eitaa logo
🏡 خانه اهالی روایت انسان
25.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
377 ویدیو
31 فایل
🏡خانه اهالی روایت انسان روایتی بدون سانسور از هویت تاریخی انسان!✨ جایی برای تجربه‌ی ناب زندگی مؤمنانه... ادمین پاسخگو @revayate_ensan ⚠️تبلیغ و تبادل انجام نمی‌شود. هماهنگی برای دعوت‌ها و جلسات حضوری : @nakhaei_davat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 شب اول محرم و شب زیارتی اباعبدالله که باشه، باید حسینیه‌مون رو معطر کنیم به عطر نام اباعبدالله(ع) 🕰 ساعت ۲۱ تشریف بیارید تا زیارت عاشورا بخونیم و لحظاتی رو به یاد مصیبت‌های اهل بیت بگذرونیم. (سعی می‌کنیم جلسه کوتاه باشه تا دوستانی که می‌خوان در هیئات شرکت کنن هم به برنامه‌شون برسن.) 📌 آدرس مجازی برپایی خیمه امام حسین(ع): https://skyroom.online/ch/mrarasteh/hosseiniehmabna @Revayate_ensan_home
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
22.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا اباعبدالله إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ الی یومِ القیامة . . . 🆔️ @Revayate_ensan_home
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 "ماجرای حسین"؛ بازخوانی ۴۰ روزه از پشت صحنه عاشورا 🔹 📌 سفری ۴۰ روزه به متن ماجرایی که هنوز تمام نشده... ماجرا از یک دشت داغ شروع نمی‌شه. از یه سرزمین بی‌آب و علف یا یه ظهر خونین هم نه... ماجرا از مردم بی عمل از ترس یک حاکم، از بستن در یک خانه، از دعوت‌هایی که به خنجر ختم شد شروع می‌شه. 🔻 این ۴۰ روز، برمی‌گردیم به اصل ماجرا. نه فقط برای عزاداری، بلکه برای یادآوری. یادآوری اینکه حسین چرا رفت، مردم چرا نماندند، و ما امروز کجای این ماجرا ایستادیم؟ 🔰 ۴۰ روز، ۴۰ روایت. هر روز، تکه‌ای از پازلی که بدونش هیچ روضه‌ای کامل نیست. 📌 با ما باش در این مسیر. در خانهٔ روایت انسان، همه‌چیز از نو روایت می‌شود... (برگرفته از پادکست های ماجرای حسین از استاد نخعی) هر روز با دو قسمت ماجرا با ما همراه شوید 🆔️ @Revayate_ensan_home
📍۱. گریه کنید، اما کافی نیست... همه‌چیز برای یک لحظه تاریخی آماده بود. پیامبر به مسجد آمد، جمع زیادی از مردم حاضر بودند، و دو کودک خردسال – حسن و حسین – در آغوش او بودند. نه فقط یک سخنرانی، بلکه صحنه‌ای حساب‌شده و پر از معنا. ▪️پیامبر دست راستش را روی سر حسن گذاشت، و دست چپش را روی سر حسین. و بعد جمله‌ای گفت که مسجد را به سکوت کشاند: «این فرزندم کشته خواهد شد، در حالی که مردم تنها رهایش می‌کنند...» ▪️اشک‌ها جاری شد. صدای گریه و ناله بلند شد. ولی پیامبر، بر خلاف انتظار، تأییدی نکرد. با صورتی برافروخته گفت: «گریه می‌کنید، اما کمکش نمی‌کنید؟!» ▪️در همین جمله، خط تمایز مشخص شد. بین کسانی که برای حسین اشک می‌ریزند، و کسانی که در راهش قدم برمی‌دارند. بین دل‌سوزی، و همراهی واقعی. پیامبر این حرف‌ها را فقط برای مردم آن روز نگفت. برای ما هم گفت. ▪️ ما هم سال‌هاست روضه می‌رویم، اشک می‌ریزیم… اما اگر نپرسیم «حسینِ امروز کجاست؟» و «جای ما در این مسیر کجاست؟»، ممکن است فقط تماشاگر یک غم بزرگ باشیم، نه یاور آن حقیقت بزرگ. 🟠 پیامبر گفت: «من بین شما کتاب خدا و اهل‌بیتم را باقی گذاشتم…» و هشدار داد که محبتِ بدون مسئولیت، کافی نیست. ✊🏻 حالا نوبت ماست که تصمیم بگیریم: فقط اشک می‌ریزیم؟ یا یاریش می‌کنیم؟ ادامه دارد . . .
🏡 خانه اهالی روایت انسان
📍۱. گریه کنید، اما کافی نیست... همه‌چیز برای یک لحظه تاریخی آماده بود. پیامبر به مسجد آمد، جمع زیاد
🟣 کتاب خدا، حسین و آن‌هایی که پیامبر نمی‌شناسد… پیامبر در آخرین خطبه‌اش نگفت فقط قرآن را بگیرید. نگفت فقط دل‌تان با اهل‌بیت باشد. گفت: «کتاب خدا و عترتم؛ این دو از هم جدا نمی‌شوند، تا قیامت…» 📌 یعنی اگر جایی، از قرآن حرف زدند اما بوی حسین نیامد، یا نام حسین بردند، اما خبری از عدالت و حق‌طلبی نبود… بدان یکی از این دو «ثقل» کم شده. 🔻 پیامبر، بعد از این هشدار، صحنه‌ای از قیامت ترسیم کرد: مردمی که با چهره‌های خسته می‌آیند و می‌گویند: «یا رسول‌الله! ما از امت تو بودیم!» اما پیامبر می‌گوید: «نه. شما بعد از من با خاندانم دشمنی کردید…» 📌 این یعنی امت‌بودن، فقط به ادعا نیست. نه به گریه، نه به ظاهر، نه به شعار. ❗️امت، کسی‌ست که با قرآن و عترت، تا انتها بماند. و ما… آیا آماده‌ایم در قیامت، از آن‌هایی باشیم که پیامبر بگوید: "آری… تو از امت منی"؟ 🆔️ @Revayate_ensan_home
فصل اول، قسمت سوم: 🔴وقتی بیعت باطل، خط قرمز است بعد از مرگ معاویه، وقتش رسیده بود که حق و باطل مرز روشنی پیدا کنند. یزید، کسی نبود که حتی به ظواهر دین پایبند باشد. و حالا، والی مدینه، شبانه به امام حسین پیغام داد: «بیا، بیعت کن...» ▪️جلسه‌ای پشت درهای بسته. بدون حضور مردم. با تهدیدی پنهان در دل شب… و این‌جا بود که حسین ایستاد. بدون ترس. بدون تعارف. 🔻 گفت: «ما خاندان پیامبریم… و یزید، مردی فاسق، شراب‌خوار و قاتل است. مثل من، با مثل او بیعت نمی‌کند!» 📌 این جمله، فقط یک «نه» تاریخی نبود. یک قاعده بود: حق، نباید با باطل دست بدهد؛ حتی اگر تهدید پشت در باشد، حتی اگر شب باشد، حتی اگر جان در خطر باشد. ✊🏻 حسین، در تاریکی شب، برای همیشه خطی کشید: بیعت با ظلم، ممنوع است… هر جا، هر زمان، هر شکل. ❓حالا ما در زمانه خودمان با چه چیزهایی بیعت کرده‌ایم؟ ❓کدام دعوت‌های باطل را با سکوت، تأیید کرده‌ایم؟ ❓و اگر در دل شب به ما بگویند: بیعت کن، پاسخ‌مان چه خواهد بود؟ 🆔️ @Revayate_ensan_home
🏡 خانه اهالی روایت انسان
فصل اول، قسمت سوم: 🔴وقتی بیعت باطل، خط قرمز است بعد از مرگ معاویه، وقتش رسیده بود که حق و باطل مرز
فصل اول_قسمت چهارم 🔸️حجی که ناتمام ماند، تا تاریخ بیدار شود امام حسین، مدینه را ترک کرد. و به‌جای قبیله و پادگان، رفت به قلب دین: مکه. ▪️او می‌دانست حج، فقط یک مناسک عبادی نیست. یک رسانه‌ی جهانی‌ست. جایی برای رساندن حرف حق، پیش از آن‌که شمشیرها از نیام بیرون بیایند. پس شروع کرد به افشاگری. از ظلم گفت، از یزید گفت، از انحراف دین گفت. 📌 اما حجش نیمه‌تمام ماند… خبر آمد: مأموران یزید با لباس احرام، آمده‌اند برای یک ترور مخفیانه. همین‌جا، کنار کعبه… در حرم امن خدا. و امام، تصمیم گرفت برود. به‌سمت کوفه. به‌سمت کربلا. 🔻 حج را ناتمام گذاشت، اما حقیقت را کامل کرد. او به ما یاد داد: عبادت، اگر حق را حفظ نکند، پوسته ای بی روح است. و گاهی، باید از طواف خانه بگذری، تا دل‌ها را دور حقیقت بچرخانی. ❓ما امروز عبادت می‌کنیم... اما آیا ظلم را هم افشا می‌کنیم؟ ❓طواف می‌کنیم… اما آیا جرئت خروج از دایره مصلحت‌سنجی را داریم؟ ❓اگر راه کربلا از میان حج ما عبور کند، آیا از نیمه راه برمی‌گردیم یا ادامه می‌دهیم؟ 🆔️ @Revayate_ensan_home