eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید علی چیت سازیان دستش‌ خالی بود!! پرسیدم: «ساعتت‌ کو؟» . خیلی بی تفاوت‌ گفت: «یکی ازبچه ها‌ ازش‌ خوشش‌ اومد، گرفت‌ نگاهش‌ کنه گفتم‌ ماله خودت.. . حرصم‌ گرفت..!. گفتم: «علی اون‌ کادوی‌ سر عقد مون‌ بود! تبرک‌ مکه بود! بنده‌ خدا بابا.. با چه ذوق و شوقی برای‌ دامادش‌ گرفته‌ بود..، رادوی‌ اصل‌ بود...» . سَری‌ تکان‌ داد و گفت: «اینقد از این‌ ساعت‌ ها‌ باشه و ما نباشیم.. تاتوانی دلی به دست‌ آور . امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌️️‌‌‌‌‌‌️️‌‌ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- گاهۍ‌از‌نردبان‌بالا‌مۍرویم‌تا‌دستان‌خدا‌را‌بگیریم.. غافل‌از‌اینڪه‌خدا‌همان‌پایین‌ایستاده‌و نردبان‌راگرفته‌است‌تا‌نیفتیم(: :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 خیلی ها زود این سخن مهم رهبر معظم انقلاب را فراموش کردند حتی آن کسانی که خود را ولایتمدار می دانستند! 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
▫️توصیه‌هایی به دانشجویان • پرهیز از انفعال و نااُمیدی به وسیله تقوا و مراقبت دائمی ۱۴۰۱/۲/۶ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کار هر روز یک فرمانده لشکر!! داشت محوطه رو آب و جارو می کرد. به زحمت جارو رو ازش گرفتم. ناراحت شد و گفت: اجازه بده خودم جارو کنم، اینجوری بدی های درونم هم جارو می شه. کار هر روز صبحش بود، کار هر روز یک فرمانده لشکر.... شهید محمد ابراهیم همت🕊🌷 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید_روح‌الله_کافی‌زاده اوایل سال ۸۸ آقا روح الله مرخصی گرفته بود. نزدیک ظهر یکی از همکارانش بهش زنگ زد و گفت میخوان به دیدن شهید موسی جمشیدیان برن. آقا موسی و همسرش به جای مراسم عروسی به مکه رفته بودن، با هم هماهنگ و سوار ماشین شدن و رفتن…از منازل مسکونی سپاه که راه افتادند نرسیده به فلکه دانشگاه آزاد نجف آباد ماشینشون چپ کرده بود. آقا روح الله و همکارشون از ماشین پرت شده بودند بیرون. آقا روح الله بدجور زخمی و داغون شده بود… پوست سرش کنده شده بود، گوشش کنده شده بود. ابروش پاره شده بود. بدنش سیاه و داغون شده بود.. وقتی که تو بیمارستان به هوش اومد گفت: « که من نزدیک ماشین افتاده بودم و بنزین ماشین هم داشت میریخت. یه نفر اومد زد سر شونم بهم گفت پاشو پاشو الان ماشین آتیش میگیره. پاشو حالا حالاها باهات کار داریم. »❗️ بعدا که از همکارها پرسیدم گفتن ما کسی رو ندیدیم. اینکه اون شخصی که اقا روح الله رو صدا کرده کی بوده یه رازی بین آقا روح اله و خدای خودش موند. با اینکه هیچکس به زنده موندن آقا روح الله امیدوار نبود ولی ایشون زنده موند و ۳/۵ سال بعد تو حلب سوریه به شهادت رسید.🕊 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi