eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ 🌷🍃 ✫⇠ قربان صدقه من و بچه هایم می رفت. دقیقه به دقیقه بلند می شد، می آمد دست روی پیشانی ام می گذاشت. سرم را می بوسید. جوشانده های جورواجور به خوردم می داد. یک دفعه حالم بد شد. دیگر نتوانستم تحمل کنم. از درد فریادی کشیدم. شینا تکه پارچه های بریده شده را گذاشت روی زمین و دوید دنبال خواهرها و زن برادرهایم. کمی بعد، خانه پر شد از کسانی که برای کمک آمده بودند. قابله دیر آمد. شینا دورم می چرخید. جوشانده توی گلویم می ریخت و می گفت: «نترس اگر قابله نیاید، خودم بچه ات را می گیرم. بعدازظهر بود که قابله آمد و نیم ساعت بعد هم بچه به دنیا آمد.» شینا با شادی بچه را بغل کرد و گفت: «قدم جان! پسر است. مبارکت باشد. ببین چه پسر تپل مپل و سفیدی است. چقدر ناز است.» بعد هم کسی را فرستاد دنبال مادرشوهرم تا مژدگانی بگیرد. صدای گریه بچه که بلند شد، نفس راحتی کشیدم. خانه شلوغ بود اما بی حسی و خواب آلودگی خوشی سراغم آمده بود که هیچ سر و صدایی را نمی شنیدم. فردا صبح، حاج آقایم رفت تا هر طور شده صمد را پیدا کند. عصر بود که برگشت؛ بدون صمد. یکی از هم رزم هایش را دیده بود و سفارش کرده بود هر طور شده صمد را پیدا کنند و خبر را به او بدهند. از همان لحظه چشم انتظار آمدنش شدم. فکر می کردم هر طور شده تا فردا خودش را می رساند. 💟ادامه دارد... نویسنده:
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ 🌷🍃 ✫⇠ وقتی فردا و پس فردا آمد و صمد نیامد، طعنه و کنایه ها هم شروع شد: «طفلک قدم! مثلاً پسر آورده!» ـ عجب شوهر بی خیالی. ـ بیچاره قدم، حالا با سه تا بچه چطور برگردد سر خانه و زندگی اش. ـ آخر به این هم می گویند شوهر! این حرف ها را شینا هم می شنید و بیشتر به من محبت می کرد. شاید به همین خاطر بود که گفت: «اگر آقا صمد خودش آمد که چه بهتر؛ وگرنه خودم برای نوه ام هفتم می گیرم و مهمانی می دهم.» از بس به در نگاه کرده و انتظار کشیده بودم، کم طاقت شده بودم. تا کسی حرفی می زد، زود می رنجیدم و می زدم زیر گریه. هفتم هم گذشت و صمد نیامد. روز نهم بود. مادرم گفت: «من دیگر صبر نمی کنم. می روم و مهمان ها را دعوت می کنم. اگر شوهرت آمد، خوش آمد!» صبح روز دهم، شینا بلند شد و با خواهرها و زن داداش هایم مشغول پخت و پز و تدارک ناهار شد. نزدیک ظهر بود. یکی از بچه ها از توی کوچه فریاد زد: «آقا صمد آمد.» داشتم بچه را شیر می دادم. 💟ادامه دارد... نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻سه وظیفه اصلی دانشگاه رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان: 🔹اگر بخواهیم دانشگاه را تعریف کنیم، رکن اصلی تعریف دانشگاه علم است، دانش. سه وظیفه‌ی اصلی دانشگاه دارد. اول عالم تربیت کند، دوم علم تولید کند، سوم به تربیت عالم و تولید علم جهت بدهد. 🔹دانشگاههای دنیا عالم تربیت میکنند، علم هم تولید میکنند، اما در این رکن سوم لنگند. نتیجه چه میشود؟ 🔹نتیجه این میشود که محصول تربیت علم و تولید علم و تربیت عالم میشود ابزار دست قدرتهای صهیونیستی و قدرتهای استکباری دنیا. 🔹همه‌ی ارکان دانشگاه باید به این سه نقطه توجه کنند. مدیر، استاد، دانشجو، متن درسی، فرایندهای آموزشی، همه باید در خدمت این سه جهت باشند. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
11.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜 حاشیه‌ای جالب از دیدار امروز وسط جمعیت داد میزنه: آقا خیلی دوستت دارم... و پاسخ رهبر انقلاب به ابراز علاقه دانشجو👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴ما از این خونه‌های ساده شهید میدیم تا یکی مثل عبدالحمید تو مسجد لاکچریش علیه امنیت و انقلاب خطبه بخونه و قرتی‌های تهرانی‌ هم تو بالاشهر اونجور بگردن و بگن آزادی نداریم! 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 مادر شهید: صدای من در رابطه با وضعیت حجاب به مقامات بالا نمیرسد!!! می‌آیم با شهدا حرف میزنم😔 شهیدی که دوست حاج سعید حدادیان بود و با حاج منصور ارضی درد و دل می‌کرد... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در فتح المبین مجروح شد. به یک بیمارستان در تهران منتقل شد. روزی که می خواست مرخص شود و به جبهه بازگردد، هیچ پولی نداشت! هیچ آشنایی در تهران پیدا نکرد بجز امام زمان عج الله روز جمعه بود. به آقا متوسل شد‌... جمعیت برای ملاقات با جانبازان و مجروحین از نمازجمعه به بیمارستان آمده بودند. یک سید روحانی از لابه لای جمعیت خودش را به مصطفی رساند و یک کتاب دعا به او هدیه داد و گفت: این شما را تا جبهه می رساند و بلافاصله رفت! مصطفی هرچه تلاش کرد نتوانست آن سید را ببیند. وقتی مردم رفتند، کتاب دعا را باز کرد. چند اسکناس نو داخل آن بود. وقتی به جبهه رسید، پول ها هم تمام شده بود! 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‎‌‌‎‎🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
⊰🥀⊱ 🔗🔖سید محمدباقر تا قبل از دَه سالگے سه کتاب ارزشمند نوشت و در سن چهارده سالگے مجتهد شد اولین کتاب مدوّن ‌اقتصاد‌اسلامے در طول تاریخ شیعه را نوشت که امام(ره) دستور مطالعه‌ے کتابهایش را داد و رهبرے او را ‌عمود‌فکرے‌نظام‌اسلامے و شهادتش را ضربه‌ےسهمگین عنوان کرد…‌! 🔗🔖سیده آمنه نزد برادرش سید محمدباقر، شیخ زهیر الحسون و ام علے الحسون درس آموخته و به فعالیت‌هاے سیاسے و فرهنگے پرداخت،از فعالیت‌هاے وے مے‌توان به تشکیل جلسات خانگے دینے، نوشتن مقاله در مجله الاضواء، سرپرستے مدارس الزهراء، نوشتن کتاب، داستان‌نویسے و سرودن اشعار مذهبے اشاره کرد‌! به‌دنبال اعتراض به دستگیرے برادرش و سخنرانے در حرم حضرت علے (علیه‌السلام) که به تظاهرات در شهرها و کشورهاے مختلفے انجامید، توسط رژیم بعث و همراه بردارش‌زندانے‌شد برزان ابراهیم، برادر ناتنے صدام حسین، از آیت الله صدر خواسته بود تنها چند کلمه بر ضد امام خمینے (ره) و انقلاب اسلامے بنویسد که آیت الله صدر نپذیرفت و صدام او و بنت الهدے، را در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ سه روز پس از آخرین دستگیرے، به گونه دردناکے به شهادت رساند. پس از آنکه صدام، بنت الهدے را به شهادت رساند، بعضے به او گفته بودند: چرا خواهر صدر را به قتل رساندے؟ او در پاسخ گفته بود: من قضیه حسین را تکرار نمےکنم‌! زینب بعد از برادرش، زنده ماند و یزید و آل امیه را رسوا کرد…! 🕊♥️" 🌦" 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi