♦️مکانیکی که فرمانده شد ...
.
اگر بگویم آچار فرانسه ی گردان بود اغراق نکردهام. اگر یک نفر او را نمیشناخت و برای اولین بار او را میدید، خیال میکرد، نیروی خدماتی گردان است. چون از آرایشگری گرفته تا مکانیکی خودروها و ... همه را او انجام میداد.یک روز که داشت پلاتین انگشتهای دستش را با انبر دست در میآورد، گفتم:
- «خلیل! چرا دستات این طوری شدند؟»
خندید و گفت:
- «عملیات والفجر 8 با یک عراقی گلاویز شدم و او 16 تیر به شکم و دستانم زد.»
گفتم:«خودش چی شد؟»
گفت: «با این که منو سخت مجروح کرده بود با هزار بدبختی با سرنیزه او را از پای در آوردم.»
گفتم:- «چرا خودت پلاتینها را در میآوری؟!»
گفت: «خوشم نمیآد وقتم را در بیمارستان هدر بدهم.»
شب عملیات کربلای 4 مثل یک شیر غران به دشمن هجوم برد. با این که دشمن از شروع عملیات با خبر بود، ولی او تا خاکریز سوم جزیره پیش رفت. وقتی او را دیدم دستانش باند پیچی شده بود. گفتم: «خلیل چی شد؟» گفت: «دوباره ترکش خوردند.»
سردار شهید خلیل زالپولی از فرماندهان گردان مالک لشکر ویژه ۲۵ کربلا(به نقل از سید حشمت الله شهرزاد) _ شادی روحش صلوات.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
من، برای ارزانی و گرانی گوشت و دلار و طلا و خودرو مرید سیدعلی و معتقد به انقلاب اسلامی نشدم که اگه در رفاه بودم براش هیپ هیپ هورا بکشم و اگه در گرفتاری و رنج، بر سرش فریاد بزنم...
برای من، سیدعلی، پیر و مرادی هست که عمری در به در به دنبالش در شهرهای مختلف، در خانقاه ها، کلیساها، آتشکده ها و ... جستجو میکردم و سراغش را از هر کس و ناکس میگرفتم؛ حال، سالهاست که پیدایش کرده ام، مریدش شده ام و همیشه سعی کرده ام افق نگاهم را با بیان او تنظیم کنم، همیشه سعی کرده ام همه را از فیلترِ شاخص او نگاه کنم...
برای من، انقلاب اسلامی، بوی ظهور میدهد، رایحه قدم های مرهم تمام آلام بشر را در لابلای پستی و بلندی هایش استشمام میکنم؛ وقتی نگاهم به انقلاب اسلامی معطر به موعود شد، دیگر گرانی و ارزانی و رنج و درد و ... پَست و حقیر میشوند و از چشمانم می افتند...
#سیداحمدرضوی
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
4.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج حسین خرازی گفته بود تو عملیات خیبر (عملیاتی که از ناحیه دست جانباز شدند) فرشتهها اومدن روح منرو ببرن، من گفتم فعلا میخوام برای خدا بجنگم...
مگه قرآن نفرمود وقتی اَجَل کسی برسه، فرشته مرگ یک لحظه بهش مهلت نمیده؟ پس مجاهد فی سبیلالله به کجا رسیده که به ملکالموت میگه من هنوز تو این دنیا کار دارم؟
👤راوی: حجتالاسلام مهدوی بیات
شهید آوینی درباره حاج حسین گفته بود: آن آستین خالی که با باد این سو و آن سو میشود، نشان مردانگیست. گاهی باد باید فقط به افتخار حسین خرازی بوزد تا نامردهای روزگار رسوا شوند.
🗓 ۸ اسفند، سالروز شهادت شهید حسین خرازی
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
📸 روایت داوود کریمی، پسر مداح اهل بیت، محمود کریمی از شیوه زندگی دایی آتشنشان خود «شهید رضا دارایی» که اخیرا حین ماموریت به شهادت رسیده است
⭕️ آخرین عکس شهید دارابی پیش از ورود به ساختمان ۱۵۳
شهید رضا دارابی، امروز در جریان اطفای حریق ساختمان ۱۵۳ به شهادت رسید.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
5.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 علت اصرار بر بیحجابی چیست؟
👈 از زبان یک سیاستمدار فرانسوی
🔻هرزگی یک مسئلهی فرهنگی یا یک مسئلهی سیاسی_امنیتی
" تحلیلی زیبا از استاد علیرضا پناهیان"
#حجاب
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🔘بعضیا با خبر دلار دارن چپ میکنن. به این ها باید گفت: بچه ها! اگر شهر سقوط کرد آن را دوباره فتح میکنیم. مراقب باشید ایمانتان سقوط نکند.
✍#شهید_جهان_آرا
جمهوری اسلامی سقوط نمیکند، مراقب باشید خودتان سقوط نکنید ، ما به حولوقوهی الهی از این پیچ تاریخی هم عبور خواهیم کرد
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🌹از شهید حسین خرازی
♦️به صورت لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد.
آنقدر اتوبوس تکان می خورد که کودک کردی که همراه پدرش کنار آن ها نشسته بود دچار تهوع شد.
او کلاه زمستانی اش را زیر دهان کودک گرفت و کلاه کثیف شد.
پدر بچه خواست بچه اش را تنبیه کند.
با لبخند مانع شد و گفت: کلاه است می شوییم پاک می شود...
مدت ها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمی آمد
رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آن ها نزدیک شده بود ناگهان اسلحه اش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچه م... با رفتار آن روزت مرا شیفته خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی
🌹حدیث خوبان_ ص۲۵۴
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi