3.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرد هزار چهره واقعی
کسی که خواب را از چشمان ساواک گرفت
۲ شهریور، سالروز شهادت چریک مبارز مسلمان سید علی اندرزگو
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🏴انالله و انا الیه راجعون
◼️بدینوسیله شهادت مظلومانه پاسدار اسلام ، شهید محمد اسلامی وبسیجی فعال شهید محمد سجادی ، که شب گذشته ، در درگیری با اشرار ، در شهر شیراز ، به رحمت ایزدی پیوست را ، تسلیت عرض می نماییم..
از خداوند متعال برای آن مجاهد به عرش پیوسته طلب رضوان و رحمت واسعه الهی و همجواری با سیدالشهدا، و برای بازماندگان ایشان طلب صبر جزیل داریم ...
شادی روح مطهرشان صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
انجمن راویان شهرستان بهشهر
🏴انالله و انا الیه راجعون ◼️بدینوسیله شهادت مظلومانه پاسدار اسلام ، شهید محمد اسلامی وبسیجی فعال
📣 اصلاحـیه
پاسدار شهید محمد اسلامی، فرزند حسین اسلامی، مدیرعامل اتحادیه تشکلهای قرآنی فارس و بسیجی شهید محمد سجادیزاده ، هر دو اهل شیراز هستند ولی اول شهریورماه ۱۴۰۱ در حین عملیات امنیتی و گشت به شهادت رسیدند.
✍ادمین
{خاطراتشهیدمدافعحرمزکریاشیرے}
🔷به روایت مـــادر شهیـــد🔷
🔷قسمت: سوم🔷
♦️♦️بعد از خشکسالی تو روستا اومدیم به شهر اقبالیه(از توابع قزوین) با فروش گاو و گوسفندمون تونستیم یه خونهی نقلی بگیریم.
♦️♦️سال ۷۶ بچهها دو دسته شدن
یک دسته که به مدرسه میرفتن
صغری
زکریا
یحیی
زینب
و دستهی دوم که کوچیکتر بودن
مرتضی
مجتبی
زهرا
♦️♦️پاییز و زمیتون اون سال خیلی سرد بود و ما پول کافی برای اینکه هر هفت نفرشان کاپشن و کلاه بگیریم نداشتیم
اول برای کوچکترها خریدیم و ماه بعد برای بزرگترها
♦️♦️یه روز #زکریا گفت:مدیر مدرسمون میگه به مادرت بگو حتما بیاد مدرسه
رفتم مدرسه مدیرشون گفت: سه روزه سر صف به #زکریا تذکر میدیم هوا سرده ، فردا داری میای کاپشن بپوش و کلاه بگذار.
♦️♦️با تعجب گفتم: #زکریا حتی یک کلمه هم به ما چیزی نگفت.
وقتی ازش سوال کردم ، گفت: ترسیدم چیزی رو از شما بخوام که نتونید بخرید😔
♦️♦️از همونجا رفتم بازار ، انگشتر نامزدیم رو فروختم و برای #زکریا کاپشن و کلاه خریدم.
♦️♦️رفته رفته اخلاق #زکریا تغییر کرد
سه ماه تابستون رو با دوستاش میرفت کار میکرد.
یه سال دستمزد تابستونش رو جمع کرد و برای من انگشتر خرید.
♦️♦️گفت: ننه رقیه!اون روزی که انگشترت رو فروختی برای کاپشن من ، خیلی بهم سخت گذشت.
♦️♦️سال ۸۶ بود
#زکریا هر وقت حرف مهمی داشت اونقدر توی آشپزخونه دور من میچرخید تا قفل دهنش باز بشه.
♦️♦️مدام در کابینتها رو باز و بسته میکرد.
گفتم: چیزی تو گلوت گیر کرده؟؟
پول میخوای؟؟
#زکریا گفت: میتوام زن بگیرم
چشمهام گِرد شد😳
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
14.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مذهبی باید اینجوری باشه....
ما چجوری هستیم⁉️
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
11.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🍃
با کتوشلوار میری اتاق عمل؟ نه؛ بلکه به قانون اتاق عمل احترام میگذاری
پس حتی اگه به #حجاب که قانون خدا و واجب اسلام هست؛
اعتقاد شخصی نداری باید به قانون مملکت احترام بذاری...✌️
#پویش_حجاب_فاطمی
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi