eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
همه‌ی مسیرهای منتهی به عراق بوی شما میده
بوی شما به راحتی در مهران و شلمچه استشمام میشه
عجب نگاه ملکوتی و راهبردی داشته آسید مرتضی...
‌گـرگ‌هـٰآ‌خـوب‌بدآننـد‌در‌این‌اِیـل‌غریـب گـر‌پِـدر‌رفـت‌تفـنگ‌پدرۍ‌هست‌هـنوز🖐🏻..!' 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوش جان فرمانده ... سردار حاج عبدالعلی عمرانی اولین فرمانده لشکر ۲۵ کربلا درحال صرف غذا در ظرف مشترک با رزمندگانش (از سمت چپ نفر دوم) فرماندهان نظامی ارتش‌های دنیا بدانند فرماندهان ما اینگونه بودند، بی‌هیچ تعلق و منیّتی ، ساده و بی‌آلایش ... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
مملکتم برایم هزینه های زیادی کرده و حالا ناموس هموطنانم در اهواز و آبادان و خرمشهر در معرض تهدید عراقی هاست. در چنین شرایطی من نمی توانم فقط به خودم و خانواده ام فکر کنم. همه اعضای مملکت ما یک خانواده ایم و باید به همگی مان فکر کنیم. کاری که می خواهم بکنم در حکم وظیفه من است و شما فقط مواظب زن و فرزندم باشید. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
🔴رهبر معظم انقلاب: نه فقط سازمان سپاه جذاب است، که آدمها و افرادش هم برای هر دل سالمی جذاب است. 🔹سردار بلند مرتبه‌اش مثل شهید سلیمانی یک جور، جوان فداکارش مثل شهید حججی یک جور، پاسدار بی‌پیرایه و دلاوری مثل ابراهیم هادی یک جور، اینها همه جذاب است. هر کدام از اینها یک الگویند، یک الگوی تمام‌نشدنی. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
رئیسعلی دلواری، مردی که عزت ایران را به آب و نان نفروخت 🌹رئیسعلی ۷ سال تمام در برابر اشغالگران انگلیسی در بوشهر جنگید و اجازه نداد جنوب ایران در جنگ جهانی اول، به اشغال انگلستان درآید. ضربات او بر انگلیسی ها چنان سهمگین بود که با یاران ۷۰۰ نفره اش در یک ده، توانست در یک حمله ۵۰۰۰ تن از نیروهای انگلیسی را قلع و قمع کند و انگلیسی ها مجبور بودند برای مبارزه با او نیروهای خود از عراق و هند را به بوشهر اعزام کنند. 🌹انگلیسی‌ها ۴۰ هزار پوند به او برای دست کشیدن از مقاومت پیشنهاد کردند و رئیسعلی در پاسخ می‌گوید: چگونه می توانم بی‌طرفی اختیار کنم در حالی که استقلال ایران در معرض خطر جدی قرار گرفته است. "شهید رئیسعلی دلواری" 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠موکب به موکب نور💠 🔳فرشِ سیاهِ جاده، نقشِ ردِّپا داشت آئینه‌ی روحی ترک خورده جلا داشت این خاک، خاک پاک، عطری آشنا داشت انگار بویِ تربتِ مُهر مرا داشت راه نجف تا کربلا آغاز می‌شد بال کبوترها یکایک باز می شد چشمان دنیا محو این پرواز می شد این کوچ، یک مقصد به نام "کربلا" داشت حسِّ خوشی دارد پیاده راه رفتن مانند سربازِ سپاهِ شاه رفتن شب از مسیر آسمان تا ماه رفتن شب..، جاده..، خیلی عابر سر به هوا داشت این عشق، مجنون را به لیلا می‌رساند شاه و گدا را پای سفره می‌نشاند آهن‌دلی را تا حریمش می‌کشاند انگار که شش‌گوشه‌اش آهن‌رُبا داشت موکب به موکب ناله‌ی جانکاه خوب است با سینه‌زن‌هایش شَوی همراه..، خوب است آن‌قَدر طعم روضه، بین راه خوب است زائر همیشه قَدر آهی، اشتها داشت هر موکبی که پابرهنه می‌رسیدم بانگ هَلابیکُم هَلابیکُم شنیدم طعم خوش چای عراقی را چشیدم آن استکان‌هایی که طعم باده را داشت ما آیه‌های روشن فتح المبینیم فرزند خاکی امیرالمؤمنینم ما سینه‌زن‌های یل ام البنینیم آن کوه که هر صخره را بر سجده وا داشت بی دغدغه..، بی دردسر..، ساده..، همیشه با گریه کارم راه افتاده همیشه زهرا هر آنچه خواستم، داده همیشه مادر هوای کودکش را هر کجا داشت موکب به موکب با برادر‌های دینی با همسفرهای شریف اربعینی تا صبح، گرمِ گفتگو و شب نشینی الحقُّ وَ الاِنصاف هر لحظه صفا داشت اینجا کسی جز اشک دارایی ندارد نام و نشان‌ها نیز کارایی ندارد در عشق‌بازی مُدَّعی جایی ندارد در راه می‌مانَد کسی که ادعا داشت شب‌گریه‌ها بغض‌ِ گلو را حفظ می‌کرد با یار، حالِ گفتگو را حفظ می‌کرد این آبله‌ها آبرو را حفظ می‌کرد هر سربلندی در کفِ پا، زخم‌ها داشت یاد رقیه راهِ ناهموار رفتم در نیمه‌شب..، با زخمِ پا..، دشوار رفتم با رختِ پاره در دل انظار رفتم امّا مگر این راه، چشمی بی حیا داشت!؟ این‌ روزها از درد می‌بارم دوباره از هجر تو گریه شده کارم دوباره قصد گریز روضه را دارم دوباره می‌گویم از ذبحی که خیلی ماجرا داشت با قامتی خم، خانمی از حال می‌رفت تا سمت جسمی درهم و پامال می‌رفت آن روضه‌خوانی که تهِ گودال می‌رفت روی سر خود چادر خیرالنسا داشت اهل قُریٰ بال و پرش را جمع کردند با چه مشقَّت پیکرش را جمع کردند انگشت بی انگشترش را جمع کردند شکرخدا که روستاشان بوریا داشت 🔹بردیا محمدی 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi