eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔥تقارن جالب 🔻امروز پنجشنبه هفتم مهر و ۲۹ سپتامبر، هزارمین روز شهادت است 🔻جالب اینکه هفتم مهر روز شهادت شهیدان جهان آرا و فلاحی و فکوری است و‌ در تقویم به نام «روز فرماندهان دفاع مقدس» نام‌گذاری شده است. ✍حمیدرضا ابراهیمی 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️ جوان شیفته عدل است بیخود هم رفقا نیایید دور هم بنشینید که چه کنیم که جوانمان منحرف نشود؟! جوان با همان فطرت و بینش فطری اش خواستار "عدل" است. عدل در نظر جوان محترم است، خواه اسلام باشد خواه نباشد، خواه خدایی باشد خواه خدایی نباشد. او عاشق و شیفته عدل است و تو بگو این شیفتگی تو به عدل غلط است ولی قرآن می گوید صحیح است. مگر نمیبینی قرآن می گوید: [إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْل] وقتی می خواهد خدا را معرفی کند می گوید خدا آن است که فرمان به عدل می دهد. 🍃 آیت الله شهید بهشتی 📚 بایدها و نبایدها، ص۴۷ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴مسئولین هار! سلبریتی هار می سازند! ✍کشف حجاب یک رأس سلبریتی در مراسم درگذشت امین تارخ و حمله جانانه به نظام جمهوری اسلامی... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
♨️ خمینی زدایی ‏روزی که علنا شعرهای امام را پاک کردند و به جای آن تبلیغات موز و ساعت و زودپز و یخچال نشاندند، گفتند این کارها زیر سر شهردار است و شهردار هم به توجیه گفت: دوران جنگ تمام شده است و زیباسازی فعلا مرجح است و هیچ کس نگفت این سر آغاز "خمینی ‌زدایی" ست. 🍃 یوسفعلی میرشکاک 📚 نامه‌هایی به یک بسیجی 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کارلوس لاتوف برزیلی، کاریکاتوریست سیاسی درباره حقوق زنان ایرانی 🔺از خود بپرسید چرا غرب اینقدر نگران حقوق زنان ایرانی است، اما به زنان فلسطینی که توسط آپارتاید اسرائیل زندانی، شکنجه و کشته شده اند، نمی پردازد. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
انجمن راویان شهرستان بهشهر
❣شـهیــدمـحمــدحـسیــن‌حــدادیـان❣ ❣شـهیــدے ڪه دراویــش گـنـابـادے او را در قـلـب تــهــران اربـااربـا ڪردن❣ 🎬قسمت :7⃣ 🥀🌹تازه ۲۱ سالم بود.با مهدی چهار سال زیر یک سقف زندگی کردم‌ ولی اگه جمع بزنم.همش چهار ماه هم کنار هم نبودیم.مهدی روز عید فطر سال ۶۶ به شهادت رسید. تا شب ،دوست و فامیل اومدن برای تبریک و تسلیت.مراسم تشیع ،تو بهشت‌زهرا ، وقتی صورت مهدی رو دیدم.سالم‌سالم بود.فقط یه کم بالای صورتش آثار خراشیدگی بود.گفتن :از پشت ترکش خورده ، اگه زنده می‌موند،قطع نخاع میشد.از گردن به پایین ، ترکش بدنش رو سوراخ‌سوراخ کرده‌بود.گفتم: پس چرا صورتش خراشیده؟؟گفتن: با صورت به زمین خورده. 🥀🌹از مراسم خاکسپاری برگشتیم منزل دایی مهدی.مجتبی ساکت نمیشد.بچه‌های زیادی بازی می‌کردن.مجتبی نمی‌رفت قاتی اونها.یک‌بند گریه می‌کرد.جیغ می،کشید: چرا بابامو گذاشتین توی اون چاله؟؟چرا روی صورت بابام خاک ریختین؟؟چرا تو گوش و بینی بابام پنبه بود؟؟؟تازه فهمیدم این بچه مو‌به‌موی مراسم رو دیده!!! زن‌دایی مهدی مجتبی رو کول کرد و گفت: من ساکتش می‌کنم.مجتبی رو برد بیرون براش کتاب و نوار قصه خرید ولی بی‌فایده بود.اصلا ساکت نمیشد.روی پله‌ی اتاق نشست.گوشه‌ی کتاب رو با دندون می‌جویید.هرکس می‌رفت سمتش ، جیغ میزد و عقب‌عقب می‌رفت. 🥀🌹آخر اومد بغل خودم ولی گریه‌اش قطع نمیشد.دیگه از دست کسی کاری برنمیومد.رفتم داخل حیاط.سرش رو گذاشت روی شونم.راه می‌رفتم و میزدم به پشت مجتبی و مهدی می‌توپیدم.اشک می‌ریختم که این بچه ساکت نمیشه!!!خودت بیا ساکتش کن.مگه نمیگن شهدا زنده‌ان؟؟؟ کم‌کم هق‌هق بچه کمتر شدو خوابش برد.همه‌ی خونه انگار جشن گرفتن.یکی بالشت آورد،یکی پتو آورد.هیس‌هیس می‌کردن که کسی بلند حرف نزنه.آروم روی زمین خوابوندمش ،خودم هم کنارش دراز کشیدم.
🥀🌹تا پلک‌هام رفت روی هم دیدم مجتبی داره می‌خنده.توی خواب قهقهه میزد.یکهو بلندشد و نشست.با ذوق پرید توی بغلم:(مامان!!!بابا اومده) پرسیم: چی‌گفت: خوشحال بود که بابا اون رو وسط اتاق چرخونده و باهاش بازی کرده.می‌گفت: بابا گفته من تو آسمونم. 🥀🌹 بعد از چند روز دوباره یاد قول باباش افتاد.راه‌به‌راه بهونه‌ی تولد می‌گرفت.تولدش ۲۰تیر بود.ما هنوز لباس مشکی به تن داشتیم.یک ماه هم از شهادت نگذشته‌بود.به پدرومادر مهدی گفتم: می‌خوام برای مجتبی تولد بگیرم.اونها هم استقبال کردن. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi