگی با درک کردم 💠 محسن حیدری شهدای_مدافع_حرم می گوید: شخصا معتقدم تا وقتی با شخصی که خالص باشد زندگی نکنی نمی فهمی مفهوم اخلاص یعنی چه؟ و من این مساله را با چشم ها ی خودم در زندگی مشترک با آقا محسن درک کردم . +وعجل_فرجهم http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
به روایت رفتار ایشان خیلی مورد پسند دوستان و آشنایان بود. از سه هیئت از جمله در بودند که با مدیریت وی اداره می‌شد و از شروع روز اول تا پایان برای استراحت معنایی نداشت و بیشتر وقت‌ها در (ع) با هم بودیم و همیشه حرف شهید این بود اگر می‌خواهیم مصیبت (ع) را درک کنیم نباید راحت‌طلبی را در زندگی برای خود اختیار کنیم. بیشتر وقت‌ها نذرهای هیئت را می‌برد در محله‌های فقیرنشین مشهد بین نیازمندان پخش می‌کرد. از کارهای خیر دیگری که انجام می‌دادند به صورت مخفی به افراد نیازمند کمک می‌کردند. @Refighe_Shahidam313
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
حضرت‌ فاطمه به‌حضرت‌علی‌فرمودن کہ: یآعلی‌من‌ازتوشرمنده‌ام که‌چیزی‌بخوآهم‌وتوتوآن تهیه‌آن‌رآندآشتہ‌بآ
🔰 ۲۴ دی ماه ۱۳۶۵ سالروز شهادت شهید محمد عبادیان ، مسئول واحد مهندسی رزمی و تدارکات لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) در عملیات کربلای پنج،منطقه شلمچه گرامی باد. گزیده ای از روایت خانم بهرامی، همسر شهید عبادیان؛ 🔹پدرم می گفت: محمدآقا اینقدر آقا و خوب است که اگر روزی سه بار کفش هایش را جفت کنی، کم است.  🔹برادر همسرم ۲۸ بهمن ۱۳۶۴ در جریان بمباران فاو در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسید. سالگرد ایشان با مراسم چهلم همسرم مصادف بود. 🔹در جهاد دانشگاهی دوره ای را گذراندم و مربی کودک شدم. زمانی که مشغول به کار شدم، مربی ۴۰۰ کودک از فرزندان شهدای «کربلای ۴ و ۵» بودم. آن بچه ها بزرگ و تعدادشان کم شد. بعد از آن مددکار بنیاد شهید بودم تا این سال ۱۳۷۸ به دلیل بیماری سختی که به سراغم آمد، بازنشسته شدم.  🔹خانم قدسیه بهرامی،همسر شهید عبادیان، در پنجم دی ماه ۱۳۹۹ دارفانی را وداع گفت. 📎هدیه به روح بلندشان صلوات جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🌺🌺🌺 میگویند فخر فروشی چیز خوبی نیست اما... هییسسس! پیش خودمان بماند😉 👇 من سالهاست فخر میفروشم با همی
💢 همسر شهید مدافع حرم: به خاطر شهادت همسرم گریه نمی کنم ولی به خاطر وضعیت حجاب جامعه ناراحتم و گریه می کنم ⭕️ همسر شهید خیزاب از شهدای مدافع حرم لشکر 14 امام حسین اصفهان (ع) در یادواره ی بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد شهرضا: آیا چادر سر کردن از اصابت گلوله به همسرم و یتیمی فرزندم سخت تر است؟ چرا بعضی از مردم رعایت نمی کنند؟ من به خاطر شهادت همسرم گریه نمی کنم ولی به خاطر وضعیت حجاب جامعه ناراحتم و گریه می کنم. بی حجابی نمک نشناسی مجاهدت های شهداست! جهت تعجیل در فرج آقا و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰❄️➰✌️❁═┅┄
دختری که همسر ۲ شهید است 🥺💔 ✨دختر مقاومت✨ آیه شحاده متولد فرودین ۱۳۸۰در لبنان است،او دختری ۲۲ ساله است که از او به عنوان همسر دوشهید یاد میشود🌸 دختری لبنانی این روزها به سبب داغ سنگینی که در دل دارد بین مردم شناخته می‌شود. او در کمتر از سه سال هر دو نامزدش را قبل از برگزاری جشن ازدواجشان، در سوریه تقدیم حضرت زهرا(س) کرد💍💔 ‌✨ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‌ ‌‌🌹💔 این نامه را لیلا فقط بخونه... 🦋تقدیم به تمام لیلاهای صبور سرزمینم که .....‌.. ‌‌ اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•