eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر میخواهی محبوبِ خدا شوی گمنام باش برایِ خدا کار کن، اما نه برایِ معروفیت... 🕊🌹
🏴🕊 "روایتگرے حاج حسین کاجی" رفتم سر مزار رفقای شهیدم و فاتحه ای خوندم و برگشتم شب تو خواب رفقای شهیدم رو دیدم گفتن: فلانی خیلی دلمون برات سوخت گفتم: چرا جواب دادن: وقتی اومدی مزار ما فاتحه خوندی ما شهدا آماده بودیم هرچی از خدا میخوای برات واسطه بشیم ولی تو هیچی طلب نکردی و برگشتی خیلی دلمون برات سوخت... رفتین مزار شهدا حاجت هاتون رو بخواید برآورده میشه.. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰خلاصه ی کتاب پا برهنه در وادی مقدس ( زندگی و خاطرات شهید سید حمید میرافضلی ) 💠 قسمت شانزدهم ( ادامه قسمت قبل ) 🔷سيد حميد براي شهادت برنامه ريزي مي کرد. در همه ي عمليات ها مي توانستي او را ببيني. هر طور بود خودش را به عمليات مي رساند. يک بار توي کرخه با هم نشسته بوديم و او داشت حرف مي زد که ديدم منقلب شد. گفت: من هيچ آرزويي ندارم، فقط دلم مي خواهد يک گلوله مستقيم بيايد بخورد به قلبم و شهيد شوم. اين طوري از شرّ گناهانم راحت و شهيد مي شوم. بعد به من گفت: يعني مي شود من شهيد شوم!؟ مالك اشتر سپاه اسلام. سردار حاج قاسم سليماني فرمانده محبوب لشكر ۴۱ ثارالله نقل مي کند: تو جزيره ي مجنون توي يك سنگر نشسته بوديم. سيد حميد هم آنجا بود. داشتيم گردان هاي لشكر را براي عمليات هدايت مي کرديم. يک لحظه احساس کردم سيد حميد نيست! رفته بود بيرون. رفتنش خيلي طول کشيد، با خودم گفتم: نکند این آتش ادامه دارد ... با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 وجود سیدعلی‌اکبر ابوترابی برای آزادگان در اسارت یک نعمت بزرگ بود. گویی خدا او را فرستاده بود تا در دوران سخت اسارت، مراقب جسم و جان و روح آزادگان باشد.اگر حضور سید آزادگان نبود، اسرای ایرانی صدمات و لطمه‌های بزرگی از دشمن بعثی می‌خوردند. مرحوم ابوترابی با درایت، بزرگ‌منشی و اخلاصش با جان و دل از آزادگان مراقبت می‌کرد و معتقد بود یک اسیر ایرانی باید سالم به میهنش بازگردد. آن‌ها که مرحوم ابوترابی را دیده‌اند از تأثیر بزرگی او در زندگی‌شان می‌گویند و معتقدند آشنایی با سید آزادگان بزرگ‌ترین توفیق و لطف زندگی‌شان بوده است. درکتاب «حجت اسلام» به روایت آزاده محمدرضا شایق به نقل از جواد محمد‌پور آمده است: توی اردوگاه موصل1، چند نفری بودند که با انقلاب دشمنی می‌کردند. یک‌بار حاج‌آقا بهم گفت: «برو به فلانی بگو بیاد، می‌خوام باهاش حرف بزنم». تعجب کردم، گفتم: «او که سردستة منافقینه». گفت: «صداش کنید». رفتم و موضوع را بهش گفتم. خندید و گفت: «من با ابوترابی کاری ندارم». برگشتم، گفتم: «حاج‌آقا، قبری که شما براش فاتحه می‌خونید، مرده نداره». حاج‌آقا گفت: «برو بگو اگر تو نیایی، من می‌آم». رفتم. این بار گفت: «به ابوترابی بگو، اگر بیای، پات را می‌شکنم». دوباره برگشتم و پیغامش را به حاج‌آقا دادم. گفت: «باشه، خودم می‌رم» هرچه کردم نرود، نشد. ترسیدم اتفاقی بیافتد. با چند تا از بچه‌ها رفتیم دنبالش. تا حاجی را دید، از جا پرید. مرتب از ایشان عذرخواهی می‌کرد. بعد هم گفت: «من چیزی ندارم که از شما پذیرایی کنم. ولی کاری می‌کنم دلتون شاد بشه». آخر سر هم رو به رفقایش کرد و شعارهای تندی علیه سران منافقین داد.
3.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍شهید محمدرضا کاظمی زاده در کلام سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی ؛ 🔸ما افتخار می کنیم به شهید محمدرضا کاظمی آن عارف شب زنده داری که دعا و مناجات و تعقیبات او دلها را می سوزاند. 💢مزار مطهر شهید محمدرضا کاظمی در جوار مضجع شهید حاج قاسم سلیمانی گلزار شهدای کرمان... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍بخشش در سیره شهید سید روح الله عجمیان.... 🔹شهید عجمیان یه لباس رزمی رو خیلی دوست داشت یه روز به من گفتند: بریم باهم بخریم. 🔸توی مسیر داشتیم می رفتیم برای خرید اون لباس یه دفعه گفتند: استاد نگه دار... 🔹من ترمز کردم سریع پیاده شدند دیدم به سرعت به سمت خانمی رفتند که داشت جا نوشابه ها رو جمع می کرد. 🔸شهید عزیز پولی رو که برای تهیه لباس مهیا کرده بود به اون خانم دادند وقتی برگشت من بغض کردم با انگشت اشکامو پاک کردن و گفتند: استاد این واجب‌تر بود. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
💠تذکر به خادم روضه بعد از عزاداری، سفره را انداختند. یکی از خادمین نان‌ها را روی سفره می‌انداخت. جلو رفت و آهسته به او گفت:«این سفره، نان و میهمان، حرمت دارند؛ اگر نمی‌توانی خم شوی و نان‌ها را روی سفره بگذاری، کار را به دیگری واگذار کن.» 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi