eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
✅وقتی پدرش زنگ زد و حال حامد رو پرسید امیر گفت : حال حامد حال اون موقع ی حضرت عباسِ که از اسب زمین افتاد ... ✅چشم هاشو از دست داده ، یک دستش از مچ و دست دیگرش از آرنج قطع شده و اون چهل و پنج ترکشی که به سرش خورده کار اون عمود آهنین رو کرده .. حال حامد حال اون عاشقی است که شبیه معشوقش شده باشه .. معشوق خواسته عاشقش رو شبیه خودش بکنه .. انگار که از روی مقتل شرح شهادت حضرت عباس رو بخونی ✅دفترچه‌ای که مال حامد بود رو به امیر دادن،روی یکی از برگه‌هاش عکس رزمنده‌ای‌نقاشی شده بود که روی زمین افتاده بود با دست‌های قلم شده و سر تا پا زخمی. @Revayate_ravi
✅اون رو از بیمارستان لاذقیه با هواپیما به بیمارستانی در تهران انتقال دادند .. ✅وقتی دوستانش می آمدند تا به مادرش دلداری بدهند مادرش میگفت : دعا کنید خدا این قربانی را از ما بپذیرد .. ✅و بالاخره حامد جوانی در ۷تیرماه ۱۳۹۴ در بیمارستان تهران به شهادت رسید ! ✅وقتی خبر شهادتش را مادرش شنید نشست روی زمین کنار شوهرش ، که از بی تابی داشت هلاک میشد و صدای ناله اش بلند شده بود اما مادرش یاد قولی افتاد که به حامد داده بود که *[ نگذارد هیچکس اشک او را ببیند ] ✅او را در گلزار شهدای تبریز در کنار شهید محمودرضا بیضایی دفن کردند. @Revayate_ravi
✅چند ماه بعد دقیقا روز تولد حامد خانواده شهید حامد جوانی مشرف به دیدار حضرت آقا شدند ... ✅دوستان حامد برایش در گلزار شهدای تبریز تولد گرفتند ولی خانواده ی او به خاطر دیدار با حضرت آقا نتوانستند شرکت کنند ... ✅خانواده اش وقتی حضرت آقا را دیدن برادرش امیر رفت جلو و گفت آقا دعا کنید من هم مثل حامد شهید شوم .. ✅آقا سر امیر را دست کشید و گفت : اگر همه ی شما بخواهید شهید شوید پس چه کسی بماند و از انقلاب و کشور دفاع کند ... ✅ظاهرا کسی به حضرت آقا خبر داد که امروز تولد حامد است ولی خانواده ی شهید به دلیل این دیدار نتوانستند در آن مراسم شرکت کنند و حضرت آقا وقتی این خبر را شنیدند ناراحت شدند ... ✅پدر حامد رفت جلو و گفت : ده تای مثل حامد فدای یک تار موی شما .. حامد را دادم که خم به ابروی شما نیفتد .. فدای سرتان که به مراسم امروز نرسیدیم .. @Revayate_ravi
روحش شــــــاد و یادش گرامی بــــــــاد💔
در شفاعت ، شهدا دست درازی دارند عکسشان را بنگر، چهره ی نازی دارند مابه یادآوری خاطره ها محتاجیم ورنه آنان به من و تو چه نیازی دارند َ @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻فرمانده‌ای که از شلوغی مراسم تشییعش می‌ترسید ... 🔅 یک روز بعد از پایان عملیات ۸ تویوتا را روشن کرد و به سمت آبادان حرکت کردیم. حالش آشفته بود تا به حال اینگونه او را ندیده‌ بودم، یک به یک شهدا را یاد می‌کرد و برایشان گریه می‌کرد، گفتم حالا چرا اینقدر ناراحتی گفت: «بیشتر برای زمان بعداز شهادتم ناراحتم» 🔅 متوجه حرفش نشدم با تعجب گفتم: بعداز شهادت که ناراحتی نداره ! گفت: « برای ما داره از آنجایی که من فرمانده بودم، مردم و مسئولین مرا می‌شناسند. ناراحتم و می‌ترسم از آن روزی که وقتی شهید بشوم، تشییع جنازه‌ام شلوغ شود، مسئولین بیایند، برایم تبلیغات ڪنند. کل استان اعلامیه پخش کنند. این است که برای بعداز شهـادتم هم ناراحتم ، من خودم را شرمنده شهدایی که واقعاً زحمت کشیدند و نامی از آنها نیست می‌دانم. 🔅 با این اعتقادی که داشت، خدا به او عنایت کرد و بعد از شهادتش، مفقود ماند و تشییع نشد. مدتها از زمان شهادتش گذشت تا اینکه در سال ۱۳۷۴بهمراه هفتاد و چند تن از شهدای مازندران تشییع شد. ✍ راوی: همرزم شهید 🌷 ۲۵کربلا @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠نامحرم 🔹من با احمد ، هم دوره و هم پرواز بودم . از سال ۱۳۵۳ در مرڪز پياده شيراز . دوره هاى مقدماتى و عالى را طى مےڪرديم و در همان روز ها ڪه در خدمت ايشان بودم ، مسائل عقيدتى را رعايت مےڪرد. 🔸از نماز و روزه و فلسفہ دين ، خيلى حرف مےزديم. در همان مرڪز ، گرو هان ديگرى متشڪل از خانم ها ، آموزش نظامى مےديدند . احمد توصيه مےڪرد بہ آنها نزديڪ نشويم . آن موقع ، حجاب خانم ها رعايت نمےشد و يگان ها هم در ڪنار هم خدمت مےڪردند و آموزش مى ديدند . 🔹احمد به ما مى گفت : «ممڪن است در اين دنيا ، جواب ڪار ثوابى را ڪه مےڪنيد ، عايدتان نشود ولى بالاخره روزى بايد جواب ڪارش را پس بدهيد و يا پاداش ڪار خيرتان را بگيريد . آن روز ، جواب دادن خيلى سخت است .» @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: کاری که انجام میدهید حتی نایستید که کسی بگوید خسته نباشید. از همان در پشتی بیرون بروید، چون اگر تشکر کنند تو دیگر اجرت را گرفته ای و چیزی برای آن دنیایت باقی نمیماند.... @Revayate_ravi
. ..توصیه میڪنم ـ جوان ها اگر بخواهند از دستِ شیطان راحت شوند ـ {عشق بھ شهادت} را در وجودِ ـ خود زندھ نگه دارند . . . خُدایا بسیار عاشقَم ڪُـن :) ما دادیم که شهادت زیباست @Revayate_ravi