#حاج_آقا_پناهیان:👤
[هَر کی آرِزو داشتِه باشِه خِیلی خِدمَت کُنه
#شَهید میشِه...!
یِه گُوشِه دِلِت پا بِدِه؛ #شُهَدا بَغَلِت کَردَند...!
ما بِه چِشم #دیدیم اینارُو
اَز این #شُهدا مَدَد بِگیرید مَدَد گِرفتَن
اَز #شُهدا رَسمِه
دَست بِذار
رُو خاکِ قَبر #شَهید بِگو:
" #حُسین! بِه حَقِ این شَهید یِه نِگاه بهِ ما بُکُن...! ]
•|💚|• #شُهَدا_گاهی_نِگاهی •|💛|•
@Revayate_ravi
#معرفی_کتاب
🌴نام کتاب:ارمیا،نام کتاب از شخصیت اصلی آن وام گرفته شده است.
🌸نویسنده:رضا امیر خانی که از نویسندگان متعهد و انقلابی است.
🌿چاپ اول:۱۳۷۴
💐موضوع:رمان دفاع مقدس
🌸تعداد صفحه:۳۰۴
🌼خلاصه داستان:
ارمیا پسری است که سال های پایانی جنگ ایران و عراق را در کنار رفیق صمیمی خود مصطفی که حالا به شهادت رسیده در جبهه گذرانده و پس از قبول قطعنامه به تهران بازگشته است تا زندگی را ادامه دهد. نحوه زندگی اجتماعی پس از جنگ برای او که سال ها در شرایط متفاوتی زندگی کرده، بسیار دشوار است. به همین دلیل تصمیم می گیرد از تهران به شمال کشور سفر کند تا در تنهایی به مسائلی که در این مدت با آن ها دست به گریبان بوده بیاندیشد و در راه سیر و سلوک گام بردارد.
🌺جوایز:
تقدیر ویژه دومین دوره کتاب سال دفاع مقدس تقدیر در نخستین دوره جشنواره فرهنگی - هنری مهر
جایزه برتر بیست سال داستان نویسی ادبیات دفاع مقدس
جزو پرفروش ترین کتاب های انتشارات سوره مهر در بیستمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
🌻قسمتی از کتاب:
علی می گوید ماهی بخاطر دور شدن از آب ، به دلایل طبیعی می میرد. اما هر کس یک بار بالا و پایین پریدن ماهی را دیده باشد ، تصدیق می کند که ماهی از بی آبی به دلیل طبیعی نمی میرد. ماهی بخاطر آب خودش را می کشد. ارمیا ماهی بی دست و پای حلال گوشتی است ، روی زمین!
@Revayate_ravi
🔴 میوه را چیدیم
🔻 مشهور است که تونی بلر نخستوزیر وقت انگلیس در زمان مذاکرات هسته ای در دولت خاتمی که منجر به پلمپ شدن فردو و نطنز شد مدعی شده «ما میوه حمله نظامی به عراق را در سعدآباد چیدیم».
🔹حالا کاش تونی بلر ببیند که چگونه «ما میوه ی قدرت نمایی سپاه در ماجرای توقیف نفتکش انگلیسی، انداختن گلوبال هاوک آمریکایی و سیلی موشکی عین الاسد را در ونزوئلا چیدیم! »
🖌 #محمد_صادق_سلطانزاده_بشرویه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔴 #عمار۱۱۰ = دلنوشته های یک ناطلبه!
@Revayate_ravi
#رهبرانہ•♥️•
ما بهش میگیم آقا
همون ڪہ واسہ ڪم حجابا گفٺ:
او یڪ نقصۍ دارد
مگر من نقص ندارم؟
نقص اوظاهر اسٺ
نقصهاے من باطن اسٺ
با این رفتارشون خیلیا محجبہ شدنـ🙂
@Revayate_ravi
#خاطرات_شهدا
روی سینه و جیب پیراهنش نوشته بود ،
آنقدر غمت به جان پذیرم حسین
تا عاقبت قبر تو را به بر بگیرم حسین
بهش گفتند ،
محمد چرا این شعر رو روی سینه ات نوشتی؟
گفت ، میخوام اگه که قراره شهید بشم تیر از دشمن درست بیاد بخوره وسط این شعر وسط سینه و قلبم !
بعد از عملیات والفجر هشت بچه ها دنبال محمد می گشتند تا اینکه خبر اومد محمد به شهادت رسیده
درست تیر خورده بود وسط این شعر ...
#شهیدمحمد_مصطفی_پور
@Revayate_ravi
🌹خاطره
✍روز عید فطر بود و طبق رسوم ما ، همهٔ اقوام و فامیل در خانهٔ پدر مهمان بودند و من نیز از مصطفی خواستم که با هم به این مهمانی برویم.
ولی مصطفی گفت ، شما بروید ، من نمیتوانم بیایم ، من تنها به مهمانی رفتم.
شب هنگام که مطابق عادت خودمان ، مسائل و مشکلات را با مصطفی در میان میگذاشتم ، از او پرسیدم که چرا امروز به مهمانی نیامدید؟
مصطفی پاسخ داد ، امروز روز عید بود و بیشتر بچه های مدرسه نیز برای دیدن اقوام و خویشان خود از مدرسه بیرون میروند.
ولی حدود ۳۰ نفر از بچه های یتیم هستند که هیچ فامیلی ندارند و به ناچار در مدرسه باقی میمانند.
وقتی بچه هایی که برای تفریح و دیدار اقوام خود رفته بودند بر میگردند ، برای بچه های باقی مانده در مدرسه از دیدار فامیل و بازی ها و سرگرمی های خود تعریف میکنند.
برای اینکه این بچه های یتیم نزد آنها احساس خجالت و افسردگی نکنند ، من امروز در مدرسه ماندم و برای آنها غذا درست کردم و با هم بازی کردیم و من با سرگرمی هایی آنها را شادمان کردم ؛ تا هنگام برگشت آن بچه ها از بیرون ، اینها هم بتوانند از بازی و سرگرمی و تفریح شان در روز عید تعریف کنند.....
راوی خانم غاده جابر همسر
#شهیددکترمصطفی_چمران
@Revayate_ravi