❤️ #سلام_مولای_مهربانم
🍃پـاڪ نگـهشـان دار،
#چشـمهـایـت را مےگـویم؛
این چشـم ها،
فـرش زیـر پـاے #مهدے اسـت؛
#پـاڪ نگهـشان دار..!🍃
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
@Revayate_ravi
گفتم: دارم از استرس میمیرم😞 گفت: یہ ذڪر بهت میگم هر بار گیر ڪردی بگو، من خیلی قبولش دارم: گرهیڪار ِمنم همین باز ڪرد💔 (آخہ خودشم بہ سختـی اجازهی خروج گرفت) گفتم: باشہ داداش بگو، گفت: تسبیح داری؟ گفتم: آره، گفت: بگو "الهی بالرقیہ سلام الله علیها"...
حتمـا سہ سـالہی ارباب نظر میڪنہ، منتظرتم و قطع ڪردم
چشممو بستم شروع ڪردم:
الهی بالرقیہ سلاماللهعلیها
الهی بالرقیہ سلاماللهعلیها...✨
۱۰تا نگفتم ڪہ یهو گفتن: این پنج نفـر آخرین لیستہ، بقیہاش فـردا‼️، توجہ نڪردم همینجور ذڪر میگفتم ڪہ یهو اسمم رو خوندن، بغضم ترڪید با گریہ رفتم سمت خونہ حاضرشم، وقتی حسین رو دیدم گفتم: درستشد😭، اشڪ تو چشمش حلقہ زد و گفت: "الهی بالرقیہ سلام الله علیها"...
#شهید مدافع حرم
#شهیدسحسین_معزغلامی🕊
@Revayate_ravi
#خاطرات_شهدا
🔻 دکتر بعد از این که تیر خورد و عملش کردند دیگر نمیتوانست خط برود.
سربازی به نام عسگری او را با ماشین ستاد میآورد.
عسگری همیشه در آن جاده های پر از چاله با سرعت ۱۷۰ میرفت.
بالاخره همین سرعت زیاد کار دستش داد و یکبار تصادف کرد
و ماشین را درب و داغان کرد
و به همین دلیل سه روز فراری بود.
بچه ها که بخاطر تذکرهای پی در پی به او برای سرعت زیادش عصبانی بودند بالاخره او را پیدا کردند و کشان کشان پیش دکتر آوردند.
حسابی ترسیده بود دکتر تا او را دید گفت خودت طوری نشدی عزیز؟!
او که انتظار هر عکس العملی جز احوالپرسی را داشت جواب داد نه؛ طوریم نشده.
دکتر به او گفت پس ببر ماشین را تعمیر کنند دیگه هم تند نرو لطفاً !
این اوج عصبانیت و خشم او بود !....
#شهیددکتر_چمران
📕 ستارگان خاکی🌷
@Revayate_ravi
♦️خـواستـگارےبـاچشـمهـایآبے♦️
♦️♦️گلـستــان یـازدهــم♦️♦️
🔲 خـاطــرات هـمســر سـردار شـهیــد #علــیچـیـتسـازیــان
🔲 از شنبه در کانال انجمن راویان
@Revayate_ravi
حاجاسماعيلدولابی :
در هر شبانه روز لااقل یک
سجده طولانی داشته باشید.
تربت امامحسین{ع}
و زیاد سجدهکردن وسجده طولانی
اخلاق را خیلی خوب عوض میکند ؛
حضور قلب را هم زیاد می کند :)♥️🔓
~📚مصباح الهدی.ص273~
@Revayate_ravi