eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 قسمتی از وصیتنامه بسیار زیبای شهیدشهید والامقام محمود فخار❤️❤️ هدیه به روح شهید صلوات💞 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ 🔔 فرصت محدود ✅ آیت الله فاطمی نیا: تا فرصت تمام نشده از باقیمانده این ماه مبارک استفاده کنید. قرآن بخوانید، سوره توحید را همه حفظ هستند مدام بخوانید که هر آیه یک ختم قرآن است. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
🌀فــرنگیـــس،زن قهـرمان ایـرانے🌀 📚 قسمت‌:سوم 💠 یکی از آشنایان آمد و گفت:عراق قصر شیرین رو گرفته و به سمت شمامیاد ، خودتون رو به جای اَمن برسونید یه تعداد از مَردهای روستا با ماشین🚌 رفتن برای کمک که ماشینشون قبل از رسیدن بمباران💥 شد و همه به رسیدن. 💠بقیه اهالی روستا گفتن اگر ما رو هم بکشن باید جنازه‌ها رو برگردونیم برای ما ننگ هست که جنازه‌هامون روی زمین بمونه و دشمن بهمون بخنده هر طوری بود جنازه‌ها رو برگردوندند. 💠غسال‌خونه نداشتیم جنازه‌ها رو کنار رودخونه بردیم تا غسل کنیم...که دوباره هواپیماهاشون اومدن و بمباران 💥کردن...رفتیم پناه گرفتیم وقتی رفتن سریع اومدیم تا اونها رو کفن کنیم ولی دوباره اومدن و بمباران💥 کردن...و این داستان تا کندن قبر و دفنشون ادامه داشت ، حتی به ما فرصت دفن مردگانمون رو هم نمی‌دادن. 💠با پدر‌و‌مادر و اهالی روستا به کوه چغالوند پناه بددیم ، بعضی‌ها حتی کفش👟 هم به پا نداشتن. 💠توی گیلانغرب زن‌ها با روسری‌هاشون جلوی عراقی‌ها رو گرفتن روسری‌هاشون رو پُر از خاک کردن و جلوی مسیر رودخونه رو گرفتن تا آب💧 به سمت عراقی‌ها بره ، زمینشون گِل‌آلود شد و تانک‌هاشون تو گِل فرورفتن و نتونستن گیلانغرب رو بگیرن.
💠اهالی روستا که در کوه پناه گرفته بودند ، همه گرسنه بودند. من و پدرم رفتیم روستا تا کمی آذوقه بیاوریم. روستا مثل گورستان شده بود ، روی دیوارهایش دَست می‌کشیدم و می‌گفتم: شما را پَس می‌گیریم نمی‌گذاریم خانه‌ی ما دَست عراقی‌ها بیفتد. 💠وسیله‌ها رو گرفتیم که برگردیم ، هر دو خشکمان زد. دو سرباز 👮‍♂عراقی در کنار چشمه ایستاده بودند ولی پُشت به ما بودند با خودم گفتم: مرد باش!!! تبر⛏ را دو دستی گرفتم و با....... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خواب دیدم محمد بالا سر مزار نشسته و با گل های پرپر در حال درست کردن بیضی مانندی به دور اسم شهید جهان آراست.. وقتی از خواب بیدار شدم از دخترم سراغ محمدرضا رو گرفتم، که بالاخره یه فیلمی دقیقا به همون شکل خوابم، محمدرضا بالا سر شهید جهان آرا نشسته داره دور اسم شهید جهان آرا رو با درست میکنه... و جالب تر این که در فیلم مکالمه ای به این مضمون بین محمدرضا و دخترم رد و بدل میشه: : دعا کن شهید بشم : چه خودشم تحویل میگیره حالا کجا میشی!؟ : دمشق : اونوقت دمشق کجا میره؟ : حلب... این مکالمه برای دوسال قبل از ... 🌷 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 یادبود | 🔻تو به ما یاد دادی جنگ فقط سرباز نمی‌خواهد سلاح فقط تنفگ نیست و عشق مرگـ ندارد ... اهل قلم سید مرتضی آوینی🌷 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
چرا‌خـٰانم‌ها‌شـھید‌نمیشن!؟ -چون‌بہ‌شھـٰادت‌احتیـٰاج‌ندارند،آن‌آقـٰایون‌ هستند‌کہ‌بـٰاید‌شھید‌بشن‌تـٰابہ‌سعادت‌برسند! خانم‌هایڪ‌تحمل‌بکننددرخانہ‌، اجریڪ‌شھیدرابہ‌آن‌هـٰامی‌دهند . . دیگہ‌نمی‌خواد‌کار‌زیادۍکنند‌ خانم‌هـٰا‌واقعا‌امکانات‌معنوۍشـٰان‌بالآست‌‌، فقط‌بـٰاید‌بدانندکه‌ڪجا‌باید‌چہ‌کارکنند...! 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میوه وقتی می‌رسد باغبان باید آن را بچیند.. - عازم بیروت شد تا را ببیند. ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشت. شخص همراهش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. - سکوت شد. یکی گفت: «حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نروید.» حاج‌قاسم با لبخند گفت: «می‌ترسید شهید بشوم؟» باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد: - شهادت که افتخار است، رفتن شما برای ما فاجعه‌ است! - حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم. و... - حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌‌ شمرده گفت: «میوه وقتی می‌رسد باغبان باید آن را بچیند، میوه‌ی رسیده اگر روی درخت بماند، پوسیده می‌شود و خودش می‌‌افتد.» بعد نگاهش را بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد و گفت: «اینم رسیده‌ است، اینم رسیده‌ است...» ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد. ساعت دو صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید. راوی: یکی از مسئولان یگان فاطمیون 📚 از کتاب ؛ جستاری در خاطرات دوستان و هم‌رزمان حاج قاسم ❤️ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi