#شهید_حسینعلی_مهرزادی ❤️🏴متولد ۱۳۳۰ ، اهل بهشهر ❤️🏴مادرش می‌گوید بعد از تولد #حسینعلی خداوند درهای رحمتش رو برومون باز کرد. #حسینعلی از ۶ سالگی نور قرآن و معرفت بر دلش تابید. ❤️🏴هوش و استعداد زیادی داشت. تو مراسم مذهبی و فرهنگی مساجد بهشهر ، زمینه پرورش فکری و روحی خودش رو فراهم کرد. ❤️🏴موفق شد سال ۵۲ ، تو رشته ریاضی دیپلم بگیره.کنکور رشته‌ی تجربی امتحان داد و رشته‌ی پزشکی بورسیه ارتش قبول شد ولی نرفت و به خدمت سربازی رفت. ❤️🏴 #حسینعلی مهرزادی سال ۵۴ با فاطمه اسماعیل زاده ازدواج کرد. @Revayate_ravi

❤️🏴#فاطمه اسماعیل زاده اینگونه می‌گوید: پسر عمویی داشتم که دائما از هم‌کلاسی‌اش به اسم حسین مهرزادی حرف می‌زد و می‌گفت: او مخ ریاضی است. بعدها #حسینعلی با برادرم دوست شد و کم‌کم پایش به منزل ما باز شد. ❤️🏴 هر وقت اشکال ریاضی داشتم از طریق برادرم از #حسینعلی کمک می‌گرفتم. ❤️🏴 وقار و پاکی‌اش توجه‌ام را جلب کرد.خیلی با شرم و حیا بود. تا اینکه بالاخره خواستگاری ..‌‌‌.. و عقد کردیم. ❤️🏴کانون گرم خانواده #حسینعلی با سه فرزند گرم‌تر شد. فائقه (۱۳۵۷) ، فائزه (۱۳۶۱) ، محمدحسین(۱۳۶۲) که به ترتیب هنگام شهادت پدر هفت‌ساله ، سه ساله ، ۲۶ ماهه بودند. ❤️🏴 #حسینعلی با #فاطمه زندگی مشترک خود را در روستای اطرب آغاز کردند. ##حسینعلی معلم روستای اطرب بود. @Revayate_ravi

❤️🏴 #حسینعلی مدام در مبارزات قبل از انقلاب شرکت می‌کرد ، در پخش اعلامیه‌ها و شرکت در جلسات سیاسی ❤️🏴آبان سال ۵۶ ، #مصطفی_خمینی در نجف به شهادت رسید. #حسینعلی به همسرش گفت: ما امسال عید ندارم و سر سفره‌ی عید فقط نان خشک و خرما گذاشت. ❤️🏴 بعد از انقلاب با شعله‌ور شدن فتنه گروهک‌ها در گنبد ، #حسینعلی به عنوان فرمانده‌ی گروه عملیاتی ، پاک‌سازی شهر را به عهده گرفت. ❤️🏴با اینکه در گنبد بود ولی رزمندگان را در جبهه فراموش نمی‌کرد. در گرمای تابستان هیچ وسیله خنک کننده در اتاقش نبود و وقتی از او سوال میشد ، می‌گفت:حالا که توفیق ندارم در خط مقدم باشم لااقل با تحمل گرما یاد رنج رزمندگان در جبهه بیفتم. ❤️🏴 #حسینعلی تا زمانی که در گنبد بود محافظ نداشت و همیشه می‌گفت: محافظ من خداست. @Revayate_ravi

ادامه دارد.....

🎥 هر کوچه یک حسینیه... 🎙مداحی مهدی سلحشور در یکی از محله‌های قم 🔹پاسخ مادر شهیدان خلیل و عبدالجلیل و مفقودالاثر منصور کارکوب‌زاده به طلب دعا برای شهادت مهدی سلحشور/ آقا تنهاست... @Revayate_ravi

کتاب شبیهِ مریم 🔺رمان تاریخی «شبیه مریم» روایتی از زندگی پرفراز و نشیب خادمه حضرت زهرا(س) به قلم اکرم صادقی 🔹 بانو فضّه زنی از دیار نوبه(آفریقایی)، خادمه حضرت فاطمه(س) یکی از زنان عالم و پرهیزکار اسلام و از راویان حدیث حضرت زهرا سلام الله علیهاست. از ویژگی‌های انحصاری ایشان این است که بیست سال پایان عمر مبارکشان، تمام گفت‌وگوهای معمول و روزانه زندگی‌اش صرفاً با آیات قرآن بود. 💯 «شبیه مریم» رمانی است از زندگی این بانوی با تقوا و خطیب توانا که طبابت و علم کیمیا می‌دانست و سعادت همجواری با خاندان اهل بیت علیهم‌السلام و بهره‌گیری از آن دریای معرفت نصیبش شد. ۲۵۲ صفحه| ۳۶۰۰۰ تومان قیمت با ۱۵ درصد تخفیف: ۳۰۶۰۰ تومان کاری از انتشارات مسجد مقدس جمکران خرید از طریق ایتا👇 @milad_m25 @Revayate_ravi

🏴🦋 #حسینعلی به کردستان منتقل شد ولی مادرش مخالف بود. به او گفت: بچه داری نرو. #حسینعلی پاسخ داد: اگر قرار باشه من فقط بخورم و بخوابم و کنار زن‌و‌بچه‌ام لذت ببرم ، چه لزومی داشت انقلاب کنیم؟؟؟ 🏴🦋 #حسینعلی تو عملیات والفجر ۸ به شدت مجروح شیمیایی شد. وقتی برگشت در اثر بمباران شیمیایی صورتش ورم کرده بود #فاطمه وقتی #حسینعلی رو دید ، گفت: شبیه چهل ساله‌ها شدی!! 🏴🦋#حسینعلی گفت:الان یک ماه است حمام نرفتم. سرفه‌های خشک می‌کرد و ریه‌هایش پر از چرک و عفونت بود. #فاطمه می‌گفت: اگر #شهید هم نمی‌شد با آن مجروحیت شیمیایی بیش از شش ماه دوام نمی‌آورد. 🏴🦋 #حسینعلی آخرین باری که می‌خواست برود ، صبح زود از خواب بیدار شد ، بچه‌ها خواب بودن ، با خوشحالی گفت: خواب دیدم امام حسین(ع) و یارانش روبروی من هستن. من ناراحتم و گردنم رو کج کردم که چرا در جمع اونها نیستم؟؟ امام به من اشاره کرد و فرمود:تو هم باید در جمع ما باشی. 🏴🦋و بالاخره #حسینعلی در ۲۲ اسفند ۶۴ ، شب شهادت #امام_هادی ، د جاده فاو _ ام القصر به آرزوی دیرینش رسید و به دوستان شهیدش پیوست. 🏴🦋 وقتی خبر شهادت #حسینعلی رو به مادرش دادن ، اول شوکه شد ولی بعد وضو گرفت و دو رکعت نماز شکر خوند. وقتی تابوتش رو آوردن به ریش و صورتش دست کشید و گفت: پسرم شهادتت مبارک!! @Revayate_ravi

🏴🦋 #حسینعلی روی حجاب بسیار تاکید داشت. با آنکه دخترش فائقه کم سن و سال بود ، اما #حسینعلی به همسرش گفته بودبرای او چادری بدوزد و هیچ وقت او را بدون چادر بیرون نبرد. 🏴🦋 آقای احمد توکلی در مورد #حسینعلی می‌گفت:قدرت سازماندهی خوبی داشت. اعتماد به نفس او مثال زدنی بود مقاوم شجاع و صریح الهجه بود. می توانست حرفش را بیان کند و این صراحت لهجه در آن زمان خیلی ارزش داشت. 🏴🦋در قسمتی از وصیت نامه‌اش خطاب به همسرش می‌گوید: می دانم که در تمام مراحل زندگیم هم رزم من بودی و حتی یک بار هم از رفتن من به جبهه ممانعت نکردی. مقلد و یار امام و روحانیت متعهد باش. از تشویق دیگران مغرور و از تکذیب آن‌ها دلگیر نشو. @Revayate_ravi