شهید علی چیت سازیان
دستش خالی بود!!
پرسیدم:
«ساعتت کو؟»
.
خیلی بی تفاوت گفت:
«یکی ازبچه ها ازش خوشش اومد،
گرفت نگاهش کنه گفتم ماله خودت..
.
حرصم گرفت..!.
گفتم:
«علی اون کادوی سر عقد مون بود!
تبرک مکه بود! بنده خدا بابا.. با چه ذوق
و شوقی برای دامادش گرفته بود..،
رادوی اصل بود...»
.
سَری تکان داد و گفت:
«اینقد از این ساعت ها باشه
و ما نباشیم..
تاتوانی دلی به دست آور .
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
️️️️
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
-
گاهۍازنردبانبالامۍرویمتادستانخدارابگیریم..
غافلازاینڪهخداهمانپایینایستادهو
نردبانراگرفتهاستتانیفتیم(:
#الرحمانالرحیم:)
🔴 خیلی ها زود این سخن مهم رهبر معظم انقلاب را فراموش کردند حتی آن کسانی که خود را ولایتمدار می دانستند!
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
▫️توصیههایی به دانشجویان
• پرهیز از انفعال و نااُمیدی به وسیله تقوا و مراقبت دائمی
۱۴۰۱/۲/۶
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
کار هر روز یک فرمانده لشکر!!
داشت محوطه رو آب و جارو می کرد. به زحمت جارو رو ازش گرفتم. ناراحت شد و گفت: اجازه بده خودم جارو کنم، اینجوری بدی های درونم هم جارو می شه. کار هر روز صبحش بود، کار هر روز یک فرمانده لشکر....
شهید محمد ابراهیم همت🕊🌷
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
#خاطرات_شهدا
🌹شهید_روحالله_کافیزاده
اوایل سال ۸۸ آقا روح الله مرخصی گرفته بود. نزدیک ظهر یکی از همکارانش بهش زنگ زد و گفت میخوان به دیدن شهید موسی جمشیدیان برن. آقا موسی و همسرش به جای مراسم عروسی به مکه رفته بودن، با هم هماهنگ و سوار ماشین شدن و رفتن…از منازل مسکونی سپاه که راه افتادند نرسیده به فلکه دانشگاه آزاد نجف آباد ماشینشون چپ کرده بود. آقا روح الله و همکارشون از ماشین پرت شده بودند بیرون. آقا روح الله بدجور زخمی و داغون شده بود… پوست سرش کنده شده بود، گوشش کنده شده بود. ابروش پاره شده بود. بدنش سیاه و داغون شده بود..
وقتی که تو بیمارستان به هوش اومد گفت:
« که من نزدیک ماشین افتاده بودم و بنزین ماشین هم داشت میریخت. یه نفر اومد زد سر شونم بهم گفت پاشو پاشو الان ماشین آتیش میگیره. پاشو حالا حالاها باهات کار داریم. »❗️
بعدا که از همکارها پرسیدم گفتن ما کسی رو ندیدیم. اینکه اون شخصی که اقا روح الله رو صدا کرده کی بوده یه رازی بین آقا روح اله و خدای خودش موند. با اینکه هیچکس به زنده موندن آقا روح الله امیدوار نبود ولی ایشون زنده موند و ۳/۵ سال بعد تو حلب سوریه به شهادت رسید.🕊
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi